eitaa logo
💕 ابر حریف بی رقیب 💕
3.1هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
5.6هزار ویدیو
111 فایل
امام خامنه‌ای:هر قدمی که در راه استواری این انقلاب اسلامی برمیدارید، یک قدم به ظهورحضرت مهدی(عج) نزدیک‌تر میشوید ارتباط @Khademeye_Zinab #کپی به نیت تعجیل فرج و سلامتی آقا مجاز به نیابت از #امام_زمان وقف #حضرت_زهرا
مشاهده در ایتا
دانلود
💕 ابر حریف بی رقیب 💕
#آیت_الله_صدوقی 👇 ماشاءالله ماشاءالله این آقای سید علی آقا خیلی مشت شان پُر است . 🗓بمناسبت سالگرد
💥 در سال 56 به اتفاق و تعدادی از آقایان دیگر، تصمیم گرفتیم برویم به افرادی که در تبعید هستند، سری بزنیم. چون به ایرانشهر تبعید شده بودند، خدمت ایشان رسیدیم. 💥 به امامت آقای صدوقی نماز مغرب و عشا را خواندیم. من شنیده بودم که در سمت ، کفش های خوبی تولید می شود، لذا تصمیم گرفتم به بازار بروم و یک جفت کفش بخرم. کارم یک الی دو ساعت طول کشید. 💥 به خانه آقای تلفن زدم که دیگر آقای صدوقی و آقای خامنه ای برای صرف غذا منتظر من نباشند و شام را میل کنند. وقتی برگشتم دیدم این دو بزرگوار هنوز مشغول بحث هستند. من وارد که شدم، 💥 آقای صدوقی به من گفت:«ماشاالله، ماشاالله این آقای خیلی مُشت شان پر است.» 💥 صبح روز بعد رفتیم چابهار برای زیارت آقای مکارم؛ در این فاصله، از دهان آقای صدوقی نیفتاد؛ از بس مجذوب ایشان شده بود. 💥بعد از زیارت آقای مکارم، گفتم کنار دریا برویم تا مدتی استراحت کنیم. ایشان گفت من می خواهم برگردم پیش آقای و بعد حدود دو ساعتی با هم بحث کردند. 👌 از لحاظ آقای خامنه ای، مورد تائید صد در صد آقای صدوقی بود. در زمان انقلاب، بین حزب جمهوری اسلامی و امام جمعه بندر عباس اختلافی در گرفت. 💥 آقای صدوقی به من گفتند تا درباره اختلاف آنها، گزارشی بیاورم. بعد از تهیه و دادن گزارش آن به آقای صدوقی، ایشان پرسیدند: کی به تهران می روی؟ گفتم فردا. ایشان پاکتی را به من دادند. پشت پاکت نوشته بود: «تقدیم به محضر مبارک 💥 پسر آقای صدوقی اعتراض کردند که آیا ایشان به رسیده اند❓ 💥 آقای صدوقی از بالای عینک به پسرش نگاه کرد و گفت: بله که . 📌 نقل خاطره‌ای از حجت الاسلام و المسلمین راشد یزدی 🗓بمناسبت سالروز شهادت آیت الله صدوقی چهارمین شهید محراب 🌺🍃ابر حریفی شو 👇 🆔 @Iranian_Central_Cloud ⛔️کپی برداری از مطالب کانال ممنوع ⛔️
🔮 سیل و اولین برخورد با رهبرمعظم انقلاب از زبان یکی از مردم خونگرم استان سیستان و بلوچستان : *⃣◀️ چند سال قبل از انقلاب سیل بزرگی در ایرانشهر آمده بود به گونه ای که بیش از 90درصد شهر ویران شد، من در آن زمان سال اول دبستان بودم، درست به خاطر دارم که نیمه های شب بود که خبر رسید سیل همه شهر را ویران کرده است. ↙️ پس از پخش شدن خبر سیل، مادرم  من و خواهران و برادرانم را به مکان بلندی رساند، خاطرنشان کرد: وقتی پس از فروکش کردن آب به خانه هایمان بازگشتیم از خونه و لوازمش چیزی باقی نمانده بود به گونه ای که چند روزی را به سختی و با گرسنگی و تشنگی سپری کردیم. ↩️ دو روز از حادثه سیل ایرانشهر می‌گذشت که یک شخصی آمد منزل ما رو به مادرم کرد و پرسید چه چیزهای نیاز دارید؟ 👈 همین طور که صحبت می کردند چند نفری که همراه آن بودند غذا و آب و پتو و دیگر لوازم مورد نیاز را می آوردند و در گوشه ای از حیاط خانه ما می گذاشتند، 👌 محبت در نگاه و صدای آن شخص موج می‌زد به گونه ای که با صدایی دلنشین ایشان همه ترس و نگرانی چند روز گذشته فراموشان شد. ⤴️ در آن زمان تصور می کردیم این کمکها از طرف است، گفت: مادرم با صدای بلند می گفت خدا خیر بدهد را که به فکر ما مردم فقیر بوده و ما را فراموش  نکرده است، 💟 آن مرد خوش سیما با مهربانی به مادرم گفت که "مادر این کمک ها از طرف شاه نیست چون نه تنها به فکر مردم نیست 👈 بلکه اون حالا در حال ، و این کمک های از طرف و است.👉 📚 منبع: کتاب «شرح اسم» با تلخیص 📌لطفاًجهت رشد کانال را با منتقل نمایید. 🌺🍃ابر حریفی شو👇 🆔 @Iranian_Central_Cloud
💕 ابر حریف بی رقیب 💕
#اختصاصی 🔮 سیل #ایرانشهر و اولین برخورد با رهبرمعظم انقلاب #امام_خامنه_ای از زبان یکی از مردم خونگ
🔮 حضرت آقا و ماجرای سیل که در آخرین سال حیات اتفاق افتاد. ✳️ در ماجرای سیل ایرانشهر آقا بلافاصله یک تشکیل داد. با علما در هر استان و شهرستان تماس گرفت و ضرورت ارسال کمک فوری را گوشزد کرد. همه ی  بسته بودند. یک مغازه را خرید و بین مردم پخش کرد. ✳️از همه ی اینها مهمتر نوع آقا با مردم بود. رعایت مردم به قدری برایش ارزش داشت، با اینکه دستش خالی بود و هنوز کمک‌های آن‌چنانی از راه نرسیده بود، ببینید چه به گروه جهادی نموده است: 🌺«به برادرانم گفتم: 🔺به هر کس نزد شما آمد، غذا بدهید. 🔺و اگر گفته شد "این کم است" به او بیشتر بدهید. 🔺 و اگر بار دوم نزد شما آمد، به او بدهید و نگویید «قبلا گرفته‌ای»!» 🔺«توزیع را برحسب آنچه از سرشماری ‌جمع آوری کردیم، قرار دادیم. 🔺 از راه ارزاق عمل کردیم، که هر خانواده، جیره‌اش را بر اساس کوپن تحویل بگیرد… ✳️ آنجا کسی بود که کوپن توزیع درست کرد و امضای من را بر آن تقلید کرد! امضای من با اینکه ظاهراً ساده بود اما داشت که من آن را می‌شناختم. با اینکه متوجه جعل امضا بودم، آن را برایشان آشکار نکردم!» می‌فرماید با اینکه متوجه بودم، آن را برایشان آشکار نکردم. 🎯چه بسیار کوچک که در نظر نهی کننده کشفی بزرگ محسوب می‌شود و آبروی مسلمانی را می‌برد. 🎯چه بسیار  به دست مسؤولی می‌افتد، اما چون خود بویی از کریمی نبرده و انسان‌ها برایش عزیز نیستند، امساک می‌کند. هم ثروت را به باد فنا می‌دهد و هم را. 