🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
#چطور_شد_که_چادری_شدم
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
چادر سر کردن من از جایی شروع شد که ما درفامیل مادرم هر هفته دعای کمیل داریم و هرهفته خانه ی یه فردی انجام میگیرد یک شب که در خانه ی خاله ی من بود به این فکر افتادم که چادر سر کنم
☘☘☘☘☘☘☘☘☘
بعد ازان شب انگار عادت کرده بودم به چادرسر کردن ونمیتوانستم بدون چادرجایی بروم .
از اون روز به بعد بود که من چادر سر کردم.
حالا من وچادرم دوستان خوبی برای هم هستیم جالب است که بدانید هیچ فردی مرا مجبور به چادر سر کردن نکرد ومن از ان شب به بعد انگار نوری در دلم امد ودیگر نتوانستم بدون چادرجایی بروم .
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
ان شب من بهترین تصمیم زندگی خود را گرفتم وخیلی ازان تصمیم رضایت دارم وخیلی خوشحالم که خدا مرا لایق دانست که مثل بنده های خوبش چادرسر کنم .
حالامن ودوستم چادر بدون هم نمیتوانیم زندگی کنیم .
@Jameeyemahdavi313
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
💖یاران مهدی عجل الله 💖
#هوالعشق💞 #امیــــــدِ_دایــــے #پارت28 ✍ #زهرا_شعبانے از مسجد بیرون اومدیم و قرار شد بریم و منطقه
#هوالعشق💞
#امیــــــدِ_دایــــے
#پارت29
✍ #زهرا_شعبانے
#حسین
از اداره به خونه میام و روی کاناپه میشینم.آرام به طرف آشپزخونه میره و در حال رفتن سلام سردی هم میکنه.اونقدر سرد که تمام تنم یخ میزنه.با همه خستگیم به هر سختی که بود؛خودمو به اُپن میرسونم و میگم:
–میشه باهم حرف بزنیم
+میشنوم
–چی شده آرام؟چندوقته خیلی سرد برخورد میکنی.
+چیزی نشده فقط از بچم خبر ندارم؛این که چیز مهمی نیست.
–چرا داری طعنه میزنی؟مگه تقصیر منه که گذاشته رفته.
به گریه افتاد:
+معلومه که تو مقصری.تو زدی تو گوشش،کاری کردی بزاره بره
–برای بار هزارم من پدرشم،وقتی اشتباهی کنه خدا در حد یه توپ و تشر بهم حق داده دیگه؟
+مثل اینکه خودتم این دروغو باور کردی؟اینکه پدرشی؟
چطور میتونه اینقدر بی رحم باشه.با این حرفش همه بدنم سست میشه.عرق پیشونیمو با سر انگشتم میگیرم و میگم:
–خیلی بی رحمی آرام،تو خودتو مادر امید میدونی ولی درمورد من اینطور حرف میزنی.من همه زندگیمو پای امید گذاشتم؛با اینکه شب و روز درگیر کار بودم ولی همه سعیمو کردم براش کم نزارم.اونوقت بدون اینکه سبک سنگین کنی میگی پدرش نیستی.
با عصبانیت کاپشنمو برمیدارم و به سمت در حرکت میکنم که برم بیرون ولی یهو از پشت بازوی چپمو میگیره.با دست راست مچشو گرفتم و گفتم:
–یادم نمیاد با کسی درگیر شده باشم و تونسته باشه مقاومت کنه
مچشو خیلی محکم گرفته بودم و مدام سعی میکرد دستشو از بین انگشتام بکشه بیرون ولی نمیتونست.منم ادامه دادم:
–اونا نتونستن؛ تو هم نمیتونی ولی تو که توانایی مقاومت فیزیکی رو نداری؛تونستی با اون حرفت کاری کنی که هیچ دشمنی تاحالا با من نکرده بود.
