eitaa logo
به وقت شیدایی💕
133 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2.6هزار ویدیو
18 فایل
به وقت شیدایی💕 ✨⏱💕 زمانی برای فروگذاردن تمام تعلقات دنیایی ورهایی از آنچه بالِ جان را برای پرواز به فضای عشق الهی بسته. اینجا به اوج آسمانی که شهدا سیر کرده اند،سفرکن🕊.... 💫✨ @inmania_thim 💕 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
مشاهده در ایتا
دانلود
به وقت شیدایی💕
🔹او مى داند كه با ظهور امام زمان، بندگان خوب خدا در دنيا حكومت خواهند كرد و براى ناپاكان در زمين جاي
❤️ داستان ظهور قسمت نهم لشکری که در دل زمین فرو می رود! امشب شب چهاردهم ” محرم ” است و آسمان شهر مکه مهتابی است. چهار شب از ظهور امام زمان میگذرد و در شهر مکه آرامش برقرار است البته همچنان بیرون شهر سپاه سفیانی مستقر شده و شهر را در محاصره دارد سپاه سفیان هراس دارد که وارد شهر شود و با لشکر امام بجنگد. آنها منتظرند تا نیروی کمکی از مدینه برسد تا بتوانند به جنگ امام بروند. امشب سیصد هزار نفر سفیانی از مدینه به سوی مکه حرکت می کنند سفیانی به آنهادستور داده تا شهر مکه را تصرف کنند و کعبه را خراب کنند و امام زمان را به قتل برسانند. این نقشه ی شوم سفیانی ست. به راستی امام زمان که فقط سیصد و سیزده نفر سرباز دارد چگونه می خواهد در مقابل لشکری با بیش از سیصد هزار سرباز مقابله کند ؟ من میدانم که خدا هرگز ولی خود را تنها نمی گذارد سپاه سفیانی از مدینه به سمت مکه حرکت می کند و پس از اینکه از مدینه خارج شد در سرزمین ” بیدا ” مستقر شد. 🔹میدانید بیدا کجاست؟ حدود پانزده کیلومتری در جاده ی مدینه به سوی مکه که پیش بروی به سرزمین ” بیدا ” می رسی. پاسی از شب می گذرد آن مرد کیست که سراسیمه به این سمت می آید ! 🤔 ❌ ادامه دو پست های بعدی.... ┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ @inmania_thim 💕
نگاهش کن ظاهرش نشان می دهد که اهل مکه نیست او از راهی دور آمده است آن مرد سراغ امام را می گیرد گویا کار مهمی با آن حضرت دارد یاران امام آن مرد را به خدمت امام می آورند آن مرد می گوید؛ ای سرورم من ماموریت دارم تا به شما مژده ی بزرگی بدهم یکی از فرشتگان الهی به من فرمان داده تا پیش شما بیایم. امام که به همه چیز آگاه بود میگوید؛ حکایت خود و برادرت را تعریف کن. آن مرد رو به امام می کند و چنین می گوید: ( من آمده ام تا بشارت دهم که سپاه سفیانی نابود شد من و برادرم از سربازان سفیانی بودیم و به دستور سفیانی برای تصرف مکه حرکت کردیم ناگهان فریاد بلندی در آن بیابان پیچید ( ای صحرای ” بیدا ” این قوم ستمگر را در خود فرو ببر) آن مرد سخن خود را چنین ادامه داد ( پس من با چشمان خود دیدم که زمین شکافته شد و تمام سپاه را در خود فرو برد فقط من و برادرم باقی مانده بودیم ناگهان فرشته ایی را دیدم که برادرم را صدا زد و گفت اکنون به سوی سفیانی برو و به او خبر بده که سپاهش در دل زمین فرو رفت 🔹 بعد از آن رو به من کرد و گفت به مکه برو و امام زمان را به نابودی دشمنانش بشارت بده و توبه کن. ادامه در پست های بعدی.... ┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ @inmania_thim 💕
حالا دیگر خیلی چیزها برایم روشن شده است. وقتی مهربانی امام را می بیند توبه می کند و توبه اش مورد قبول می شود. 🔹آیا می دانی آن فرشته ایی که با این مرد سخن گفته بود که بود؟ آن فریادی که در صحرای ” بیدا ” بلند شده بود چه بود؟ او جبرییل بود که به امر خدا به یاری لشکر حق آمده بود تا سپاه طاغوت را نابود کند. سپاه سفیانی که می خواست کعبه را خراب کرده و با امام بجنگد به عذاب خدا گرفتار شد او در دل زمین فرو رفته است. نابودی سپاه سفیانی خبر نابودی سپاه سفیانی به زودی در همه جا پخش می شود گروهی از آنها که از ماهها قبل مکه را محاصره کرده بودند با شنیدن این خبر فرار می کنند سفیانی که در شهر کوفه است با شنیدن خبر ترس تمام وجودش را فرا می گیرد و فکر حمله به مکه را از سر خود بیرون می کند. ❌ پایان قسمت نهم التماس دعا ┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ @inmania_thim 💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
