eitaa logo
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
1.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
2.6هزار ویدیو
130 فایل
📚دوره آموزش اساتید :مداحان مبلغان پيشرفت ، در راستای تمدن نوین اسلامی فرهنگ سازی زمینه ظهور ارائه سرفصل های اموزشی👇👇 *سبک زندگی اهلبیت (ع) *انسان شناسی *طرح اجرایی قرآن زنده است *مقتل شناسی *اصول و فنون *نواها ونغمه * فرزند آوری و فرزندپروری
مشاهده در ایتا
دانلود
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
#روضه #حضرت‌_رسول_ص 🎤حاج محمود کریمی
علی جان..علی جان..بیا عزیزم..کنار من بنشین. با اشاره.آرام آرام.. لبهای پیغمبر تکان میخورد. من میخوام روضه رو تجسم کنی. لبهای پیغمبر تکان میخورد..امیرالمومنین گوش مبارک رو آوردن کنار لبهای رسول خدا...خانه آرام. رسول خدا آرام آرام حرف میزد.علی شونه هاش تکون میخورد. زیر لب علی فرمود.چشم.. شاید فرموده باشند..علیجان حق تورو میبرند.باید صبرکنی...پس گفته چشم..می ایستم.. اشک جاری شد.یه چندلحظه ای رسول خدا صحبت کرد باعلی..علی همینطوری. غم فراق پیغمبر..اینی که فاطمه میخواد یتیم بشه.غم بچه هاش.غم این امت.دل تنگ خودش..همینجوری گریه میکرد..حالا این بارها میخواد بیاد روی دوش علی... علی لنگر زمین و آسمونه..ولی هی میگه چشم.بالاخره دلش به درد میاد.. گوش کردو گوش کرد و گوش کرد...صدای پیغمبر آرام آرام یه صدای زمزمه می اومد.فاطمه داشت نگاه میکرد..دوباره علی فرمود چشم.. سر امیرالمومنین پایینه.اصلاً بالارو نگاه نمیکرد.چشم.. شاید رسول خدا فرموده باشند.علیجان...در خانه ات و آتش میزنن.. دوباره هنوز سرپایینه..دوباره علیجان....شروع کرد حرف زدن..اما ایندفعه آروم آروم رنگ صورت مولا تغییر کرد..برافروخته شد‌.صورت درهم رفت.رگ غضب شیرخدامتورم شد.دستاش و فشار میداد.سربالا آورد به فاطمه ش نگاه کرد.گف چشم.چشم. شاید گفته باشند.علیجان فاطمه ت و میزنن. چادرش آتش گرفت .چشم.. هی نگاه به فاطمه میکرد رسول خدا..همینطوری داره نگاه میکنه.گریه میکنه میگه چشم...شاید داره روضه میخونه برای علی.. اولین اجر رسالت زدن فاطمه بود گشت از حق کُشیِ امت بیدادگرت کشتن محسن مظلوم تو اجر دگرت خوب از خجالت پیغمبر در اومدن..خوب الی المودت فی القربی رو رعایت کردن‌. باسر انگشت خزان سخت ورق برگردید غنچه و لاله ی خونین تو پرپر گردید سومین اجر تو زخم سر حیدر گردید به حسن از همه کس ظلم فزونتر گردید بعدازآن زهر که بر نور دو عینت دادند اجرها بود که امت به حسینت دادند گرگ ها بر بدن یوسف تو چنگ زدند بر رخ چرخ زخون دل او رنگ زدند دست بگشود به پیشانی او سنگ زدند تهمت کفر به آل تو به نیرنگ زدند زین مصیبت همه دم سینه ی میثم سوزد بلکه تا حشر دل آدم و عالم سوزد رفقا.رسمه.به همه هم گفتن..کسی که از دنیا میخوادبره.حتی دکمه های پیراهنشم بازکنید. از چندجهت میخوام وارد روضه بشم..شب رحلت پیغمبره..شاید سال بعد من از دنیا رفته باشم.عمر دست خداست..ایشالله برای امام حسین شهید بشیم.آرزومونه..خوش به حال اونکه برای حسین و برای ولیِّش به شهادت رسید. آخرای ماه صفره.برای همه دعاکنید. محتضر لحظات آخرش میگن حتی یه دونه پارچه هم روی سینه ش نباشه..عمر در نگاه محتضر طولانیه.در نگاه ما میگن دیدی در یه چشم به هم زدن از دنیارفت.. فَمَن یَمُت یَرَنی..علی فرمود..اگه قرار باشه کسی که از دنیا میره علی رو ببینه..اون یه لحظه براش زیاده.طولانیه.و همه حسرت خواهندخورد لحظه ی آخرعمرشون.که علی اینه و ما نشناختیم.. علی اینه و ما دنبال یه چیز دیگه رفتیم..حالا جای ما زیادم بد نیس.علی اینه و ماجدی نگرفتیم..فقط گفتیم علی و دنبال راهش نرفتیم. اما بدا به حال اونایی که میگن.علی اینه و ماباهاش دشمنی کردیم...اونام که از دنیارفتن.لحظه های آخر گفتن.وای علی اینه و ما خونه ش و آتیش زدیم. لحظه ی آخر عمر طولانیه..برا محتضر. رسول خدا احترامش برای همه ی ملائکه فرض واجبه.به همه ی عالم واجبه..اما وقتی از دنیا میخواد بره.باید رعایت بشه.سبک بشه..سینه ی پیغمبره. اینقدر مهمه.من جایی ام دیدم..ابی عبدالله...همینکه شیش ماهه تیرخورد.قنداق و پاره کرد..بچه دست و پابزنه.راحت باشه.. لحظه های آخره..حسن و میگیرن.حسین میره.اورو میگیرن زینب میره..حسنین خودشون و روی سینه ی رسول خدا انداختند.امام حسن صورت به صورت پیغمبر گذاشت‌.ابی عبدالله رو سینه ی پیغمبر.علی اومد اینارو برداره بانوازش..لحظه های آخر.پیغمبر با آرامش جان بده..اولی رو اومد برداره فرمود علیجان.رهاشون کن..حسین باید روسینه ام باشه..حسنم باشه..اینا باشن من راحت جان میدم.. یه بار علی اومد بچه هارو برداره نگذاشت رسول خدا.. ۷۵ روز یا ۴۵ روز یا ۹۵ روز یه روایتیه‌‌..یکی از این روایات.شب بود.همین دوتا بچه دوباره رو سینه ی مادر افتادن..مادر بین کفن...علی برشون نداشت.. یه مرتبه یه هاتفی صدازد.علی چیکار داری میکنی‌.؟؟ بچه هارو بردار..عرش به هم ریخته از ناله..بچه هارو از روی سینه ی مادر بردار‌‌..عالم داره از مدار خارج میشه... علی ...یتیمای فاطمه رو با احترام برداشت.. حسین..یتیمای حسن و با احترام برداشت..
