وَقتــــے
گِریهــ میکُنے
کَسی کهــ دِلداریت میده
دوسِت داره
وَلی کسی که باهات اَشک میریزه
عاشِــــقــته...
🌿♥️
کار دیگری نداریم
من و خورشید
برای دوست داشتنت بیدار میشویم
هر صبح👌
صبحت بخیر بهانه ی بیدار شدنم
سلام مهربونا🌱
برگه را کنار گذاشت و دستم را گرفت:
« تیرا تو بارداری عزیزم!»
گیج شده بودم. یعنی چه؟ نه به آن حرفش مقابل پری و نه به این تعجبش. نمیفهمیدم ماجرا چیست. پرسیدم:
« یعنی نمیدونستی؟ پس اون حرفت جلوی پری چی بود؟»
برگه را بوسید و داخل کیفم گذاشت:
« من از رفتارهای جدیدت حدس زده بودم. فکر نمیکردم حدسم درست باشه. از این زود احساسی شدنت، زودرنج شدندت، حالت تهوع، شبا تو خواب ناله کردنت، بیحالیت.»
فکر نمیکردم هیچ مردی بتواند بارداری زنش را متوجه بشود. اصلا مگر میشد؟ او واقعا که بود که همهی من را حفظ بود؟ که میدانست کی حالم چطور است؟ که درکم میکرد. که اینقدر عمیق دوستم داشت:
« احسان من ترسیدم بهت بگم. ترسیدم عصبانی بشی.»
خندهاش محو شد. ابروهایش بالا پرید و با تعجب گفت:
« عصبانی بشم؟ برای چی؟ چرا باید همچین خبر خوبی منو عصبانی کنه؟»
کیان را بیشتر به خودم چسباندم:
« که بگی وسط این همه گرفتاری بچه آوردنت چی بود؟»
معلوم بود جا خورده است. از حرکاتش میفهمیدم:
« چرا باید بخاطر نعمت خدا عصبانی بشم؟ تو داری یه بچه به من هدیه میدی اون وقت من از دستت عصبانی بشم؟ مگه دست من و تو بوده؟ خدا خواسته.»
سمتم آمد و سرم را با دوستش گرفت. صورتش را جلو آورد و پیشانیام را بوسید:
« ممنونم ازت!»
اشک شوق به سرعت سمت چشمانم دوید. باورم نمیشد احسان اینقدر با احساس باشد. اینقدر مهربان باشد. فهمیده باشد. با شستش اشکم را پاک کرد:
« وقت خندیدنه. وسط این همه گرفتاری و مشکل، این بچه با اومدنش دل هممونو شاد میکنه. خدایا شکرت!»
نظردونی تیرا🗣
https://harfeto.timefriend.net/16853051107302
گروه نقد با حضور نویسنده
https://eitaa.com/joinchat/4119986287C1051036abf
🚫کپی ممنوع است🚫
🕯@Jazretanhaee🕯
قسمت بلللللللللند که این سه روز تعطیلی بدون قسمت جدید رو بشوره ببره😁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوانش پشت جلد کتاب #عروسک_پشت_پرده
نویسنده: فاطمه صداقت
با صدای آقای کنگرلو مجری محترم ویژه برنامه کافه کتاب، رادیو جوان
پ.ن نویسنده: روز پنجشنبه دومین روز نمایشگاه، آقای خبرنگاری اومدن کنار غرفه و من رو به محل استودیو رادیو جوان دعوت کردن جهت مصاحبه.
صوت مصاحبه در ایرانصدا موجود هست. این صدا هم بخشی از معرفی کتاب داخل مصاحبه هست.
تهیه کتاب از طریق پیام به ادمین کانال جزر تنهایی
@HappyFlower
هزینه هر جلد 300.000 تومان
به همراه ارسال رایگان👌
چاپهای بعدی افزایش قیمت خواهد داشت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام ؛ صبحتون بخیر و برکت
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
خورشید به سوگ مصطفی میگرید
مهتاب به حال مجتبی میگرید
در مشهد دل چه کربلایی برپاست
قومی به شهادت رضا میگرید
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
درسوگ نبی جهان سیه میپوشد
در سینه، دل از داغ حسن میجوشد
از ماتم هشتمین امام معصوم
هر شیعه ز درد، جام غم مینوشد
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم
و امام حسن مجتبی علیه السلام
پرسید:
بندگی یعنی چی؟!
