eitaa logo
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
1.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
2.6هزار ویدیو
130 فایل
📚دوره آموزش اساتید :مداحان مبلغان پيشرفت ، در راستای تمدن نوین اسلامی فرهنگ سازی زمینه ظهور ارائه سرفصل های اموزشی👇👇 *سبک زندگی اهلبیت (ع) *انسان شناسی *طرح اجرایی قرآن زنده است *مقتل شناسی *اصول و فنون *نواها ونغمه * فرزند آوری و فرزندپروری
مشاهده در ایتا
دانلود
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
📋 عمری برای داغ زهرا گریه کردی #سبک_روضه ٫ ✅بخش اول صوت #روضه_حضرت_ام_البنین (س) با نوای کربلایی سید
📋 روضه تحیّر ٫ بخش سوم صوت (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ دیدی یه حرف میشنوی، میگی: نه! باورم نمیشه! اصلا! هیچ جوری! دروغه این حرفا... یا اگرم باور کنی، یعنی یقین پیدا کنی این حرف راسته، متحیر میشی... میخوام چندتا صحنه از کربلا بگم که متحیر شدن؛ یکیش اینجا بود: اباعبدالله تا اومد بالای سر علی اکبرش؛ میگه "وَقَفَ مُتَحَیِّرا" اول متحیر شد: نه، این بدن علی اکبر نیست. آخه علی اکبر من اینجوری نبوده، رشید بوده... صحنه دوم رو میخوام بگم: اون لحظه‌ای که بی‌بی زینب اومد تو گودال قتلگاه، خودشم بدن حسین رو نشناخت؛ اما تا اومد بیرون دید یکی میگه: "اُخَیَّ ، اِلَیَّ" تا اومد نشست کنار این بدن، روایت میگه سکینه اومد کنار عمه نشست: _عمه جان با کی حرف میزنی؟! گفت: مگه نمی‌شناسی این بدن باباته؟! گفت: نه؛ آخه بابای من اینجوری نبوده؛ چه‌جوری میگی این بدن بدن بابامه!؟ نه لباسی، نه سری... یه صحنه هم تو شام سراغ دارم؛ اون لحظه‌ای که زینب(س) دید داره با چوب خیزران به لب و دندان میزنه. گفت: نه! اشتباه میکنی؛ این لب و دندان رو پیغمبر بوسیده... یه صحنه هم ام البنینه؛ بشیر که اومد خبر شهادت رو به ام‌البنین بده، عرضه داشت که چهار بچه‌ت رو کشتن، گفت فدای حسین. یکی یکی نحوه شهادت‌ها رو گفت. تا رسید به عباس... (مادره دیگه، هی تو ذهنش مرور میکنه؛ اون سه تا بچه‌م راه داشته که بهشون نفوذ کنن، اما عباس رو من یکی قبول نمیکنم. چی شده عباسم؟!) خورده خورده گفت تا رسید اینجا که؛ ام‌البنین عمود به فرقش زدن. (هیچی نگفت.) تا حرفاش تموم شد، گفت: بشیر! من یه سؤالی ازت دارم؛چه‌جوری به عباس من نزدیک شدن؟ اصلا کسی جرئت نزدیک شدن به عباس رو نداره؛ چه‌جوری عمود به فرقش زدن؟ گفت: ام‌البنین، اول دست راستش رو انداختن، بعد دست چپش رو انداختن، بعد که دیگه دست نداشت دورش حلقه زدن، یه عده نامرد با نیزه، یه عده با شمشیر... اول میترسیدن بیان جلو، چون با چشماش همه رو فراری میداد. اما یه مرتبه اون نانجیب اومد جلو؛ گفت عباسی که میگن تویی!؟ گفت: نانجیب یه موقعی اومدی من دست به بدن ندارم. گفت: تو دست نداری ولی من دست دارم. این عمود رو بلند کرد، یهو عباس صدا زد: یازهرا... "ام‌البنین در کربلا نبودی، واویلا بر فرق عباست زدن عمودی، واویلا" حسین.... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ ◾️◾️◾️◾️◾️◾️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
#روضه #حضرت_ام_البنین_س 🎤حاج حسن خلج
