eitaa logo
،، احکام و مسائل شرعی ،،
3.1هزار دنبال‌کننده
10.8هزار عکس
2.8هزار ویدیو
40 فایل
برای پرسیدن سوالات شرعی به آیدی زیر مراجعه فرمایید . @Javanmardi_Ahkam
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽؛ ✅ زعامت حضرت مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف) با وجود مسیح (علیه السلام) پیامبر اولو العزم ؟!  به چه دلیل مسلمانان معتقدند با وجود پيامبر اولوالعزمی مانند حضرت عيسى (عليه السلام) ، رياست حكومت عدل جهانى بر عهده حضرت مهدى (عجل الله تعالى فرجه) است ؟ مسلمانان معتقدند با وجودى كه عيسى (علیه السلام) پيامبر است اما رياست حكومت جهانى بر عهده امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) است ؛ و دلیلشان این است که حضرت مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف) وارث شریعت كاملى است كه پيامبر (صلی الله علیه و آله) در اين امت برجاى گذارده و او آخرين وصى از اوصياى پيامبر آخرالزمان (صلی الله علیه و آله) است و حضرت مسيح (علیه السلام) پيامبر امتى بوده كه دينش نسخ شده و وظيفه مردم تا روز قيامت متابعت از دين اسلام و پيامبر جديد و اوصياى اوست . اگر سؤال شود با وجودى كه حضرت عيسى (عليه السلام) پيامبر الهي است ، چرا مسلمین معتقدند که رياست حكومت جهانى بر عهده حضرت مهدى (عجل الله تعالى فرجه) قرار گرفته است ؟ در پاسخ بايد گفت : 1⃣ حضرت مهدى (عجل الله تعالى فرجه الشریف) وارث شریعت كاملى است كه پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله) در اين امت بر جاى گذارده است و او آخرين وصى از اوصياى پيامبر آخرالزمان (صلى الله عليه و آله) است . 2⃣ حضرت مسيح (عليه السلام) پيامبر امتى ديگر غير از امت اسلامى است ؛ امتى كه دينش نسخ شده و وظيفه مردم جهان تا روز قيامت ، متابعت از دين اسلام و پيامبر جديد و اوصياى اوست .(1) 👈 (1). گردآوری از: موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، 1390 شمسی، چاپ هفتم، ص 639. 🎆💎{ کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سیدشمس الدین جوانمردی لنگرودی }💎🎆 @Javanmardi_langarudi 🌧 شبهات احکام و مسائل شرعی را از این کانال به دست آورید 🌧
﷽؛ ✅ شریعت حضرت عیسی (علیه السلام) در عصر ظهور  حضرت عیسی (علیه السلام) در زمان ظهور و بعد از نزول از آسمان به چه شریعتی عمل می کند ؟ بر اساس روايات اسلامی ، حضرت عيسى (علیه السلام) بعد از نزول از آسمان ، به عمل مى كند نه به . رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در این خصوص می فرمایند : « عيسى بن مريم (علیه السلام) در حالى كه تصديق كننده حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) و بر آیین او است نزول مى كند آن گاه دجال را به قتل مى رساند ...». از برخى روايات استفاده مى شود كه حضرت عيسى (عليه السلام) بعد از نزول از آسمان ، به عمل مى كند نه به . سمره از رسول خدا(صلى الله عليه و آله) نقل كرده كه فرمود : «عيسى بن مريم (عليهما السلام) در حالى كه تصديق كننده حضرت محمد(صلى الله عليه و آله) و بر آیین او است نزول مى كند آن گاه دجال را به قتل مى رساند ...».(1) ابن حبان در صحيح خود از ابو هريره نقل كرده كه گفت : از رسول خدا (صلى الله عليه و آله) شنيدم كه مى فرمود : ... و هنگامى كه سر از ركوع بر مى دارد سمع الله لمن حمده مى گويد ...».(2)،(3) 👈 (1). مسند أحمد بن حنبل، أحمد بن محمد بن حنبل بن هلال بن أسد الشيباني، المحقق: السيد أبو المعاطي النوري، عالم الكتب، بيروت، 1419 قمری ـ 1998 میلادی، الطبعة: الأولى، ج 5، ص 13؛ المعجم الكبير، الطبراني، سليمان بن أحمد بن أيوب، تحقيق: حمدي بن عبدالمجيد السلفي، مكتبة العلوم و الحكم، الموصل، 1404 قمری / 1983 میلادی، الطبعة الثانية، ج 7، ص 221. 👈 (2). صحيح ابن حبان بترتيب ابن بلبان، محمد بن حبان بن أحمد، تحقيق: شعيب الأرنؤوط، مؤسسة الرسالة – بيروت، 1414 قمری / 1993 میلادی، الطبعة الثانية، ج 5، ص 100. 👈 (3). گردآوری از: موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، 1390 شمسی، چاپ هفتم، ص 582. 🎆💎{ کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سیدشمس الدین جوانمردی لنگرودی }💎🎆 @Javanmardi_langarudi 🌧 شبهات احکام و مسائل شرعی را از این کانال به دست آورید 🌧
﷽؛ ✅ اقدامات حضرت عیسی (علیه السلام) پس از ظهور بر اساس حدیث پیامبر (صلی الله علیه و اله) حضرت عیسی (علیه السلام) بعد از نزول از آسمان چه اقداماتی انجام می دهد ؟ ابو هريره در حديثى از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل مى كند كه فرمود : « ... او [ يعني عیسی (علیه السلام) ] از آسمان فرود مى آيد ، با مردم به جهت دعوت به اسلام جنگ خواهد كرد ، صليب را خرد كرده و خوك را مى كشد و جزيه وضع مى كند . خداوند در عصر او همه ملت ها به جز اسلام را نابود مى گرداند و مسيح ، دجال را نيز به هلاكت مى رساند . در روى زمين چهل سال درنگ مى كند و بعد از وفات ، مسلمانان بر او نماز مى گزارند ». ابو هريره در حديثى از رسول خدا (صلى الله عليه و آله) نقل مى كند كه فرمود : « ... او [ يعني عیسی (عليه السلام) ] از آسمان فرود مى آيد ، با مردم به جهت دعوت به اسلام جنگ خواهد كرد ، صليب را خرد كرده و خوك را مى كشد و جزيه وضع مى كند . خداوند در عصر او همه ملت ها به جز اسلام را نابود مى گرداند و مسيح ، دجال را نيز به هلاكت مى رساند . در روى زمين چهل سال درنگ مى كند و بعد از وفات ، مسلمانان بر او نماز مى گزارند ».(1) كه مقصود از ، كنايه از تحريم خوردن آن بر مسيحيان آن عصر باشد و مقصود از ، كنايه از ابطال جميع اديان است .(2)،(3) 👈 (1). سنن أبي داود، أبو داود السجستاني الأزدي، سليمان بن الأشعث، تحقيق: محمد محيي الدين عبد الحميد، دار الفكر، بی تا، ج 2، ص 520، ح 4324؛ كنز العمال في سنن الأقوال و الأفعال، علاء الدين علي بن حسام الدين المتقي الهندي، المحقق: بكري حياني و صفوة السقا، مؤسسة الرسالة، بيروت، 1401 قمری / 1981 میلادی، الطبعة الخامسة، ج 14، ص 333، ح 38843. 👈 (2). المسيح المنتظر و نهاية العالم، عبد الوهاب عبد السلام طويله، دار السلام، قاهرة، 1999 میلادی، چاپ: اول، ص 240. 👈 (3). گردآوری از: موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، 1390 شمسی، چاپ هفتم، ص 581. 🎆💎{ کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سیدشمس الدین جوانمردی لنگرودی }💎🎆 @Javanmardi_langarudi 🌧 شبهات احکام و مسائل شرعی را از این کانال به دست آورید 🌧
﷽؛ ✅ محل نزول (علیه السلام) در 📝 پرسش : از ديدگاه روايات ، در حضرت عیسی (علیه السلام) در کجا نزول کرده و فرود خواهد آمد ؟ به تأكيد روايات ، (علیه السلام) در ، سرزمين است . در روايتي از پيامبر (صلی الله علیه و آله) آمده كه فرمود : « عيسى بن مريم (علیه السلام) كنار مناره سفيد در قسمت شرق سرزمين دمشق فرود خواهد آمد ». از روايات استفاده مى شود كه (علیه السلام) در سرزمين است . به سند خود از (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل كرده كه فرمود :  « فَيَنْزِلُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ عِنْدَ الْمَنَارَةِ الْبَيْضَاءِ شَرْقِيِّ دِمَشْقَ » (1) ؛ ( (علیه السلام) كنار مناره سفيد در قسمت شرق سرزمين دمشق فرود خواهد آمد ) . نیز مى گويد : « خروج مى كند آن گاه از آسمان بر زمين فرود مى آيد و محل فرود او كنار مناره سفيد شرقى در دمشق هنگام نماز صبح است » .(2)،(3) 👈 (1). المعجم الكبير، سليمان بن أحمد بن أيوب أبو القاسم الطبراني ، تحقيق حمدي بن عبدالمجيد السلفي ، مكتبة العلوم والحكم ، الموصل ، الطبعة الثانية ، 1404 – 1983، ج 1، ص 217. 👈 (2). النهاية في الفتن و الملاحم ، ابن كثير ، موقع الوراق ، بی تا، ج 1، ص 66. 👈 (3). گردآوری از : موعود شناسی و پاسخ به شبهات ، رضواني ، علی اصغر ، مسجد مقدس جمکران ، قم ، چاپ هفتم ، 1390، ص 113. 🎆💎{ کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سیدشمس الدین جوانمردی لنگرودی }💎🎆 @Javanmardi_langarudi 🌧أَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌧
﷽؛ 🌷 شأن نزول آیات (1 ـ 3) سوره «کوثر» شان نزول آیات (1 ـ 3) سوره«کوثر» چه می باشد؟ پیامبر(ص) به هنگام خارج شدن از مسجد الحرام با عاص بن وائل گفتگو نمود. گروهى از سران قریش که در مسجد نشسته بودند هنگامى که عاص بن وائل وارد مسجد شد به او گفتند: با کی صحبت مى کردى؟ گفت: با این مرد ابتر. این آیات نازل شد و پاسخ کوبنده ای به آنها داد. در آیات (1 ـ 3) سوره «کوثر» می خوانیم : « اِنّا اَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ * فصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ * اِنَّ شانِئَکَ هُوَ الاَْبْتَرُ »؛ (ما به تو کوثر [خیر و برکت فراوان] عطا کردیم ! * پس براى پروردگارت نمازبخوان و قربانى کن ! * [و بدان] دشمن تو قطعاً بریده نسل و بى عقب است). ✨ شان نزول : در شان نزول این سوره، مى خوانیم: « عاص بن وائل » که از سران مشرکان بود، پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) را به هنگام خارج شدن از مسجد الحرام ملاقات کرد و مدتى با حضرت گفتگو نمود، گروهى از سران «قریش» در مسجد نشسته بودند، این منظره را از دور مشاهده کردند. هنگامى که « عاص بن وائل » وارد مسجد شد به او گفتند : با که صحبت مى کردى؟ گفت: با این مرد « ابتر » ! این تعبیر را به خاطر این انتخاب کرد که «عبداللّه» پسر پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) از دنیا رفته بود، و عرب کسى را که پسر نداشت « ابتر » (یعنى بلا عقب) مى نامید و لذا «قریش» این نام را بعد از فوت پسر پیغمبر براى حضرت انتخاب کرده بود (سوره فوق نازل شد و پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) را به نعمت هاى بسیار و کوثر بشارت داد و دشمنان او را ابتر خواند). (1) توضیح این که : پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) دو فرزند پسر از بانوى اسلام «خدیجه» داشت : یکى «قاسم» و دیگرى «طاهر» که او را «عبداللّه» نیز مى نامیدند و هر دو در «مکّه» از دنیا رفتند و پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) فاقد فرزند پسر شد، این موضوع زبان بدخواهان «قریش» را گشود و کلمه «ابتر» را براى حضرتش انتخاب کردند. (2) آنها طبق سنت خود، براى فرزند پسر اهمیت فوق العاده اى قائل بودند، او را تداوم بخش برنامه هاى پدر مى شمردند، بعد از این ماجرا، آنها فکر مى کردند با رحلت پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) برنامه هاى او به خاطر نداشتن فرزند ذکور، تعطیل خواهد شد و خوشحال بودند. قرآن مجید نازل شد و به طرز اعجازآمیزى در این سوره به آنها پاسخ گفت و خبرداد : دشمنان او ابتر خواهند بود و برنامه اسلام و قرآن هرگز قطع نخواهد شد، بشارتى که در این سوره داده شده از یکسو ضربه اى بود بر امیدهاى دشمنان اسلام و از سوى دیگر تسلّى خاطرى بود به رسول اللّه(صلى الله علیه وآله) که بعد از شنیدن این لقب زشت و توطئه دشمنان، قلب پاکش غمگین و مکدّر شده بود. (3) ✍ پی نوشت: (1). «مجمع البیان»، ذیل آیات مورد بحث؛ «بحار الانوار»، ج 17، ص 203. (2). پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) صاحب فرزند ذکور دیگرى به نام «ابراهیم» از «ماریه قبطیه» در «مدینه» در سال هشتم هجرت شد، ولى اتفاقاً او نیز قبل از آن که به دو سالگى برسد چشم از دنیا پوشید و وفات او قلب پیامبر(صلى الله علیه وآله) را آزرد. (3). گردآوري از کتاب: شان نزول آیات قرآن(برگرفته از تفسیر نمونه)، محمد جعفر امامی، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، چاپ اول ، ص 518. @Javanmardi_langarudi 🎆🌺{کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سیدشمس الدین جوانمردی لنگرودی}🌺🎆
﷽؛ 🌷 حضرت فاطمه(س)، مصداق کوثر مصداق کوثر در آیه1 سوره«کوثر» کیست؟ «کوثر» به معنی خیر کثیر و فراوان است و روشن ترین مصداق آن وجود مبارک «فاطمه زهراء»(س) می باشد؛ چرا که طبق شأن نزول آیه 1 سوره کوثر، نسل و ذریه پیامبر(ص) به وسیله همین دختر گرامى در جهان انتشار یافت، و در میان آنها علماى بزرگی بودند، که با ایثار و فداکارى، در حفظ آئین اسلام کوشیدند. «کوثر» یک معنى جامع و وسیع دارد، و آن، «خیر کثیر و فراوان» است و مصادیق آن زیاد مى باشد ولى بسیارى از بزرگان علماى شیعه، یکى از روشن ترین مصداق هاى آن را وجود مبارک «فاطمه زهراء»(علیها السلام) دانسته اند؛ چرا که شان نزول آیه مى گوید: آنها پیغمبر اکرم (صلى الله علیه وآله) را متهم مى کردند که بلا عقب است، قرآن ضمن نفى سخن آنها مى گوید: «ما به تو کوثر دادیم». (1) از این تعبیر، استنباط مى شود: این «خیر کثیر» همان فاطمه زهراء(علیها السلام) است؛ زیرا نسل و ذریه پیامبر(صلى الله علیه وآله) به وسیله همین دختر گرامى در جهان انتشار یافت، نسلى که نه تنها فرزندان جسمانى پیغمبر بودند، بلکه آئین او و تمام ارزش هاى اسلام را حفظ کردند و به آیندگان ابلاغ نمودند، نه تنها امامان معصوم اهل بیت(علیهم السلام) که آنها حساب مخصوص به خود دارند، بلکه هزاران، هزار از فرزندان فاطمه(علیها السلام) در سراسر جهان پخش شدند، که در میان آنها علماى بزرگ، نویسندگان، فقهاء، محدثان و مفسران والا مقام و فرماندهان عظیم بودند، که با ایثار و فداکارى در حفظ آئین اسلام کوشیدند. در اینجا به بحث جالبى از «فخر رازى» برخورد مى کنیم، که در ضمن تفسیرهاى مختلف «کوثر» مى گوید: قول سوم این است که: این سوره به عنوان ردّ بر کسانى نازل شده که عدم وجود اولاد را بر پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) خرده مى گرفتند، بنابراین معنى سوره این است که: خداوند به او نسلى مى دهد که در طول زمان باقى مى ماند، ببین چه اندازه از اهل بیت را شهید کردند در عین حال جهان مملو از آنها است، این در حالى است که از «بنى امیه» (که دشمنان اسلام بودند) شخص قابل ذکرى در دنیا باقى نمانده، سپس بنگر و ببین چقدر از علماى بزرگ در میان آنها است، مانند: باقر، صادق، رضا و نفس زکیه. (2)؛ (3)؛ (4) ✍ پی نوشت : (1). سوره کوثر، آیه 1. (2). «نفس زكيه» لقبى است براى«محمّد بن عبداللَّه» فرزند«امام حسن مجتبى» عليه السلام كه به دست منصور دوانقى در سال 145 هجرى به شهادت رسيد. (3). تفسير«فخر رازى»، جلد 32، صفحه 124. (4). گرد آوري از کتاب: تفسیر نمونه، آيت الله العظمي مکارم شيرازي، دارالکتب الإسلامیه، چاپ سی و ششم، ج 27، ص 4.3. @Javanmardi_langarudi 🎆💎{ کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سیدشمس الدین جوانمردی لنگرودی }💎🎆
﷽؛ 🚨 علت نام گذاری حضرت فاطمه(س)، به زهرا چرا حضرت فاطمه(سلام الله علیها)، زهرا نامیده شده است؟ امام صادق(ع) فرمودند: هرگاه حضرت فاطمه(ع) در محراب عبادت می ایستاد، نور ایشان برای اهل آسمان پرتو افکن می شد همان گونه که ستارگان برای اهل زمین نورافشانی می کنند، از این رو ایشان را زهرا نامیدند. از میان نام هاى ایشان نام «زهرا» درخشندگى و فروغ خاصى دارد، از امام صادق(علیه السلام) پرسیدند: چرا فاطمه را «زهرا» مى نامند؟ فرمود: زیرا زهرا به معناى درخشنده است و فاطمه چنان بود که چون در محراب عبادت مى ایستاد نور او براى اهل آسمان ها پرتوافکن مى شد، همان گونه که نور ستارگان براى اهل زمین [پرتو افکن است]، لذا زهرا نام نهاده شد. (1)، (2) ✍ پی نوشت: (1). معاني الأخبار، النص 64، باب: معاني أسماء محمد و علي و فاطمة و الحسن و الحسين و الأئمة؛ بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج 43، ص 12، باب: أسمائها و بعض فضائلها. (2). گرد آوري از کتاب: زهرا(علیها السلام) برترين بانوى جهان، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، سرور، قم، 1388، ه.ش، ص 22. @Javanmardi_langarudi 🎆💎{ کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سیدشمس الدین جوانمردی لنگرودی }💎🎆
﷽؛ ✅ محل نزول (علیه السلام) در 📝 پرسش : از ديدگاه روايات ، در حضرت عیسی (علیه السلام) در کجا نزول کرده و فرود خواهد آمد ؟ به تأكيد روايات ، (علیه السلام) در ، سرزمين است . در روايتي از پيامبر (صلی الله علیه و آله) آمده كه فرمود : « عيسى بن مريم (علیه السلام) كنار مناره سفيد در قسمت شرق سرزمين دمشق فرود خواهد آمد ». از روايات استفاده مى شود كه (علیه السلام) در سرزمين است . به سند خود از (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل كرده كه فرمود :  « فَيَنْزِلُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ عِنْدَ الْمَنَارَةِ الْبَيْضَاءِ شَرْقِيِّ دِمَشْقَ » (1) ؛ ( (علیه السلام) كنار مناره سفيد در قسمت شرق سرزمين دمشق فرود خواهد آمد ) . نیز مى گويد : « خروج مى كند آن گاه از آسمان بر زمين فرود مى آيد و محل فرود او كنار مناره سفيد شرقى در دمشق هنگام نماز صبح است » .(2)،(3) 👈 (1). المعجم الكبير، سليمان بن أحمد بن أيوب أبو القاسم الطبراني ، تحقيق حمدي بن عبدالمجيد السلفي ، مكتبة العلوم والحكم ، الموصل ، الطبعة الثانية ، 1404 – 1983، ج 1، ص 217. 👈 (2). النهاية في الفتن و الملاحم ، ابن كثير ، موقع الوراق ، بی تا، ج 1، ص 66. 👈 (3). گردآوری از : موعود شناسی و پاسخ به شبهات ، رضواني ، علی اصغر ، مسجد مقدس جمکران ، قم ، چاپ هفتم ، 1390، ص 113. 🎆💎{ کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سیدشمس الدین جوانمردی لنگرودی }💎🎆 @Javanmardi_langarudi 🌧أَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌧
﷽؛ ✅ اقدامات حضرت عیسی (علیه السلام) پس از ظهور بر اساس حدیث پیامبر (صلی الله علیه و اله) حضرت عیسی (علیه السلام) بعد از نزول از آسمان چه اقداماتی انجام می دهد ؟ ابو هريره در حديثى از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل مى كند كه فرمود : « ... او [ يعني عیسی (علیه السلام) ] از آسمان فرود مى آيد ، با مردم به جهت دعوت به اسلام جنگ خواهد كرد ، صليب را خرد كرده و خوك را مى كشد و جزيه وضع مى كند . خداوند در عصر او همه ملت ها به جز اسلام را نابود مى گرداند و مسيح ، دجال را نيز به هلاكت مى رساند . در روى زمين چهل سال درنگ مى كند و بعد از وفات ، مسلمانان بر او نماز مى گزارند ». ابو هريره در حديثى از رسول خدا (صلى الله عليه و آله) نقل مى كند كه فرمود : « ... او [ يعني عیسی (عليه السلام) ] از آسمان فرود مى آيد ، با مردم به جهت دعوت به اسلام جنگ خواهد كرد ، صليب را خرد كرده و خوك را مى كشد و جزيه وضع مى كند . خداوند در عصر او همه ملت ها به جز اسلام را نابود مى گرداند و مسيح ، دجال را نيز به هلاكت مى رساند . در روى زمين چهل سال درنگ مى كند و بعد از وفات ، مسلمانان بر او نماز مى گزارند ».(1) كه مقصود از ، كنايه از تحريم خوردن آن بر مسيحيان آن عصر باشد و مقصود از ، كنايه از ابطال جميع اديان است .(2)،(3) 👈 (1). سنن أبي داود، أبو داود السجستاني الأزدي، سليمان بن الأشعث، تحقيق: محمد محيي الدين عبد الحميد، دار الفكر، بی تا، ج 2، ص 520، ح 4324؛ كنز العمال في سنن الأقوال و الأفعال، علاء الدين علي بن حسام الدين المتقي الهندي، المحقق: بكري حياني و صفوة السقا، مؤسسة الرسالة، بيروت، 1401 قمری / 1981 میلادی، الطبعة الخامسة، ج 14، ص 333، ح 38843. 👈 (2). المسيح المنتظر و نهاية العالم، عبد الوهاب عبد السلام طويله، دار السلام، قاهرة، 1999 میلادی، چاپ: اول، ص 240. 👈 (3). گردآوری از: موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، 1390 شمسی، چاپ هفتم، ص 581. 🎆💎{ کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سیدشمس الدین جوانمردی لنگرودی }💎🎆 @Javanmardi_langarudi 🌧 شبهات احکام و مسائل شرعی را از این کانال به دست آورید 🌧
﷽؛ ✅ شریعت حضرت عیسی (علیه السلام) در عصر ظهور  حضرت عیسی (علیه السلام) در زمان ظهور و بعد از نزول از آسمان به چه شریعتی عمل می کند ؟ بر اساس روايات اسلامی ، حضرت عيسى (علیه السلام) بعد از نزول از آسمان ، به عمل مى كند نه به . رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در این خصوص می فرمایند : « عيسى بن مريم (علیه السلام) در حالى كه تصديق كننده حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) و بر آیین او است نزول مى كند آن گاه دجال را به قتل مى رساند ...». از برخى روايات استفاده مى شود كه حضرت عيسى (عليه السلام) بعد از نزول از آسمان ، به عمل مى كند نه به . سمره از رسول خدا(صلى الله عليه و آله) نقل كرده كه فرمود : «عيسى بن مريم (عليهما السلام) در حالى كه تصديق كننده حضرت محمد(صلى الله عليه و آله) و بر آیین او است نزول مى كند آن گاه دجال را به قتل مى رساند ...».(1) ابن حبان در صحيح خود از ابو هريره نقل كرده كه گفت : از رسول خدا (صلى الله عليه و آله) شنيدم كه مى فرمود : ... و هنگامى كه سر از ركوع بر مى دارد سمع الله لمن حمده مى گويد ...».(2)،(3) 👈 (1). مسند أحمد بن حنبل، أحمد بن محمد بن حنبل بن هلال بن أسد الشيباني، المحقق: السيد أبو المعاطي النوري، عالم الكتب، بيروت، 1419 قمری ـ 1998 میلادی، الطبعة: الأولى، ج 5، ص 13؛ المعجم الكبير، الطبراني، سليمان بن أحمد بن أيوب، تحقيق: حمدي بن عبدالمجيد السلفي، مكتبة العلوم و الحكم، الموصل، 1404 قمری / 1983 میلادی، الطبعة الثانية، ج 7، ص 221. 👈 (2). صحيح ابن حبان بترتيب ابن بلبان، محمد بن حبان بن أحمد، تحقيق: شعيب الأرنؤوط، مؤسسة الرسالة – بيروت، 1414 قمری / 1993 میلادی، الطبعة الثانية، ج 5، ص 100. 👈 (3). گردآوری از: موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، 1390 شمسی، چاپ هفتم، ص 582. 🎆💎{ کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سیدشمس الدین جوانمردی لنگرودی }💎🎆 @Javanmardi_langarudi 🌧 شبهات احکام و مسائل شرعی را از این کانال به دست آورید 🌧
﷽؛ ✅ زعامت حضرت مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف) با وجود مسیح (علیه السلام) پیامبر اولو العزم ؟!  به چه دلیل مسلمانان معتقدند با وجود پيامبر اولوالعزمی مانند حضرت عيسى (عليه السلام) ، رياست حكومت عدل جهانى بر عهده حضرت مهدى (عجل الله تعالى فرجه) است ؟ مسلمانان معتقدند با وجودى كه عيسى (علیه السلام) پيامبر است اما رياست حكومت جهانى بر عهده امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) است ؛ و دلیلشان این است که حضرت مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف) وارث شریعت كاملى است كه پيامبر (صلی الله علیه و آله) در اين امت برجاى گذارده و او آخرين وصى از اوصياى پيامبر آخرالزمان (صلی الله علیه و آله) است و حضرت مسيح (علیه السلام) پيامبر امتى بوده كه دينش نسخ شده و وظيفه مردم تا روز قيامت متابعت از دين اسلام و پيامبر جديد و اوصياى اوست . اگر سؤال شود با وجودى كه حضرت عيسى (عليه السلام) پيامبر الهي است ، چرا مسلمین معتقدند که رياست حكومت جهانى بر عهده حضرت مهدى (عجل الله تعالى فرجه) قرار گرفته است ؟ در پاسخ بايد گفت : 1⃣ حضرت مهدى (عجل الله تعالى فرجه الشریف) وارث شریعت كاملى است كه پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله) در اين امت بر جاى گذارده است و او آخرين وصى از اوصياى پيامبر آخرالزمان (صلى الله عليه و آله) است . 2⃣ حضرت مسيح (عليه السلام) پيامبر امتى ديگر غير از امت اسلامى است ؛ امتى كه دينش نسخ شده و وظيفه مردم جهان تا روز قيامت ، متابعت از دين اسلام و پيامبر جديد و اوصياى اوست .(1) 👈 (1). گردآوری از: موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، 1390 شمسی، چاپ هفتم، ص 639. 🎆💎{ کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سیدشمس الدین جوانمردی لنگرودی }💎🎆 @Javanmardi_langarudi 🌧 شبهات احکام و مسائل شرعی را از این کانال به دست آورید 🌧
﷽؛ 🚨 بیماری امام سجاد(ع) یک مصلحت الهی آیا درست است که به امام سجاد(علیه السلام) امام بیمار گفته شود؟ امام چهارم تنها در كربلا مدت كوتاهى بيمار بوده است و پس از آن بهبود يافته و در حدود 35 سال از سلامت جسمى بر خوردار بوده است. بى شك بيمارى موقت آن حضرت در آن حادثه، عنايت خداوندى بوده است تا بدين وسيله از وظيفه جهاد معذور گردد. بيمارى ایشان، هرگز به معناى ضعف روحى و ناتوانى در برابر دشمن نبود. امام نه تنها در آن شرائط دشوار اسيرى، پناهگاه اسيران و آرام بخش دل هاى دردمند آنان بود، بلکه با دشمن با شجاعت برخورد مى كرد و سخنراني ها و مناظرات پر شور آن حضرت در كوفه و شام گواه اين معناست. متاسفانه بسیارى از مردم نا آگاه، از امام چهارم(علیه السلام) به عنوان امام بیمار یاد مى کنند و با ذکر این لقب، در ذهن آنان شخصى رنجور و ناتوان با چهره اى زرد و پژمرده و روحى افسرده تداعى مى شود در حالى که واقعیت غیر از این است، زیرا امام چهارم تنها در کربلا مدت کوتاهى بیمار بوده است و پس از آن بهبود یافته و در حدود 35 سال همچون سایر امامان از سلامت جسمى بر خوردار بوده است. بى شک بیمارى موقت آن حضرت در آن حادثه، عنایت خداوندى بوده است تا بدین وسیله از وظیفه جهادمعذور گردد(1) و وجود مقدسش از خطر کشتار مزدوران یزیدمحفوظ بماند و از این رهگذر، رشته امامت تداوم یابد. اگر حضرت بیمار نبود مى بایست در جهادبا یزیدیان شرکت کند و در این صورت همچون سایر فرزندان و یاران پدرش به شهادت مى رسید و نور هدایت خاموش مى شد. «سبط ابن الجوزى» مى نویسد: على بن الحسین چون بیمار بود کشته نشد.