38.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. پیشنهاد دانلود 🖤به یاد شهدای شاه چراغ 😔 یک سال از تنهایی آرتین گذشت 😔 🎼نماهنگ قول مادرانه .... 🌸 شادی روح شهدای شاه چراغ صلوات 🌸 ┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ @inmania_thim 💕
# امام صادق (ع) : اگر کسی سوره مؤمنون را تلاوت کند خداوند آخر کار اورا به سعادت و خوشبختی ختم می‌کند و اگر همواره در روزهای جمعه بر قرائتش مداومت داشته باشد جایگاه او در منزل فردوس خواهد بود 📚ثواب الاعمال، ص ۱۰۸ ------------------------------------------------- محمد باقر(ع) : هر کس در روز جمعه ۱۰۰مرتبه سوره توحید بخواند به لطف خداوند آمرزیده میشود --------------------------------------------------- طبق روایات رسیده از معصومین علیهم السلام:خواندن سوره قدر ۱۰۰ مرتبه در عصر جمعه باعث گشایش کارها، افزایش رزق و روزی و استجابت دعا میشود، ان شاءالله . ┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ @inmania_thim 💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به وقت شیدایی💕
دعا زیارت آل یس میخوانیم به نیت ظهور و سلامتی و خشنودی آقا امام زمان(عج) و حاجتروا شدن جمیع دوستان
سلام، وقت بخیر دوستان توصیه شده در روز جمعه، دعای آل یس و صلوات ضراب اصفهانی و دعای سمات خوانده شود، لطف کنید انگشت مبارک را روی تصویر کبوتر بزنید دعاها را مشاهده میکنید🌺 التماس دعا 🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️خـدای خــوبــم خطا از مـن است... می‌دانــم از من که سالهاست گفته‌ام "ایاک نعبد" اما به دیگران هم دل سپرده‌ام از مـن که سالهاست گفته‌ام "ایاک نستعین" اما به دیگران هم تکیه کرده‌ام اما تو رهایــم نکردی بیش از همیـشه دلتنـگم به انــدازه تمام روزهای نبــودنم... 💚إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ 💚[ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ ! ] ﺗﻨﻬﺎ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﻰ ﭘﺮﺳﺘﻴﻢ ﻭﺗﻨﻬﺎ ﺍﺯ ﺗﻮ ﻛﻤﻚ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻫﻴﻢ .(٥) سوره حمد🌿 ┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ @inmania_thim 💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نزدیک اذان و وقت استجابت دعا صلوات بفرستیم و دعا کنیم برای ظهور حجت و نابودی دشمنان اسلام الهی آمین
Mohammad Ali Qasemi - Donyiy Delger.mp3
6.98M
🎵🎵 غروب جمعه و "دنیای دلگیر" 🔹با امام زمانت صحبت کن بهش بگو بخدا امروز بیادت بودم ، و هرروز بیادتم آقا جان، غروب جمعه هست و دلم گرفته😔 ┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ @inmania_thim 💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
