『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🏴حرم خانم رقیه(س) /حتماً با وضو ببینید چون به یه زیارت خاص دعوتید /حاج محمود کریمی
ڪنج خرابه رفته اے و باز شامیان
پایت اگر چه ڪرده ورم سنگ مےزنند
دیگر عروسڪ گلیت را بغل نڪن
اینها به دلخوشے تو هم سنگ مے زنند
#یارقیه
هدایت شده از 『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🌸 #کربلاجاریست_تاشهادت...
🌸
🌸 راوی شهدا
ازکربلای #حسین(ع)تاشهادت،
#تنهاکانال_شهدای_عملیات_کربلای٤🌾
و پر از دلنوشته های ناب…❣
✨💧✨
آی دی جهت تبادل:
@goomnam_313
~~~
@Komiel_110
°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°
لینک عضویت👇
@Karbala_1365
~~~
http://eitaa.com/joinchat/4252303360C232b5f1967
کانال خودتون👆 رو به دوستان و گروه هاتون معرفی کنید..
🍃
🌸 🍃 🍃🌸🍃
هدایت شده از 『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🌺حضرت صاحب الزمان(عج):
به شیعیان ودوستان مابگوئیدکه خدارابحق عمه ام #زینب(س)قسم دهندکه #فرج مرانزدیک گرداند💔
🌸دعای فرج هدیه بشهدا
بخصوص شهدای عملیات #کربلای۴
🌹🌾
@Karbala_1365
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🌺حضرت صاحب الزمان(عج): به شیعیان ودوستان مابگوئیدکه خدارابحق عمه ام #زینب(س)قسم دهندکه #فرج مرانزدیک
#جمعـہ اسـت و
خیـال بودنـت
مـرا چہ بی تاب کرده
ڪاش می دیـدمت و
جشن پاییــز را
با دستان گره شده تو میگرفتم ...
و رقص برگ ریزان را
با چشمان تو میدیدم ...
#پاییـز_دلواپس_نبودن_توست ...
#السلام_علیک_یامهدی(عج)❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 #اربعین هدف اصلی ناآرامی ها در عراق
👈هدف اصلی ناآرامی ها در #عراق چیست؟
🔴آخرین اخبار روز #اربعین
#میخواهنداربعین_این_شورحسینی_راخاموش_کنند...
#اما_با_آل_علی_هرکه_در_افتاد_برافتاد....
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
💥 #اربعین هدف اصلی ناآرامی ها در عراق 👈هدف اصلی ناآرامی ها در #عراق چیست؟ 🔴آخرین اخبار روز #اربعین
💥معلوم می شود راهپیمایی #اربعین تبدیل به پدیده بسیار ترسناکی برای #اسراییل و #امریکا و #سعودی شده که برای کمرنگ کردن آن #آشوبگر اجیر کرده اند.
✊خواهند دید که #شیعه اگر پیاده هم راه برود، باز قوی تر از هر ارتش و سرویس اطلاعاتی است که خیال می کند با فداییان #حسین می توان درافتاد.
#ایران_و_العراق_لایمکن_الفراق
#الحسین_یجمعنا
#حب_الحسین_یجمعنا
#عراق
خیلی شوخ بود . در محیط کار با بچه ها شوخی می کرد و اصطلاحا همکارانش را سر کار می گذاشت.
ولی نسبت به من یک احترام خاصی می گذاشت . هیچ وقت با من شوخی نکرد. حتی این اواخر وقتی با هم معانقه می کردیم شونه ام را می بوسید. این کارش خیلی خجالت زدم می کرد.
بارها شده بود که ازش پول قرض گرفته بودم و محمود رضا هم هرطور شده بود ، حتی با قرض گرفتن از دیگران بهم پول را می رساند و دیگه به رویم نمی آورد . این اواخر یک بار بهم گفت پول لازم دارم و سریع بر می گردونم .
گفتم : لازم نیست برگردانی ، من به تو بدهکارم اول باید بدهیم را صاف کنم . گفت : صافیم.
یادم می آید نوجوان که بودیم . تقریبا به حد رکوع خم می شد دست پدر و مادر را می بوسید.
طوری که پدرم گفت دیگه این کار را نکن
#شهید_مدافع_حرم
محمودرضا بیضاییِ🌺🍃
📎فرازی از وصیتنامه شهید :
💠جنازه مرا بر روی مین ها بیاندازید، تا منافقین فکر نکنند، ما در راه خدا از جنازه مان دریغ داریم، به دامادیِِ دو ماهه من نگریید، دامادیِ بزرگی در پیش داریم.