(2) «محمد بن سعد» مى نویسد: آن روز(عاشورا) که على بن الحسین همراه پدرش بود، بیست و سه یا بیست و چهار سال داشت و هر کس بگوید که او در آن زمان کوچک بوده و موى بر نیاورده بوده، بى اساس است؛ بلکه او آن روز بیمار بود و به همین جهت در جنگ شرکت نکرد.(3) «ابن سعد» همچنین گزارش مى دهد که: پس از کشته شدن حسین بن على، شمربه سوى على بن الحسین آمد و او بیمار بود و در بستر خوابیده بود. شمرگفت: این را بکشید. یکى از همراهان وى گفت: سبحان الله! آیا جوانى را که بیمار است و در جنگ هم شرکت نداشته بکشیم؟ در این هنگام «عمر بن سعد» در رسید و گفت: با این زنان و این بیمار کارى نداشته باشید.(4) «شیخ مفید» از«حمید بن مسلم»، یکى از سپاهیان یزید، چنین نقل مى کند: (روز عاشورا) به چادر على بن الحسین رسیدیم، او سخت بیمار و بر بسترى خوابیده بود. شمربا گروهى از پیادگان آمد، به او گفتند: آیا این بیمار را نمى کشى؟ من گفتم: سبحان الله! آیا کودکان را هم مى کشید؟!(5) این کودکى است و بیمارى او را از پا در خواهد آورد، و چندان از این سخنان گفتم تا آنان را از کشتن او باز داشتم. در این هنگام «عمر بن سعد» آمد. زنان به روى او فریاد زدند و گریستند. او به افراد خود گفت: هیچ کس از شما به خانه هاى این زنان داخل نشوید و متعرض این جوان نشوید.(6) چنانکه ملاحظه شد، بیمارى امام چهارم، مصلحتى الهى بود که موجب حفظ حیات آن حضرت گردید و هرگز به معناى ضعف روحى و عجز و ناتوانى او در برابر دشمن نبود. امام نه تنها در آن شرائط سخت و دشوار اسیرى، ملجا و پناهگاه اسیران و آرام بخش دل هاى دردمند آنان بود، بکله با دشمن با شجاعت و شهامت بر خورد مى کرد و سخنرانی ها و مناظرات پر شور آن حضرت در کوفه و شام گواه این معناست. چنانکه پس از انتقال اسیران به کوفه، به دنبال گفتگوى تندى که در مجلس عبید الله بن زیاد بین او و امام صورت گرفت، عبید الله خشمگین شد و دستور قتل حضرت را صادر کرد، اما امام فرمود:«مرا به کشتن تهدید مى کنى؟! آیا نمى دانى که کشته شدن، براى ما یک امر عادى بوده و شهادت براى ما کرامت و فضیلت است»؟(7)، (8) @Javanmardi_langarudi 👇👇👇
﷽؛ 🚨 اسامی نواب خاص امام زمان(ع) نواب خاص امام زمان(علیه السلام) در زمان غیبت صغری چه کسانی بودند؟ عثمان بن سعید عمروى، محمّد بن عثمان بن سعید، حسین بن روح، على بن محمّد سمرى نوّاب خاص امام زمان(عج) بودند. امام زمان(علیه السلام) در غیبت صغرى به وسیله چهار سفیر مخصوص خود با مردم مسلمان در حال تماس بودند و بسیارى از نیازمندى هاى مردم را از طریق نمایندگان خود برطرف مى نمودند و مشخّصات آنان به قرار زیر است: 🍃 1- عثمان بن سعید عمرى (بروزن گرمى) که منسوب به قبیله «بنى عمرو بن عامر» است و از یازده سالگى افتخار خدمتگزارى به خاندان رسالت را داشت و از اصحاب و یاران امام هادى و حضرت عسکرى(علیهما السلام) به شمار مى رفت و وکیل مخصوص امام عسکرى بود. او آنچنان مورد وثوق و اطمینان امام بود که حضرت عسکرى درباره وى و فرزندش «محمّد بن عثمان» که پس از درگذشت پدر افتخار نیابت از مهدى را پیدا نمود، چنین فرمود: «عمرى و فرزند او مورد وثوق من هستند؛ هرچه از من براى شما نقل کنند حقیقتى است که از من شنیده اند و نقل مى نمایند؛ هر دو نفر ثقه و مورد اعتماد من هستند، به سخنان هر دو گوش فرا دهید و هر دو را اجرا نمایید».(1) یا مراقبت هاى شدیدى که حضرت عسکرى نسبت به فرزند خود داشت، کمتر کسى را اجازه مى داد که از حضرت مهدى دیدن کند؛ وى از افراد مخصوصى بود که حضرت امام زمان(عج) را در دوران حیات حضرت عسکرى در خانه اش کراراً زیارتکرده بود؛ شرح زندگى او در کتاب هاى رجال بطور گسترده بیان شده است(2) و تاریخ دقیق درگذشت وى به دست نیامده است.(3) 🍃 2- محمّد بن عثمان بن سعید، فرزند اوّلین سفیر و خود او دومیّن سفیر و وکیل امام زمان(علیه السلام) است که زمان امام عسکرى را درک کرده و در حدیثى که قبلا نقل شد، امام عسکرى وى و پدرش را به بهترین وجهى توثیق نموده است. دوران سفارت او طولانى و گسترده تر بود و همواره نامه هاى شیعیان را به حضور امام مى رسانید و پاسخ کتبى را به آنان باز مى گردانید؛ وى در سال 304 و یا 305 در گذشته است.(4) 🍃 3- حسین بن روح که در جامعه آن روز جهان شیعه به عقل و درایت اشتهار داشت و از نزدیکان محمّد بن عثمان دوّمین سفیر امام و راز دار او بود؛ وى موضوع سفارت را به فرمان امام به حسین بن روح واگذار نمود و در سال سیصد و بیست و شش درگذشت.(5) 🍃 4- على بن محمّد سمرى آخرین سفیر امام(عج) است که امام در نامه اى به خود او نوشته و دستور داده است که تو آخرین سفیر مخصوص من هستى، دیگر نباید کسى را به جاى خود معرّفى کنى! وى در نیمه شعبان سال سیصد و بیست و نه درگذشت و با درگذشت او باب سفارت خصوصى بسته شد و غیبت کبرى آغاز گردید(6) و از آن به بعد هرگونه ادّعاى نیابت خاصّه از طرف آن حضرت مردود شناخته شده است. ✍ پی نوشت : 🍂 (1). العمرى و ابنه ثقتان فما ادیا الیک عنى فعِنى یؤدیان و ما قالاه لک فعنى یقولان، فاسمع لهما و اطعمها فهما الثقتان المأمونان. 🍂 (2). تنقیح المقال، ج 1، ص 245 - 246؛ قاموس الرّجال، ج 6، ص 235 - 25؛ سفینة البحار، ج 2، ص 158. 🍂 (3). در «ریحانة الادب» ج 3، ص 133، تاریخ وفات او را به نقل از «تحیّة الزّائر» مرحوم نورى سال 257 معیّن نموده است، در صورتى که آن سال امام عسکرى(ع) در قید حیات بود و چگونه مى تواند نایب امام زمان در میان مردم گردد. 🍂 (4). کامل ابن اثیر، حوادث سال 305؛ تنقیح المقال، ج 2، ص 149؛ قاموس الرّجال، ج 8، ص 264 - 268 و در این مدارک مى نویسند که وى قریب پنجاه سال افتخار نمایندگى از امام را داشته است، در صورتى که در سال وفات او چهل و پنج سال از آغاز غیبت صغرى مى گذشت و قبل از او پدرش عهده دار مقام نیابت بود. 🍂 (5). تنقیح المقال، ج 2، ص 308 و غیره. 🍂 (6). قاموس الرّجال، ج 7، ص 51. ————————————————— @Javanmardi_langarudi 🎆🌺{کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سیدشمس الدین جوانمردی لنگرودی}🌺🎆
﷽؛ ✅ محل نزول (علیه السلام) در 📝 پرسش : از ديدگاه روايات ، در حضرت عیسی (علیه السلام) در کجا نزول کرده و فرود خواهد آمد ؟ به تأكيد روايات ، (علیه السلام) در ، سرزمين است . در روايتي از پيامبر (صلی الله علیه و آله) آمده كه فرمود : « عيسى بن مريم (علیه السلام) كنار مناره سفيد در قسمت شرق سرزمين دمشق فرود خواهد آمد ». از روايات استفاده مى شود كه (علیه السلام) در سرزمين است . به سند خود از (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل كرده كه فرمود :  « فَيَنْزِلُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ عِنْدَ الْمَنَارَةِ الْبَيْضَاءِ شَرْقِيِّ دِمَشْقَ » (1) ؛ ( (علیه السلام) كنار مناره سفيد در قسمت شرق سرزمين دمشق فرود خواهد آمد ) . نیز مى گويد : « خروج مى كند آن گاه از آسمان بر زمين فرود مى آيد و محل فرود او كنار مناره سفيد شرقى در دمشق هنگام نماز صبح است » .(2)،(3) 👈 (1). المعجم الكبير، سليمان بن أحمد بن أيوب أبو القاسم الطبراني ، تحقيق حمدي بن عبدالمجيد السلفي ، مكتبة العلوم والحكم ، الموصل ، الطبعة الثانية ، 1404 – 1983، ج 1، ص 217. 👈 (2). النهاية في الفتن و الملاحم ، ابن كثير ، موقع الوراق ، بی تا، ج 1، ص 66. 👈 (3). گردآوری از : موعود شناسی و پاسخ به شبهات ، رضواني ، علی اصغر ، مسجد مقدس جمکران ، قم ، چاپ هفتم ، 1390، ص 113. 🎆💎{ کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سیدشمس الدین جوانمردی لنگرودی }💎🎆 @Javanmardi_langarudi 🌧أَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌧
﷽؛ ✅ اقدامات حضرت عیسی (علیه السلام) پس از ظهور بر اساس حدیث پیامبر (صلی الله علیه و اله) حضرت عیسی (علیه السلام) بعد از نزول از آسمان چه اقداماتی انجام می دهد ؟ ابو هريره در حديثى از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل مى كند كه فرمود : « ... او [ يعني عیسی (علیه السلام) ] از آسمان فرود مى آيد ، با مردم به جهت دعوت به اسلام جنگ خواهد كرد ، صليب را خرد كرده و خوك را مى كشد و جزيه وضع مى كند . خداوند در عصر او همه ملت ها به جز اسلام را نابود مى گرداند و مسيح ، دجال را نيز به هلاكت مى رساند . در روى زمين چهل سال درنگ مى كند و بعد از وفات ، مسلمانان بر او نماز مى گزارند ». ابو هريره در حديثى از رسول خدا (صلى الله عليه و آله) نقل مى كند كه فرمود : « ... او [ يعني عیسی (عليه السلام) ] از آسمان فرود مى آيد ، با مردم به جهت دعوت به اسلام جنگ خواهد كرد ، صليب را خرد كرده و خوك را مى كشد و جزيه وضع مى كند . خداوند در عصر او همه ملت ها به جز اسلام را نابود مى گرداند و مسيح ، دجال را نيز به هلاكت مى رساند . در روى زمين چهل سال درنگ مى كند و بعد از وفات ، مسلمانان بر او نماز مى گزارند ».(1) كه مقصود از ، كنايه از تحريم خوردن آن بر مسيحيان آن عصر باشد و مقصود از ، كنايه از ابطال جميع اديان است .(2)،(3) 👈 (1). سنن أبي داود، أبو داود السجستاني الأزدي، سليمان بن الأشعث، تحقيق: محمد محيي الدين عبد الحميد، دار الفكر، بی تا، ج 2، ص 520، ح 4324؛ كنز العمال في سنن الأقوال و الأفعال، علاء الدين علي بن حسام الدين المتقي الهندي، المحقق: بكري حياني و صفوة السقا، مؤسسة الرسالة، بيروت، 1401 قمری / 1981 میلادی، الطبعة الخامسة، ج 14، ص 333، ح 38843. 👈 (2). المسيح المنتظر و نهاية العالم، عبد الوهاب عبد السلام طويله، دار السلام، قاهرة، 1999 میلادی، چاپ: اول، ص 240. 👈 (3). گردآوری از: موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، 1390 شمسی، چاپ هفتم، ص 581. 🎆💎{ کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سیدشمس الدین جوانمردی لنگرودی }💎🎆 @Javanmardi_langarudi 🌧 شبهات احکام و مسائل شرعی را از این کانال به دست آورید 🌧
﷽؛ ✅ شریعت حضرت عیسی (علیه السلام) در عصر ظهور  حضرت عیسی (علیه السلام) در زمان ظهور و بعد از نزول از آسمان به چه شریعتی عمل می کند ؟ بر اساس روايات اسلامی ، حضرت عيسى (علیه السلام) بعد از نزول از آسمان ، به عمل مى كند نه به . رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در این خصوص می فرمایند : « عيسى بن مريم (علیه السلام) در حالى كه تصديق كننده حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) و بر آیین او است نزول مى كند آن گاه دجال را به قتل مى رساند ...». از برخى روايات استفاده مى شود كه حضرت عيسى (عليه السلام) بعد از نزول از آسمان ، به عمل مى كند نه به . سمره از رسول خدا(صلى الله عليه و آله) نقل كرده كه فرمود : «عيسى بن مريم (عليهما السلام) در حالى كه تصديق كننده حضرت محمد(صلى الله عليه و آله) و بر آیین او است نزول مى كند آن گاه دجال را به قتل مى رساند ...».(1) ابن حبان در صحيح خود از ابو هريره نقل كرده كه گفت : از رسول خدا (صلى الله عليه و آله) شنيدم كه مى فرمود : ... و هنگامى كه سر از ركوع بر مى دارد سمع الله لمن حمده مى گويد ...».(2)،(3) 👈 (1). مسند أحمد بن حنبل، أحمد بن محمد بن حنبل بن هلال بن أسد الشيباني، المحقق: السيد أبو المعاطي النوري، عالم الكتب، بيروت، 1419 قمری ـ 1998 میلادی، الطبعة: الأولى، ج 5، ص 13؛ المعجم الكبير، الطبراني، سليمان بن أحمد بن أيوب، تحقيق: حمدي بن عبدالمجيد السلفي، مكتبة العلوم و الحكم، الموصل، 1404 قمری / 1983 میلادی، الطبعة الثانية، ج 7، ص 221. 👈 (2). صحيح ابن حبان بترتيب ابن بلبان، محمد بن حبان بن أحمد، تحقيق: شعيب الأرنؤوط، مؤسسة الرسالة – بيروت، 1414 قمری / 1993 میلادی، الطبعة الثانية، ج 5، ص 100. 👈 (3). گردآوری از: موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، 1390 شمسی، چاپ هفتم، ص 582. 🎆💎{ کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سیدشمس الدین جوانمردی لنگرودی }💎🎆 @Javanmardi_langarudi 🌧 شبهات احکام و مسائل شرعی را از این کانال به دست آورید 🌧
﷽؛ ✅ زعامت حضرت مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف) با وجود مسیح (علیه السلام) پیامبر اولو العزم ؟!  به چه دلیل مسلمانان معتقدند با وجود پيامبر اولوالعزمی مانند حضرت عيسى (عليه السلام) ، رياست حكومت عدل جهانى بر عهده حضرت مهدى (عجل الله تعالى فرجه) است ؟ مسلمانان معتقدند با وجودى كه عيسى (علیه السلام) پيامبر است اما رياست حكومت جهانى بر عهده امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) است ؛ و دلیلشان این است که حضرت مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف) وارث شریعت كاملى است كه پيامبر (صلی الله علیه و آله) در اين امت برجاى گذارده و او آخرين وصى از اوصياى پيامبر آخرالزمان (صلی الله علیه و آله) است و حضرت مسيح (علیه السلام) پيامبر امتى بوده كه دينش نسخ شده و وظيفه مردم تا روز قيامت متابعت از دين اسلام و پيامبر جديد و اوصياى اوست . اگر سؤال شود با وجودى كه حضرت عيسى (عليه السلام) پيامبر الهي است ، چرا مسلمین معتقدند که رياست حكومت جهانى بر عهده حضرت مهدى (عجل الله تعالى فرجه) قرار گرفته است ؟ در پاسخ بايد گفت : 1⃣ حضرت مهدى (عجل الله تعالى فرجه الشریف) وارث شریعت كاملى است كه پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله) در اين امت بر جاى گذارده است و او آخرين وصى از اوصياى پيامبر آخرالزمان (صلى الله عليه و آله) است . 2⃣ حضرت مسيح (عليه السلام) پيامبر امتى ديگر غير از امت اسلامى است ؛ امتى كه دينش نسخ شده و وظيفه مردم جهان تا روز قيامت ، متابعت از دين اسلام و پيامبر جديد و اوصياى اوست .(1) 👈 (1). گردآوری از: موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، 1390 شمسی، چاپ هفتم، ص 639. 🎆💎{ کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سیدشمس الدین جوانمردی لنگرودی }💎🎆 @Javanmardi_langarudi 🌧 شبهات احکام و مسائل شرعی را از این کانال به دست آورید 🌧
✅ عمر حضرت نوح (ع) عمر حضرت نوح (علیه السلام) چقدر بود ؟ از ظاهر قرآن برمی آید که مقدار 950 سال حضور حضرت نوح (ع) در میان قومش، تمام عمر نوح (ع) نبوده است بلکه بعد از طوفان هم مدت دیگرى زندگى کرد که طبق گفته بعضى از مفسران ، سیصد سال بود. اصولاً قوم نوح (ع) عمر طولانى داشتند ، و در این میان عمر خود نوح (ع) نیز فوق العاده بوده است .  پاسخ این سؤال در آیه 14 سوره «عنکبوت» آمده است . خداوند مى فرماید : (ما نوح را به سوى قومش فرستادیم و او در میان آنها هزار سال به جز پنجاه سال ، درنگ کرد) ؛ «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِیهِمْ أَلْفَ سَنَة إِلاّ خَمْسِینَ عاماً» . تعبیر به «هزار سال الاّ پنجاه سال» ـ در حالى که ممکن بود از اول 950 سال بگوید ـ براى اشاره به عظمت و طول این زمان است؛ زیرا عدد «هزار» ، آن هم به صورت «هزار سال» ، براى «مدت تبلیغ» عدد بسیار بزرگى محسوب مى شود . ظاهر آیه فوق این است که این مقدار ، تمام عمر نوح (علیه السلام) نبود ـ هر چند «تورات» کنونى این عدد را براى تمام مدتِ عمر نوح(علیه السلام) ذکر کرده ، بلکه بعد از طوفان هم مدت دیگرى زندگى کرد که طبق گفته بعضى از مفسران ، سیصد سال بود . البته ، این عمر طولانى در مقیاس عمرهاى زمان ما بسیار زیاد است و هیچ گاه طبیعى به نظر نمى رسد ، ممکن است میزان عمر در آن ایام ، با امروز تفاوت داشته ، اصولاً قوم نوح ، چنان که از بعضى مدارک ، به دست مى آید عمر طولانى داشتند ، و در این میان عمر خود نوح (علیه السلام) نیز فوق العاده بوده است، ضمناً این نشان مى دهد که ساختمان وجود انسان به او امکان عمر طولانى مى دهد . مطالعات دانشمندان امروز، نیز نشان داده که عمر انسان حد ثابت و معینى ندارد، و این که بعضى آن را محدود به 120 سال، یا کمتر و بیشتر ، دانسته اند ، کاملاً بى پایه است ، بلکه با تغییر شرائط ممکن است کاملاً دگرگون شود . هم اکنون ، به وسیله آزمایش هائى توانسته اند ، عمر پاره اى از گیاهان و یا موجودات زنده دیگر را به دوازده برابر عمر معمولى ، و حتى در بعضى از موارد ، ـ اگر تعجب نکنید ـ به نهصد برابر برسانند ! و اگر موفق شوند با همین معیار عمر انسان را افزایش دهند، ممکن است انسان هزاران سال عمر کند . 🎆💎{ کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سیدشمس الدین جوانمردی لنگرودی }💎🎆 https://eitaa.com/Javanmardi_langarudi 🌧 شبهات احکام و مسائل شرعی را از این کانال به دست آورید 🌧
