eitaa logo
،، احکام و مسائل شرعی ،،
3.2هزار دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
2.9هزار ویدیو
40 فایل
برای پرسیدن سوالات شرعی به آیدی زیر مراجعه فرمایید . @Javanmardi_Ahkam
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽؛ 💎 قنداقهٔ علیه‌السلام به سوی آسمان 👈 تمام فرشتگانی که به آمده بودند ، بعد از برگشتن در آسمانها ، به فرشتگانی که به مؤفق نشده بودند ، افتخار می‌کردند . آنان نیز از خداوند متعال را خواستار شدند . بخاطر همین خداوند دستور داد جناب جبرئیل را به آسمانها ببرد . 👈 از کتاب روایت شده که سلام‌الله‌علیها با حال گریه وارد مسجد و به خدمت صلی‌الله‌علیه‌و‌آله رسید و عرض کرد : ! را در گهواره گذاشتم و مدتی به آسیاب کردن دانه مشغول شدم و بعد نگاه کردم او را در گهواره‌اش ندیدم . او را گم کردم . 👈 در همان ساعت جناب نازل شد و عرض کرد : ! به سلام برسان و بگو چشمانش روشن و از نگران نباشد ، چیزی به او نرسیده و او از مقرّبان درگاه پروردگار عالم است . بی درنگ فرمود : جبرئیل کجاست ؟ 👈 عرض کرد : وقتی که با جمعی از فرشتگان جهت تهنیت به خدمت شما آمدیم و او را زیارت کردیم . بعد که فرشتگان به آسمان رفتند : و به فرشتگان دیگر افتخار نمودند که آنان را زیارت کرده‌اند . سپس فرشتگان دیگر عرض کردند : ! به ما هم اجازه بده را زیارت کنیم . به من دستور داد را به آسمان ببرم تا فرشتگان او را زیارت نمایند و الآن به گهواره اش برگرداندم . عرض می‌کند : ! هنگامی که گهواره را خالی دید ، در حال جزع و گریان خدمت پدرش آمد و عرض کرد : ! را گم کرده‌ام ؟! وقتی آمد و گفت : از نگران نباشید . 👈 بلافاصله پیامبر فرمود : جبرئيل کجاست . 👈 حال ، باید بیاندیشیم که هنگامی که در قتلگاه دنبال گم شده‌اش می‌رفت و می‌گفت : کجاست ، چه حالی پیدا کرده بود . { گلی گم کرده‌ام می‌جویم او را به هر گل می‌رسم می‌بویم او را اگر یابم گلم را در گلستان به آب دیدگان می‌شویم او را } ❄️ { کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی } ❄️ @Javanmardi_langarudi 💥 شبهات احکام و مسائل شرعی را از این کانال به دست آورید 💥
﷽؛ 💎 در عظمت نمی‌شود سخن گفت ... او چنان جایگاه و مقام رفیعی دارد که عرش را به نام او مزیّن نمود ! لذا فرمود : در سفر وقتی به عرش نظر کردم ، دیدم بر نوشته شده است : « إنَّ الحُسَینَ مِصباحُ الهُدی وَ سَفینَةُ النَّجاة » مدینه‌المعاجزجلد4صفحه51 صَلِّ عَلی وَ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ @Javanmardi_langarudi ستاد ملی ترویج احکام دین 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی 🌐
﷽؛ ✅ قسم به جلالم عمل عاق را قبول نخواهم کرد ! 👈 در آمده است : سوگند یاد می‌کند و می‌فرماید : { به عزت و جلالم و ارتفاع مکانم اگر عاق والدین کسی که پدر و مادرش را بیازارد تمام اعمال و کردار پیامبران را انجام دهد آن اعمال را از او قبول نخواهم کرد } . 👈 و نیز شده : اول چیزی که در نوشت این بود که : { همانا من خدایم جز من معبودی نیست . هرکس پدر و مادرش از او راضی باشد من از او راضی‌ام ، و هرکس پدر و مادرش از او ناراضی باشد ، من از او ناراضی‌ام } . 👈 از علیه‌السلام نقل شده که فرمود : { پدرم مردی را دید که با پسر خود راه می‌رفت و پسر بر شانهٔ پدرش تکیه کرده بود . علیه‌السلام فرمود : پدرم علیه‌السلام جهت اظهار بیزاری از پسر با او سخن نگفت تا از دنیا رفت } . جامع السعادت ، جلد ۲ ، صفحه ۲۶۳ . اصول کافی ، جلد ۴ ، صفحه ۴۰ . @Javanmardi_langarudi 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجّت الاسلام والمسلمین سیّد شمس الدّین جوانمردی لنگرودی 🌐
