♨️ برزخ ♨️
#قسمت_اول
✨ عرصه گاهى که فاصله ى بین دنیا و آخرت است در منطق قرآن مجید ، برزخ نامگذارى شده .
آنان که از دنیا مى روند ابتدا وارد برزخ مى شوند ، و در آنجا بر اساس عقاید و اعمال و اخلاقشان حیاتى خاص دارند ، حیاتى که نه مانند حیات دنیا و نه مانند حیات آخرت است .
حَتَّى اِذَا جَاءَ اَحَدَهُمُ المَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ * لَعَلِّی اَعْمَلُ صَالِحاً فِیَما تَرَکْتُ کَلاَّ اِنَّهَا کَلِمَهٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِن وَرَائِهِم بَرْزَخٌ اِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ
تا هنگامى که مرگ یکى از آنها فرا رسد ، ( در این هنگام که خود را در حال بریدن از این جهان و قرار گرفتن در جهان دیگر مى بیند ، پرده هاى غرور و غفلت از مقابل دیدگانش کنار مى رود ، گویى سرنوشت دردناک خویش را با چشم مى بیند ، عمر و سرمایه هاى از دست رفته ، و کوتاهیهایى را که در گذشته کرده ، و گناهانى که مرتکب شده ، عواقب شوم آن را مشاهده مى کند ، اینجاست که فریاد او بلند مى شود ) و مى گوید : اى پروردگار من ! مرا باز گردان ! شاید گذشته ى خود را جبران نمایم و عمل صالحى در برابر آنچه ترک کردم به جا آورم . اما از آنجا که قانون آفرینش چنین اجازه ى بازگشتى را به هیچ کس ، نه نیکوکار و نه بدکار نمى دهد به او چنین پاسخ داده مى شود : نه ، هرگز راه بازگشتى وجود ندارد ، این سخنى است که او به زبان مى گوید ، سخنى که هرگز از اعماق دلش با اراده و آزادى برنخاسته ، این همان سخنى است که هر بدکارى به موقع گرفتار شدن در چنگال مجازات ، و هر قاتلى به وقت دیدن چوبه ى دار مى گوید ، و هر زمان امواج بلا فرو نشیند باز همان برنامه ى سابق خود را ادامه مى دهد .در پایان آیه اشاره ى بسیار کوتاه و پرمعنى به جهان اسرارآمیز برزخ کرده مى گوید : در پشت سر آنها تا روزى که برانگیخته مى شوند برزخى وجود دارد .واژه ى برزخ در اصل به معنى چیزى است که در میان دو شىء حائل شود ، و سپس به هر چیزى که میان دو امر قرار گیرد برزخ گفته شده است ، و روى همین جهت به عالمى که میان دنیا و آخرت قرار گرفته برزخ گفته اند .دلیل بر وجود چنین جهانى که گاهى از آن تعبیر به عالم قبر و یا عالم ارواح مى شود از طریق ادلّه ى نقلیه است ، آیات متعددى از قرآن مجید داریم که بعضى ظهور و بعضى صراحت در این معنا دارد .
آیه ى شریفه ى ( وَمِن وَرَائِهِم بَرْزَخٌ اِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ ) ، ظاهر در وجود چنین عالمى است .
از آیاتى که صریحاً وجود چنین جهانى را اثبات مى کند آیات مربوط به حیات شهیدان است مانند :
وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللّهِ اَمْوَاتاً بَلْ اَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ
گمان مکن کسانى که در راه خدا کشته شدند مردگانند ، آنها زنده اند و نزد پروردگارشان روزى داده مى شوند .
نه تنها در مورد شهیدان جهان برزخ وجود دارد بلکه درباره ى کفار طغیانگرى همچون فرعون و یارانش نیز به وجود برزخ صریحاً در آیه ى 46 سوره ى مومن اشاره شده :
النَّارُ یُعْرَضُونَ عَلَیْهَا غُدُوّاً وَعَشِیّاً وَیَوْمَ تَقُومُ السَّاعَهُ اَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ اَشَدَّ الْعَذَابِ .
فرعون و یارانش هر صبح و شام در برابر آتش قرار مى گیرند و به هنگامى که روز قیامت برپا مى گردد فرمان داده مى شود : آل فرعون را در شدیدترین کیفرها وارد کنید .
🎆💎{ کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سیدشمس الدین جوانمردی لنگرودی از قم المقدسه }💎🎆
🍃 @Javanmardi_langarudi
﷽؛
🌷 سه فرشته نجات یافته امام حسین(علیه السّلام)
#قسمت_اول
🍃 1-فطرس؛ آزاده شدۀ امام حسین (علیه السلام)
🔹از امام باقر علیه السّلام روایت شده که فرمود:
" هنگامی که حسین بن علی علیه السّلام متولد شد، جبرئیل همراه هزار فرشته به زمین فرود آمد تا تولد او را به حضرت ختمی مرتبت شادباش بگوید. فرشته ای به نام فطرس در یکی از جزیره های دریا فرو افتاده و بازداشت بود، خداوند او را برای انجام کاری روانه فرموده بود و چون در انجام آن تأخیر کرده بود، خداوند بال های او را درهم شکست و او را از مقام خود برکنار کرد و در آن جزیره فرو فرستاد و آن فرشته پانصد سال در آن جزیره ماند، او دوست جبرئیل بود و چون جبرئیل از کنار او گذشت فطرس از او پرسید؛ به کجا می روی؟
گفت:
امشب برای پیامبر صلّی الله علیه و آله نوزادی زاده شده است. پروردگار مرا همراه هزار فرشته برای شادباش گویی به آن حضرت فرستاده است.
