eitaa logo
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
1.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
2.6هزار ویدیو
130 فایل
📚دوره آموزش اساتید :مداحان مبلغان پيشرفت ، در راستای تمدن نوین اسلامی فرهنگ سازی زمینه ظهور ارائه سرفصل های اموزشی👇👇 *سبک زندگی اهلبیت (ع) *انسان شناسی *طرح اجرایی قرآن زنده است *مقتل شناسی *اصول و فنون *نواها ونغمه * فرزند آوری و فرزندپروری
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_1633422656.mp3
2.02M
🎤حاج مهدی رسولی 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 بگو که برام گریه کنن، گریه کنا .. و توسل ویژه شهادت امام باقر علیه السلام و ایام مسلمیه بگو که برام گریه کنن، گریه کنا تا ده سال توی منا .. گریه کنن برای من با روضه‌های کربلا .. گریه‌کنن آخه یه عمرِ یاد غمش دل و سوزونده گریه‌کنن برا شهیدی که بدنش رو خاکا مونده شهیدی که شد، چشمای آسمون، غرق اشک عزاش عمریه روضه خوندم براش قُتِلَ الحُسَین بِالسَّیفِ وَ السَّنان وَ الحَجَرِ وَ العَصا مظلومٌ عطشانٌ بکربلا .. حالا که نمونده رمقی توی پاهام از اثر زهر هشام یادم میاد مصیبت اسیری کوفه و شام آبله بود، به روی پاها، لاله میریخت به روی خاکا روضه می‌شد دوباره به پا، هر کی می‌گفت کجایی بابا می‌رسید به گوش، از روی نیزه‌ها، آیه آیه صداش عمریه روضه خوندم براش قُتِلَ الحُسَین بِالسَّیفِ وَ السَّنان وَ الحَجَرِ وَ العَصا مظلومٌ عطشانٌ بکربلا .. محمد رضا رضایی *یه عده با سنگ‌ میزدنش .. یهو دیدن دشمن داره کوچه باز میکنه صدا میزدن برید کنار شیخ قبیله داره میاد ‌‌.. دیدن یه عده پیرمرد زورشون نمیرسید از دور بزنن، برا ثوابشم شده قربة الی الله .. عزیز فاطمه رو صورت رو‌خاکا افتاده این محاسنُ رو خاک میکشه این نانجیب پیرمردا باعصا حسین‌ُ میزدن .....*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام محمد باقر ( ع) فرمودند: ✔️هر كس با خانواده‌اش‌ خوشرفتار باشد، بر عمرش افزوده می‌گردد .. "بحارالانوار، ج ۷۵ ، ص ۱۷۵" ✔️ هر كس بر خدا توكل كند، مغلوب نمی‌شود .. و هر كس از گناه به خدا پناه برد، شكست نمی‌خورد .. "بحارالانوار، ج ۶۸، ص۱۵۱" ✔️ افزايش نعمت از جانب خداوند قطع نمی‌شود، مگر اينكه شكر از جانب بندگان قطع گردد .. "بحارالانوار، ج ۶۸، ص۵۴" 🥀🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_6030447865304712121.mp3
5.05M
🔘🔘🔘🔘 ✅بنداول واحد ای وای من باقر آل عبایم جامانده دشت بلایم من یادگارروضه های جدم حسین درکربلایم 🔘 ای وای میسوزم از این زهرکینه میکشم آه از عمق سینه گاهی به یاد کربلامو گه میرود قلبم مدینه 🔘 ای وای اتش گرفته کل جانم کُل تنم تا استخوانم سوزم دم آخر به یاد آن مادر قامت کمانم 🔘 ای وای افتاده ام در بین بستر به یاد غصه های مادر روضه ی پهلوی شکسته خون نشسته بر روی در یافاطمه یا فاطمه جان 🔘➖➖➖➖➖➖🔘 زمینه شور ✅بنددوم گریزبه کربلا ای وای این لحظه های آخرینم با غصه و غمها عجینم میسوزم و به یاد جسم بی کفن روی زمینم 🔘 ای وای غوغا درآن دشت بلا بود شعله به قلب خیمه هابود جدغریبِ بی تن من رأسش به روی نیزه هابود 🔘 ای وای یادم نرفته بین گودال جد غریبم زد پروبال پیش نگاه عمه زینب جسمش پراز خون شد وپامال 🔘 ای وای با ناله و با اشک وگریه به همرهِ بی بی رقیه سیلی و تازیانه خوردیم از زجر و از آل اُمیه 🔘 حسین من حسین مظلوم 🔘➖➖➖➖➖➖➖🔘 ✅بندسوم اسارت (روضه ای) ای وای یادم نمیروداسارت سیلی ودزدی ها وغارت از کوفه تاشام بلا شد به ما وعمه ها جسارت 🔘 ای وای یادم نرفته ازدحامو سنگ عدو از روی بامو خنده به اشک عمه هاو آن خاطرات تلخ شام و 🔘 ای وای بر نی سربریده دیدم آهی زعمق دل کشیدم در مجلس یزید ملعون از زندگانی دل بریدم 🔘 ای وای یادم نرفته اضطرابو مصیبیت و درد وعذابو بر خورد خیزران و لب رو گریه ی عمه و ربابو حسین من حسین مظلوم 💠💠💠💠💠💠
