فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#به_افق_فلسطین
رؤیای این دخترکوچولو تو غزه، اینه که یک مهندس بشه 👷♀️
چرا؟
“برای اینکه هروقت اشغالگران خونههامون رو بمبارون کردن، من برم دوباره بسازمشون.”
#آفرین به این همه اراده💪
┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
@inmania_thim 💕
8.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#بخواندعایفرجرابرایآمدنش
🌱دعا برای ظـــــهورش چه لذتــی دارد
غلام درگه مهـــــدی چه عزتـــی دارد...
🌱بمان همیشه منتظر و بی قرار دیدارش
که انتظـار ظــــهورش چه قیمتی دارد...
#مولایِمن🌸 #بیاآرامِدلها
العجلمولای_غریبم
🍃🌺🍃 قرارهرشب 🍃🌺🍃
إِلَهِی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَیْکَ الْمُشْتَکَى وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَ الرَّخَاءِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِی الْأَمْرِ الَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجا عَاجِلا قَرِیبا کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَانِ وَ انْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَانِ یَا مَوْلانَا یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی السَّاعَهَ السَّاعَهَ السَّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین
۞اللّهُمَّ اغفِر لِیَ الذُّنوبَ الَّتی تَحبِسُ الدُّعا۞
تعجیل در فرج مولایمان صلوات
┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
@inmania_thim 💕
14.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 حاجتی که آرمان از سجاد گرفت
🔷️ این فیلم کوتاه به مناسبت سالگرد شهید آرمان علیوردی است که به ماجرای حاجت گرفتن شهید آرمان علی وردی از شهید سجاد زبرجدی پرداخته است..
#شهید_آرمان_علی_وردی
┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
@inmania_thim 💕
توفیق اجباری
الان وقتشه؟
سلام، میپرسید چطوری؟
خیلی راحت نصیبت میشه🤔
هم ثواب دنیایی و هم ثواب اخروی برات نوشته میشه🤲
یه وقتی شيطان گولت نزنه، حواست باشه
کافیه در طی روز به مدت زمان کوتاه برای امام زمانت تبلیغ کنی
میخوای بدونی چطوری؟
بیا پی وی تا برات بگم👇
@Golenarges140202
به وقت شیدایی💕
❤️زندگی عاشقانه ی مذهبی❤️ #شهید_امین_کریمی #به_روایت_همسر #قسمت_بیست_و_چهارم #خانمم_را_تنها_نمی_گ
❤️زندگی عاشقانه ی مذهبی❤️
#شهید_امین_کریمی
#به_روایت_همسر
#قسمت_بیست_و_پنجم
#باشنیدن_نام_سوریه_ازحال_رفتم
انگار داشتیم کَل کَل میکردیم!
نمیدانم غَرَضَش از این حرفها چه بود. وسط حرفها، انگار که بخواهد از فرصت استفاده کند گفت : راستی زهرا احتمالاً گوشیام آنتن هم نمیدهد!؟
صدایم شکل فریاد گرفته بود.
داد زدم : آنتن هم نمیدهد! تو واقعاً ۱۵ روز میخواهی بروی و تلفن همراهت آنتن هم نمیدهد؟
گفت : آره، اما خودم با تو تماس میگیرم نگران نباش...
دلم شور میزد.
گفتم : امین انگار یک جای کار میلنگد.جان زهرا کجا میخواهی بروی؟
گفت : اگر من الآن حرفی به تو بزنم خب نمیگذاری بروم. همش ناراحتی میکنی.
دلم ریخت...
گفتم : امین، سوریه میروی؟ میدانستم مدتی است مشغول آموزش نظامی است.
گفت : ناراحت نشویها، بله!
کاملاً یادم است که بیهوش شدم.
شاید بیش از نیم ساعت.
امین با آب قند بالای سرم ایستاده بود.
تا به هوش آمدم ،
گفت : بهتر شدی؟
تا کلمه ی سوریه یادم آمد، دوباره حالم بد شد.
گفتم :امین داری میروی؟ واقعاً بدون رضایت من میروی؟
گفت : زهرا نمی توانم به تو دروغ بگویم. بیا تو هم مرا با رضایت از زیر قرآن رد کن...
حس التماس داشتم ،
گفتم : امین تو میدانی من چقدر به تو وابستهام. تو میدانی نفسم به نفس تو بند است...
گفت : آره میدانم.
گفتم : پس چرا برای رفتن اصرار میکنی؟؟
ادامه_دارد...
🔹کپی بدون لینک کانال اشکال شرعی دارد ❌
┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
@inmania_thim 💕