eitaa logo
کانون همسران طلاب مدرسه علمیه مسجد گوهرشاد
39 دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
2هزار ویدیو
422 فایل
{{ بِـسْـــمِ الله الـرَّحْـمَٰـنِ الـرَّحِـیــم }} کانون وابسته به واحد فرهنگی-تبلیغی مدرسه علمیه مسجد گوهرشاد بوده و زیر نظر آن فعالیت می کند. {{ اَللَّهُمَّ‌ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجْ }} آیدی ادمین کانال)): 🆔 @Z535774
مشاهده در ایتا
دانلود
خواهر شهید: جمعه شب ساعت 3 صبح از خواب بیدار شدم دیدم چراغ گوشی­ روشن است نگاه که کردم دو تماس بی‌پاسخ داشتم و یک پیام. پیام را باز کردم، دوستم نوشته بود علی جمشیدی که در نور شهید شده با شما نسبتی دارد؟ داد زدم به سامره گفتم: بیدار شو یک اتفاقی افتاده! او هم بیدار شد و زنگ زدیم به خواهرم که شوهرش در سپاه است. ماجرا را که گفتیم، گفت: شایعه است، ما هم خیال‌مان راحت شد، چون یک‌بار دیگر هم خبر شهادت آن برادرم که در سپاه است را شنیده بودیم که شایعه از کار درآمد. مادرم در همان نیمه شب شروع کرد به قرآن خواندن و تسبیح دست گرفت. دلش شور می­‌زد با اینکه ما به مادرم نگفته بودیم که چنین پیامی دریافت کرده­‌ایم. نماز صبح را خواندم و رفتم حوزه سر کلاس دیدم همه بچه­‌ها می­‌گویند برای چه آمدی؟ گفتیم شاید نتوانی بیایی؟ عده‌ای هم تا مرا می‌دیدند گریه می­‌کردند. آن روز امتحان هم داشتم و استرس گرفته بودم. دوستانم می‌پرسیدند سمیرا برادرت حالش خوب است؟ گفتم: ظاهراً خوب است. آنها هم چون می‌‌دیدند من خبر ندارم چیزی نمی­‌گفتند. وسط امتحان به خواهرم سامره که در آموزش و پرورش است زنگ زدم که چه شده؟ او گفت چیزی نشده چرا این‌قدر زنگ می­زنی؟ اگر خبری شود خودم بهت خبر می­‌دهم. بعد از امتحان متوجه شدم بچه‌ها یک چیزی را از من پنهان می­‌کنند. از کلاس رفتم بیرون و زنگ زدم به همسر برادرم. تا گوشی را برداشت متوجه شدم پشت تلفن گریه می­‌کند و می­‌گوید چیزی نشده، اما حال داداش خوب نیست، برای او دعا کن. این را که گفت فهمیدم علی شهید شد. در بین شهدای خان‌طومان، علی تنها بسیجی آن جمع بود که به شهادت رسید. 🌸👇🌸👇🌸👇