🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️▪️
#مجلس ترحیم
# ختم مادر
تازه فوت شده چند روز
روضه فاطمه زهرا(س)
گریز امام جواد(ع) شام شهادت
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
یا فاطِمَةُ الزَّهْراءُ، یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ، یَا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ، یَا سَیِّدَتَنا وَ مَوْلاتَنا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکِ إِلَی اللّٰهِ وَ قَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یَا وَجِیهَةً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعِی لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
♦️زندگی طعم خوشی داشت اگر مادر بود)
♦️دلم زارم چه غمی داشت اگرمادربود بود
♦️باغبان فلک از داغ به خاک دل من
♦️بذراندوه نمیکاشت اگر مادربود
♦️هیچ غمهای جهان دردل حسرت زده ام
♦️تا ابد پای نمیزاشت اگر مادربود
♦️خانه تاریک شده بی گل رویش حالا
♦️خانه ام برگ وبری داشت اگر مادر بود
♦️بال میزد دل من تا بخدا بانگهش
♦️دل من بال وپری داشت اگر مادربود
♦️چه مادری که طاقت اشکهای من غمدیده را نداشت
♦️طاقت دیدن اشک منه غمدیده نداشت
♦️گریه هایم ثمری داشت اگر مادر بود
⬅️اخ قربان دردهای دلت بشم مادر
امیداست فاطمه دستت بگیرد
اخه مادر یک عمری برای زهرا مرضیه اشک ریختی مادر😭😭
برای حسین فاطمه عزاداری کردید
🔸امید فاطمه دست بگیرد😭
🔸که تودر روضه زهرا نشستی
🔸دوچشمی ای فلک پر آب دارم
🔸دلی پر غصه وبی تاب دارم
🔸چرا چون مرغ شب از دل ننالم
🔸که این جا مادری درخواب دارم
⏪ای عزیزان دلم خدا به شما صبر بده داغ مادر دیدید خیلی سخته
خانواده محترم شما چند روزه صدای نازنین مادر به گوش شما نمی رسه
چند روزه جای خالی مادرو احساس می کنید به خدا قسم هیچ کس جای مادر رابرای شما نمی گیرد اما دیگه یتیم شدید واقعا خیلی سخته انشاالله هیچ خانواده ای را داغ مادر نشان ندهدخدا به شما صبربده
اما جمله ای از زبان شما عزیزان بگم
🔸همی نالم که مادر دربرم نیست
🔸صفای وسایه او برسرم نیست
🔸مرا گر دولت عالم ببخشید
🔸برابر با نگاه مادرم نیست
⬅️ اما دخترهای مرحومه کجا نشسته ای نمی دانم به یاد کدام خاطره مادر اشک می ریزید تنها یادگار مادر چادر نمازاست که یاد دختر نمی ره اما من یک مادری را سراغ دارم گفتند یادگاری ان راجمع کند اما مولا علی گفت یادگاریها را جمع کنم خون روی در دیواررا چکارکنم
اما هنوز زود بود که ما را تنها بگذاری مادر ،بی مادری سخته مادر، اما دلها امده شد بریم مدینه دلها بسوزه برای
ان مادری که نیمه شب غسل دادند
بمیرم چه کرد مولا علی به وصیت زهرا...
⬅️میگن شبانه بدن زهراش را ارام ارام غسل داد اسماء روی بدن زهرا آب می ریخت یک وقت اسماء متوجه شد
دست ازغسل کشید دست بر دیوار غربت گذاشت صدای ناله علی بلندشد لا اله الا الله...
صدازدعلی جان چرا بلند گریه می کنید...
صدا زد اسماء دست روی دلم نگذار حالا دستم رسید به بازوی ورم کرده زهرا
دستت رسید به بازوی طاقت نیاوردی
اما علی جان نبودی کربلا آن ساعتی
که زینب آمد گودی قتلگاه ...
شمشیر شکسته ها را نیزه شکسته ها
را کنار زد چه دید حلقوم بریده برادر
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر الخصوص روح این مادر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرد عزیزان داغ دیده مجلس این مادر مصادف است با شام شهادت امام جواد(ع) گریزی هم در این خصوص داشته باشیم
⏪از همین جا دلت را روانه آن حجره ای کن که امام جواد میان حجره افتاده بود، از سوز زهر به خود می پیچید، امّا کشنده تر از این زهر ، زهر بی وفائی همسرش بود، بمیرم برات آقا، محرمی نداشتی، چه کشید جواد الائمه، آن ساعتی که دید امُ الفضل دَرِ حجره را بست ، کنیزانش را جمع کرد و گفت : شادی کنید تا کسی صدای نالۀ امام را نشنود، بعدِ شهادت هم دستور داد بدن امام را بالای بام مقابل آفتاب قرار دهند، اما کبوتر ها می آمدند بالهاشون را به هم می دادند تا آفتاب به این بدن نتابد، اما عاشقان امام جواد، این بدن دیگه برهنه نبود، این بدن دیگه بی سر نبود ، این بدن پاره پاره نبود.