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
#روضه #حضرت‌_رسول_ص 🎤حاج محمود کریمی
یه جا سراغ دارم.بچه رو بدن پاره پاره و بی سر بابا افتاد..هزارو نهصدو پنجاه زخم..با تازیانه بلندش کردن..یا ابتا....اُنظُر الی عَمَّتی.. وای وای وای..بر گردیم مدینه.... هرجور میتونی امشب ناله بزن..ای جوون... بچه هارو از روی سینه ی پیغمبر برداشت..رسول خدا نگذاشت.گف اینا باشن.من راحت جان میدم..این سنگینی حسین و حسنم لازمه..باید روسینه ی من باشن.. این یه سنگینی بود رو سینه ی رسول خدا... من یه عبارت از مقتل....خانوم زینب اومدبالای گودال‌..والشِمرُ جالسُ علی صَدرِک.. حسییییین..حسییییین.. 🍀
❣﷽❣ 🌹 ع 🌹 ع ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ برصبر حسن و خوی احمد صلوات براختر دوم امامت صلوات خواهی که خداوندببخشد همه عصیان تورا بفرست براین امام، بی حدّ صلوات ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ با نام حسن به قلبها گل بزنید با یک صلوات تا بقیع پُل بزنید فرمود که هر وقت گرفتار شدید بر دامن ما دست توسل بزن ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ به حسن سبط مصطفی صلوات به گل باغ مرتضی صلوات به جگر گوش حبیبه ی حق به گل روی مجتبی صلوات ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ بردست‌کریم وجان زهرا صلوات برجود و سخای آل طاها صلوات در ماه صیام جلوه‌گر شد رویش بر ماه صیام و ماه بطحا صلوات بر خلق حسن امام دوم صلوات بر حُسن جمال حَسن و صورت نیکوش صلوات ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ میوه دل رسول خدا و علی و فاطمه حسن است بر میوه دل رسول و عزیز عزیزان صلوات هر کس به کسی نازد و غریبان مدینه به حسن بر ناز غریبان مدینه پیشوای دوم صلوات ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ بیچاره دستے ڪه گداے مجتبـے نیسٺ یا آن سرے ڪه خاڪ پاے مجتبـے نیسٺ بر گریہ زهـرا قسم مدیون زهراسٺ چشمے ڪه گریان عزاے مجتبـے نیسٺ ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ تنش را با دم تکبیر بردند کنارش دست بر شمشیر بردند ملائک پیکر پاک حسن را به سوی فاطمه با تیر بردند ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ تمام تیرها بر پیکرش خورد یکی از تیر ها بر حنجرش خورد یکی برسینه و بازو و پهلو تمامش را به عشق مادرش خورد ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ کشیدند از تن او تیرها را کسی پوشید روی مجتبی را شنیدم هاتفی از آسمان گفت گرفته سهم خود از کربلا را ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ برای تو دلم دارد بهانه گرفت از آه من آتش زبانه به زیر لب حسین اینگونه می گفت الهی دفن می گشتی شبانه ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ در جود و کرم دست خدا هست حسن دست همه را وقت عطا بست حسن نومید نگردد کسی از درگه او زیرا که کریم اهل بیت است حسن ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ مائیم و کرامات خدا داد حسن دست همه را وقت عطا بست حسن دوریم گر زمدینه امروز ولی ما را به مدینه میبرد یاد حسن ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ این گرامی پسر اول زهرا حسن است دومین حجت و چهارم نفر از پنج تن است اختر برج شرف مطلع الانوار جهان آفتاب دل زهرا مَه هر انجمن است ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ تنگ است دلم میل رهایی دارد با یاد حسن چه کربلایی دارد تردید نکن تصورش هم زیباست ایوان حسن عجب صفایی دارد ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
14000712-hoshyar-roze.mp3
5M
|⇦•اي ملائک سوي يثرب... و توسل ویژه شهادت پبامبر اکرم صلوات الله علیه به نفس حاج حسین هوشیار
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
|⇦•اي ملائک سوي يثرب... #روضه و توسل ویژه شهادت پبامبر اکرم صلوات الله علیه به نفس حاج حسین هوشیار
