eitaa logo
دفترچه خاطرات گمشده :)
1.3هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
680 ویدیو
0 فایل
مدتِ بسیاری در ژرفای بازگشت خاطرات سبز و قارچی اش بود که از یاد برده بود میتواند خاطره ی جدیدی بسازد ؛ صدایی درون مغزم زمزمه میکند " به دنبال معنای گمشده ی زندگی " راه ارتباطی با من در تریتون : @HToooo
مشاهده در ایتا
دانلود
دفترچه خاطرات گمشده :)
از همشون متنفرم! متنفر .  سریع بلند میشم میخوام فرار کنم چون چاره ی دیگه هم ندارم . به جز فرار کرد
بغلم میشینه  منکه دیگه گریه نمیکنم مثل یه درمونده ی بی خاصیت میگم اره . ولی چشمام پف کرده . خودش میتونه بفهمه که الان واقعا چجوریم . هاول نگاهی به جعبه میندازه و میگه تلسکوپه؟       -اره میخواستم بهت نشونش بدم! من بردم ولی فکر نکنم دیگه ارزشی داشته باشه . -معلومه که ارزش داره . پاشو بریم کتابخونه . دستمو میگره بلند میشم . جعبرو بر میداره و میریم سمت کتابخونه . در کتابخونرو باز میکنه میریم داخل تلسکوپ رو روی میز میذاره منم رو صندلی بغل میز میشنم اونم رو به روی من میشه . قیچی روی میز رو بر میداره و جعبرو باز میکنه .  اونقدرام که فکر میکردم اسیب ندیده! چون قطعاتش تقریبا جدا بودن. دوباره خوشحال میشم. هاول قطعاتشو بر میداره و برسی میکنه . میپرسم -خب  ؟ وضعش واقعا داغونه نه ؟ -نه دو سه جاش یکم خراب شده ولی برات درستش میکنم . ذوق میکنم بلند میگم -واقعا! میتونی؟ - معلومه! .  از رو صندلی بلند میمش و میپرم بغلش . -مرسیییییییی       کمی مکث میکنه و بعد اونم منو بغل میکنه  بعد میان عقبو میپرسم . -از کجا فهمیدی من اونجام ؟ -نمیدونم . اول میخواستم بیام پیشت تا بفهمم ازمون چیشده ولی یکم وایسادم ولی بعد یه حسی بهم گفت تو راهی برای همین اومدم و اونارو دیدم . اونا چیکارت داشتن ؟ -ناراحت شدن که من بردم! -پس حسودن          -اونا عوضین فقط همین -صدرصد!       انتظار نداشتم چیزی بگه یهو خندم میگیره و میزنم زیر خنده! اونم همینطور من رو نگاه میکنه . بعد لبخندی میزنم و میگم -ممنونم! -چرا ؟          -چون همیشه نجاتم میدی!      اونم لبخندی میزنه ؛ امروز خیلی عجیب شده . یعنی جدیدا، اون خیلی ریکشن نشون میده و نسبت به دو سه سال قبل بیشتر حرف میزنه . از تو کشو یه سری ابزار بر میداره و شروع میکنه به درست کردن . part : 43
و آسمانی سرمه ای که انگار نقاش؛ چند قطره رنگ بنفش رو اشتباهی روی بومش چکیده و همین باعث زیبایی خاص این نقاشی شده اشتباهی زیبا فقط از برخی شب ها پیش میاد شبتون خوش :)
و هاله ای از نور پدیدار شد و به چمن های سرد ؛ روح بخشید :>
و هاله ای از نور پدیدار شد و به چمن های سرد ؛ روح بخشید :>
و آسمانی سرمه ای که انگار نقاش؛ چند قطره رنگ بنفش رو اشتباهی روی بومش چکیده و همین باعث زیبایی خاص این نقاشی شده اشتباهی زیبا فقط از برخی شب ها پیش میاد شبتون خوش :)