ولایت:
سلام من به شما بابت این رمان تبریک میگم بسیار بسیار لای صحنه هارو توصیف میکنید مین ور احساسات و عقاید رو و همینطور موضوع و پیشروی داستان اصلا خالی از احساس یا هیجان نبوده البته همفکر بودن من هم با افکار شما فکر میکنم جذابیتش رو دو چندان رده چون در این روزگار افرادی با این طرز فکر و این قلم زیبا و دوست داشتنی بسیار باعث آرامش خاطر افرادی مثل من هستند ازتون خیلی ممنونم
نسیم:
سلام بر گلبانوهای عزیز ومهربانوی گلم سرکار خانم خلیلی
شبتون ستاره بارون
رمان بشری بقدری دارای ابعاد مختلفی است که بعد دینی اون نمود بیشتری داره چنان زیبا و ظریف مطالب مذهبی رو بیان میکنید که واقعا دلنشین هست مثلاً اونجا که سوفی با شنیدن زیارت عاشورا تمایل پیدا میکنه راجع به امام حسین پرس و جو کنه
ویا ابعاداحساسی رمان اونجا که لحظه های عاشقانه امیروبشری رو به تصویر میکشه
امشب منم با بشری یا جده سادات گفتم
خیلی زیبا روان .احساسی نوشتین اجرتون با خانم حضرت زهرا
اینم آدرس رواق باصفامون
https://eitaa.com/joinchat/2480472136C484dfe0c30
میتونی احساس یا نظرت رو راجع به برگ جدید با بقیه خوانندهها در میون بذاری☺️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽تفاوت جنگ نرم و سخت بهروایت رهبر معظم انقلاب
🔺جنگ نرم یک عرصهی بسیار وسیعی است که روزبهروز با گسترش فضای مجازی، گسترده و خطرناکتر میشود...
🔺در جنگ سخت، جسمها به خاکوخون کشیده میشوند اما روحها پرواز میکنند بسوی بهشت...
🔺در جنگ نرم، جسمها سالم میمانند و پروار میشوند اما روحها میروند به قعر جهنم...
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
┄┅═🔹☫جهاد تبیین☫🔹═┅┄
کتاب زیبای تنها گریه کن زندگی اشرف سادات منتظری مادر شهید معماریان نویسنده این کتاب خانم اکرم اسلامی است این کتاب ٢٨٨ صفحه است و مجاهدت های فراوان خانم منتظری در زمان انقلاب و فعالیت های زیاد، دوران جنگ و حتی کارهایی که در این زمان انجام می دادند را گفته است حضرت امام درباره این کتاب نوشته اند:
((بسم الله الرحمن الرحیم
باشوق و عطش این کتاب شگفتی ساز را خواندم و چشم و دل را شست و شو دادم همه چیز در این کتاب عالی است روایت عالی راوی عالی نگارش عالی سلیقه ی تدوین و گرداوری عالی و شهید و نگاه مرحمت سالار شهیدان به او و مادرش در نهایت علو و رفعت.....
هیچ سرمایه معنوی برای کشور و ملت و انقلاب برتر از اینها نیست سرمایه ی با ارزش دیگر قدرت نگارش لطیف وگویائی است که این ماجرای عاشقانه ی مادرانه به ان نیاز داشت ١٠اسفند ١٣٩٩
-از نویسنده جدا باید تشکر کرد))🌹🍃🌹🍃🌹🍃
...........................
#معرفی_کتاب
#لبیک_یا_خامنه_ای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از امام زمان بگوییم...🤍💚
استاد عالی
#کلیپ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عالم تمام غـرق تـمـنای فاطمه سـت
اصلا دلیل خلق، تماشای فاطمه ست
باشد به زیر سایه ی مهرش تمام خلق...
هـرذره ای کـه زیر قدمـهـای فاطمه ست...
#پیشاپیش #روز_مادر🌹
#میلاد_حضرت_زهرا (س)💞
#مبارک_باد💖
دلگرم کننده ترین آیه ای که خوندم اینجا بود که گفت:
"وَإِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلَا رَادَّ لِفَضْلِهِ"
یعنی اگر خدا برای تو خیری بخواهد هیچکس نمیتواند مانع لطفتش شود✨
💠💠💠✨
💠💠✨
💠✨
⚜بِسمِاللهِالرَّحمَنِالرَّحیم⚜
#رمان_بشری
#به_قلم_میممهاجر
#برگ345
کپیحرام🚫
طبق قولی که به سیدرضا داده بود، همهی آنجا پیش آمده بود را برایش گزارش کرد.
نه تمرکز نوشتن داشت و نه دستهای لرزانش روی کیبورد منظم میرفتند که بتواند چیزی تایپ کند.