. مداح: حسین هوشیار •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• "یا اَبَاالقاسِم یا رَسوُلَ اللّه، یا مُحَمَّد بن عَبدِالله، یا اِمامَ الرَّحمَه، یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِه، یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا، یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه" اي ملائک سوي يثرب همه پرواز کنيد شمع سان، ناله و سوزِ جگر آغاز کنيد همه با هم به سَما دستِ دعا باز کنيد خون فشانيد ز چشم و به خدا راز کنيد مُهرِ غم، نقش به بال و پرتان مي گردد مرگ دورِ سَرِ پيغمبرتان مي گردد پيک غم از حرمِ خواجه ي اَسرا آيد خبر از فاجعه ي محشر کبري آيد کاورانِ اَجل از جانبِ صحرا آيد نگذاريد دَرِ خانه ي زهرا آيد قاصد مرگ کجا، کعبه ي مقصود کجا مَلَکُ الموت کجا، خانه ی معبود کجا * مثل پروانه ای حضرت زهرا داره دورِ بابا میگرده، اشک میریزه، دستمالِ نمناکی روی پیشانی گذاشته، تبِ بدن رسول اکرم، تن فاطمه رو میلرزونه، ناگهان بی بی صدای در شنید، آمد پشت در حضرتِ فاطمه، در رو باز کرد، یه نفر دَمِ در ایستاده با ادب، اجازۀ ورود میخواد، شما کی هستید؟ گفته باشه: من سائلِ دَرِ این خانه هستم، گفت: برو ای سائل، برو حالِ پدرم خوب نیست، برو یه وقت دیگه ای بیا...* اَجل اِستاده هراسان به دَرِ بيت رسول پشت در لحظه به لحظه طلبد اذن دُخول لرزد از زمزمه ي او دلِ زهراي بتول فاطمه نزد پدر آمده محزون و ملول *اومد پیش بابا، کی بود در میزد؟ پدر جان! گفت: من سائلم، میخوام شمارو ببینم، دوبار، سه بار تا حالا اومده، پیغمبر فرمود: فاطمه جان! نشناختیش؟...* که اي پدر پيک عجيبي است تو را مي خواند کيست کز هر نَفَنش قلب مرا لرزاند گفت در پاسخِ زهرا پدر، اي پاک سرشت دست تقدير براي تو غمي تازه سرشت پدرت مي رود امروز به گلزار بهشت آسمان کوهِ بلا را به سر دوش تو هِشت فَلَک امروز پُر از ناله ي جبرائيل است اين غريبي که بُوَد پشت در، عزرائيل است * دخترم! این برادرم مَلَكُ الموتِ، از هر در خونه ای بخواد وارد بشه اجازه نمیگیره، اما چون تو جلوی در ایستادی، تا تو اجازه ندی وارد نمیشه... یا رسوالله! نذاشتن آب کفنت خُشک بشه، کاش فقط اجازه نمیگرفتن، اومدن هیزم آوُردن، کاش فقط هیزم می آوُردن، آتیش زدن، با لگد در رو شکستن... یارسول الله! بعد از رحلت شما...* کار و بار دو جهان ریخت بهم غوغا شد چشم زهرا و علی بعدِ شما دریا شد رفتی و خنده به کاشانۀ تو گشت حرام رخت مشکیِ یتیمی به تنِ زهرا شد عهد و پیمان غدیرت به فراموشی رفت حکم بر خانه نشینی علی امضا شد بعدِ تو حُرمت کاشانۀ تو حفظ نشد پای اولاد حرامی به حریمت وا شد دخترت پشت در و آتش و دود و مسمار خوب فرمان موَدت به خدا اجرا شد *مگه آیۀ قرآن نیست که خداوند فرمود: ای پیغمبر! به این مردم بگو:"لا اَسئَلُکُم عَلَیه اَجرًا، اِلا مَوَدَةَ فى القُربیٰ" بیست و سه سال زحمت چه زحمت ها کشید، دندونش رو شکستن، محاصره اش کردن، تحریمش کردن، شکمبه شتر روی سرش خالی کردن، زدنش، تبعیدش کردن، دلش رو شکستن، اما پیغمبرِ مهربانیِ، اهل گذشته، اهل ندید گرفتنِ، اما فرمود به امر خدا: هیچ مزدی از شما نمیخوام، فقط به من قول بدید با بچه هام مهربون باشید، با دخترم مهربون باشید، دلشون رو نشکنید... یا رسول الله!....* خبرِ پر زدن فاطمه، حیدر را کشت چند باری به زمین خورد علی تا پا شد روضه ها هست، بمانند، ولی عاشورا تشنه لب شاهِ غریبی که تک و تنها شد از بلندی فَرَس تا به زمین خورد شنید صحبت از غارتِ معجر ز سَرِ زن ها شد زینتِ دوش شما بود ولی کرب و بلا منزلش خار و خس بادیه و صحرا شد *مگه شما حسین رو بغل نمیکردی؟ مگه روی دوشِ جاش نبود؟ مگه رویِ سینۀ شما جاش نبود؟ وقتی پیغمبر داشت جون میداد، امام حسین سن و سالی نداشت، تو اون عالمِ بچگی خودش رو انداخت رو سینۀ پیغمبر اکرم، اهل خانه اومدن بردارن، آخه سینۀ محتضر رو باید سَبُک کنی، اما دیدن دست پیغمبر داره اشاره میکنه، دست نزنید، وقتی حسینم رویِ سینۀ منه من راحت جون میدم... یه روز حسین رویِ سینۀ پیمبر، یه روزم رویِ خاکِ کربلا...ای حسین...* زینتِ دوش شما بود ولی کرب و بلا منزلش خار و خس بادیه و صحرا شد داد زد زینب کبری: به روی سینه نرو گوش قاتل نشنید و قد مادر تا شد سر او تا که جدا شد زره اش را بُردند زره اش هیچ، سرِ پیرهنش دعوا شد محمد جواد شیرازی •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