فطرس به جبرئیل گفت: مرا با خود پیش او ببر، شاید او برای من دعا فرماید. هنگامی که جبرئیل پیام خود را رساند، پیامبر صلّی الله علیه و آله به فطرس نگریست و از جبرئیل پرسید: این کیست؟ جبرئیل پیامبر را از داستان او آگاه کرد. آن حضرت روی به فطرس کرد و فرمود: بال و پر خود را بر این نوزاد بکش و او چنان کرد و همان دم به حال نخست برگشت.
چون فطرس آهنگ برخاستن کرد، پیامبر صلّی الله علیه و آله به او فرمود:
«در زمین کربلا بمان و تا روز رستاخیز هر مؤمنی را دیدی که به زیارت او می آید، مرا از آن آگاه کن.» و از آن پس آن فرشته به آزاد شده حسین علیه السّلام نام گرفت ".
🍃 2- درداییل
🔹ابن عباس می گوید از پیامبر صلّی الله علیه و آله شنیدم که می فرمود، خداوند متعال را فرشته ای به نام درداییل بود که شانزده هزار بال داشت و فاصله هر بال به اندازه زمین تا آسمان بود. روزی این فرشته با خود گفت: آیا فراتر و نیرومندتر از خدای ما چیزی وجود دارد؟
خداوند متعال که از گفته او آگاه بود بال های او را دو برابر کرد و شمار آن به سی و دو هزار رسید. آن گاه خداوند به او وحی فرمود به پرواز درآید و او پنجاه هزار سال پرواز کرد و نتوانست به پایه ای از پایه های عرش برسد، و چون خدای متعال از خستگی و درماندگی او آگاه بود، به او وحی فرستاد که ای فرشته! برجای خویش بازگرد که من فراتر از هر بزرگی هستم و چیزی فراتر از من نیست و من در مکان نمی گنجم و به داشتن مکان توصیف نمی شوم.
در این هنگام خداوند بال های او را گرفت و او را از مقامی که میان فرشتگان داشت برکنار فرمود. و چون امام حسین(ع) متولد و میلاد حضرتش شامگاه پنجشنبه و شب جمعه بود، خدای عزوجل به فرشته نگهبان آتش فرمان داد تا به پاس بزرگداشت موعودی که برای محمد صلّی الله علیه و آله زاده شده است آتش را از دوزخیان فرو نشاند و به بهشت فرمان داد تا به کرامت آن مولود، خود را بیشتر بیاراید و عطرآگین سازد. و خداوند متعال به جبرئیل وحی فرمود که همراه هزار قبیله از فرشتگان که شمار هر قبیله هزار هزار فرشته است، درحالی که بر اسب های ابلق آراسته و زین و لگام آن ها یاقوت و گهر باشند و به حضور پیامبر من برو، و نیز گروهی دیگر از فرشتگان که به روحانیان معروف هستند، همراه ایشان بودند که طبق های نور در دست داشتند. خداوند به جبرئیل فرمان داد که نخست همگان به محمد صلّی الله علیه و آله و سلم شادباش گویند. هنگامی که جبرئیل از آسمان به زمین فرو می آمد از کنار دردائیل عبور کرد، دردائیل از جبریل پرسید:«امشب در آسمان چه خبر است؟ آیا رستاخیز مردم دنیا آغاز شده است؟»
جبرئیل گفت: «نه، در دنیا برای محمد صلّی الله علیه و آله مولودی زاده شده است و خدای عزوجل مرا گسیل فرموه است تا او را به نوزادش شادباش گویم.»
آن فرشته به جبریل گفت: «تو را به خدایی که من و تو را آفریده است، سوگند می دهم که چون به حضور حضرت محمد صلّی الله علیه و آله رسیدی درود مرا بر او عرضه دار و بگو درداییل می گوید تو را به حق این مولود سوگند می دهم تا از خدای خود بخواهی که از من خشنود شود و بال های مرا به حال نخست برگرداند و مقام مرا میان فرشتگان به من ارزانی فرماید.»
جبرئیل به حضور پیامبر بزرگوار رسید و همان گونه که خدای عزوجل او را فرمان داده بود شادباش و تسلیت گفت...
...آن گاه جبرییل داستان آن فرشته و گرفتاری او را به آگاهی رسول خدا رساند.
ابن عباس می گوید:
پیامبر صلّی الله علیه و اله، حسین علیه السّلام را که در پارچه پشمینه ای پیچیده بود در آغوش گرفت و با او به آسمان اشاره کرد و این چنین عرضه داشت:«بار خدایا به حق این مولود برتو، و به حق تو بر او و بر پدر بزرگش محمد و ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب که اگر برای حسین پسر علی و درگاه الهی بود که با تولد امام حسین(ع) و شفاعت آن حضرت شفا یافت.
#ادامه_دارد
👇👇👇
🚨 #تحقیقی_پیرامون_آفرینش_جن
#قسمت_اول
🔹جنّ چنان که از مفهوم لغوی این کلمه به دست می آید ، موجودی است ناپیدا که مشخصات زیادی در قرآن برای او ذکر شده ، از جمله این که :
1⃣ موجودی است که از شعله آتش آفریده شده ، برخلاف انسان که از خاک آفریده شده است ، ( وَ خَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مٰارِجٍ مِنْ نٰارٍ ).