‍ روضه سوزناک ....ام البنین سلام الله علیها 🍀ای مادر،چهار آفتاب ادرکنی .... *یا ام البنین* ای مادر چهار آفتاب ادرکنی .... *ما رو دریاب بی بی* زهرای سرای بوتراب ادرکنی .... ما دست به دامان توییم ای بانو... *درد دارا،گوشه کنار صدای نالشون بلند شد،دلتنگا،گوشه کنار صدای نالشون بلند شد،گداها،گوشه کنار صدای نالشون بلند شد،بی پناها،گوشه کنار صدای نالشون بلند شد،پناهنده ها گوشه کنار اومدن دامن بی بی رو گرفتن، حق داری خوب جایی اومدی، هر سال میومد در خونه ی قمر بنی هاشم،خرج سالشو از عباس می گرفت،میرفت...." اون سالم مثل هر سال،طبق عادت همیشه ، در خونه ی عباس و کوبید،کنیزک اومد درو باز کرد،چی میخوای؟عرض کرد: برو به مولا و آقات بگو گدای هر ساله اومده..." میگه آقا خرج سالمو بده برم... مرد سائل دید کنیز بغضش ترکید،شروع کرد گریه کردن،گفت خانم من جسارتی نکردم شما ناراحت شدید؟! من گدای عباسم ، اومدم خرج سالمو از آقام بگیرم و برم.... کنیزک با همون حالت اشک و ناله و بغض گفت ای مرد دیگه در این خونه رو نزن! چرا؟ چی شده؟آقام از من ناراحته؟؟ آقام گفته منو رد کنی؟کنیزک جواب داد نه" آقای تو خیلی آقاتر از این حرفاس، اما آقای تو رو لب تشنه کنار علقمه .... با مشک پاره .... عمود به سرش زدن .... تیر به چشمش زدن ...." مرد سائل گفت باورم نمیشه این حرفایی که شما میزنی من آقامو هر سال می دیدم ، اون پهلوونی که من دیدم،مگه کسی حریفش میشد،عمود به سرش بزنه؟!! گفت آخه ای مرد تو خبر نداری،اول دست چپ و راستش و قطع کردن ..... "دست خالی نریا،هر کی کربلا میخواد دامن عباس و بگیره ...." یاابوالفضل،ابوالفضل،ابوالفضل الدخیل... اون گداها و سائلی که میومد در خونت،گدای خوبی نبود،خرج سالشو میخواست از شما، آقاجان ما خرج نسل مونو از تو میخوایم ،آقا نکنه تو نسل ما یکی باشه،حسینی نباشه... یا ابوفاضل...... تو نسل ما همه دیوانه های حسین باشن،اسم عباس میاد بیچاره بشن، یا ابوالفضل.....سائل سرشو انداخت پایین آرام آرام از خونه ی قمر بنی هاشم فاصله گرفت و دور شد اما با خودش زمزمه داره ، حالا چی کار کنم؟جواب زن و بچه ام رو چی بدم؟ زن و بچه م امیدوار بودن بیام پیش تو در خونه تو دست پر برگردم، حالا برم چی بگم؟چی جواب بدم؟ از اون طرف کنیز درو بست رفت داخل منزل خانم ام البنین پرسید کنیزک کی بود در میزد؟عرض کرد بی بی جان (می خواست بی بی رو ناراحت نکنه) کسی نبود ،رفت،فرمود وقتی سوال میکنم جواب منو بده" خانم یه سائلی بود برا گدایی اومده بود" فرمود سائل که آنقدر معطلی نداره؟چی میگفت؟تو چی گفتی؟ دیگه مجبور شد عرض کنه بی بی جان این سائل میگفت من هر سال میومدم،خرج سالمو میگرفتم از آقا قمر بنی هاشم، منم مجبور شدم بگم دیگه عباسی نیست ...." اونم رفت. یه وقت دیدم سراسیمه ام البنین چادر به سر کرد تو کوچه  دوید،دنبال مرد سائل آقا.. آقا.. آقا.. بایست،برگشت دید خانم ام البنین ، چه فرمایشی دارید؟فرمود عباس مرده،مادرش که نمرده؟!! تا من هستم هر سال بیا سهمتو از من بگیر ، برادرا دست بندازیم گوشه ی چادر ام البنین رو بگیریم،مادره،مادری می کنه ،امروز گدایی کن بگو بی بی جان شما یه نگاه کن، منم یکم مثل شما امام شناس بشم، منم بفهمم حسین یعنی چی؟برا اینکه شما بودی وقتی خبر آوردن ام البنین عون و کشتن،گفتی از حسین چه خبر ، جعفر رو کشتن،از حسین چه خبر، عباس رو کشتن،گفت میگم از حسین چه خبر؟؟؟* ای مادر چهار آفتاب ادرکنی ... زهرای سرای بوتراب ادرکنی ... ما دست به دامان توییم ای بانو یا فاطمه ی بنی کلاب ادرکنی ... *روزها میومد کنار قبرستان بقیع، چهار تا صورت قبر می کشید زیر لب زمزمه ای داشت،خیلی معطلتون نکنم، دلاتون آماده س، ان شاالله بریم بقیع کنار قبر ام البنین اونجا برات بگم با ریشه کن شدن وهابیت .... زمزمه میکرد، چی کار کردی پسرم؟!!* باور نمی کنم که زمین خورده ای پسر تشنه کنار مشک تهی مرده ای پسر... *پسرم ، پسرم....عباس و خلف وعده ،نه باور نمیکنم، مگه میشه پسرم قول آب بده، بره و دیگه بر نگرده ...... حسین ....* ▪️▪️▪️▪️▪️▪️                