98ac8a2e-221d-4e11-93c6-a9790c9b84a4.mp3
8.64M
🎤کربلایی نریمان پناهی ای وای پر میزنم از این مدینه میکشم آه از عمق سینه بعد یه عمری اشک و ناله راحت میشم از بغض و کینه حسن حسن حسن جان **** ای وای بال و پرم داره میسوزه چشم ترم داره میسوزه زهر جفا دلم رو خون کرد این جگرم داره میسوزه حسن حسن حسن جان **** ای وای داره میخنده همسر من آتیش گرفت بال و پر من یکی خبر کنه تا زینب بیاد به بالای سر من حسن حسن حسن جان **** ای وای خیری ندیدم از زمونه قدم ز بار غم کمونه به یاد غصه های مادر چشمای من یه کاسه خونِ حسن حسن حسن جان **** ای وای یادم نمیره که چه ها شد در حق ما خیلی جفا شد جلو چشامه لحظه ای که مادر اسیر شعله ها شد حسن حسن حسن جان **** ای وای گل کبود و پرپرم سوخت نیومده برادرم سوخت با لگد یه مرد جنگی در بین شعله مادرم سوخت حسن حسن حسن جان **** ای وای غرور بابامو شکستن نخل امیدمو شکستن خدا برا کسی نیاره پهلوی مادرو شکستن حسن حسن حسن جان **** ای وای این لحظه ها به شور و شینم میباره اشکام از دو عینم دلواپس و دل بی قرارم برای زینب و حسینم حسینی حسین عزیز زهرا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
🏴#شهادت_امام_حسن_علیه_السلام 🏴#روضه 🎤مداح :مرحوم شیخ احمد کافی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ امشب دلم می خواهد همه شما را در خانه امام حسن مجتبی(ع) پسر بزرگ زهرا(س) ببرم. امام دوم و سبط رسول و پور بتول که ذولجلال بنامید از ازل حسنش چه حرفها که شنید از زبان دشمن و دوست که بود سخت تر از زخم نیزه بر بدنش عقیده من این است هر کس که می خواهد روضه امام حسن(ع) بخواند،باید در ماه رمضان بخواند. چرا؟ چون امام حسن(ع) روزه بود. بارها مرتبه امام حسن(ع) را زهر دادند. هر دفعه می آمد به حرم پیغمبر(ص) متوسل می شد و خدا شفایش می داد. معاویه به تنگ آمد.به پادشاه روم نوشت: من یک دشمن سرسخت دارم. چند مرتبه تا حالا زهرش دادم،ولی کارگر نشده،می خواهم او را از پا در بیاورم. یک زهری برایم آماده کن تا از زندگی قطع امید کند و کشته شود. پادشاه روم زهری آماده کرد. و برای معاویه فرستاد. و پیغام داد: مبادا!این زهر را به یک خدا پرست و مومن و مسلمانی بدهی. معاویه با چند واسطه با زن امام حسن (ع) جعده تماس گرفت و این زن خبیثه و ملعونه را فریب داد. معاویه صد هزار درهم پول برای جعده فرستاد و پیغام داد: فقط این زهر را به شوهرت بده تا بخورد.ممکن است به من بگویی پول به من دادی اما شوهرم را از من گرفتی چه کنم؟ تو شوهرت را بکش من تو را برای پسرم،یزید می گیرم. این زن فریب خورد.آی بمیرم، امام حسن (ع) روزه بود. هوا بسیار گرم بود. این زن نا نجیب یک ظرف شیر مخلوط با عسل که در آن زهر ریخته بود برای آقا آورد. آقا تشنه اش بود،تا این شربت از گلوی آقا پایین رفت اثر زهر را احساس کرد. شاید داد زده و ناله می کرده است: آه جگرم!آه جگرم! شماها بیشترتان زن دارید. می دانید چه می گویم. هر مردی در زندگی هر دردی داشته باشد اول به زنش می گوید. آی بمیرم برایت امام حسن!که در خانه ات هم غریب بودی،زنت دشمنت بود. تا آب از گلویش پایین رفت عوض اینکه زنش جعده را صدا بزند صدا زد: کنیزها!بروید زینیم بگویید بیایید، خواهرم بیاید،این بلاکش دوران باید. بی بی را خبر کردند، آمد. صدا زد: حسنم! داداش چه شده؟ صدا زد: خواهرم!حالم منقلب است. برو زود حسینم راخبر کن بیاید. نمی دانم رفقا! هیچ وقت مریض شده اید تا ببینید خواهرتانچه می کند؟ آی آنهایی که خواهر دارید تا زنده است قدرش را بدانید.خواهر خوب نعمتی است. وقتی آدم مریض می شود خواهر می آید،جلوی چشم آدم چیزی نمی گوید، اما می رود در صحن حیاط هی پشت دستش می زند و می گوید: نمی دانم داداشم چه شده است. بروید زودتر طبیب بیاورید برادم ناراحت است. امشب چراغها را خاموش کنید. چرا؟ چون کنارقبر امام حسن(ع) تاریک است همه کنار بستر امام حسن (ع) آمدند. صدا زد: برادرم! چه شده داداش؟ فرمود: حسینم! هر چه به سرم آمد از همین کوزه بود. برادرم!