eitaa logo
علوم عقلی و تجربیات نزدیک به مرگ
793 دنبال‌کننده
240 عکس
139 ویدیو
71 فایل
📝با ما #امتداد_حکمت (ISP) را در حوزه تجربیات نزدیک به مرگ (NDE) تجربه کنید: #مقاله #پایان‌نامه #محصولات_رسانه‌ای 📚 تصویب پایان نامه‌ها و رساله‌های فلسفی، کلامی و میان رشته‌ای ارتباط با مدیر علمی: @navayeney
مشاهده در ایتا
دانلود
━━⊰❀🦋❀⊱═━ 💠معرفی فراروانشناسی یا پاراسایکولوژی بخش اول: از واژه یونانی para به معنای پهلو + psychology به معنای روانشناسی گرفته شده است. فراروانشناسی یا پاراسایکولوژی شاخه ای از روانشناسی است که به مطالعه پدیده های روانشناختی به ظاهر ماوراء طبیعه می پردازد. پدیده هایی که مطالعه می شوند عبارتند از: ادراک فراحسی (extra-sensory perception)، جنبش فراروانی ( psychokinesis) و بقای آگاهی ( هوشیاری ) پس از مرگ . در زبان فراروانشناسان به این پدیده ها، اصطلاحا ً PSI گفته می شود. یک اصطلاح بی طرفانه که هیچ چیز مثبت یا منفی در مورد علت این پدیده ها یا تجربه ها نمی گوید. تحقیقات ِ فراروانشناسان روش های مختلفی بهره می بردند. از جمله این روش ها می توان به تحقیقات آزمایشگاهی و تحقیقات ِ صحرایی اشاره کرد. این تحقیقات در آزمایشگاه های تعدادی از دانشگاه ها و بنیادهای خصوصی در سطح جهان انجام می شود. همچنین نتایج این تحقیقات معمولاً ً در نشریات ویژه ای نظیر نشریه فراروانشناسی ( journal of parapsychology ) و نشریه فراروانشناسی اروپا منعکس می شود . مقاله های تحقیقاتی فراروانشناسی نیز غالبا ً در نشریه های « مجله روانشناختی » (psychological Bulletin )، بنیاد های فیزیک (Foundation of Pyysics) و نشریه روانشناسی بریتانیا ارائه می شود. آزمایش هایی که معمولاً ً توسط فراروانشناسان انجام می شود عبارتند از : * شماره انداز عدد تصادفی ( random number generator ) به منظور بررسی مدارک روان جنبشی ، * محرومیت حسی از طریق ِ آزمایش های گانزفلد ( Ganzfeld experiments) جهت تست ادراک فرا حسی * تحقیقاتی که تحت قرارداد با دولت ایالات ِ متحده برای بررسی امکان قضاوت از راه دور ( remote viewing ) صورت می گیرد. فراروانشناسان بر مبنای این تحقیقات تعدادی مطالعات فراتحلیلی ( meta-analytical ) انجام داده اند. در مطالعات فراتحلیلی، داده های بدست آمده از آزمایش های پراکنده ، در یک مجموعه داده بزرگ با یکدیگر ترکیب می شوند . تعدادی از این تحلیل های آماری در صفحاتی از نشریات اصلی ارائه شده و در زمان خود بحث ها و جنجال هایی به راه انداختند. فراروانشناسی یک علم حاشیه ای محسوب می شود ( fringe science ) می باشد، چرا که شامل تحقیقاتی می باشد که در مناسب مدل های نظری استاندارد ( standard theoretical models ) قابل قبول برای جریان اصلی علم ( mainstream science ) نمی باشد. دانشمندانی نظیر ری هایمن ( Ray Hyman ) و جیمز الکوک در صدر منتقدان فراروانشناسی هم از لحاظ روش شناحتی فراروانشناسان و هم از لحاظ نتایج بدست آمده توسط فراروانشناسان قرار دارند. همچنین بسیاری از دانشمندان صاحب نام نیز که به محققان شکاک معروفند نشان داده اند که نقص های روش شناختی بسیار بهتر از توضیح های ناهنجار پیشنهاد شده توسط فراروانشناسان می تواند دلیل بدست آمدن آن دسته از نتایج به ظاهر موفقیت آمیز فراروانشناسان را توضیح دهد . همچنین برخی منتقدان عنوان کرده اند که فراروانشناسی از خط علم به سمت شبه علم ( pseudosienc )متمایل شده است. تا این زمان ، هنوز هیچ مدرکی که وجود پدیده هایی ماوراء الطبیعه را اثبات کند توسط بنیادهای معتبر علمی ( scientific community) پذیرفته نشده است . ━━⊰❀🦋❀⊱═━ °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• 〽️ پیش به سوی 💡چراغی در اینجا روشن است 👇 https://eitaa.com/ISP_NDE ●○●○●○●○●○●○●○