رحمت خدا بر این ناله ها، ای دلهای آماده، بمیرم برای عزیز فاطمه حسین، که دخترش بدن بابا را نشناخت، صدا زد عمه این بدن کیه که داری دردو دل می کنی؟ فرمود: سکینه جان این بدن بابایت حسینِ،
حسین آرام جانم..حسین روح روانم
علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
احمد بهزادی
التماس دعا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️
1403/3/18
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#روضه ختم دختر جوان
#گریز شب پنجم محرم عبدالله بن حسن(ع)
# سالگرد(کاربرد هفتم وسالگرد
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
يا فاطِمَةَ الزَّهْراَّءُ يا بِنْتَ مُحَمَّدٍ يا قُرَّةَ عَيْنِ الرَّسُولِ يا سَيِّدَتَنا وَمَوْلاتَنا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكِ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناكِ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا يا وَجيهتاً عِنْدَاللّهِ اِشْفَعْی لَنا عِنْدَاللّه
دشتی_ختم_دختر_جوان
♦️گُلی خوش رنگ و بو داشتُم به خونه
♦️اجل مهلت نداد زَنَد جوونه
♦️گُلُم را چید اجل از مو جدا کِرد
♦️که دستش را زِ دست مو رها کِرد
♦️گُلُم پرپر شد و خوابیده در گِل
♦️شرر زد داغِ او بر خِرمنِ دل
♦️نشست تیرِ غمش بر قلبِ زارُم
♦️زِ داغِش همچو ابرِ نو بهارُم
♦️تو که وقتت نبود ای نو جوونُم
♦️رَوی در خاک و مو تنها بمونُم
♦️در و دیوار میگریَد به حالُم
♦️عجب تیری زمونه زد به بالُم
♦️بخواب آروم گُلِ آلاله ی من
♦️بسوزد عالمی از ناله ی من
♦️زِ داغِ دخترم میسوزم ای وای
♦️به راهش دیده من میدوزم ای وای
♦️قَدِ من خم شد وُ تو قد کشیدی
♦️ولی خیری از این دنیا ندیدی
♦️خدایا دخترُم گردید جوون مرگ
♦️چوگُل از دست دوران گشت صد برگ
⬅️مراسم امروز به بمناسبت سالگرد....... درگذشت دختری مهربان خواهری دلسوز که درسن جوانی از دنیا رفته برگذار شده است خانواده محترم...... خدا صبرتون بده شما یک ساله جای خالی دختران را احساس می کنید چه قدر به قدو بالای دختران نگاه کردید بزرگ بشه مجلس شادی برای بگیری اما نشد درسن جوانی پرپر شد اما عزیزان داغ دیده امروز همه فامیل همسایگان و اقشار مردم آمدند درکنارتان بودند وبه شما تسلیت گفتند حالادلها آمده شد روضه حضرت رقیه(س) برات بخونم روح نازنین دختر فیض ببره
دلها را ببریم خرابه شام ، برای دختر سه ساله ابی عبدالله گریه کنیم ، بیاد آن لحظه ای که از خواب بیدار شد ، بهانه بابا گرفت ، به اطراف خرابه نگاه کرد دید خبری نیست ، خودش را به عمه رسانید .
صدا زد عمه : الان سرم روی دامن بابایم بود مرا نوازش می کرد ، بابایم کجا رفت ؟ هر چه کردند این دختر سه ساله را آرام کنند نشد .
🔻دل سنگ آب شد از گریه تو گریه مکن
🔻عمه بی تاب شد از گریه تو گریه مکن
عاشقان حرم رقیه ، شما می دانید رسم است اگر یک بچه کوچکی بهانه بابا بگیرد او را نوازش می کنند ، برایش اسباب بازی می آورند آرامش می کنند کجای عالم رسم است برای طفل سه ساله که بهانه بابا بگیرد سر بریده بابایش را بیاورند ،
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر الخصوص روح این دختر عزیز ازاین مجلس ومحفل فیض ببرد درشب پنجم محرم قرار داریم گریزی هم در این خصوص داشته باشیم همه اموات فیض ببرد عبدالله بن حسن
دید دور عموش حلقه زدند، دید یه نفر شمشیر برهنه رو بالا برد،الان سر عمو رو جدا میكنه، تا شمشیر اومد پایین دیدن این پسر یازده ساله دستش رو سپر كرد،شمشیر فرود اومد، دست از بازو قطع شد،افتاد تو بغل عمو، دست قطع شده، می دونی چی گفت؟مقاتل نوشته اند این بچه ی یازده ساله تا افتاد تو بغل عمو، دستش قطع شد دیدن گفت:وای مادر. امام صادق علیه السلام فرمود:ما اهلبیت تو مصائب و شدائد، هر جا بهمون سخت بگذره اسم مادرمان فاطمه رو صدا می زنیم،نمی دونم شاید بازوش رو وقتی با شمشیر زدند یاد بازوی فاطمه افتاد، افتاد تو بغل عمو، داره دست و پا می زنه،یه بچه ی یازده ساله
ای عمو،دستم و دادم تا كه،شبیهه سقا بشم
كاش مثل اكبر منم،یه اِرباً اِربا بشم
داشت تو بغل عمو راحت جون می داد،كاشكی می گذاشتن كار خودش رو بكنه، اگه دشمن یه ذره صبر می كرد ، عبدالله تو بغل عمو جون داده بود،داشت نفس های آخرش رو می كشید،صدا زد حرمله بیآ،
یاصاحب الزمان..
نانجیب تیر از کمان رها کرد...
سادات منو ببخشید...
دونفر تو کربلا رو سینه ی حسین...
جان دادن.
یکی ششماهه اش علی اصغر بود...
یکی هم عبدالله بن الحسن.
دیدن عبدالله داره روی سینه حسین دست و پا میزنه...
هر کجا نشستی صدا بزن یا حسین...
