eitaa logo
امام شناسی
372 دنبال‌کننده
532 عکس
187 ویدیو
2 فایل
ارتباط با ادمین @BehnazEmam نشانی صفحه اینستاگرام https://www.instagram.com/imamology.info/
مشاهده در ایتا
دانلود
🔅⭕️ اگر از عمر دنیا جز یک روز نمانده باشد ... ⭕️🔅 🔰 ﺷﻴﺦ ﺻﺪﻭﻕ ﺩﺭ ﻛﻤﺎﻝ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﻭ ﻋﻴﻮﻥ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﺍﻟﺮﺿﺎ ﺍﺯ دِعبِل خُزاعی ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ: ﭼﻮﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻛﻪ با این بیت ﺷﺮﻭﻉ می شد: ▫️ ﻣﺪﺍﺭﺱ ﺁﻳﺎﺕ ﺧﻠﺖ ﻣﻦ ﺗﻠﺎﻭﺓ ﻭ ﻣﻨﺰﻝ ﻭﺣﻰ ﻣﻘﻔﺮ ﺍﻟﻌﺮﺻﺎﺕ ▫️ (ﻳﻌﻨﻰ: مدارسی که در آن آیات خدا خوانده می شد ، از آهنگ خالی شده و محل وحی خدا همچون بیابان هموار گشته است) 🔰 ﺑﺮﺍﻯ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺧﻮﺍﻧﺪﻡ ﻣﻮﻗﻌﻰ ﻛﻪ به این ﺷﻌﺮ ﺭﺳﻴﺪﻡ: ▫️ ﺧﺮﻭﺝ ﺍﻣﺎﻡ ﻟﺎ ﻣﺤﺎﻟﺔ ﺧﺎﺭﺝ ﻳﻘﻮﻡ ﻋﻠﻰ ﺍﺳﻢ ﺍﻟﻠﱠﱠﻪ ﻭ ﺍﻟﺒﺮﻛﺎﺕ ▫️ ﻳﻤﻴّﺰ ﻓﻴﻨﺎ ﻛﻞّ ﺣﻖّ ﻭ ﺑﺎﻃﻞ ﻭ ﻳﺠﺰﻯ ﻋﻠﻰ ﺍﻟﻨﻌﻤﺎﺀ ﻭ ﺍﻟﻨﻘﻤﺎﺕ ▫️ (ﻳﻌﻨﻰ: ﻇﻬﻮﺭ ﺍﻣﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﻧﺎﭼﺎﺭ می باید ﺑﻴﺎﻳﺪ، ﺣﺘﻤﻰ ﺍﺳﺖ ﺍﻭ ﺑﻨﺎﻡ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺑﺮﻛﺎﺕ ﺍﻭ ﻗﻴﺎﻡ ﻣﻴﻜﻨﺪ ﺗﺎ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﻣﺎ ﻫﺮ ﺣﻘﻰ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺑﺎﻃﻞ ﺗﻤﻴﺰ ﺩﻫﺪ ﻭ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﻫﺮ ﻭ ﻧﻘﻤﺘﻰ ﺭﺍ ﻋﻄﺎ ﻧﻤﺎﻳﺪ) 💔 ﺍﺯ ﺷﻨﻴﺪﻥ ﺍﻳﻦ ﺍﺷﻌﺎﺭ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺳﺨﺖ ﺑﮕﺮﻳﺴﺖ، ﺁﻧﮕﺎﻩ ﺭﻭ به من ﻛﺮﺩ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻯ خزاعی ، ﺭﻭﺡ ﺍﻟﻘﺪﺱ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺍﻳﻦ ﺩﻭ ﺑﻴﺖ ﺭﺍ خواند. ❓می دانی ﺍﻳﻦ ﻛﻴﺴﺖ ﻭ ﻛﻰ ﻗﻴﺎﻡ می کند؟ ❗️عرض کردم: آقا ، نه! ﺍﻳﻦ ﻗﺪﺭ ﺷﻨﻴﺪﻩ ‌ﺍﻡ ﻛﻪ ﺍﻣﺎﻣﻰ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﻗﻴﺎﻡ می کند، ﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻟﻮﺙ ﻓﺴﺎﺩ ﭘﺎﻙ می گرداند ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻛﺮﺩ ﭼﻨﺎﻥ ﻛﻪ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺷﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ. 🌿 ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻯ دعبل ، ﺍﻣﺎﻡ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﻦ ﭘﺴﺮ ﻣﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻋﻠﻰ ﭘﺴﺮ ﺍﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺴﺮﺵ ﺣﺴﻦ می باشد ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺣﺴﻦ ﭘﺴﺮﺵ، ﺣﺠﺖ ﺍﻣﺎﻡ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ (ﺍﻫﻞ ﺍﻳﻤﺎﻥ) ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﻏﻴﺒﺘﺶ ﺍﻭ ﺭﺍ می کشند ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻇﻬﻮﺭﺵ ﺍﺯ ﻭﻯ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺑﺮﺩﺍﺭﻯ می کنند. 🌎 ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﻋﻤﺮ ﺩﻧﻴﺎ ﺟﺰ ﻳﻚ ﺭﻭﺯ ﻧﻤﺎﻧﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺭﺍ ﭼﻨﺪﺍﻥ ﻃﻮﻟﺎﻧﻰ می گرداند ﺗﺎ ﺍﻭ ﺑﻴﺎﻳﺪ ﻭ ﺭﺍ ﭘﺮ ﺍﺯ ﻋﺪﻝ ﻛﻨﺪ ﭼﻨﺎﻥ ﻛﻪ ﭘﺮ ﺍﺯ ﻇﻠﻢ ﺷﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ. ⁉️ ﺍﻣﺎ ﭼﻪ ﻭﻗﺖ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻛﺮﺩ؟ نمی شود ﻭﻗﺖ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻧﻤﻮﺩ. ⁉️ ❔ﭼﻪ ﭘﺪﺭﻡ (ﻣﻮﺳﻰ ﺑﻦ ﺟﻌﻔﺮ) ﺍﺯ ﭘﺪﺭﺵ ﻭ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺯ ﭘﺪﺭﺍﻧﺶ ﺍﺯ ﻋﻠﻰ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﺍﺯ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ صلی الله علیه و اله و سلم ﺳﺆﺍﻝ ﺷﺪ: ﻗﺎﺋﻢ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻧﺴﻞ ﺷﻤﺎﺳﺖ ﻛﻰ ﻇﻬﻮﺭ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻛﺮﺩ؟ ❕ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺁﻣﺪﻥ ﻭﻯ ﻣﺜﻞ ﺁﻣﺪﻥ ﺭﻭﺯ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺩﺭ می فرماید: 🔆 «ﻟﺎ ﻳُﺠَﻠﱢﱢﻴﻬﺎ ﻟِﻮَﻗْﺘِﻬﺎ ﺇِﻟﱠﱠﺎ ﻫُﻮَ ﺛَﻘُﻠَﺖْ ﻓِﻲ ﺍﻟﺴﱠﱠﻤﺎﻭﺍﺕِ ﻭَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻟﺎ ﺗَﺄْﺗِﻴﻜُﻢْ ﺇِﻟﱠﱠﺎ ﺑَﻐْﺘَﺔً» (الاعراف/187) 🔆 ﻳﻌﻨﻰ: ﻛﺴﻰ ﺟﺰ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻭﻗﺖ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﻌﻠﻮﻡ نمی کند، ﺍﻳﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﺩﺭ ﺁﺳﻤﺎﻧﻬﺎ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﮔﺮﺍﻥ ﺁﻣﺪﻩ، ﺑﻄﻮﺭ ﻧﺎﮔﻬﺎﻧﻰ ﺑﺴﻮﻯ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺁﻣﺪ. 📚 مهدی موعود (ترجمه جلد سیزدهم بحارالانوار) / علی دوانی / ص375-376
🔆⁉️ آیا این همان علی است!؟ ⁉️🔆 1️⃣ ⚪️ حضرت امام هادی علیه السلام می فرمایند: و اما جریان کردن کوه ها ، صخره ها و سنگ ها به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم این است: ⚪️ هنگامی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم از سفر تجارتی به مکه برگشتند ، هر چه خداوند از این تجارت سود به آن حضرت عطا فرموده بود در راه خدا تصدق فرمود ، و ایشان هر روز صبح به طرف کوه حرا می رفت و به بالای کوه می رسید ، و از بلندی های این کوه آثار رحمت خداوند را مشاهده می نمود ، و نشانه های و حکمت خداوند را می دید. و به اطراف آسمان و و دریاها و بیابان ها و دشت ها می نگریست ، و در این آثار و مخلوقات خداوند فکر می کرد ، و به این آیات توجه می فرمود ، و خداوند تعالی را همانگونه که حق عبادت بود می پرستید. ⚪️ پس از گذشت چهل سال خداوند تعالی به او نظر فرمود و او را بهترین و پاکترین و فرمانبردارترین و مطیعترین و متواضعترین قلب یافت. پس به درهای آسمان اجازه داد تا باز شوند ، و صلی الله علیه و آله و سلم به آنها نگاه می کرد ، و به فرشتگان اجازه داد که نازل شوند و آنان نازل شدند و آن حضرت به آنها می نگریست ، و به رحمت خود امر فرمود پس او از نزدیک ساق بر سر مبارک محمد نازل شد و حضرت را در فرو برد. ⚪️ سپس آن حضرت صلی الله علیه و آله و سلم روح الامین (که طاووس ملائکه است) را نگاه کرد که در حلقه ای از است و همراه فرشتگان دیگر نازل شد و انگشت آن حضرت را گرفت و تکان داد و گفت: ای محمد بخوان! ⚪️ محمد فرمود: چه بخوانم؟ (ظاهراً پاسخ پیامبر به جبرئیل که فرمود چه بخوانم اینست که از کجای بخوانم؟) ⚪️ گفت: ای محمد! «بخوان به نام پروردگارت که را آفرید ، همان که انسان را از خون بسته خلق فرمود ، بخوان که پروردگارت از همه بزرگوارتر است ، همان که به وسیله ی قلم تعلیم نمود ، و به انسان آنچه را نمی دانست یاد داد». ⚪️ سپس هر چه که پروردگار او فرموده بود به آن حضرت صلی الله علیه و آله و سلم رساند ، و پس از آن به طرف آسمان بالا رفت ، و حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم از پایین آمدند و ایشان پوشیده از تعظیمِ جلال و عظمت خداوند بود ، و بر ایشان آثار شأن و بزرگی از خداوند ظاهر شد ، لذا بر اثر عظمت وحی بدن مبارکشان را و لرز فراگرفت. ⚪️ فرمود: ولی چون که از تکذیب واهمه و هراس داشت که اگر آنان با خبر شوند به او نسبت جنون خواهند داد. بنابراین خداوند تعالی اراده فرمود که سینه آن حضرت را وسعت دهد ، و قلبش را قوی گرداند ، پس کوه ها و صخره ها و سنگ ها را گویایی عطا فرمود و آن حضرت هرگاه نزدیک اینها می شد اینها عرض می کردند: «سلام بر تو ای محمد ، سلام بر تو ای ولی خدا ، سلام بر تو ای رسول خدا ، سلام بر تو ای حبیب خدا». ⚪️ بر شما بشارت باد ، خداوند تعالی شما را بر همه ی خلایق از اولین و آخرین و زیبایی علم و عمل و به تمام خوبیها آراسته و برتری داده ، از سخنان قریش ناراحت و هراسان نشوید ، از اینکه به شما مجنون بگویند ، به جهت اینکه صاحب فضل آن کسی است که پروردگار جهانیان او را فضیلت داده باشد ، و صاحب کرم آن کسی است که خداوند خالق مخلوقات او را مورد قرار داده باشد. 🔻 ادامه دارد .... 🔻 📚 تفسیر منسوب به امام حسن عسکری علیه السلام / ج1 / ص303 و 305 / ح78
⏳ زمان: 20 روز بعد از عاشورای سال 61 هجری قمری 🏘 مکان: شام (دمشق) (روشنگری) 🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵 ◾️ حضرت سجاد علیه السلام آنقدر به این حماسه مفاخره آمیز ادامه داد تا اینکه صدای مردم به ضجه و بلند شد. چون ترسید مبادا فتنه بپا شود لذا دستور داد تا مؤذن شروع به کرد و سخن امام سجاد را قطع نمود. ▫️ وقتی مؤذن گفت: اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ ▫️ حضرت سجاد فرمود: چیزی از بزرگتر نیست. ▫️ هنگامی که مؤذن گفت: أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ ▫️ علی بن الحسین فرمود: مو، پوست، گوشت و خون من به یگانگی خدا می دهند. ▫️ موقعی که گفت: أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ ▫️ در این حال امام سجّاد علیه السلام عمامه خویش را از سر برداشت و خطاب به مؤذّن گفت: تو را به حقّ ساکت باش تا من سخنی بگویم. آنگاه از بالای منبر خطاب به یزید فرمودند: ◾️ ای یزید! این پیغمبر، من است و یا جد تو؟ اگر گویی جد من است، همه می دانند که می گویی، و اگر جد من است پس چرا پدر مرا از روی ستم کشتی و مال او را تاراج کردی و او را به اسارت گرفتی؟! حضرت این جملات را گفت و دست برد و گریبان چاک زد و گریست و گفت: ◾️ به خدا سوگند اگر در کسی باشد که جدش رسول خداست، آن منم، پس چرا این مرد، پدرم را کشت و ما را مانند رومیان کرد؟! آنگاه فرمود: ای یزید! این جنایت را مرتکب شدی و باز می گویی: محمد رسول خداست؟! و روی به قبله می ایستی؟! وای بر تو! در روز جد و پدر من در آن روز دشمن تو هستند. ◾️ در این هنگام یزید فریاد زد که مؤذن اقامه بگوید! و آنگاه در میان مردم هیاهویی برخاست، بعضی نماز گزاردند و گروهی نخوانده پراکنده شدند. 🔻 ادامه دارد... 🔻 📚 بحارالانوار /ج45 / ص137-140