75.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
━━⊰❀🦋❀⊱═━ 💠پیشنهاد مشاهده 🦋گزارشات مستند تجارب مرگ تقریبی پروفسور بروس گریسون لقب پدر تجارب مرگ جهان را دارد. تجربه گران گاهی در تجربه مرگ تقریبی شان با روح افرادی برخورد می کنند که گمان می کنند آنها زنده هستند، حال آنکه در حین تجربه مرگ شان، آنان هم فوت شده اند. در حالیکه به هیچ وجه تجربه گر نمی توانسته از مرگ آنان خبر دار بوده باشد. ━━⊰❀🦋❀⊱═━ °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• 〽️ پیش به سوی 💡چراغی در اینجا روشن است 👇 https://eitaa.com/ISP_NDE ●○●○●○●○●○●○●○
29.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠بررسی تبیین تجربیات نزدیک به مرگ در کانتکست فلسفه تحلیلی غرب و فلسفه اسلامی💠 °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• 〽️ پیش به سوی 💡چراغی در اینجا روشن است 👇 https://eitaa.com/ISP_NDE ●○●○●○●○●○●○●○
━━⊰❀🦋❀⊱═━ 💠چند نکته ساده را برای رد مطلب توهم در تجربه کنندگان مرگ تقریبی با مرگ کلینیکی بیان می کنم 1- برای ایجاد هرگونه توهمی احتیاج به عملکرد مغز داریم و در مرگ کلینیکی این افراد با عملکرد نوار مغزی صفربوده اند 2- این تجارب همگی هدفمند و حاوی پیام‌های عظیم برای این افراد بوده اند. در صورتیکه توهم مورد فعالیت ناهماهنگ و نامفهوم مغز می باشد. نه تجربه ای که محتوای آن در تمام این افراد مشترک بوده است. 3- ما محققين گروهی از متخصصین مغز و اعصاب و یا متخصصین قلب هستیم که حداقل اگر عملکرد مغز را بهتر از این شکاکان ندانیم، قطعا کمتر از آنها نخواهیم دانست. # پروفسور ویلفریدکوهن ریس کلینیک مغز و اعصاب اشواین فورت،  معاون و همکار دکتر یوهاخیم نیکلای  شبکه تجربیات نزدیک به مرگ آلمان ( Chefarzt) ━━⊰❀🦋❀⊱═━ °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• 〽️ پیش به سوی 💡چراغی در اینجا روشن است 👇 https://eitaa.com/ISP_NDE ●○●○●○●○●○●○●○
علوم عقلی و تجربیات نزدیک به مرگ
💠 یک نمونه از ظهور روح تجربه‌گر نزدیک به مرگ 📔 از کتاب «علم و زندگی پس از مرگ» دکتر شارون رال 👇👇
💠 یک نمونه از ظهور روح تجربه‌گر نزدیک به مرگ 📔 از کتاب «علم و زندگی پس از مرگ» دکتر شارون رالت 🔹 «اولگا گیرهارت» از سن‌دیگوی کالیفرنیا، عمل پیوند قلب داشت. در زمان عمل او، کل خانواده‌اش در بیمارستان جمع شده بودند، به غیر از داماد خانواده که فوبیای بیمارستان داشت. در ساعت 2:15 بامداد، قلب جدید به درستی نمی‌تپد و نهایتا متوقف می‌شود. روند احیاء ساعت‌ها طول می‌کشد، اما در آخر قلب جدید او به کار می‌افتد. 