﷽؛ ✅ نصیحت شیطان به حضرت نوح (ع) پس از نفرین كردن و غرق شدن قوم حضرت نوح (ع) ، شیطان چه نصیحتی به او کرد ؟ شیطان به خاطر اينكه حضرت نوح (ع) قومش را نفرين كرد و همه آنها هلاك شدند و زحمت گمراه كردن آنها از دوشش برداشته شد خواست تا نوح (ع) را موعظه كند . به دستور خدا، نوح (ع) موعظه اش را شنيد . شيطان گفت : در سه جا به تو خيلي نزديكم : 1⃣ در موقع خشم و غضب به ياد من باش . 2⃣ موقع قضاوت و داوری بين دو نفر به ياد من باش . 3⃣ هنگامى كه با زن نامحرمی خلوت كردى به یاد من باش . پس از آنكه قوم حضرت نوح (عليه السلام) غرق شدند شيطان خدمت حضرت نوح (ع) رسيد و گفت : تو خدمت بزرگي به من كردى من نيز مى خواهم به تو خدمتى كنم ! حضرت نوح (ع) با تعجّب پرسيد : چه خدمتى به تو كرده ام ؟ گفت : اين جمعيّتى كه نفرين كردى و نابود شدند و نسل آنها را، شب و روز مى بايست وسوسه مى كردم و تلاش و زحمت مى كشيدم تا هدايت نشوند ، اكنون كه هلاك شده اند تا مدّتى آسوده ام ؛ زيرا كسانى كه من بر آنها سلطه داشتم نابود شده اند و آنها كه مانده اند سلطه اى بر آنان ندارم ! حضرت نوح (ع) با شنيدن اين سخن ناراحت شد و گريست . سپس خطاب آمد كه نصايح شيطان را بشنو . از اين روايت معلوم مى شود كه شيطان هم در گوشه وجدانش نقطه اميدى هست هر چند بيدار نمى شود . به هر حال خطاب به حضرت گفت : در سه جا مراقب من باش كه حضور جدّى دارم و به وسوسه مى پردازم : 1⃣ «اُذْكُرْنِى اِذَا غَضِبْتَ» ؛ (به هنگام خشم و غضب به ياد من باش [ كه بسيار به تو نزديكم ]) . بسيارى از قهرها ، نزاعها ، طلاقها ، گناهان و مانند آن به هنگام خشم و غضب رخ مى دهد و لذا توصيه شده به هنگام عصبانيّت تصميمى نگيريد و از آن محل خارج شويد . 2⃣ «وَ اذْكُرْنِى اِذَا حَكَمْتَ بَيْنَ اِثْنَيْنِ» ؛ ( به هنگام قضاوت بين دو نفر [ نيز ] به ياد من باش ) ، كه در چنين حالتى به تو نزديكم و سعى مى كنم تو را از مرز عدالت خارج كنم . 3⃣ «و اذْكُرْنِى اِذَا كُنْتَ مَعَ إِمْرَأَةٍ خَالِياً لَيْسَ مَعَكُمَا اَحَدٌ» ؛ ( و به هنگامى كه با زن بى مانعى خلوت كرده اى و هيچ كس غير از شما دو نفر در آنجا نيست [ نيز مراقب وسوسه هاى من باش ] ) . در چنين مكانى نفر سوم شيطان است و لذا خلوت با اجنبيّه را حرام شمرده اند . 🎆💎{ کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سیدشمس الدین جوانمردی لنگرودی }💎🎆 @Javanmardi_langarudi 🌧أَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌧
﷽؛ 🚨 خلقت حوّا 📝 پرسش : حوّا (همسر آدم) از چه چیزى خلق شد؟ در آیه ابتدایی سوره نساء، خداوند از خلقت حوا سخن می گوید. برخی از مفسران جمله «خَلَقَ مِنْها زَوْجَها» را این گونه تفسیر کردند: حوا از یکى از دنده هاى آدم آفریده شده است. این تفسیر از سوی امام صادق(ع) مردود دانسته، و تصریح گردیده که حوا از باقى مانده خاک آدم آفریده شده است. در آیات دیگر قرآن این مفهوم بیان شده که خداوند همسر حضرت آدم(ع) را از جنس او(جنس بشر) آفرید و نه از اعضای بدن او، و همچنین تکثیر نسل انسان، تنها از طریق آدم و همسرش صورت گرفته، و موجود ثالثى در آن دخالت نداشته است. خداى متعال در آیه1 سوره«نساء» مى فرماید : (همسر او را از جنس او خلق کرد)؛ «وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها». بعضى از مفسران از این تعبیر، چنین فهمیده اند که: همسر آدم، «حوّا» از بدن آدم آفریده شده، و پاره اى از روایات غیر معتبر را که مى گوید: «حوا از یکى از دنده هاى آدم آفریده شده»(1) شاهد بر آن گرفته اند. در فصل دوم از «سِفر تکوین» تورات نیز به این معنى تصریح شده است.(2) ولى با توجه به سایر آیات قرآن هر گونه ابهامى از تفسیراین آیه برداشته مى شود و معلوم مى شود: منظور از آن این است که خداوند همسر او را از جنس او (جنس بشر) آفرید. در آیه21 سوره«روم» مى خوانیم: «وَ مِنْ آیاتِهِ اَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُمْ اَزْواجاً لِتَسْکُنُوا اِلَیْها»؛ (از نشانه هاى قدرت خدااین است که همسران شما را از جنس شما آفرید تا به وسیله آنها آرامش بیابید). و در آیه72 سوره«نحل» مى فرماید: «وَ اللهجَعَلَ لَکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُمْ اَزْواجاً»؛ (خداوند همسران شما را از جنس شما قرار داد). روشن است که در این آیات مى خوانیم: «همسران شما را از شما قرار داد» معنى آن این است که از جنس شما قرار داد، نه از اعضاى بدن شما. و طبق روایتى که از امام باقر(علیه السلام) در تفسیر«عیاشى» نقل شده، خلقت حوا از یکى از دنده هاى آدم، شدیداً تکذیب شده و تصریح گردیده که حوا از باقى مانده خاک آدم آفریده شده است.(3) سپس در جمله بعد مى فرماید: (خداوند از آدم و همسرش، مردان و زنان فراوانى به وجود آورد)؛ «وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً کَثیراً وَ نِساءً».(4) از این تعبیر استفاده مى شود: تکثیر نسل فرزندان آدم تنها از طریق آدم و همسرش صورت گرفته است و موجود ثالثى در آن دخالت نداشته است.(5) ✍ پی نوشت: 🍃 (1). «من لایحضره الفقیه»، جلد 3، صفحه 380 و جلد 4، صفحه 326، انتشارات جامعه مدرسین؛ «وسائل الشیعه»، جلد 26، صفحات 287 و 288، چاپ آل البیت؛ «بحار الانوار»، جلد 11، صفحه 100 و جلد 46، صفحه 352 و جلد 56، صفحه 93 و... . 🍃 (2). در «سفر پیدایش»، باب دوم، شماره 21 و 22 مى خوانیم: «و خداوند خدا خوابى گران بر آدم مستولى گردانید تا بخفت و یکى از دنده هایش را گرفت و گوشت در جانش پر کرد * و خداوند خدا آن دنده را که از آدم گرفته بود زنى بنا کرد و وى را به نزد آدم آورد». 🍃 (3). تفسیر «عیاشى»، جلد 1، صفحه 216، چاپخانه علمیه تهران، 1380 هـ ق؛ «من لایحضره الفقیه»، جلد 3، صفحات 379 و 380 و جلد 4، صفحات 326 و 327، انتشارات جامعه مدرسین؛ «بحار الانوار»، جلد 11، صفحات 116، 220، 221 و 222. 🍃 (4). سوره نساء، آیه 1. 🍃 (5). گرد آوري از کتاب: تفسیر نمونه، آيت الله العظمي مکارم شيرازي، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهل و دوم، ج 3، ص 314. @Javanmardi_langarudi 🎆🌺{کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سیدشمس الدین جوانمردی لنگرودی}🌺🎆
﷽؛ 🚨 بیماری امام سجاد(ع) یک مصلحت الهی آیا درست است که به امام سجاد(علیه السلام) امام بیمار گفته شود؟ امام چهارم تنها در كربلا مدت كوتاهى بيمار بوده است و پس از آن بهبود يافته و در حدود 35 سال از سلامت جسمى بر خوردار بوده است. بى شك بيمارى موقت آن حضرت در آن حادثه، عنايت خداوندى بوده است تا بدين وسيله از وظيفه جهاد معذور گردد. بيمارى ایشان، هرگز به معناى ضعف روحى و ناتوانى در برابر دشمن نبود. امام نه تنها در آن شرائط دشوار اسيرى، پناهگاه اسيران و آرام بخش دل هاى دردمند آنان بود، بلکه با دشمن با شجاعت برخورد مى كرد و سخنراني ها و مناظرات پر شور آن حضرت در كوفه و شام گواه اين معناست. متاسفانه بسیارى از مردم نا آگاه، از امام چهارم(علیه السلام) به عنوان امام بیمار یاد مى کنند و با ذکر این لقب، در ذهن آنان شخصى رنجور و ناتوان با چهره اى زرد و پژمرده و روحى افسرده تداعى مى شود در حالى که واقعیت غیر از این است، زیرا امام چهارم تنها در کربلا مدت کوتاهى بیمار بوده است و پس از آن بهبود یافته و در حدود 35 سال همچون سایر امامان از سلامت جسمى بر خوردار بوده است. بى شک بیمارى موقت آن حضرت در آن حادثه، عنایت خداوندى بوده است تا بدین وسیله از وظیفه جهادمعذور گردد(1) و وجود مقدسش از خطر کشتار مزدوران یزیدمحفوظ بماند و از این رهگذر، رشته امامت تداوم یابد. اگر حضرت بیمار نبود مى بایست در جهادبا یزیدیان شرکت کند و در این صورت همچون سایر فرزندان و یاران پدرش به شهادت مى رسید و نور هدایت خاموش مى شد. «سبط ابن الجوزى» مى نویسد: على بن الحسین چون بیمار بود کشته نشد.(2) «محمد بن سعد» مى نویسد: آن روز(عاشورا) که على بن الحسین همراه پدرش بود، بیست و سه یا بیست و چهار سال داشت و هر کس بگوید که او در آن زمان کوچک بوده و موى بر نیاورده بوده، بى اساس است؛ بلکه او آن روز بیمار بود و به همین جهت در جنگ شرکت نکرد.(3) «ابن سعد» همچنین گزارش مى دهد که: پس از کشته شدن حسین بن على، شمربه سوى على بن الحسین آمد و او بیمار بود و در بستر خوابیده بود. شمرگفت: این را بکشید. یکى از همراهان وى گفت: سبحان الله! آیا جوانى را که بیمار است و در جنگ هم شرکت نداشته بکشیم؟ در این هنگام «عمر بن سعد» در رسید و گفت: با این زنان و این بیمار کارى نداشته باشید.