eitaa logo
معارف اسلامی
593 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
2.6هزار ویدیو
249 فایل
🔷 برای ارتباط با ادمین از این آیدی استفاده کنید 👇🏻 @drhosseins
مشاهده در ایتا
دانلود
رابطه فراموش كردن خدا و فراموش كردن خود از تأمل در آیه: (حشر: 19) این سؤال به ذهن می‌رسد که نسیان(فراموش کردن) خدا با فرموش کردن خود چه ملازمه‌ای دارد؟ در پاسخ باید گفت که كلمه «نسيان» كه مصدر فعل «نسوا» است، در اصل به معناى زايل شدن صورت معلوم از صفحه خاطر است، البته بعد از آن كه در صفحه خاطر نقش بسته باشد. ولى در استعمال آن توسعه داده‌اند و در مطلق روگردانى از چيزى كه قبلاً مورد توجه بوده نيز به کار برده‌اند. مانند آيه شريفه: «وَ قِيلَ الْيَوْمَ نَنْساكُمْ كَما نَسِيتُمْ لِقاءَ يَوْمِكُمْ...» (جاثیه:34) که نسیان در معناى دوم استعمال‏ شده است. طبق آیه شریفه: «وَ لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ» (حشر: 19)، سبب فراموش كردن نفس، فراموش كردن خداست. علامه طباطبایی در بیان ملازمه میان این دو می‌گوید: «وقتى انسان خدا را فراموش كرد، اسماى حسنا و صفات علياى او را نيز فراموش مى‏كند، و از آنجا که صفات ذاتى انسان با آن اسما و صفات ارتباط مستقيم دارد، انسان فقر و نیاز ذاتى خود را از ياد مى‏برد و نفس خود را مستقل در هستى مى‏پندارد، و چنين خيال مى‏کند كه حيات، قدرت، علم و ساير كمالاتى كه در خود سراغ دارد از خودش است، و نيز ساير اسباب طبيعى عالم را صاحب استقلال در تأثير مى‏پندارد، و خيال مى‏كند كه اين خود آنها هستند كه تأثير مى‏كنند و يا متأثر مى‏شوند. اينجاست كه به جای اعتماد بر پروردگار، بر نفس خود اعتماد مى‏كند. و به جای اميدواری به او و ترسان بودن از او، اميدوار به اسباب ظاهرى و نه ترسان از آنهاست. به عبارت دیگر، چنين كسى پروردگار خود و بازگشتش به سوى او را فراموش مى‏كند، و از توجه به خدا اعراض نموده، به غير او توجه مى‏كند، نتيجه همه اينها اين مى‏شود كه خودش را هم فراموش كند. (طباطبایی، ج19، ص219-220) علامه در تعلیل مسأله خود فراموشی ناشی از خدا فراموشی می‌افزاید: «براى اينكه در این حالت انسان از خودش تصورى دارد كه مطابق واقع نیست. او خود را موجودى مستقل، و مالك كمالات ظاهر خود، و مستقل در تدبير امور خود مى‏داند. موجودى که مى‏پندارد از اسباب طبيعى عالم كمك گرفته، خود را اداره مى‏كند، در حالى كه انسان اين نيست، بلكه موجودى است وابسته، سراپا جهل و عجز و ذلت و فقر و... و آنچه از كمال از قبيل وجود، علم، قدرت، عزت، غنى و امثال آن دارد كمال خودش نيست، بلكه كمال پروردگارش است.» (همان) آيه شريفه هر چند از فراموش كردن خداى تعالى نهى نموده، و فراموش كردن خويشتن را فرع آن و نتيجه آن دانسته، ليكن از آنجا كه آيه در سياق آيه قبلى واقع شده، با سياقش دلالت مى‏كند بر امر به ذكر خدا، و مراقبت او. لذا لفظ آيه از فراموش كردن خدا نهى مى‏كند ولى سياق به ذكر خدا امر مى‏نمايد. (پیشین) امام رضا عليه السلام در تفسیر آیه یاد شده فرموده است: «اِنّما يُجازى مَن نَسِيَهُ وَ نَسِيَ لِقاءَ يَومِه، بِأَن يُنسِيَهُم أَنفُسَهُم» (حویزی، ج5، 292) کسانی که خدا و روز قیامت را فراموش کنند، خدا آنان را با ابتلا به خودفراموشی مجازات می‌کند. امام(ع) فراموشی آنان از سوی خدا را به ترک کردن و رها ساختن آنان به حال خود معنی فرموده است. (همان) برخی گفته‌اند: «یاد و طاعت خدا را ترک کردند، خدا هم با محروم ساختن آنان از بهره خیر، آنچه مایه نجات ایشان بود از یادشان برد.» (میبدی، ج10، ص55) / / و (شماره1)
مطالعه را به دوستان پیشنهاد می کنم. // در و ممکن است روزی به صورت کتابی خواندنی درآید. پس هر روز بنویسید.
👈کار آفتاب 👉 «به گر نظر لطف کند به آسمان رود و کار کند» علی علی ست، چو قنبر نظر ز لطف کند مس وجود ترا همچو زر ناب کند چو گفت: «من و علی باب امتیم» نبی سزاست کس که علی را پدر خطاب کند ز شوق مقدم او، کعبه سینه بشکافد نباشد آن قدرش صبر فتح باب کند به روز خندق اگر او کند به میدان رو به جان لشکر احزاب، اضطراب کند جمال خود چو نماید شبی علی، مهتاب ز شرم روی علی، روی در نقاب کند خبر بداد پیمبر که خصم، ماه صیام محاسنش ز دم فرق وی خضاب کند هنر بود تبعیت کند علی را، کس وگرنه دعوی حُبش که شیخ و شاب کند «صفا» علی که چنین منقلب کند اعدا ببین به قلب محبان چه انقلاب کند! (صفا) ولادت باسعادت حضرت علی علیه السلام مبارک باد.