الا لعنت الله علی القوم الظالمین
التماس دعا
احمد بهزادی
🥀🥀🥀🥀🥀🥀▪️▪️
۱۴۰۳/۴/۱۰
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️▪️
#روضه مجلس ختم برادر جوان
#روضه علی اکبر(ع)
#روز دوم (هفتم (چهلم سالگرد)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
برادر
سبک_دشتی
♦️تو ای دنیا مرا کردی زمین گیر
♦️شکستی پشت من کردی مرا پیر
♦️جفا کردی به من در این زمانه
♦️ زسوز سینه خوانم من ترانه
♦️زکف بردی تو نور دیده گانم
♦️ز داغش دل غمین و ناتوانم
♦️انیس و مونس من بود برادر
♦️ندارم من کسی غمخوار و یاور
♦️نخواهم بی برادر دار دنیا
♦️ شرر زد بر دلم ای حی یکتا
♦️برادر مرده دائم گوشه گیر است
♦️قدش خم گشته انگاری که پیر است
♦️برادر مرده آرامش ندارد
♦️به کس در این جهان سازش ندارد
♦️دو چشمش در فراقش اشکبار است
♦️تو گویی همچنان ابر بهار است
♦️الهی در جهان ای حی داور
♦️نبیند هیچ کسی داغ برادر
⬅️خانواده محترم .......شما برادری جوانی را ازدست دادید مدت دو روز........جای خالی برادر را احساس انشاءالله خداوند به شما عزیزان صبربده ا عزیزان داغ برادر خیلی سخته انشاءالله خدا کنه کسی تو مجلس ما نباشه که داغ برادر دیده باشه
حالا دلت آماده شد روضه برادر برات بخونم روح این عزیز برادر فیض ببرد اما عزیزان داغ برادر هم برای برادر سخته هم خواهر ..داغ برادرکمربرادررامی شکنه وقتی آقا امام حسین آمد کنار برادرش عباس 😭کنار بدن عباسش نشست چه گفت برادران داغ دیده صدازد برادرجان عباسم داداش
به خدا قسم کمرم شکست یعنی حسین دیگه بی برادرش شد ااما مرگ برادر برای خواهرا هم سخت است روضه جوانه
حالا دلتو ببر کربلا اشکاتو آمیخته کن بااشکای امام حسین (ع)
اما جانها به سوزد برآن حسینی که وقتی فریاد علی اکبر را شنیدند با عجله آمدند بربالین جوانش علی اکبر قرارگرفت نشت کنار میوه دلش
انشاالله هیچ پدری را داغ جوان نشان ندهد
سرعلی را به دامن گرفت دلش ارام نشد سرعلی را به سینه چسپانید دلش تسلی پیدا نکرد
یک وقت خم شد صورت به صورت علی گذاشت فرمودقتل الله قومٵ قتلوک بابا خدا بکشد کشته شدگان تورا علی جان هرکاری کرد نتوانست بدن علی اکبر رابه خیمه ببرد
صدا زد
🔸جوانان بنی هاشم بیاید
🔸علی را بر درخیمه رسانید
🔸خدا داند که من طاقت ندارم
🔸علی را بردرخیمه رسانم
حسین آرام جانم..حسین روح روانم
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
التماس دعا
احمد بهزادی
🥀🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️▪️▪️▪️
۱۴۰۳/۴/۹
4_6033055477389069103.mp3
8.39M
در فراق پدر 😭
🎶سبک (میگذرد کاروان)
✍باقلم بهنام تخت مینا تبریزی
سن دایاقیدون منه
مهربانیدون منه
هر شب تاریکیمه
بیر چراغیدون منه
هرزمان دردیمه درمانیم
یومولان گوزه قربان جانیم
قییدیمه گل قال آتا
بوینوما قول سال آتا
بیر گجه گل یوخوما
گویلومی سن آل آتا
سندن چوخلی الهام آلمیشام
سندن اوتری چوخ داریخمیشام.
سن سیز اورگ داغلارام
باشه ويروب آغلاررام
هرشب جمعه گلوب
قبریوه یاس ساخلارام
سسلرم آتا سس ویر منه
جانیمی قربان ائدیم سنه
باغدا گلی درمدیم
هچ سنه گوندرمدیم
تا واریدون عمریده
قدروی چوخ بولمدیم
گلسن دای قدریوی بولرم
هرگون ایاقلارون اوپرم
🎤سبک نوحه با نوای بهنام تخت مینا تبریزی
#اشعار_ترکی
230408_001.MP3
17.38M
◾دشتی مراسم سالگرد پدر◾
شده یکسال من بابا ندارم
انیس ومونس شبها ندارم
گذشته سالگردی از فراقش
خمیده قامتم از سوز داغش
ندارد خانه بی بابا صفایی
به لب دارم پدر جانم کجایی
کجایی ای چراغ خانه ما
کجایی گرمی کاشانه ما
ستون خیمه جانم توبودی
پدر، شمع شبستانم تو بودی
نظر هر سوی اندازم به خانه
دلم گیرد برای تو بهانه
شده یکسال دلِ من بیقراره
سپهر زندگانی تاره تاره
شده یکسال دلم تنگ است بابا
سیاهی بهترین رنگ است بابا
مزار تو شده راه عبورم
شده سنگ غمت، سنگ صبورم
شده یکسال زهجرت در فغانم
بریزد اشک خون از دیدگانم
شده یکسال اما چون چهل سال
ز فرزند تو برگشته ست اقبال
👈اجرای سبک: استاد پرویزی🎤
👈تهیه و تنظیم: علیمحمدی✍
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈•
591.4K
دشتی جدید خاکسپاری پدر
دلم گردیده گِردابِ غم و درد
امان از دستِ این دنیای نامرد
پدر رفته زِ دستم داد و بیداد
کنم از خاطراتش دائماً یاد
عجب رسمی تو داری ای زمونه
ببین اشک منو آهِ شبونه
رضا بودم دو چشمونم شود کور
ولی بابا نمیرفت خانه ی کور
بنالم از فراقت در دلِ شب
غم دنیا به جونم شد لبالب
ببارد دیده چون ابر بهاری
منو داغ تو چشم انتظاری
قسم بر نامِ تو تا هست دنیا
فراموشت نخواهم کرد بابا
به امیدی که بابا از در آیه
که فکرش پا به پایمهمچو سایه
بگو(هستی)که دل کرده بهونه
برایش(پرویزی)نوحه بخونه
👈اجرای سبک: استاد پرویزی🎙
👈سراینده شعر: علیمحمدی📝
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈•
431.4K
# نوحه سینه زنی
#پدر #مادر
#سبک و 🎧#اجرا:استادپیرزاده 🎤
پدر ◼️◼️◼️◼️◼️◼️
#شعر برای عزای پدر/مادر/برادر/و..
رفتم زدنیا با قلب خسته
باتن تب دار دلی شکسته
آه از جدائی /داد از جدایی
دنیا ندارد / جانا وفایی
من در دل خاک چشم انتظارم
بهر عزیزان من بی قرارم
آه از جدایی /داد از جدایی
دنیا ندارد /جانا وفایی
شبهای جمعه تا می توانید
بر روی قبرم قرآن بخوانید
آه از جدایی /دادجدایی
دنیا ندارد /جانا وفایی
راه هست و دشوار من بی قرارم
مال ومنالم نگشته یارم
آه از جدایی,،داداز جدایی
دنیا ندارد،جانا وفایی
🌴🌴🌴🌴🌴
431.4K
# نوحه سینه زنی
#پدر #مادر
#سبک و 🎧#اجرا:استادپیرزاده 🎤
پدر ◼️◼️◼️◼️◼️◼️
#شعر برای عزای پدر/مادر/برادر/و..
