متن روضه وداع امام حسین علیه السلام ـ متن روضه روز عاشورا
آی بمیرم،ای کاش یکی به جای دستای زینب چشمای زینب و می بست،این منظره ها رو نمی دید،آخ تا رسید کنار گودال قتلگاه،هر چی صدا زد،دادش جواب زینب و بده،حسین چشما رو باز نکرد،تا قسم داد حسین جان،جان مادرم، چشمای خون گرفته رو باز کرد،زینب برگرد برو به خیمه،می گه دیدم زینب داره می ره،اما عقب عقب می ره،هی به سر می زنه،هی فریاد می زنه،حسینم و دارن می کشند، أَمَا فِیکُمْ مُسْلِمٌ؟ یه مسلمون بین شما پیدا نمی شه؟ آی بمیرم،نانجیب روی زینب و زمین زد،گفت:مگه نمی بینی حسین و دارن می کشند،گفت :کار حسین و زودتر تموم کنید،یه وقت زینب ببینه،سری به نیزه،اگه این روضه یه شب در سال جا داشته باشه بخونی امشبه،وقتی شام غریبانیه،بی بی زینب زیر این خیمه نیم سوخته ها خوابش برد،عجب خوابیدنی،خواب به چشمش اومد یا نه،بی بی بیهوش رو زمین اوفتاد،این بچه ها سرشون رو دامن بی بی،همه از حال رفتند،یه وقت در عالم رؤیا حضرت زهرا سلام الله علیها رو در خواب دید،مادر اومدی،اما دیر اومدی،یه جمله رو می خوام عرض کنم،گفت زینب جان،من از صبح اینجا بودم،خودم همه ی منظره ها رو دیدم ،اونوقتی که می خواست سر از بدن حسین جدا کنه،سر رو دامن خودم،هر چی فریاد زدم،بُنَیَّ ،
حدود ساعت سه ،من عقیله دختر حیدر
چنان مرغی که پرپر می زند، بر خاک و خاکستر
حدود ساعت سه،من پریشان آمدم با سر
ولی مثل همیشه باز از من زودتر مادر
حدود ساعت سه، دیدمت بر خاک و خاکستر
ولی عریان نه پیراهن نه عمامه،نه انگشتر
آنطرف از دور دیدم سارقی کرده کمین
چشم دارد او به انگشتر به خیلی چیزها
جا گرفته روی سینه آن سگ حار از قفا
می زند هی ضربه بر حنجر به خیلی چیزها
کاش تنها آن حرامی با گلویت کار داشت
می خورد این تیزی خنجر به خیلی چیزها
با قد خم مادرت آمد عیادت کرده ای یاد پهلو
یاد میخ در به خیلی چیزها
داخل گودال حالش را رعایت می کنی
چون که حساس است مادر به خیلی چیزها
صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله
شب عاشوراست امشب،کربلا غوغاست امشب
چه خبره امشب تو خیمه ها،آی ،نوکرا،فدایی های ابی عبدالله،بیاید بریم تو خیمه،با حضورمون با ناله زدنمون،با گریه کردنمون امشب تسلای دل زینب باشیم،اینقدر زینب از دیدنتون خوشحال می شه،اینقدر سکینه خوشحال می شه،آخه صدای پای اسب ها می اومد می گفت عمه ،لشکر برا کی داره می آد،تا صدای پای دو تا مرکب اومد،مسلم بن عوسجه و حبیب بن مظاهر،تا این دو تا اومدند به زینب خبر دادند،برا حسینت لشکر اومده،اینقدر زینب خوشحال شد،به حبیب که گفتند بی بی زینب از اومدن شما اینقدر خوشحال شده،شروع کرد گریه کردن،گفت:مگه من کیم؟الحمدالله من باعث خوشحالی زینب شدم،آی کربلایی ها با ناله تون امشب دل زینب و خوشحال کنید،ناله بزنید یاحسین……….
که ای خفته خوش به بستر خون دیده باز کن
احوال ما ببین و سپس خواب ناز کن
ای وارث سریر امامت،به پای خیز
ما را سوار بر شتر بی جحاز کن
دلی در خون نشسته دوست داری
بگو قلبی شکسته دوست داری
تو را ای عشق بی سر دوست دارم
مرا با دست بسته دوست داری
**
نه تنها تیر و تیغ وسنگ بوده
سر پیراهنت هم جنگ بوده
ولی شرمنده زینب دیر فهمید
که انگشتر به دستت تنگ بود
#روضه
#شب_دهم
#وداع
.