🕊 سوره رحمان آیه 15 🕊
2⃣ دارای علم و ادراک و تشخیص حق از باطل و قدرت منطق و استدلال است ( آیات مختلف سوره جن ).
3⃣ دارای تکلیف و مسئولیت است ( آیات سوره جنّ و سوره الرحمٰن ).
4⃣ گروهی از آنها مؤمن صالح و گروهی کافرند ( وَ أَنّٰا مِنّٰا الصّٰالِحُونَ وَ مِنّٰا دُونَ ذٰلِکَ ).
🕊 سوره جنّ آیه11 🕊
5⃣ آنها دارای حشر و نشر و معادند ( وَ أَمَّا الْقٰاسِطُونَ فَکٰانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً ).
🕊 سوره جنّ آیه15 🕊
6⃣ آنها قدرت نفوذ در آسمان ها و خبرگیری و استراق سمع داشتند ، و بعداً ممنوع شدند ( وَ أَنّٰا کُنّٰا نَقْعُدُ مِنْهٰا مَقٰاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَنْ یَسْتَمِعِ الآنَ یَجِدْ لَهُ شِهٰاباً رَصَداً ).
🕊 سوره جنّ آیه9 🕊
7⃣ آنها با بعضی انسان ها ارتباط برقرار می کردند و با آگاهی محدودی که نسبت به بعضی از اسرار نهانی داشتند ، به اغوای انسان ها می پرداختند ( وَ أَنَّهُ کٰانَ رِجٰالٌ مِنَ الإِنْسِ یَعُوذُونَ بِرِجٰالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزٰادُوهُمْ رَهَقاً ).
🕊 سوره جن آیه6 🕊
#تفسیر_نمونه_جلد25صفحه159
🎆💎{ کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی از قم المقدسه }💎🎆
@Javanmardi_langarudi
#ادامه_دارد👇
🌷 نماز قضا 🌷
#قسمت_اول
✅ قضای عبادات پدر توسط پسر دوم
📝 سوال : در صورت فوت پسر بزرگ خانواده، آیا قضای عبادات پدر بر پسر دوم نیز واجب میشود؟
📖 جواب : تکلیف قضای نماز و روزه پدر بر پسر بزرگی واجب است که هنگام وفات پدر زنده باشد، هر چند فرزند اول یا پسر اول پدر نباشد.
✅ قضای عبادات مبتلایان به آلزایمر
📝 سوال : کسی که بیماری آلزایمر داشته و اکنون فوت کرده آیا نماز و روزه بر او واجب بوده است؟ وظیفهی ما در این باره چیست؟
📖 جواب : اگر به حدّی که عنوان جنون بر آن صدق کند نرسیده، نماز و روزه بر او واجب بوده است و در صورتی که نماز و روزه از او فوت شده، قضای آن بر عهده پسر بزرگتر میباشد؛ مگر آنکه نسبت به آن وصیّت کرده باشد و از ثلث مال او هم تجاوز نکند که در این صورت میتوانید برای این کار شخصی را اجیر کنید.
✅ قضای نماز و روزه میت مرد توسط زن
📝 سوال : آیا نماز و روزه قضای میت مرد حتماً باید توسط مرد بجا آورده شود یا اینکه زن هم میتواند آن را به جا آورد؟
📖 جواب : زن میتواند نماز و روزه میت را ـ خواه مرد باشد یا زن ـ انجام دهد.
✅ نشسته خواندن نماز قضا
📝 سوال : آیا نماز قضا را میتوان نشسته خواند؟
📖 جواب : با تمکن از ایستادن، صحیح نیست.
✅ قضای احتیاطی نماز
📝 سوال : اگر بخواهم احتیاطاً نمازهای گذشتهام را دوباره بخوانم باید به چه نیتی بخوانم؟
📖 جواب : به نیّت قضای احتیاطی.
✅ نشسته خواندن نماز قضا
📝 سوال : مادر بنده مدت دو سال است که به بیماری زونا مبتلا شده و ایستادن برایش بسیار مشکل است. آیا میتواند نمازهای قضای خود را نشسته بخواند؟
📖 جواب : اگر امید به خوب شدن ندارد، میتواند نشسته بخواند وگرنه احتیاط آن است که تأخیر بیندازد و در زمان خوب شدن آن را انجام دهد.
✅ نماز قضا توسط مبطون
📝 سوال : فردی که به علت بیماری نمیتواند از بیرون آمدن باد معده موقع نماز، جلوگیری کند و معالجه تا کنون بیفایده بوده است و احساس میکند با توجه به مشکلات زندگیش اگر بخواهد منتظر بهبودی بنشیند، نمیتواند نمازهای قضایش را بهجا آورد، چنانچه نمازها را قضا کرد و بعداً بیماریاش رفع شد، آیا باید دوباره نمازها را قضا کند؟
📖 جواب : در فرض مرقوم که امیدی به بهبودی نداشته، نماز قضاهایی که خوانده، صحیح بوده و نیاز به اعاده ندارد.