رفتم زدنیا با قلب خسته
باتن تب دار دلی شکسته
آه از جدائی /داد از جدایی
دنیا ندارد / جانا وفایی
من در دل خاک چشم انتظارم
بهر عزیزان من بی قرارم
آه از جدایی /داد از جدایی
دنیا ندارد /جانا وفایی
شبهای جمعه تا می توانید
بر روی قبرم قرآن بخوانید
آه از جدایی /دادجدایی
دنیا ندارد /جانا وفایی
راه هست و دشوار من بی قرارم
مال ومنالم نگشته یارم
آه از جدایی,،داداز جدایی
دنیا ندارد،جانا وفایی
🌴🌴🌴🌴🌴
❣﷽❣
🍁مادر زمزمه
🍁ختم_مادر
🍁دشتی سینه_زنی
من و این جای خالی وا مصیبت
چنین آشفته حالی وا مصیبت
دل من طاقت این غم ندارد
بجز مهر تو چیزی کم ندارد
تو نوری ، آیه ی امن یجیبی
تو مثل یاس و شب بوها نجیبی
تو مثل آینه بی ادعایی
تو روح سبز بستان دعایی
چه باید کرد با داغ تو مادر
پس از تو هست ما را خاک بر سر
پس از تو گشته ام تنها و بی کس
غمت می ماند و من ماتم و بس
خدا داند که هرگز باورم نیست
که نور دیدگانم مادرم نیست
من امشب مثل ابر نوبهارم
من امشب داغدار داغدارم
من امشب بی کسی را حس نمودم
نگاهم را پر از نرگس نمودم
امید زندگانی مادرم رفت
همیشه سایه ی او از سرم رفت
همیشه با خودم می گفتم ای مرد
اگر پیک صبا بوی غم آورد
اگر روزی امیدت مادرت مرد
گل احساس و امید تو پژمرد
چه خواهی کرد با داغ صنوبر
چه خواهد ماند در باغ صنوبر
اگر نامهربانی ها شکفتند
اگر غربت نصیبان شعر گفتند
چه خواهد ماند جز پاییز دلگیر
دلی از این زمین و آسمان سیر
بود اندوه من ناباورانه
بود حرف دلم بی مادرانه
الا ای مادر خوب و صمیمی
شکوه روزگاران قدیمی
بود " میمت " نشام مهر و الفت
نشان عشق و امید و محبت
" الف " در نام تو معنای آب است
همان احساس و عشق و التهاب است
بود " دال " تو معنای دلی پاک
دلی بی انتها مانند افلاک
بود " رای " تو روح روشنایی
سرود دلکش باغ خدایی
پس از تو باغ من بی عندلیب است
دلم تنها و غمگین و غریب است
بسم الله الرحمان رحیم
کانال ختم و ترحیم خوانی🎤
اشعار پندیات، روضه، نوحه و...
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
کانال را به دوستانتان خودتان معرفی کنید
https://eitaa.com/Kanal_tarhimkhani66
﷽
#مجلس_ختم_پدر
#روضه
#ترکی
بو دنیانون وفاسی هیچ یوخومیش
یامان گونی خوش گونلردن چوخومیش
آباد ائله قبر ائوینی ای دل غافل
هرقدر که آباد اولا ویراندی بودنیا
آی یالان دنیا....امان امان آی بی وفا دنیا
وفاسی یوخ بودنیانون یالاندی
کهنه دنیا هله...هله قالاندی
عاقبت باشلاری داشه چالان دنیادی
به یاد مهربان آتا....قبر ائوینه سفره ائلین آتا
اما بو رسمیدی آتا سفره گئدنده بالالارون چاغیرار
سسلر آی بالاروم سیزی آللهه تاپشوردوم
اما....امان او ساعتدن کی بالالار
گله لربابانین تابوتین یاپوشا لار
وای اولحظه دن کی بالالار گوره او سفری کی....بابا گئدیر....دای بو سفردن گلمیه جک
به یاد بابای سفرکرده
آتا ائوین چراغیدی
آتا ائوین دایاقیدی
آتالارا حرمت ائدون
بش اون گونون قوناقیدی
آی آتاسی اولانلار گئدون دولانون آتایزون باشینا
به یاد او ساعتی که بو مهربان بابا ائوده بالالارون چراغیدی
چهل روزه به سر افسر ندارم...آمان آیروقدان ...فغان آیروقدان
چهل روزه که تاج سرندارم....قرخ گون اولدی ائویمیزون چراغی سونوب....قرخ گوندی بابانین سسی گلمیر
چهل روزه پدر رفته زدستم
قرخ گوندی بابانین یئری ائوده بوش قالوب
اما آتاسیز لیق چتین درد اولار
الا کی قیزی اولسا
قیزه گران درد اولار باباسی ئولسه
بخصوص اگر قیز ائولر ائوینده اولسا
آتا ائوینه گئدنده بیر آیری عالمیلن گئدر آتا ائوینه
آخه مشکله دوشنده ائله دییر کاش بابام گلیدی....کاش قارداشیم گلیدی
اورگیزی ائله بوردان دولاندوراجاقام کربلا چولونه
اوزمانیکی عاشورا گونی قتل وغارت توکندی
او غملی زینب آتا سی ئولن بالالاری
اوغلی ئولن ننه لری ییقدی بیر یاری یانموش خیمیه
بیر باخدی صولا بیر ساغا
ائله بیردن سسلدی یا علی المرتضی آتا جان هاردا سان
مشکلده قاموشام
دئدی بیر قوشا بنزیرم بابا
اوچانمورام سینیب پریم
کیمه دئیوم بودردیمی که تا ائده دوا بابا
لایلای بابا۲
قیز بابانی گوزل اوخشار
#اوخشاما از زبان دختر👇👇
قیزیل گول دن اولدی...آچیلدی خرمن اولدی...آیرولوخ مندن اولمادی آی بابا
آیرولوق سندن اولدی
لایلای بابا۲
ای قبره نیسگیلی گئدن لایلای بابا۲
غم غصه لردن دینجلن لایلای بابا۲
سندن اوزولدی ال بابا
بیرده یوخوما گل بابا
#شعر پایان مجلس👇
عاقبت زین دارفانی پرکشیدم یاحسین
عشق تو مهرعلی درسینه دارم یاحسین
من دراین وادی غریبم جان زهرا مادرت
هرشب جمعه گذرکن برمزارم یاحسین
««نـــوحـــه زبـــان حـــــال در ســوگ پـــــــــدر»»
دنیا ز چه رو بردی از تن تو قرارم را در دست خزان دادی یکسر تو بهارم را
تو یار منی بابا = دلدار منی بابا تو یار منی بابا = دلدار منی بابا
***
در راه تو بنشینم شاید که تو برگردی در آینه می بینم شاید که تو برگردی
تو یار منی بابا = دلدار منی بابا تو یار منی بابا = دلدار منی بابا
****
بابا ز فراق تو محزون و گرفتارم چون ابر بهاری بین از دیده گهر بارم
تو یار منی بابا = دلدار منی بابا تو یار منی بابا = دلدار منی بابا
******
بابا بنگر امشب جای تو بود خالی ای بلبل خوش الحان بگشای پرو بالی
تو یار منی بابا = دلدار منی بابا تو یار منی بابا = دلدار منی بابا
**********************
🌾 #روضه_ختم_خوانی
🌾#پدر
🌾#گلی خوشبو تر از بابا ندیدم.