ذکر من سلام من کیست حضرت باقر خیلی امام باقر غریبه،غربت از این بالاتر این همه زائر می ره مدینه،ولی شب و روز شهادت امام باقر که میشه،مدینه یه زائر نداره؛همه رفتند مکه،یه نفر نیست پشت بقیع براش گریه کنه،بیایید امشب غریب نوازی کنیم،خیلی غریبه امام باقر حج من قیام من کیست حضرت باقر اسوه ی تمام من کیست حضرت باقر زمزم و مقام من کیست حضرت باقر پنجمین امام من کیست حضرت باقر می کند ز آیینم مهر او نگهبانی ای به بندگی یکتا ذات حق تعالی را تو یگانه فرزندی دو علی اعلا را باقر العلوم هستی ذات پاک یکتا را نی عجب اگر بخشد سائلت دو دنیا را جان مادرت زهرا از درت مران ما را بی تو در جنان عاشق بنده ای است زندانی امروز روز شهادت یه آقایی بوده آی مردم که دو سه سال بیشتر نداشت،یکی از شاهدهای کربلا بوده،هم سن و سال رقیه خانم بوده،امام باقر،همه ماجرای کربلا رو دیده تو ز کودکی دائم محنت و بلا دیدی با دو چشم معصومت ظلم بر ملا دیدی راه شام طی کردی دشت کربلا دیدی اهلبیت عصمت را زار و مبتلا دیدی هر که این قصه شنیده است ولی من دیدم خون دل خوردم و شب تا به سحر نالیدم هستی ما همه در کرببلا رفت به باد چه به روز دل زینب که نیامد گریز روضه رو بزنم،امشب تحویل بگیری،امشب بریم کربلا،اینقده،آقا رو این سم اذیت کرد،اما به هر سختی بود،حضرت رو اسبش تا جلوی منزل رسوند،خود حضرت به هر سختی بود پیاده شد،بچه ها ریختند دور بابا،بابا رو پیاده کردند،وارد خونه شد،آی مردم،ایجا اسب آقا صاحبش رو صحیح و سالم رسوند تا کنار خونه،دلت رفت آره،قربون این دل ها برم که با یه اشاره جلوجلو میرن،ولی من یه اسب دیگه سراغ دارم روایت است که چون تنگ شد بر او میدان فتاد از حرکت ذوالجناح از جولان نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت نه سید الشهدا بر جدال طا قت داشت هوا ز باد مخالف چو قیر گون گردید عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد غلط نکنم عرش بر زمین افتاد حسین............
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️«دومین همایش بین‌المللی بازخوانی و افشای حقوق بشر آمریکایی» 🔰سخنرانان همایش: 🔻سردار امیراحمدیان، دبیر شورای عالی امنیت ملی 🔻جناب آقای دکتر دهقان، معاون حقوقی ریاست جمهوری 🔻جناب آقای دکتر کدخدایی، عضو شورای نگهبان 🔶 مهمانان ویژه، سرکار خانم مرضیه هاشمی فعال حقوق بشری 🕕زمان: ۶ تیر ۱۴۰۲ ساعت ۹ الی ۱۲:۳۰ ☑️مکان: سالن سوره حوزه هنری انقلاب اسلامی ⭕️رسانه باشید https://eitaa.com/conference_humanrightsus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
#روضه #شهادت_امام_باقرع سید مهدی میرداماد 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