💠خدا کند که حکومت سرنگون گردد، اما منحرف نگردد، چون انحراف، خیانت به خون شهداست. بگذارید بگویند حکومت دیگری هم به جز حکومت علی (ع) بود به نام خمینی که با هیچ ناحقی نساخت تا سرنگون شد، ما از سرنگونی نمی هراسیم بلکه از انحراف می ترسیم.
💠مسئولیت ما مسئولیت تاریخ است. من در این راهی که انتخاب کرده ام، سختی بسیار کشیده ام؛ خیلی محرومیت ها لمس نموده ام.
💠همهٔ هدفم این است که زحماتم از بین نرود. از خدا می خواهم که حتماً این کارها را از من قبول کند و اجرم را بدهد. اجر من تنها با شهادت ادا می شود و اگر در این راه شهید نشوم، همه زحماتم هدر رفته است.
#شهید_غلامعلی_پیچڪ🌷
#سالروز_ولادت
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
بسم الله الرحمن الرحیم:
وقتی حضرت رقیه در خرابه در کنار حضرت زینب(س) نشسته بود. جمعی از کودکان شامی را دید که در رفت و آمد هستند.
پرسید: عمه جان! اینان کجا می روند؟ حضرت زینب(س)فرمود: عزیزم این ها به خانه هایشان می روند. پرسید: عمه! مگر ما خانه نداریم؟ فرمودند: چرا عزیزم، خانه ما در مدینه است. تا نام مدینه را شنید، خاطرات زیبای همراهی با پدر در ذهن او آمد.
بلافاصله پرسید: عمه! پدرم کجاست؟ فرمود: به سفر رفته. طفل دیگر سخن نگفت، به گوشه خرابه رفته زانوی غم بغل گرفت و با غم و اندوه به خواب رفت. پاسی از شب گذشت. ظاهراً در عالم رؤیا پدر را دید. سراسیمه از خواب بیدار شد، مجدداً سراغ پدر را از عمه گرفت و بهانه جویی نمود، به گونه ای که با صدای ناله و گریه او تمام اهل خرابه به شیون و ناله پرداختند.
خبر را به یزید رساندند، دستور داد سر بریده پدرش را برایش ببرند. رأس مطهر سید الشهدا را در میان طَبَق جای داده، وارد خرابه کردند و مقابل این دختر قرار دادند. سرپوش طبق را کنار زد، سر مطهر سید الشهدا را دید، سر را برداشت و د رآغوش کشید.
بر پیشانی و لبهای پدر بوسه زد و آه و ناله اش بلند تر شد، گفت: پدر جان چه کسی صورت شما را به خونت رنگین کرد؟ پدر جان چه کسی رگهای گردنت را بریده؟ پدر جان «مَن ذَالَّذی أَیتَمَنی علی صِغَرِ سِنِّیِ» چه کسی مرا در کودکی یتیم کرد؟ پدر جان یتیم به چه کسی پناه ببرد تا بزرگ بشود؟ پدر جان کاش خاک را بالش زیر سرم قرار می دادم، ولی محاسنت را خضاب شده به خونت نمی دیدم.
دختر خردسال حسین(ع) آن قدر شیرین زبانی کرد و با سر پدر ناله نمود تا خاموش شد. همه خیال کردند به خواب رفته. وقتی به سراغ او آمدند، از دنیا رفته بود. شبانه غساله آوردند، او را غسل دادند و در همان خرابه مدفون نمودند.
📚منابع:
شرح شمع: صفحه۳۱۰
نفس المهموم۴۵۶
الدمع الساکبه۱۴۱
🏴 #یارقیه 🏴
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
بسم الله الرحمن الرحیم: وقتی حضرت رقیه در خرابه در کنار حضرت زینب(س) نشسته بود. جمعی از کودکان شامی
'
خرابه چراغونه امشب
موهام فرش مهمونه امشب
هدایت شده از .
