به وقت شیدایی💕
. 🌹🌹 بسم الله الرحمن الرحیم ✅ کتاب #خداحافظ_سالار خاطرات پروانه چراغ نوروزی همسرِ سرلشکر شهید #حاج
.
🌹🌹 بسم الله الرحمن الرحیم
✅ کتاب #خداحافظ_سالار
خاطرات پروانه چراغ نوروزی همسرِ سرلشکر شهید #حاج_حسین_همدانی
قسمت شصت و یکم
از همان لحظه ورود عرق از سر و رویمان جاری شد. هوای بیروت شرجی و گرم بود و برخلاف تصورمان نصف روز از برق خبری نبود تا لااقل بشود با باد کولر کمی این هوا را تحمل کرد.
بعد از ساعتی زهرا و سارا بی حال افتادند. زهرا گفت : مثل سوسکهای پیف پاف خورده ، زندهایم ولی دست وپای راه رفتن نداریم.
سارا هم کلافه گفت : مامان! زنگ بزن به بابا بگو بیاد ما رو از اینجا ببره.
حق به جانب گفتم : خودتون خواستید بیاید اینجا ، مگه بابا نگفت : برگردید ایران؟
سارا به دفاع از خودش گفت : الآن هم میگیم هوای برگشتن به ایران نداریم. ولی اینجا هم جای موندن نیست ، به بابا بگو که...
نگذاشتم ادامه بدهد و گفتم : مجبوریم که بمونیم. ابوحاتم هم که برگشت دمشق. دیگه کسی نیست تا ما رو برگردونه اونجا ، پس باید تحمّل کنید.
روز اول تا غروب مثل بچه یتیمها نشستیم توی خانه. مقداری پول داشتیم که از بیرون غذا تهیه کنیم.
دخترها گفتند : حداقل بزنیم بیرون. هوای بیرون بهتر از هوای دم کردۀ این حمامه!
چادرهایمان را که سر کردیم ، در زدند. زهرا در را باز کرد ، چند نفر که کت وشلوار رسمی به تن داشتند و یقۀ پیراهنهای سفیدشان مثل دیپلماتها بود ، پشت در ایستاده بودند.
ادامه دارد ...
اللهم عجل لولیک الفرج
التماس دعای شهادت
.
🌹🌹 بسم الله الرحمن الرحیم
✅ کتاب #خداحافظ_سالار
خاطرات پروانه چراغ نوروزی همسرِ سرلشکر شهید #حاج_حسین_همدانی
قسمت شصت و دوم
دخترها گفتند : حداقل بزنیم بیرون. هوای بیرون بهتر از هوای دم کردۀ این حمامه!
چادرهایمان را که سر کردیم ، در زدند. زهرا در را باز کرد ، چند نفر که کت وشلوار رسمی به تن داشتند و یقۀ پیراهنهای سفیدشان مثل دیپلماتها بود ، پشت در ایستاده بودند.
یک نفرشان که از همه لاغرتر و قدبلندتر بود و اگر لباسی را که به تن داشت نادیده میگرفتم بیشتر شبیه بسیجیهای بیریای خودمان بود ، جلوتر آمد. طوری که اول جا خوردم.
گفت : از کارکنان سفارت ایران هستم ، خیلی خوش آمدید و تا دید که شُرشُر ، عرق میریزیم ، سرایدار را صدا کرد و از او خواست با موتور برق کولر را روشن کند.
باد کولر هرچند فقط باد گرم میداد ، به تنمان که خورد ، کمی حال آمدیم.
دیپلمات که انگار از قبل ما را میشناخت ، گفت : خانم همدانی! شما و خونوادۀ محترمتون ، مثل خونوادۀ خود من هستید ، ولی امکانات بیروت ، بیشتر و بهتر از این نیست.
تنها دل خوشی ما تو اینجا همراهی و همدلی مسلمونها و حتی غیر مسلمونها با ایران و ایرانی است.
او ادامه داد : از فردا که میون مردم برید این مهر و محبت و ارادت رو خودتون از نزدیک خواهید دید. اگرچه پای تکفیریها به لبنان هم بازشده ، امّا اینجا مثل سوریه ناامن نیست ...
ادامه دارد ...
اللهم عجل لولیک الفرج
التماس دعای شهادت
.
🌹🌹 بسم الله الرحمن الرحیم
✅ کتاب #خداحافظ_سالار
خاطرات پروانه چراغ نوروزی همسرِ سرلشکر شهید #حاج_حسین_همدانی
قسمت شصت و سوم
کارکنان سفارت که رفتند ، ما هم پشت سرشان از خانه زدیم بیرون. بیروت و مردم آن ، همانی بودند که آقای دیپلمات گفته بود.
همین که میدیدند ایرانی هستیم ، تحویلمان میگرفتند و ابراز محبت میکردند. عربی که بلد نبودیم اما به هر زوری که شده ، با ترکیب حرکات دست و سر و عربی دست وپاشکستهای که بچهها توی مدرسه و دانشگاه یاد گرفته بودند ، خریدهایمان را انجام دادیم.
همه چیز گران بود و یک بستنی ساده ، به پول ما بیست وپنج هزار تومان میشد!
به خانه برگشتیم و اولین شب ماه رمضان را بدون حسین و در هوایی دم کرده گذراندیم.
از فردا ، هم برای فراموش کردن سختی و غصه دوری از حسین و هم برای آشنایی با دیگر ایرانیهای داخل ساختمان ، یا همسایهها میهمان ما میشدند یا ما میهمان آنها.
به همین منوال تا ده روز ، بدون اینکه از ساختمانمان دور شویم ، گذشت. دقیقاً روز دهم بود که ابوحاتم آمد و خبر خوشی را به ما داد.
آن خبر خوش چیزی جز خبر بازگشتنمان به دمشق نبود. دمشق با همۀ غربتش برای ما از بیروت ، آرامش بخشتر بود چرا که هم در کنار حسین بودیم و هم در متن حوادثی که بعدها میبایست روایتش میکردیم ...
ادامه دارد ...
اللهم عجل لولیک الفرج
التماس دعای شهادت
🔴 امام سجاد علیه السلام :
🔵 مردم زمان غيبت او كه معتقد به امامت او هستند و منتظر ظهورش ميباشند از مردم هر زمانى برترند زيرا خداى تبارك و تعالى عقل و فهم و معرفتى به آنها عطا كرده است كه غيبت نزد آنها چون مشاهده است.
📚 کمال الدین ج ۱ ص ۳۲۰
🌕 فرا رسیدن سالروز میلاد با سعادت امام سجاد علیه السلام بر وجود نازنین امام عصر ارواحنا فداه و همه منتظران مبارک باد.
🌼بسم الله الرحمن الرحیم 🌼
امام سجّاد عليه السلام :
مؤمن از دعاى خود يكى از سه نتيجه را مى گيرد :
يا برايش ذخيره مى شود ،
يا در دنيا برآورده مى شود
و يا بلايى كه مى خواست به او برسد از او برگردانده مى شود .
[ . تحف العقول ، ص ٢٨٠ .]
🌸💐🌸💐
┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
@inmania_thim 💕