﷽؛ 💎 علیه‌السلام در روایتی می‌فرمایند : صلی‌الله‌علیه‌وآله مریض بود . سلام‌الله‌علیها دست و را گرفت و به جهت عیادت پدر در منزل به راه افتادند . دیدند صلی‌الله‌علیه‌وآله خوابیده است ـ در طرف راست پیامبر و در طرف چپ آن حضرت نشستند و بر بدن حضرت فشار می‌آوردند . چون حضرت از خواب بیدار نشد ، خانم سلام‌الله‌علیها به و فرمود : جدّ شما در خواب است . اکنون برگردید و او را دعا کنید و به حال خود واگذارید تا از خواب بیدار شود ، آنگاه بسوی او باز گردید . کردند : مادر ، ما از اینجا بیرون نمی‌رویم . بر بازوی راست و بر بازوی چپ آن خوابیدند ، در این وقت برخاست و به خانه خود رفت . و کمی خوابیدند و زود بیدار شدند ، ولی دیدند در خواب است . به گفتند : مادرمان کجا رفت ؟ گفت : به منزل خود . برخاستند و در آن شب تاریک و پر رعد و برق که آسمان به شدت می‌بارید بیرون آمدند ، و پس نوری از برای آنان درخشید . در آن نور با دست راست خود ، دست چپ را گرفت و با هم صحبت می‌کردند تا به رسیدند . بنابراین ، سرگردان شدند و نمی‌دانستند کجا بروند . به برادرش گفت : ما سرگردانیم و نمی‌دانیم کجا می‌رویم ، بهتر این است که در اینجا بخوابیم تا صبح شود . همدیگر را به آغوش کشیده و خوابیدند . از آن طرف چون بیدار شد در جستجوی فرزندان به خانه رفت ولی دید که آنجا نیستند . سپس سرپایی ایستاد و گفت : ، سید و مولای من ! و فرزندان من هستند از گرسنگی بیرون رفتند . تو وکیل من بر آنان هستی . نوری درخشید و در روشنایی آن نور رفت تا به رسید . دید و در آغوش هم خوابیدند در حالی‌که باران تندی می‌بارید بطوری هرگز مردم مثل آن را ندیده بودند . ولی در آن محلی که آن دو عزیز خوابیده بودند ، آنان را از باران حفظ کرده بطوریکه حتی قطره‌ای بر آنان نچکیده بود . کنار آنان بود که دو پر داشت که یکی را بر و دیگری را بر روپوش کرده ، چون چشم پیامبر به آنان افتاد ، تنحنح کرد ، و مار متوجه شد و خود را کنار کشید و گفت : تو و فرشتگانت را گواه می گیرم ، این تو هستند ، آنان را حفظ و حراست نموده ، صحیح و سالم به تو سپردم . صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود : تو کیستی و از کجایی ؟ عرض کرد : من فرستاده به سوی تو هستم . فرمود : از کدام قبیله ؟ عرض کرد : از ، عده ای از یک آیه از قرآن را فراموش کرده ایم ، و مرا به خدمت شما فرستاده اند که آن آیه را بیاموزم . چون اینجا رسیدم ، شنیدم کسی ندا میکند ای مار ! این دو فرزندان رسول خدایند ، آنان را از آفات ، ناگواریها ، حوادث و بدیهای شب و روز حفظ کن . من هم از آنان نگهبانی کرده و صحیح و سالم به شما تحویل میدهم . مار آیه را یاد گرفت و برگشت . را بر دوش راست و را بر دوش چپ گذاشت و آمد که جمعی از یاران به ایشان رسیدند . یکی از آنان گفت : ! پدر و مادرم فدای تو ! یکی از فرزندانت را به من بده تا زحمت حمل تو سبک شود . حضرت فرمود : دست نگهدار ، خداوند سخن تو را شنید و مقامت را شناخت . دیگری عرض کرد : ! اجازه فرمایید یکی را من حمل کنم ‌، حضرت جواب شخص اول را به او فرمود . علیه‌السلام آمد و عرض کرد : ! پدر و مادرم فدای شما ، اجازه بفرمایید یکی را من بردارم تا حمل تو سبک باشد . رو به فرمود : به دوش پدرت می‌روی ؟ عرض کرد : به خدا سوگند ! دوش تو برایم محبوبتر است از دوش پدرم . آنگاه به فرمود : اگر می‌خواهی بر دوش پدر باش . عرض کرد : من نیز همان را می‌گویم که برادرم گفت. خلاصه آنان را به منزل آورد . چند دانه خرما برای آنان ذخیره کرده بود نزد آنان آورد ، خوردند و شاد شدند . فرمود : اکنون برخیزید کشتی بگیرید . برخاستند و کشتی گرفتند و نیز برای انجام کاری بیرون رفت . وقتی وارد شد ، شنید که می‌فرماید : ! بر سخت گیر و او را بر زمین بزن ، عرض کرد : پدر جان ! وا عجبا ! بزرگ را بر کوچک دلیر میکنی و به آن نیرو می‌دهی ؟ فرمود : دخترم ! نمی‌پسندی بگویم ، را بر زمین بزن ؟ این حبیبم است که می‌گوید : ! بر سخت بگیر و او را بر زمین بزن . @Javanmardi_langarudi 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی 🌐
،، احکام و مسائل شرعی ،،
﷽؛ #خدا در قرآن #283 بار درباره #زبان حرف زده 👈 مراقب #زبان‌تان باشید ! 👈 روایت #پیامبر صلی‌الله‌