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨برتو ای ام البنیـن 🖤مادر روضه صلوات ✨بر مادر با وفـای 🖤ســـــقا صلوات ✨رخسارِ مه و 🖤ستاره ها را صلوات ✨آن چهـار شهید 🖤و مـادر پاک سرشت ✨بر گلشــــن 🖤و باغبـانِ والا صلوات ✨الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّد ٍوَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ✨ ❄️
Sibsorkhi-GolchinShahadat1388[21].mp3
6.63M
حزینم من دل غمینم ن مادرعباس وفادارم دراین دنیا درد ورنج وغم کوهی ازماتم دردلم دارم شده باغ گلشنم پر پر ای خدا دیگر بی کس و کارم دگر اشک و زاری و گریه گشته کار این چشم خونبارم ماه زیبایم به قربون جمالت ای گل مادر کنم شیرم حلالت شنیدم دستت جدا گشته به خون چشمانت شد آغشته شنیدم از مرکب افتادی تشنه جان دادی نازنین من فدای آن دست و بازویت زخم ابرویت مه جبین من ماه زیبایم به قربون جمالت ای گل مادر کنم شیرم حلالت شدم دیگر بی دل و دلبر  از غم و غصه بی شکیبم من ندارم دیگر کس و کاری یار و غم خواری ، بی حبیبم من  بریزد خون از دو چشمانم دیده گریانم از غم یاسم بود حسرت در دلم تا  بار دگر بینم روی عباسم  تو پناه و نور چشم عالمینی  ای نگار من علمدار حسینی  ماه زیبایم به قربون جمالت ای گل مادر کنم شیرم حلالت شنیدم مشک تو شد پاره ز کف دادی تو ره چاره فدای تو ای گل زیبا ای شه والا ماه علقمه خریدی تو آبرویم را مهربان سقا نزد فاطمه ماه زیبایم به قربون جمالت ای گل مادر کنم شیرم حلالت ▪️▪️▪️▪️▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اشعار صلوات مختص حضرت ام البنین س وحضرت عباس ع 💚♠️💚 می خورد آب زچشمان تو صد رود فرات چشمه ی اشک تو بی بی شده است آب حیات کربلا تا زبقیع و ز بقیع تا زخدا برتو ای ام بنین مادر روضه صلوات 💚♠️💚 بر مادر با وفــای ســـــقا صلوات رخسارِ مه و ستاره ها را صلوات آن چار شهید و مادر پاک سرشت بر گلشــــن و باغبانِ والا صلوات 💚♠️💚 بر ساقی تشنه لب کرب و بلا صلوات بر دو دست قطع شده عباس صلوات بر فرق شکافته خونین شِبه صلوات بر معرفت و عشق برادری صلوات 💚♠️💚 به نام نامی سقای کربلا صلوات به شیر بیشه صحرای نینوا صلوات به پاسدار پرآوازه ی خیام حسین به قدر وشوکت عباس مه لقا صلوات 💚♠️💚 به شیر بیشه صحرای کربلا صلوات به پاسدار و علمدار نینوا صلوات به آنکه داد و ستدش به راه دین خدا به دستگیر همه خلقِ بینوا صلوات 💚♠️💚 بر بازوی افتاده به خاکش صلوات برچهره ماه تابناکش صلوات افتاده به روی خاک عباس علی برقد رشید چاک چاکش صلوات ( الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
1_8520845745.mp3
950.1K
▪️ ▪️ ▪️ محمود کریمی فلڪ بنگر به حالم ناله سر کن به قلب پر ملالم ناله سرکن فلڪ پرسیده اے از آسمانها کجا رفته هلالم ناله سرکن ▪️امون اے دل اے دل3 امون از این دل خدایا خانمانم رفته بر باد که تنها آشیانم رفته بر باد مراموے سفید زینبم گفت تمام آشیانم رفته بر باد ▪️امون اے دل اے دل3 امون از این دل مه ابرو کمانم انیس گریه هایم راگرفتند توان دست وپایم راگرفتند کمانے ترشدماززینب افسوس عصایم راسر پیرے گرفتند ▪️امون اے دل اے دل3… چه کس گیسوے خون افشانده بر مشک هزاران تیر را بنشانده بر مشڪ ببین زینب چه آوردے برایم هنوزم رد خونش مانده بر مشڪ ▪️امون اے دل اے دل3 امون از این دل شبے کابوس صد سر نیزه دیدم شبے مهتاب را بر نیزه دیدم به خود گفتم که بے عباس گشتم که بر حلقوم اصغر نیزه دیدم ▪️امون اے دل اے دل3 بجوش اے خون که شد تعبیر خوابم بخون افتاده ماه وآفتابم تو وشرم از لبان اصغر عباس من وشرم از دو چشمان ربابم ▪️امون اے دل اے دل3 امون از این دل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5794433781687387917.mp3