بهتر دید که ویس بفرست و با نفسی که هنوز جا نیامده بود، قضیه را گفت و ارسال کرد.
ده دقیقهای صبر کرد شاید خبری بشود اما ظاهرا پدر هنوز پیامش را نشنیده بود.
با نگاه هر دو طرف ساختمان را چک کرد وقتی دید کسی نیستم خودش را داخل حمام انداخت.
کبودیهای زیادی روی بدنش ایجاد شده بود. سیاه و سرخ به اندازهی میوهی آلوسیاه!
و چند جا هم ورم کرده بود. دست کشید روی ورمها و از سوزش و درد لبش جمع شد.
تنش را به آب گرم سپرد. حس شیرین تسکین دردهایش نمیگذاشت از آب دل بکند.
کمی شامپو از ظرف پمپی، کف دستش ریخت و به موهایش زد.
عطر شامپو و بخار آب، حالش را بهتر و اعصابش را آرام میکرد.
دمای آب داشت پایین میآمد که تصمیم گرفت دوش گرفتن را تمام کند. شیر آب را بست و حولهاش را پوشید.
احساس امنیت نداشت. بلافاصله تنش را خشک کرد و لباس مناسبی پوشید.
مردی که قبلا این اطراف چرخیده، عکسها را برایش بین شاخهی درخت گذاشته و امشب او را تعقیب کرده بود، ممکن بود هر لحظه برای رسیدن به مقصودش که بشری از آن خبر نداشت سر برسد.
خسته بود و خواب فعلا از چشمانش فرار میکرد.
تمرکزی برای نشستن پای درس نداشت. به حالت هوشیار نشسته بود و کتاب میخواند.
چند بار یک صفحه را از بالا به پایین خواند و چیزی متوجه نشد. به ناچار کتاب را هم بست و کنار گذاشت.
گوشی و چتهای دوستانه گزینه مناسبی برای اینجور وقتها به حساب میآمد.
اول ویس ارسال شده را در صفحهی چت با پدرش چک کرد.
رسیده بود اما هنوز پدر بازش نکرده بود.
سری به گروه دوستانهشان زد. از قضا نازنین و لیلا در حال چت بودند و تند تند لیلا در حال تایپ یا نازنین در حال تایپ بود.
لبش به خنده کش آمد. دلش به آنی به شیراز رفت. خندهاش وقتی عمیقتر شد که نازنین تایپ کرد.
"سلام به خانم دکتری که زیرآبی میره. از شما بعیده خانم دکتر! قباحت داره. خانم دکتر..."
و پشتبندش پیامهای قربان و صدقهی لیلا که
"چه عجب تو آنلاین شدی! دلم برات تنگ شده بیمعرفت!"
و کلکلهای دوستانه شروع شد.
✍🏻 #مٻــممـہاجـر
کپی یا انتشار به هر شکل #حرام است🚫
╭━━⊰⚜⚜⊱━━╮
@In_heaventime
╰━━⊰⚜⚜⊱━━╯
به وقت بهشت 🌱
💠💠💠✨ 💠💠✨ 💠✨ ⚜بِسمِاللهِالرَّحمَنِالرَّحیم⚜ #رمان_بشری #به_قلم_میممهاجر #برگ34
به خاطر این ایام عزیز. برگ کامل فرستادم♥️
نوش روانتون🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
#م_خلیلی
من اینجام👈🏻👈🏻👈🏻👇🏻👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2480472136C484dfe0c30
هدایت شده از به وقت بهشت 🌱
VIP VIP VIP VIP VIP 😍😍😍
تخفیف به مناسبت میلاد حضرت زهرا سلامالله علیها
عیدتون پیشاپیش مبارک
عیدی ما خدمت شما🌹🌹🌹
به جای ۴۰۰۰۰ تومان، ۳۰۰۰۰ تومان به این شماره کارت به نام خلیلی واریز
6273 8110 8062 3918
و عکس فیش واریزی و شمارهی پیگیریو به این آیدی ارسال کن😊
@Heaven_add
تا لینک کانال خصوصیو برات ارسال کنه🌿
کتاب دختر شینا نوشته خانم بهناز ضرابی زاده خاطرات خانم قدم خیر محمدی کنعان همسر شهید ستار ابراهیمی هژیز است ایشان زحمات زیادی کشیدند حضرت امام درباره کتاب نوشته اند:
بسمه تعالی
رحمت خدا بر این بانوی صبور و با ایمان و بران جوان مجاهد و مخلص و فداکاری که این رنج های توانفرسای همسر محبوبش نتوانست او را از ادامه ی جهاد دشوارش باز دارد جا دارد از فرزندان این دو انسان والا نیز قدردانی شود
شهریور91
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