دستشو ول کردمو از خونه زدم بیرون.تو ماشین بودم و بی هدف رانندگی میکردم که تصمیم گرفتم به مهران زنگ بزنم؛گوشی رو برداشت وگفت:
+سلام عمو
–سلام مهران جان،زنگ زدم ببینم تونستی با امید حرف بزنی؟
+نه عمو چند روزه گوشیش خاموشه
–ببینم درمورد اون پسره روزبه چیزی فهمیدی؟
+آره یه چیزایی فهمیدم ولی باید حضوری بگم
–خیلی خب پس آدرس یه کافه رو برات میفرستم
+ممنون
بعد از قطع کردن گوشی یهو یه پیام اومد؛آرامه،بازش میکنم:
(ای عزیز تر از جانم از زمانی که خانه را ترک کردی گلها پژمرده شده و من هم سراپا دردم.بازگرد تا با یکدیگر خانه را آباد کرده و پسرمان را به جایگاهش برگردانیم.پسری که تو بزرگ کردی؛پسری که پدرش تویی)
چه منت کشی بامزه ای،براش مینویسم:(کمی کار دارم؛اما به زودی می آیم.دوستت دارم نازنینم)
🌷-----*~*💗*~*-----🌷
#عشق_آسمانی 💗👇
┄┅═✼💗 ✼═┅┄
@Jameeyemahdavi313
┄┅═✼💗 ✼═┅┄
#هوالعشق💞
#امیــــــدِ_دایــــے
#پارت30
✍ #زهرا_شعبانے
وارد کافه میشم و بعد از ۵ دقیقه مهران هم میاد.دو تا قهوه سفارش میدیم و اون شروع میکنه:
+عمو،من با آرش همونی که امیدو با روزبه آشنا کرد طرح دوستی ریختمو به بهونه اینکه میخوام وارد باندشون بشم از زیر زبونش یه چیزایی کشیدم.میگفت روزبه یه ماشین به کسایی که وارد باندشون میشن میده تا باهاش دخترای پولدارو گول بزنن؛بعدشم از اون پولا یه درصدی برای خودش برمیداره.البته این اصلا مهم نیست آخه از زبون یکی از مشتریای قهوه خونه آرش شنیدم که کار اصلی روزبه پخش مواد مخدره.اینش خیلی برام عجیب بود؛آخه کسی که مواد توزیع میکنه چه نیازی به چندرغاز پول دخترای مردم داره؟
–خیلی عجیبه،نمیدونم چی بگم.ولی مطمئن باش یه هدفی پشت این کاره.گفتی قهوه خونه ی آرش تو خیابون هفت تیره؟
+بله
گوشی رو برمیدارم و شماره حامد رو میگیرم و بالاخره جواب میده:
*سلام،سایه سنگینی پیدا کردی سرهنگ
--سلام الان وقت این حرفا نیست.ببین حامد،آدرس یه قهوه خونه رو برات میفرستم که اسم کوچیک صاحبش آرشه.از طریق این آدم باید به کسی به اسم روزبه برسین.پس بدون اینکه متوجه بشه تعقیبش کنین.
#امید
ساعت حدودا هشت شب بود و باید تو مسجد شلمچه نماز جماعت میخوندیم.اسم نمازو که شنیدم؛حرفای یسنا تو گوشم تکرار شد"اعتقادی که دارین رو جار بزنین.آدم باید خودش باشه نه پسر پدرش"
واقعا روم نمی شد بگم نماز نمیخونم از طرفی هم نمیتونستم حرفای یسنا رو نادیده بگیرم.پس تصمیم گرفتم واقعا نماز بخونم.همراه آریا وضو گرفتیم و تو صف اول ایستادیم.
حس عجیبی بود.بعد از سه سال قصد نماز کرده بودم؛نه خوشحال بودم نه ناراحت شاید فقط نگران بودم.نگران امیدی که شکل گرفته بودو الان داشت از هم میپاشید.چون قلبش شده بود آبستن حوادث.حالاهم که انگار گرفتار شده؛گرفتار عشق...
قامت بستم و رهسپار جاده بی انتهایی شدم که انصافا دلم براش تنگ شده بود.
به قنوت میرسیم.دستامو بالا میارم ولی هرکاری میکنم ذکرشو یادم نمیاد.قبلا شنیده بودم که قنوت رو میشه فارسی هم خوند.به همین خاطر شروع میکنم"خدایا هرچند بنده خوبی نبودم ولی نمیدونم چی شد که امشب خواستم یه قدم به سمتت بردارم.میدونم کج رفتم ولی تو قدمامو صاف کن.در ضمن آریا میگه من عاشق شدم؛اگه راسته کمکم کن که..."
اصلا معنی حرفایی که میزدم رو متوجه نمیشدم.نمیدونستم چرا بابت کاری که میگفتم درسته و حق اون دختراست معذرت خواهی کردم؛یا اینکه بابت رسیدن به یسنا از خدا کمک خواستم.