🔹 در همین حال، داماد خانواده ساعت 2:15 بامداد از خواب بیدار می‌شود و اولگا را می‌بیند که پایین تخت ایستاده است. او آنقدر زنده به نظر می‌رسیده که داماد فکر می‌کند حتما برنامه‌ها تغییر کرده و اولگا به جای بیمارستان به خانه‌ی او آمده است. او از اولگا می‌پرسد که حالش چطور است و اولگا جواب می‌دهد: «من خوبم و حالم خوب می‌شود. چیزی وجود ندارد که هیچ‌یک از شما نگرانش باشید». وقتی اولگا ناپدید می‌شود، داماد از جایش بلند می‌شود و ساعت این واقعه و حرف‌هایی که اولگا زده بود را یادداشت می‌کند. 🔹 صبح روز بعد، اولگا وقتی از اتاق عمل خارج می‌شود، به «رویای عجیبی» که به نظر می‌رسد یک تجربه‌ی نزدیک به مرگ بوده است، اشاره می‌کند. او نه تنها در حالت خارج از بدن، پزشکانی را که درحال عملش بودند مشاهده کرده بود، بلکه به اتاق انتظار رفته بود و تلاش داشت تا با خانواده‌اش ارتباط برقرار کند. سپس، از آنجایی که در برقراری ارتباط با خانواده‌اش موفق نبود، تصمیم می‌گیرد به خانه‌ی دامادشان برود؛ جایی که به گفته‌ی خودش مطمئن بود پایین تخت دامادشان ایستاده بوده و به او گفته است که «همه چیز درست می‌شود» 📕 منبع: کتاب «علم و زندگی پس از مرگ»؛ دکتر شارون رالت. °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• 〽️ پیش به سوی 💡چراغی در اینجا روشن است 👇 https://eitaa.com/ISP_NDE ●○●○●○●○●○●○●○
علوم عقلی و تجربیات نزدیک به مرگ
نظریه "فضا-زمان بلوکی" و تجربیات نزدیک به مرگ (NDEs)👇
نظریه بلوک زمان-فضا یکی از مفاهیم فلسفی و فیزیکی است که در رابطه با ماهیت زمان و مکان مطرح می‌شود. بر اساس این نظریه، جهان به صورت یک بلوک چهاربعدی در نظر گرفته می‌شود که شامل سه بعد فضایی و یک بعد زمانی است. در این دیدگاه، گذشته، حال و آینده همگی به صورت یکجا وجود دارند و از نظر هستی‌شناسی تفاوتی با هم ندارند. این به این معناست که زمان شبیه به یک خط نیست که از گذشته به آینده حرکت کند، بلکه تمام وقایع زمانی و فضایی در یک ساختار ثابت و از پیش تعیین‌شده قرار دارند. این نظریه از نظریه نسبیت خاص و عام اینشتین الهام گرفته است، جایی که زمان و فضا به صورت یکپارچه (زمان-فضا) تعریف می‌شوند. در این مدل، «زمان» شبیه به یکی از ابعاد فضا عمل می‌کند، و هر نقطه در زمان-فضا به عنوان یک "رویداد" تعریف می‌شود. ویژگی‌های مهم نظریه بلوک زمان-فضا: یک. ثبات زمان و مکان: تمامی رویدادها، چه گذشته، چه حال و چه آینده، به طور همزمان وجود دارند. دو. رد جریان زمان: زمان به عنوان یک جریان یا حرکت از گذشته به آینده تعریف نمی‌شود. سه. پیش‌بینی‌پذیری: اگر تمام رویدادها در یک بلوک وجود داشته باشند، همه چیز از پیش تعیین‌شده و قابل پیش‌بینی است (بحث‌برانگیز در فلسفه آزاد اراده). این نظریه چالش‌های زیادی برای مفاهیمی مثل اختیار انسان، اخلاق و حتی تجربه ذهنی ما از زمان ایجاد کرده است، اما همچنان به عنوان یکی از دیدگاه‌های جذاب در فیزیک و فلسفه باقی مانده است. ☘ ارتباط این نظریه با تجارب نزدیک به مرگ نظریه "فضا-زمان بلوکی" و تجربیات نزدیک به مرگ (NDEs) می‌توانند از منظر فلسفی و علمی به یکدیگر مرتبط باشند. نظریه فضا-زمان بلوکی (Block Space-Time Theory) دیدگاهی در فیزیک و فلسفه زمان است که طبق آن، گذشته، حال و آینده به‌عنوان یک ساختار چهاربعدی ثابت و بدون تغییر وجود دارند. این نظریه نشان می‌دهد که زمان به شکلی که ما تجربه می‌کنیم، ممکن است یک توهم باشد و همه وقایع در جهان به‌طور همزمان در این ساختار بلوکی وجود دارند. رابطه با تجربیات نزدیک به مرگ (NDEs): یک. تجربه فراتر از زمان: افرادی که NDE را تجربه می‌کنند، معمولاً از حالتی گزارش می‌دهند که در آن حس خطی بودن زمان از بین رفته است و آنها به‌طور همزمان گذشته، حال و آینده را تجربه می‌کنند. این تجربه می‌تواند با مفهوم فضا-زمان بلوکی همخوانی داشته باشد، جایی که تمام زمان‌ها به‌صورت همزمان و واحد وجود دارند. دو. دیدگاه کلی‌تر از زندگی: در بسیاری از NDEها، افراد احساس می‌کنند که زندگی‌شان به‌صورت یک کل دیده می‌شود، مانند مرور زندگی. این احساس با دیدگاه فضا-زمان بلوکی هماهنگ است که در آن تمام لحظات زندگی به‌صورت یکپارچه در "بلوک" زمان وجود دارند. سه. فلسفه و معنای هستی: نظریه فضا-زمان بلوکی سوالاتی درباره ماهیت وجود و آگاهی مطرح می‌کند. NDEها نیز اغلب منجر به پرسش‌هایی درباره ماهیت آگاهی، جاودانگی روح، و واقعیت نهایی می‌شوند که می‌تواند به درک عمیق‌تری از این نظریه کمک کند. به‌طور کلی، هر دو حوزه در تلاشند تا ماهیت واقعی زمان، آگاهی، و واقعیت را بررسی کنند و می‌توانند از طریق گفت‌وگوی میان‌رشته‌ای، دیدگاه‌های تازه‌ای ارائه دهند. 📚منبع:گروه وابسته به انجمن بین المللی تحقیقات تجارب نزدیک به مرگ (IANDS) در ایران °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• 〽️ پیش به سوی 💡چراغی در اینجا روشن است 👇 https://eitaa.com/ISP_NDE ●○●○●○●○●○●○●○
کتاب تجربه نزدیک به مرگ در تمدن‌های باستانی اثری پژوهشی است که به بررسی تجربیات نزدیک به مرگ (NDE) در میان فرهنگ‌ها و تمدن‌های باستانی می‌پردازد. این کتاب با ارائه شواهد تاریخی، متون دینی، و اسطوره‌ها، نشان می‌دهد که پدیده تجربه نزدیک به مرگ نه تنها یک مسئله مدرن نیست، بلکه ریشه در اعماق تاریخ بشری دارد و در تمدن‌های گوناگون با روایت‌های مختلف ثبت شده است. نویسنده کتاب تلاش می‌کند تا با تحلیل متون و اسناد باقی‌مانده از تمدن‌هایی مانند مصر باستان، سومر، یونان، هند، و چین، دیدگاه این فرهنگ‌ها درباره زندگی پس از مرگ، ماهیت روح، و ارتباط انسان با جهان ماوراء را بررسی کند. کتاب به این نکته اشاره می‌کند که بسیاری از این تمدن‌ها تجربیات نزدیک به مرگ را به عنوان شواهدی از حیات پس از مرگ، ارتباط با خدایان، یا سفر روح به دنیای دیگر تفسیر می‌کردند. این کتاب همچنین به شباهت‌های قابل توجه در روایت‌های NDE در تمدن‌های مختلف می‌پردازد، از جمله مشاهده نورهای درخشان، احساس آرامش عمیق، ملاقات با موجودات مقدس یا ارواح نیاکان، و بازگشت به بدن پس از تجربه. نویسنده با مقایسه این شباهت‌ها، به این نتیجه می‌رسد که این تجربیات فراتر از مرزهای فرهنگی و زمانی هستند و می‌توانند گویای واقعیتی جهانی باشند. تجربه نزدیک به مرگ در تمدن‌های باستانی کتابی جذاب و آگاهی‌بخش است که برای علاقه‌مندان به تاریخ، معنویت، و مطالعات مرگ و زندگی پس از مرگ، دیدگاه‌های ارزشمندی ارائه می‌دهد. °•°•°•°•°•°•°•°°• 〽️ پیش به سوی 💡چراغی در اینجا روشن است 👇 https://eitaa.com/ISP_NDE ●○●○●○●○●○●○●○
علوم عقلی و تجربیات نزدیک به مرگ
