eitaa logo
•| عشق‌یعنی‌ایستادگی |•
1.5هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
2.6هزار ویدیو
346 فایل
«پریدن یادمون داده همون که ما رو باور داشت..!» ❤️ کانال ناشناسمون: @Ista_nashenas ••• تـبادلات: @Razaqi48 ••• ارتباط با مدیریت: @Razaqi48 ••• شرایط ِ کپی و..: @Sharayeet 🗓 Channel Created: 1397/12/27
مشاهده در ایتا
دانلود
•| بسم رب ایستادگی |•
Bedoone Marz-Hamed Zamani.mp3
12.73M
خادم خادمای قرآنم! این همه افتخار نوکریمه .. اهل هر جاییم باشم قرآن انگاری به زبون مادریمه! پ.ن. در پاسخ به اهانت های بی پایان سوئد و دانمارک به قرآن کریم .. 🆔 @Islamic_resistance
‍ 📲🌹 🔻ناگفته‌هایی از شهادت طلبه بسیجی آرمان علی‌وردی 🔹روز گذشته یکی از دوستان شهید آرمان علی‌وردی ناگفته‌هایی از شهادت وی را بیان کرد؛ ناگفته‌هایی دردناک که نشان از اوج مظلومیت این شهید دارد. در ادامه این روایت آمده است. روایت ماجرا از زبان دوست شهید علی‌وردی: 🔹حالا که داریم به روز عاشورا نزدیک می‌شویم یک سری از ناگفته‌های شهادت آرمان را بهتان میگویم. آرمان را دو مرتبه و دو گروه مختلف زدند. اولین گروهی که آرمان را گیر آوردن تا سرحد مرگ با هرچی که دستشان آمد آرمان را زدند. همان فیلمهایی که از شهادت آرمان منتشر شد یک بخش زیادی مربوط میشود به گروه اول. اما آخرش یک دختر که او هم داشت آرمان را میزد رو به جمعیت میگوید که بس است دیگر کشتینش! بسشه...آنها هم آرمان را رها میکنند. 🔹آرمان از جایش بلند میشود و خونین سمت خیابون اصلی میرود‌. صدای بسیجی‌ها را می‌شنود که داشتند حیدر حیدر میگفتند. میرود سمت صدا، اما وقتی می‌پیچد داخل کوچه می‌بیند که سر کوچه یک گروهی دختر و پسر ایستادند و دارند شعار مینویسند. آنها تا وضعیت آرمان را میبینند میفهمند بسیجی بوده و کتکش زدند. میروند سمت آرمان. آرمان که دیگر رمقی برایش نمانده خیلی راحت می‌افتد دست این جماعت. اینها شروع میکنند به قصد کشت آرمان را زدن. گویا چندتاشون حالت عادی هم نداشتند و مواد مصرف کرده بودند. 🔹یک دختر بینشان که اسپری دستش بوده با همان میکوبد به صورت آرمان. یکی‌شان یک میلگرد داشته که نوکش را تیز کرده بوده و به عنوان سلاح از آن استفاده میکرده‌. با همان میلگرد میکوبد روی جمجمه سر آرمان. وقتی آرمان را رساندن بیمارستان جمجمه‌اش شکسته بود. اما یکی دیگه‌شان که واقعاً امیدوارم قیافش را یک روز ببینم میشیند جلوی آرمان و به بقیه میگوید دست نگه‌دارین. رو به آرمان میکند و همزمان که داشته فیلم میگرفته به آرمان میگوید به امام اولت فحش بده ببينم سریع...به علی فحش بده...به حسین فحش بده، به خامنه‌ای فحش بده... آرمان چیزی نمیگوید. 🔹با ناخونگیر پوست بدنشو آروم آروم میکند و از او میخواهد فحشاشو تکرار کند. اما آرمان هیچی نمیگوید. انقدر آرمان را میزنند تا بیهوش میشود. وقتی آرمان بیهوش میشود شروع میکنند به رقصیدن و لگد زدن به بدن شهید و از اینکارشان فیلم هم میگیرند. 