29.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این طوفان یه گردبادی راه بندازه دیدنی! صبر کن؛ همچین آروم آروم که نزدیک‌تر بشه یه جوری این رژیم صهیونیستی رو ریشه‌کن کنه دیدنی!💪 🔹پیشنهاد میکنم ببینید و بادقت گوش بدید، بسیار عالی👌 🔺به امید نابودی اسرائیل و هم پیمانانش 💪 الاقصی ┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ @inmania_thim 💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رؤیای این دخترکوچولو تو غزه، اینه که یک مهندس بشه 👷‍♀️ چرا؟ “برای اینکه هروقت اشغالگران خونه‌هامون رو بمبارون کردن، من برم دوباره بسازمشون.” به این همه اراده💪 ┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ @inmania_thim 💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱دعا برای ظـــــهورش چه لذتــی دارد غلام درگه مهـــــدی چه عزتـــی دارد... 🌱بمان همیشه منتظر و بی قرار دیدارش که انتظـار ظــــهورش چه قیمتی دارد..‌. 🌸 العجل‌مولای_غریبم 🍃🌺🍃 قرارهرشب 🍃🌺🍃 إِلَهِی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَیْکَ الْمُشْتَکَى وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَ الرَّخَاءِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِی الْأَمْرِ الَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجا عَاجِلا قَرِیبا کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَانِ وَ انْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَانِ یَا مَوْلانَا یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی السَّاعَهَ السَّاعَهَ السَّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین ۞اللّهُمَّ اغفِر لِیَ الذُّنوبَ الَّتی تَحبِسُ الدُّعا۞ تعجیل در فرج مولایمان صلوات ┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ @inmania_thim 💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
14.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 حاجتی که آرمان از سجاد گرفت 🔷️ این فیلم کوتاه به مناسبت سالگرد شهید آرمان‌ علی‌وردی است که به ماجرای حاجت گرفتن شهید آرمان علی وردی از شهید سجاد زبرجدی پرداخته است.. ┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ @inmania_thim 💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
توفیق اجباری الان وقتشه؟ سلام، می‌پرسید چطوری؟ خیلی راحت نصیبت میشه🤔 هم ثواب دنیایی و هم ثواب اخروی برات نوشته میشه🤲 یه وقتی شيطان گولت نزنه، حواست باشه کافیه در طی روز به مدت زمان کوتاه برای امام زمانت تبلیغ کنی میخوای بدونی چطوری؟ بیا پی وی تا برات بگم👇 @Golenarges140202
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به وقت شیدایی💕
❤️زندگی عاشقانه ی مذهبی❤️ #شهید_امین_کریمی #به_روایت_همسر #قسمت_بیست_و_چهارم #خانمم_را_تنها_نمی_گ
❤️زندگی عاشقانه ی مذهبی❤️ انگار داشتیم کَل کَل می‌‌کردیم!  نمی‌دانم غَرَضَش از این حرف‌ها چه بود. وسط حرف‌ها، انگار که بخواهد از فرصت استفاده کند گفت : راستی زهرا احتمالاً گوشی‌ام آنتن هم نمی‌دهد!؟ صدایم شکل فریاد گرفته بود. داد زدم : آنتن هم نمی‌دهد! تو واقعاً‌ ۱۵ روز می‌خواهی بروی و تلفن همراهت آنتن هم نمی‌دهد؟ گفت : آره، اما خودم با تو تماس می‌گیرم نگران نباش... دلم شور می‌زد. گفتم : امین انگار یک جای کار می‌لنگد.جان زهرا کجا می‌خواهی بروی؟ گفت : اگر من الآن حرفی به تو بزنم خب نمی‌گذاری بروم. همش ناراحتی می‌کنی.  دلم ریخت... گفتم : امین، سوریه‌ می‌روی؟ می‌دانستم مدتی است مشغول آموزش نظامی است. گفت : ناراحت نشوی‌ها، بله! کاملاً یادم است که بی‌هوش شدم. شاید بیش از نیم ساعت. امین با آب قند بالای سرم ایستاده بود. تا به هوش آمدم ، گفت : بهتر شدی؟  تا کلمه ی سوریه یادم آمد، دوباره حالم بد شد. گفتم :امین داری می‌روی؟ واقعاً‌ بدون رضایت من می‌روی؟ گفت : زهرا نمی توانم به تو دروغ بگویم. بیا تو هم مرا با رضایت از زیر قرآن رد کن...  حس التماس داشتم ، گفتم : امین تو می‌دانی من چقدر به تو وابسته‌ام. تو می‌دانی نفسم به نفس تو بند است... گفت : آره می‌دانم. گفتم : پس چرا برای رفتن اصرار می‌کنی؟؟ ادامه_دارد...  🔹کپی بدون لینک کانال اشکال شرعی دارد ❌ ┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ @inmania_thim 💕