به خدا قسم اگر بخواهم بگویم،چه کسی زهرم داد می توانم بگویم،اما رسوایش نمی کنم. چقدر این بچه های فاطمه(ع) آقا هستند. صدا زد : حسینم ! دلم می خواهد مرا به سوی قبر جدم پیغمبر (ص) ببری تا با او تجدید عهد کنم. آنگاه مرا به جانب قبر مادرم فاطمه(س) برگردان. سپس مرا به بقیع ببر و در آنجا دفن کن. راضی نیستم به اندازه یک حجامتی خونریزی شود. یک وقت سرش را بلند کرد حالش منقلب شد صدا زد: زینبم!برو برایم یک تشت بیار!آی غریب آقا! رفتند یک تشت آوردند. آقا سرش را میان تشت کرد،همه نگاه می کنند یک وقت پاره های جگرش را میان تشت دیدند. جنازه امام حسن(ع) را به طرف حرم پیغمبر(ص) آوردند. یک وقت عایشه دختر ابی بکرسوار بر استر آمد و جلوی جنازه را گرفت. گفت: نمی گذارم جنازه حسن را کنار قبر شوهرم،پیغمبر دفن کنید. گفت: پیغمبر(ص) شوهر من است،پیغمبر(ص) را در خانه اش دفن کردید و خانه پیغمبر(ص) مال من است. ابن عباس جلو آمد،صدا زد: آی عایشه!پیغمبر(ص) نُه تا زن داشت،این خانه را اگر هشت قسمت کنند یک قسمت آن خانه سهم نه زن می شود. چطور نمی گذاری؟ یک روز سوار شتر می شوی جنگ جمل را راه می اندازی و به جنگ علی (ع) می آیی. یک روز سوار قاطر می شوی جلوی جنازه حسن (ع) ا می گیری.اگر تو زنده بمانی سوار فیل هم می شوی.جنازه آقا را به سمت قبرستان بقیع حرکت دادند. آی بمیرم جنازه امام حسن (ع) را تیر باران کردند. « اللهم صل علی محمد و آل محمد بحق الحسن المجتبی و أخیه الحسین سید الشهداء یا الله
مرغ پریده دلم خدا خدا خدا کند گرد مدینه گردد و تو را تو را صدا کند بلکه خدا برای تو مرا مرا فدا کند تیغ فلک هزار بار اگر سرم جدا کند نمی شوم نمی شوم از تو دمی جدا حسن کریم ال فاطمه امام مجتبی حسن **** ای به سرشک فاطمه شسته شده مزار تو مهدی صاحب الزمان زائر بی قرار تو بهشت قرب اولیا هماره در جوار تو از تو کسی غریب تر نبوده در دیار تو ستم کشیده روز و شب ز غیر و اشنا حسن کریم ال فاطمه امام مجتبی حسن **** ای که به شانه رضا کوه بلا کشیده ای بیشتر از ستارگان زخم زبان شنیده ای زخم زخم دل همین لحظه به لحظه دیده ای با همه اشنا ولی از همه دل بریده ای هر کسی از شرار ای سوخت دل تو را حسن کریم ال فاطمه امام مجتبی حسن **** ای دل دل شکستگان عاشق و مبتلای تو روح گرفته ابرو از نفس صفای تو نغمه عشق عاشقان زمزمه ولای تو بود و نبود عالمی در نعم از ولای تو ای حرم غریب تو کعبه قلب ما حسن کریم ال فاطمه امام مجتبی حسن **** روز ازل سرشته شد با غم عشق تو گلم بقیع بی چراغ تو چراغ روشن دلم نقل حدیث عشق تو نقل مدام محفلم کرامتی که بنده ام عنایتی که سائلم مرا مران مرا مران از در خویش یا حسن کریم ال فاطمه امام مجتبی حسن
1402060203.mp3
18.94M
🎤حاج محمدرضا طاهری ۱۴۰۲ بیا که بر دل عالم نشسته سوز غمت هزار جان گرامی فدای هر قدمت امام کعبه تویی تو تویی مطاف حرم که محترم حرم از رد پای محترمت «فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی» بگیر دست گدا را دوباره از کرمت نفس بده که نفس پای پرچمت بزنم مگیر از سر این دل تو سایه ی علمت بیا و زنده کن این مرده را دمی به دمی تو ای مسیح مسیحا دمی بدم ز دمت به ذره گر نظر لطف تو رسد یکدم به آسمان رود از حسن لطف دم به دمت غریب مانده ای ای آشنای خیمه نشین میان عالم و آدم ، فدای داغ غمت و شعر درد دل تو هزار دیوان است کجاست شاعر شعرت کجاست محتشمت ؟ چه روزها و چه شبها که روضه می خوانی به اشک چشم که مادر فدای قد خمت فدای غربت و مظلومی تو یا اُمّاه فدای تربت خاکی و مخفی حرمت چه می شود که ببینم دمی که امضا شد برات کرببلایم به گوشه ی قلمت ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
shab2-04.mp3
26.42M