[In reply to مبلغان پیشرفت (سطح تکمیلی )] روضه وتوسل جانسوز امام محمد باقر ع بنفس سید مهدی میرداماد امشب از آسمان چشمانت دسته دسته ستاره می چینم در غزل گریه‌ی زلالت آه سرخی چارپاره می بینم زخمهای دل غریبت را مرهم و التیام آوردم باز از محضر رسول الله به حضورت سلام آوردم ان شاءالله مدینه رو ببینید،اگه دیدی كناره دستید یه جوره دیگه گریه میكنه،با یه حالی،با یه اشكی،بدون یه شب مدینه رو دیده،بقیع رو زیارت كرده،من بعضی وقت ها به بعضی رفقا میگم،اگه میخواید مدینه برید،دعا كنید شب ،مدینه نرسید،میگن،چرا؟مدینه ،مدینه است دیگه! میگم نه،روز برسید مدینه باز بهتره،همه ی مدینه روشنه،افتاب هست،اما وقتی شب میرسید مدینه،نگاه میكنی،فقط یه گوشه تاریكه،همه ی مدینه پر از چراغه،همه ی خیابونها،فقط یه گوشه تاریكه،میخوای دق كنی،می خوای داد بزنی،میگی بابا اینجا چهارتا امام ما زیر خاكن،شب خیلی سخته مدینه رسیدن،ان شاء الله بری،وصف العیش،نصف العیش،بزار یه سفر معنوی آغاز كنیم،مگه نفرمود، و قبره فی قلوب من والا،الان دل تك تك شما یه بقیعه، از قبر پیغمبر بیا،از پله های بقیع برو بالا،جلوی در بسته ی بقیع ،همچین كه میرسید،یه صحنه ای صدای ناله ات رو بلند میكنه،میبینی،یه قفل بزرگ به در زدن،یعنی همون جا باید بایستی،جلوتر ممنوعه بندگی را تو یادمان دادی دل ما شد اسیر چشمانت دلمان را به آسمان دادی آیه آیه پیام عاشورا در احادیث روشنت گل کرد امتداد قیام عاشورا در تب اشک و شیونت گل کرد فكر نكنی به همین راحتی،گریه ها و روضه ها به دست من و تو رسیده،امام سجاد بعد هم امام باقر،خون دل خوردن تا این روضه ها مونده گار شد. دم به دم در فرات چشمانت ماتم کربلا مجسم بود امام باقر كسی است كه همه چیز و به چشم خودش دیده،مگه میشه امام باقر بگی از كربلا نگی دم به دم در فرات چشمانت ماتم کربلا مجسم بود چشمه تو لحظه ای نمی آسود همه‌ی عمر تو محرم بود در غروب غریب دلتنگی ناگهان حال تو مشوش شد جان من! روی زین زهرآلود پیکرت سوخت غرق آتش شد گرچه از شعله های کینه شان پیکر تو سه روز می سوزد ولی از داغهای روز دهم جگر تو هنوز می سوزد معلومه میخوای با من ناله بزنی،هركی میخواد روزی بگیره برا محرم امشب شبشه دیده بودی سه روز در گودال پیکر آسمان رها مانده سر سالار قافله بر نی کاروان بی امان رها مانده حسین......... شنیدن كی بود مانند دیدن،ما هرچی روضه بخونیم شنیدیم،تو مقاتل ورق زدیم،اما امشب یه وجودی میخواد برات روضه بخونه،خودش همه چیزو دیده،بچه ی كوچیك یه ذهنی داره،روانشناسا میگن مواظب باشید تو كوچكی بچه تصاویر بد نبینه،بابا خیلی مثال ملموس میزنم،اونها كه اهل كنایه هستن زود بگیرن،مثال راحت میزنم بگیرید، داری از تو خیابون رد میشید،یه صحنه ی تصادف میبینی،با خانواده ات باشی،اول از همه میگی این بچه نبینه این صحنه رو،قربون این آقا زاده برم،تو سنین خردسالی چه صحنه ها كه ندیده چه کشیدی در آن غروبی که نیزه ها ازدحام می کردند سنگها بر لبی ترک خورده بوسه بوسه سلام می کردند ان شاء الله این ناله رو محرم به تو بدن،اگه تا حالا ناله نزدی با این بیت ناله بزن دل تو روی نیزه ها می رفت دستهایت اسیر سلسله بود قاتلت زهر کینه ها، نه نه! قاتلت خنده های حرمله بود جان سپردی همان غروبی که عشق بر روی نیزه معنا شد دل تو در هجوم مرکب ها بین گودال ارباً اربا شد حسین...... اقا جان امروز شاگردات اومدن،قریب به چند هزار شاگرد،چه شاگردایی،امروز اومدن بدنت رو با احترام،تو مدینه برداشتن،شنیدم چند تا كفن داشتی،شنیدم بدنت رو زمین نمونده،شنیدم كسی به بدنت بی احترامی نكرده،اما آقا جان،كربلا كار به جایی رسید،عمه جانت دید بابات داره میلرزه،زینب اومد كنار زین العابدین،گفت:عزیز برادرم،نبینم تو رو این طوری داری میلرزی،داداشم تو رو به من سپرده،چی شده عمه جان،چه اتفاقی افتاده،صدا زد عمه نگاه كن ببین،اینها دارن كشته هاشون رو دفن میكنن،هیچ كس به بدن بابام نگاه نمیكنه،هنوز بدن بابام رو خاكه،حسین.....