✅ اعمال مستحبی به جای قضای نماز
📝 سوال : بعضی کتابهای ادعیه درباره کسانی که فراموش کردهاند که چهقدر نماز قضا دارند، دستورالعملی را بیان کرده با این ادعا که دلیل آن روایت است و کیفیت بدین صورت است که در روز معیّنی روزه گرفته میشود و شب بعد از افطار آن روز، پنجاه رکعت (دو رکعتی) نماز خوانده شود و بعد از خواندن این نمازها هرچه نماز قضا بر گردن او بوده همه برداشته میشود. آیا چنین دستورالعملی معتبر است و میتواند به آنچه در این نوع کتب دعا آوردهاند، اعتماد نمود؟
📖 جواب : انجام عمل مذکور موجب رفع تکلیف و برداشت ذمّه نسبت به نمازهایی که بر گردن دارند نمیشود و واجب است افراد مذکور به مقداری که یقین دارند، نمازهای قضا را بهجا آورند.
✅ قضای نماز در مدت بیهوشی
📝 سوال : اگر دکتر مریض را به دستور خود مریض بیهوش کند، آیا مریض نمازهای قضا شده را باید اعاده کند؟
📖 جواب : اگر بیهوشی مستند به خودش باشد یعنی خود او خواسته باشد که برای عمل بیهوش شود، قضای نمازهایش بنا بر احتیاط واجب است.
✅ قضای نماز آیات پدر و مادر
📝 سوال : آیا نماز آیات پدر و مادر بر گردن پسر بزرگتر است؟
📖 جواب : قضای نماز آیات پدر و بنا بر احتیاط واجب مادر بر پسر بزرگ واجب می باشد.
✅ کثرت نماز قضای خود و والدین
📝 سوال : فردی که خودش نماز قضای واجب زیادی دارد؛ بهگونهای که قضا کردن آنها چند سال طول میکشد و از طرفی چون پسر بزرگ خانواده است نماز قضای والدینش نیز بر گردن اوست و بضاعت مالی هم ندارد که پول بدهد تا دیگران نماز والدینش را قضا کنند، چه تکلیفی دارد؟
📖 جواب : باید تا آنجا که توان دارد به هر دو وظیفه عمل کند و هم نمازهای قضای خود و هم قضای نماز پدر و بنا بر احتیاط واجب مادر را انجام دهد و مقداری از نماز های قضای خود را که توان ندارد، وصیت کند.
🚨 #حضرت_آیت_الله_العظمی_خامنه_ای
🎆💎{ کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سیدشمس الدین جوانمردی لنگرودی از قم المقدسه }💎🎆
https://eitaa.com/Javanmardi_langarudi
﷽؛
#قسمت_اول
🚨 ماجرای تولّد حضرت موسى(ع)
📝 پرسش : چگونه حضرت موسى(علیه السلام) هنگام توّلد از دست جلادان فرعون نجات پیدا کرد؟
#پاسخ_اجمالی
دستگاه فرعون، برنامه وسیعى براى کشتن نوزادان پسر بنى اسرائیل ترتیب داده بود. هنگامى که موسى(ع) تولد یافت، خداوند پیامبرش را به صورتی معجزه آسا نجات داد و به مادرش الهام کرد کودک را به نیل بسپارد. کاهنان نیز پیش بینی کردند که انسانی از نیل خواهد آمد که آب دهانش موجب شفای بیماری دختر فرعون است. وقتی حضرت موسی(ع) را از آب گرفتند مهرش در دل آسیه جای گرفت و خواست او را به عنوان فرزند نگه دارد و علاوه بر آن شفا یافتن دختر فرعون دلیلی مضاعف برای آسیه شد تا با قتل او مخالفت کند.
#پاسخ_تفصیلی
دستگاه فرعون، برنامه وسیعى براى کشتن «نوزادان پسر» از بنى اسرائیل ترتیب داده بود، و حتى قابله هاى فرعونى مراقب زنان باردار بنى اسرائیل بودند.
در این میان، یکى از این قابله ها با مادر موسى(علیه السلام) دوستى داشت (حمل موسى مخفیانه صورت گرفت و چندان آثارى از حمل در مادر نمایان نبود) هنگامى که احساس کرد، تولد نوزاد نزدیک شده، به سراغ قابله دوستش فرستاد و گفت: «ماجراى من چنین است، فرزندى در رحم دارم و امروز به محبت و دوستى تو نیازمندم».
هنگامى که موسى(علیه السلام) تولد یافت از چشمان او نور مرموزى درخشید، چنانکه بدن قابله به لرزه درآمد، و برقى از محبت در اعماق قلب او فرو نشست، و تمام زوایاى دلش را روشن ساخت.
زن قابله، رو به مادر موسى(علیه السلام) کرد و گفت: «من در نظر داشتم ماجراى تولد این نوزاد را به دستگاه حکومت خبردهم، تا جلادان بیایند و این پسر را به قتل رسانند (و من جایزه خود را بگیرم) ولى چه کنم که عشق شدیدى از این نوزاد در درون قلبم احساس مى کنم! حتى راضى نیستم موئى از سر او کم شود، با دقت از او حفاظت کن، من فکر مى کنم دشمن نهائى ما سرانجام او باشد»!.
قابله، از خانه مادر موسى(علیه السلام) بیرون آمد، بعضى از جاسوسان حکومت، او را دیدند و تصمیم گرفتند وارد خانه شوند، خواهر موسى(علیه السلام) ماجرا را به مادر خبر داد مادر دست پاچه شد، آنچنان که نمى دانست چه کند؟
در میان این وحشت شدید که هوش از سرش برده بود، نوزاد را در پارچه اى پیچید و در تنور انداخت، مامورین وارد شدند، در آنجا چیزى جز تنور آتش ندیدند!، تحقیقات را از مادر موسى(علیه السلام) شروع کردند، گفتند: این زن قابله در اینجا چه مى کرد؟ گفت: او دوست من است براى دیدار آمده بود، مامورین مایوس شدند و بیرون رفتند.
