eitaa logo
حوزویات
664 دنبال‌کننده
73 عکس
32 ویدیو
9 فایل
💫 آنچه در رسانه‌های رسمی حوزوی نمی‌بینید و نمی‌خوانید! 💫 ارتباط با ادمین: @hadirahnama
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ اجتهاد متصلب و انحطاط سیاسی! ✍ حجت‌الاسلام محمود شفیعی، عضو هیأت علمی دانشگاه مفید ۱. سیاست ورزی درست، سیاست مبتنی بر خرد زمانه است. خرد زمانه در هر دوره‌ای متحول است. از این رو، سیاست خردمندانه هم سیاستی متحول خواهد بود. ۲.خردمندی سیاسی تحول پذیر، به ابزار تحول بخش نیاز دارد. مناسبترین ابزار دسترسی به خرد سیاسی تحول بخش، اجتهاد سیال تاریخی-تجربی است که البته چنین اجتهادی خود نیازمند اجتهاد در نظام اجتهادی رایج است. ۳. اجتهاد در میان اهل سنت، از قرن دوم تا پایان قرن چهارم و شکل گیری چهار مکتب فقهی، امری رایج و پذیرفته شده بود و به کمک همین اجتهاد تکامل بخش بود که چهار مکتب فقهی اهل سنت پدیدار شد، نهادینه گشت و به بار نشست. اما بعد از شکل گیری این نظامهای فقهی، توهمی دامن فقیهان اهل سنت را گرفت که دیگر نیازی به اجتهاد نیست؛ چرا که آنان گمان بردند اصول و قواعد شکل گرفته در سایه اجتهاد پایدار دویست سیصد ساله و منظومه های فقهی موجود، برای پاسخ به نیازهای جامعه مذهبی، کافی است و چهار مکتب فقهی به دست آمده، جامعه مسلمانان را از هر گونه اجتهاد جدید بی نیاز کرده است. این توهم جانبی، قرن ها اهل سنت را از اجتهاد محروم ساخت تا اینکه به تدریج کسانی پیدا شدند و این رویه را نقض کردند. این افراد و جریانات، از ابن تیمیه تا نوگرایان جدید اهل سنت را دربر می گیرند. ۴. در میان علمای شیعه، اما، بعد از وفات ائمه ع و پیدا شدن فضای باز سیاسی در قرن چهارم-پنجم هجری اجتهاد رسمیت یافت و تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی،  در قلمروهای زندگی خصوصی شرعی تداوم داشت. البته، رویه اجتهاد در باره حوزه عمومی و حقوق عمومی، بخاطر عقاید خاص شیعه درباره غیبت امام دوازدهم عج و اختیارات سیاسی و مقام سیاسی ویژه معصوم، وجود نداشت و علمای شیعه اجتهاد را به حوزه خصوصی محدود کرده بودند. با این حال، ظهور صفویه نقطه عطفی شد و نشانه‌هایی از اجتهاد در حوزه عمومی و حقوق عمومی از آن زمان تا پدیداری قاجاریه بروز کرد و در حاشیه بحثهای فقهی رایج بعضی از فقیهان، رواج یافت. موج دوم اجتهاد در حوزه عمومی در اواخر قاجار با ظهور جنبش مشروطه، ظهور یافت و ایده های جدیدی در امر سیاسی به روش اجتهادی مطرح گشت. اوج احیای اجتهاد در حوزه عمومی و حقوق عمومی، با طرح نظریه ولایت فقیه از سوی امام خمینی و شاگردان او، ظاهر گشت و تحولی در قلمرو اجتهاد شیعی به وجود آورد که بر اساس آن، فقیهان زیادی بحث ولایت فقیه را گسترش دادند و پیرامون آن آثار جدیدی تولید کردند. ۵. در حالی که گسترش اجتهاد به حوزه عمومی و حقوق عمومی در میان علمای شیعه جرقه امید خردورزی سیاسی مبتنی بر اجتهاد تکامل پذیر تاریخی-تجربی را برافروخت، با کمال تاسف بعد از پیروزی انقلاب اسلامی اجتهاد در دو حوزه عمومی و حقوق عمومی به تدریج متوقف گشت و در عمل، با تکرار مکرر بحثهای امام خمینی و شاگردان، به تصلب در اجتهاد دچار گشت و هر گونه تعاملات جدید در این دو حوزه که متفاوت از دیدگاه رایج باشد، مطرود گشت و به تبع، عرصه سیاست ایران نیز به جای تجربه کردن تحولات مناسب سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، با مسائل و معضلات فراوانی روبرو گشت، و بدتر اینکه گونه ای از انحطاط در این زمینه به وجود آمد. گونه ای از اجتهاد ستیزی علمی و، به تبع، مخالفت با تحول مناسب نظام سیاسی هماهنگ با خرد زمانه، عرصه علم و سیاست در ایران را در بحران فرو برد که اکنون چنین شرایطی، بن بستی جدی، در سطح نظر و عمل، جامعه امروز ما را احاطه کرده است. ۶. نتیجه: تصلب در اجتهاد تاریخی-تجربی هر چند ابتدا در تاریخ فقه اهل سنت ظهور یافت، با کمال تاسف علمای شیعه نیز در جمهوری اسلامی به این بلیه دچار شدند و نتوانستند فراتر از نظریه ولایت فقیه که پاسخی به بی دولتی شیعیان در تاریخ معاصر بود، نظریه هایی مناسب با نیازهای جدید جامعه امروز ایران، از قبیل: حقوق بشر، دموکراسی، حقوق زنان در حوزه عمومی، نظام حزبی، انتخابات و ...، ارائه دهند. امتناع های ذهنی برای اجتهاد تاریخی-تجربی در میان آن دسته از نخبگان مذهبی که امروزه از نظر قدرت سیاسی، در دو دهه اخیر جمهوری اسلامی، دست بالا را دارند، آنچنان سدی در برابر نواندیشی دینی به وجود آورده است که امروزه نقش متفکران مذهبی که از هنر اجتهاد تاریخی-تجربی برخوردارند، در تحولات سیاسی و اجتماعی جمهوری اسلامی، صفر یا زیر صفر است. بدون برداشته شدن این امتناع‌های فکریِ مذهبی، چندان امیدی برای تحولات مثبت در افق سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادیِ ایران امروز، دیده نمی‌شود. 🆔 @Howzaviat