#امام_زمان مناجات با امام زمان علیه السلام محرم 1401
#اسلام_مولایی
((امام زمان عجل الله تعالی فرجه))
با خیال تو فقط،واله و شیدا باشیم
قطره ایم وبه عنایات تودریا باشیم
رازدل را به کسی غیرتوافشا نکنیم
غم نداریم،اگر،پیش تو رسوا باشیم
ماهمانیم که ازهجر تودیوانه شدیم
افتخاریست که مجنون تو لیلا باشیم
رخ عیان کن زپس پرده هجران ایدوست
تا به آن خال لبت گرم تماشا باشیم
گرچه ما لایق دیدار نباشیم ،ولی
به تمنای رخت غرق تمنا باشیم
این روا نیست که توباشی وماای جانا
جان به لب گشته وآواره وتنهاباشیم
ازفراق تو چه گویم که ندارد پایان
ما مهیای وصال تو دل آرا باشیم
سرخوان تونشستیم که جایی نرویم
طالع ماست،نمک خوار تو آقا باشیم
درد ما دوری از توست خودت میدانی
پس بیا تا که گرفتار مداوا باشیم
زود آی که نادیدن تو سخت بود
کی شود شاهد رخسار تو مولا باشیم
........................
#مناجات
(( غزل امام زمان عج ))
با من آلوده دل تا کی مدارا میکنی
از چه رو اینقدر با این بینوا تا میکنی
نیست انصاف،من باشم به گرداب گناه
تو برای کرده هایم دیده را دریا کنی
بی حیایم،تو ببخشایم که در وقت گناه
من اسیر نفس خویش و تو تماشا میکنی
بسکه لطفت بیکران وبی نهایت جودتوست
این ندار رو سیه را هم تو دارا میکنی
پیر شد چشمم ز بسکه اشک آلود تو شد
گر بیایی دیده ی فرسوده برنا میکنی
خوش به حال آنکه شدرویت برایش جلوه گر
کی برای ما تو رخسارت هویدا میکنی؟
این دل غمدیده و پر درد از داغ فراق
خود بگو کی با وصال خود مداوا میکنی
آخر این دنیا ظهورت را تماشا میکند
خود بگو دیگر چرا امروز و فردا میکنی؟
این دل غمدیده ام دارد هوای کربلا
کی برات کربلایم را تو امضا میکنی
#اسلام_مولایی
...............اللهم عجل لولیک الفرج:
امام زمان(عج)-مناجات محرمی-شب پنجم و ششم
اشکهای ما به دامان کریمی میسد
نامهی حاجات ما با یاکریمی میرسد
هرکه در این روضه میآید برای معرفت
پایش آخر بر صراطِ مستقیمی میرسد
هرچه از منبر جدا بودم ضرر دیدم ضرر
خوش به آنکه محضرِ عبدالعظیمی میرسد
پردهها اُفتاد تا چیزی نفهمیم از غمت
ما نمیمیریم چون لطفِ عظیمی میرسد
بوی تربت میرسد از آن محاسن از حرم
هر کجایی بویِ سیبت با نسیمی میرسد
رحمتت در این مجالس خوب و بد را جمع کرد
حتم دارم بر سرم دستِ رحیمی میرسد
این دو شب این گریهها بوی یتیمی میدهد
این دو شب با مادری مردِ کریمی میرسد
حسن لطفی
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام_محرم
#مناجات_محرمی_امام_زمان_عج....................................................اللهم عجل لولیک الفرج:
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی #شب_دهم
#حسن_لطفی
بد جور دلشکسته ای و گریه میکنی
از اشک چهره شسته ای و گریه میکنی
بگذار تا عبایِ تو را ما تکان دهیم
بر خاکها نشسته ای و گریه میکنی
امشب به صبح امر بفرما طلوع مکن
امشب عجیب خستهای و گریه میکنی
خونِ جگر برای شما قوت شب شده
با ناله عهد بستهای و گریه میکنی
زنجیرها که پشتِ تو را زخم کردهاند
هر روز بینِ دستهای و گریه میکنی
هیات تمام شد همه رفتند و تو هنوز
یک گوشه نشستهای و گریه میکنی
آبی بزن به صورتِ مادر،زِ دست رفت
چون مادرت شکستهای و گریه میکنی
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام_محرم
#مناجات_محرمی_امام_زمان_عج
اللهم عجل لولیک الفرج:
امام زمان(عج)/ مناجات محرمی/ روضه اسارت اهل بیت(ع)😭
با غصه های آل عبا گریه می کنی
در اوج روضه های عزا گریه می کنی
ما با گناه اشکِ تو را در می آوریم
از سوز بی وفایی ما گریه می کنی
ای صاحب عزا، تو به این روضه های ما
می آیی و بدون صدا گریه می کنی
«گاهی نجف، مدینه، گهی کربلا و گاه»
در مشهد امام رضا گریه می کنی
بر کشته ی فتاده به هامونِ کربلا
بر داغ سید الشهدا گریه می کنی
این روزها به حال دل زینب اسیر
در ماجرای شام بلا گریه می کنی
بر رأس های رفته به بالای نیزه ها
با خیزران و طشت طلا گریه می کنی
حالا دوباره چشم تو را خون گرفته است
با غصه های آل عبا گریه میکنی?😭
. اللهم عجل لولیک الفرج.