مقاله «جنبه تاریک تجربیات نزدیک به مرگ» از بروس گریسون به جنبه‌های کمتر شناخته‌شده و گاهی اوقات نگران‌کننده تجربیات نزدیک به مرگ (NDE) می‌پردازد. برخلاف NDEهای مثبت که شامل احساسات آرامش، نور، و اتصال معنوی هستند، برخی افراد تجربیاتی ناخوشایند یا حتی ترسناک گزارش می‌دهند. محتوای مقاله به‌طور خلاصه عبارت است از: 1. تعریف تجربیات نزدیک به مرگ آزاردهنده. این تجربیات شامل احساسات وحشت، گم شدن در تاریکی، یا حتی برخورد با موجودات تهدیدآمیز هستند. برخی افراد ممکن است احساس پوچی، بی‌معنایی یا طردشدگی را تجربه کنند. 2. علل احتمالی این تجربیات: زمینه‌های فرهنگی و شخصی: باورها و پیش‌زمینه‌های مذهبی یا روانی ممکن است نحوه تفسیر این تجربیات را تحت تأثیر قرار دهند. شرایط پزشکی یا فیزیولوژیکی: کمبود اکسیژن در مغز یا عوامل نورولوژیکی ممکن است بخشی از این تجربیات را توضیح دهد. 3. پیامدهای روان‌شناختی: این تجربیات می‌توانند اثرات بلندمدتی مانند اضطراب، افسردگی، یا حتی اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) ایجاد کنند. با این حال، برخی افراد پس از پردازش این تجربیات به معنای عمیق‌تری از زندگی دست می‌یابند. 4. مقایسه با تجربیات نزدیک به مرگ خوشایند: نویسنده مقاله تأکید دارد که تجربیات نزدیک به مرگ منفی یا آزاردهنده به اندازه تجربیات مثبت قابل مطالعه و ارزشمند هستند، چراکه می‌توانند بینش‌های بیشتری درباره ماهیت آگاهی و مرگ فراهم کنند. 5. راهکارهای مدیریت این تجربیات: مشاوره روان‌شناسی یا معنوی برای کمک به افراد در پردازش تجربیات ناخوشایند. ایجاد معنا و پذیرش تجربه به‌عنوان بخشی از مسیر زندگی. نتیجه‌گیری: این مقاله پیشنهاد می‌کند که بررسی جنبه‌های تاریک NDEها برای درک عمیق‌تر از ماهیت ذهن و ارتباط انسان با مرگ ضروری است. همچنین، نیاز به تحقیقات بیشتری برای بررسی این نوع تجربیات و پیامدهای آن‌ها وجود دارد. °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• 〽️ پیش به سوی 💡چراغی در اینجا روشن است 👇 https://eitaa.com/ISP_NDE ●○●○●○●○●○●○●○
تجارب بستر مرگ (End-of-Life Experiences - ELEs) چیست؟ تجارب بستر مرگ (ELEs) به پدیده‌هایی گفته می‌شود که افراد در روزها، ساعت‌ها یا لحظات نزدیک به مرگ تجربه می‌کنند. این تجارب می‌توانند شامل رؤیاهای واضح، احساس حضور افراد متوفی، دیدن نورهای درخشان، یا ورود به حالت‌های تغییر‌یافته آگاهی باشند. این پدیده‌ها در بسیاری از فرهنگ‌ها و سنت‌های دینی گزارش شده‌اند و به نظر می‌رسد که در میان افرادی که در حال مرگ هستند، الگوهای مشترکی دارند. تفاوت بین تجارب بستر مرگ و تجارب نزدیک به مرگ تجارب بستر مرگ (ELEs) معمولاً در روزها یا هفته‌های منتهی به مرگ رخ می‌دهند و اغلب در افرادی که به طور طبیعی یا بر اثر بیماری در حال مرگ هستند مشاهده می‌شوند. تجارب نزدیک به مرگ (NDEs) در شرایطی رخ می‌دهند که فرد به طور موقت به مرگ بالینی نزدیک شده و سپس به زندگی بازمی‌گردد. ویژگی‌های رایج تجارب بستر مرگ 1⃣ رؤیاها و دیدارهای معنوی بسیاری از بیماران در بستر مرگ گزارش می‌دهند که عزیزان درگذشته خود را می‌بینند، حتی اگر قبلاً به این موضوع باور نداشته باشند. این رؤیاها معمولاً آرامش‌بخش هستند و احساس اطمینان و پذیرش مرگ را در فرد تقویت می‌کنند. 2⃣ آگاهی از زمان مرگ خود برخی از افراد درست قبل از مرگ، آگاهی غیرمعمولی از زمان دقیق مرگ خود پیدا می‌کنند و آن را به اطرافیان اعلام می‌کنند. 3⃣احساس خروج از بدن برخی از بیماران حس می‌کنند که در حال جدا شدن از بدن خود هستند یا این‌که وجودشان سبک‌تر شده است. 4⃣ مشاهده نور یا مکان‌های زیبا برخی افراد در بستر مرگ از دیدن مناظری درخشان، باغ‌هایی زیبا، یا نورهایی گرم و آرامش‌بخش سخن می‌گویند. 