『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
#شهید_عیسی_حیدری_شهید_غواص ) عیسی در بین نیروهای لشکر ۴۱ #ثارالله به آرپی جی زن مشهور بود. هر وقت ح
🌹#شهید_عیسی_حیدری_شهید غواص)
همشه خنده رو بود و در اوج ناراحتی هم خنده از #لبانش دور نمی شد.
برش اول:
بعد از #عملیات_والفجر ۸، توی پادگان قشله دیدمش. گفتم: راستی موسی برادرت شهید شد؟
خندید و گفت: انا لله و إنا الیه راجعون.
برش دوم:
می گفت: دوست ندارم موقع #شهادت چهره ام غمگین باشد مبادا دیگران با دیدن من خوفی از شهادت در دلشان ایجاد شود.
می خوابید روی زمین با چشم های نیمه باز و لبخندی بر لب. می گفت: دوست دارم این طوری #شهید شوم.
برش سوم:
#جنازه هایی که روی آب می ماندند در کوتاه ترین زمان سیاه می شدند. عیسی شب عملیات #کربلای پنج داخل آب شهید شد. بعد از چند ساعت بدنش را از آب گرفتیم. طراوتش مانند کسی بود که تازه #حمام کرده باشد. با همان لبخند روی لبش.
🇮🇷 『شُهَــدایِکـ♡ــرْبَلایِ۴🕊』
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
#شهید_عیسی_حیدری_شهید_غواص ) عیسی در بین نیروهای لشکر ۴۱ #ثارالله به آرپی جی زن مشهور بود. هر وقت ح
🌹شهید_عیسی_حیدری(شهید غواص)
همشه خنده رو بود و در اوج ناراحتی هم خنده از #لبانش دور نمی شد.
برش اول:
بعد از #عملیات_والفجر ۸، توی پادگان قشله دیدمش. گفتم: راستی موسی برادرت شهید شد؟
خندید و گفت: انا لله و إنا الیه راجعون.
برش دوم:
می گفت: دوست ندارم موقع #شهادت چهره ام غمگین باشد مبادا دیگران با دیدن من خوفی از شهادت در دلشان ایجاد شود.
می خوابید روی زمین با چشم های نیمه باز و لبخندی بر لب. می گفت: دوست دارم این طوری #شهید شوم.
برش سوم:
#جنازه هایی که روی آب می ماندند در کوتاه ترین زمان سیاه می شدند. عیسی شب عملیات #کربلای پنج داخل آب شهید شد. بعد از چند ساعت بدنش را از آب گرفتیم. طراوتش مانند کسی بود که تازه #حمام کرده باشد. با همان لبخند روی لبش.
⊰❀⊱ #تنهاکانالشهدایِکربلایِ۴
#شهدایغواص🌊🥽
…❀
@Karbala_1365🌾
●➼┅═❧═┅┅───┄