eitaa logo
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
820 دنبال‌کننده
17.8هزار عکس
2.6هزار ویدیو
52 فایل
#تنهاڪانال‌شهدای‌ڪربلای۴🌾 دیر از آب💧 گرفتیـم تـورا ای ماهـی زیبا؛ امّا عجیـب عذابـی ڪہ ڪشیـدی تازه اسٺ #شهادت🌼 #شهادت🌼 #شهادت🌼 چه‌ڪلمه‌زیبایی... #غواص‌شهیدرضاعمادی و سلام‌بر ۱۷۵ غواص‌شهید #کپی‌ممنوع⛔ 🍃ادمیـن‌پاسخگو↓ @goomnaam_1366
مشاهده در ایتا
دانلود
حیا نکردید از پاسداری که جلو درب #مجلس جان داد ولی نگذاشت پای حرومی به مجلس وا شود؟! #مجلس_کدخداپرست #FATF 🍂
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
‼️آیت الله قاضی ره: هر چه دارم از سید الشهداءع وقرآن است‼️ ♦️هرکسی زیارت عاشورا بخواند: ✅ زیارتش ق
💢حسینِ در تاریخ مانده!!! برخی از منبری ها در سخنرانیها و مداحان در اشعار و طبیعتا عده ای از عزاداران برای امام حسینی که در تاریخ مانده برپا میکنند و اشک میریزند. در واقع حسین(ع) را در تاریخ به شهادت میرسانند و همانجا برای او بر سر و سینه میزنند‌. فایده اش چیست؟ این تحریف و ظلم به امام حسین(ع) است، بر مصیبت اهل بیت از سر افسردگی و یا همدردی نیست. این یک مراسم و احیا کننده است مبنا هم یک چیز است: حسین(ع) احیاگر دین، مبارز علیه ظلمِ ظالم و اهل مقاومت بود. نام و رسم حسین(ع) یعنی خطر افکندن به جان ظالم، حالا آن ظالم آمریکا باشد یا منافق و یا حتی کسی که به حق مردم تعدی میکند و بیت المال را به تاراج میبرد. چرا امام حسینی کاغذی و مانده در تاریخ را به مردم معرفی میکنیم؟ این مدل امام حسین همان قرائت اسلام آمریکایی است که در می ماند.
💢 ﻋﻼﻣﻪ ﻃﺒﺎﻃﺒﺎﯾﯽ (ره): برای رسیدن به #عرفان_کامل دو راه و دو مکان بیشتر وجود ندارد: یا در #حرم اباعبدالله یا در #مجلس اباعبدالله…
#دختر_خیابان_انقلاب 💢 این #خانم یادتان می آید؟ سال گذشته در خیابان #انقلاب روی سکو رفت و روسری اش را بر #چوبی آویخت. حالا شاپرک شجری زاده به کانادا پناهنده شده و در #مجلس این کشور خواهان تحریم بیشتر علیه ایران شده است. ملتی را بازی دادند، آخرش به یک پناهندگی ختم شد! ⚡️
💥 💥 .🍃 بعضی موقع ها که توی جمع میرفت سر به سرش می گذاشتند و دستش می انداختند.😔 به خاطر عقایدش،شغلش، ریشش، تیپ و قیافه اش، حزب اللهی بودنش، زیاد رفتنش به گلزار شهدا، ارادتش به . می دانستم توی ذوقش می خورد می دانستم ناراحت می شود اما هیچ نمی گفت به روی خودش نمی آورد به همه آنها می گذاشت به تک تک شان.💚 ΠΠΠ بعضی موقع ها کوچولوی یک ساله مان را رو به رویش می نشاند. نگاهی به علی می کرد و بعد شروع می کرد به خواندن و کردن و سینه زدن.😭❣ تماشایی داشتند. مجلس پدر و پسری. بعضی موقع ها هم نصف شب صدای گریه و مناجاتش می‌آمد.✨ می‌رفتم می‌دیدم نشسته سر اش و دارد برای خودش روضه می خواند. می نشستم کنارش. آنقدر با سوز و گداز روضه می خواند که جگرم آتش می گرفت.😭💔 میگفتم: "محسن، بسته دیگه. طاقت ندارم." روضه حضرت زهرا علیها السلام را که می خواند، دیگر بی تاب بی تاب می شدم. خودش را که نگو،بس که به نام بی بی بود و پای روضه هایش اشک می ریخت و ضجه می زد.😔😭 یک شب هم توی خانه سفره حضرت علیهاالسلام انداختیم.💝 فقط خودم و محسن بودیم. پارچه ی پهن کردیم و و و مقداری خوراکی روی آن چیدیم. یک لحظه محسن از خانه بیرون رفت و بعد آمد. نمی دانم از کجا یک پیدا کرده بود. بوته را گذاشت کنار بقیه چیزها.😔 نشست سر سفره. گلویش را گرفته بود. من هم نشستم کنارش. نگاه کرد به بوته خار. طاقت نیاورد.زد زیر من هم همینطور. دو تایی یک دل سیر گریه کردیم.😭😭😭😭😭 💝 @Karbala_1365