(4) «شیخ مفید» از«حمید بن مسلم»، یکى از سپاهیان یزید، چنین نقل مى کند: (روز عاشورا) به چادر على بن الحسین رسیدیم، او سخت بیمار و بر بسترى خوابیده بود. شمربا گروهى از پیادگان آمد، به او گفتند: آیا این بیمار را نمى کشى؟ من گفتم: سبحان الله! آیا کودکان را هم مى کشید؟!(5) این کودکى است و بیمارى او را از پا در خواهد آورد، و چندان از این سخنان گفتم تا آنان را از کشتن او باز داشتم. در این هنگام «عمر بن سعد» آمد. زنان به روى او فریاد زدند و گریستند. او به افراد خود گفت: هیچ کس از شما به خانه هاى این زنان داخل نشوید و متعرض این جوان نشوید.(6) چنانکه ملاحظه شد، بیمارى امام چهارم، مصلحتى الهى بود که موجب حفظ حیات آن حضرت گردید و هرگز به معناى ضعف روحى و عجز و ناتوانى او در برابر دشمن نبود. امام نه تنها در آن شرائط سخت و دشوار اسیرى، ملجا و پناهگاه اسیران و آرام بخش دل هاى دردمند آنان بود، بکله با دشمن با شجاعت و شهامت بر خورد مى کرد و سخنرانی ها و مناظرات پر شور آن حضرت در کوفه و شام گواه این معناست. چنانکه پس از انتقال اسیران به کوفه، به دنبال گفتگوى تندى که در مجلس عبید الله بن زیاد بین او و امام صورت گرفت، عبید الله خشمگین شد و دستور قتل حضرت را صادر کرد، اما امام فرمود:«مرا به کشتن تهدید مى کنى؟! آیا نمى دانى که کشته شدن، براى ما یک امر عادى بوده و شهادت براى ما کرامت و فضیلت است»؟(7)، (8) @Javanmardi_langarudi 👇👇👇
﷽؛ 🚨 حقیقت «فشار قبر» 📝 پرسش : آیا مسئله «فشار قبر» حقیقت دارد؟ مسأله «فشار قبر» در احاديث فراوانى تاكيد شده است. از برخی روايات استفاده مى شود كه «فشار قبر» براى همه انسان ها وجود دارد، منتهى در بعضى انسان ها شديد است تا كيفر اعمال شان شود و در بعضى ملايم تر است تا به منزله كفّاره گناهان و جبران كوتاهى هاي شان باشد. طبق برخی روایات هم بعضی از مؤمنان فشار قبر ندارند. مساله «فشار قبر» در احادیث فراوانى آمده است، حتّى استفاده مى شود که فشار قبر براى همه بدون استثناء وجود دارد، منتهى در بعضى شدید است و کیفر اعمال محسوب مى شود و در بعضى ملایم تر و به منزله کفّاره گناهان و جبران کوتاهى ها است. در حدیثى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) مى خوانیم: هنگام دفن صحابى معروف «سعد بن معاذ» فرمود: «اِنَّهُ لَیْسَ مِنْ مُوْمِن اِلاّ وَ لَهُ ضَمَّهٌ»(1)؛ (هیچ مومنى نیست مگر اینکه فشارى در قبر دارد!). در حدیث دیگرى از امام صادق(علیه السلام) از رسول الله(صلى الله علیه وآله وسلم) آمده است: «ضَغْطَهُ الْقَبْرِ لِلْمُوْمِنِ کَفّارَهٌ لِما کانَ مِنْهُ مِنْ تَضییعِ النّعمِ»(2)؛ (فشار قبر براى مومن، کفّاره ضایع کردن نعمت ها از ناحیه او است!). ولى از حدیث دیگرى استفاه مى شود که بعضى از مومنان مطلقا فشار قبر ندارند و حتّى در روایت آمده که فشار قبر سعدبن معاذ به خاطر کج خلقى او با خانواده اش بود: «اِنَّهُ کانَ فى خُلْقِهِ مَعَ اَهْلِهِ سُوْءٌ».(3) در آخر یادآور می شویم که در اخبار و روایات اسلامی آمده است کسانى که بعضى از اعمال خیر مانند انجام چند حج یا مداومت بر بعضى از سوره قرآن یا بعضى اذکار و ... داشته باشند از فشار قبر در امانند.(4)،(5) 🍃 (1). الزهد، كوفى اهوازى، حسين بن سعيد، محقق / مصحح: عرفانيان يزدى، غلامرضا، المطبعة العلمية، قم، 1402 قمری، چاپ:دوم، ص 88، 16 باب (المسألة في القبر و عذاب القبر و البرزخ)؛ بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، محقق / مصحح: جمعى از محققان، دار إحياء التراث العربي، بيروت، 1403 قمری، چاپ: دوم، ج 6، ص 221، باب 8 (أحوال البرزخ و القبر و عذابه و سؤاله و سائر ما يتعلق بذلك). 🍃 (2). الأمالي، ابن بابويه، محمد بن على،كتابچى، تهران، 1376 شمسی، چاپ ششم، ص 540، المجلس الثمانون؛ ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ابن بابويه، محمد بن على، دار الشريف الرضي، قم، 1406 قمری، چاپ دوم، ص 197؛ ثواب ضغطة القبر للمؤمن؛ علل الشرائع، ابن بابويه، محمد بن على، كتاب فروشى داورى، قم، 1385 شمسی / 1966 میلادی، چاپ اول، ج 1، ص 309، 262 باب (العلة التي من أجلها يكون عذاب القبر)؛ بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، محقق / مصحح: جمعى از محققان، دار إحياء التراث العربي، بيروت، 1403 قمری، چاپ دوم، ج 6، ص 221، باب 8 (أحوال البرزخ و القبر و عذابه و سؤاله و سائر ما يتعلق بذلك). 🍃 (3). علل الشرائع، ابن بابويه، محمد بن على، كتاب فروشى داورى، قم، 1385 شمسی / 1966 میلادی، چاپ اول، ج 1، ص 310، 262 باب (العلة التي من أجلها يكون عذاب القبر)؛ الأمالي، طوسى، محمد بن الحسن، دار الثقافة، قم، 1414 قمری، چاپ اول، ص 428، 15 المجلس الخامس عشر؛ بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، محقق / مصحح: جمعى از محققان، دار إحياء التراث العربي، بيروت، 1403 قمری، چاپ دوم، ج 6، ص 220، باب 8 (أحوال البرزخ و القبر و عذابه و سؤاله و سائر ما يتعلق بذلك). 🍃 (4). براى توضيح بيشتر به مستدرك سفينه البحار، نمازى شاهرودى، على، جامعه مدرسين، قم، 1418 قمری، چاپ اول، ج 8، ص 364، ماده: قبر مراجعه فرماييد. 🍃 (5). گردآوري از كتاب: پيام قرآن، حضرت آیت الله مكارم شيرازى، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلاميه، تهران، 1386 شمسی، چاپ نهم، ج 5، ص 374. 💦 @Javanmardi_langarudi 🎆🌺{کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی}🌺🎆
﷽؛ 🚨 بیماری امام سجاد(ع) یک مصلحت الهی آیا درست است که به امام سجاد(علیه السلام) امام بیمار گفته شود؟ امام چهارم تنها در كربلا مدت كوتاهى بيمار بوده است و پس از آن بهبود يافته و در حدود 35 سال از سلامت جسمى بر خوردار بوده است. بى شك بيمارى موقت آن حضرت در آن حادثه، عنايت خداوندى بوده است تا بدين وسيله از وظيفه جهاد معذور گردد. بيمارى ایشان، هرگز به معناى ضعف روحى و ناتوانى در برابر دشمن نبود. امام نه تنها در آن شرائط دشوار اسيرى، پناهگاه اسيران و آرام بخش دل هاى دردمند آنان بود، بلکه با دشمن با شجاعت برخورد مى كرد و سخنراني ها و مناظرات پر شور آن حضرت در كوفه و شام گواه اين معناست. متاسفانه بسیارى از مردم نا آگاه، از امام چهارم(علیه السلام) به عنوان امام بیمار یاد مى کنند و با ذکر این لقب، در ذهن آنان شخصى رنجور و ناتوان با چهره اى زرد و پژمرده و روحى افسرده تداعى مى شود در حالى که واقعیت غیر از این است، زیرا امام چهارم تنها در کربلا مدت کوتاهى بیمار بوده است و پس از آن بهبود یافته و در حدود 35 سال همچون سایر امامان از سلامت جسمى بر خوردار بوده است. بى شک بیمارى موقت آن حضرت در آن حادثه، عنایت خداوندى بوده است تا بدین وسیله از وظیفه جهادمعذور گردد(1) و وجود مقدسش از خطر کشتار مزدوران یزیدمحفوظ بماند و از این رهگذر، رشته امامت تداوم یابد. اگر حضرت بیمار نبود مى بایست در جهادبا یزیدیان شرکت کند و در این صورت همچون سایر فرزندان و یاران پدرش به شهادت مى رسید و نور هدایت خاموش مى شد. «سبط ابن الجوزى» مى نویسد: على بن الحسین چون بیمار بود کشته نشد.(2) «محمد بن سعد» مى نویسد: آن روز(عاشورا) که على بن الحسین همراه پدرش بود، بیست و سه یا بیست و چهار سال داشت و هر کس بگوید که او در آن زمان کوچک بوده و موى بر نیاورده بوده، بى اساس است؛ بلکه او آن روز بیمار بود و به همین جهت در جنگ شرکت نکرد.(3) «ابن سعد» همچنین گزارش مى دهد که: پس از کشته شدن حسین بن على، شمربه سوى على بن الحسین آمد و او بیمار بود و در بستر خوابیده بود. شمرگفت: این را بکشید. یکى از همراهان وى گفت: سبحان الله! آیا جوانى را که بیمار است و در جنگ هم شرکت نداشته بکشیم؟ در این هنگام «عمر بن سعد» در رسید و گفت: با این زنان و این بیمار کارى نداشته باشید.(4) «شیخ مفید» از«حمید بن مسلم»، یکى از سپاهیان یزید، چنین نقل مى کند: (روز عاشورا) به چادر على بن الحسین رسیدیم، او سخت بیمار و بر بسترى خوابیده بود. شمربا گروهى از پیادگان آمد، به او گفتند: آیا این بیمار را نمى کشى؟ من گفتم: سبحان الله! آیا کودکان را هم مى کشید؟!(5) این کودکى است و بیمارى او را از پا در خواهد آورد، و چندان از این سخنان گفتم تا آنان را از کشتن او باز داشتم. در این هنگام «عمر بن سعد» آمد. زنان به روى او فریاد زدند و گریستند. او به افراد خود گفت: هیچ کس از شما به خانه هاى این زنان داخل نشوید و متعرض این جوان نشوید.(6) چنانکه ملاحظه شد، بیمارى امام چهارم، مصلحتى الهى بود که موجب حفظ حیات آن حضرت گردید و هرگز به معناى ضعف روحى و عجز و ناتوانى او در برابر دشمن نبود. امام نه تنها در آن شرائط سخت و دشوار اسیرى، ملجا و پناهگاه اسیران و آرام بخش دل هاى دردمند آنان بود، بکله با دشمن با شجاعت و شهامت بر خورد مى کرد و سخنرانی ها و مناظرات پر شور آن حضرت در کوفه و شام گواه این معناست. چنانکه پس از انتقال اسیران به کوفه، به دنبال گفتگوى تندى که در مجلس عبید الله بن زیاد بین او و امام صورت گرفت، عبید الله خشمگین شد و دستور قتل حضرت را صادر کرد، اما امام فرمود:«مرا به کشتن تهدید مى کنى؟! آیا نمى دانى که کشته شدن، براى ما یک امر عادى بوده و شهادت براى ما کرامت و فضیلت است»؟(7)، (8) @Javanmardi_langarudi 👇👇👇