🎤سید مجید بنی فاطمه ▪️▪️▪️▪️ شب سوگ و شب اشک و عزا و آه است خمیده از غم و ماتم هلال ماه است به سینه می‌زند ساحل به موج دریا همه عالم عزادار رسول الله است پیک اجل آمد سراغش شد قلب عالم غرق داغش مولا می‌گرید از مصیبت زهرا می‌سوزد از فراقش (اباالزهرا، اباالزهرا، یا رسول الله)۳ * به روی قلب زهرا داغ او سنگین شد مدینه کارزار جنگ کفر و دین شد پیمبر رفت و سیلی بر رخ زهرا خورد چه شد که بعد از او مزد رسالت این شد شد حُرمت زهرا شکسته می‌آمد هیزم دسته دسته بانوی خود را بین آتش دیده مولا با دست بسته (اباالزهرا، اباالزهرا، یا رسول الله)۳ * دلم افتاده در دام اباعبدالله پریده بر سر بام اباعبدالله من آن هیچم، من آن پستم، من آن ناچیزم که قیمت دارم از نام اباعبدالله من کشته‌ی غم حسینم مدیون پرچم حسینم عالم نمی‌آید به چشمم وقتی در عالم حسینم (حسین جانم، حسین جانم، اباعبدالله)۲ * دوباره در دلم شور عزا افتاده صدای ناله در عرش خدا افتاده سرت بر نی تلاوت می‌کند قرآن را تنت امّا در این صحرا رها افتاده ای تشنه‌لب سالار زینب در خاک و خونی یار زینب برخیز از جایت که دنیا دارد سر آزار زینب (حسین جانم، حسین جانم، اباعبدالله)۲
4_5985319978205709343.mp3
1.91M
🎤 ┄┅═══••↭••═══┅┄ (داری میری از کنارم ای پدر دلگیر و خسته فاطمه برات بمیره کی پیشونیتو شکسته)۲ یه عمریِ بارِ....محنت میبردی برای دینتِ...هی سنگ میخوردی۲ هر شب اشکاتو میدیدم از اون چشمای ترِت ریخت (دیدم تو کوچه خاکستر نامرد روی سرت ریخت)۲ (من میترسم این جماعت حرمتی نگه ندارند برای بردنِ حیدر تو خونه م طناب بیارن)۲ اگه حریفِ...چهل نفر شم باید براش من...سینه سپر شم۲ بابا...بابا....من طاقت ندارم... حیدر رو من اسیر ببینم حتی اگه من تو آتیش رویِ خاک من از پا بشینم این دم آخر حسینم ۲ به روی سینه ت نشسته یادته که روضه خوندی برام از نیزه شکسته یادته گفتی از اون جنایت؟ هزارو نهصد زخم و جراحت از موقعی که روضه شو برام خوندی هر شب خوابشو میبینم رو خاک....داره میره از حال نامرد پیکرِ حسینو پشت و رو کرده تو گودال...‌ شب جمعه خاطراتِ کربلا دل میسوزونه *اونام که تازه برگشتن باز دلشون تنگ حرمه....اصلا خاصیت حرم ابیعبدالله همینه...* شب جمعه خاطراتِ کربلا دل میسوزونه دوباره کنار گودال فاطمه روضه میخونه با لب عطشان رو خاک رها شد پیکر عریان رو خاک رها شد ای وااای پیرهنش رو بردن ای وااای ای خدا سرش کو *هی به سینه میزنه زهرا میخونه:* امون ای دل....ای دل....امون ای دل...ای دل.... ﴿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام حسن(علیه‌السلام) اهل صلح بود و امام حسین(علیه‌السلام) اهل قیام و جنگ؟! چرا تمام تصور ما از ۳۷ سال زندگی امام حسن علیه‌السلام حول دوره ۷ ماهه کوتاه خلافت ایشان و صلح با معاویه است؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️ حدیث 📝اشـراف پیامبـر بر مخلـوقـات 📚عيونأخبارالرِّضا:۱ /۲۶۲/۲۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢خواهش و تمنای حجت الاسلام فرحزاد: شهادت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نه رحلت لطفا در حد توان نشر بدید تا این جفای بزرگ در حق پیامبر خدا اصلاح شود
رحلت یا شهادت ؟ 🟢 بکاربردن کلمه رحلت برای حضرت پیامبر باعث شده اکثر مردم مرگ ایشان رو طبیعی تلقی کنن. یکی از ابعاد مظلومیت حضرت که تا به امروز ادامه داره، مقام شهادته که اسناد موجود در منابع مورد قبول شیعه و سنی جای هیچ شک و تردیدی در حقانیتش باقی نمیذارن. با این حال متأسفانه به‌کاربردن مستمر کلمه رحلت برای ایشان باعث شده اکثر مردم مرگ ایشان رو طبیعی تلقی کنن و از شنیدن عنوان شهادت تعجب کنن. شهادت پیامبر (ص) در قرآن خداوند متعال در قرآن کریم امکان شهادت رو برای پیامبرش بیان کرده تا مبادا کسی فکر کنه که به شهید شدن پیامبر محاله؛ «وَمَا مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِکُمْ؛ (سوره آل‌عمران آیه ۱۴۴) محمد (صلّی الله علیه و آله) فقط فرستاده خداست و پیش از او، فرستادگان دیگری نیز بودند، آیا اگر او بمیرد و یا کشته شود، شما به عقب برمی‌گردید؟ (و اسلام را رها کرده به دوران جاهلیّت و کفر بازگشت خواهید کرد؟)» شهادت پیامبر (ص) در منایع شیعه در منابع شیعه هم تلویحاً و هم به صراحت به شهادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله اشاره شده: در کفایه الاثر و اثبات الهداه آمده: امام مجتبی پس از شهادت امیرالمومنین علیهما السلام در ضمن خطبه‌ای غرّا فرمودند: «پیامبر اکرم (ص) به من خبر داده که امامت در اختیار دوازده امام از اهل بیت اوست که برگزیده‏‌اند، هیچ کدام از ما نیست مگر اینکه یا مسموم می‏‌شود و یا مقتول‏» با توجه به این روایت، پیامبر با صراحت مرگ معمولی را از خود و اهل بیتش نفی کرده‌اند. همچنین امام مجتبی علیه‌السلام در جای دیگه به اهل بیت خودشان فرمودن: «من با سمّ کشته می‌شوم همان طور که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) با سمّ به شهادت رسید.» 