مادر موسى(علیه السلام) به هوش آمد و به خواهر موسى(علیه السلام) گفت:
نوزاد کجا است؟ او اظهار بى اطلاعى کرد، ناگهان صداى گریه اى از درون تنور برخاست، مادر به سوى تنور دوید، دید خداوند آتش را براى او برد و سلام کرده است (همان خدائى که آتش نمرودى را براى ابراهیم(علیه السلام) سرد و سالم ساخت) دست کرد و نوزادش را سالم بیرون آورد.
اما باز مادر در امان نبود، چرا که ماموران چپ و راست در حرکت و جستجو بودند، و شنیدن صداى یک نوزاد کافى بود که خطر بزرگى واقع شود.
در اینجا یک الهام الهى، قلب مادر را روشن ساخت، الهامى که ظاهراً او را به کار خطرناکى دعوت مى کند، ولى با این حال از آن احساس آرامش مى نماید.
این یک ماموریت الهى است، که به هر حال باید انجام شود، و تصمیم گرفت به این الهام لباس عمل بپوشاند، و نوزاد خویش را به «نیل» بسپارد!.
به سراغ یک نجار مصرى آمد (نجارى که او نیز از قبطیان و فرعونیان بود!) از او درخواست کرد، صندوق کوچکى براى او بسازد.
نجار گفت: با این اوصاف که مى گوئى صندوق را براى چه مى خواهى؟! مادرى که زبانش عادت به دروغنداشت، نتوانست در اینجا سخنى جز این بگوید که: من از بنى اسرائیلم، نوزاد پسرى دارم، و مى خواهم نوزادم را در آن مخفى کنم.
اما نجار قبطى، تصمیم گرفت این خبررا به جلادان برساند، به سراغ آنها آمد ، اما چنان وحشتى بر قلب او مستولى شد که زبانش باز ایستاد، تنها با دست اشاره مى کرد و مى خواست با علائم مطلب را بازگو کند، مامورین که گویا از حرکات او یک نحو سخریه و استهزاء برداشت کردند او را زدند و بیرون کردند.
هنگامى که بیرون آمد حال عادى خود را باز یافت، این ماجرا تکرار شد، و در نتیجه فهمید در اینجا یک سر الهى نهفته است، صندوق را ساخت و به مادر موسى(علیه السلام) تحویل داد.
شاید صبحگاهانى بود که هنوز چشم مردم «مصر» در خواب، هوا کمى روشن شده بود، مادر، نوزاد خود را همراه صندوق، به کنار «نیل» آورد، پستان در دهان نوزاد گذاشت، و آخرین شیر را به او داد، سپس او را در آن صندوق مخصوص که همچون یک کشتى کوچک قادر بود بر روى آب حرکت کند، گذاشت و آن را روى امواج نهاد.
https://eitaa.com/Javanmardi_langarudi
#ادامه
👇👇👇
هدایت شده از ،، احکام و مسائل شرعی ،،
﷽؛
🌷 سه فرشته نجات یافته امام حسین(علیه السّلام)
#قسمت_اول
🍃 1-فطرس؛ آزاده شدۀ امام حسین (علیه السلام)
🔹از امام باقر علیه السّلام روایت شده که فرمود:
" هنگامی که حسین بن علی علیه السّلام متولد شد، جبرئیل همراه هزار فرشته به زمین فرود آمد تا تولد او را به حضرت ختمی مرتبت شادباش بگوید. فرشته ای به نام فطرس در یکی از جزیره های دریا فرو افتاده و بازداشت بود، خداوند او را برای انجام کاری روانه فرموده بود و چون در انجام آن تأخیر کرده بود، خداوند بال های او را درهم شکست و او را از مقام خود برکنار کرد و در آن جزیره فرو فرستاد و آن فرشته پانصد سال در آن جزیره ماند، او دوست جبرئیل بود و چون جبرئیل از کنار او گذشت فطرس از او پرسید؛ به کجا می روی؟
گفت:
امشب برای پیامبر صلّی الله علیه و آله نوزادی زاده شده است. پروردگار مرا همراه هزار فرشته برای شادباش گویی به آن حضرت فرستاده است.
فطرس به جبرئیل گفت: مرا با خود پیش او ببر، شاید او برای من دعا فرماید. هنگامی که جبرئیل پیام خود را رساند، پیامبر صلّی الله علیه و آله به فطرس نگریست و از جبرئیل پرسید: این کیست؟ جبرئیل پیامبر را از داستان او آگاه کرد. آن حضرت روی به فطرس کرد و فرمود: بال و پر خود را بر این نوزاد بکش و او چنان کرد و همان دم به حال نخست برگشت.
چون فطرس آهنگ برخاستن کرد، پیامبر صلّی الله علیه و آله به او فرمود:
«در زمین کربلا بمان و تا روز رستاخیز هر مؤمنی را دیدی که به زیارت او می آید، مرا از آن آگاه کن.» و از آن پس آن فرشته به آزاد شده حسین علیه السّلام نام گرفت ".