﷽؛ 👈 همان گونه كه در حديثى از صلى‌الله‌عليه‌وآله مى‌خوانيم : به انسانها مى‌گويد : { يَا ابْنَ آدَمَ اِنْ نازَعَـكَ لِسانُكَ فى ما حَـرَّمْتُ عَلَـيْكَ فَقَدْ اَعَنْـتُكَ بِطَبَقَـتَيْنِ فَاَطْبِقْ ! اگر زبانت خواست تو را وادار به حرام كند ، من دو لب را براى جلوگيرى از آن در اختيار تو قرار داده ام در چنان حالتى لب فرو بند ! } . ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی 🌐
﷽؛ بجا آورد ، به این نحو که : " در پس از سوره سوره را بخواند سپس از خداوند متعال بخواهد که او را از هر و هر ایمن گرداند ". ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ " خواندن که آن است ، در بعد از سی مرتبه سوره و در بعد از سی مرتبه سوره بخواند و بعد از نماز ای در راه خدا بدهد ، هر کس چنین کند ، را در آن ماه از گرفته است ". ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی 🌐
﷽؛ 📝 جریان چیست ؟ 👈 چنانچه در قسمتی از می‌خوانیم : وَ سَدَّ الْأَبْوٰابَ إِلّٰا بٰابَهُ ... جز در خانه‌ی علیه‌السلام همه‌ی درها را بست 📖 و این است : زمانی که صلےالله‌علیه‌وآله خود را در ساخت بعضی از خانه‌های خود را در پیرامون ساختند و درهایی به سوی باز کردند تا موقع بلافاصله وارد مسجد شوند و از فیض نماز جماعت برخوردار گردند و به علاوه ناودانهای بعضی از آن خانه‌ها مشرف بر مسجد بود ولی پس از مدتی فرمود : آن را که به سوی باز می‌شد بستند و فقط در خانه‌ی را باز گذاستند . وقتی بعضی از اصحاب از پرسیدند : آیا شما از پیش خود دستور صادر فرمودید که درب خانه‌هایی که به سوی مسجد شما باز می‌شد بسته شود یا از جانب خدا ؟ فرمود : به امر خدا این کار انجام گرفت . چرا چون مردم در مسجد گاهی با جنابت وارد می‌شدند و تکلیف خود را نمی‌دانستند ولی و به دلیل از مردم مستثنی بودند . 📝 داستان به بیانی دیگر 📖 نوشته اند : روز به امر تمام درهای منازل اصحاب که بطرف باز بود بسته شد جز درب خانه‌ی که به دستور خاص الهی آن را نبستند . عده‌ای از اصحاب عرض کردند ! چرا همه درب‌ها را بستید إلا درب خانه‌ی را ؟ فرمود : من تابع وحی خداوند تعالی هستم و در روایتی دیگر آمده که خطبه‌ای ایراد فرمود و در ضمن آن فرمود : ! به و امر فرمود : خانه‌هایی بنا کنند و امر فرمود در آن خانه افراد جنب نخوابند و زنها داخل آن خانه‌ها نشوند مگر و . برای من به منزله است برای پس برای احدی از زنها و افراد جنب حلال نیست که به من داخل شوند و نیز فرمودند : عده‌ای رضایت قلبی ندارند که در همه وقت و در هر حالتی ساکن باشد . من آنها را بیرون نکرده ‌م و را من ساکن قرار نداده‌ام بلکه خداوند مردم را بیرون نموده و را ساکن مسجد قرار داده است و نزد من نزد است سپس در فضایل کلماتی بیان فرمودند ... تا آنجا که فرمودند : (هر کس از این موضوع ناراحت است برود آنجا) و اشاره به طرف کردند . علیه‌السلام محمدعلےخلیلے صَلِّ عَلی وَ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی 🌐
﷽؛ فقط حیدر است ✅ صراط مستقیم در قرآن کریم یعنی علیه‌السلام 👈 در قرآن کریم می‌خوانیم : « اِنَّک عَلَیٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ همانا تو بر جاده‌ی مستقیم و راه راست قرار گرفته‌ای » . علیه‌السلام پس از نزول این آیه کریمه صلی‌اللّه‌علیه‌وآله از درگاهِ مسئلت نمود : اِلٰهی ماالصراطُ المستقیم ؟ خدایا راه راست کدام است ؟ فرمود : « ولایة علیّ بن ابیطالب فَعلیٌّ هُوَ الصِّراطُ المستقیم راه راست ولایت است » . پس در حقیقت علیه‌السلام همان راهِ مستقیم الهی است . : بحار،ج۳۵ / ۳۶۷ و فخرالنَّبی تألیف : صدیق عربانی(گیلانی) صفحه ی ۲۸۰ صَلِّ عَلی وَ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی 🌐
،، احکام و مسائل شرعی ،،
﷽؛ #پیامبراکرم صلےالله‌علیه‌وآله « کنتُ انَا و علیٌّ نوراً بین یَدَی اللهِ تعالی قَبل أَن یُخلقَ آ