🌾 *مجلس پدر*
🌾
گلی خوشبو تر از بابا ندیدم.
رخی نیکوتر از بابا ندیدم.
بگردیدم به دنیا را شب و روز.
کسی را بهتر از بابا ندیدم.
هنوز باور ندارم رفته باشی.
میان گور تنگی خفته باشی.
کجا رفتی کجا رفتی عزیزم.
هنوز باور ندارم مرده باشی.
عزیزم رفتنت را باورم نیست.
جدائی گفتنت را باورم نیست.
دیار آخرت سامان گرفتی.
کفن پوشیدنت را باورم نیست.
نه از دل میروی نه میکنی یاد.
*روضه در عزای پدر*
امروز به یاد دخترای...
این بابا بسوز برای رقیه سه ساله حسین
برا یتیم باید خیلی گریه کنی خیلی زار بزنی
عزیزان داغ دیده شما خیلی دلخوشی ها دارین
اگر چه بابا از دست دادین اما کسی به شما بی احترامی نکرد
همه ی مردم اومدن به شما تسلیت گفتن
لحظه ای که پشت سر تابوت بابا میرفتی
پاهات رمق نداشت این خواهرا این مادرا
زیر بغلاتونو گرفتن شما رو تسلیت دادن
کسی شما رو تازیانه نزد اما بمیرم
برا سه ساله ی امام حسین ع
یه دختر بگه بابا اما سر بریده ی بابا شو ببینه
آی مردم مگه قرآن سفازش بچه یتیم ونکرده
شما بگین مگه بجه یتیم سنگش میزنن
پس چرا رقیه ی سه ساله رو سنگش میزدن
دیدین یه دختر که باباش سفر میره یا فرزند شهید این عزیزان که بابا ندارن بعضی صبحها که پامیشن میگن مادر دیشب خواب بابا رو دیدم
آخ بمیرم رقیه هم سر رو خاک خرابه گذاشت
وقتی از خواب بیدار شد ظاهرا خواب باباشو دیده بود
دلش بهونه ی بابا گرفته اما سر بریده ی بابا رو براش خوردن
صدا زد عمه جان کمک کن تا که بردارم
سر بابام از روی زمبن
عمه جون دیگه دست وپام رمق نداره
آخ بمیرم سروگرفت رو سینه گذاشت باهاش درد دل میکنه
بابا ی خوبم بابای مهربونم آخ کی رگ
ای گردنت رو بریده بابا بابا
خیی بابا بابا کی پیشونیتو شکسته بابا بابا
بابا چرا چند شب(وقته) خبر از بچه هات نگرفتی بابا..
عجب رسمیه. .....
مرگ بابا کمتر از آه دل یعقوب نیست
او پسر گم کرده بود وما پدر گم کرده ایم
ای چراغ زندگانی ای پدر یادت بخیر
ای بهار جاودانی ای پدر یادت بخیر
روح پاکت ای پدر با امیر الموءمنبن محشور باد
خانه ی قبرت زالطاف خدا پر نوز باد
عزیزان سوقندی شما هم داغ بابا دیدین اما بگین ببینم برا آخرین بار کجا بابارو دیدین
آخرین بار کجا با بابا وداع کردین
قربون بچه های حسین برم وقتی آقا برا آخرین بار اومد تو خیمه ها خداحافظیشو کرد
اومد سوار بر ذوالجناح شد هر چه کرد دید اسب حرکت نمی کنه چته ذوالجناح چرا حرکت
نمی کنی یه وخ اسب آقا با سر اشاره ای به پایین کرد یعنی آقا یکی دست وپای منو گرفته
تا آقا نگاه کرد دید سکینه دختر نازدانه اش است
آخه مردم دختر خیلی باباییه
همه عالم میدونن که دخترا بابا ییند
بابا نیاد نمی خوابند منتظر لالاءیند
گفت بابا جون نمیزارم بری بابا
بابابیا برا آخرین بار منو روزانوت بنشون بابا
دست نوازش به سرم بکش بابا
آخه امروز یه جور دیگه خداحافظی میکنی بابا
گذشت ماجرا
رقیه خواهرا عمه ها هم نشسته بودن
یه وخ صدای ذوالجناح بابا رو شنیدن
همه به خیال این که باباشون اومده
از خیمه بیرون اومدن آخ بمیرم
خدا امید هیچ کسی رو ناامید نکنه
همچین که اومد دید اسب بابا اومده اما بابا نیومده یال اسب بابا خونیه
ای وای ای وای...
