🔹در ادبیات مدیریتی بین مشکل و مسئله تفاوت وجود دارد ♨مشکلات ملموس هستند و زیاد، شناختشان نیاز به دانش ویژه ای ندارد ، و حرف زدن درباره آنها هنر خاصی نیست، ساختارشان پیچیده است و حل کردنشان در وهله اول سخت. به همین دلایل اکثر کسانی که تریبون در دست دارند از سخنرانان کشور گرفته تا استانی از سیاسی گرفته تا اقتصاد دان در لباس مختلف آکادمیک و حوزوی و از راننده تاکسی تا ... همه و همه می توانند در موردش اظهار نظر کنند ♨ اما مسائل، ریشه تعداد زیادی از مشکلات هستند ، لذا تعدادشان کم است ولی ملموس نیستند و کشفشان آسان نیست. بدون کار کارشناسی شناختشان مشکل است، اما ذاتا و عموما نسبت های ساده ای با یکدیگر دارند بنا بر همین دلایل تعداد سخنرانانی که می توانند در مورد آنها صحبت کنند یا کم هستند و یا تریبونی در دست ندارند و از اقبال عمومی کمتری نیز برخوردارند ♨مشکلات بر هم تاثیر و تاثر دارند لذا تشکیل یک شبکه می دهند مسائل هم همینطور ♨به عنوان مثال: اختلاس، رشوه خواری ، زمین خواری ، فساد ، لابی گری و.... تنها در یک مساله و ان عدم شفافیت خلاصه می شود. پی نوشت دانشجویی: به عقیده ی من 16 آذر 1332 دانشجویان،در اصل مسئله و ریشه را یافتند و اقدام کردند... #مسئله_محوری #نقش_آفرینی_تخصصی #روز_دانشجو #قرارگاه_شهید_احمدی_روشن