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
#روضه #شهادت_امام_باقرع حاج میثم مطیعی 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
[In reply to مبلغان پیشرفت (سطح تکمیلی )] ‍ _شهادت امام محمد باقر علیه السلام _ حاج میثم مطیعی‌ "اَللّهُمَّ صَلِّ وَ سَلِّمْ وَ زِدْ وَ بارِكْ عَلى قَمَرِ الْاَقْمارِ وَ نُورِ الْاَنْوارِ، وَ قائِدِ الْاَخْيارِ وَ سَيِّدِ الْاَبْرارِ، وَ الطُّهْرِ الطّاهِرِ وَ الْبَدْرِ الْباهِرِ، وَ النَّجْمِ الزّاهِرِ وَ الْبَحْرِ الزّاخِرِ، وَ الدُّرِّ الْفاخِرِ، اَلْمُلَقَّبِ بِـالْباقِرِ، اَلسَّيِّدِ الْوَجيهِ، اَلْاِمامِ النَّبيهِ، اَلْمَدْفُونِ عِنْدَ جَدِّه وَ اَبيهِ" *حتما میدونید حاجیا همه رفتند مکه،هیچ شیعه ای کنار قبر امام باقر نیست. سلام من به بقیع و به چار قبر خرابش *نه نه نه* سلام من به بقیع و به چار قبر رفیعش *امشب اومدم برات گریه کنم، ای کتک خورده ی کربلا! ای کتک خورده ی نینوا...* "اَلحِبْرِ الْمَلِىِّ عِنْدَ الْعَدُوِّ وَ الْوَلِىِّ، اَلْاِمامِ بِـالْحَقِّ الْاَزَلِىِّ، اَبى جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِىٍّ عَلَيْهِمَا السَّلامُ" *میگه رفتم خدمت اون عارف دیدم داره گریه میکنه،حال بکاء شدیدی داره،وقتی آرام تر شد گفتم:آقاجان چرا گریه میکردی؟گفت:یه وقت دیدم زمین و آسمان دارند گریه میکنند،در و دیوار دارند گریه میکنند،امروز روز شهادت یکی از امامان ماست.میگه اون معمم وارد شد،آقاجون امروز چه روزیه؟روز شهادت باقرالعلومه.روز عجیبیه.کم کم مسلم رو میکشند،یکی دو روز دیگه امام حسین به سمت کربلا حرکت میکنه.امام باقر میخواد بره کربلا.حالا من روضمو این جوری شروع کنم:* نگاه کودکی ات دیده بود قافله را تمام دلهره ها را ، تمام فاصله را هزار بار بمیرم برات ، می خواهم دوباره زنده کنم خاطرات قافله را *میخوام از قافله ی اسیری بگم...امام باقر روضه امام حسین رو خیلی دوست داره،اصلا روضه رو خیلی دوست داره.مرحوم کلینی در کافی روایت کرده:امام صادق فرمود پدرم به من فرمود:" جَعْفَرُ! اَوْقِفْ لي مِنْ مالي کَذا وکذا النّوادِبَ تَنْدُبُني عَشْرَ سِنينَ بِمني اَيّامَ مِني"پسرم بگو ده سال تو منا ایام حج برای من روضه بخونند،برای من گریه کنند. ای کاش ما میومدیم مدینه...آخه ماهم دلمون تنگ شده.یه مدینه مارو ببر! یه جور دیگه بگم:"اللهم ارزقنی حج بیتک الحرام و زیاره قبر نبیک والائمه علیهم السلام...لبیک و سَعدَیک لا شریک لک لبیک..."خوش به حال اونایی که رفتند عرفات،بهتر اونایی که عرفه میرن کربلا...خاک به سر من... همراه خود مرا عرفه کربلا ببر آنجا نشد مسافر بیت عتیق کن... دلم برات تنگ شده،کربلا میخوام حسین جان* هزار بار بمیرم برات ، می خواهم دوباره زنده کنم خاطرات قافله را تو انتهای غمی ، از کجا شروع کنم خودت بگو ، بنویسم کدام مرحله را؟ چقدر خاطره ی تلخ مانده در ذهنت ز نیزه دار که سر برده بود حوصله را چه کودکیِ بزرگی است این که دستانت گرفته بود به بازی گلوی سلسله را *قربون اون پای خون آلودت بشم آقا...* میان سلسله مردانه در مسیر خطر گذاشتی به دل درد ، داغ یک گِله را چقدر گریه نکردید با سه ساله ، چقدر! به روی خویش نیاورده اید آبله را هنوز یک به یک ، آری به یاد می آری تمام زخم زبان های شهر، هلهله را مرا ببخش که مجبور می شوم در شعر بیاورم کلماتی شبیه حرمله را *حسیییین.... بذار یه جور دیگه از زبون امام باقر بگم: مگه یادم میره شش ماهه و سرِ بریده مگه یادم میره اشکای دختر شهیده مگه یادم میره غم هایی که کسی ندیده (مگه یادم میره کعب نی و حمله و غارت مگه یادم میره ناموس حیدر و جسارت)۲ مگه یادم میره دروازه ی شام و اسارت همیشه جلو چشممه وداع آخر همیشه جلو چشممه قصه ی معجر الهی بمیرم برای غصه ی مادر *بریم علقمه؟