#دستگاه_همایون #دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه با نفس گرم مداح اهلبیت (ع) #استاد_حاج_اسماعیلی 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸 https://eitaa.com/joinchat/2677407797C6d10668b66

#دستگاه_همایون #دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه #استاد_حاج_اسماعیلی ✅قسمت مورد آزمون: یا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکارِهِ، وَ یا مَنْ یفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ، وَ یا مَنْ یلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَی رَوْحِ الْفَرَجِ. 2. ذَلَّتْ لِقُدْرَتِک الصِّعَابُ، وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِک الْأَسْبَابُ، وَ جَرَی بِقُدرَتِک الْقَضَاءُ، وَ مَضَتْ عَلَی إِرَادَتِک الْأَشْیاءُ. 3. فَهِی بِمَشِیتِک دُونَ قَوْلِک مُؤْتَمِرَةٌ، وَ بِإِرَادَتِک دُونَ نَهْیک مُنْزَجِرَةٌ. 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿

#استاد_حاج_اسماعیلی #دعای_روز_دوازدهم #ماه_مبارک_رمضان #دستگاه_همایون بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اَللَّهُمَّ زَيِّنّي فيهِ بِالسَّتْرِ وَالْعَفافِ وَاسْتُرْني فيهِ بِلِباسِ الْقُنُوعِ وَالْكِفافِ وَاحْمِلْني فيهِ عَلَي الْعَدْلِ وَالاِنْصافِ وَ امِنّي فيهِ مِنْ كُلِّ ما اَخافُ بِعِصْمَتِكَ يا عِصْمَةَ الْخآئِفينَ #ترجمه خدایا در این ماه ، مرا با پوشش و پاكدامنى زینت بده ، و لباس قناعت و اكتفا به اندازه حاجت را بر من بپوشان ، و بر عدالت و انصاف وادارم نما ، و از هرچه ميترسم ايمني ده ، به امید نگهداری‌ات ای نگهبان خداترسان #شعر بارالها پاک دامن کن مرا یک لباسی‌ازقناعت ده به ما در مسیر عدل وادارم نما ازهمه ‌ترس ایمنم ساز ای‌خدا لطف تو مانند دریا بیکران ای نگهبان همه ترسیدگان شاعر : #حاج_مرتضی_محمودپور

#استاد_حاج_اسماعیلی #دعای_روز_سیزدهم #ماه_مبارک_رمضان #دستگاه_همایون بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اَللَّهُمَّ طَهِّرْني فيهِ مِنَ الدَّنَسِ وَالاْقْذارِ ، وَصَبِّرْني فيهِ عَلي كآئِناتِ الاَْقْدارِ، وَوَفِّقْني فيهِ لِلتُّقي وَصُحْبَتِ الاَبْرارِ، بِعَوْنِكَ يا قُرَّةَ عَيْنِ الْمَساكينَ . #ترجمه خدايا مرا در اين ماه ، از آلودگيها و ناپاكيها پاك كن ، و بر حوادث خیر و شر مورد تقديرت شكيبايم گردان ، و به پرهيزگاري و همنشيني ، با نيكان توفيقم ده ، به ياري ات ، اي نور چشم درماندگان #شعر بارالها پاک کن این بنده را کن‌شکیبابنده‌ی شرمنده را یاریم کن از ره احسان خود همنشینم کن تو با نیکان خود شاعر : #حاج_مرتضی_محمودپور

#استاد_حاج_اسماعیلی #دعای_روز_پانزدهم #ماه_مبارک_رمضان #دستگاه_همایون بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اَللَّهُمَّ ارْزُقْني فيهِ طاعَتَ الْخاشِعينَ وَاشْرَحْ فيهِ صَدْري بِاِنابَتِ الْمُخْبِتينَ بِاَمانِكَ يا اَمانَ الْخآئِفينَ #ترجمه خدايا در در اين ماه ، طاعت فروتنان را نصيبم فرما ، و سينه ام را براي توبه ، همانند بازگشت خاضعان باز كن ، به حق پناهت ، ، ای ایمنی‌بخش ترسندگان! #شعر بارالها طاعتی کن روزیم شرح‌صدری ‌چون‌چراغ‌ افروزیم کن نصیبم تاشوم چون خاضعان دِه امانم ای امان بیکسان شاعر : #حاج_مرتضی_محمودپور