8.31M
سلام_الله_علیها 🏴بند اول آشفته حالم،با غم غمینم،ام البنینم،ام البنینم دنیای دردم،زار و حزینم،ام البنینم،که بی بنینم یه روزی من پسر داشتم توی باغم ثمر داشتم چهار تا تاج سر داشتم عصای دست من بودن همه ی هست من بودن دل خوش بودم پسر داشتم شنیدم که سراشون به نامردی جدا شد جسمشون قطعه قطعه سرا رو نیزه ها شد (آه و واویلتا وای) 🏴بند دوم افتادم از پا،نقش زمینم،ام البنینم،ام البنینم با غصه حالا،من همنشینم،ام البنینم،که بی بنینم یه روزی نور عین داشتم خوشی داشتم حسین داشتم همه دارو ندارم بود یه روزی من قمر داشتم دلم خوش بود پسر داشتم ماه شبهای تارم بود شنیدم بعد عباس حسینم بی پناه شد دیگه قدش دوتا و بی یار و بی سپاه شد (آه و واویلتا وای) 🏴بند سوم سقای لشکر،ای آخرین یار،پاشو علمدار،پاشو علمدار بعد تو میشه،کار حسین زار،پاشو علمدار،پاشو علمدار پاشو نور نگاهه من پاشو پشت و پناهه من پاشو سرلشکرم عباس کمرم رو شکستی تو راه چارم رو بستی تو اومده مادرم عباس چرا فرقت شکسته کی دستاتو بریده پاشو دشمن به خیمه دیگه لشکر کشیده (آه و واویلتا وای)
🏴 ✍️شاعر:محسن طالبی پور ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ▪️بنداول▪️ ملیکه ی بالا نشین عشق امیر المومنین حاجات ما را کن روا (یا‌‌‌حضرت‌ام‌البنین)۴ تا‌ خانه‌ ام البنین‌ است‌ نمی‌رود‌ با‌دست خالی از در این خانه گدایی تا خانه ام البنین است هرگز به تاب و تب نیفتد در سینه قلب بی نوایی وا می کند هر گره ای را اگر گره داری بیا در محضرش زانو بزن اگر گرفتاری بیا (ای آنکه خوردی بر زمین شد غصه با قلبت عجین امشب بگو از جان و دل (یا‌حضرت‌ام‌البنین)۴ ▪️بند دوم▪️ تو می درخشی چون نگین باید کند یعصوب دین تعریف اوصاف تو را (یاحضرت‌ام‌البنین)۴ از روز اول گفته بودی تا لحظه ای که زنده باشی کنیز اولاد امیری از روز اول گفته بودی سختی و درد زندگی را هر چه که باشد می پذیری گفتی که هستی تا ابد همپای شاه لافتی گفتی که جان را می کنی وقف علی ی مرتضی ای یار شاه متقین تو بوده ای از برترین دلدادگان مرتضی (یا‌حضرت‌ام‌البنین)۴ ▪️بندسوم▪️ ای ضامن خلد برین ای مادر شیر آفرین ای بانوی حیدر مدار (یا‌حضرت‌ام‌البنین)۴ تفسیر ایثار و وفا را تفسیر پاکی و ادب را در دل و جانت می توان دید مردانگی مرتضی را شجاعت شیر خدا را در پسرانت می توان دید از شیر پاکت هر کدام آیینه حیدر شدند کل شجاعان عرب مغلوب آب آور شدند نوشته اند آن مهجبین افتاده بود از روی زین آمد به جایت فاطمه (یا‌حضرت‌ام‌البنین)۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5776059838580657075.mp3
8.34M
کو؟ کجاست؟ خدایی رو که نمی‌بینید، چگونه باور می‌کنید؟ 💥 کسی که عقل دارد، و عقلش سالم است، قطعاً براحتی خدایی را که نمی‌بینید، باور نمی‌کند!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿•° تامشکتو تو آب زدی... موجای دریا شد آروم... اَبوفٰاضِلْ دَخِیْلَکْ))❤️
@کانال زندگی پس ازمرگ-وظیفه مادردر خانه بعنوان الگوی زنان ما حضرت ام البنین س.mp3
14.81M
داستان حضرت ام البنین سلام الله علیها خیلی زیباست گوش کنید 💔💔💔😭