هدایت شده از آقا مهدی
در جواب کسایی که میگن حادثه #شاهچراغ کار خود نظامه
#حسین_دارابی
#ایران_تسلیت🏴
@hosein_darabi
@mahdihoseini_ir
هدایت شده از آقا مهدی
🍃حقیقت عبادت🍃
لَیسَتِ العِبادَةُ کَثرَةَ الصیّامِ وَ الصَّلاةِ وَ انَّما العِبادَةُ کَثرَةُ التَّفَکُّر فی أمر اللهِ
عبادت کردن به زیادی روزه و نماز نیست، بلکه (حقیقت) عبادت، زیاد در کار خدا اندیشیدن است.
#امام_حسن_عسکری(ع)|
تحف العقول، ص ۴۴۲📚
@mahdihoseini_ir
هدایت شده از آقا مهدی
#وصیت_نامه شهید مهدی بختیاری
در سن هجده سالگی
🌹برادرانم یا خواهرانم
آرزوی شهادت داشتن به والله کافی نیست؛
زیرا برای رسیدن به آن باید خود را به آب و آتش زد
باید لایق #شهادت شد
باید غرور، کِبر، ریا، عصیان و همه از میان برود تا شهادت نصیبمان شود؛ به امید آن روز
اللهم الرزقنا توفیق شهادته
میخواهم #گمنام شوم؛
زیرا به #حضرت_زهرا(س) مادران #شهدای_گمنام را بعضی وقتها میبینم که چه میکشند و چه میکنند.
خدایا میخوام در این دنیا هیچکس مرا نشناسد...
✍۱۳۸۸
#مدافع_حرم
#شهید_مهدی_بختیاری
@mahdihoseini_ir
هدایت شده از آقا مهدی
🏴 پیام حضرت آیتالله خامنهای در پی حادثهی تروریستی در حرم حضرت احمد بن موسی (شاهچراغ) شیراز
🔻 بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
جنایت شقاوتآمیز در حرم مطهّر حضرت احمد بن موسی علیهماالسلام که به شهادت و مجروح شدن دهها مرد و زن و کودک بیگناه انجامید، دلها را اندوهگین و داغدار کرد. عامل یا عاملان این جنایت اندوهبار یقیناً مجازات خواهند شد ولی داغ عزیزان و نیز هتک حرمت حرم اهل بیت علیهمالسلام جز با جستجو از سررشتهی این فاجعهآفرینیها و اقدام قاطع و خردمندانه دربارهی آن، جبران نخواهد شد. همه در مقابله با دست دشمن آتشافروز و عوامل خائن یا جاهل و غافل او وظائفی برعهده داریم؛ از دستگاههای حافظ امنیت و قوهی قضائیه تا فعالان عرصهی فکر و تبلیغ و تا آحاد مردم عزیز باید ید واحدهئی باشند در مقابل جریانی که به جان مردم و امنیت آنان و مقدسات آنان بیاعتنائی و بیاحترامی روا میدارد. ملت عزیز و دستگاههای مسئول یقیناً بر توطئهی خباثتآمیز دشمنان فائق خواهند آمد، اِن شاءالله.
🔺 اینجانب به خانوادههای عزادار این حادثه و به مردم شیراز و به همهی ملت ایران تسلیت میگویم و شفای مجروحان را از خداوند متعال مسألت میکنم.
سید علی خامنهای
۵ آبان ۱۴۰۱
💻 Farsi.Khamenei.ir
#شاهچراغ
#ایران_تسلیت
@mahdihoseini_ir🏴
هدایت شده از بصیرطبس
9.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ ⚡️بانوی موفق آمریکایی: با حجاب احساس کردم می توانم دنیا را تغییر بدهم⚡️
🧕تجارب فوق العاده و سخنان بسیار جالب بانوی موفق آمریکایی خانم «ملیکا مک دونالد» (فعال اجتماعی، مدیر، سخنران و هنرمند) که موفقیت خود را مدیون اسلام آوردن و حجابش می داند:
💥حجاب برای من این معنی را داشت که برای حضور مؤثر اجتماعی و نشان دادن خودت باید مغزت را به کار بیندازی و نه این که از جذابیتهای ظاهریت استفاده کنی.
