🔻نکتهای قابل عنایت
🌹شهید فخار وصیت کرده بود که قبرش مانند ائمه بقیع، گِلی و بینام و نشان باشد
🌹ولی بنیاد شهید بر اثر توجه نداشتن به وصیت ایشان، بر روی قبر مطهر شهید، سنگ قبر میگذارند
🌹فردای آن روز میبینند که سنگ قبر شکسته شده، دوباره سنگ قبر برای آن شهید قرار میدهند روز بعد با کمال تعجب میبینند که سنگ قبر دوم هم شکسته شده است
🌹شب روز دوم شهید به خواب نزدیکانش میآید و میگوید: مگر من وصیت نکردهام که قبر من خاکی باشد و از آن روز تا الان قبر آن شهید در گلزار شهدای کازرون خاکی است.
🌹#شهیدمحمودفخار
💫✨
@inmania_thim 💕
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🌷 #دختر_شینا – قسمت3⃣1⃣
✅ فصل سوم
.... بُق کردم و گوشهی اتاق نشستم.
مادر صمد رفته بود و همه چیز را برای او تعریف کرده بود. چند روز بعد، صمد آمد. کلاه سرش گذاشته بود تا بیمویاش پیدا نباشد. یک ساک هم دستش بود. تا من را دید، مثل همیشه لبخند زد و ساک را داد دستم و گفت: «قابلی ندارد.»
بدون اینکه حرفی بزنم، ساک را گرفتم و دویدم طرف یکی از اتاقهای زیرزمین. دنبالم آمد و صدایم کرد. ایستادم. دم در اتاق کاغذی از جیبش درآورد و گفت: «قدم! تو را به خدا از من فرار نکن. ببین این برگهی مرخصیام است. به خاطر تو از پایگاه مرخصی گرفتم. آمدهام فقط تو را ببینم.»
به کاغذ نگاه کردم؛ اما چون سواد خواندن و نوشتن نداشتم، چیزی از آن سر در نیاوردم. انگار صمد هم فهمیده بود، گفت: «مرخصیام است. یک روز بود، ببین یک را کردهام دو. تا یک روز بیشتر بمانم و تو را ببینم. خدا کند کسی نفهمد. اگر بفهمند برگهی مرخصیام را دستکاری کردهام، پدرم را درمیآورند.»
میترسیدم در این فاصله کسی بیاید و ببیند ما داریم با هم حرف میزنیم. چیزی نگفتم و رفتم توی اتاق. نمیدانم چرا نیامد تو. از همان جلوی در گفت: «پس لااقل تکلیف مرا مشخص کن. اگر دوستم نداری، بگو یک فکری به حال خودم بکنم.»
باز هم جوابی برای گفتن نداشتم. آن اتاق دری داشت که به اتاقی دیگر باز میشد. رفتم آن یکی اتاق. صمد هم بدون خداحافظی رفت. ساک دستم بود. رفتم و گوشهای نشستم و آن را باز کردم. چندتا بلوز و دامن و روسری برایم خریده بود. از سلیقهاش خوشم آمد. نمیدانم چطور شد که یکدفعه دلم گرفت. لباسها را جمع کردم و ریختم توی ساک و زیپش را بستم و دویدم توی حیاط. صمد نبود، رفته بود.
فردایش نیامد. پس فردا و روزهای بعد هم نیامد. کمکم داشتم نگرانش میشدم. به هیچکس نمیتوانستم راز دلم را بگویم. خجالت میکشیدم از مادرم بپرسم. بپرسم خبری از صمد دارد یا نه. یک روز که سرچشمه رفته بودم، از زنها شنیدم پایگاه آمادهباش است و به هیچ سربازی مرخصی نمیدهند.
🔰ادامه دارد....🔰
💫✨
@inmania_thim 💕
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
#داستان_کوتاه_آموزنده
بسیار_زیبا
#خداوند_همیشه_جبران_میکند
#بخونید_واقعا_زیباست👌
نزدیکی های عید بود، من تازه معلم شده بودم و اولین حقوقم را هم گرفته بودم، صبح بود، رفتم آب انبار تا برای شستن ظروف صبحانه آب بیاورم.
