@MAHMOUDKARIMMI_SHAB_08_MOHARRAM_1401_HEIAT_RAYATALABBAS_AUDIO_5.mp3
20.34M
#زمینه
#شب_هشتم_محرم
🎤#حاج_محمود_کریمی
#شب_هشتم_محرم_۱۴۰۱
#هیئت_رایة_العباس "ع"
سر ظهره؛ پاشو اذون بگو
اذون غروب عمر عمّههارو
بیا خورشید! رو خیمهها بتاب
نرو؛ یه نگاه کن، اشک دیدههارو
تو برگ اوّل پاییزی
که از اهل حرم میریزی
اذون بگو؛ اذون خزون خیمههارو
وای! حسرت به دل موندم عزیزم، برا صدات
وای! پلکی بزن یکبار دیگه برا بابات
همهی دشت مسحور عطر تو
رو دستام ،شکسته شیشهی گلابم
تکّهتکّه میافته روی خاک
کنارش میافته اشک مستجابم
فدای کاکل خونینت
نمیتونم بدم تسکینت
منو ببخش؛ نمونده برام یه قطره آبم
وای! حیف از تو و این رشحههای پیغمبری
وای! حیف از تو که تفسیر اللهاکبری
دست طوفان، گلبرگ لاله رو
روی داغی زمین، پراکنده
پاشو بابا که قاتلت داره
به حال منه شکسته میخنده
ذبیحمو ببین، ابراهیم
ببین که پای عهد ایستادیم
ببین چطور رو دستم داره چشاشو میبنده
وای! قربانی ما رو نگا کن ای جبرئیل
وای! هذا علی اوّل قتیل از نسل خلیل
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
Fadaeian_Shab08Moharam1402_02.mp3
11.68M
#روضه
#شب_هشتم_محرم_۱۴۰۲
#حاج_سید_رضا_نریمانی
شیشهی عُمرِ پدر خورد شدی در نَظَرَم
سَرِ پیری چه بلایی است که آمد به سَرَم
خواستم پَر بِکِشَم سمتِ تو خوردم زمین
طرزِ دَر هَم شُدنت چیده همه بال و پَرَم
لختهی خون خواهشاً از حَنجَرَش دست بِکِش
تا اگر شد فقط این بار بگوید پدرم
شِمر با هر وَلَدی گفتن من میخندد
وَلَدی، ای وَلَدی، ای وَلَدی، ای پسرم
تا به حالا نشده پیشِ پدر پا نَشَوی
حیف باشد دَمِ آخر نکنی مُفتَخَرَم
نیزه مِسمات شد و چنگ به پهلوی تو زد
داغِ زهرایی تو شعله زده بر جِگَرَم
تیغها از بدن ریخته پا بردارید
بگذارید که از معرکه او را...
اکبرم میشمارم همه اعضای تو را باز کم است
تکهای از تو کجا مانده خودم بیخبرم
****
به زانو میرِسَم پیشَت نفس بالا نمیآید
به زانو میرِسَم پیشَت نفس دیگر نمیآید
خودت را بَر عَبایَم ریز، از من برنمیآید
تو را گُم کردهام این راه را حتیٰ رِکابَم را
علی بابای تو بودن دیگر به من نمیآید
جوانم دست و پا میزد، جوانهاشان خندیدند
چه کردند این مسلمانها که از کافَر نمیآید
تو را روی عَبایَم با مُصیبَت جمع کردم
(وای علی اکبرم)۲، یارب به این اکبر نمیآید
سَرِ انگشتهایم را فرو دَر حنجرت کردم
چرا این تیغِ مانده در گلویَت دَر نمیآید
تو داری میدهی جان و تماشا میکنند
پدر هستم، ولی کاری زِدستم بَر نمیآید
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
1402050304.mp3
12.36M
#زمزمه
#شب_هشتم_محرم_۱۴۰۲
🎤#حاج_محمد_رضا_طاهری
من پیر مرد با دنیای درد