🌺 #زیارتنامه #حضرت_رقیه سلام الله علیها
🌺 بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
🌺السَّلامُ عَلَیْکِ یا سَیِّدَتَنـا رُقَیَّةَ،عَلَیْکِ التَّحِیَّةُ وَاَلسَّلامُ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ عَلِیِّ بْنِ اَبی طالِبِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَیِّدَةِ نِسـاءِ الْعالَمینَ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ خَدیجَةَ الْکُبْرى اُمِّ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ وَلِىِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ وَلِىِّ اللهِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ الْحُسَیْنِ الشَّهیدِ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الصِّدّیقَةُ الشَّهیدَةِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا التَّقیّةُ النَّقیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الزَّکِیَّةُ الْفاضِلَةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْبَهِیَّةُ، صَلَّى اللهُ عَلَیْکِ وَعَلى رُوحِکِ وَبَدَنِکِ، فَجَعَلَ اللهُ مَنْزِلَکِ وَ مَاْواکِ فِى الْجَنَّةِ مَعَ آبائِکِ وَاَجْدادِکِ، الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ الْمَعْصُومینَ،اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدّارِ، وَعَلَى الْمَلائِکَةِ الْحـافّینَ حَوْلَ حَرَمِکِ الشَّریفِ،وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ،وَصَلَّى اللهُ عَلى سَیِّدِنا مُحَمَّد وَآلِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ وَسَلَّمَ تَسْلیماً بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
💠 ازهمگی التماس دعاداریم 🙏🙏
کاش میشد کمی از نیزه بیایی بغلم ..
بخدا بوسه از این فاصله سخت است پدر
@Karbala_1365
راستی
آن شب که گم شدم وسط نیزهدارها
میخواستم فقط که تو پیدا کنی مرا
🍂
🍂 🍂
ڪے میشـود ڪه بیایے
یابــن الحَـسن مــولا
امـــروز....
امـشب....
جمعــه آینده....
عاشوراۍ آینــده و....آینده
ڪی میشـود ایـن جمعـه هـا بــه آمـدنت خَـتم گــردد.😭😭😭
#اللهم_عجل_لوليك_الفرج 🌱
تعجیل در فرج مولا #صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محـمد و عجل فرجهـم
.
بار مرا بخر...
نخری گریه میکنم حسین...
به جان رقیه ات راست میگویم،
من کربلا لازمم....😭
✍ #شهیدعلی_طوسی
🌹بازهم از بچه های کربلای چهار
🌹 #علی_جان یازده سال ،غریبی تو در هوای پر از «ام الرصاص»به سر آمد،............
🍂پدر در جستجویت پیر شد.......... ومادر نگاهش خیره بر جاده های انتظار .............. .
✅امروز خبر آوردند از
« #اروند» پلاکی واستخوانی را بر شانه های فرشتگان می آورند.........
😭😭گره ز عقده گشودم به گاه گریه به یادت......../کجاست سنگ مزارت سر برآن بگذارم....
🌹💐امروز آمدی عطر پیکر سبک تر از تابوت تو، درکوچه های خاطراتم پیچیدو به قدر سالهای غریبی ات گریستم،.... خدا میداندکه این سالها چقدر چشم انتظار توبودم،........
✅خدا میداندکه دلهایمان در« #کربلای_چهار» گم شده بود و هر روز به یادتو زمزمه می کردیم؛....
✍پس ازعمری از آن گمنام بی مرقد، پلاکی کاش از «اروند» می آمد........
✅به غربت شلمچه قسم که هر غروب دلتنگی هایمان رابه یاد تو می سرودیم.........
🌹 ای عزیز غریب پسند.......... ای پلاک برگشته از #شلمچه.......... برگشتی و داغمان را تازه کردی........... برگشتی اما سبک تر از تابوت........... برگشتی اما مظلوم......... مثل عطش قمقمه های تهی از آب..............
💐🌹خداچقدر تورا دوست داشت که درلحظه های مشق شهادت ، دعایت را اجابت کرد.
🌾💧همان لحظه ای که شبانه با خیل #غواصان به اروند زدی......... همان روزی که بی نام ونشان رفتی،...........
😭😭😭داغ تو، ما را سرگردان غربت کرد و هر روز میگفتیم؛........
به شوق لحظه ای گریه ،کاشکی می شد/ مزار بی ضریحت را زیارت کرد.......
🌹🌹🌹و امروز که آمدی تمام دلتنگی هایم رابه شانه های زخمی باد سپیده دم سپردیم ،.........
🌹🌹به آنجا که پیکرت یازده سال غریب بود........ به #اروند به آن کرانه پر از عصمت وپاکی وحالا باز هم به یادت وخاطره ات می سرایم؛.....
💐 باز هم از لحظه های دود......
باز هم از لحظه های بچه ها بدرود.....
باز هم از بچه های جاده ایثار.......
باز هم از #بچه های_کربلای_چهار.....
✍پایان....
شادی روح شهید علی طوسی صلوات