ان معتقدند ایران دارای سامانه پیشرفته تری هم هست*.
آمریکا در نهایت حیرت تحقیر شد و جرات جوابگویی را از دست داد.
مقاله زیر به درستی به این عزت و شرف اشاره میکند👇👇
*✅ پایان حسرت ۲۲۰ ساله*
🔷 امروز و پس از ۲۲۰ سال آنچه میبینیم آرزوی به بغض نشسته سلسله نسلهای ایرانیان است که پس از ۱۸۰ سال تحقیر و وابستگی روی پای خود ایستادهایم .
به گزارش مشرق، «عبدالله گنجی» در سرمقاله روزنامه «جوان» نوشت :
🇮🇷 ایرانیان برای اولین بار غربِ جدید صنعتی را از صدای توپخانه روسیه در جنگهای دوگانه ایران و روس شناختند. از این تاریخ بود که هیبت و عظمت ایرانِ قبل و بعد از اسلام طی ۲۵ سال به کلی فرو پاشید .
تقارن این دوران با شروع استعمار و صنعتی شدن غرب باعث گردید تا ایران ضعیف شده در آن دو جنگ، همچون بیماری لاعلاج، آلت دست دو قدرت برتر آن روز یعنی روسیه و انگلیس باشد.
هر گاه آنها مطالبهای داشتند و ایرانیان از پذیرش آن سر باز زدند، مصیبتی را بر آنان تحمیل کردند.
تاریخ ایران از این زمان (۱۲۱۸ قمری) تا انقلاب اسلامی سراسر داستان تجزیه کشور، قراردادهای استعماری، کاپیتولاسیون، صدراعظمها یا پادشاهان دستنشانده و کودتاست. تقریباً در این دوران ۱۸۰ ساله هیچ نقطه افتخاری در تاریخ ایرانیان ثبت نشده است، حتی در دورانی که ایران صاحب مشروطه، مجلس، قانون و انتخابات شده بود، باز میتوانستند پادشاه بیاورند و ببرند و کاپیتولاسیون را تحمیل نمایند.
مثالهای تلخی برای این دوران در تاریخ ثبت است که هر ایرانیای که از آن آگاهی یابد، ذایقه خود را تلخ شده مییابد و عرق شرم از یک سو و نفرت از سوی دیگر غرورش را احاطه میکند.
🔷 حاکم هرات در سال ۱۲۳۶ خورشیدی اعلام استقلال کرد. ناصرالدین شاه سپاهی را برای محاصره آنجا فرستاد، اما بلافاصله انگلیس جزیره خارک و بوشهر را تصرف کرد و عازم شیراز شد، شاه بلافاصله دستور تخلیه هرات را صادر کرد و طبق معاهده پاریس استقلال هرات را به رسمیت شناخت.
در مثالی دیگر، خانم شیل، همسر سفیر وقت انگلیس در ایران در زمان صدارت امیرکبیر(۱۲۶۸-۱۲۶۴ قمری) در خاطرات خود مینویسد:
*«ایران امروز مانند برّه رام در دامن انگلیس و روسیه جابجا میشود. امیر میخواهد این بره را از دامن آنها بیرون بکشد، اما هرگز نخواهد توانست»*
و البته درست میگفت و همین اتفاق افتاد و امیرکبیر در کمتر از چهار سال صدارت، عزل و کشته شد و جنازه وی را نیز از ایران به در کردند.
در مثالی دیگر میرزا آغاسی، صدراعظم محمد شاه، هشت سال پس از شکست دوم از روسیه مینویسد :
*«برای کاری از کاخ گلستان به سمت دوشانتپه در شرق تهران روان شدم که دیدم از پشت سر صدایی میآید. یکی از اعضای دفترم بود و گفت: از سفارت روسیه آمدهاند با شما کار دارند. گفتم به طرف بگو میروم دوشانتپه و برمیگردم، اما فرستاده گفت: باید همین الان برگردی! گفتم مگر سفیر روسیه است؟ گفت، خیر کارمند سفارت است.»*
در جمعبندی این داستان خود مینویسد: *«مردهشور حکومتی را ببرد که کارمند سفارت روسیه برای صدر اعظم آن تصمیم میگیرد» .*
🔷 این دوران تلخ با شروع انقلاب اسلامی معکوس شد، اما در این ماهها و روزها که ایران یکپارچه مقابل قدرت اول نظامی- اقتصادی جهان ایستاده است و طرف مقابل روزی چند بار میگوید «ما دنبال جنگ با ایران نیستیم»، میتوان آن حسرت ۲۲۰ ساله را پایان یافته دانست.