بی مهر رخت روز مرا نور نمانده است
وز عمر مرا جز شب دیجور نمانده است
هنگام وداع تو ز بس که گریه کردم
دور از رخ تو چشم مرا نور نمانده
#پدر
رفتی از این دنیا _ بابا دلم خون است
می گریم از بهرت _ حالم چو مجنون است
میسوزم و میگریم از فقدان بابا
خواهم شوم یک شب به خواب مهمان بابا
رفتی ز دنیا گشتم عزادار
بابای مظلوم خدا نگهدار
بابا پس از مرگت _ماندم به آه و غم
رفتی سفر عمرم _بی تو نگر شد کم
در مرگ بابا اشک من گشته روانه
بی تو صفائی نیست پدر جان بین خانه
رفتی ز دنیا گشتم عزادار
بابای مظلوم خدا نگهدار
غمخوار من بودی _بابا در این دوران
پشتم دگر بشکست _ بنگر مرا نالان
کجا دگر پیدا کنم مانند بابا
قربان پینه بستهٔ دستان بابا
رفتی ز دنیا گشتم عزادار
بابای مظلوم خدا نگهدار
ای کاش پدر جانم _ بودی کنار من
میکردمت خدمت _ای غمگسار من
بودی تو تا پیشم پدر من غم نداشتم
با بودنت هیچ چی به عالم کم نداشتم
رفتی ز دنیا گشتم عزادار
بابای مظلوم خدا نگهدار
هر جمعه می آیم _بابا مزار تو
اشک روان سازم _بابا نثار تو
دیگر نخواهم بعد تو این زندگانی
گوید( صفا) اف باد به تو ای دار فانی
*رفتی ز دنیا گشتم عزادار*
*بابای مظلوم خدا نگهدار*
شاعر شعر پائین حاج قاسم جناتیان قادیکلایی
ـ
🏴#در_فراق_مادر_شهید
✍شاعر:علی اکبر اسفندیار
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
بنال ای دل بنالم با ته زار زار
از داغ جـان مـار بَیمه عـزادار
جان مار چشمه ی زلال اُوعه
جـان مـار خنه ی چراغ سوعه
از روزی که مـه جان مار بَمرده
اَمـه خنـه چـراغ سـو دَمِــرده
اون خنه دیگه بِک و بـو ندارنه
مار که دَنیّه سِک و سو ندارنه
مه جان مارِ مهربون بَمرده
شه دل داشته داغ جوون بَمرده
مه جان مار بَدیّه داغ جوون
بَدیّه شِه پسر ره غرق درخون
مِـه مارِ دسّه گل بَهییه پرپر
با افتخار شیّه همه دوش سر
تابوت پشت سر کرده ونگ وا
گته اَمان از دل اُم لیـلا
اُم لیلا شه جوون ره نَدیّه
علی اکبر ره غرق خون نَدیّه
مه جان مار بَدیّه شه جوونه
شه جوون رشید و غرق خونّه
ناله زوعه شه نورعینِ قروون
من شه جان امام حسین قروون
من ونه دل پر دردِ بلاره
شه جوونّه بَدیّه پاره پاره
بشنوسّمه حسین چِش پَلی
پسرجان داعه بال بال زوعه علی
بشنوسّمه وِنـه قد نَهییه راس
حسین ره بَورده تا خیمه عباس
بشنوسّمه شه سرره روشته زینب
اون لحظه شه خده بکوشته زینب
اگه داغ جوون اینجوره «مداح»
چـی بَکشـیّه پـس ابـا عبـدالله
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ
اللهم کن لویک الحجه ابن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعه وفی کل ساعه ولی و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمطعه فیها طویلا
یا صاحب الزمان
دیدن روی شما کاش میسّر می شد
شام هجران شما کاش که آخر می شد
بین ما فاصله ها فاصله انداخته اند
کاش این فاصله با آمدنت سر می شد
یا صاحب الزمان
🍁رسم دنیا درهمین است آنکه آمدرفتنی ست
🍁بعدِ رفتن نام نیکت بر زبانها ماندنی ست
🍁تا توانی خلق را ازخود مرنجان با سخن
🍁آنکه بالاتر نشیند،آخرش افتادنی ست
مجلس مجلس پدری فداکارو دلسوزه،،،
🔹دلم ز غصه سیره
🔹به دست غم اسیره.
🔹دیگه بدون بابا
🔹دختر دلش میگیره
🔹آی رُفقا بیایید
🔹یه شاخه گل بیارید
(چرا..)
🔹گُلم به زیر خاکه
🔹دلم زغم کبابه
دلا رو ببریم کربلا،،،
اموات فیض ببرن،،،
◼️آی دلای آماده،،
روز عاشورا،،، حسین زهرا،،،
اومد با اهل خیام خدا حافظی کنه،،،
خودشم بره،،،
وداع سختی داشت،،،،
آی عزیزان داغ دیده،،،
آی پدر از دست داده ها،،،
نمیدونم اون لحظه آخر،،،
چجوری با پدر وداع کردی،،،
نمیدونم اون لحظه آخر،،،
سر بابا رو به دامن گرفتی یانه،،،
نمیدونم چه حالی داشتی،،،
داغ پدر سنگینه،،،
خدا صبرتون بده،،،
آقا امام حسین هرجوری بود،،،
با اهل خیمه وداع کرد،،،
سوار بر ذوالجناحش شد،،،
روانه میدان شد،،،
اما هر کاری میکنه،،،
ذوالجناح قدم از قدم برنمیداره،،،
آی ذوالجناح،،،
تو دیگه چرا بامن لج میکنی امروز...؟
یه وقت دید حیوون،،،،
سرش و پایین انداخته،،،
یعنی تو میگی برو،،،
اما دخترت نمیزاره برم ،،،
آقا متوجه شد دید دخترش سکینه پاهای ذوالجناح و گرفته،،،
🍁اگر نازی کند دختر خریدارش پدر باشد
🍁بزرگی کن ببوس این دخترکوچکتر خود را
سکینه صدا زد بابا،،،
باید از اسب پیاده بشی،،،
حضرت پیاده شد فرمودبگو دخترم،،،
بگو عزیز دل بابا،،،
گفت بابا... باید رو زمین بشینی..
یتیم نوازا کجا نشستن،،،؟
داغ دیده ها کجا نشستن،،،؟
سکینه گفت بابا یادت میاد وقتی،،،
مسلم به شهادت رسید،،،
اومدی دخترش و رو زانوت نشوندی،،،،
نوازشش کردی،،،
دست یتیمی به سرو روش کشیدی،،،
بابا،،،میدونم دیگه از میدان برنمی گردی،،،
میدونم یتیم میشم ،،،
اما خواستم این لحظه آخر رودامنت بشینم،،،
دست یتیمی به سرم بکشی،،،
صدا زد بابا ( رُدَّنٰا اِليٰ حَرَمِ جَدَّنٰا )
بابا مارو به مدینه پیغمبر برگردون،،،
ابی عبدالله صدا زد دخترم برگرد بابا،،،
با این اشکات قلب منو آتیش نزن بابا،،،
سکینه برگشت خیمه،،،
منتظر بابا بود،،،
⬅️یه وقت صدای ذوالجناح اومد،،،
بی بی سکینه دوید از خیمه بیرون،،،
دید ذوالجناح تنها برگشته،،،
زین اسب واژگونه،،،
یال غرقه خونه،،،
صدای گریش بلند شد،،،
وا محمّداه،،،واغریباه،،،واحسیناه،،،
آی ذوالجناح،،،
بگو ببینم بابام چی شد؟
صدا زد
«یَا جَوادَ أبِی، هَلْ سُقِیَ ابی أوْ قَتَلُوهُ عَطْشَاناً»
آی ذوالجناح،،،
وقتی بابام رفت میدون،،،
بگو ببینم آیا به بابام آب دادن،،،
یا با لب تشنه شهیدش کردن،،،؟
◾️امان... امان …امان از یتیمی،،،
امان از اون لحظه ای که،،،
مظلومانه اومد گودال قتلگاه،،،
ديد عمه جانش زینب،،،
داره با بدن،،،
بي سر و قطعه قطعه ای صحبت میکنه،،،
صدا زدعمه جان،،، این بدن کیه؟
نشناخت بدن باباش و،،،
عزیز دلم سکینه جان،،،
حق داری نشناسی…
«هذا نعش أبيک الحسين»
اين بدن بابای مظلومت حسينه،،،
⏹تا اینو شنید،،،
خودشو انداخت رو بدن بابا…
بابا تو که یتیم نواز بودی ،،،
منم دخترت سکینه،،،
به قدری ناله زد بیهوش شد،،،
وقتی به هوش اومد صدا زد:
یا ابتا،،، أنظر الی عمتی المضروبه،،،
بابا،،،ببین دارن عمه ام زینب و میزنن،،،
صدا زد بابا،،،
ما رو بزنن تازیانه بزنن،،،
اما مارو میان نامحرما نبرن،،،
یه جمله دیگه بگم و التماس دعا،،،
اینجا سکینه پیکر بابارو دید،،،
بی هوش شد،،،
بریم گوشه خرابه شام،،،
همنوا بشیم با بی بی رقیه،،،
دلا بسوزه برا رقیه سه ساله،،،
اونقده بهونه بابارو گرفت،،،
نانجیب دستور داد،،،
سر بریده حسین و براش ببرید،،،
سر بریده باباش و براش بردن،،،
رقیه با همون دستای کوچیکش،،،
سر بابا رو به دامن گرفت،،،
صدا زد،،،
🔻با اشک چشمام میشورم خاکسترای روتو
🔻عمه یادم داد ببوسم زخم رگ گلوتو
بابا،،،،کی سرو صورتت و خونی و خاکستری کرده،،،؟
کی رگای گردنت و بریده بابا،،،؟
بابا،،،،چرا پیشونیت جای سنگه ،،،؟
عمه ام زینب،،،
خیلی منو میبوسید و گریه میکرد،،،
به گمانم به مادرت زهرا هم،،،
مثل من تازیانه زده اند،،،
بابا،،،
ببین حالا به مادرت شبیه تر شده ام،،،
چرا؟
آخه صورت منم،،،
مثل صورت مادرت کبود شده،،،
بابا ،،،،شنیدم مادرت وقتی راه میرفت،،،
دست به دیوار میگرفت،،،
منم سه سالمه،،،
اما وقتی راه میرم،،،
دست به دیوار میگیرم،،،
اونقدر رقیه با سر بابا درد دل کرد،،،
یه وقت دیدن رقیه از دنیا رفت
یتیمی درد بی درمان یتیمی
یتیمی خواری دوران یتیمی
الهی طفل بی بابا نباشد
اگر باشد کتک خورده نباشد
هرکجا نشسته ای سه مرتبه از سویدای دلت،،،
بلند بگو یا حسین،،،
3.76M
ختم پدر،روضه حضرت سکینه و گریز به روضه حضرت رقیه س
🎤کربلایی پرندوش
#بنال_ای_دل_بنالم_با_ته_زار_زار
#در_فراق_مادر_شهید
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭
بنال ای دل بنالم با ته زار زار
از داغ جـان مـار بَیمه عـزادار
جان مار چشمه ی زلال اُوعه
جـان مـار خنه ی چراغ سوعه
از روزی که مـه جان مار بَمرده
اَمـه خنـه چـراغ سـو دَمِــرده
اون خنه دیگه بِک و بـو ندارنه
مار که دَنیّه سِک و سو ندارنه
مه جان مارِ مهربون بَمرده
شه دل داشته داغ جوون بَمرده
مه جان مار بَدیّه داغ جوون
بَدیّه شِه پسر ره غرق درخون
مِـه مارِ دسّه گل بَهییه پرپر
با افتخار شیّه همه دوش سر
تابوت پشت سر کرده ونگ وا
گته اَمان از دل اُم لیـلا
اُم لیلا شه جوون ره نَدیّه
علی اکبر ره غرق خون نَدیّه
مه جان مار بَدیّه شه جوونه
شه جوون رشید و غرق خونّه
ناله زوعه شه نورعینِ قروون
من شه جان امام حسین قروون
من ونه دل پر دردِ بلاره
شه جوونّه بَدیّه پاره پاره
بشنوسّمه حسین چِش پَلی
پسرجان داعه بال بال زوعه علی
بشنوسّمه وِنـه قد نَهییه راس
حسین ره بَورده تا خیمه عباس