🍃 2- درداییل
🔹ابن عباس می گوید از پیامبر صلّی الله علیه و آله شنیدم که می فرمود، خداوند متعال را فرشته ای به نام درداییل بود که شانزده هزار بال داشت و فاصله هر بال به اندازه زمین تا آسمان بود. روزی این فرشته با خود گفت: آیا فراتر و نیرومندتر از خدای ما چیزی وجود دارد؟
خداوند متعال که از گفته او آگاه بود بال های او را دو برابر کرد و شمار آن به سی و دو هزار رسید. آن گاه خداوند به او وحی فرمود به پرواز درآید و او پنجاه هزار سال پرواز کرد و نتوانست به پایه ای از پایه های عرش برسد، و چون خدای متعال از خستگی و درماندگی او آگاه بود، به او وحی فرستاد که ای فرشته! برجای خویش بازگرد که من فراتر از هر بزرگی هستم و چیزی فراتر از من نیست و من در مکان نمی گنجم و به داشتن مکان توصیف نمی شوم.
در این هنگام خداوند بال های او را گرفت و او را از مقامی که میان فرشتگان داشت برکنار فرمود. و چون امام حسین(ع) متولد و میلاد حضرتش شامگاه پنجشنبه و شب جمعه بود، خدای عزوجل به فرشته نگهبان آتش فرمان داد تا به پاس بزرگداشت موعودی که برای محمد صلّی الله علیه و آله زاده شده است آتش را از دوزخیان فرو نشاند و به بهشت فرمان داد تا به کرامت آن مولود، خود را بیشتر بیاراید و عطرآگین سازد. و خداوند متعال به جبرئیل وحی فرمود که همراه هزار قبیله از فرشتگان که شمار هر قبیله هزار هزار فرشته است، درحالی که بر اسب های ابلق آراسته و زین و لگام آن ها یاقوت و گهر باشند و به حضور پیامبر من برو، و نیز گروهی دیگر از فرشتگان که به روحانیان معروف هستند، همراه ایشان بودند که طبق های نور در دست داشتند. خداوند به جبرئیل فرمان داد که نخست همگان به محمد صلّی الله علیه و آله و سلم شادباش گویند. هنگامی که جبرئیل از آسمان به زمین فرو می آمد از کنار دردائیل عبور کرد، دردائیل از جبریل پرسید:«امشب در آسمان چه خبر است؟ آیا رستاخیز مردم دنیا آغاز شده است؟»
جبرئیل گفت: «نه، در دنیا برای محمد صلّی الله علیه و آله مولودی زاده شده است و خدای عزوجل مرا گسیل فرموه است تا او را به نوزادش شادباش گویم.»
آن فرشته به جبریل گفت: «تو را به خدایی که من و تو را آفریده است، سوگند می دهم که چون به حضور حضرت محمد صلّی الله علیه و آله رسیدی درود مرا بر او عرضه دار و بگو درداییل می گوید تو را به حق این مولود سوگند می دهم تا از خدای خود بخواهی که از من خشنود شود و بال های مرا به حال نخست برگرداند و مقام مرا میان فرشتگان به من ارزانی فرماید.»
جبرئیل به حضور پیامبر بزرگوار رسید و همان گونه که خدای عزوجل او را فرمان داده بود شادباش و تسلیت گفت...
...آن گاه جبرییل داستان آن فرشته و گرفتاری او را به آگاهی رسول خدا رساند.
ابن عباس می گوید:
پیامبر صلّی الله علیه و اله، حسین علیه السّلام را که در پارچه پشمینه ای پیچیده بود در آغوش گرفت و با او به آسمان اشاره کرد و این چنین عرضه داشت:«بار خدایا به حق این مولود برتو، و به حق تو بر او و بر پدر بزرگش محمد و ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب که اگر برای حسین پسر علی و درگاه الهی بود که با تولد امام حسین(ع) و شفاعت آن حضرت شفا یافت.
#ادامه_دارد
👇👇👇
🚨 وقایع اربعین حسینی از منظر حضرت آیت الله مکارم شیرازی
#قسمت_اول
✅ بیستم صفر ؛ روز اربعین حسینی
✨ بيستم ماه صفر روز اربعين امام حسين عليه السلام است.
🔸با توجه به آنكه امام حسين در عصر عاشورا به شهادت رسيد، بايد ابتداى اربعين را از روز يازدهم حساب كرد ولذا بيستم صفر، اربعين آن حضرت است.
🔹معمول شيعه آن است كه عزادارى امام حسين عليه السلام را تا اربعين ادامه مى دهد، و در پايان ماه صفر نيز وفاتهاى متعدّدى است؛ به خاطر اين جهات مختلف، كلّ دو ماه محرّم و صفر در عرف پيروان مكتب اهل بيت عليهم السلام به عنوان دو ماه سوگوارى معروف شده است.
🔸علاوه بر اين، در بعضى روايات نيز آمده كه بعد از واقعه كربلا تا چهل روز آثار عزاى آن حضرت در طبيعت نيز بوده است.
✅ جابربن عبدالله انصاری؛ اولین زائر اربعین حسینی
🔹از شيخ مفيد است كه مى نويسد:
«روز بيستم صفر روزى است كه جابر بن عبداللَّه انصارى به كربلا براى زيارت قبر امام حسين عليه السلام آمد و او نخستين كسى است كه قبر آن حضرت را زيارت كرد».