نماز تموم میشه و دم در مسجد خم میشم و به کمک انگشت اشاره ام کفشمو پام میکنم.همون طور که دولا بودم سرمو چرخوندم و دیدم یسنا هم کنار ورودی خانما داره کفشاشو میپوشه.به محض اینکه منو دید سرشو به معنای سلام به سمت پایین خم کرد.بعد از اینکه جوابشو با سر دادم خواستم صداش بزنم ولی فامیلشو نمیدونستم.تو ایستگاه اتوبوساهم عمو رو فقط حاج احمد صدا میزدن.به همین خاطر دویدمو جلوش ایستادم:
--ببخشید میدونم درست نیست اینجا باهم حرف بزنیم فقط خواستم بگم خواستتون انجام شد.من یه نماز واقعی خوندم.
🌷-----*~*💗*~*-----🌷
#عشق_آسمانی 💗👇
┄┅═✼💗 ✼═┅┄
@Jameeyemahdavi313
┄┅═✼💗 ✼═┅┄
نزدیک ترین نقطه به خـدا
هیچ جای دوری نیست!
نزدیک ترین نقطه به خُـــدا
نزدیک ترین لحظه به اوست؛
وقتی حضورش را درست در
قلبــ❤️ـت حس میکنی
@Jameeyemahdavi313
امشب دعا میکنم
خدای بزرگ نصیبتان کند
هر آنچه از خوبی ها آرزو دارید،
لحظه هاتون آروم
شبتون بخیر
خوابتون شیرین
آسمون دلتون روشن
درپناه خداباشید
🌟شبتون بخیر و آرام🌟
@Jameeyemahdavi313
سلاااام دوووستان😍☺ خوبین ان شاءالله؟!
یه خبر خوووب دارم براتون👌😍
اگر دغدغه اینو دارید که هم برای نیازمندان کمک کنید و هم قدمی برای ظهور بردارید
(ینی با یه تیر دو نشون😍👌)
عضو کانال زیر بشید که هر ماه قربونی داره
🌱منتظر یاری سبز شما هستیم..🌱
مبالغ واریزی به شماره
6037997592443775
بنام احمدی
فیش واریزی
@In_the_name_of_Aallah
و لینک کانالمون تقدیم شما(ایتا،تلگرام)
@zebh_azim97
خدایاسرآغازصبحمان را
بایادو
نام و
امید تو
میگشاییم
پنجره های قلبمان را
عاشقانه
بسویت بازمیکنیم
تانسیم رحمتت
به آن بوزد
🌻بسم الله الرحمن الرحیم🌻
@Jameeyemahdavi313
بر گلشن و گل، به بـوی مهدی صلوات
برشـیفتـگان کـویِ مهدی صلوات
سر می زند از کنـار کعبه خورشـید
در سعی و طواف، روی مهدی صلوات
🌴اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌴
@Jameeyemahdavi313
#سلام_مولای_مهربانم❤
به همین زودی ،
در یک صبح روشن معطر ،
تو با گام هایی از جنس بهار ،
باز می آیی و صدای گرمِ مهربانت ،
صحن سردِ جهان را پر می کند
و ما با معجزه ی محبت تو 😍
زنده می شویم و به سوی تو
پر می کشیم ...😃🦋
ای صبح روشن امید طلوع کن ..🤲
#اللهـم_عجـل_لولیـک_الفـرج❤️
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
💠
🌱🍃🌱🍃🌱🍃🌱🍃🌱
🗓 امروز سه شنبه:
5 فروردین 1399
29 رجب 1441
24 مارس 2020
ذکر روز:
" ' یا ارحم الراحمین " '📿
امروز متعلق است به:
امام سجاد (ع)🌹
امام محمد باقر (ع)🌹
امام صادق (ع)🌹
📆 روزشمار:
🔹4 روز تا ولادت امام حسین علیه السلام
🔸5 روز تا ولادت حضرت عباس علیه السلام
🔹6 روز تا ولادت حضرت سجاد علیه السلام
🔸12 روز تا ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام
🔹16 روز تا ولادت حضرت صاحب الزمان (عج)
✔️ @Jameeyemahdavi313
#خانه_داری
چطوری از شکستن برنج قبل نیم پز شدن جلوگیری کنیم ؟
👈 کافیه نمک را در ۲ مرحله اضافه کنید ؛ مقدار کمی قبل ازپخت و مابقی در انتهای پخت
✔️ @Jameeyemahdavi313
#خانه_داری