بشنوسّمه شه سرره روشته زینب
اون لحظه شه خده بکوشته زینب
اگه داغ جوون اینجوره «مداح»
چـی بَکشـیّه پـس ابـا عبـدالله
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭
#علی_اکبر_اسفندیار_مداح
1.28M
#فراق_پدر_چهلم🏴
✍#شاعر_علی_عبدی🏴
#اجر_حبیبی_احسن
بو گون قرخ گوندی قاره گیمیشم من
گوزل بابامی اَلدن ویرمیشم من
بو گون قرخ گوندی درد شمعه یاننام
اولوب پراونه قبر اوسته دولاننام
بوگون قرخ گوندی سینه داغلیرام من
سالیب یاده بابامی آغلیرام من
ئولوب یارب منیم پشت و پناهیم
قالاندا مشکله یوخ تکیه گاهیم
یادیمدان چیخماز هرگز خاطراتین
بو فانی دهریده یاخچی صفاتین
ئووی ترک اِیلیوب گیتدین بابا جان
فراقیندن اورگیم دولدی قاننان
اورک گاهی دوشر تاب و تب اوسته
مزارین اوسته گللم دلشکسته
کنارِ قبریده دل داغلارام من
چکوب آهی اورکدن آغلارام من
گوزوم یاشی آخور اما سیلن یوخ
جوشور دردیم داشور اما بیلن یوخ
منه چوخ اِیلَمیشدین مهرابانلیق
ائووم سنسیز آتا اولدی قرانلیق
ائوین گیتدی صفاسی گیتمگینلن
وجودین گوهریدی بیلمدیم من
بیوک سرمایه میدین باشیم اوسته
اَلیمدن گیتدین اولدوم ورشکسته
نئجه طاقت وئریم درد فراقه
اَجل بو منزلین سالدی اوزاقه
همیشه باشیوی قویدون ترابه
منی سالدی بابا چوخ پیچ و تابه
✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨
#جوان
#فرزند
#اشعار_آذری
در سوگ فرزند جوان به سبک
خدامادرم راکجا می برند
ترکی و فارسی
مرتضی اسکندری « ساعد »
ترکی
دور ای نازنینیم دانشدیر منی
وجودیم یانور آز آلشدیر منی
منیم مهربانیم، آلاگوز جوانیم، قوجالدیم بالا
ئورکده غمیم چوخ، الیمدن دوتان یوخ، قوجالدیم بالا
گیجه گوندوز آه و فغان ایلرم
یوزه اشک حسرت روان ایلرم
ملالین ئورکده نهان ایلرم
سنیدون امیدیم، جوان رشیدیم، قوجالدیم بالا
یوخوم یارویولداش، ئولیدیم من ای کاش، قوجالدیم بالا
بو دنیانون آسایشی یوخ بالا
صفاسی آز اولدی غمی چوخ بالا
گوزومدن کأنَّه دگوب اوخ بالا
گوزون آچ آماندی، حالیم چوخ یاماندی، قوجالدیم بالا
بودنیایالاندی، جفاسی قالاندی ، قوجالدیم بالا
فارسی
دلم خون شد آخر ز هجران تو
پریشان ضمیرم، پریشان تو
جوابم بده جان به قربان تو
زجاخیز وبنگر، زداغت مکرر، کنم شوروشین
گل نوبهارم ، تورا می سپارم، به دست حسین
الهی که مهمان زهرا شوی
زیاران امّ ابیها شوی
نظر کرده ی آل طاهاشوی
برو که الهی، کند گاه گاهی، نگاهت علی
شود روز محشر، شفیعت پیمبر، پناهت علی
ختم مادر 🌑🌑
مخصوص آموزش مادحین👇👇
اوخشاما😭😭
فلکون قهری منه
هیچ گلمز رحمی منه
عالمه شربت وئردی
ایچیرتدی زهر منه
داغلارا چن دوشنده
سنبله دن دوشنده
روحیم قفسده آغلار
یادیمه سن دوشنده
امان دنیا وای دنیا
دردلریمی سای دنیا
مصیبتده اولمیوب
هیچ کس منه تای دنیا
درعزای فرزند جوان👇
گونش باتار گئجه لر
دردیم آرتار گئجه لر
اوغلی یولن ننه لر
نجه یاتار گیجه لر
ائلون مارالی گیتدی
بیزدن ارالی گیتدی
بوغم منی یاندیرار
بالام یارالی گئتدی😭
اجرای سبک مداح پیرزاده🎤
789.4K
🍂درسوگ جوان
🥀 زبانحال مادر دراولین سالگرد فرزند جوانش واشاره به مصیبت حضرت ابوالفضل (ع)
✍تایپ و🎧اجرا: مداح پیرزاده🎤
ئیل بایرامی گلدی یاسوی ساخلارام اوغلوم
عکسون اورگیمده اوتوروب آغلارام اوغلوم
بیر ایلدی آنون هجریوه ناخوشدی اوغول گل
چو خداندی اطاقونده یرون بوشدی اوغول گل
اود شعله لری واردی بوغملی سوزوم اوسته
گل عکسلرون ساخلارام هرآن گوزوم اوسته
غمدن دوتولان گویلو می بیرشاد ایله نیلک
بایرام یتشوب گل آناوی یاد ایله نیلک
هجرانون اودیلا سینمی داغلارام اوغلوم
بایر امدی سنه قاره گیوب آغلارام اوغلوم
یانسین بو فلک قلبیمه ویردی ایله یاره
عمروم نقدر وار سالارام باشیمه قاره
گل گورنجه قارداشلا رون ایندی یانور اوغلام
با خدوقجا سنون بوش یریووه اودلانور اوغلوم
اوخشاما دروصف پدر مادر جوان ناکام
داغدا کامان سیزیلدار ،،،،، ای
کامان یامان سیزیلدار ،،،،، ای
هاردا اورگی یارالی گورسم
یارام یامان سیزیلدار ،،،،، ای
سن منی آغلار قویدون ،،،،، ای
سینه می داغلارقویدون ،،،،، ای
ییخدون آتام ائوینی ،،،،، ای
قاپییسین باغلار قویدون ،،،،، ای
عمرومی یاس ساخلارام ،،،،، ای
یانا ، یانا آغلارام ،،،،، ای
سن یادیما دوشنده ،،،،، ای
اورکلری داغلارام ،،،،،ای