﷽؛ 👈 سرّ خارج نشدن از صلب فرمودند : « هنگامی که با ملاقات کردند ، به پاس احترام پیاده شد ، ولی پیاده نگشت و از معانقه با هم فارغ نشده بودند که نازل شد و به گفت : (یعقوب) برای تو و به خاطر احترام به تو از مرکب پیاده شد ، ولی تو پیاده نشدی . سپس به گفت : دستت را باز کن ، دست را باز کرد بلافاصله نوری از کف دستش خارج شد ، پرسید این چه بود ؟ اظهار داشت : این علامت آن است که از صلب تو خارج نمی‌شود ، زیرا را رعایت نکردی ، لذا عقوبت تو را همین قرار داده است ». فرمودند : « هنگامی که به طرف روی آورد ، به منظور استقبال پدر از شهر خارج گردید . و وقتی پدر را دید ، قصد کرد برای او پیاده شود ولی نظر به پادشاهی و مقام خویش که نمود ، پیاده نشد . و زمانی که بر سلام داد نازل شد و به او گفت : به تو می‌فرماید : از فرود آمدن در مقابل بنده صالح من تو را باز نداشت مگر آنکه مقام و پادشاهی که تو داری ، دستت را بگشا . دست گشود پس از بین انگشتانش نوری خارج شد. پرسید : این چه بود ؟ گفت : این علامت آن است که از صلب تو هرگز خارج نمی‌شود و جهتش کاری است که تو نسبت به نمودی و در مقابلش پیاده نشدی ». @Javanmardi_langarudi 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی 🌐
﷽؛ 💎 قنداقهٔ علیه‌السلام به سوی آسمان 👈 تمام فرشتگانی که به آمده بودند ، بعد از برگشتن در آسمانها ، به فرشتگانی که به مؤفق نشده بودند ، افتخار می‌کردند . آنان نیز از خداوند متعال را خواستار شدند . بخاطر همین خداوند دستور داد جناب جبرئیل را به آسمانها ببرد . 👈 از کتاب روایت شده که سلام‌الله‌علیها با حال گریه وارد مسجد و به خدمت صلی‌الله‌علیه‌و‌آله رسید و عرض کرد : ! را در گهواره گذاشتم و مدتی به آسیاب کردن دانه مشغول شدم و بعد نگاه کردم او را در گهواره‌اش ندیدم . او را گم کردم . 👈 در همان ساعت جناب نازل شد و عرض کرد : ! به سلام برسان و بگو چشمانش روشن و از نگران نباشد ، چیزی به او نرسیده و او از مقرّبان درگاه پروردگار عالم است . بی درنگ فرمود : جبرئیل کجاست ؟ 👈 عرض کرد : وقتی که با جمعی از فرشتگان جهت تهنیت به خدمت شما آمدیم و او را زیارت کردیم . بعد که فرشتگان به آسمان رفتند : و به فرشتگان دیگر افتخار نمودند که آنان را زیارت کرده‌اند . سپس فرشتگان دیگر عرض کردند : ! به ما هم اجازه بده را زیارت کنیم . به من دستور داد را به آسمان ببرم تا فرشتگان او را زیارت نمایند و الآن به گهواره اش برگرداندم . عرض می‌کند : ! هنگامی که گهواره را خالی دید ، در حال جزع و گریان خدمت پدرش آمد و عرض کرد : ! را گم کرده‌ام ؟! وقتی آمد و گفت : از نگران نباشید . 👈 بلافاصله پیامبر فرمود : جبرئيل کجاست . 👈 حال ، باید بیاندیشیم که هنگامی که در قتلگاه دنبال گم شده‌اش می‌رفت و می‌گفت : کجاست ، چه حالی پیدا کرده بود . { گلی گم کرده‌ام می‌جویم او را به هر گل می‌رسم می‌بویم او را اگر یابم گلم را در گلستان به آب دیدگان می‌شویم او را } ❄️ { کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی } ❄️ @Javanmardi_langarudi 💥 شبهات احکام و مسائل شرعی را از این کانال به دست آورید 💥
﷽؛ عَنِ صَلّی‌اللّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِه : اِنَّ اللّهَ تَعٰالیٰ یُحِبُّ ثَلٰاثَةَ اَصْوٰاتٍ : صَوْتَ الدِّیکِ ، وَ صَوْتَ قٰارِیِٔ الْقُرْآنِ ، وَ صَوْتَ الَّذیٖنَ یَسْتَغْفِرُونَ بِاْلأَسْحٰارِ از صلی‌الله‌علیه‌وآله روایت شده که فرمودند : را دوست دارد : که با صدای خوب می‌خواند . کسانی که در استغفار می‌کنند . : الحیاة ، نقل از بحار الأنوار ، جلد92 صفحه19 صَلِّ عَلی وَ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ @Javanmardi_langarudi ستاد ملی ترویج احکام دین 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی 🌐
﷽؛ 💎 علیه‌السلام در روایتی می‌فرمایند : صلی‌الله‌علیه‌وآله مریض بود . سلام‌الله‌علیها دست و را گرفت و به جهت عیادت پدر در منزل به راه افتادند . دیدند صلی‌الله‌علیه‌وآله خوابیده است ـ در طرف راست پیامبر و در طرف چپ آن حضرت نشستند و بر بدن حضرت فشار می‌آوردند . چون حضرت از خواب بیدار نشد ، خانم سلام‌الله‌علیها به و فرمود : جدّ شما در خواب است . اکنون برگردید و او را دعا کنید و به حال خود واگذارید تا از خواب بیدار شود ، آنگاه بسوی او باز گردید . کردند : مادر ، ما از اینجا بیرون نمی‌رویم . بر بازوی راست و بر بازوی چپ آن خوابیدند ، در این وقت برخاست و به خانه خود رفت . و کمی خوابیدند و زود بیدار شدند ، ولی دیدند در خواب است . به گفتند : مادرمان کجا رفت ؟ گفت : به منزل خود . برخاستند و در آن شب تاریک و پر رعد و برق که آسمان به شدت می‌بارید بیرون آمدند ، و پس نوری از برای آنان درخشید . در آن نور با دست راست خود ، دست چپ را گرفت و با هم صحبت می‌کردند تا به رسیدند . بنابراین ، سرگردان شدند و نمی‌دانستند کجا بروند . به برادرش گفت : ما سرگردانیم و نمی‌دانیم کجا می‌رویم ، بهتر این است که در اینجا بخوابیم تا صبح شود . همدیگر را به آغوش کشیده و خوابیدند . از آن طرف چون بیدار شد در جستجوی فرزندان به خانه رفت ولی دید که آنجا نیستند . سپس سرپایی ایستاد و گفت : ، سید و مولای من ! و فرزندان من هستند از گرسنگی بیرون رفتند . تو وکیل من بر آنان هستی . نوری درخشید و در روشنایی آن نور رفت تا به رسید . دید و در آغوش هم خوابیدند در حالی‌که باران تندی می‌بارید بطوری هرگز مردم مثل آن را ندیده بودند . ولی در آن محلی که آن دو عزیز خوابیده بودند ، آنان را از باران حفظ کرده بطوریکه حتی قطره‌ای بر آنان نچکیده بود . کنار آنان بود که دو پر داشت که یکی را بر و دیگری را بر روپوش کرده ، چون چشم پیامبر به آنان افتاد ، تنحنح کرد ، و مار متوجه شد و خود را کنار کشید و گفت : تو و فرشتگانت را گواه می گیرم ، این تو هستند ، آنان را حفظ و حراست نموده ، صحیح و سالم به تو سپردم . صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود : تو کیستی و از کجایی ؟ عرض کرد : من فرستاده به سوی تو هستم . فرمود : از کدام قبیله ؟ عرض کرد : از ، عده ای از یک آیه از قرآن را فراموش کرده ایم ، و مرا به خدمت شما فرستاده اند که آن آیه را بیاموزم . چون اینجا رسیدم ، شنیدم کسی ندا میکند ای مار ! این دو فرزندان رسول خدایند ، آنان را از آفات ، ناگواریها ، حوادث و بدیهای شب و روز حفظ کن . من هم از آنان نگهبانی کرده و صحیح و سالم به شما تحویل میدهم . مار آیه را یاد گرفت و برگشت . را بر دوش راست و را بر دوش چپ گذاشت و آمد که جمعی از یاران به ایشان رسیدند . یکی از آنان گفت : ! پدر و مادرم فدای تو ! یکی از فرزندانت را به من بده تا زحمت حمل تو سبک شود . حضرت فرمود : دست نگهدار ، خداوند سخن تو را شنید و مقامت را شناخت . دیگری عرض کرد : ! اجازه فرمایید یکی را من حمل کنم ‌، حضرت جواب شخص اول را به او فرمود . علیه‌السلام آمد و عرض کرد : ! پدر و مادرم فدای شما ، اجازه بفرمایید یکی را من بردارم تا حمل تو سبک باشد . رو به فرمود : به دوش پدرت می‌روی ؟ عرض کرد : به خدا سوگند ! دوش تو برایم محبوبتر است از دوش پدرم . آنگاه به فرمود : اگر می‌خواهی بر دوش پدر باش . عرض کرد : من نیز همان را می‌گویم که برادرم گفت. خلاصه آنان را به منزل آورد . چند دانه خرما برای آنان ذخیره کرده بود نزد آنان آورد ، خوردند و شاد شدند . فرمود : اکنون برخیزید کشتی بگیرید . برخاستند و کشتی گرفتند و نیز برای انجام کاری بیرون رفت . وقتی وارد شد ، شنید که می‌فرماید : ! بر سخت گیر و او را بر زمین بزن ، عرض کرد : پدر جان ! وا عجبا ! بزرگ را بر کوچک دلیر میکنی و به آن نیرو می‌دهی ؟ فرمود : دخترم ! نمی‌پسندی بگویم ، را بر زمین بزن ؟ این حبیبم است که می‌گوید : ! بر سخت بگیر و او را بر زمین بزن . @Javanmardi_langarudi 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی 🌐
﷽؛ ❤️ امام‌صادق علیه آلاف التحیة و الثناء " نزد برای سلام‌الله‌علیها نُه اسم وجود دارد : ، ، ، ، ، ، ، و . ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi
﷽؛ یاد گرفتن واجب است بجا آورد ، به این نحو که : در پس از سوره سوره را بخواند سپس از خداوند متعال بخواهد که او را از هر و هر ایمن گرداند . ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ خواندن که آن است ، در بعد از سی مرتبه سوره و در بعد از سی مرتبه سوره بخواند و بعد از نماز ای در راه خدا بدهد ، هر کس چنین کند ، را در آن ماه از گرفته است . ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ 🌐 به جماعت خواندن نمازهای مستحبی باطل است مگر سه نماز مستحبی ، ، . 🌐 کلیه نمازهای مستحبی را هم می‌توان بلند خواند هم آهسته ، نمازگزار مخیّر است . 🌐 کلیه نمازهای مستحبی را هم می‌توان نشسته خواند هم ایستاده ، نمازگزار مخیّر است . 🌐 کلیه نمازهای مستحبی ، اذان و اقامه ندارد . 🌐 کلیه نمازهای مستحبی دو رکعتی خوانده می‌شود . 🌐 هیچ یک از نمازهای واجب و مستحب - به جز نمازهای یومیّه و قضای آنها - اذان و اقامه ندارد . صَلِّ عَلی وَ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی 🌐
،، احکام و مسائل شرعی ،،
﷽؛ ❤️ محور و قلب عالم وجود « هُمْ فَاطِمَةُ وَ أبُوْهَا وَ بَعلُهَا وَبَنُوْهَا ¹» 👈 تو چه کرد
﷽؛ ❤️ امام‌صادق علیه‌السلام فرمودند : علیهاالسلام را از آفريد و هنگامى كه نور وجود سلام‌الله‌علیها درخشيد ، آسمان‌ها و زمين به نورش روشن شد ، ديدگان فرشتگان از شدّت نورش بسته شد و تمام ملائكه نمودند ! . صَلِّ عَلی وَ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی 🌐
﷽؛ عَنِ صَلّی‌اللّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِه : اِنَّ اللّهَ تَعٰالیٰ یُحِبُّ ثَلٰاثَةَ اَصْوٰاتٍ : صَوْتَ الدِّیکِ ، وَ صَوْتَ قٰارِیِٔ الْقُرْآنِ ، وَ صَوْتَ الَّذیٖنَ یَسْتَغْفِرُونَ بِاْلأَسْحٰارِ از صلی‌الله‌علیه‌وآله روایت شده که فرمودند : را دوست دارد : که با صدای خوب می‌خواند . کسانی که در استغفار می‌کنند . : الحیاة ، نقل از بحار الأنوار ، جلد92 صفحه19 صَلِّ عَلی وَ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی 🌐
﷽؛ 💎 از صلی‌الله‌علیه‌وآله نقل شده که فرمودند : در فرشته‌اى را گمارده است که به او گفته می‌شود . هنگامی که فرا می‌رسد ، آن فرشته در هر شب از آن تا صبح ندا می‌دهد : به حال ذاکران ! به حال اطاعت کنندگان ! و می‌فرماید : « من هم‌نشین کسی هستم که همنشین من باشد ... » 💎 از علیه‌السلام نیز نقل شده که : روز رستاخیز از ندا می‌دهد : کجایند ؟ گروهی برمی‌خیزند که چهره‌شان براى مردم محشر می‌درخشد ... . ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی 🌐
﷽؛ عَنِ صَلّی‌اللّهُ‌عَلَیهِ‌وَآلِه : اِنَّ اللّهَ تَعٰالیٰ یُحِبُّ ثَلٰاثَةَ اَصْوٰاتٍ : صَوْتَ الدِّیکِ ، وَ صَوْتَ قٰارِیِٔ الْقُرْآنِ ، وَ صَوْتَ الَّذیٖنَ یَسْتَغْفِرُونَ بِاْلأَسْحٰارِ از صلی‌الله‌علیه‌وآله روایت شده که فرمودند : را دوست دارد : که با صدای خوب می‌خواند . کسانی که در استغفار می‌کنند . : الحیاة ، نقل از بحار الأنوار ، جلد92 صفحه19 صَلِّ عَلی وَ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی 🌐
﷽؛ 👈 همان گونه كه در حديثى از صلى‌الله‌عليه‌وآله مى‌خوانيم : به انسانها مى‌گويد : { يَا ابْنَ آدَمَ اِنْ نازَعَـكَ لِسانُكَ فى ما حَـرَّمْتُ عَلَـيْكَ فَقَدْ اَعَنْـتُكَ بِطَبَقَـتَيْنِ فَاَطْبِقْ ! اگر زبانت خواست تو را وادار به حرام كند ، من دو لب را براى جلوگيرى از آن در اختيار تو قرار داده ام در چنان حالتى لب فرو بند ! } . ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی 🌐
﷽؛ دو مرتبه بر نازل شد ، که به صورت و و برای بار به صورت و در مدت بر نازل شد . در ، آیات قرآن طی جریانات مختلفی نازل می‌شد و مسیر پیش روی مسلمین را روشن می‌ساخت . گاهی به مسلمین دلگرمی می‌داد و گاهی آنها را از سقوط در دره‌های هلاکت برحذر می‌داشت . گاهی پرده از چهره‌ی منافقین برداشته و گاهی بهترین خلق خدا را در میان مسلمین برای آنها بیان می‌کرد تا آنها نیز قدم در مسیری که این برگزیدگان برداشته‌اند ، بردارند . به در میان مسلمین ، و علیهم‌السلام هستند . آنها که در مقام و منزلتشان آیات متعددی نازل شده است ؛ ، ، ، و... را می‌توان از جمله این آیات برشمرد . آیاتی که با وجود مستندات فراوان و قطعی بر نزولشان در شأن باز هم عده ای از روی تعصب و عداوت با آن مخالفت کرده و با القای شبهات بی پایه و اساس در صدد تخریب مستندات آن برآمده‌اند . صَلِّ عَلی وَ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی 🌐