❤️زندگی عاشقانه ی مذهبی❤️ ؟ صدایش آرام‌تر شده بود، انگار که بخواهد مرا آرام کند. گفت :زهرا جان من به سه دلیل می‌روم. دلیل اولم خود خانم حضرت زینب  سلام الله است. دوست ندارم یک‌بار دیگر آن جا محاصره شود. ما چطور ادعا کنیم مسلمان و شیعه‌ایم؟ دوم این که ، به خاطر شیعیان آن جا، مگر ما ادعای شیعه‌ بودن نداریم؟ شیعه که حد و مرز نمی‌شناسد. سوم هم این که اگر ما نرویم، آن ها به این جا می‌آیند. زهرا؛ اگر ما نرویم و آن ها به این جا بیایند چه کسی از مملکت ما دفاع می‌کند؟ تلاش‌های امین برای راضی کردن من بود و من آن قدر احساساتی بودم که اصلاً هیچ کدام از دلایل مرا راضی نمی‌کرد. گفتم : امین هر وقت همه رفتند تو هم برو، الآن دلم نمی‌خواهد بروی. گفت : زهرا من آن جا مسئولم. می‌روم و برمی‌گردم اصلاً خط مقدم نمی‌روم.کار من خادمی حرم است نه مدافع حرم. نگران نباش.  انگار که مجبور باشم ،گفتم : باشه ولی تو را به خدا برای خرید سوغات هم از حرم بیرون نرو! آن قدر حالم بد بود که امین طور دیگری نمی‌توانست مرا راضی کند. نمی‌دانم چگونه به او رضایت دادم. رضایت که نمی‌شود گفت، گریه می‌کردم و حرف می‌زدم، دائم مرا می‌بوسید و می‌گفت : اجازه می‌دهی بروم؟ فقط گریه می‌کردم..... حالا دیگر بوسه‌هایش هم آرامم نمی‌کرد. چرا باید راضی می‌شدم؟ امین، تنهایی، سوریه... به بقیه ی این کلمات نمی‌خواستم فکر کنم...  تا همین ‌جا هم زیادی بود... 🔹کپی بدون لینک کانال اشکال شرعی دارد ❌ ┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ @inmania_thim 💕
❤️زندگی عاشقانه ی مذهبی❤️ دو شب قبل از این که امین حرفی از سفر به سوریه بزند، خوابی دیده بودم که نگرانی من را نسبت به مأموریت دو چندان کرده بود. خواب دیدم یک صدایی که چهره‌ای از آن به خاطر ندارم، نامه‌ای برایم آورد که در آن دقیقاً نوشته شده بود : جناب آقای امین کریمی فرزند الیاس کریمی به عنوان محافظ درهای حرم حضرت زینب سلام الله علیها منصوب شده است و پایین آن امضا شده بود. گریه امانم نمی داد، گفت : زهرا این طور بروم خیلی فکرم مشغول است. نه می‌توانم تو را در این وضعیت بگذارم و بروم و نه می‌توانم سفر را کنسل کنم تو بگو چه کنم؟ گفتم به من قول بده که این اولین و آخرین سفرت به سوریه باشد. قول داد آخرین‌بار باشد. گفتم : قول بده که خطری آن جا تهدیدت نکند. خندید و گفت : این که دیگر دست من نیست! گفتم : قول بده سوغاتی هم نخری. تو اصلاً بیرون نرو و در همان حرم بمان. گفت : باشه زهرا جان. اجازه می‌دهی بروم؟‌ پاشو قرآن را بیاور... اشک‌هایم امانم نمی‌داد... 🔹کپی بدون لینک کانال اشکال شرعی دارد ❌ ┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ @inmania_thim 💕
❤️زندگی عاشقانه ی مذهبی❤️ واقعاً از صمیم قلبم راضی نشده بودم ، فقط به احترام امین و برای این که به عشقش برسد و آرام شود ساکت شدم. اما به هیچ عنوان راضی نشدم که شوهرم به آن جا برود و خطری او را تهدید کند. گفت : برویم خانه ی حاجی؟ پدرم را می‌گفت. قبول نکردم. گفت : برویم خانه ی پدر من؟ نمی خواستم هیچ جا بروم. گفت : نمی‌توانم تو را این طور بگذارم و بروم. تمام فکر و ذهنم پیش تو می‌ماند. پس بگذار بگویم آن ها به این جا بیایند. گفتم : نه، حرفش را نزن! می‌خوام تنها باشم. می‌خواهم گریه کنم. گفت : پس به هیچ‌وجه نمی‌گذارم تنها بمانی. با وجود تمام تلاش‌هایم، امین اما به اهدافش اعتقاد و ایمان داشت.  امین وابستگی زیادی به زن و زندگی‌اش داشت اما وابستگی‌اش به چیزهای دیگری خیلی بیشتر بود. 🔹کپی بدون لینک کانال اشکال شرعی دارد ❌ ┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ @inmania_thim 💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا