#روضه
#مجلس_ختم_مادر
🥀وای از جدایی از غم سرایی
تنها شدم من مادر کجایی
یک دل پر غم / یک خانه ماتم/مونده برا من
بعد از تو مادر / ماندم چه تنها/ تنهاتر از پیش / در بین مردم
بعد از تو مادر با ناله هر شب / گیرم سراغت/ مادر خوبم
🥀کیا مادر ندارن / کیا صورت مادر اشونو بخاک گذاشتن / اونی که طعم بی مادری کشیده / صورت مادر رو روخاک گذاشته/ امروز بیا ناله بزن / اشک چشتو هدیه کن به روح مادر / بخدا تو عالم هیچ کسی جای مادر رو برات نمیگیره/ مادر سنگ صبوره دختره / هر وقت دختر غم ها رو دلش سنگینی میکنه کنار مادر میشینه با مادر درد دل میکنه
🌾آخ گل گلخونه ام بودی تو مادر
🌾چراغ خونه ام بودی تو مادر
🌾زنم بوسه به عکس دلربایت
🌾آی بریزم اشک و اشکم از برایت
🌾کجا رفتی عزیزم ای جون مادر
🌾آی چقدر خون جگر باید بریزم
ای مادر ....
🥀عزیرم جاتو خالی جاتو خالی
🥀گل گشته خزونم جاتو خالی
🥀ز هجرونت دلی غمناک دارم
🥀آی به دل داغ گلی درخاک دارم
🥀هر مادری از دنیا بره دوستان فایلا آشناها جمع میشن / نازنین بدن مادر رو غسل میدن / کفن میکنند/این بدن رو احترام میکنند/ تشییع میکنند
اما میخوای ناله بزنی بگو یا زهرا.....
من یه مادر غریبی میشناسم تو مدینه /تو دل شب علی داره بدن زهراشو غریبانه غسل میده
◼️اسما بریز آب روان بر روی گلبرگ گلم ولی آهسته آهسته
◼️ آخ ببین بشکسته پهلویش سیه گردیده بازویش
◼️بریز آب روان رویش ولی آهسته آهسته
الی آخر......
🌾زهرا رو غسل داد / یکی یکی بندای کفن رو می بنده / آی حاجت دارا دلش نیومد بند آخرو ببنده /آی اونایی که مادر از دست دادید/ نمیدونم لحظه جون دادن مادر بودی یا نه / نمی دونم لحظه ی آخر چطور با مادر خداحافظی کردی
علی یه طرف کفنو رو هم می آورد / هی برمیگشت یه نگاهی به صورت زهرا //میدونی چی میگفت//
🌾آخ شب دامادیم کی باورم بود
🌾که من روزی عزادار تو باشم
🌾کی باورم میشد خودم غسلت بدم / خودم کفنت کنم /خودم بدنتو تشییع کنم
🥀کجا خاکش کنم امشب خدایا
🥀چگونه من بشویم جسم زهرا
🥀رمق دیگر ندارم که گذارم
🥀به روی دوش خود تابوت زهرا
🥀آی اونایی که مادر از دست دادید//یادت میاد// اون لحظه ای که میخوان بدن مادر رو بردارند یکی جلو جنازه صدا میزد // بلند بگو لااله الا الله // آی مریض دارا / گرفتارا / اون دل شب تو مدینه کسی نبود بلند بگه لا اله الا الله / بدن زهرا رو غریبانه می بردن/ قربون آون دختری که دنبال جنازه مادر میدوید......
🌾بدن زهرا رو درون خانه ی قبر گذاشت / سنگای لحد چید/ خاکارو ریخت/ علی نشست کنار مزار زهرا / علی ناله زد / دیدن دلش قرار نمیگیره / علی گریه کرد / دیدن دلش آروم نشد / یه وقت دیدن امیرالمومنین خم شد صورت رو خاک قبر زهرا گذاشت /هی میگه فاطمه غریبم / فاطمه مظلومم//دلت اینجاست // دلتو ببرم کربلا....
هر گریزی خواستید بزنید
اگه اون شب تو مدینه امیرالمومنین صورت رو خاک قبر زهرا گذاشت / ناله زد....آی حسینیا آی کربلاییا ابی عبدالله تو کربلا صورت به صورت علی اکبر گذاشت / هی از سوز جگر صدا میزد //ولدی علی//........
