هدایت شده از Willy
یه تقدیمی متفاوت از @Willy_f~
این پست رو توی چنلتون فوروارد کنید و لینک چنلتون رو اینجا یا اینجا برام ارسال کنید و من هم با توجه به وایب چنلتون براتون یه داستان مینویسم.
ظرفیت: 6 نفر اول.
زمان ارسال داستان ها: پنجشنبه هفتهی بعدی. (بخدا اگه بگید چرا یه هفته طولش میدی چونکه من یک عدد آدم وسواسیام و خودمو میکشم تا همه چیز خوب باشه. اگه ته داستان هاتون باز بود هم به من مربوط نیست🎀✨)
با تشکر از همکاری شما.
اگه چیزی هم برای ژانر در نظر دارید بهم بگید.
تا همین فردا صبح ساعت 10 وقت دارید بهم بگید🎀✨
𝑳𝒆𝒕𝒕𝒆𝒓𝒔 𝒇𝒓𝒐𝒎"𝐈𝐑𝐀𝐍"•••
محتوا ندارم دیگه... شبتون بدون کابوس(و بی خوابی) بندگان خوب خداا🍊✨
امیدوارم از پرتقال فحش/معنیبد نساخته باشن*
هدایت شده از پَناهِماه:)🌱📚
من با تو سرچشمهای از زندگی را بازیافتهام که گمش کرده بودم. شاید آدمی برای اینکه خودش باشد به بودن کسی نیاز دارد.
_ آلبرکامو
هدایت شده از مرسی از همراهی تون اینجا پاک شد
از هنگام تولدم تا کنون تنها زنی بودم که به خاطر اجبار پدرم وارد سیاست شدم
سیاست های کثیف جامعه مرا میمیرنجاند
ترس از غرق شدن در جامعه ی کثیفی که دیگر خوب و بد در آن معنا نداشت از درون مرا میخورد
در این فکر بودم که دادستان و اعضای شورا وارد جلسه شدند
حق آزادی بیان نداشتم
میترسیدم ....نگران بودم که مبادا حرفی بزنم که مرا به کشتن بدهد
جلسه در مورد من بود !اما چرا من !چه اشتباهی کرده بودم
دادستان فریاد میزد و میگفت: او دیوانه است چرا باید از خاندان بزرگ او فرد ضعیفی همچون این دختر جایگزین افرادی قوی مثل ما بشود؟
همه چیز برعکس چیزی بود که پدرم میگفت
او گفته بود من قدرتمند هستم اما هر چه بیشتر فکر میکنم او هم قوی بود اما به خاطر رفتار اصلاح طلبانه اش به دار آویخته شد
آیا من هم به سرنوشت او دچار میشوم؟
نه... نه این سرنوشت من نیست
نمیتوانم درست نفس بکشم گویی که موجودی گلویم را فشار میدهد تا بمیرم
در این هنگام رای صادر شد
شعله امید من خاموش شد و موجودی که سعی در نابودی من داشت موفق شد مرا از پا در بیاورد
دیگر دنیا تاریک شده بود
و آخرین چیزی که دیدم مردم هراسان بودند که برای تماشا آمده بودند
و این است پایان زندگی من .....
𝑳𝒆𝒕𝒕𝒆𝒓𝒔 𝒇𝒓𝒐𝒎"𝐈𝐑𝐀𝐍"•••
از هنگام تولدم تا کنون تنها زنی بودم که به خاطر اجبار پدرم وارد سیاست شدم سیاست های کثیف جامعه مرا
البته به نظرم از علائم نگارشی استفاده کن که هر کی داره میخونه یهو بگه واو چه ادم تحصیل کرده ای اینو نوشته... این نکته یک، نکته دوم اینکه بعضی جاها میشه کلمات بهتری رو جایگزین کرد که ریتم متن نیوفته و... فعلا همینا امیدوارم موفق باشیی🤝🍊✨
هدایت شده از .
صاحب موکب به مامانم میگه چی میخورید؟
مامان میگن چایی.
میگه چای؟ اما جَوّ هار! (هوا خیلی گرمه!)
مامانم میگه ببین ایرانی تو جو هار چایی
تو جو بارد(هوای سرد) چایی
تو پاییز چایی بهار چایی صبحونه چایی نهار چایی ایرانی چایی تو رگاش جاریه
خانومه میگه ایران کلا چای😂
𝑳𝒆𝒕𝒕𝒆𝒓𝒔 𝒇𝒓𝒐𝒎"𝐈𝐑𝐀𝐍"•••
صاحب موکب به مامانم میگه چی میخورید؟ مامان میگن چایی. میگه چای؟ اما جَوّ هار! (هوا خیلی گرمه!) ماما
آی... حق ترین چیزی که این دوماه اخیر خوندم😂😭🤝🤝