از پله ها بالا می آمدم که صدای خفیف هق هق گریه مردانه ای را شنیدم، از هر پله ای که بالا می آمدم صدا را بلندتر می شنیدم...
پدرم بود، مادر هم او را آرام می کرد،
می گفت: آقا! خدا بزرگ است، خدا نمیگذارد ما پیش بچه ها کوچک شویم! فوقش به بچه ها عیدی نمی دهیم!...
اما پدر گفت:
خانم! نوه های ما، در تهران بزرگ شده اند و از ما انتظار دارند، نباید فکر کنند که ما........
حالا دیگر ماجرا روشن تر از این بود که بخواهم دلیل گریه های پدر را از مادرم بپرسم،
دست کردم توی جیبم، 100 تومان بود
کل پولی که از مدرسه (به عنوان حقوق معلمی) گرفته بودم
روی گیوه های پدرم گذاشتم و خم شدم و گیوه های پر از خاکی را که هر روز در زمین زراعی همراه بابا بود بوسیدم.
آن سال، همه خواهر و برادرام ازتهران آمدند مشهد، با بچه های قد و نیم قدشان....
پدر به هرکدام از بچه ها و نوه ها 10 تومان عیدی داد؛ 10 تومان ماند که آن را هم به عنوان عیدی به مادر داد.
اولین روز بعد از تعطیلات بود، چهاردهم فروردین، که رفتم سر کلاس.
بعد از کلاس، آقای مدیر با کروات نویی که به خودش آویزان کرده بود گفت که کارم دارد و باید بروم به اتاقش؛
رفتم، بسته ای از کشوی میز خاکستری رنگ کهنه گوشه اتاقش درآورد و به من داد.
گفتم: این چیست؟
گفت: "باز کنید؛ می فهمید".
باز کردم، 900 تومان پول نقد بود!
گفتم: این برای چیست؟
گفت: "از مرکز آمده است؛ در این چند ماه که شما اینجا بودی بچه ها رشد خوبی داشتند؛ برای همین من از مرکز خواستم تشویقت کنند."
راستش نمی دانستم که این چه معنی می تواند داشته باشد؟!
فقط در آن موقع ناخودآگاه به آقای مدیر گفتم: این باید 1000 تومان باشد، نه 900 تومان!
مدیر گفت: از کجا می دانی؟
کسی به شما چیزی گفته؟
گفتم: نه، فقط حدس می زنم، همین.
در هر صورت، مدیر گفت که از مرکز استعلام میگیرد و خبرش را به من می دهد.
روز بعد، همین که رفتم اتاق معلمان تا آماده بشوم برای رفتن به کلاس، آقای مدیر خودش را به من رساند و گفت: من دیروز به محض رفتن شما استعلام کردم، درست گفتی!
هزار تومان بوده نه نهصد تومان!
آن کسی که بسته را آورده صد تومان آن را
برداشته بود
که خودم رفتم از او گرفتم؛
اما برای دادنش یک شرط دارم...
گفتم: "چه شرطی؟"
گفت: بگو ببینم، از کجا این را می دانستی؟!
گفتم: هیچ، فقط شنیده بودم که خدا ده برابر کار خیرت را به تو بر می گرداند، گمان کردم شاید درست باشد...💫✨
@inmania_thim 💕
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
#اعمال_قبل_ازخواب🌷🌸🌹
آیا حیف نیست هرشب به این سادگی از چنین خیر پربرکتی محروم بمانیم.
1. ثواب ختم قرآن ببرید
با خواندن ٣ بار سوره توحید
💠🌹💠
2. پیامبران را شفیع خود گردانید
با ۱ بار صلوات فرستادن : اَللّهُمَّ صَلَّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدْ اَللّهُمَّ صَلَّ عَلی جَمیعِ الأنْبِیاءِ وَ الْمُرْسَلین
💠🌹💠
3. مومنین را از خود راضی کنید
با خواندن ۱بار ذکر زیر :
اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ وَالْمُسْلِمینَ وَالْمُسْلِماتِ
💠🌹💠
4. یک حج و یک عمره به جا آورید
با خواندن ۱ بار ذکر زیر:
سُبْحانَ الله، وَالحَمْدُ لله، وَلا اِلهَ اِلاَّ الله وَالله اَکبَرُ
💠🌹💠
5. اقامه هزار ركعت نماز
با خواندن ٣ بار ذکر زیر:
«یَفْعَلُ اللهُ ما یَشاءُ بِقُدْرَتِهِ، وَ یَحْكُمُ ما یُریدُ بِعِزَّتِهِ»
💠🌹💠
6.خواندن آیت الكرسی 👈🏻 رسول خدا (صلي الله عليه و آله) فرمود: هر كس آية الكرسي را در هنگام خواب قرائت كند، خدا او را و خانهاش و خانه همسايگانش را، ايمن خواهد كرد👈🏻 («اللهُ لاَ إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الأَرْضِ مَن ذَاالَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ مَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ كُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ.»)
🟢🟢🟢🟢🟢🟢
سوره فلق
(بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ ﴿١﴾ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ ﴿٢﴾ وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ ﴿٣﴾ وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَدِ ﴿٤﴾ وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ ﴿٥﴾)،
💠🌹💠
سوره ناس
(بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ ﴿١﴾ مَلِکِ النَّاس ِ﴿٢﴾ إلَهِ النَّاسِ ﴿٣﴾ مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ ﴿٤﴾ الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ ﴿٥﴾ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ ﴿٦﴾)
💠🌹💠
سوره كافرون
(بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ ﴿١﴾ لا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ ﴿٢﴾ وَلا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ﴿٣﴾ وَلا أَنَا عَابِدٌ مَا عَبَدْتُمْ ﴿٤﴾ وَلا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ﴿٥﴾ لَکُمْ دِینُکُمْ وَلِیَ دِینِ ﴿٦﴾)
🖤⃟🕯️¦⇢ قبل از خواب وضــــو بگیریم ثواب شب زنده داری..
🖤⃟🕯️¦⇢ تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها هم قبل خواب بسیار سفارش شده:
34 بار الله اڪبر،🙂33 بار الحمدلله،🙃33 بار سبحان الله😇
🖤⃟🕯️¦⇢ آیه آخر سوره مبارڪه ڪهف جهت بیدار شدن براے نماز شب و نماز صبح:
🖇️قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَىٰ إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَٰهُكُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ ۖ فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا
*••آیه ۱۱۰ سوره مبارڪه ڪهف••*
🖤⃟🕯️¦⇢ سوره ى تكاثر ایمنـے از عذاب قبر:
💫بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ💫
أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ⚘حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ⚘كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ⚘ثُمَّ كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ⚘كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ⚘لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ⚘ ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ⚘ثُمَّ لَتُسْأَلُونَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ⚘
🖤⃟🕯️¦⇢ پیامبر اڪرم(ص) مے فرمایند: هر ڪس آیه «شهداللّه» ر در وقت خواب بخواند، خداوند هفتاد هزار فرشته به واسطه آن خلق مے ڪند ڪه تا روز قیامت براے او طلب آمرزش ڪنند. (مجمع البیان؛ ج 2/421)
🔹{آل عمران آیه «۱۸»} :
⚘شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِكَةُ وَأُولُو الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ
الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ⚘
🖤⃟🕯️¦⇢ خواندن سورهقدر ۱۱ بار
هزاران فرشته طلب مغفرت میڪنند براے قارے این سوره⚘
📔جامع احادیث شیعه ج۱۵، ۱۴۹
🌸التماس دعا شبتون شهدایی
🌸التماس دعای فرج🤲🏻🌹
🌸الݪهݥ عجڸ ݪۅڶیڪ أݪفڔج🤲⚘💫✨
@inmania_thim 💕
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙برایت چه بخواهم
✨ز "خـدا" بهتر از اینكه
🌙خودش پنجره باز اتاقت باشد.