#استاد_حاج_اسماعیلی #دعای_روز_شانزدهم #ماه_مبارک_رمضان #دستگاه_همایون بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اَللَّهُمَّ وَفِّقْني فيهِ لِمُوافَقَتِ الابْرارِ وَجَنِّبْني فيهِ مُرافَقَتِ الاَشْرارِ وآوِني فيهِ بِرَحْمَتِكَ اِلي دارِ الْقَرارِ بِاِلهِيَّتِكَ يا اِلهَ الْعالَمينَ ترجمه : خدايا مرا در اين ماه ، به همراهي و همسويي با نيكان توفيق ده ، و از همنشيني با بدان دور بدار و به حق رحمتت به خانه آرامش جايم ده ، به حق خداوندی‌ات ، ای خدای جهانیان ! شعر : همرهم کن باهمه خوبان ، خدا از بدان دورم نما یا رَبَّنا دارم از درگاه تو من خواهشی از کرم بنما عطا ، آرامشی شاعر : #حاج_مرتضی_محمودپور

#استاد_حاج_اسماعیلی #دعای_روز_هفدهم #ماه_مبارک_رمضان #دستگاه_همایون بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اَللَّهُمَّ اهْدِني فيهِ لِصالِحِ الاَعْمالِ وَاقْضِ لي فيهِ الْحَوآئِجَ وَالامالَ يا مَنْ لا يَحْتاجُ اِلَي التَّفْسيرِ وَالسُّؤالِ يا عالِماً بِما في صُدُورِ الْعالَمينَ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرينَ ... #ترجمه : خدايا مرا در اين ماه ، به سوي كارهاي شايسته هدايت فرما و حاجتها و آرزوهايم را برآور، اي آن كه نياز به روشنگري و پرسش ندارد ، اي آگاه به آنچه در سينه جهانيان است ، بر محمّد و خاندان پاكش درود فرست . #شعر : کارهای صالحی بنما نصیب حاجتم را کن اجابت ای حبیب ای تو آگاه از ضمیرِ هر وجود بر نبی و آل او از تو درود شاعر : #حاج_مرتضی_محمودپور

#استاد_حاج_اسماعیلی #دعای_روز_هجدهم #ماه_مبارک_رمضان #دستگاه_همایون بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اَللَّهُمَّ نَبِّهْني فيهِ لِبَرَكاتِ اَسْحارِهِ وَنَوِّرْ فيهِ قَلْبي بِضيآءِ اَنْوارِهِ وَخُذْ بِكُلِّ اَعْضآئي اِليَ اتِّباعِ اثارِهِ بِنُورِكَ يا مُنَوِّرَ قُلوبِ الْعارِفينَ #ترجمه : خدايا مرا در اين ماه ، به بركتهاي سحرهايش آگاه كن ، و دلم را با روشنايي انوارش روشني بخش ، و تمام اعضايم را به پيروي آثارش بگمار ، به نورت اي نوربخش دلهاي عارفان #شعر : کن دل‌آگاهم به حق این سحر نورباران کن دلم را چون قمر جمله اعضای مرا خاضع نما از فروغ روشنایت ای خدا ... شاعر : #حاج_مرتضی_محمودپور

#استاد_حاج_اسماعیلی #دعای_روز_بیستم #ماه_مبارک_رمضان #دستگاه_همایون بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اللَّهُمَّ افْتَحْ لِي فِيهِ أَبْوَابَ الْجِنَانِ وَ أَغْلِقْ عَنِّي فِيهِ أَبْوَابَ النِّيرَانِ وَ وَفِّقْنِي فِيهِ لِتِلاوَتِ الْقُرْآنِ يَا مُنْزِلَ السَّكِينَتِ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ ... خدایا در این ماه #ترجمه خدایا ( در این ماه ) درهای بهشت هایت را به رویم باز کن ، و درهای آتش دوزخ را به روزیم ببند و به تلاوت قرآن موفقم بدار ، ای آرام ‌بخش دل‌های مؤمنان ... #شعر : باز کن درهای جنت را به من بسته‌دار، ابواب دوزخ تا به‌ من ... باز گردد نورِ قرآن بر دلم تا شود لطف تو آخر حاصلم شاعر : #حاج_مرتضی_محمودپور