🔹وقتی میروند یک کارگر افغانستانی که گویا نگهبان یکی از ساختمان‌های اطراف بوده می‌آید و زیر سر آرمان بالش می‌گزارد و روی بدنش پتو می‌اندازد اما زنگ نمیزند به آمبولانس. البته اگر زنگ هم میزد فرقی نمیکرد توی آن شلوغی آمبولانس به آرمان نمیرسید. 🔹وقتی رساندنش بیمارستان، هوشیاری آرمان سه بوده. یکی از رفقا میگفت وقتی رسیدم بیمارستان دستایش را به تخت بسته بودن، شاید برای اینکه اگر به هوش آمد تشنج نکند و همه صورتش ورم کرده بود. نصف روز توی حالت کما می‌ماند و آخر به شهادت میرسد. 🔹تمام این وقایع توسط خود قاتلها فیلم‌برداری شده ولی وقتی از بازپرس پرونده پرسیدیم چرا این فیلمها را قطره چکانی منتشر کردید و فیلم‌های اصلی را منتشر نمیکنید گفت که من توی عمر کاری خودم همچین جنایتی تو ایران ندیده بودم. برای مراعات حال خانواده و شایدم متشنج نشدن بيشتر فضا فیلم‌های اصلی هنوز هم منتشر نشده. البته شاید بعد دادگاه آرمان منتشر بشوند. 🇮🇷@ganndo 🇮🇷@ganndo
•| عشق‌یعنی‌ایستادگی |•
‍ 📲🌹 #انتشار_برای_نخستین‌بار 🔻ناگفته‌هایی از شهادت طلبه بسیجی آرمان علی‌وردی 🔹روز گذشته یکی از دو
ایناست که درد داره .. تو مملکت اسلامی .. که مردمش برای انقلاب و اسلامی شدنش شهیدها دادن فرزندان همین سرزمین باید وحشیانه تر از داعش و هزارتا حزب دیگه به جون هموطن خودشون بیافتن؟ رحم و مروت کجا رفته؟ چه بر سر روزگار و مردم اومده؟ انقدر شوکه شدم که اصن چیزی به ذهنم نمیرسه .. ولی این آدما حقشون شدیدترین مجازات ها نیست؟
| بلند شو علمدار ...🖤 |
خداروشکر این کانال جعلی هم بسته شد:/
"میثم تمار" *تا مردم گمان نکنند دیوانه ای ایمانت کامل نمی‌شود ..* 🆔@Islamic_resistance
مکن ای صبح طلوع🏴
پست جدید کانال تلگرامی "لتؙـنَبؚّئَـنؘّـٓـهُمٚ بؚأمٚـــــرؚهِمۙ"
⚔︎ نشان‌دهنده‌ٔ ماهیتِ دو-لَبه و دوگانه‌‌ایست؛ در مسیرِ هویتی‌ یکپارچه ‌ «دو بَـــرِ دو بُـــر» ‌ دو دَمی کـــــــــــه یکی مؙهاجــم است و ضربه‌زننده‌ یکی مؙحافظ است و ضربه‌گیرنده ‌‌پـــــــــــــــــــــــس هـﻤ تکه‌تکه میکند و جـُـــــــــــدا هـﻤ مانع ِجداییست و تکه‌تکه‌شدن ‌ میبؙرَد و دؘریـده نمیشود میدَرَد و خریده نمیشود ‌ هم نؘمایندهٔ مؘرد از نامَرد است هم زؙداینده‌ٔ نامَـردێ از مَــــرد ‌‌ ساخته‌ در آتش است اما سوختـــه‌اش نه! دست‌ساز است، اهلِ‌سازش نیست ﻟﻴـــﻚ، ســـــازَد و ســـــازگار کند ‌‌ و در غایت اینکه شمشیـــــــــــــــــــــــــــــــــر از یکسو؛ نشانِ جنگ و مبارزه است از سـوی‌دیگر؛ آرایؘـنـــــده، زینت و نشانِ هنـــــــــــر و زیبایی ‌‌ دو لبـه‌ای که سـَـــرانجاﻣ به یکﻧﻘﻄﮥوٰاحد میرسند ‌‌و آنکیست کو بفهمد این سرؚّ بؚکرؚ بی‌غؘش در کیـمـیــای ما را ‌ ‏❞ـــــــــــــــــــــــــ شهری‌که این شمشيرش کؙنجِ‌خانه یا پؘس ِپؘســــتو در غلاف باشــــــــــــد؛ پُر میــــــــــــــــــشود از نقابــــها و سپـــــرها ‌ ــــــــــــــــــــــــ❝‌ ‌ ‌ پی‌نوشت: راویِ ‌‌‏ˮشمشیــر‟، دوم‌شخص و از زبانِ‌شنونده، خوانده‌شده ‌ ــــــــــــ ــــــــــــ ‌ ‌ ‌ ‌‌‌ ‌ ‌ ‌‌‌нᴀмᴇᴅ ᴢамᴀɴʏ