* مگه یادم میره وقتی عمو رفت و نیومد *آی حسین حسین حسین...قراره کنار علقمه بمیری...* مگه یادم میره وقتی عمو رفت و نیومد کنار علقمه دیدم بارون تیر میومد *این عین مقتله.میگه وقتی ابالفضل بالای اسبه"فَاَتَتهُ السِهام کالمَطَر*مثل بارون تیر میومد* مگه یادم میره آقام حسین خمیده اومد۲ *آقا جونم امام باقر دیگه دیدی؟!* مگه یادم میره تشت طلا و سر بابا مگه یادم میره اشک یتیم و درد دلها مگه یادم میره ویرونه و روضه ی زهرا... *یا امام باقر گفتی ویرونه یاد مادرت کردیم،حالا به مادرت چی میگی؟* الهی بمیرم برا زخمای پهلوت نبینم جای دست عدو رو ... نبینم باباجون داره میسازه تابوت نبینم....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💞 دم بہ دم در فراٺ چشمانٺ ماتم مجسم بود چشم تو لحظہ اے نمےآسود همہ ‌ے عمر تو بود 🌿🌿🌿🌿🌿🌿
زبانم قاصر است از وصف غم‌هایی که تو دیدی ندیده هیچ‌کس رنج و ستم‌هایی که تو دیدی مصائب لحظه لحظه بر صدایت لحنِ ماتم داد نوای نینوا شد زیر و بم‌هایی که تو دیدی غروب و خیمه و غارت‌؛ چه بد شد قاتل جانت- به روی چادر عمه‌‌، قدم‌هایی که تو دیدی به رویِ نيزه‌ها با خنده سرها را علَم کردند دلم آتش گرفت از آن علَم‌هایی که تو دیدی ندیده قدر یک ثانیه در عمرش به خود تاریخ سپاهی از همان نامحترم‌هایی که تو دیدی برای شیرخواره تیر شیر افکن مهیا شد به دست کینه‌ی آن بی جنم‌هایی که تو دیدی نهایت‌‌‌‌‌‌‌! پنج سالت بود سال شصت و یک اما کهنسال است و صد ساله‌ست غم‌هایی که تو دیدی! ✍️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📢مهمونی ۱۰ کیلو متری روز غدیر توجه 🎤📢توجه 🎤📢توجه 📢🎤 به اطلاع علاقمندان که تمایل دارند در جشن بزرگ غدیر به عنوان خادمین برنامه انجام وظیفه نمایند ، میرساند: با مراجعه به لینک زیر فرم ثبت نام را تکمیل نمایند https://porsa.irandoc.ac.ir/s/WVkN2U 🔰مهلت ثبت نام تا ظهر چهارشنبه ۷ تیر 🔷 ستاد کانون های فرهنگی هنری مساجد تهران 🔷 پیروان عترت هیات رزمندگان اسلام 🌴🌿🌴🌿🌴🌿🌴🌿🌴
...............💕 💞عرفه آمده از یار خبر نیست چرا؟ چقدر ناله زنم آه ،کجایی آقا رمضان که نشد و این عرفه هم نشد و پس قرارا من و تو کی و کجا ای جانا منتظرهات همه منتظر ماه حسین انتظاری که گره خوده به این عاشورا حاجیان در عرفات اند ولی من اینجا بین این روضه ام و در حرم کرببلا عرفه آمده یعنی که مهیا باشید تا که همراه شوید با غم و اشک زهرا سینه زن ها چقدر فرصتمان محدود است پرچم و پیرهن آماده کنید بهر عزا دوش دیدم که کسی در عرفاتم می گفت هرکه دارد هوس کرببلا بسم الله هرکه مجنون حسین است بگو برخیزد هرکه دیدار خدا خواست بیاید با ما💞 ✍️شاعر:یاسر مسافر
4_6033060816033416242.mp3
1.19M
حجت الاسلام والمسلمین میرزامحمدی
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
حجت الاسلام والمسلمین میرزامحمدی #عرفه
▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️ گوشه چشمی اگر از جانب دلبر برسد دست من نیز به آن چشمه ی کوثر برسد اگر از شانه ی من کوه گنه برداری پای این بنده هم از عرش فراتر برسد باز هم توبه شکستم،بگذارید فقط باز هم فرصت یک توبه ی دیگر برسد ... همه ی ترسم ازین است که به هنگام گناه عمر این بنده ی آلوده به آخر برسد *ان شاالله اینجوری نمیشه،ان شاالله ما همونجوری میمیریم که اربابمون دوست داره* بس که آلوده ام،ابکی لخروج نفسی ... وای از آن لحظه ی سختی که اجل سربرسد همه ی خواهشم این است که در موقع مرگ سر این بنده روی دامن حیدر برسد ... مطمئنم که در آن لحظه ی سخت و حساس حضرت فاطمه با آل پیمبر برسد ... *از کجا مطمئنی؟روایت داره تو کامل الزیارات از حضرت صادق پرسید: أن تزور قَبْرِ الْحُسَیْنِ " عرض کرد آقاجان من نمی تونم به راحتی برم به زیارت جد غریبتون،شناخته میشم،حضرت فرمودن حالا که زیارت نمیری،آیا بر جد ما جزع و فزع می کنی؟آیا گریه می کنی به یاد مصائبش؟گفت بله یابن رسول الله وقتی یادش می کنم،آگه غذا جلوم بزارن دیگه غذا از گلوم پایین نمیره ..." میدونی چرا؟ آخه ارباب ما رو اول گرسنه کشتن ..." آگه کربلایی باشی هر غذایی ببینی میگی حسین ..."بعد حضرت فرمود : رَحِمَ اللّهُ دَمْعَتَكَ ،رحمت خدا بر اشک چشمت" یه بشارت بهش داد فرمود اَما اِنَّكَ مِنَ اَهْلِ الْجَزَعِ لَنا سَتَرى عِنْدَ مَوْتِكَ حُضُورَ آبائى لَكَ. ، حالا که جزع و فزع می کنی حالا که به یاد جد غریب ما گریه می کنی ،بهت بشارت بدم دم جون دادنت همه ی ما میایم بالاسرت ... " مطمئنم که در آن لحظه ی سخت و حساس حضرت فاطمه با آل پیمبر برسد ... *این برا جون دادنمون ، قیامت چی؟!!* چادر مادر ما کار خودش را بکند بگذارید فقط لحظه ی محشر برسد ... امام صادق علیه السلام فرمود یه سر چادر به دست مادرم زهرا تو بهشته،یه سر چادر رو پل صراط پهن میشه ..." ندا میدن * یَا أَیُّهَا الْمُحِبُّونَ لِفَاطِمَةَ تَعَلَّقُوا بِأَهْدَابِ مِرْطِ فَاطِمَةَ * ای زهرا دوستا بیاید ... به ریشه های چادر زهرا چنگ بزنید .... چادر مادر ما کار خودش را بکند بگذارید فقط لحظه ی محشر برسد مثل هر دفعه به ارباب توسل کردم حتما ارباب به داد دل نوکر برسد .... ▫️حجت_الاسلام_میرزامحمدی ▪️ویژه_ایام_محرم ▪️مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی ▪️مناجات_دعا ▪️روز_عرفه ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
#مناجات #دعا #عرفه #روضه #حضرت_مسلم_علیه_السلام #سید_رضا_نریمانی
مناجات و ذکر توسل ویژۀ عرفه و شهادت حضرت مسلم علیه السلام گوشه چشمی اگر از جانب دلبر برسد دست من نیز به آن چشمه ی کوثر برسد *امروز اگه یه نگاهی به ما کنی،کار ما حل میشه* اگر از شانه ی من کوه گنه برداری پای این بنده هم از عرش فراتر برسد *اصلاً امروز مالِ جامونده هاست،اصلاً امروز مالِ اونهایی است که از ماه رمضان جاموندن...راستی آی رفقا! امروز چرا اومدی اینجا نشستی؟ مگه شما کربلا نرفتی؟ مگر نفرمودن:اول جایی که روز عرفه نظر می کنند به زائرای حسینِ...من اومدم بگم:امروز من از همه چیز جاموندم،از کربلا جاموندم،از حرم امام رضا جاموندم،به هیچ چی نرسیدم،امروز روز خوبا و بداست،امروز قرارِ در هم بخرن...* باز هم توبه شکستم،بگذارید فقط باز هم فرصتِ یک توبه ی دیگر برسد *یک بار دیگه بهم فرصت داده،خیلی ها مُردن،نرسیدن به امروز،اما به من دوباره فرصت دادی...* همه ی ترسم ازین است که به هنگام گناه عمر این بنده ی آلوده به آخر برسد بس که آلوده ام،اَبکی لِخُروجِ نَفسی وای از آن لحظه ی سختی که اجل سربرسد خیلی از تنگی و ضیق لحدم می ترسم وحشت بیشتر آن است که مُنکَر برسد همه ی خواهشم این است که در موقع مرگ سر این بنده، روی دامن حیدر برسد مطمئنّم که در آن لحظه ی سخت و حسّاس حضرت فاطمه با آل پیمبر برسد توی کامل الزیارات نوشته شده:امام صادق علیه السلام فرمودند به یکی از یارانشون که کربلا رفتی یا نه؟ فرمود:آقا نمیتونم برم کربلا،آخه ما توی بصره زندگی می کنیم،اگر مردم بفهمند ما دوستان شما هستیم مارو زنده نمیگذارند،اما آقا جان! ما توی خونمون برای حسین روضه می گیریم،دور هم جمع میشیم،میگیم:ای حسین..{ما هم امروز بگیم: حسین...همه امروز دارن میگن: حسین،مسلم هم تو کوفه داره میگه:حسین...مادرش فاطمه هم امروز داره میگه:حسین..} امام صادق فرمودند:کمترین چیزی که برای شما پیش میاد موقع مرگتون ما اهلبیت همه میاییم،حسینم میاد بالا سرتون... {من یه عمری دارم میگم:حسین...فقط به این امید که لحظه ی جون دادن سرم روی پای اربابم باشه...}* چادر مادر ما کار خودش را بکند بگذارید فقط لحظه ی محشر برسد *آقا فرمودند: این سر چادر مادر ما فاطمه توی بهشتِ،یه سر دیگه اش روی پلِ صراطِ،صدایی میاد" يَا أَيُّهَا الْمُحِبُّونَ لِفَاطِمَة" بعضی ها سر بلند میکنند،میگن:بله...میگن:بیایید به چادرمادرتون چنگ بزنید،همه رو میخره...* مثل هر دفعه به ارباب توسّل کردم حتماً ارباب به داد دل نوکر برسد *اما چند بیتم روضه بخونم،دلامون آماده بشه...* با لب پاره ؛ لب بام ؛ سلامم به شما تا بگیرد دلم آرام ؛ سلامم به شما آخر از عشق تو راهیّ سر دار شدم ای علی زاده ببین میثم تمار شدم باز هم شُکر، زن و بچّه ندیدند مرا موقعی که وسط کوچه کشیدند مرا هیچ کس نیست دگر دور و بر مسلم تو بسته شد مثل علی بال و پَرِ مسلم تو سر عباس و پسرهات سلامت آقا گر شکستند در این کوچه سر مسلم تو قسمت این بود ؛ لبِ تشنه شهیدم بکنند پیش مرگِ جگرت شد جگر مسلم تو لب من خشک و دو چشمم تر و قلبم سوزان زده اند آتش بر خشک و تَرِ مسلم تو به فدای سر یک موی عزیزان تو باد جان هر دو پسر در به در مسلم تو کاش می شد بنویسم که نیایی اینجا که می آید به سر تو چه بلایی اینجا حاصل این سفرت بی علی اصغر شدن است بی برادر شدن و بی علی اکبر شدن است همه ی ترسم از این است که مضطر بِشَوی مثل این نائب دل سوخته ؛ بی سر بِشَوی وای اگر گَرْد بر آیینه ی تو بنشیند شمر با چکمه روی سینه ی تو بنشیند وای اگر کار به توهین و جسارت بکشد وای اگر خواهرتان بار اسارت بکشد وای اگراهل و عیال تو زمین گیر شوند دخترک هات پس از رفتن تو پیر شوند بدنم نقش زمین است میا کوفه حسین خواهش مسلمت این است میا کوفه حسین ای حسین...
4_5852650762009576032.mp3
7.13M
از مکه قدم قدم رفت سبک :شور از مکه قدم قدم رفت 🌿🌿🌿🌿🌿🌿 از مکه قدم قدم رفت ، صاحب حرم از حرم رفت وقتی قافله راه افتاد ، تا کرب و بلا دلم رفت ای خدا قراره چه خبر بشه نکنه رباب بی پسر بشه آسمون حسین بی قمر بشه واویلا ، واویلا ، واویلا اِرباً اِربا نشه علی اکبرش توی قتلگاه نریزن سرش از تو آسمون میگه مادرش ... فی امان الله اَبی عبدالله ، فی امان الله اَبی عبدالله ... وقتی میزنی پَر و بال ، میشه بدن تو پامال زینب روی تل میبینه ، زهرا میرسه به گودال پیراشون با عصا زدنت حسین پُر نیزه شد بدنت حسین چرا بوریاست کفنت حسین واویلا ، واویلا ، واویلا سنگ میباره رو سنگ توی قتلگاه آخه فهمیدن نداری سپاه سمت خیمه ها میره ذوالجناح ... فی امان الله اَبی عبدالله ، فی امان الله اَبی عبدالله ... وقتی سرتو بریدن ، بال و پرتو بریدن انگشت تورو برای انگشتر تو بریدن لشکر بی حیا پِی غارتن زن و بچه ها تو اسارتن بعد تو سیاه میکنن به تن واویلا ، واویلا ، واویلا شد دل بی قرار پُر ماتمت آرزوم اینه زیر پرچمت برسم بازم به مُحرمت ... فی امان الله اَبی عبدالله ، فی امان الله اَبی عبدالله ..