🔹 اشاره شیخ مفید و شیخ طوسی به شهادت پیامبر (ص) شیخ مفید عالم کم نظیر شیعه می‌فرماید: «ایشان در ۲۸ صفر سال دهم هجری در سن ۶۳ سالگی در مدینه منوّره، مسموم و به شهادت رسید.» شیخ طوسی بزرگ اندیشمند شیعه هم نوشتن: «رسول خدا دو شب باقیمانده از ماه صفر در سال دهم هجری، مسموم درگذشت.» 🔹نظر علامه حلی و علامه مجلسی علامه حلی، دانشمند نامی شیعه هم شهادت رسول خدا رو به وسیله سم ذکر میکنن. علامه مجلسی میفرماید: «شهادت پیامبر (صلی الله علیه و آله) در سال یازدهم هجری بوده است.» 🟡 شهادت پیامبر (ص) در منابع اهل سنت؛ شعبی و ابن مسعود در المستدرک الوسائل هم آمده که حاکم نیشابوری سنی هم در کتاب خود از «شعبی» نقل کرده که گفته: به خدا قسم رسول خدا با سم کشته شده است. همچنین ابن مسعود که از بزرگان اهل تسنن است، کشته شدن پیامبر رو تأیید کرده. 🔹اشاره به شهادت پیامبر (ص) در صحیح بخاری در کتاب «المجدی فی الانساب» ابن سعد هم روایتی نقل میکنه که پیامبر در سن شصت و سه سالگی مسموم شد و درگذشت. همچنین از معتبرترین کتاب اهل تسنن هم به دست میاد که پیامبر در لحظات آخر عمر شریفش، دردی مستمر داشت و در «صحیح بخاری» آمده که پیامبر (ص) می‌فرمود: حال وقت آن است که رگ قلبم از آن سمّ قطع شود. 🔹 گفتنی است ایشان در جنگ خیبر توسط یک زن یهودی مسموم شدند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣﷽❣ 🌟 🌟 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بررضا شاه خراسان صلوات بر ضامن آهوی بیابان صلوات او قبله هفتم هست و هشتم حجت کن هدیه به حضرتش هزاران صلوات ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ اول به مدینه مصطفی را صلوات دوم به نجف شیر خدا را صلوات در کرب و بلا به شمر ملعون لعنت در طوس غریب الغربا را صلوات ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ یاحضرت سلطان به‌مقامت صلوات برمبداء وبر حسن ختامت صلوات از باب جواد آمده‌ام سوی شما راهم بده آقا به مرامت صلوات مرتضی محمودپور ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بر ضامن غربت غریبان صلوات بر پادشه مُلک خراسان صلوات یارب به رضای تو رضا بود رضا خشنودی جمله اهل ایمان صلوات ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ @roze_daftari 🌺هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌺
shab5-02.mp3
26.93M
🎤سید مجید بنی فاطمه سلام آقام گذاشتی باز به پابوست بیام آقام تو این شلوغی میکنی نگام آقام هیچکی نمیشه مثل تو برام آقام چه حالیه نفس کشیدن توی صحنت عالیه چقدر دل شکسته این حوالیه جای همه عاشقا اینجا خالیه تو بغض خسته ی صدام حرفای نا نوشتمه من دنیا رو میخوام چیکار کنج صحنت بهشتمه آشفته منم آرامش تویی اونکه تا ابد میخوامش تویی جانم یا رضا **** چه غربتی عجب غمی چه داغ بی نهایتی کشتن امام رضامونو به راحتی پا میکشه رو خاک با چه مصیبتی بالا سرش رسیده اون دمای آخر پسرش رو زانوی جواد سر مطهرش براش تداعی شده داغ مادرش با اینکه بین غربته یا که دور از وطن شده خوبه بازم با احترام جسم پاکش کفن شده ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 آخر ماه صفر شهادت امام رضا(ع) امام حسین(ع) بسم الله الرحمن الرحیم یارحمن یارحیم السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار ولا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم. السلام علی الحسین، وعلی علی بن الحسین، و علی اولاد الحسین، و علی اصحاب الحسین 🔶دو ماه زندگی ام خرج روضه های تو بود 🔶سلامِ روز و شبم سمت کربلای تو بود 🔶دلیل سجده ی ما تربت تو بوده فقط 🔶دلیل گریه ی ما مجلس عزای تو بود 🔶نگاه کن به دلی که تپیده با غم تو 🔶دلی که در همه حالات مبتلای تو بود 🔶شبی برای گدایان خود دعا کردی 🔶خدا هر آنچه به ما داد از دعای تو بود 