﷽؛ یاد گرفتن واجب است بجا آورد ، به این نحو که : در پس از سوره سوره را بخواند سپس از خداوند متعال بخواهد که او را از هر و هر ایمن گرداند . ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ خواندن که آن است ، در بعد از سی مرتبه سوره و در بعد از سی مرتبه سوره بخواند و بعد از نماز ای در راه خدا بدهد ، هر کس چنین کند ، را در آن ماه از گرفته است . ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ 🌐 به جماعت خواندن باطل است مگر سه نماز مستحبی ، ، . 🌐 کلیه را هم می‌توان خواند هم ، نمازگزار مخیّر است . 🌐 کلیه را هم می‌توان خواند هم ، نمازگزار مخیّر است . 🌐 کلیه ، و ندارد . 🌐 کلیه خوانده می‌شود . 🌐 هیچ یک از - به جز و - اذان و اقامه ندارد . صَلِّ عَلی وَ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ @Javanmardi_langarudi ستاد ملی ترویج احکام دین 💥 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی 💥
﷽؛ 💎 علیه‌السلام در روایتی می‌فرمایند : صلی‌الله‌علیه‌وآله مریض بود . سلام‌الله‌علیها دست و را گرفت و به جهت عیادت پدر در منزل به راه افتادند . دیدند صلی‌الله‌علیه‌وآله خوابیده است ـ در طرف راست پیامبر و در طرف چپ آن حضرت نشستند و بر بدن حضرت فشار می‌آوردند . چون حضرت از خواب بیدار نشد ، خانم سلام‌الله‌علیها به و فرمود : جدّ شما در خواب است . اکنون برگردید و او را دعا کنید و به حال خود واگذارید تا از خواب بیدار شود ، آنگاه بسوی او باز گردید . کردند : مادر ، ما از اینجا بیرون نمی‌رویم . بر بازوی راست و بر بازوی چپ آن خوابیدند ، در این وقت برخاست و به خانه خود رفت . و کمی خوابیدند و زود بیدار شدند ، ولی دیدند در خواب است . به گفتند : مادرمان کجا رفت ؟ گفت : به منزل خود . برخاستند و در آن شب تاریک و پر رعد و برق که آسمان به شدت می‌بارید بیرون آمدند ، و پس نوری از برای آنان درخشید . در آن نور با دست راست خود ، دست چپ را گرفت و با هم صحبت می‌کردند تا به رسیدند . بنابراین ، سرگردان شدند و نمی‌دانستند کجا بروند . به برادرش گفت : ما سرگردانیم و نمی‌دانیم کجا می‌رویم ، بهتر این است که در اینجا بخوابیم تا صبح شود . همدیگر را به آغوش کشیده و خوابیدند . از آن طرف چون بیدار شد در جستجوی فرزندان به خانه رفت ولی دید که آنجا نیستند . سپس سرپایی ایستاد و گفت : ، سید و مولای من ! و فرزندان من هستند از گرسنگی بیرون رفتند . تو وکیل من بر آنان هستی . نوری درخشید و در روشنایی آن نور رفت تا به رسید . دید و در آغوش هم خوابیدند در حالی‌که باران تندی می‌بارید بطوری هرگز مردم مثل آن را ندیده بودند . ولی در آن محلی که آن دو عزیز خوابیده بودند ، آنان را از باران حفظ کرده بطوریکه حتی قطره‌ای بر آنان نچکیده بود . کنار آنان بود که دو پر داشت که یکی را بر و دیگری را بر روپوش کرده ، چون چشم پیامبر به آنان افتاد ، تنحنح کرد ، و مار متوجه شد و خود را کنار کشید و گفت : تو و فرشتگانت را گواه می گیرم ، این تو هستند ، آنان را حفظ و حراست نموده ، صحیح و سالم به تو سپردم . صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود : تو کیستی و از کجایی ؟ عرض کرد : من فرستاده به سوی تو هستم . فرمود : از کدام قبیله ؟ عرض کرد : از ، عده ای از یک آیه از قرآن را فراموش کرده ایم ، و مرا به خدمت شما فرستاده اند که آن آیه را بیاموزم . چون اینجا رسیدم ، شنیدم کسی ندا میکند ای مار ! این دو فرزندان رسول خدایند ، آنان را از آفات ، ناگواریها ، حوادث و بدیهای شب و روز حفظ کن . من هم از آنان نگهبانی کرده و صحیح و سالم به شما تحویل میدهم . مار آیه را یاد گرفت و برگشت . را بر دوش راست و را بر دوش چپ گذاشت و آمد که جمعی از یاران به ایشان رسیدند . یکی از آنان گفت : ! پدر و مادرم فدای تو ! یکی از فرزندانت را به من بده تا زحمت حمل تو سبک شود . حضرت فرمود : دست نگهدار ، خداوند سخن تو را شنید و مقامت را شناخت . دیگری عرض کرد : ! اجازه فرمایید یکی را من حمل کنم ‌، حضرت جواب شخص اول را به او فرمود . علیه‌السلام آمد و عرض کرد : ! پدر و مادرم فدای شما ، اجازه بفرمایید یکی را من بردارم تا حمل تو سبک باشد . رو به فرمود : به دوش پدرت می‌روی ؟ عرض کرد : به خدا سوگند ! دوش تو برایم محبوبتر است از دوش پدرم . آنگاه به فرمود : اگر می‌خواهی بر دوش پدر باش . عرض کرد : من نیز همان را می‌گویم که برادرم گفت. خلاصه آنان را به منزل آورد . چند دانه خرما برای آنان ذخیره کرده بود نزد آنان آورد ، خوردند و شاد شدند . فرمود : اکنون برخیزید کشتی بگیرید . برخاستند و کشتی گرفتند و نیز برای انجام کاری بیرون رفت . وقتی وارد شد ، شنید که می‌فرماید : ! بر سخت گیر و او را بر زمین بزن ، عرض کرد : پدر جان ! وا عجبا ! بزرگ را بر کوچک دلیر میکنی و به آن نیرو می‌دهی ؟ فرمود : دخترم ! نمی‌پسندی بگویم ، را بر زمین بزن ؟ این حبیبم است که می‌گوید : ! بر سخت بگیر و او را بر زمین بزن . @Javanmardi_langarudi 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی 🌐
،، احکام و مسائل شرعی ،،
﷽؛ 👈 فقيه بزرگ ، شيخ‌ اعظم‌ #انصاري « تاج‌الفقهاءوالمجتهدین » مادرش را تا نزديك حمّام به دوش مى‌گرف
﷽؛ رَبِّ اغْفِرْ لِی وَ لِوَالِدَیَّ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِسَابُ ✅ قسم به جلالم عمل عاق را قبول نخواهم کرد ! 👈 در آمده است : سوگند یاد می‌کند و می‌فرماید : { به عزت و جلالم و ارتفاع مکانم اگر عاق والدین کسی که پدر و مادرش را بیازارد تمام اعمال و کردار پیامبران را انجام دهد آن اعمال را از او قبول نخواهم کرد } . 👈 و نیز شده : اول چیزی که در نوشت این بود که : { همانا من خدایم جز من معبودی نیست . هرکس پدر و مادرش از او راضی باشد من از او راضی‌ام ، و هرکس پدر و مادرش از او ناراضی باشد ، من از او ناراضی‌ام } . 👈 از علیه‌السلام نقل شده که فرمود : { پدرم مردی را دید که با پسر خود راه می‌رفت و پسر بر شانهٔ پدرش تکیه کرده بود . علیه‌السلام فرمود : پدرم علیه‌السلام جهت اظهار بیزاری از پسر با او سخن نگفت تا از دنیا رفت } . جامع السعادت ، جلد ۲ ، صفحه ۲۶۳ . اصول کافی ، جلد ۴ ، صفحه ۴۰ . صَلِّ عَلی وَ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ @Javanmardi_langarudi ستاد ملی ترویج احکام دین حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی
﷽؛ علیه‌السلام : به علیه‌السلام وحے فرمود که : در زمان به یاد من باش ، تا من هنگام دعاے تو را اجابت کنم . @Javanmardi_langarudi صَلِّ عَلی وَ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
﷽؛ 👈 سرّ خارج نشدن از صلب فرمودند : « هنگامی که با ملاقات کردند ، به پاس احترام پیاده شد ، ولی پیاده نگشت و از معانقه با هم فارغ نشده بودند که نازل شد و به گفت : (یعقوب) برای تو و به خاطر احترام به تو از مرکب پیاده شد ، ولی تو پیاده نشدی . سپس به گفت : دستت را باز کن ، دست را باز کرد بلافاصله نوری از کف دستش خارج شد ، پرسید این چه بود ؟ اظهار داشت : این علامت آن است که از صلب تو خارج نمی‌شود ، زیرا را رعایت نکردی ، لذا عقوبت تو را همین قرار داده است ». فرمودند : « هنگامی که به طرف روی آورد ، به منظور استقبال پدر از شهر خارج گردید . و وقتی پدر را دید ، قصد کرد برای او پیاده شود ولی نظر به پادشاهی و مقام خویش که نمود ، پیاده نشد . و زمانی که بر سلام داد نازل شد و به او گفت : به تو می‌فرماید : از فرود آمدن در مقابل بنده صالح من تو را باز نداشت مگر آنکه مقام و پادشاهی که تو داری ، دستت را بگشا . دست گشود پس از بین انگشتانش نوری خارج شد. پرسید : این چه بود ؟ گفت : این علامت آن است که از صلب تو هرگز خارج نمی‌شود و جهتش کاری است که تو نسبت به نمودی و در مقابلش پیاده نشدی ». @Javanmardi_langarudi 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی 🌐