🔸بنابر نقل جمعى از بزرگان مانند شيخ مفيد، شيخ طوسى و كفعمى، جابر بن عبداللَّه انصارى در اين روز براى زيارت امام حسين عليه السلام به كربلا آمد
🔹مرحوم «علّامه مجلسى» از «سيّد بن طاووس» نقل مى كند كه يكى از دوستان جابر بن عبدالله به نام عطا (عطيّه) مى گويد: روز بيستم ماه صفر با جابر بن عبداللَّه انصارى بودم، وقتى به «كربلا» رسيديم در آب فرات غسل كرد و پيراهن پاك و تميزى كه با خود داشت پوشيد و به من گفت: آيا از بوى خوش چيزى به همراه دارى؟ گفتم: آرى! قدرى از آن بر سر و بدن پاشيد و پا برهنه روانه شد، تا به مزار حضرت رسيد، نزد سر مبارك امام حسين عليه السلام ايستاد و سه مرتبه اللَّه اكبر گفت و افتاد و بى هوش شد.وقتى به هوش آمد شنيدم كه گفت «السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا آلَ اللَّه ...»
🔸هم چنین در داستان «جابر بن عبد اللّه انصارى» كه روز اربعين شهادت امام حسين (علیه السلام) به زيارت قبر مباركش آمد و غوغايى در آن جا بر پا كرد مى خوانيم كه او ضمن زيارتنامه پر سوز و پر محتوايش در برابر قبر امام حسين و يارانش، خطاب به قبر ياران كرده و مى گويد: من گواهى مى دهم شما نماز را بر پا داشتيد و زكات را ادا كرديد و امر به معروف و نهى از منكر نموديد با اهل الحاد پيكار كرديد و خدا را تا آخرين نفس پرستش كرديد، سپس افزود: «و الّذى بعث محمّدا بالحقّ لقد شاركناكم فيما دخلتم فيه، سوگند به خدايى كه محمّد را به حق مبعوث ساخته ما با شما در آنچه از نعمتها و پاداش الهى وارد شديد شريك و سهيم هستيم».
🔹اين سخن چنان بود كه حتّى دوست با معرفت «جابر»، «عطيّه» را در شگفتى فرو برد تا آن جا كه زبان به اعتراض گشود و گفت: اى جابر ما چه كرده ايم كه باآنها شريك باشيم، نه از درّه اى پايين رفتيم و نه از كوهى بر آمديم و نه شمشير زديم در حالى كه ياران حسين (علیه السلام) ميان سرها و بدنهايشان جدايى افتاد و فرزندانشان يتيم و همسرانشان بيوه شدند! جابر، با استناد به حديثى از پيامبر اكرم (صلی الله علیه وآله) اصلی را به «عطيّه» يادآور شد و گفت: من از حبيب خدا رسول خدا شنيدم كه مى فرمود: «من احبّ قوما حشر معهم و من احبّ عمل قوم اشرك في عملهم، كسى كه قومى را دوست دارد با آنها محشور مى شود و كسى كه عمل قومى را دوست دارد در عملشان شريك است».
✅ بازگشت کاروان اهل بیت امام حسین(علیه السلام) از شام به کربلا
🔸مطابق نقل سيد بن طاووس كاروان اهل بيت عليهم السلام در كربلا با جابر و يارانش ملاقات كردند و با گريه و ناله و زارى به استقبال يكديگر شتافتند و چند روزى را در كربلا به اقامه عزا پرداختند.
🔹کاروانی كه چهل روز پيش، پرپر شدن عزيزان خود رامشاهده كردند و با چشمان خود غربت پدران و برادران و عموها و عموزادگان خود را ديدند. اینک بار ديگر به كربلا آمدند،اينان به مكانى قدم گذاشته اند كه با کاروانی که خاطرات تلخ و كوهى از اندوه و غم آنجا را ترك گفتند.
🔸لذا كاروان اهل بیت(علیهم السلام) قبل از رفتن به مدينه بار ديگر به كربلا رفتند و با قبور شهدا تجديد ديدار نمايند.
✅ اربعین؛ روز الحاق سرهای شهدا به بدن ها
🔹در بيستم صفر سر مطهّر امام حسين عليه السلام به پيكرش بازگردانده شد و همراه آن به خاك سپرده شد.
🔸علّامه مجلسى در زادالمعاد مى نويسد: «مشهور آن است كه سبب تأكيد زيارت آن حضرت در اين روز، آن است كه امام زين العابدين عليه السلام با ساير اهل بيت در اين روز بعد از مراجعت از شام به كربلاى معلّى وارد شدند و سرهاى مطهّر شهداء را به بدن هاى ايشان ملحق كردند».
#ادامه_دارد 👇
🎆💎{ کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سیدشمس الدین جوانمردی لنگرودی از قم المقدسه }💎🎆
@Javanmardi_langarudi
هدایت شده از ،، احکام و مسائل شرعی ،،
🚨 وقایع اربعین حسینی از منظر حضرت آیت الله مکارم شیرازی
#قسمت_اول
✅ بیستم صفر ؛ روز اربعین حسینی
✨ بيستم ماه صفر روز اربعين امام حسين عليه السلام است.
🔸با توجه به آنكه امام حسين در عصر عاشورا به شهادت رسيد، بايد ابتداى اربعين را از روز يازدهم حساب كرد ولذا بيستم صفر، اربعين آن حضرت است.
🔹معمول شيعه آن است كه عزادارى امام حسين عليه السلام را تا اربعين ادامه مى دهد، و در پايان ماه صفر نيز وفاتهاى متعدّدى است؛ به خاطر اين جهات مختلف، كلّ دو ماه محرّم و صفر در عرف پيروان مكتب اهل بيت عليهم السلام به عنوان دو ماه سوگوارى معروف شده است.