5⃣ تغییر در ادراک زمانی و مکانی در روزهای پایانی زندگی، برخی بیماران حس می‌کنند که میان دو دنیا در نوسان هستند و درکشان از زمان و مکان تغییر می‌کند. واکنش اطرافیان و کادر درمان افرادی که در کنار بیمار در حال مرگ حضور دارند، گاهی نیز این پدیده‌ها را تجربه می‌کنند. برخی از اعضای خانواده یا پرستاران گزارش داده‌اند که درست قبل از مرگ بیمار، اتاق پر از نور یا انرژی خاصی شده است، یا این‌که آن‌ها نیز حضور فردی نامرئی را احساس کرده‌اند. اهمیت تجارب بستر مرگ در روان‌شناسی و مراقبت‌های پایان زندگی این تجارب تأثیر مهمی بر روند پذیرش مرگ و کاهش اضطراب در بیماران دارند. از منظر روان‌شناختی، پذیرش این تجارب از سوی خانواده و کادر درمان می‌تواند حمایت عاطفی بهتری برای بیمار فراهم کند. تحقیقات نشان داده‌اند که ELEها می‌توانند به بیمار کمک کنند تا با آرامش بیشتری از دنیا برود. خلاصه: تجارب بستر مرگ یکی از جنبه‌های کمتر شناخته‌شده اما مهم فرآیند مرگ است که هم در بیماران و هم در اطرافیان آن‌ها دیده می‌شود. در حالی که علم هنوز توضیح قطعی برای این پدیده‌ها ندارد، بررسی این تجارب می‌تواند به درک بهتر از لحظات پایانی زندگی و کاهش ترس از مرگ کمک کند. 📚منبع:گروه وابسته به انجمن بین المللی تحقیقات تجارب نزدیک به مرگ (IANDS) در ایران °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• 〽️ پیش به سوی 💡چراغی در اینجا روشن است 👇 https://eitaa.com/ISP_NDE ●○●○●○●○●○●○●○
7.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠  یک نمونه‌ی محکم در تایید مشاهدات خارج از بدن در تجارب نزدیک به مرگ ✅ تماشا کنید (ویدئو زیرنویس فارسی دارد) این ویدئو، شرح تجربه‌ی نزدیک به مرگ یکی از بیماران دکتر نورما بو (Norma Bowe) است که وسواس «به خاطر سپردن اعداد» را دارد. هنگامی که این بیمار دچار ایست قلبی می‌شود از بالا همه‌ی اتفاقات پیرامون بدنش را می‌دیده است و یکی از مواردی که به خاطر وسواس مورد توجهش قرار می‌گیرد «شماره سریال 12 رقمی» بالای دستگاه تنفس مصنوعی است. (برای دیدن این شماره لازم بود یک نفر بالای نردبان برود، چون در زمان این تجربه، دستگاه‌های تنفس مصنوعی دو متر از زمین ارتفاع داشتند.) شماره‌ای که او هنگام تجربه‌اش دیده بود توسط دکتر نورما بو تایید می‌شود. این نکته حائز توجه است که خانم دکتر بو، اصلا در حیطه‌ی تجارب نزدیک به مرگ و موارد مرتبط دیگر فعالیت ندارند و خیلی اتفاقی با این تجربه مواجه می‌شوند و آن را گزارش می‌دهند. این کیس اولین بار در کتاب «The Death Class» نوشته‌ی «Erika Hayasaki» ذکر شده؛ همچنین در مقاله‌ی رابرت مِیز و سوزان مِیز در ژورنال «مطالعات نزدیک به مرگ» آمده است. °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• 〽️ پیش به سوی 💡چراغی در اینجا روشن است 👇 https://eitaa.com/ISP_NDE ●○●○●○●○●○●○●○