باسلام
شعر جدید در فراق مادر وگریز به شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام
زبانحال
با تا مشکتو تو آب زدی
هارا گیدوبسن آی ننه
فدا اولا جانیم سنه
غمینده آغلارام سنون
چتیندی فرقتین منه
گیوب قاره قیزلارین یکسر سینه داغلار
فراقینده حسرتیله بو ائللر آغلار
گئدن گوندن سن بو دنیادن یوخدی صبری
بالا لارون یاسیوی مادر ایندی ساخلار
یارالی. یارالی 2بار
گورنده بوش یئرون سنین
ئورک دونر قانا یقین
سسین. ندندی گلموری
اولوب غمین آنا چتین
هر ئوده گر اولماسا مادر یوخ صفاسی
ازلدن یوخ هیچ کسه بو عالم وفاسی
بیزی ترک ائتدین ندن مادر هاردا سان بس
چیخوب عرشه ایندی بو قیزلارین نواسی
یارالی. یارالی 2بار
سنین غمینده آغلارام
باشیما قاره باغلارام
نقدری عمروم اولسا بو
جهاندا سینه داغلارام
صولوب سنسیز گلشن عمروم ای وفالی
سنی سالدی بو فلک بیزلردن آرالی
سنه تنگ اولدی بو دنیا ای با وقاریم
بیزی قویدون بس ندن مادر سن عزالی
یارالی یارالی. 2بار
چتیندی بو فراقیوه
دوزم وفالی مادریم
غمین منه اولوب گران
جهاندا یارو یاوریم
آنا سنسیز گئتدی ایندی بو ایو صفاسی
چخار عرشه قیزلارین وای مادر صداسی
فراقینده داغدار. اولدوم من آنا جان
عزادار اولدوم ئورکده وار دل. یاراسی
یارالی. یارالی 2بار
آنام فدا ئوزوم فدا
حسن حسین آناسینا
جسارت ائتدی اشقیا
پیمبرین بالاسینا
دیور زینب غصه و غمده آغلارام من
ئولونجه باشه قرا مادر باغلارام من
عدو ظلمی آشکار اولدی آی ننه جان
غمینده بو سینه می سنسیز داغلارام من
یارالی. یارالی. 2بار
بنات حیدر آغلاشور
گئیوبدی قاره قدسیان
زینب دیور ای وای ننه
کلثوم ائدور آه و فغان
قالوب یالقوز مرتضی اولدی دیده گریان
شهید اولدی فاطمه آغلار شاه مردان
قویوب تنها حضرت زهرا مرتضانی
رسوله گئتدی اولا زهرا ایندی مهمان
یارالی یارالی 2بار
ولایت اوسته جان ویروب
پیمبرین. نشانه سی
شهید راه حق اولوب
علینون آرتدی غصه سی
وروبلار اود یاندی درباری مرتضانین
الی سین سون من گوروم الله اشقیانین
جنایت. ائتدی عدو آغلاتدی علینی
صفاسی یوخ فاطمه سنسیز بو جهانین
یارلی یارالی. 2بار
ای یادگار مصطفی
ایثاریوه جانلار فدا
ای محرم راز علی
وی معدن صدق و صفا
غمون سالدی «مهدینی» دیلدن اولدی نالان
یازوب نوحه اولدی بو غمده دیده گریان
گیوب قاره سسلنر دیلدن جان یارالی
اونی ایسته تا اولا گیزلین قبره مهمان
یارالی یارالی 2بار
اشعار اینجانب حاج مهدی ملکی زنجانی
#ترحیم_خوانی
#داغ_جوان
ازغم مرگ توای سروخرامان چه کنم
بهرپژمردنت ای نوگل خندان چه کنم
داغ جانسوز تو افکنده شرر بر جگرم
بادل سوخته و آتش هجران چه کنم
شد بهار تو خزان و گل رویت پرپر
من در این داغ خزان دیده پژمان چه کنم
پدرت ناله کند از غمت ای تازه جوان
گوید از ماتمت ای نور دو چشمان چه کنم
مادرت جامه ی ماتم ببر و نوحه گر است
گوید او گر نکنم چاک گریبان چه کنم
دوستان بهر تو آورده گل ای نوردوعین
گرمزارت نکنم هم چو گلستان چه کنم
شمع سان سوخته از داغ تو و آب شدم
ای امید دل غمدیده ی نالان چه کنم
خیز از جای ببین حال جگر سوختگان
با چنین ناله ی جانسوز عزیزان چه کنم
#صلوات 👉
#ترحیم_خوانی
#دخترجوان
افسوس که آن دخترِ من هم سخنم رفت
امید و چراغ دل و نور بصرم رفت
زد آتش سوزان اجل، بر گل عمرم
ناگاه از این باغ، گل نو ثمرم رفت
آفتابی در جهان تابید و رفت
عمر کوتاهش جهان را دید و رفت
دست گلچین فلک با دست جور
غنچه امید ما را چید و رفت
بعد پرپر شدنت، ای گل زیبا، چه کنم؟
من به داغ تو، جوان رفته ز دنیا، چه کنم؟
بهر هر درد، دوایی است، مگر داغ جوان
من به دردی که بر او نیست مداوا، چه کنم؟
نو گلی پرورده بودم، خاک از دستم ربود
آنچنان در بر گرفت، انگار در عالم نبود
سالها زحمت کشیدم، تا گلم پرورده شد
ناگهان پیک اجل آن غنچه از دستم ربود!