هدایت شده از شعرستان
ای در بگشوده ی رحمت ای نبی را دسته گل هم نور عین ای عزیز فاطمه، جلوه ی شیر خدا، پور علی سرور جمله جوانان بهشت میزبان میهمانان بهشت در سخاوت ابر باران زاستی در شجاعت ثانی مولاستی اینت، «قدمناک بر حاجاتنا از کرم بنما شفاعت بهر ما» https://eitaa.com/safapoemcity
1.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 : حرفاش یه بحث کارشناسی بوده! یه نمونه از حرفای کارشناسی 👆 بدقماری کردی و بد باختی دشمن اسلام را نشناختی کار نشناسی تو اقرار بود بهر یک ایرانی امّا عار بود هم نظر بودی تو با خصم پلید کینه از سردار داری بس شدید مرد میدان مانع طرح که بود؟ کی ز قتل او فراوان بُرد سود؟! آن که حق گردیده او را مشتری فکر کردی آبرویش می بری؟!
سلام علیکم و رحمةالله. رب العالمین. و تهنیت به کشورم، امیدوارم تشکیل و حضور آن در ، مقارن با و پرچمدار در جهان گردد و هر چه زودتر شاهد گسترش در سراسر عالم باشیم. امیدوارم هشت سال گذشته سبب شود تا مردم هرگز و خود را دست کم نگیرند که بزرگترین است. ارادتمند
معروف شیخ اجل : بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار در به "مؤمنان" اختصاص دارد. چنانکه می فرماید: 《ترى المؤمنين في تراحمهم و توادهم و تعاطفهم كمثل الجسد اذا اشتكى عضو تداعی له سائر الجسد بالسهر والحمى》مؤمنان را در مهرورزی و دوستی و تبادل عواطف انسانی مانند یک پیکر می بینی، وقتی عضوی دچار درد و بیماری می شود، دیگر اعضا و اندام ها با بیداری و تب، با آن عضو آسیب دیده هم نوا و هم صدا می شوند. (نهج الفصاحه صفحه ٢١٠) واقعیت جامعه بشری هم صدق گفتار پیامبر خدا صلی الله علیه و آله را اثبات می کند. و تنها مؤمنان حقیقی به وجدان مشترک انسانی پایبندند و از درد مظلوم و مستضعف دردشان می گیرد و به یاری او برمی خیزند. و غیر مؤمنان نه تنها از رنج دیگران ککشان نمی گزد، که خود بدتر از حیوانات درنده به پاره کردن و آسیب زدن به انسانهای دیگر می پردازند. چیزی که در عملکرد دولتهای استکباری غرب به خصوص در ژاپن، ویتنام، افغانستان، عراق و بسیاری جاهای دیگر و حتی در خود آمریکا نسبت به سیاهان دیده می شود. البته سعدی در بیت سوم به همین آدم نماها اشاره کرده می گوید: تو کز محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی.
51.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخنرانی در شب سوم محرم 1443 هدف قیام علیه السلام و لزوم و انسان ها در گذر تاریخ بر اساس آموزه
وﺍﻟﺴﻴﻒ ﻓﻲ الغمدِ ﻻ ﺗُﺨشَى مَضاربُه ﻭ ﺳﻴﻒُ ﻋﻴﻨﻴﻚِ ﻓﻲ ﺍﻟﺤﺎلتین ﺑَﺘّﺎﺭُ (ادريس محمد جمَّاع شاعر سوداني) * چو شمشیری بود اندر غلافش نباشد هیچ خوف از ضربت آن ولی شمشیر چشمان تو دلبر بود در هر دو حالت سخت بُرّان ترجمه منظوم: * این بیت را امروز حضرت آية الله سید حسن عاملی امام جمعه اردبیل در برنامه سمت خدا خواند و به داستان آن اشاره کرد که شاعر سودانی در بیمارستان روانی لندن شیفته چشمان پرستار شد و با نگاه طولانی به آنها پرستار ترسید و رفت به مدیر بخش گزارش داد، مدیر گفت: او دیوانه است، کاریش نمی توان کرد. دفعه بعد رفتی بالای سرش، عینک دودی بزن. وقتی پرستار با عینک دودی رفت. ادریس محمد این بیت را سرود: وﺍﻟﺴﻴﻒ ﻓﻲ الغمدِ ﻻ ﺗُﺨشَى مَضاربُه ﻭ ﺳﻴﻒُ ﻋﻴﻨﻴﻚِ ﻓﻲ ﺍﻟﺤﺎلتین ﺑَﺘّﺎﺭُ پرستار خواست برای او ترجمه کنند. وقتی معنی آن را فهمید، از زیبایی بیت، زد زیر گریه. وی داستان را خلاصه تر بیان کرد، تفصیل آن را با تحقیق یافتم. و در این جا آوردم. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• عضو کانال بشوید.👇 @Islamimaaref
معارف اسلامی
🎥 دو روی یک سکه! ⭕️ موی مسیح علینژاد به ریش داعش وصل است علیه مردم ایران و باید گفت او دیگر #مسیح_د
در کار تو گر کینه ی اصل است بین تو و انسان، فصل است پیدا و نهانت چه عجب ثابت کرد موی سر تو به ریش وصل است