💥پیش از اسلام بود که به من ظلم شد.
💥اسلام کرامتم را به من برگرداند.
💥بانویی که برای خودش احترام قائل است نباید در موقعیتی قرار گیرد که من پیش از اسلام داشتم.
هدایت شده از ✨فانوس شب✨
🔴#تربیتفرزند...🌹
پدر و مادر عزیز این ۴ نکته رو فراموش نکنین
بچهها رو با احترام صدا کنید
🔹 مثلا بگین: علی آقا، نازنین خانم و ... وقتی مودبانه و محترمانه صداشون میکنین بهشون حس خوبی میدید.
از بچهها کمک بگیرین
🔹مثلا بگین: مهدی جان شما خیلی قوی و پر زوری میشه به مامان کمک کنی تا بالشتها رو بذاریم سر جاش، مرسی پسر قوی مامان.
از بچهها تعریف کنین
🔹مثلا بگین: وای دیروز که با هم آشپزی کردیم چقدر بهمون خوش گذشت، من خیلی دوس داشتم... امروز بیا با هم اتاقو مرتب کنیم و دوباره خوش بگذرونیم.
از بچهها نظر بخواین
🔹مثلا بگین: به نظرت چیکار کنیم که یادمون نره مسواک بزنیم و همیشه دندونامون تمیز و سالم باشن، وقتی بچهها خودشون راه حل بدن بیشتر همکاری میکنن.
هدایت شده از محبان حضرت زهرا (س)
کلام شهید:
اگرمےخواهیدتاثیرگذارباشید؛
اگرمیخواهید
بهعمر
وخدمٺ
وجایگاهتون
ظلمنڪردهباشید
ماراهےبهجزاینڪه
یڪ شھیدزندهدراین
عصرباشیمنداریم.
#شھید_حاج_احـمد_کاظمی
@yazahra_14_14
هدایت شده از منتظران ظهور
🔴روزهای سخت زنان عفیفه در مترو!!!
برسد به شهردار انقلابی تهران ، جناب آقای زاکانی
ساعت شش و نیم عصر
ایستگاه مترو نواب صفوی، واگن ویژه ی بانوان
✓پرده ی اول
در واگن باز شد، نگاهم به خیل عظیم مردان افتاد...
با فشار جمعیت وارد شدم. مردی که در سمت دیگر واگن بود، داد زد سوار نشید، له شدیم!
عصبانیتی که در وهله ی اول به سراغم آمده بود، فوران کرد. با صدای بلند گفتم: واگن مخصوص بانوان هست، شما سوار نمیشدین. مرد شاکی که حدودا ۳۰ سال داشت، با جمله ای بی ادبانه، صورتش را کج کرد. مردی دیگر با خنده داد زد: زن، زندگی، آزادی
تا به حال معنای این شعار را ، عینیت یافته ندیده بودم.
شعاری سخیف که زن را وسیله ای برای لذت جویی های آزادانه ی مردان در زندگی قرار می دهد.
✓پرده ی دوم
در واگن باز می شود. مردی با کاپشن مشکی از انتهای واگن می خواهد پیاده شود. در مسیر حرکت خود، زن های زیادی را رد می کند. نزدیکی های رسیدن به من، به خودم می آیم. داد میزنم که چرا فاصله اش را رعایت نمیکند. صداهای اطراف را میشنوم. دریغ از صدایی که من را در میان این آشفتهبازار یاری کند. تنها یاریگر من، کیف دانشجویی همراهم هست...