وقتی رهبر این کشور به فرستاده رییس جمهور آمریکا - که خود نیز شانی در جهان دارد - میگوید من ترامپ را شایسته مبادله نامه هم نمیدانم چه رسد به مذاکره و ترامپ پاسخ میدهد که :
*«بله نه ایرانیان فعلاً آماده مذاکرهاند و نه من»*.
یعنی آن دوران گذشته است. ما هواپیمای آنان را در سرزمینمان ساقط میکنیم، اما آنان توجیه میکنند که «شاید اشتباهی شده باشد». تصمیم به جنگ محدود میگیرند، اما به آنان مشاوره میدهند که ایران امروز آن کشوری نیست که به جنگ محدود شما پاسخ نامحدود ندهد.
🔸 از مذاکره بدون پیششرط تا سلسله میانجیان تا اعتراف نزد رییس فلان کشور که اشتباه کردم از برجام خارج شدم را در پرونده دارند، اما هیچ روزی نیست که یک یا دو مسئول آمریکایی نگویند ما دنبال جنگ با ایران نیستیم. در نقطه مقابل آمادگی ایران را بازدارنده ارزیابی میکنند.
☝️ اینجاست که فرماندهان سپاه با صراحت میگویند:
*ناوهای آمریکا امروز برای ما تهدید نیستند، بلکه هدف هستند، ما ۱۲ سال پیش مسئله آنان را حل کردیم*
و اینگونه است که ناوشان همچنان در اقیانوس هند میماند و جلوتر نمیآید ونخواهد آمد.
👈🏻این سرمایه و این قدرت بازدارندگی بعد از ۲۲۰ سال چگونه بهدست آمده⁉️❗
🤔 تاریخ سراسر عبرت است و چه کم هستنند عبرت گیرندگان.
🇮🇷 دوستت دارم ای ایران سربلند🇮🇷
[۸/۱۷، ۱۴:۵۳] منتسب به حسینم: حکمتهای نهج البلاغه:
📔 نهج البلاغه بخوانیم
*⚜️#حکمت_234_نهج_البلاغه⚜️*
وَ قَالَ
ان معتقدند ایران دارای سامانه پیشرفته تری هم هست*.
آمریکا در نهایت حیرت تحقیر شد و جرات جوابگویی را از دست داد.
مقاله زیر به درستی به این عزت و شرف اشاره میکند👇👇
*✅ پایان حسرت ۲۲۰ ساله*
🔷 امروز و پس از ۲۲۰ سال آنچه میبینیم آرزوی به بغض نشسته سلسله نسلهای ایرانیان است که پس از ۱۸۰ سال تحقیر و وابستگی روی پای خود ایستادهایم .
به گزارش مشرق، «عبدالله گنجی» در سرمقاله روزنامه «جوان» نوشت :
🇮🇷 ایرانیان برای اولین بار غربِ جدید صنعتی را از صدای توپخانه روسیه در جنگهای دوگانه ایران و روس شناختند. از این تاریخ بود که هیبت و عظمت ایرانِ قبل و بعد از اسلام طی ۲۵ سال به کلی فرو پاشید .
تقارن این دوران با شروع استعمار و صنعتی شدن غرب باعث گردید تا ایران ضعیف شده در آن دو جنگ، همچون بیماری لاعلاج، آلت دست دو قدرت برتر آن روز یعنی روسیه و انگلیس باشد.
هر گاه آنها مطالبهای داشتند و ایرانیان از پذیرش آن سر باز زدند، مصیبتی را بر آنان تحمیل کردند.
تاریخ ایران از این زمان (۱۲۱۸ قمری) تا انقلاب اسلامی سراسر داستان تجزیه کشور، قراردادهای استعماری، کاپیتولاسیون، صدراعظمها یا پادشاهان دستنشانده و کودتاست. تقریباً در این دوران ۱۸۰ ساله هیچ نقطه افتخاری در تاریخ ایرانیان ثبت نشده است، حتی در دورانی که ایران صاحب مشروطه، مجلس، قانون و انتخابات شده بود، باز میتوانستند پادشاه بیاورند و ببرند و کاپیتولاسیون را تحمیل نمایند.
مثالهای تلخی برای این دوران در تاریخ ثبت است که هر ایرانیای که از آن آگاهی یابد، ذایقه خود را تلخ شده مییابد و عرق شرم از یک سو و نفرت از سوی دیگر غرورش را احاطه میکند.