🚨۵ اشتباهی که در نگهداری ماشین لباسشویی مرتکب میشویم
1⃣بستن درب ماشین بعد از شستشو
2⃣تمیز نکردن فیلترها
3⃣تمیز نکردن محفظه مواد شوینده
4⃣ریختن لباس زیاد
5⃣تمیز نکردن مناسب
✔️ @Jameeyemahdavi313
🍃💖🍃💖🍃💖🍃
#آشپزی- تک
#کوفته
مقداری لپه رو خیس کنید وبزارید چند جوش بزنه کفشو بگیرید وحدود ده الی پانزده دقیقه بپزه کافیه آبش کاملا کشیده شه وبا گوشت کوب یا غذا ساز کاملا له کنید بعضی از خانوما برنج رو هم میپزن ولی من فقط خیس کردم نپختم از برنج نیم دانه ایرانی استفاده کردم برنج رو یکی دوساعت خیس کردم بعدا آبکش کردم برنج لپه پوره شده یک عدد تخم مرغ یک عدد پیاز رنده واب گرفته شده مقداری سبزی ترخون وریحون ومزره ونعنا وشوید وتره وجعفری آگه سبزی تازه بود ریز خورد کرده وبهش اضافه کتید من از سبزی خشک استفاده کردم نمک وفلفل وزردچوبه همه رو به چرخ کرده اضافه من از چرخ کرده گوساله استفاده کردم با هم مخلوط کنید وخوب خوب ورز بدید چند بار بلند کنید ومحکم بکوبید تو کاسه تا انسجام پیدا کنه سپس به اندازه یک پرتقال بردارید وکف دست گود کنید وتوش کمی گردوی خرد شده کمی پیاز داغ وزرشک ویک عدد الو بزارید وببنید دستتون رو کمی خیس کنید تا خوب درز ها خوب به هم بچسپن وموقع پخت باز نشه وقتی کوفته آماده شد بزارید یخچال وسس رو آماده کنید یک عدد پیاز رو خرد کرده و با مقداری روغن سرخ کنید ویکی دو قاشق رب وکمی زردچوبه بهش اضافه کنید ویه تفت بدید وبه مقدار کافی آب بریزید من کمی لپه هم زدم وقتی به جوش اومد کوفته ها را به آرامی میزاریم داخل سس ودرشو کیپ نکنید تا یک ربع که کوفته ها وا نرن بعدا شعله رو کم کنید وبزارید بپزه
چند نکته در مورد کوفته
آگه لپه دوست ندارید، بریزید ؛تو کوفته میتونید از آرد نخود چی استفاده کنید واسه سس کوفته به جای آب آگه از آب قلم استفاده کنید خیلی خوشمزه میشه 😋
وقتی سس جوش اومد کوفته رو به آرامی توش بزارید وصبر کنید دوباره بجوش بیاد ودر قابلمه رو بزارید.
همیشه به اندازه ای آب بریزید که روی کوفته ها رو بگیره دوباره مجبور نشید آب بریزید آگه دیدید آبش داره تموم میشه وکوفته هنوز نپخته هست آب جوش بریزید روش
پخت کوفته سه ساعت طول میکشه با شعله متوسط
عزیزان مخلوط گوشت گوسفند وگوساله برای کوفته عالیه👌
من همیشه اندازه ها رو چشمی میزنم
برای حدود چهارصد گرم گوشت چرخ کرده نیم پیمانه لپه ونیم پیمانه برنج کافیه
عزیزان من این دفعه کوفته ها را کوچکتر درست کردم ومیانشون هیچی نزاشتم فقط مواد کوفته هستش
┏━━━🍃💞🍂 ━━━┓
@Jameeyemahdavi313
┗━━━🍂💞🍃 ━━━┛
🔻نشریه دیلی میل : پاستور
ویروس کرونا از جانب خداوند به جهت گناهان است..
🔸 یک روحانی داخل ایران چنین حرفی را مستقیمأ گفته بود، رسانه های مزدور عروسی میگرفتند..
#تمدن_نکبت_غرب
#کرونا
#کرونا_را_شکست_میدهیم
@Jameeyemahdavi313
🍂🌸🍂
🌸🍂
🍂
وقتی صدای اذان راشنیدی
شتاب کن 👉
بیاد داشته باش
مردان دلیر سرزمینم
زیر رگبار، گلوله و تانک
نماز اول وقتشان ترک نمیشد🌹
وَ اسْمَعْ نِدَائِی . . .
إِذَا نَادَیْتُک
و صدایم را بشنو . . .
گاهی که
صدایت میکنم...💖
@Jameeyemahdavi313