گفت:
یعنی همه جا خدایا چشم!
#اردیبعشق
🌱⃟🌸๛
•┈┈•❀🌸❀•┈┈•
🌱خداحافظ روضههای بهشتی🌱
چشم بر هم زدیم و حالا ساعتهای آخر ماه صفر شده است. چشم بر هم زدیم و روزهای خوب و حال و هوای عزای اباعبدالله تمام شد. دهه اول محرم و روضههای هرشبی و عزاداریها گذشتند. غروب عاشورا گفتیم اربعین هنوز مانده است. برایش لحظهشماری میکنیم.
روزها را به امید زیارت اربعین و پیادهروی به شب رساندیم. با هول و ولا و دلشوره که آیا آقا میطلبد یا نه، آیا قسمتم میشود یا نه، گذراندیم. آن نگرانیها اما با رسیدن لب مرز و آن شور و حال زوار تبدیل سد به شیرینی. به عسل.
به پیادهروی رفتیم. چند روز و چند شب را در مشایه سپری کردیم. آدمهایی را دیدیم که زائر را از جانشان هم دوستتر میداشتند. بزخوردها و لحظههایی را به چشم دیدیم که دلمان پر از شور شد. به کربلا رسیدیم و از جان سلام دادیم. گریه کردیم و دعا که پیادهروی و قدم در مسیر ظهور، روزیِ هرسالهمان شود.
برگشتیم و با بغض دعا کردیم زیارت ارباب دوباره نصیبمان شود. برگشتیم و دلمان هنوز پر از شور بود که آخر صفر هنوز مانده. عزا برای رسولالله و امام حسن(ع) و امام رضا(ع) مانده. روضهها برپا میماند.
و حال ساعتهای پایانی صفر است و چشمم به دو ماهیست که شیرین گذشت. دو ماهی که با عزای ارباب گذشت. لحظاتی که پر از حس ناب بود. حس شیرین عزا و گریه برای خاندانی که همهی تلاششان نجات بشریت از گمراهی بود. خاندانی که برای هدایت انسانها آمدند. و چه سعادتیست عزا و گریه برای چنین افراد نورانی.
و انتهای این عزای بزرگ ماه ربیع است و شادیهایش. میلاد پیامبرش و به امامت رسیدن حضرت مهدیاش.
نمیدانم چرا پایان این دو ماه هم مثل ماه رمضان دلتنگی دارد. گریه دارد. اشک دارد. گویی که عزیزی قصد رفتن دارد. گویی که دلت در این دو ماه جامانده. برای گریه و روضه و عزا. برای اشک بر اباعبدالله. خدایا یعنی میشود محرمت را سال بعد هم ببینم؟ نورانیت نشستن در مجلس عزای سیدجوانان اهل بهشت را بچشم؟ لذت پیادهروی اربعین را درک کنم ؟ خدایا میشود من را تا محرم سال آینده زنده نگهداری؟
صداقت🖊
صفر۱۴۰۲
@Jazretanhaee
: چته تو ؟ چرا ناراحتی 🤨؟
؛ هیچی بابا خونم کوچیکه 55 متر هست نمیدونم چطور دیزاینش کنم؟ 😢🥺
: این که ناراحتی نداره بیا لینک یه کانال بهت میدم کلی دیزاین و ترفند خانه داری میزاره☺️
اینم لینکش یادت نره عضو شی👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1528168640C70a42c1e2b
بی سلیقه ها نیان لطفاً 😄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو کانال ما بچه ها دفتراشون بو پرتقال میده 🍊📓
باورنداری؟ فیلم بالا رو بازکن😌😍
تو کانال نقاش باشی دفترت بوی عطر و گلاب میگیره😍😍
https://eitaa.com/joinchat/3858759798C6e9f3e36ac
فیلم کاملش تو کانال سنجاقه👌🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوانش پشت جلد کتاب #عروسک_پشت_پرده
نویسنده: فاطمه صداقت
با صدای آقای کنگرلو مجری محترم ویژه برنامه کافه کتاب، رادیو جوان
پ.ن نویسنده: روز پنجشنبه دومین روز نمایشگاه، آقای خبرنگاری اومدن کنار غرفه و من رو به محل استودیو رادیو جوان دعوت کردن جهت مصاحبه.
صوت مصاحبه در ایرانصدا موجود هست. این صدا هم بخشی از معرفی کتاب داخل مصاحبه هست.
تهیه کتاب از طریق پیام به ادمین کانال جزر تنهایی
@HappyFlower
هزینه هر جلد 300.000 تومان
به همراه ارسال رایگان👌
چاپهای بعدی افزایش قیمت خواهد داشت
صُبحِ مَن با یڪ «سَلام» اِمْروز زیبٰا مےشَود
اَلسلام اِی حَضْرٺ اَربابْ ،«مولانٰا حُسَینْ»...
سلام مهربونا ربیعتون به کام❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوانش پشت جلد کتاب #عروسک_پشت_پرده
نویسنده: فاطمه صداقت
با صدای آقای کنگرلو مجری محترم ویژه برنامه کافه کتاب، رادیو جوان
پ.ن نویسنده: روز پنجشنبه دومین روز نمایشگاه، آقای خبرنگاری اومدن کنار غرفه و من رو به محل استودیو رادیو جوان دعوت کردن جهت مصاحبه.
صوت مصاحبه در ایرانصدا موجود هست. این صدا هم بخشی از معرفی کتاب داخل مصاحبه هست.
تهیه کتاب از طریق پیام به ادمین کانال جزر تنهایی
@HappyFlower
به همراه ارسال رایگان👌
چاپهای بعدی افزایش قیمت خواهد داشت
همیشه که نباید بنشینیم و
بدیهایِ زندگیِمان را مرور کنیم ...
گاهی باید بنشینیم دورهم...
خوشیها را شمرد،چای نوشید !
و پشت کرد به تمامِ نداشتنها
و غصههایی که عمری
با آنها زندگی کردیم ...!
سلام مهربونا❤️
#زن ، بام نیست
تا برای هواخوری به سراغش بروی
آسمان است پرواز را بیاموز
سیگار نیست
که بکشی و تمامش کنی
اکسیژن است او را نفس بکش
روزنامه نیست که بخوانی و
روی نیمکتی جا بگذاری
کتاب است او را زندگی کن
او یک #«زن» است اگر میتوانی #«مرد» باش.👌
🫀♥️
#خاتونقلبم
سلام مهربونا
هدایت شده از صداقت
شاید علت صبوری تیرا براتون گنگ باشه. میدونین چرا صبوره و چیزی نمیگه؟ چون به احسان اعتماد داره. چون میدونه احسان حرف دلش و باور قلبیش چیه. برای همین آرومه.
چیزی که شاید خیلی از خانمها نداشته باشنش. اعتماد کامل به همسر رو میگم. صد البته که اون مرد هم باید اعتماد سازی کرده باشه مثل احسان.
هرچند که رفتار احسان غلطه و خب انسان هم ممکنه اشتباه کنه، ولی هر حساسیت تیرا، باعث میشه خود احسان هم روی موضوع حساس بشه. با خودش بگه نکنه واقعا خبری باشه. و آوا رو دوست داشته باشم؟ درحالیکه ممکنه این حرکات و این سکانس اصلا و ابدا در احسان حسی ایجاد نکرده باشه. متوجهید چی میگم. میخوام بگم حساسیت نشون دادن تیرا ممکنه چیزی رو در احسان تازه شعلهور و بیدار کنه. نباید خیلی دامن بزنه تیرا. اتفاقا این آرامش تیرا خیلی حرفها توشه.
تا آب شدم سر آب دیدم خود را
دریا که شدم،حباب دیدم خود را
آگاه شدم غفلت خود را دیدم
بیدار شدم به خواب دیدم خود را
#مولانا
سلام مهربونا
گهی از دل، گهی از دیده، گاه از جان تو را جویم
صائب_تبریزی
🌿