🔸علاوه بر اين، در بعضى روايات نيز آمده كه بعد از واقعه كربلا تا چهل روز آثار عزاى آن حضرت در طبيعت نيز بوده است.
✅ جابربن عبدالله انصاری؛ اولین زائر اربعین حسینی
🔹از شيخ مفيد است كه مى نويسد:
«روز بيستم صفر روزى است كه جابر بن عبداللَّه انصارى به كربلا براى زيارت قبر امام حسين عليه السلام آمد و او نخستين كسى است كه قبر آن حضرت را زيارت كرد».
🔸بنابر نقل جمعى از بزرگان مانند شيخ مفيد، شيخ طوسى و كفعمى، جابر بن عبداللَّه انصارى در اين روز براى زيارت امام حسين عليه السلام به كربلا آمد
🔹مرحوم «علّامه مجلسى» از «سيّد بن طاووس» نقل مى كند كه يكى از دوستان جابر بن عبدالله به نام عطا (عطيّه) مى گويد: روز بيستم ماه صفر با جابر بن عبداللَّه انصارى بودم، وقتى به «كربلا» رسيديم در آب فرات غسل كرد و پيراهن پاك و تميزى كه با خود داشت پوشيد و به من گفت: آيا از بوى خوش چيزى به همراه دارى؟ گفتم: آرى! قدرى از آن بر سر و بدن پاشيد و پا برهنه روانه شد، تا به مزار حضرت رسيد، نزد سر مبارك امام حسين عليه السلام ايستاد و سه مرتبه اللَّه اكبر گفت و افتاد و بى هوش شد.وقتى به هوش آمد شنيدم كه گفت «السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا آلَ اللَّه ...»
🔸هم چنین در داستان «جابر بن عبد اللّه انصارى» كه روز اربعين شهادت امام حسين (علیه السلام) به زيارت قبر مباركش آمد و غوغايى در آن جا بر پا كرد مى خوانيم كه او ضمن زيارتنامه پر سوز و پر محتوايش در برابر قبر امام حسين و يارانش، خطاب به قبر ياران كرده و مى گويد: من گواهى مى دهم شما نماز را بر پا داشتيد و زكات را ادا كرديد و امر به معروف و نهى از منكر نموديد با اهل الحاد پيكار كرديد و خدا را تا آخرين نفس پرستش كرديد، سپس افزود: «و الّذى بعث محمّدا بالحقّ لقد شاركناكم فيما دخلتم فيه، سوگند به خدايى كه محمّد را به حق مبعوث ساخته ما با شما در آنچه از نعمتها و پاداش الهى وارد شديد شريك و سهيم هستيم».
🔹اين سخن چنان بود كه حتّى دوست با معرفت «جابر»، «عطيّه» را در شگفتى فرو برد تا آن جا كه زبان به اعتراض گشود و گفت: اى جابر ما چه كرده ايم كه باآنها شريك باشيم، نه از درّه اى پايين رفتيم و نه از كوهى بر آمديم و نه شمشير زديم در حالى كه ياران حسين (علیه السلام) ميان سرها و بدنهايشان جدايى افتاد و فرزندانشان يتيم و همسرانشان بيوه شدند! جابر، با استناد به حديثى از پيامبر اكرم (صلی الله علیه وآله) اصلی را به «عطيّه» يادآور شد و گفت: من از حبيب خدا رسول خدا شنيدم كه مى فرمود: «من احبّ قوما حشر معهم و من احبّ عمل قوم اشرك في عملهم، كسى كه قومى را دوست دارد با آنها محشور مى شود و كسى كه عمل قومى را دوست دارد در عملشان شريك است».
✅ بازگشت کاروان اهل بیت امام حسین(علیه السلام) از شام به کربلا
🔸مطابق نقل سيد بن طاووس كاروان اهل بيت عليهم السلام در كربلا با جابر و يارانش ملاقات كردند و با گريه و ناله و زارى به استقبال يكديگر شتافتند و چند روزى را در كربلا به اقامه عزا پرداختند.
🔹کاروانی كه چهل روز پيش، پرپر شدن عزيزان خود رامشاهده كردند و با چشمان خود غربت پدران و برادران و عموها و عموزادگان خود را ديدند. اینک بار ديگر به كربلا آمدند،اينان به مكانى قدم گذاشته اند كه با کاروانی که خاطرات تلخ و كوهى از اندوه و غم آنجا را ترك گفتند.
🔸لذا كاروان اهل بیت(علیهم السلام) قبل از رفتن به مدينه بار ديگر به كربلا رفتند و با قبور شهدا تجديد ديدار نمايند.
✅ اربعین؛ روز الحاق سرهای شهدا به بدن ها
🔹در بيستم صفر سر مطهّر امام حسين عليه السلام به پيكرش بازگردانده شد و همراه آن به خاك سپرده شد.
🔸علّامه مجلسى در زادالمعاد مى نويسد: «مشهور آن است كه سبب تأكيد زيارت آن حضرت در اين روز، آن است كه امام زين العابدين عليه السلام با ساير اهل بيت در اين روز بعد از مراجعت از شام به كربلاى معلّى وارد شدند و سرهاى مطهّر شهداء را به بدن هاى ايشان ملحق كردند».
#ادامه_دارد 👇
🎆💎{ کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سیدشمس الدین جوانمردی لنگرودی از قم المقدسه }💎🎆
https://eitaa.com/Javanmardi_langarudi