🎯 «خودم کارها را بادقت بین برادرها تقسیم کردم… 🎯شمارش تعداد افراد هر را انجام دادیم. عددهایی که به ما داده می‌شد، احتمالاً غیر دقیق بود، اما ما آنها را حمل به صحت می‌کردیم و بررسی نمی‌کردیم. ✅ به این ترتیب در اعماق این مردم، وارد شدیم و در مردم عمیقاً نفوذ کردیم!» 👌 این همان طعم شیرین است. مردم به پای چنین حکومتی جان و جوانشان را دادند، را دادند. ❓ آیا کسی حاضر است به پای یک ناخن بدهد؟ ✍ خاطره نویسنده دفاع مقدس 🌺🍃ابر حریفی شو 👇 🆔 @Iranian_Central_Cloud
💕 ابر حریف بی رقیب 💕
#آیت_الله_صدوقی 👇 ماشاءالله ماشاءالله این آقای #سید_علی_آقا خیلی مشت شان پُر است . 🗓بمناسبت سالگرد
💥 در سال 56 به اتفاق و تعدادی از آقایان دیگر، تصمیم گرفتیم برویم به افرادی که در تبعید هستند، سری بزنیم. چون به ایرانشهر تبعید شده بودند، خدمت ایشان رسیدیم. 💥 به امامت آقای صدوقی نماز مغرب و عشا را خواندیم. من شنیده بودم که در سمت ، کفش های خوبی تولید می شود، لذا تصمیم گرفتم به بازار بروم و یک جفت کفش بخرم. کارم یک الی دو ساعت طول کشید. 💥 به خانه آقای تلفن زدم که دیگر آقای صدوقی و آقای خامنه ای برای صرف غذا منتظر من نباشند و شام را میل کنند. وقتی برگشتم دیدم این دو بزرگوار هنوز مشغول بحث هستند... 💥 آقای صدوقی به من گفت:«ماشاالله، ماشاالله این آقای خیلی مُشت شان پر است.» 💥 صبح روز بعد رفتیم چابهار برای زیارت آقای مکارم؛ در این فاصله، از دهان آقای صدوقی نیفتاد؛ از بس مجذوب ایشان شده بود. 💥بعد از زیارت آقای مکارم، گفتم کنار دریا برویم تا مدتی استراحت کنیم. ایشان گفت من می خواهم برگردم پیش آقای و بعد حدود دو ساعتی با هم بحث کردند. 👌 از لحاظ آقای خامنه ای، مورد تائید صد در صد آقای صدوقی بود. در زمان انقلاب، بین حزب جمهوری اسلامی و امام جمعه بندر عباس اختلافی در گرفت. 💥 آقای صدوقی به من گفتند تا درباره اختلاف آنها، گزارشی بیاورم. بعد از تهیه و دادن گزارش آن به آقای صدوقی، ایشان پرسیدند: کی به تهران می روی؟ گفتم فردا. ایشان پاکتی را به من دادند. پشت پاکت نوشته بود: «تقدیم به محضر مبارک 💥 پسر آقای صدوقی اعتراض کردند که آیا ایشان به رسیده اند❓ 💥 آقای صدوقی از بالای عینک به پسرش نگاه کرد و گفت: بله که . 📌لطفاً جهت کمک به رشد کانال را با منتقل نمایید. 🌺🍃ابر حریفی شو 👇 🆔 @Iranian_Central_Cloud
2.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥🌹چه خوش گفت #امام_خمینی در جواب جناب #محمدجوادظریف و #حسن_روحانی و #اصلاحطلبان که همش دم از دوستی و مذاکره با #شیطان_بزرگ #آمریکا میزنند. #امام_خامنه_ای #امام_خمینی #آرامش_امت #مغزهای_پوسیده #ایرانشهر #دولت_تدبیر_و_امید 🌺🍃ابر حریفی شو 👇 🆔 @Iranian_Central_Cloud