#استاد_حاج_اسماعیلی #دعای_روز_بیست_و_سوم #ماه_مبارک_رمضان #دستگاه_همایون بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اللَّهُمَّ اغْسِلْنِي فِيهِ مِنَ الذُّنُوبِ وَ طَهِّرْنِي فِيهِ مِنَ الْعُيُوبِ وَ امْتَحِنْ قَلْبِي فِيهِ بِتَقْوَى الْقُلُوبِ يَا مُقِيلَ عَثَرَاتِ الْمُذْنِبِينَ #ترجمه : خدایا ( در این ماه ) ، از گناهانم شست وشویم ده ، و از هر عیبی پاکم کن ، و قلبم را به پرهیزکاری دلها بیازمای ، ای نادیده گیرنده لغزش های اهل گناه ، ای درگذرنده از لغزش‌های گنهکاران ... #شعر : بارالها از گنه پاکم نما کن تو تطهیر از تمام عیبها دل به تقوی آزمایش کن مرا هرخطا نادیده گیری تو زما #شاعر_حاج_مرتضی_محمودپور

#استاد_حاج_اسماعیلی #دعای_روز_بیست_و_چهارم #ماه_مبارک_رمضان #دستگاه_همایون بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ فِيهِ مَا يُرْضِيكَ وَ أَعُوذُ بِكَ مِمَّا يُؤْذِيكَ وَ أَسْأَلُكَ التَّوْفِيقَ فِيهِ لِأَنْ أُطِيعَكَ وَ لاَ أَعْصِيَكَ يَا جَوَادَ السَّائِلِينَ ... #ترجمه : خدایا در اين روز از تو درخواست مى كنم ، آنچه را كه رضاى تو در اوست ، و از آنچه ناخشنودت کند به تو پناه می‌برم ، و از تو توفيق مى خواهم ، كه در اين روز همه را به فرمان تو باشم ، و هيچ نافرمانى نكنم ، ای برآورنده درخواست‌کنندگان #شعر : بهر خشنودی تو آماده‌ام کن عنایت مِی بریز در باده‌ام در پناه تو اطاعت کردنم کن عطا تا امر تو گردن نهم #شاعر_حاج_مرتضی_محمودپور

قسمت دوم #روضه_حضرت_زهرا (سلام الله علیها ) #استاد_حاج_اسماعیلی تقریبا در فضای گوشه شوشتری #دستگاه_همایون الا اي چاه ، يارم را گرفتند گُلم ، عشقم ، بهارم را گرفتند ميان كوچه ها با ضرب سيلي همه دار و ندارم را گرفتند ( تورو خدا به چشمات التماس کن ، امشب یک قطره اشک ... ، بزار من هم چشمام شبیه چشم امام زمان (عج) خیس بشه ... ) مقتل نوشته دست علی را که بسته اند با تازیانه بازویتان را شکسته اند مقتل نوشته کوچه و سیلی و مجتبی دستی پلید و صورت نیلی و مجتبی ( گفت دست من ، توو دست مادرم بود ، رسیدیم توو کوچه ی بنی هاشم ، یه مرتبه سر بلند کردم ، دیدم یه نامرد جلوی مادرم رو گرفت ، صدا زد قباله فدک رو به من بده ، مادر نگاهش بر زمین بود ... اما ... یه وقت دیدم آنچنان دستش بالا رفت ، با ضربه سیلی ، بصورت مادر سادات ... یه ضربه از دست ، یه ضربه ازدیوار ... خدا برای هیچ پسری نیاره ، مادرش جلوی چشمش روی زمین بیفته ... امام مجتبی میگه دیدم مادرم با دستاش روی زمین دنبال من میگرده ، حسن جان مادر کجایی ؟ تورو نزنه مادر ... دستِ مادر رو گرفتم ، آروم از زمین بلندش کردم ... هرکی گریه نکرده تا حالا بسم الله ... آه ، مادر بریم سمت خونه ... میگه دیدم مادرم ، چشماش دیگه جایی رو نمی بینه ، آروم چادر مادر رو گرفتم ... « خونمون این طرفه ، پس چرا بی راهه میری ؟ » مگه چشمات دیگه نمی بینه ؟ ... هر کجا نشستی ، سه مرتبه صدا بزن : یا زهرا ...

#دستگاه_همایون #دعای_جوشن_کبیر با صدای مداح اهلبیت (ع) #استاد_حاج_اسماعیلی فصل های : 5 ـ 6 ـ 7 ـ 8 ـ 9 بسیار کاربردی برای شبهای قدر

#استاد_حاج_اسماعیلی #دعای_جوشن_کبیر #دستگاه_همایون #فراز_پنجم اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ يَا حَنَّانُ يَا مَنَّانُ يَا دَيَّانُ يَا بُرْهَانُ يَا سُلْطَانُ يَا رِضْوَانُ يَا غُفْرَانُ يَا سُبْحَانُ يَا مُسْتَعَانُ يَا ذَا الْمَنِّ وَ الْبَيَانِ سُبْحانَکَ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلِّصْنا مِنَ النّارِ یا رَبِّ

#استاد_حاج_اسماعیلی #دعای_جوشن_کبیر #دستگاه_همایون #فراز_ششم يَا مَنْ تَوَاضَعَ كُلُّ شَيْ‏ءٍ لِعَظَمَتِهِ يَا مَنِ اسْتَسْلَمَ كُلُّ شَيْ‏ءٍ لِقُدْرَتِهِ يَا مَنْ ذَلَّ كُلُّ شَيْ‏ءٍ لِعِزَّتِهِ يَا مَنْ خَضَعَ كُلُّ شَيْ‏ءٍ لِهَيْبَتِهِ يَا مَنِ انْقَادَ كُلُّ شَيْ‏ءٍ مِنْ خَشْيَتِهِ يَا مَنْ تَشَقَّقَتِ الْجِبَالُ مِنْ مَخَافَتِهِ يَا مَنْ قَامَتِ السَّمَاوَاتُ بِأَمْرِهِ يَا مَنِ اسْتَقَرَّتِ الْأَرَضُونَ بِإِذْنِهِ يَا مَنْ يُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ يَا مَنْ لا يَعْتَدِي عَلَى أَهْلِ مَمْلَكَتِهِ سُبْحانَکَ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلِّصْنا مِنَ النّارِ یا رَبِّ

#استاد_حاج_اسماعیلی #دعای_جوشن_کبیر #دستگاه_همایون #فراز_هفتم يَا غَافِرَ الْخَطَايَا يَا كَاشِفَ الْبَلايَا يَا مُنْتَهَى الرَّجَايَا يَا مُجْزِلَ الْعَطَايَا يَا وَاهِبَ الْهَدَايَا يَا رَازِقَ الْبَرَايَا يَا قَاضِيَ الْمَنَايَا يَا سَامِعَ الشَّكَايَا يَا بَاعِثَ الْبَرَايَا يَا مُطْلِقَ الْأُسَارَى سُبْحانَکَ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلِّصْنا مِنَ النّارِ یا رَبِّ

#استاد_حاج_اسماعیلی #دعای_جوشن_کبیر #دستگاه_همایون #فراز_هشتم يَا ذَا الْحَمْدِ وَ الثَّنَاءِ يَا ذَا الْفَخْرِ وَ الْبَهَاءِ يَا ذَا الْمَجْدِ وَ السَّنَاءِ يَا ذَا الْعَهْدِ وَ الْوَفَاءِ يَا ذَا الْعَفْوِ وَ الرِّضَاءِ يَا ذَا الْمَنِّ وَ الْعَطَاءِ يَا ذَا الْفَصْلِ وَ الْقَضَاءِ يَا ذَا الْعِزِّ وَ الْبَقَاءِ يَا ذَا الْجُودِ وَ السَّخَاءِ يَا ذَا الْآلاءِ وَ النَّعْمَاءِ سُبْحانَکَ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلِّصْنا مِنَ النّارِ یا رَبِّ

#استاد_حاج_اسماعیلی #دعای_جوشن_کبیر #دستگاه_همایون #فراز_نهم اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ يَا مَانِعُ يَا دَافِعُ يَا رَافِعُ يَا صَانِعُ يَا نَافِعُ يَا سَامِعُ يَا جَامِعُ يَا شَافِعُ يَا وَاسِعُ يَا مُوسِعُ سُبْحانَکَ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلِّصْنا مِنَ النّارِ یا رَبِّ