دخترم دست اجل، زود تو را پرپر کرد
مادرت گریه کنان، خاک عزا بر سر کرد
دوستانت همگی، از غم تو مأیوسند
اشک چشم همگان خاک مزارت، تر کرد .
#ختم_و_ترحیم_خوانی
خاکت به سر دنیا که دنیامو گرفتی
باشه دنیا
خاکت به سر که سرور هامو گرفتی
باشه دنیا
باشه دنیا میفتم از پا باشهدنیا(۲)
دشمنا کنن تماشا باشهدنیا(۲)
پسرم شد ارباََ اِربا باشهدنیا(۲)
کشتنش گرگای صحرا باشهدنیا(۲)
باشه ببین میپیچه اکبر تویخونش(۲)
باشه ببین داره یه بابا میبینه داغ جوونش
ای بی وفا زمونه اکبر من جوونه...
از داغ تو دارم علی از پا میشینم
پاشو بابا
من باورم نمیشه چی دارم میبینم
پاشو بابا
.
.
.
پا نکش به روی خاکا
پاشو بابا(۲)
کوریه چشمای دنیا
پاشو بابا(۲)
آخ وای من بیچاره لیلا
پاشو بابا(۲)
اومدن کمک جوونا
پاشو بابا(۲)
پاشو علی بریم به خیمه نازنینم نازنینم
پاشو علی یه بار دیگه قد و بالاتو ببینم
ای بی وفا زمونه اکبر من جوونه...
ای جون من جوونه من جوونیه من
علی اکبر
رحمی بکن به قامت کمونی من
علی اکبر
ای جون من جوونه من جوونیه من
علی اکبر
رحمی بکن به قامت کمونی من
علی اکبر
انقدر نزن تو پرپر
علی اکبر(۲)
میکشی منو تو آخر
علی اکبر(۲)
زدنت تموم لشکر
علی اکبر(۲)
پاره تن پاشیده پیکر
علی اکبر(۲)
انقدر نزن تو پر پر
علی اکبر(۲)
پاشیدیو پاشیده از هم جیگر من
خاکت به سر دنیای نامرد چی آوردی به سر من
ای بی وفا زمونه اکبر من جوونه...
#_دشتی_
#_پدر
همه دارن غم و یک بی غمی نیس
همه ماتم زده بی ماتمی نیس
همه چشما چو ابر نو بهاری
گهر بارند و چشم بی نمیری نیس
****
چه غمگین و چه تنها شد دل من
ببین ماتم سرا شد منزل من
بابام رفته ز دستم تا قیومت
دیه چاره نداره مشکل من
*
دلم تنگه بری کس گفتنی نیست
که ای دنیا به هیچ کس موندنی نیست
همه میگن دگر بابا نداری
یقین دارم ولی دل کندنی نیست
غم داغ پدر کوچک غمی نیست
جگر می سوزد و داغ کمی نیست
پدر غم خوار و دل سوز و عزیزه
کخ بی او زندگی جز ماتمی نیست
*
بسوز ای دل به حال روزگارم
بنال ای دل کسی را من ندارم
بسوز ای شمع امشب در کنارم
که در خاکه همه دارو ندارم
قسم بر تو که تا دنیاست دنیا
فراموشت نخواهم کرد بابا
گوای من خدای می و قهار
تو رفتی شدم بعد تو بی یار
**
شب از ره میرسد بابا کجایی
شدم بی مونس و تنها کجایی
به لانه پر کشند مرغان ز گلشن
ولی بابا نیاید در پر من
*
بنال ای دل که دائم بی قرارم
غریب و بی کس و بیمار و زارم
بنال ای دل که مو از داغ بابام
هوای های های گریه دارم
فلک دیدی چه آوردی به روزم
گرفتی بابای خوب و دل سوزم
یقین دارم که تقدیرم همین بود
سزاوارم خودم تنها بسوزم
**
تو را دیدم کفن پوشیده بودی
به روی خاک غم خوابیده بودی
برایم گریه میکردی تو بابا
اگه حال دلم را دیده بودی
*
مسلمونون دل زارم ببینید
جدایی من و بابام ببینین
نمی خاستم من از بابا جداشم
جدایی با پدر هرگز نبینی
#پندیات_ترکی
در فراق مادر
الله ننم ئولدی ائویمون سؤندی چراغی
گئتدی ئوزی صد حیف اولا بوش قالدی اتاقی
عطری گلور اما گزورم یوخدی سراغی
آثارینی گؤررم آنامین گؤز قاباقیندا
گؤزیاشی توکوب آغلیارام بوش اتاقیندا
آخر نغسی صاق صولونا بیر نظر ائتدی
یومدی گؤزونی دار فنادن حذر ائتدی
رخت سفرین باغلادی غملی سفر ائتدی
قلبیم غم آلور من باخورام هر یئره الله
دیداریمیزی قویدی فلک محشره الله
بیر ذره ئورکده آنامین مهری کم اولماز
عالمده ننه محنتی تک آیری غم اولماز
دنیا منه یولداش اولا والله ننم اولماز
هردم که گؤرردیم اونی روحیه تاپاردیم
آخر ننه می حسرتیلن قبره آپاردیم
تاب ائتمز آنا دردینه والله اوجا داغلار
غمدن اریوب سیل سرشکین یوزه باغلار
حقدور ئولوم اما ننه ئولسه اوغول آغلار
شوقیله دییردی منه لایلای بالا لایلای
آغلار گوزولن سسلورم ایندی ننم ایوای
قاره گییرم جامه وصلت سویارام من
فکر ایلمیون ذکر و نوادن دویارام م
سولموش یوزومی قبرینه هر دم قویارام من
اول لحظه ده احساس ائدرم دوردی دانیشدی
کوسموشدی گؤروب گؤزیاشیمی منله باریشدی
هر کس که الینده آنا تک نعمتی واردی
نه چهره سی آشفته دی نه محنتی واردی
هم شهرتی هم شوکتی هم عزتی واردی
چون وار آناسی فصل خزان دا اونا یازدی
هر گون ننه نین ئوپسه ایاقین گئنه آزدی
جون المهدی (عج):
#روضه_ختم_جوان
((روضه حضرت علی اکبر(ع)به جهت ختم جوان))
خبر مرگ تو را تا که شنیدم پسرم
مرگ را در نظر خویش بدیدم پسرم
تا که آمد به سر نعش پسر گفت پدر
چون هلال از غم داغ تو خمیدم پسرم
روزی ساربانی به محضر پیغمبر اکرم آمد؛ جگر شتری را جلوی رسول الله گذاشت! گفت: شتر را نحر کردم، اما نمی دانم چرا جگرش سوراخ است. پیامبر فرمود: بگو ببینم بچه این شتر را جلوش ذبح کردید؟ گفت: بلی، رسول الله فرمود: داغ فرزند جگر را سوراخ کرده است. اما فدای جگر سوخته ات بشویم یا ابا عبدالله نقل می کنند، یکی از بزرگان امام حسین را در عالم رویا زیارت کرد، دید همه زخمها خوب شده، پرسید: روی زخم چه مرهمی گذاشتی که خوب شده است؟ فرمود: اشک محبان و گریه کنانم مرهم زخم های من است. عرض کرد: پس چرا زخمی که روی قلب شما است خوب نشده؟ فرمود: آن زخم، اثر داغ پسرم علی اکبر است که خوب نشده، آن زخم به جگرم خورده است و تا قیامت خوب نمی شود. |
دو جا سراغ داریم که امام حسین و خودش را روی جنازه انداخته است: یکی وقتی که مادرش فاطمه از دنیا رفت. مولا علی بدن فاطمه زهرا را کفن کرد. بند کفن را بست. صدا زد: بچه هایم بیایید یک بار دیگر با بدن مادرتان وداع کنید. امام حسین خودش را روی بدن مادر انداخت.