﷽؛ 🚨 بیماری امام سجاد(ع) یک مصلحت الهی آیا درست است که به امام سجاد(علیه السلام) امام بیمار گفته شود؟ امام چهارم تنها در كربلا مدت كوتاهى بيمار بوده است و پس از آن بهبود يافته و در حدود 35 سال از سلامت جسمى بر خوردار بوده است. بى شك بيمارى موقت آن حضرت در آن حادثه، عنايت خداوندى بوده است تا بدين وسيله از وظيفه جهاد معذور گردد. بيمارى ایشان، هرگز به معناى ضعف روحى و ناتوانى در برابر دشمن نبود. امام نه تنها در آن شرائط دشوار اسيرى، پناهگاه اسيران و آرام بخش دل هاى دردمند آنان بود، بلکه با دشمن با شجاعت برخورد مى كرد و سخنراني ها و مناظرات پر شور آن حضرت در كوفه و شام گواه اين معناست. متاسفانه بسیارى از مردم نا آگاه، از امام چهارم(علیه السلام) به عنوان امام بیمار یاد مى کنند و با ذکر این لقب، در ذهن آنان شخصى رنجور و ناتوان با چهره اى زرد و پژمرده و روحى افسرده تداعى مى شود در حالى که واقعیت غیر از این است، زیرا امام چهارم تنها در کربلا مدت کوتاهى بیمار بوده است و پس از آن بهبود یافته و در حدود 35 سال همچون سایر امامان از سلامت جسمى بر خوردار بوده است. بى شک بیمارى موقت آن حضرت در آن حادثه، عنایت خداوندى بوده است تا بدین وسیله از وظیفه جهادمعذور گردد(1) و وجود مقدسش از خطر کشتار مزدوران یزیدمحفوظ بماند و از این رهگذر، رشته امامت تداوم یابد. اگر حضرت بیمار نبود مى بایست در جهادبا یزیدیان شرکت کند و در این صورت همچون سایر فرزندان و یاران پدرش به شهادت مى رسید و نور هدایت خاموش مى شد. «سبط ابن الجوزى» مى نویسد: على بن الحسین چون بیمار بود کشته نشد.(2) «محمد بن سعد» مى نویسد: آن روز(عاشورا) که على بن الحسین همراه پدرش بود، بیست و سه یا بیست و چهار سال داشت و هر کس بگوید که او در آن زمان کوچک بوده و موى بر نیاورده بوده، بى اساس است؛ بلکه او آن روز بیمار بود و به همین جهت در جنگ شرکت نکرد.(3) «ابن سعد» همچنین گزارش مى دهد که: پس از کشته شدن حسین بن على، شمربه سوى على بن الحسین آمد و او بیمار بود و در بستر خوابیده بود. شمرگفت: این را بکشید. یکى از همراهان وى گفت: سبحان الله! آیا جوانى را که بیمار است و در جنگ هم شرکت نداشته بکشیم؟ در این هنگام «عمر بن سعد» در رسید و گفت: با این زنان و این بیمار کارى نداشته باشید.(4) «شیخ مفید» از«حمید بن مسلم»، یکى از سپاهیان یزید، چنین نقل مى کند: (روز عاشورا) به چادر على بن الحسین رسیدیم، او سخت بیمار و بر بسترى خوابیده بود. شمربا گروهى از پیادگان آمد، به او گفتند: آیا این بیمار را نمى کشى؟ من گفتم: سبحان الله! آیا کودکان را هم مى کشید؟!(5) این کودکى است و بیمارى او را از پا در خواهد آورد، و چندان از این سخنان گفتم تا آنان را از کشتن او باز داشتم. در این هنگام «عمر بن سعد» آمد. زنان به روى او فریاد زدند و گریستند. او به افراد خود گفت: هیچ کس از شما به خانه هاى این زنان داخل نشوید و متعرض این جوان نشوید.(6) چنانکه ملاحظه شد، بیمارى امام چهارم، مصلحتى الهى بود که موجب حفظ حیات آن حضرت گردید و هرگز به معناى ضعف روحى و عجز و ناتوانى او در برابر دشمن نبود. امام نه تنها در آن شرائط سخت و دشوار اسیرى، ملجا و پناهگاه اسیران و آرام بخش دل هاى دردمند آنان بود، بکله با دشمن با شجاعت و شهامت بر خورد مى کرد و سخنرانی ها و مناظرات پر شور آن حضرت در کوفه و شام گواه این معناست. چنانکه پس از انتقال اسیران به کوفه، به دنبال گفتگوى تندى که در مجلس عبید الله بن زیاد بین او و امام صورت گرفت، عبید الله خشمگین شد و دستور قتل حضرت را صادر کرد، اما امام فرمود:«مرا به کشتن تهدید مى کنى؟! آیا نمى دانى که کشته شدن، براى ما یک امر عادى بوده و شهادت براى ما کرامت و فضیلت است»؟(7)، (8) @Javanmardi_langarudi 👇👇👇
﷽؛ 🚨 بیماری امام سجاد(ع) یک مصلحت الهی آیا درست است که به امام سجاد(علیه السلام) امام بیمار گفته شود؟ امام چهارم تنها در كربلا مدت كوتاهى بيمار بوده است و پس از آن بهبود يافته و در حدود 35 سال از سلامت جسمى بر خوردار بوده است. بى شك بيمارى موقت آن حضرت در آن حادثه، عنايت خداوندى بوده است تا بدين وسيله از وظيفه جهاد معذور گردد. بيمارى ایشان، هرگز به معناى ضعف روحى و ناتوانى در برابر دشمن نبود. امام نه تنها در آن شرائط دشوار اسيرى، پناهگاه اسيران و آرام بخش دل هاى دردمند آنان بود، بلکه با دشمن با شجاعت برخورد مى كرد و سخنراني ها و مناظرات پر شور آن حضرت در كوفه و شام گواه اين معناست. متاسفانه بسیارى از مردم نا آگاه، از امام چهارم(علیه السلام) به عنوان امام بیمار یاد مى کنند و با ذکر این لقب، در ذهن آنان شخصى رنجور و ناتوان با چهره اى زرد و پژمرده و روحى افسرده تداعى مى شود در حالى که واقعیت غیر از این است، زیرا امام چهارم تنها در کربلا مدت کوتاهى بیمار بوده است و پس از آن بهبود یافته و در حدود 35 سال همچون سایر امامان از سلامت جسمى بر خوردار بوده است. بى شک بیمارى موقت آن حضرت در آن حادثه، عنایت خداوندى بوده است تا بدین وسیله از وظیفه جهادمعذور گردد(1) و وجود مقدسش از خطر کشتار مزدوران یزیدمحفوظ بماند و از این رهگذر، رشته امامت تداوم یابد. اگر حضرت بیمار نبود مى بایست در جهادبا یزیدیان شرکت کند و در این صورت همچون سایر فرزندان و یاران پدرش به شهادت مى رسید و نور هدایت خاموش مى شد. «سبط ابن الجوزى» مى نویسد: على بن الحسین چون بیمار بود کشته نشد.(2) «محمد بن سعد» مى نویسد: آن روز(عاشورا) که على بن الحسین همراه پدرش بود، بیست و سه یا بیست و چهار سال داشت و هر کس بگوید که او در آن زمان کوچک بوده و موى بر نیاورده بوده، بى اساس است؛ بلکه او آن روز بیمار بود و به همین جهت در جنگ شرکت نکرد.(3) «ابن سعد» همچنین گزارش مى دهد که: پس از کشته شدن حسین بن على، شمربه سوى على بن الحسین آمد و او بیمار بود و در بستر خوابیده بود. شمرگفت: این را بکشید. یکى از همراهان وى گفت: سبحان الله! آیا جوانى را که بیمار است و در جنگ هم شرکت نداشته بکشیم؟ در این هنگام «عمر بن سعد» در رسید و گفت: با این زنان و این بیمار کارى نداشته باشید.(4) «شیخ مفید» از«حمید بن مسلم»، یکى از سپاهیان یزید، چنین نقل مى کند: (روز عاشورا) به چادر على بن الحسین رسیدیم، او سخت بیمار و بر بسترى خوابیده بود. شمربا گروهى از پیادگان آمد، به او گفتند: آیا این بیمار را نمى کشى؟ من گفتم: سبحان الله! آیا کودکان را هم مى کشید؟!(5) این کودکى است و بیمارى او را از پا در خواهد آورد، و چندان از این سخنان گفتم تا آنان را از کشتن او باز داشتم. در این هنگام «عمر بن سعد» آمد. زنان به روى او فریاد زدند و گریستند. او به افراد خود گفت: هیچ کس از شما به خانه هاى این زنان داخل نشوید و متعرض این جوان نشوید.(6) چنانکه ملاحظه شد، بیمارى امام چهارم، مصلحتى الهى بود که موجب حفظ حیات آن حضرت گردید و هرگز به معناى ضعف روحى و عجز و ناتوانى او در برابر دشمن نبود. امام نه تنها در آن شرائط سخت و دشوار اسیرى، ملجا و پناهگاه اسیران و آرام بخش دل هاى دردمند آنان بود، بکله با دشمن با شجاعت و شهامت بر خورد مى کرد و سخنرانی ها و مناظرات پر شور آن حضرت در کوفه و شام گواه این معناست. چنانکه پس از انتقال اسیران به کوفه، به دنبال گفتگوى تندى که در مجلس عبید الله بن زیاد بین او و امام صورت گرفت، عبید الله خشمگین شد و دستور قتل حضرت را صادر کرد، اما امام فرمود:«مرا به کشتن تهدید مى کنى؟! آیا نمى دانى که کشته شدن، براى ما یک امر عادى بوده و شهادت براى ما کرامت و فضیلت است»؟(7)، (8) @Javanmardi_langarudi 👇👇👇