شب اول رو معمولا میرن کوفه ، از اون آقایی میخونن که خیلی غریب بود ، از اون آقایی میخونن که توو کوچه های کوفه میگشت ، تشنه بود ، گرسنه بود ، زیر لب زمزمه ای داشت ، هی میگفت : آقا کوفه میا ... وفای امت کوفی نماز مغرب بود عشا نیامده این قوم سدِ راهم شد فریب مردم پیمان شکن نباید خورد میا ، که بیعت نامردمان سپاهم شد تمام شهر مرا از امان خود راندند #شاعر_استاد_ژولیده همه اونایی که بیعت کردند ، درهای خونه شون رو بستند ، مسلم غریب بود ، وقتی غریب بود ، فقط یه پیرزن پناهش داد ، اونقدر غریب بود ، تا پیرزن رو دید گفت : مادر ، آب داری به من آب بدی ؟ حسییین ، حسییین ... کاری کردند با حضرت مسلم ، وقتی می بردنش طرف دارالاماره ، دیدند داره گریه میکنه ، گفتن مسلم ، چرا گریه میکنی ؟ گریه برا مرد جنگجو معنا نداره ... یه جمله گفت : سرش رو پائین انداخت گفت گریه ام برا خودم نیست ، آخه نامه نوشتم بیاد ، روی نامه من حساب کرده ، دست زن و بچه اش رو گرفته داره میاد ، اگه رقیه رو سیلی بزنند چه کنم ؟ #زمزمه_امام_حسین ( علیه السلام ) #دستگاه_همایون شنیدم از تمومشون که با تو دشمنند به فکر قتل و غارتت به فکر کُشتنت به فکر جایزه برا سر بریدنت دارن یکی یکی ، سرنیزه میخرن از گوش بچه های تو گوشواره می برن باحال خسته ام هی میزنم صدا آقا نیا ، مُغیره بارونه توو کوچه ها همه دارن برای جنگ با شما میان برای غارت حرم ، به کربلا میان برای بردن سرت رو نیزه ها میان این شهر بی حیا لبریز هلهله ست چندتا سه شعبه توی دستِ نحسِ حرمله است ... حسین نیا ، اینا اگه سپیدی گلوی علی رو ببینند می زنند ... حسییین ... قربون اشک شب اولی ها ، قربون ناله ی شب اولی ها ، خیلی ها شب تاسوعا میان ، خیلی ها شب عاشورا میان ، اما تو لحظه شماری کردی ، کی شب اول میشه ؟ قربون قدمای همتون برم ، روضه ی شب اول و گریه شب اول و جمعیت شب اول ، با شبای دیگه فرق میکنه ... (مسلم را ) آوردنش مقابل اِبن زیادِ ملعون ، وقتی حضرت مطمئن شد میخواهند به شهادت برسوننش ، رو کرد به عمر سعد ملعون ، فرمود سه تا وصیت دارم : وصیت اولم اینه ، من هفتصد دِرهم توو کوفه قرض دارم ، بعد از من شمشیرم رو بفروش ، زِرهم رو بفروش ، قرض هام رو ادا کن ... وصیت دومم اینه ، وقتی من به شهادت رسیدم ، خودت بدنم رو بگیر دفن کن ... وصیت سومم اینه ، یه نامه بنویس برا ابی عبدالله ، بگو حسین نیا ... یااباعبدالله ، بااباعبدالله ... میخوام بگم یا مسلم ابن عقیل وصیت کردی ، این وصیت سنت بود توو اهلبیت ع ، پیغمبر خدا (ص) وصیت کرد : یاعلی بدن منو خودت غسل بده ، کفن کن ، با پارچه ای از سُندس بدن من رو کفن کن ، امیرالمومنین وصیت کرد ، به امام حسن ، بابا ، بدنم رو غسل بده ، کفن کن ... حضرت زهرا وصیت کرد : یاعلی ، منو شبانه غسل بده ، بدنم رو شبانه بردار ، بدنم رو مخفیانه دفن کن ، امام حسن وصبت کرد ، برادر بدنم رو ببر کنارقبر پیغمبر (ص) ، اگه نگذاشتند ، راضی نیستم یه قطره خونی ، در تشییع جنازه ام جاری بشه ... اما مردم ، تنها کسی که وصیت نداشت ابی عبدالله بود ، قربون بدن غریبت حسین ، سه روز بدنش روی زمین ماند ، اصلا بدنش رو نمیشد کفن کنند ، زین العابدین فرمود : بوریا بیارین ... چقدر ردّ پاست روی تنت چقَدَر وحشیانه می زدنت قاری من چرا نمی خوانی نکند نیزه خورده بر دهنت اینقَدَر تیر و نیزه خوردی که تکِه تکِه شُدَه است پیرهنت با سُمّ ِ اسب شد تنت تشییع خاک کرببلا شده کَفنت #شاعر_محمد_خانی هر کجا نشستی به عشق کربلا و اربعین بگو : « حسییین ... »