با زانو نشستم علی رو بروت
نگام کن علی صدام کن علی
دارم لخته خون میکشم از گلوت
صبوری دارم با غمت میکنم
نگاه به تن مبهمت میکنم
نگاه کن با عباس نشستم زمین
دارم از رو خاکا جمت میکنم
وای از ماتمت خودم دیدمت
شدی دست به دست روی سر نیزه ها
دلم پر غم تنت که کم
چطوری بچینم به روی عبا
مگه دیگه داری ما سختر ازاین
پاشو حال وروز بابات وببین
میخوام که تو آغوش بگیرم تورو
ولی باز میریزی به روی زمین
➖➖➖➖➖➖➖➖
4_5911292888259497822(1).mp3
10.08M
#واحد
#شب_هشتم_محرم_۱۴۰۲
🎤#حاج_محمد_رضا_بذری
چی شد قد بلند تو اون ابروی کمند تو
کنار هم جمع میکنم دوباره بند به بندتو
اگه میشه به مویی بند شو
جای زمین خوردن بلند شو
دستو میگیرم پا میفته
یه چیزی رو خاکا میفته
میخوای بلندشی ولی نمیشه
این علی دیگه اون علی نمیشه
◾️◾️◾️◾️
افتادی بی سپر شدی چند تا علی اکبر شدی
نیزه روی نیزه زدن پهلو شکسته تر شدی
داشتم به مادرم میگفتم
امروز چقدر یادش میفتم
باز پیش من جوون زمین خورد
صورت غرق خون زمین خورد
میخوای صدام کنی ولی نمیشه
این علی دیگه اون علی نمیشه
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
Shab08Moharram1402[03].mp3
13.56M
#زمینه
#شب_هشتم_محرم_۱۴۰۲
#حاج_مهدی_حسینی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
جوونمو ازم گرفتن واللهِ
امونمو ازم گرفتن همراهِ
تو جونمو ازم گرفتن
بلند گریه میکنم تو این بگو بخند گریه میکنم
چشمتو روم نبند گریه میکنم گریه میکنم
چقدر علی میبینم سراسر این صحرا
کم و زیادت کردن شدی تو ارباً اربا
****
شبه پیمبرم بلندشو خورشیدم
مؤذن حرم بلندشو امیدم
رسیده خواهرم بلندشو
ببین بار اوله عقیلة العرب بین مقتله
میاد مقابل شمر و حرمله
میوه ی قلبم پاشو که از غمت گریونیم
غیرت اعظم پاشو عمه رو برگردونیم
➖➖➖➖➖➖➖
Shab08Moharram1402[08].mp3
19.23M
#زمینه
#شب_هشتم_محرم_۱۴۰۲
#حاج_مهدی_حسینی
▪️▪️▪️▪️▪️
الله اکبر به علی رو کرده لشکر به علی
میمنه را بهم زده با هر ضربه علی
ای تجلای پدر ای تمنای قمر ماه تابان سحر
گیسویت باز به رقص آمد و با خود گفتم
ها علیٌ بشرٌ کَیفَ بَشر رَبُهُ فیهِ تَجَلی وَ ظَهَر
مشعل نور رُخَش شمر و قمر
ها علیٌ بشرٌ کَیفَ بَشر
رخش چه صبح ملیحی لبش چه آب حیاتی
علیِ اکبر لیلاست بَه چه شاخه نباتی
****
الله اکبر به علی تابیده حیدر به علی
بی خودی نیست اگه میگن پیمبر به علی
سخنت دُر و گوهر سرو رعنای پدر خجل از روت قمر
دیدم آیینه ی روی تو و با خود گفتم
ها علیٌ بشرٌ کَیفَ بَشر رَبُهُ فیهِ تَجَلی وَ ظَهَر
مشعل نور رُخَش شمر و قمر
ها علیٌ بشرٌ کَیفَ بَشر
قدش چه سرو بلندی چه گیسویی چه کمندی
چه مرتضی سکناتی چه مصطفی وجناتی