✨عشق، محتاج نگاهت باشد
🌙خلق، لبریز دعایت باشد
✨و دلت تا به ابد وصل خدایے باشد
🌙ڪه همین نزدیڪیست
🌙✨شبتون آروم✨🌙
💫✨
@inmania_thim 💕
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
11.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸✨خــــدای مـــهــربـــانـــم
🍃✨در یازدهمین روز اردیبهشت ماه
🌸✨بــه دلــهــایـمـان صـفـای روز
🍃✨به دیدگانمان تـوان دیـدن زیـباییهـا
🌸✨و به دستـانمـان تـوان و قـدرت
🍃✨هـدیه دادن عشـق را عنـایت بفـرمـا
🌸✨و این ماه را پر از خیر و برکت و
🍃✨اتفاقهای قشنگ برای دوستانم مقدر بفرما
🌸✨آمــــیــــن
🌸✨اردیبهشت ماه تون پر از
🍃✨دلـــخــوشــی و شـــادی
سلام سلام 😉🦋
#صبح_به_خیر
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@inmania_thim 💕
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از #شهید_حسین_خرازی
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#صبحتون_شهدایی📿
💫✨
@inmania_thim 💕
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
2_144140477099462219.mp3
3.91M
🔊 #صوتی | تنظیم #استودیویی
📝 دعای فرج
👤 علی #فانی
🌸 میرسد روزی به پایان نوبت هجران او
میشود آخر نمایان طلعت رخشان او
💫✨
@inmania_thim 💕
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣
📣(يكی از ياران پرهيزكار امام (علیه السلام) به نام همام گفت: ای اميرمومنان! پرهيزكاران را برای من آن چنان توصيف كن گويا آنان را با چشم می نگرم. امام (علیه السلام ) در پاسخ او درنگی كرد و فرمود: (ای همام! از خدا بترس و نيكوكار باش كه خداوند با پرهيزكاران و نيكوكاران است) اما همام دست بردار نبود و اصرار ورزيد، تا آنكه امام (علیه السلام ) تصميم گرفت صفات پرهيزكاران را بيان فرمايد. پس خدا را سپاس و ثنا گفت، و بر پيامبرش درود فرستاد، و فرمود)
(قسمت_اول )
1⃣سيمای پرهيزكاران
♦️پس از ستايش پروردگار! همانا خداوند سبحان پديده ها را در حالی آفريد که از اطاعتشان بی نياز، و از نافرمانی آنان در امان بود، زيرا نه معصيت گناهکاران به خدا زيانی می رسانَد و نه اطاعت مؤمنان برای او سودی دارد. روزی بندگان را تقسيم، و هر کدام را در جايگاه خويش قرار داد. امّا پرهيزکاران! در دنيا دارای فضيلت های برترند، سخنانشان راست، پوشش آنان ميانه روی، و راه رفتنشان با تواضع و فروتنی است. چشمان خود را بر آنچه خدا حرام کرده می پوشانند، و گوش های خود را وقف دانش سودمند کرده اند، و در روزگار سختی و گُشايش، حالشان يکسان است. و اگر نبود مرگی که خدا بر آنان مقدّر فرموده، روح آنان حتّی به اندازه بَرهم زدن چشم، در بدن ها قرار نمی گرفت، از شوق ديدار بهشت، و از ترس عذاب جهنّم. خدا در جانشان بزرگ و ديگران کوچک مقدارند. بهشت برای آنان چنان است که گويی آن را ديده و در نعمت های آن به سر می برند، و جهنّم را چنان باور دارند که گويی آن را ديده و در عذابش گرفتارند. دل های پرهيزکاران اندوهگين، و مردم از آزارشان در أمان، تن هايشان لاغر، و درخواست هايشان اندک، و نَفْسشان عفيف و دامنشان پاک است. در روزگار کوتاه دنيا، صبر کرده تا آسايش جاودانه قيامت را به دست آورند، تجارتی پر سود که پروردگارشان فراهم فرموده. دنيا می خواست آنها را بفريبد، امّا عزم دنيا نکردند، می خواست آنها را اسير خود گرداند که با فدا کردن جان، خود را آزاد ساختند.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه193
💫✨
@inmania_thim 💕
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