‍ #اربعین_حسینی سبک میگذرد کاروان #دستگاه_همایون #کربلایی_جواد_مقدم *آمده ام دربَرت ، خواهرِ زارت ببین گشته ام از دوریت ، خونجگرو دل غمین ـ خیزو ببین یا اخا ، خواهرِتو زینبم این دَمِ آخر شده ، ذکرحسین بر لبم ( ای کَس و کارمن یاحسین کُشته یِ بی کفن یاحسین ) 2 #ملودی_دوم ای همه یِ آرزویِ قلب زارم زینبم و بی مَحرم و بیقرارم جانم حسین ، جان حسین ( 3 ) #بند_دوم *ازغمِ هجران تو ، زارو پریشان شدم باغِ گُلم شد خزان ، بی سروسامان شدم ـ دل نگرانِ توأم ، کُشته ی بی پیرهن آیه ای قرآن بخوان ، قاریِ قرآنِ من ( دیگه جان برلبم یاحسین زینبم زینبم یاحسین ) 2 #ملودی_دوم یک اربعین رنج و بلا دارم به دل ناقه یِ زی نَب یا اخا مانده به گِل جانم حسین ، جان حسین ( 3 ) #بند_سوم *دلخوشی من چرا ، بی کَس وتنها شدی خُفته به دشتِ بلا ، زائرِ زهرا شدی ـ بال و پَرم یاحسین ، تاجِ سرم یاحسین داغ وبلا دیده ام ، دربِدَرم یاحسین ( الوداع ای یارو دلبرم الوداع هستیِ مادرم ) 2 #ملودی_دوم از پیش تو میروم با چشمِ گریان کُن حلالم ای بهارم ای حسین جان جانم حسین ، جان حسین ( 3 ) شاعر: #هاشم_محمدی_آرا

#حضرت_رسول_نوحه #دستگاه_همایون 🎤سید مجید بنی فاطمه ▪️▪️▪️▪️ شب سوگ و شب اشک و عزا و آه است خمیده از غم و ماتم هلال ماه است به سینه می‌زند ساحل به موج دریا همه عالم عزادار رسول الله است پیک اجل آمد سراغش شد قلب عالم غرق داغش مولا می‌گرید از مصیبت زهرا می‌سوزد از فراقش (اباالزهرا، اباالزهرا، یا رسول الله)۳ * به روی قلب زهرا داغ او سنگین شد مدینه کارزار جنگ کفر و دین شد پیمبر رفت و سیلی بر رخ زهرا خورد چه شد که بعد از او مزد رسالت این شد شد حُرمت زهرا شکسته می‌آمد هیزم دسته دسته بانوی خود را بین آتش دیده مولا با دست بسته (اباالزهرا، اباالزهرا، یا رسول الله)۳ * دلم افتاده در دام اباعبدالله پریده بر سر بام اباعبدالله من آن هیچم، من آن پستم، من آن ناچیزم که قیمت دارم از نام اباعبدالله من کشته‌ی غم حسینم مدیون پرچم حسینم عالم نمی‌آید به چشمم وقتی در عالم حسینم (حسین جانم، حسین جانم، اباعبدالله)۲ * دوباره در دلم شور عزا افتاده صدای ناله در عرش خدا افتاده سرت بر نی تلاوت می‌کند قرآن را تنت امّا در این صحرا رها افتاده ای تشنه‌لب سالار زینب در خاک و خونی یار زینب برخیز از جایت که دنیا دارد سر آزار زینب (حسین جانم، حسین جانم، اباعبدالله)۲