🏴#شهادت_امام_جعفر_صادق_ع 🏴#سبک_شور ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بازم توی قلب شهر، آهی غریبونه بود كوچه همون كوچه و، خونه همون خونه بود میسوزه، تو دلِ شب، دوباره دلِ كبوترها میگیره، توی شعله، آتیش به پرِ معجرها "وای ای وای ای وای" ولی خونه ی فاطمه بال و پر بود كه سوخت میخ در بود كه سوخت بین آتیش و دود خود مادر بود كه سوخت "وای ای وای ای وای" ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بازم زمین میخوره، مردی تو این كوچه ها مونده یه عمر رو دلش، داغ همین كوچه ها میباره، مثِ بارون، دوباره برا غمِ حیدر میشینه، روی خاكا، روضه میخونه برا مادر "واای ای واای ای واای" یه روزی تو این كوچه ها از ستم میزدند هر قدم میزدند یاسِ پیغمبرو همه باهم میزدند "واای ای واای ای واای" ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ تو كوچه ها با دل ِ، خسته پیِ مركبم میسوزم و هر نفس، یاد غمِ زینبم هستم از، بی كسی و، غریبی ِ مدینه دلگیر دیدم كه، داره دشمن، میگیره رو سر من شمشیر "واای ای واای ای واای" ولی غروب كربلا از قفا میبرید بی حیا تا رسید پیكر بی سرو روی خاكا میكشید

🏴#روضه 🏴#شهادت_امام_جعفر_صادق_ع 🎤مداح :حاج میرزامحمدی 🌿🌿🌿🌿🌿🌿 شاید همین ساعت ها بود مشغول نماز شب و تهجد و شب زنده داری بود بدون اینکه اجازه بگیرند بدون اینکه دق الباب کنند از بالای دیوار ریختن تو خونه امام صادق اصلا انگار بعد واقعه در و دیوار بعد اون فاجعه ای که مادرشو بین در و دیوار گذاشتن تو مدینه دیگه اذن دخول نمیگیرن پیرترین امامان مارو با سر برهنه بی عبا از خونه نیمه شب کشوندن بیرون نانجیب ابن ربیع سوار بر مرکب حضرت پای پیاده نفس نفس زنان دنبال مرکب وارد بر منصور شدن همه دیدن سه مرتبه منصور شمشیر کشید اما بلافاصله شمشیرشو غلاف کرد از حضرت عذر خواهی کرد آقا روباچه عزت و احترامی برگردون به منزل حاجبا نش اونجا بودن پرسیدند امیر چرا کار یکسره نکردی گفت هر بار که شمشیر کشیدم تمثال پیغمبر اکرم و دیدم به من فرمود منصور اگه یه آسیبی به فرزندم جعفر برسه خودم نابودت می کنم یا رسول الله همیشه بلاگردون بودی یه شمشیر برهنه بالا سر فرزندت نتونستی ببینی اما کربلا چه اتفاقی افتاد صلّت على جسم الحُسين سيوفُهم #حسین

🏴#روضه 🏴#شهادت_امام_جعفر_صادق_ع 🎤مداح :حجت الاسلام میرزامحمدی

🏴#شهادت_امام_جعفر_صادق_ع 🏴#روضه 🏴. گریز به کربلا و روضه حضرت رقیه سلام الله علیها 🎤مداح :استاد حیدر زاده

🏴#شهادت_امام_جعفر_صادق_ع 🏴#سبک_زمینه 🎤مداح :حاج محمود کریمی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ منم کسی که بی سر و سامونه دلم مثله بقیع تو ویرونه الآن سر مزار تو کی می خونه این دلیل حرارت اشکامه تو کوچه بی عبا و بی عمه میبردنت یکی نگفت این اقامه بین قفس تو حسرت آزادی آقام رو دامن زهرا که می افتادی داشتی مثله جت. حسین جون می دادی حسین من حسین من یا مولا دلت به یاد کربلا پر خونه به یاد زخم پیکرت گلگونه حال تو رو به جز خدا کی می دونه زهرا هنوز تو کربلا گریونه کنار پیکر حسین می خونه با ناله هاش عالمی رو می سوزونه غریب گیر آوردنت. واویلاه به قتله گاه کشوندت واویلاه با هر چی میشد زدنت ای واویلاه به یاد اون بنفشه روی گونه کشیده بود سه ساله ی دردونه دستی که موی بچه رو می پیچونه به یاد خنجری رو هنجر به یاد غارت خیام و معجر به یاد جای رد پا روی. پیکر یاد هزار و نهصد و پنجاه ضرب یاد تنی شریف سر تا پا زخم ته گلو از نیزه چشمها زخم، دستها زخم حسین، حسین .....