4_5843685674909173623.mp3
1.41M
🎧 مغفرت الهي در روز عرفه 🎤 استاد فاطمی نیا کوتاه عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌸
عرفه روضه ی زینب چقَدَر می چسبد عرفه دیده ی بارانی و تر می چسبد عرفه بال بگیرم ز دم روضه ی تو بزنم تا حرم پاک تو پر می چسبد عرفه گریه کنان خاک بریزم بر سر گر بماند ز غمت در دل اثر می چسبد خواندن خطبه و رسوا شدن اهل عرب نام این کار گذارید هنر، می چسبد سر ارباب جدا شد جلوی نهر فرات روضه خوان روضه بخوان روضه ی سر می چسبد قتلگه بودم و دیدم که کسی می گوید سر بریدن جلوی چشم پدر می چسبد نیزه در دست کسی گفت به صد خوشحالی زدن نیزه به بالای جگر می چسبد ناگهان گفت رقیه به یکی از اعراب زدن عمه ی ما بین گذر می چسبد ؟ یک حرامی به خودش گفت که این زینب هم گر بگیرد ز لگد درد کمر می چسبد جعفر ابوالفتحی
کنار بیت خدایی به یاد ماهم باش به مروه یا به صفایی به یاد ماهم باش در استلام حجر نیز یادی از ما کن همین که گرم دعایی به یاد ماهم باش چو دور کعبه طواف آوری به کعبه قسم تو کعبۀ دل مایی به یاد ماهم باش به ما که رو نگشودی ، به ما نگاهی کن ز ما اگر که جدایی به یاد ما هم باش کنار زمزم اگر یاد کام خشک حسین نظر به آب نمایی به یاد ماهم باش کنار حجر همان لحظه ای که اشک فشان به سید الشهدایی به یاد ماهم باش دمی که از در باب السلام اشک فشان به سوی بیت می آیی به یاد ماهم باش کنار قبر رسول خدا کنار بقیع مقیم کرب و بلایی به یاد ماهم باش مقیم شهر نجف کاظمین سامرا کنار قبر رضایی به یاد ماهم باش چنان که گرم دعایی به ما دعایی کن همین که یاد خدایی به یاد ماهم باش استادحاج غلامرضاسازگار ــــــــــــــــــ
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
🎙حاج سعید حدادیان #روضه #مسلم
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ آوردنش تو دارالعماره،دست بسته،همه ی بدن خون آلود،لب پاره،دندونها شكسته،آب آوردن،یه بار،دوبار،سه بار،هربار خون لب ها ریخت،دید نمی تونه بنوشه،گفت:مثل اینكه،باید لب تشنه جون بدم،آیا كسی پیدا میشه،از جانب من به اربابم،به آقام،به امامم پیام من رو برسونه،چون از در كه وارد شد،گفتند:به امیر سلام كن،گفت:این امیر، امیر شماست،امیر من حسینه،جانم فدای این مردی كه،خداوندگار حماسه است،بزرگترین پیش قراوله،من علمیش رو برات بگم،رفقا نكته مهمه،انگار كه علم لدُن داره،انگار كه نیابت فقط،نیابت اینكه فقط بیاد یه سفارتی داشته باشه،نیست،حرف هایی میزنه،كه این بوی دست داشتن،در عالم معنا رو داره،داشت از در می اومد بیرون دید طوعه،پیرزن داره گریه میكنه،میلرزه،گفت:آقا،فرمود ناراحت نباش،لقد ادیت ما علیك من البر،اونچه به گردنت بوده كار خیر،انجام دادی،حدیث شناس ها می دونن،یعنی تو مقام شهید داری،بالاترین مقام،یه شب كنیزی كرد،وای اگه یه عمر نوكری قبول نشه،یه شب كنیزی كرد،حكم داره صادر میكنه مسلم،آیا پیشبینی نمی كنی این دو روز دیگه عوض شه؟آدمیزاده،امشب با شماست،مثل زُبیر، زُبیر در قضایای حضرت زهرا سلام الله علیها،دفاع میكرد از علی، زُبیر جزو حامیان اهلبیت بود،عاقبتش اونجور به شر شد،آقا مسلم پیشبینی نمی كنی این راهش كج بشه یه دو روز دیگه،عوض بشه؟نه!مسلم انگار حكم داره از عالم بالا،انگار امام حسین علیه السلام برا مسلم همه چیز رو گفته، یا اینكه تو خونه اتفاقاتی افتاده این خیالش راحت شده،گفت به طوعه: وَأخذتِ نصیبك من شفاعة رسول الله ( صلى الله علیه وآله )،تو نصیبت رو از شفاعت پیغمبر گرفتی خیالت راحت باشه،پیغمبر قیامت دست تو رو میگیره،بعد دید تعجب كرد طوعه،برای اینكه آروم بشه،فقط اشاره كرد،گفت: من دیشب یه ذره خوابم برد،خواب عموم علی رو دیدم،به من فرمود:انت غداً معیتو فردا بامنی،یعنی طوعه،دیگه امشب مهمون نداری،من مهمون یه شبت بودم،امشب سر من دارالاماره است، داد پناهم سحر یك زن والا گهر گشت نرفته سفر همسفر عشق تو این بدن رو آویزه قناره كردن(قُلاب گوشت،چنگك قصابی)،معلوم اون كه میگه دیدم پای مسلم تو دست بچه هاست،بعد از بازار قصاب ها بوده،چیكار كرده بود