یک بار دیگر در کربلا بود. وقتی جوانش علی اکبر صدا زد: «یا ابتاه» ابی عبدالله خودش را رساند کنار بدن قطعه قطعه شده پسرش علی اکبر آمد و صورت بر صورتش نهاد. اما زینب خودش را رساند کنار قتلگاه علی اکبر تا برادرش حسین به کنار جنازه پسر جان ندهد.
علامه امینی می نویسد: زینب دید حسین دارد کنار جنازه علی جان می دهد، نفس هایش به شماره افتاده است. اسلام می گوید: اگر جوانی بمیرد، بابا را جلوی جنازه ببرید، بابا پشت سر جنازه نیاید، چون پدر طاقت ندارد جنازه پسرش را ببیند، ابی عبدالله بدن قطعه قطعه شده جوانش را در آغوش گرفت و به سینه چسبانید، دلش آرام نشد، صورت به صورت علی گذاشت، آرام نشد. و فرمود: «قتل الله قوما قتلوك يا بني ..... على الدنيا بعدك العفا».
#نوای_ترحیم
#ختم_و_ترحیم_خوانی
#محمد_مبشری
امان از دل زینب… ای امان از دل زینب… ●♪♫
سینه از غصه لبالب؛ ای امان از دل زینب ●♪♫
روی نی، لاله ی پرپر دیده ●♪♫
غصه بر غصه مکرر دیده ●♪♫
داغِ مرگِ علی اکبر دیده ●♪♫
بس که او داغِ برادر دیده ●♪♫
گشته از غصه لبالب؛ وای امان از دل زینب ●♪♫
سینه از غصه لبالب؛ وای امان از دل زینب ●♪♫
کربلا گشته سراسر آتش ●♪♫
خیمه ی خونِ خدا، در آتش ●♪♫
چوبِ گهواره ی اصغر، آتش ●♪♫
سینه ی خسته ی مادر، آتش ●♪♫
دیده اش شد پر کوکب؛ وای امان از دل زینب ●♪♫
گشته از غصه لبالب؛ وای امان از دل زینب ●♪♫
لاله ها روی زمین افتادند ●♪♫
فرقه ای کز غم او دلشادند ●♪♫
مستِ شادی و مبارک بادند ●♪♫
داغ بر سینه ی او بنهادند ●♪♫
میزند ناله ی یا رب؛ وای امان از دل زینب ●♪♫
داغِ عباسِ جوان، پیرش کرد ●♪♫
آتشِ کینه؛ زمین گیرش کرد ●♪♫
◾️◾️◼️◼️◼️🔷🔷🔷◾️◾️◾️▪️▪️▪️
دشمن از زندگیش، سیرش کرد ●♪♫
آشنا با غل و زنجیرش کرد ●♪♫
گشته رنجور و معذب… وای امان از دل زینب ●♪♫
میزند ناله ی یا رب… وای امان از دل زینب ●♪♫
یک گلستان گل از او، پرپر شد ●♪♫
بی برادر شد و بی یاور شد ●♪♫
بی علی اکبر و بی اصغر شد ●♪♫
میوه ی باغ دلش؛ بی سر شد ●♪♫
وای امان از دل زینب… وای امان از دل زینب ●♪♫
میزند ناله ی یارب؛ وای امان از دل زینب ●♪♫
گشته از غصه لبالب… وای امان از دل زینب ●♪♫
فتقبل من الناس القلیل ●♪♫
غیر از این پنج برادر دادم ●♪♫
شش جگر گوشه ی پرپر دادم ●♪♫
پیش خورشیدِ نگاهت یا رب؛ هیجده ماهِ منور دادم ●♪♫
که همه بودن از آل خلیل ●♪♫
فتقبل من الناس القلیل ●♪♫
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
صادق آهنگران امان از دل زینب
🎙🎙با صدای حاج صادق آهنگران 🤲🤲🎙