زنان اطرافم مرا دعوت به سکوت میکنند. می گویند بیدلیل اعصابم را بهم نریزم. شخصی آن وسط سعی در جمع کردن قائله با صلوات دارد.
و من!...بانوی محجبه ی مسلمان، در یک کشور اسلامی، در واگنی که ویژه ی بانوان هست، آرامشم را از دست داده ام...
#حجاب
#مطالبه_بانوان_محجبه_از_شهردار_تهران
هدایت شده از 『شھدایِظھور🇵🇸🇮🇷』
من دست از (خمینی) بر نمیدارم !🖐🏻
مدت زیادی نبود که خدا به حاج یونس فرزندی داده بود .
🔻 به حاجی گفتم : حاجی، دلت برای بچّه ات تنگ نشده؟ جبهه و جنگ بس نیست؟ شما به اندازه ی خودت در جنگ بوده ای! حاج یونس لبخندی زد و گفت: اگر صدتا بچّه هم داشته باشم و روزی صدمرتبه هم خبر بیاورند بچّه ات را ازت گرفته اند، من دست از «خمینی» بر نمیدارم و جبهه و جنگ را به هر چیز دیگری ترجیح میدهم :)👌🏼
#شهید_یونس_زنگی_آبادی🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
هدایت شده از 『شھدایِظھور🇵🇸🇮🇷』
🔴در تمام ماموریت های خطرناک و مشکل پیش قدم بود 🖐🏻
در کردستان، بالای تپه ای مستقر بودیم و هنگام غروب برایمان شام و صبحانه می آوردند؛ چون شبها کسی نمی توانست از پایگاه رفت و آمد کند. شرایط بسیار سخت و وحشتناکی بود. بارها ماشین تغذیه در گل مانده و نتوانسته بود بالا بیاید. در چنین شرایطی، حاج یونس پیش قدم میشد و برای آوردن غذا، به تنهایی به پایین تپه میرفت، قابلمه ی غذا را میگرفت و بالا میآورد. در تمام ماموریت های خطرناک و مشکل، او پیشقدم بود و با علاقه از شرایط سخت استقبال میکرد ...
#شهید_یونس_زنگی_آبادی🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
هدایت شده از 『شھدایِظھور🇵🇸🇮🇷』
دوست ندارم حاج قاسم از این جریان مطلع باشد🖐🏼
🔴حدود ساعت هشت شب، گلوله ای به بیل بلدوزر اصابت میکند و ترکش هایی از آن به کتف حاج یونس میخورد. حاج یونس از ترس اینکه خاکریز تمام نشود یا این خبر به گوش حاج قاسم برسد، زخمی شدن خود را به هیچ کدام از نیروها نمیگوید. نیمه های شب، با او تماس گرفتم. صدایش از پشت بیسیم با لرزش خاصی به گوشم رسید. با او کمی صحبت کردم و خواستم ماجرا را بگوید. گفت که زخمی شده است و دوست ندارد حاج قاسم از این جریان مطلع باشد.
بچّه هایی که از زخمی شدن او اطلاع پیدا کرده بودند، گفتند که خون زیادی از بدنش رفته و رنگش عوض شده است. سرانجام ساعت چهار صبح که خاکریز تمام شد، حاج یونس را با آمبولانس به بهداری پشت خط منتقل کرده بودند. دو سه روز بعد که ایشان را دیدم. دستش را بسته بود. پرسیدم: «کجا بودی؟» لبخندی زد و گفت: «بیمارستان شهید بقایی اهواز.» گفتم: «خب، چیزی که نیست؟» حاجی لبخندی زد و گفت: «چیزی نیست؛ امّا از بیمارستان فرار کردم! میگفتند به خاطر این جراحت باید در بیمارستان بمانی تا خوب شوی. اجازه نمیدادند بیرون بیایم. من هم دیدم با این دستم که سالم است، میتوانم کار کنم، از آنجا فرار کردم ... 🚶🏻♂
#شهید_یونس_زنگی_آبادی🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR