#هوالعشق💞
#امیــــــدِ_دایــــے
#پارت34
✍ #زهرا_شعبانے
هوا بالای اون تپه فوق العاده بود.با آریا راه میرفتیم و اکسیژن خالص تنفس میکردیم.رو لبه ایستاده بودیم و شهر اهواز به خوبی دیده میشد؛چون ارتفاع تپه خیلی زیاد بود.به سمت راستم که نگاه کردم؛یسنا و دوستش فاطمه رو دیدم.انگار یسنا حال خوبی نداشت چون فاطمه شونشو گرفته بود و اونم سرشو به سمت پایین خم کرده بود.همون طور که با نگرانی به یسنا نگاه میکردم با آرنج به دست آریا زدم.برگشت و به آرومی گفت:
+چیه؟
با صدایی که میلرزید گفتم:
–یسنا چیزیش شده؟
+نمیدونم
بدون اینکه منتظر جواب دیگه ای از آریا باشم؛به سمت یسنا و فاطمه دویدم و اونم پشت سرم اومد.
وقتی بهشون رسیدم؛گفتم:
–چیزی شده فاطمه خانم؟
*یسنا از ارتفاع میترسه و تا بلندی اینجا رو دید حالش بد شد،نمیدونم چیکار کنم؟
سر یسنا رو به پایین بود و انگار میخواست بالا بیاره ازش پرسیدم:
–حالتون خوبه یسنا خانم؟
جوابی نداد؛انگار نمیتونست چیزی بگه...رومو به طرف آریا کردمو گفتم:
–برو بگرد ببین میتونی عمو احمدو پیدا کنی
+باشه
هر چند ثانیه یه بار چند نفر می اومدن و میپرسیدن که چی شده و با جمله "چیزی نیست"بدرقه شون میکردم.بعد یه دقیقه آریا برگشت و گفت:
+عمو احمد اینجا نیست امید،احتمالا رفته پایین تپه
فاطمه با اشک و ناله گفت:
*چیکار کنیم آقا امید؟
یهو یه ماشین که فکر میکنم مال سپاه بود از بالای تپه اومد و آروم و بدون ترس رفتم جلوش و اونم توقف کرد.
فاطمه به کمک یکی دوتا خانم دیگه یسنا رو روی صندلی عقب نشوندن و منم جلو سوار شدم و آریا هم پیاده اومد.
به پایین تپه رسیدیم و یسنا رو بردن داخل اردوگاه خانما تا آبی به دست و روش بزنن و حالش جا بیاد.آریا روی یه نیمکت نشسته بود و من مثل اسفند رو آتیش بالا و پایین میپریدم و حاضر نبودم برم توی ساختمون.آریا همون طور که به من خیره شده بود گفت:
+نمیخوای یکم بشینی؟سرم گیج رفت از بس زمین اینجا رو متر کردی.
–نگرانم
+خب به یه خانم بگو بره داخل ببینه حالش بهتره
–بعد اون خانمه نمیپرسه چیکارشی.
+بگو داداششم
عصبی میشم:
–من داداششم؟
با لبخند مرموزی به سمتم اومد و گفت:
+اگه داداشش نیستی؛حتما عاشقشی
کنترلمو از دست دادمو با مشت زدم تو صورتش و با صدای بلندی گفتم:
–آره عاشقشم
هر کسی که تو محوطه اردوگاه بود؛سرشو به سمت ما برگردوند و منم بخاطر اینکه این گند رو جمع کنم سر آریا داد زدم:
–آره،من عاشق بابامم
🌷-----*~*💗*~*-----🌷
#عشق_آسمانی 💗👇
┄┅═✼💗 ✼═┅┄
@Jameeyemahdavi313
┄┅═✼💗 ✼═┅┄
خداوندا⭐️
دوستانی دارم
آیینه تمام نمای مهر⭐️
رسمشان معرفت
کردارشان جلای روح
و یادشان صفای دل
پس آنگاہ که دست نیاز ⭐️
به سوی تو میاورند
پرکن از آنچه که
در مرام خدایی توست⭐️
شبتون بخیر ⭐️
@Jameeyemahdavi313
خداوندا
نگذار ازتو
فقط نامت را بدانم
و نگذارکه ازتو
تنهامشق کردن
اسمت را به یاد داشته باشم
همواره
درمن جاری باش
همانگونه
کہ خون دررگهایم جاریست
🌴بسم الله الرحمن الرحیم🌴
@Jameeyemahdavi313
گفتم که خدایا مرا مرادی بفرست
طوفان زده ام راه نجاتی بفرست
فرمود که با زمزمه یا مهدی
نذر گل نرگس صلواتی بفرست
🌻 اللهم صل علی محمد
و ال محمد و عجل الفرجهم🌻
@Jameeyemahdavi313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام مولای مهربونم😍✋🌸
می شود روزی بگویند:
صدای پای اربابم می آید🌸😍
حدیث قصه نابم می آید😍🌸
جهان را نو کنید از سمت مغرب😍🌸
عزیز قلب بی تابم می آید.❤️🌸
من تشنه یک لحظه
تماشای تو هستم😍😭
@Jameeyemahdavi313
یک فکر مثبت کوچک در صبح
می تواند تمام روزتان را تغییر دهد😄
روزتان به نیکی
متشکر از حضورتان
@Jameeyemahdavi313
🎊ماه نو
ماه مهدی
ماه #شعبان امده
🎈ماهی که
مهدی بیا مهدی بیا
هک شده بر چهره اش
🎊به به چه ماهی
ماه خوبی ها آمده
🎊🎈#اعیاد_شعبانیه_مبارک🎈🎊
@Jameeyemahdavi313
🌱🍀🍃🌱🍀🍃🌱🍀🍃
🗓 امروز پنج شنبه:
7 فروردین 1399
1 شعبان 1441
26 مارس 2020
ذکر روز:
" ' لا اله الا الله المک الحق المبین " '📿
🔺امروز متعلق است به:
🌼اختر یازدهم آسمان امامت امام حسن عسگری (ع)🌷
روزمان را با هدیه 5 شاخه گل صلوات
به محضر مبارکشان معطر میکنیم🌹
♦️مناسبت های روز:
🔸تقاضای اتش بس صدام حسین در پی عملیات فتح المبین (۱۳۶۰)
🔹آغار مرحله پایانی عملیات فتح المبین (۱۳۶۰)
🔸سالروز بمباران شیمایی شهر سردشت (۱۳۶۶)
🔹 روز بدون خودرو 🚲
📆 روزشمار:
🔹2 روز تا ولادت امام حسین علیه السلام
🔸3 روز تا ولادت حضرت عباس علیه السلام
🔹4 روز تا ولادت حضرت سجاد علیه السلام
🔸10 روز تا ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام
🔹14 روز تا ولادت حضرت صاحب الزمان (عج)
✔️ @Jameeyemahdavi313
#اطلاعات_عمومی
💮از گوش پاک کن استفاده نکنید !
گوش پاک کن به پرده گوش و کانال گوش آسیب میزند و موجب التهاب عفونت و خونریزی از کانال گوش میشود !
✔️ @Jameeyemahdavi313
💖💫💖💫💖💫
#آشپزی تک
شیرینی اشکی (قطره آب) شکلاتی😋
🌟مواد لازم👇
۳ عدد تخم مرغ
۱ لیوان پودر قند
۱ لیوان روغن مایع
۱ ق چ وانیل شکری و با نوکق چ وانیل ایرانی
۲/۵ ق چ بکینگ پودر
۳/۵ لیوان آرد
🌟مواد رویه👇
۱۰۰ گرم شکلات تلخ ویا شکلات شیری (آب شده به روش بن ماری)
پودر پسته ویا پودر نارگیل
.
🌟طرز تهیه👇
تخم مرغ و پودر قند را با دور تند همزن برقی حدود ۲ دقیقه بزنید و سپس روغن مایع را اضافه کنید و کمی دیگر بزنید و بعد وانیل را اضافه کرده و ۲ دقیقه دیگر بزنید.
در این مرحله همزن برقی را کنار بگذارید و بکینگ پودر و آرد را کم کم اضافه کنید و ورز دهید تا خمیر لطیفی بدست آید.
از خمیر تکه هایی به بزرگی گردو جدا کنید، من تکه ها را وزن میکنم، تکه های ۴۲ گرمی جدا کنید و مانند فیلم باریک و بلند کنید و به خمیر شکل قطره اشک دهید و داخل سینی فری که کاغذ روغنی پهن کردید بچینید و داخل فر از قبل گرم شده با دمای ۱۵۰ درجه سانتی گراد به مدت ۱۰ دقیقه بپزید سپس حرارت فر را روی ۱۳۰ درجه سانتی گراد تنظیم کنید و چند دقیقه دیگر بپزید(چون شیرینی باید سفید بماند و تغییر رنگ ندهد)
شیرینی های خنک شده را با شکلات آب شده و پودر پسته یا پودر نارگیل یا هر چیز دیگری به دلخواه تزیین کنید.
نکته: میتوانید شکلاتی این شیرینی را هم تهیه کنید به مقداری که پودر کاکائو به مواد خمیر اضافه میکنید همان مقدار را از اندازه داده شده برای آرد کم کنید.
نکته:با این مقدارها ۲ سینی شیرینی خواهید داشت وبسیار خوشمزه است و میتوانید مدت زیادی نگهداری کنید هم داخل فریزیر هم در خارج از یخچال در ظرف در بسته ماندگاری بالایی دارد.
نوش جان😍
┏━━━🍃💞🍂━━━┓
@Jameeyemahdavi313
┗━━━🍂💞🍃━━━┛
آلمانها محموله ماسک یک شرکت آمریکایی به مقصد سویس را متوقف کردن
اروپا قشنگ داره بر میگرده به دوره وایکینگها
#کرونا
@Jameeyemahdavi313
#زنگ_تفریح
♥{•••بسم رب المهدی 'عج' •••}♥
با پست های بسیار جذاب در خدمت هستیم.🙂👇
#پیشنهاد 👇
🌹بله برون🌹
روایت حال جوانانی است که از دنیا فرار کرده اند و دقایقی را پای درس تاریخ، جغرافیا، ادبیات و ریاضی حاج حسین یکتا در شلمچه نشسته اند.
@Jameeyemahdavi313