🔶نوشته اند که جبریل هم دلش می خواست 🔶به جای این همه منصب فقط گدای تو بود 🔶تویی که نور خداوند در تو جلوه نمود 🔶تویی همان که خداوند خونبهای تو بود 🔶چگونه سمت خداوند پر زدی که زمین 🔶سه روز بعد تو دنبال رد پای تو بود 🔶میان گودیِ گودال سجده می کردی 🔶زمین کرب و بلا محو ربنای تو بود ⬅️اجرومزده شما برادران و خواهران با بی بی دو عالم فاطمه زهرا (س) انشاالله در هر گوشه‌ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روا بشید عزاداران ماه محرم و صفر هم به پایان رسید دوماه عزاداری هم تمام شد معلوم نیست تا سال آینده زنده باشیم یا نه که در چنین مراسماتی شرکت کنیم یانه خیلی ها بودند در سالهای گذشته دراین ایام شرکت داشتند ولی جایشان خالیست انشاالله روحشان فیض ببرد اما دعا کنید آقا اباعبدالله در لحظات آخر عمر که دستمان ازهمه جا کوتاست به فریادمان برسه ایام مصیبت پیغمبر خدا. و ایام شهادت آقای غریب. کریم اهل بیت امام حسن مجتبی ۲۸ صفر بود تمام شد وامشب هم آخر صفروشهادت امام رضاست دیگه سفره محرم وصفرهم جمع شد حالاآخرصفر و روضه امام رضا(ع) برایتان بخونم همه‌ی اموات فیض ببرند اما عزیزانی که دلتنگ حرم امام رضا(ع) شدی صداش زدی یا امام رضا آی کسی که هر وقت گرفتار شدی صداش زدی یا امام رضا آی کسی که هر وقت گره به زندگیت افتاد صداش زدی یا امام رضا ع. جوون داری ـ مشکل داری ـ در خونه امام رضا بیا...امشب شب شهادته.. آقا امام رضا رو به جان جوادش قسم بده انشاالله حاجت روا بشید خیلی ها حالا آمدند مشهد شب شهادت حرم امام رضا باشد خیلی هم آرزو دارند چنین شبی حرم مطهر امام رضا (ع) باشند امام رضا(ع) فرمود اباصلت من میرم مجلس مامون. ساعتی بعد برمیگردم اگه دیدی عبا رو سرم کشیدم دیگه با من حرف نزن. بدان کارم تمامه. یا صاحب الزمان.. اباصلت میگه دیدم امام رضا از مجلس مامون بیرون اومدن. عبا روی سر کشیدن. حالشون منقلبه. هی روی زمین میشینه. هی بلند میشه. وارد حجره شد. صدا زد اباصلت. درها رو ببند. میخام تنها باشم. یه گوشه ای داخل حجره. این فرش ها رو کنار زد. روی زمین نشست. مثل مار گزیده ای از شدت درد به خودش میپیچه و‌ناله میزنه... خدایا یدفعه دید یه جوانی اومده... یه گوشه ای ایستاده... اباصلت میگه اومدم نزدیکتر... عرضه داشتم... من تمام درها رو بسته بودم شما از کجا وارد شدید... فرمود اباصلت... اون خدایی که منو از مدینه تا طوس آورده... از در های بسته هم عبور میده... میگه دیدم تا این‌ آقازاده وارد حجره امام رضا شد... حضرت خوشحال شدند... از جاشون بلند شدند ... هی صدا میزدند... پسرم خوش آمدی بابا... جوانم جواد... خوش آمدی بابا... فهمیدم میوه‌ی دل امام رضا... آقام جوادالائمه است... سر بابا رو در آغوش گرفت... دارن با هم نجوا میکنن ... عجب لحظات سختیه... امام رضا داره وصیت میکنه... اما طولی نکشید... یه دفعه دیدن حضرت آرام آرام چشمانشون رو از این دنیا بستند... صدای اقا جوادالائمه به ناله بلند شد... اما خود امام رضا فرمودند... همه روضه ها به کربلا ختم میشه... عرضه بداریم آقا جان... یا امام رضا... شما رو مظلومانه به شهادت رسوندند... اما لحظات آخر دیگه شما تنها نبودید... وقتی چشمان مبارک رو باز کردید... سر شما روی دامن آقا جوادالائمه بود... اما دلها بسوزه برا اون آقایی که. داخل گودال قتلگاه... با لب تشنه. سر از تنش جدا کردند. امام سجاد هر کاری کرد نتونست بیاد کنار بابا. بمیرم... داخل خیمه... از شدت بیماری با صورت به زمین افتاده بود. لحظات آخر نتونست بیاد کنار بابا... اما... یک جایی دیگه اومد. کجا.. اون لحظه ای که بنی اسد میخواستند بدنها رو دفن کنند اما متحیر مانده بودند. اومد صدا زد.. بنی اسد.. من این بدنها رو خوب میشناسم. 🔸بنی اسد بیایید 🔸کفن با خود بیارید 🔸مگر خبر ندارید 🔸حسین کفن ندارد با دستان مبارک بدن بابا رو داخل قبر گذاشت... حالا میخواد با پدر وداع کنه... لبها رو گذاشت روی رگهای بریده حسین... 🔸اگر کشتند چرا خاکت نکردند 🔸کفن بر جسم صد چاک نکردند الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون احمد بهزادی 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