🔷 حاکم هرات در سال ۱۲۳۶ خورشیدی اعلام استقلال کرد. ناصرالدین شاه سپاهی را برای محاصره آنجا فرستاد، اما بلافاصله انگلیس جزیره خارک و بوشهر را تصرف کرد و عازم شیراز شد، شاه بلافاصله دستور تخلیه هرات را صادر کرد و طبق معاهده پاریس استقلال هرات را به رسمیت شناخت.
در مثالی دیگر، خانم شیل، همسر سفیر وقت انگلیس در ایران در زمان صدارت امیرکبیر(۱۲۶۸-۱۲۶۴ قمری) در خاطرات خود مینویسد:
*«ایران امروز مانند برّه رام در دامن انگلیس و روسیه جابجا میشود. امیر میخواهد این بره را از دامن آنها بیرون بکشد، اما هرگز نخواهد توانست»*
و البته درست میگفت و همین اتفاق افتاد و امیرکبیر در کمتر از چهار سال صدارت، عزل و کشته شد و جنازه وی را نیز از ایران به در کردند.
در مثالی دیگر میرزا آغاسی، صدراعظم محمد شاه، هشت سال پس از شکست دوم از روسیه مینویسد :
*«برای کاری از کاخ گلستان به سمت دوشانتپه در شرق تهران روان شدم که دیدم از پشت سر صدایی میآید. یکی از اعضای دفترم بود و گفت: از سفارت روسیه آمدهاند با شما کار دارند. گفتم به طرف بگو میروم دوشانتپه و برمیگردم، اما فرستاده گفت: باید همین الان برگردی! گفتم مگر سفیر روسیه است؟ گفت، خیر کارمند سفارت است.»*
در جمعبندی این داستان خود مینویسد: *«مردهشور حکومتی را ببرد که کارمند سفارت روسیه برای صدر اعظم آن تصمیم میگیرد» .*
🔷 این دوران تلخ با شروع انقلاب اسلامی معکوس شد، اما در این ماهها و روزها که ایران یکپارچه مقابل قدرت اول نظامی- اقتصادی جهان ایستاده است و طرف مقابل روزی چند بار میگوید «ما دنبال جنگ با ایران نیستیم»، میتوان آن حسرت ۲۲۰ ساله را پایان یافته دانست.
وقتی رهبر این کشور به فرستاده رییس جمهور آمریکا - که خود نیز شانی در جهان دارد - میگوید من ترامپ را شایسته مبادله نامه هم نمیدانم چه رسد به مذاکره و ترامپ پاسخ میدهد که :
*«بله نه ایرانیان فعلاً آماده مذاکرهاند و نه من»*.
یعنی آن دوران گذشته است. ما هواپیمای آنان را در سرزمینمان ساقط میکنیم، اما آنان توجیه میکنند که «شاید اشتباهی شده باشد». تصمیم به جنگ محدود میگیرند، اما به آنان مشاوره میدهند که ایران امروز آن کشوری نیست که به جنگ محدود شما پاسخ نامحدود ندهد.
🔸 از مذاکره بدون پیششرط تا سلسله میانجیان تا اعتراف نزد رییس فلان کشور که اشتباه کردم از برجام خارج شدم را در پرونده دارند، اما هیچ روزی نیست که یک یا دو مسئول آمریکایی نگویند ما دنبال جنگ با ایران نیستیم. در نقطه مقابل آمادگی ایران را بازدارنده ارزیابی میکنند.
☝️ اینجاست که فرماندهان سپاه با صراحت میگویند:
*ناوهای آمریکا امروز برای ما تهدید نیستند، بلکه هدف هستند، ما ۱۲ سال پیش مسئله آنان را حل کردیم*
و اینگونه است که ناوشان همچنان در اقیانوس هند میماند و جلوتر نمیآید ونخواهد آمد.
👈🏻این سرمایه و این قدرت بازدارندگی بعد از ۲۲۰ سال چگونه بهدست آمده⁉️❗
🤔 تاریخ سراسر عبرت است و چه کم هستنند عبرت گیرندگان.
🇮🇷 دوستت دارم ای ایران سربلند🇮🇷
[۸/۱۷، ۱۴:۵۳] منتسب به حسینم: حکمتهای نهج البلاغه:
📔 نهج البلاغه بخوانیم
*⚜️#حکمت_234_نهج_البلاغه⚜️*
وَ قَالَ