eitaa logo
حجاب من ۲
107 دنبال‌کننده
26.1هزار عکس
11.9هزار ویدیو
586 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 حجاب من 🇮🇷🇮🇷 اللهم عجل لولیک الفرج 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🤲🏻🤲🏻🤲🏻🤲🏻🤲🏻🤲🏻🤲🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
⟮.▹🌼◃.⟯ ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ |پدر‌شہید| درمعراج‌شهـدامن‌و‌بقیہ‌خانواده‌ صورت‌زیبایش‌را‌دیدیم. بابڪ‌من‌علاوه‌بر‌اینکہ‌چهره‌🧔🏻زیبایی‌داشت سیرٺ‌زیبایـےهم‌داشت✨ واین‌زیبایـےبعد‌از‌شهادتش‌واقعا‌در‌صورتش‌ موج‌مےزد😍 باور‌کنید‌با‌اینکہ‌جانے‌در‌بدنش‌نبود اما‌اصلا‌رنگ‌صورتش‌عوض‌نشده‌بود، صورتش‌جوری‌آرام‌بود‌کہ‌انگارخوابیده‌باشد.😴  حتے‌من‌وقتی‌صورتش‌را‌بوسیدم احساس‌کردم‌لب‌هایش‌هنوز‌گرم‌اسٺ🙂💔 ٵللِّھُمَ؏َـجِّݪ‌لِوَلیڪَ‌الفَࢪج°•🌱📿•°
شفاعتت‌میکند‌آن‌شهیدےکه‌ هنگام‌گناه‌می‌توانستی‌ گناه‌کنی‌ولی‌بخاطر اوگذشتی..(:🌿 @Fatemiyonkhaharan
هدایت شده از رفاقت تا شهادت...🌱
یادمه یه بار یه بنده خدایی واسه نماز ظهر توی حسینیه پادگان دکمه های پیراهنش رو باز کرد؛ بابک بهش گفت: میدونم هوا گرمه ولی احترام حسینیه رو نگهدار؛ قراره نماز بخونیم هنوز حسینیه زیاد شلوغ نشده بود. اون بنده خدا هم با حالت بدی بهش گفته بود: برو من اعصاب ندارم .... همینی که هست بابک اومد کنار من جریان رو گفت . منم بهش گفتم: ولش کن به ما چه ؛ حوصله داریا.... یه نگاه بهش بنداز اون عادتشه بیخیال.. بابک داشت امر به معروف میکرد... اما من و اون بنده خدا فکر پنکه و خلاص شدن از این حالت بودیم... 🕊🌱 رفاقت تا شهادت ┄┅─✵🕊✵─┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
بابک اعتقاد داشت که لازم نیست کارهایش را به کسی نشان دهد و لازم نیست دیگران بدانند چه کاری انجام میدهد. او رضایت مردم را نمیخواست را میخواست 🌷 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
هدایت شده از رفاقت تا شهادت...🌱
یادمه یه بار یه بنده خدایی واسه نماز ظهر توی حسینیه پادگان دکمه های پیراهنش رو باز کرد؛ بابک بهش گفت: میدونم هوا گرمه ولی احترام حسینیه رو نگهدار؛ قراره نماز بخونیم هنوز حسینیه زیاد شلوغ نشده بود. اون بنده خدا هم با حالت بدی بهش گفته بود: برو من اعصاب ندارم .... همینی که هست بابک اومد کنار من جریان رو گفت . منم بهش گفتم: ولش کن به ما چه ؛ حوصله داریا.... یه نگاه بهش بنداز اون عادتشه بیخیال.. بابک داشت امر به معروف میکرد... اما من و اون بنده خدا فکر پنکه و خلاص شدن از این حالت بودیم... 🕊🌱 رفاقت تا شهادت ┄┅─✵🕊✵─┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
هدایت شده از رفاقت تا شهادت...🌱
‌بهش گفتم: بابک من به خاطر خانوادم نمیتونم بیام دفاع از حرم گفت: توی کربلا هم دقیقا همین بحث بود، یکی گفت خانوادم... یکی گفت کارم... یکی گفت زندگیم... این ‌طوری‌ شد که امام‌حسین تنها موند و من واقعا جوابی نداشتم برای‌ حرفش... 💔🥺😭 🕊🌱 رفاقت تا شهادت ┄┅─✵🕊✵─┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
هدایت شده از رفاقت تا شهادت...🌱
2.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از روی احساسات مادرانه‌ای که داشتم خیلی‌ گریه کردم، شاید منصرف شود. اما بابک تصمیم خودش را گرفته بود، گفت: «من حضرت زینب‌ را در خواب دیده‌ام و دیگر نمی‌توانم اینجا بمانم باید به سوریه بروم. این قضیه رفتنم هم مال امروز و دیروز نیست مادر، من چند ماه است که تصمیمم را گرفته ام.» حتی شنیدم که به او گفته‌اند که چطور می‌خواهی مادرت را تنها بگذاری و بروی، پسرم بابک هم گفته مادر همه ما آنجا در سوریه است، من بروم سوریه که بی‌مادر نمی‌مانم، پیش مادر اصلی‌مان حضرت زینب می‌روم... راوی: مادر شهید 💚 🕊🌱 رفاقت تا شهادت ┄┅─✵🕊✵─┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
هدایت شده از رفاقت تا شهادت...🌱
✨ ‌بهش گفتم: بابک من به خاطر خانوادم نمیتونم بیام دفاع از حرم گفت: توی کربلا هم دقیقا همین بحث بود، یکی گفت خانوادم... یکی گفت کارم... یکی گفت زندگیم... این ‌طوری‌ شد که امام‌حسین تنها موند و من واقعا جوابی نداشتم برای‌ حرفش... 💔🥺 🥀 رفاقت تا شهادت ┄┅─✵🕊✵─┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
هدایت شده از همـیــن حـوالــی
روز بیستم چله به نیابت از شهید 🕊 هدیه به حضرت سیدالشهدا و یارانِ باوفاشون💔 @hamin_havali4 🥀
هدایت شده از پاسدار عشق
بهش گفتم بابک! من به خاطر خانوادم نمی‌تونم بیام دفاع از حرم!👀 گفت: توی کربلا هم دقیقا همین بحث بود! یکی گفت خانوادم یکی گفت کارم یکی گفت زندگیم؛ اینطور شد که امام حسیـــݩ(؏) تنها موند💔...! :) 📎 📎 』 ════════════ 🆔 @Pasdar_Eshgh
هدایت شده از رفاقت تا شهادت...🌱
زنگ زد گفت: سامان همین الان وسایلت رو جمع کن دو روز بریم قم. گفتم: بابک جان میشه چند روز دیگه بریم؟ گفت: نه همین الان... با اصرار، دوتایی با هم راه افتادیم از رشت رفتیم قم. اونجا ازش پرسیدم: بابک این همه عجله و اصرار برای چی بود؟ گفت: برای فرار از گناه! اگه میموندم رشت دچار یه گناه میشدم... برای همین اومدم به حضرت معصومه (س) پناه آوردم... راوی: دوست شهید 💚 🕊🌱 رفاقت تا شهادت ┄┅─✵🕊✵─┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
هدایت شده از پاسدار عشق
دیر یا زود فرقی ندارد لایق شهادت که باشی هر زمان که باشد خریدارت میشوند ☘️☘️ 🖇 لینک مطلب: https://btid.org/fa/photogallery 📎 📎 』 ════════════ 🆔 @Pasdar_Eshgh