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام_محرم
#مناجات_محرمی_امام_زمان_عج
اللهم عجل لولیک الفرج:
امام زمان(عج)-مناجات محرمی
شکر خدا که باز عزادارتان شدیم
خوشبخت، ما که گرمی بازارتان شدیم
پرچم زدیم، تکیه زدیم و علم زدیم
شکر خدا که کارگر کارتان شدیم
بیرق به دوش و حلقه به گوش و سیاهپوش
منت خدای را که عزادارتان شدیم
از بامتان اگرچه هر از گاه میپریم
بیخود نیامدیم گرفتارتان شدیم
این ماه، بار عام غذاهای حضرتیست
مثل همیشه نانخور دربارتان شدیم
از دولت حسین و ز الطاف روضههاست
اینکه دوباره لایق دیدارتان شدیم
باید چگونه شکر کنیم این مقام را
با گریههای هر شبمان یارتان شدیم
والشمر جالسٌ... نفس مادرت گرفت
ما را ببخش باعث آزارتان شدیم
کانال متن روضه مجمع الذاکرین 4_6021735618634058531.mp3
زمان:
حجم:
8.31M
#شب_دهم
#عاشورا
#وداع
🎤حجت الاسلام علی کرمی
دلم شراره ی شمعی شده در انجمنت
صدای زخمی من وقف زخم های تنت
تو آن صحیفه ی صد پاره ای که بنوشتند
هزارو نهصد و پنجاه زخم بر بدنت
تو بر نصیحت مردم گشوده بودی لب
چرا شکسته شد از سنگ گوهر سخنت
طعنهها بر این دل تنگم زدن...
نام زهرا بردم و سنگم زدن...
( اگر اجازه دهی صف کشیده میآییم
که این سپاه نگوید حسین سپاه ندارد
اگر اجازه دهی من روم به شمر بگویم
که ای ستمگر بیدین حسین گناه ندارد)
#وداع
قدم قدم ز حرم میشوی جدا برگرد
بدون من به کجا میروی بیا برگرد
به گردنت به خدا حق مادری دارم
به حرمتی که بود بین ما دوتا برگرد
خدا بخیر کند شمر چکمه پوشیده
در انتظار تو ایستاده بیحیا برگرد
تمام ترس من این است گیسوان سرت
به دست شمر بیفتد تو رو خدا برگرد
#وداع
بزار تا دونه به دونه موتو ببوسم
جلوتر بیا تا روتو ببوسم
نمیدونم برا چی مادر من
گفته زیر گلوتو ببوسم
ای کاش گلویت را نمیبوسیدم ...
تقصیر من است پشت رویت کردن...
➖➖➖➖➖➖
کانال متن روضه مجمع الذاکرین 4_5922512270549584996.mp3
زمان:
حجم:
16.33M
#شب_دهم
#زمینه
#عاشورا
#وداع
🎤حجت الاسلام علی کرمی
#سبک_اقاجان_حسین_حسین_اقاجان
تو قتلگاه تا خورد زمین سپر نداشته
غارت که شد از خیمه ها خبر نداشته
اسا اگه نمیزدن ضرر نداشته
خندیدن شمر به نیزه خوردنش
رفت دو سه بار با چکمه رو تنش
با شکمه گرسنه کشتنش
#اه
دلگیر از جسارت نامرد
شمر که رو سینه جا خوش کرد
بند پنجم :
نفس بکش تاکه یکم. نفس بگیرم
میخوام تن . کم تو رو . رو دس بگیرم
فقط بگو . سرت رو از . کی پس بگیرم
با شکمه گرسنه کشتنت
خندیدن شمر به نیزه خوردن
رفت دو سه بار با چکمه رو تنت
#اه
آشفتست رگی که در هم باشه
این تن رو تکون بدی میپاچه
➖➖➖➖➖➖➖
کانال متن روضه مجمع الذاکرین 4_6039479631772388834.mp3
زمان:
حجم:
17.49M
#شب_دهم
#روضه
#شب_عاشورا
🎤حجت الاسلام علی کرمی
#شعر
اگه رو سرت بریزن چه کنم
بشه پیکر تو پاره پاره چی
زبونم لال جلو چشم مادرم
یکی پیرهنت رو در بیار چی
خواهرت فدات بشه داداش حسین
تو نزار غصه منو پیر بکنه
همه دل واپسیم از این که
نیزه یی تو دهنت گیر بکنه
نیزه ها بود که بالا میرفت
سینه بود که جا وا میکرد 😭
کاش با نیزه زدن حل میشد
نیزه را در بدنش تا میکرد
از تل زینبیه رسیدم که وای وای
بالا سرت نشستم دیدم که وای وای
نیزه ز جای جای تن تو درآمد
حتی لباس های تن تو درآمد
من را ببخش دست به گیسوی تو زدن
ناراحتم چکمه به پهلوی تو زدن
جمعیتی که بود به گودال جا نشد
یک ضربه دو ضربه سر جدا نشد 😭
دیدم کسی حسین مرا نحر میکند
آقای عالمین مرا نحر میکند