✅ مبارزِ آرام
🔶 بهار ١٣۶٠ وقتی احسان طبری تئوریسین حزب توده و فرخنگهدار از اعضای سازمان چریکهای فدائی خلق[اکثریت] برای مناظره درباره نسبت اسلام و مارکسیسم در قاب تلویزیون حضور یافتند، جلوی آنها یک روحانی چهل و چند ساله به نام حجتالاسلام مصباح و جوانی سی و چندساله به نام عبدالکریم سروش نشستند. آن روحانی که آن روزها با نام استاد مصباح شناخته میشد، از شاگردان امام و علامه طباطبایی بود که پیش از انقلاب، جزو اساتید مدرسه حقانی در قم و از همان زمان به دقت نظر در بحثهای فلسفی معروف بود. او به واسطهی آن مناظره، فعالیتش در ستاد انقلاب فرهنگی و تداوم فعالیتهای علمی پس از انقلاب، بیشتر به عنوان یک روحانی اهل علم شناخته میشد. غافل از آن که در مبارزات سیاسی نیز جزو چهرههای برجسته بود.
🔶 پس از ماجرای ١۵ خرداد و دستگیری امامخمینی، ایشان مدتی در خانهای در قیطریه تحت نظر بودند. دو تن از مبارزین یعنی آقایان هاشمی رفسنجانی و مصباح یزدی دو نامه به ایشان نوشته و تحلیلی مفصل از اوضاع کنونی کشور و مبارزه ارائه و به طریقی به دست ایشان میرسانند. آیتالله مصباح سالها بعد دراینباره گفت: «بعدها این نامه در منزل ایشان به دست ساواک افتاد و همین نامه از جمله دلایلی بود که مرا به سبب آن تعقیب کردند. به هر حال، امام از این نامه بسیار خوشحال شدند و همان زمان آقای شیخ حسن صانعی را فرستادند که از فلانی به واسطهی نامهاش تشکر کنید.»
🔶 پس از تبعید امام هم، او یکی از اعضای حلقه یازدهنفرهای بود که برای خاموش نشدن شعله مبارزات دور هم جمع شدند و اساسنامه نوشتند. پوششی که برای این تشکیلات در نظر گرفتند تجدیدنظر در کتاب های درسی حوزه علمیه بود. آقای مصباح یزدی، منشی جلسه بود و صورت جلسه ها را می نوشت. برای این که موضوعات لو نرود، الفبایی را مبنای نگارش گزارش خود قرار داد و در واقع خطی اختراع کرد. آیتالله خامنهای که خود از اعضای این گروه بود سالها بعد با یادآوری این خاطرات گفته بود: «آقای مصباح تا آخرش هم الحمدلله گیر نیفتاد، از بس که ایشان آرام و با ملاحظه کار میکرد.»
#عزت_ملی
#استقلال_و_آزادی
#شخصیت_ها
#پایگاه_خبری_تحلیلی_ایبسنا
#ناحیه_بسیج_دانشجویی_استان_اصفهان
@IBSNA_