تجربه نزدیک به مرگِ اِی. جِی. اِیر خداناباوران و ندانم‌انگاران نیز همانند خداباوران گاهی تجربه نزدیک به مرگ را از سر گذرانده‌اند. یکی از این موارد تجربه نزدیک به مرگِ اِی. جِی. اِیر(A. J. Ayer) فیلسوف خداناباور و یا شاید «ناخداباور» بریتانیایی است. ایر که از مدافعان سرسخت پوزیتیویسم منطقی بود، عقیده داشت که فقط گزاره‌های منطقی، ریاضیاتی و تجربی معنادار توانند بود و گزاره‌های متافیزیکی، اخلاقی، زیبایی‌شناختی و دینی اصولاً بی‌معنا هستند. اگرچه در بریتانیا ایر را سردسته خداناباوران می‌دانند اما خودش ترجیح می‌داد «ناخداباور»(igtheist) خوانده شود؛ یعنی کسی که بحث و گفتگو درباره ایده خدا را بی‌معنا می‌داند و البته به وجود خدا نیز باور ندارد. ایر در خلال تجربه نزدیک به مرگی که در سال ۱۹۸۸ آن را از سر گذراند، از مواجهه با نور قرمزرنگ دردآوری سخن می‌گوید که از درخششی فوق‌العاده برخوردار بوده است. او که در حین تجربه خود این نور را فرمانروای جهان تلقی کرده است، در نهایت از چنگ آن می‌گریزد. گزارش تجربه نزدیک به مرگ ایر که در قالب یادداشتی با عنوان «وقتی که مُرده بودم چه دیدم؟» منتشر شد، بسیاری را حیرت زده کرد. اغلب همکارانش عقیده داشتند که او مَشاعرش را از دست داده و احتمالاً دچار زوال عقل شده است. ایر ظاهراً پس از این تجربه، تغییری قابل‌توجه در دیدگاه‌های فلسفی خود پدید نیاورده، اما به گفته همسرش، او پس از این واقعه به انسانی دوست‌داشتنی‌تر بدل شده بود که بیش از پیش به دیگران اظهار علاقه می‌کرد. به رغم این اظهار نظر همسر ایر، نقل‌قولی از پزشک او، جِرمی جورج (Jermy George)، وجود دارد که مدعی است ایر روزی به او گفته است: «من موجودی الهی را دیدم. من نگرانم. قصد آن دارم تا در همه کتاب‌ها و نظرات گوناگونم تجدید نظر کنم». جرمی جورج می‌افزاید: «او داشت به من اعتماد می‌کرد و فکر می‌کنم تا حدی خجالت‌زده بود زیرا این برای او به عنوان یک خداناباور ناراحت‌کننده بود. او خیلی محرمانه صحبت می‌کرد. به نظرم حس می‌کرد با خدا، یا خالقش، یا چیزی که می‌توان خدا نامید، روبرو شده است». اگرچه ایر هیچ‌گاه در آثار خود تجدید نظر نکرد، اما شاید دوستی شدید او در اواخر عمر با فردریک کاپلستون، فیلسوف و کشیش مسیحی مشهور و مورخ صاحب‌نام تاریخ فلسفه، بی‌ارتباط با نوعی تغییر و تحول در دیدگاه‌های فلسفی وی نباشد. به زودی خواهم کوشید تا ترجمه کامل تجربه ایر را در اختیار مخاطبان قرار دهم. ▪️برای اطلاع بیشتر از جزئیات تجربه ایر نک: - A. J. Ayer, “What I Saw When I Was Dead”, National Review, October 14, 1988, pp. 38-40. - Cash, William, “Did Atheist Philosopher See God When He ‘Died’?”, National Post, March 3, 2001. - Klein, Daniel M., Every time I find the meaning of life, they change it: wisdom of the great philosophers on how to Live, New York: Penguin Books, 2015. °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• 〽️ پیش به سوی 💡چراغی در اینجا روشن است 👇 https://eitaa.com/ISP_NDE ●○●○●○●○●○●○●○
یکی از جامع ترین مقالات ترجمه شده در زمینه تجارب نزدیک به مرگ: https://mavajahan.com/%D8%AA%D8%AC%D8%B1%D8%A8%D9%87%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D8%B2%D8%AF%DB%8C%DA%A9-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D8%B1%DA%AF-%D9%88-%D9%85%D8%B9%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%AA/ °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• 〽️ پیش به سوی 💡چراغی در اینجا روشن است 👇 https://eitaa.com/ISP_NDE ●○●○●○●○●○●○●○