@KashkulJudy
🪞حــــــوزه قم
درخواست رهبر معظم انقلاب از مبلغین و مردم چیست؟!
+ دکتر آقا تهرانی :
با حضرت آقا دیدار داشتم، از حضرت آقا پرسیدم، "من در جلسات روی چه موضوعی تأکید کنم؛ سیاست؟ اقتصاد؟ سبک زندگی؟
- ایشان فرمودند:
"بگویید مبلغین روی افزایش جمعیت کار کنند، بگویید اگر من را هم قبول ندارند، به خاطر کشورشان این کار را بکنند، بهخاطر اسلام
• حجتالاسلام والمسلمین آقاتهرانی
#جهاد_فرزندآوری
@KashkulJudy
14.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬منافق ادای مؤمن درمیاره ،مؤمن نیست
توصیه رشوهگیر بزرگ، برای مطالعه یک کتاب
عوام فریبی به سبک هارون الرشید!
@KashkulJudy
ارزش عمرِ دنیا.mp3
7.25M
#تلنگری
#رهبری
#استاد_شجاعی
※ چه تفاوتی بین ماه رجب و شعبان و رمضان با ماههای دیگر هست که ثانیههای این ماه، اینقدر باارزش و رشد دهنده هستند؟
※ چه عاملی سبب این ارزش شده، و چگونه میتوان از این عامل استفاده کرد و قدرت گرفت؟
※ ویژه ماه #شعبان 🍃
الّلهُـمَّـ؏جـِّللِوَلیِّـڪَ الفــَرَج ✨
@KashkulJudy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تقدیم به شما دوستان
@KashkulJudy
💠 انصاف عجیب شیخ رجبعلی خیاط
🔸 جوانی پارچه ای را نزد پیرمرد خیاط برد واز او خواست با آن پارچه کت و شلوار برایش بدوزد خیاط قبول کرد، اجرت کار ۱۵ تومان مشخص شد و جوان چند روز بعد برای تحویل لباسش آمد و مبلغ ۱۵ تومان پرداخت کرد پیر مرد خیاط با لبخند ۵ تومان پس داد وقتی جوان علت را جویا شد گفت: ما طی نمودیم اجرت ۱۵ تومان باشد و من راضی هستم چرا ۵ تومان پس دادید ؟
پیرمرد خیاط گفت گمان میکردم این کت و شلوار یک روز و نیم کار میبرد ولی یک روزه تمام شد دستمزد من در یک روز ده تومان کافی است . این گونه میشود پیرمرد خیاطی میشود شیخ رجبعلی خیاط و حضرت امام عصر برای دیدنش به مغازه اش میرود و با او نشست و برخاست میکند.
📚 کیمیای محبت
#خیاط
🔹 @KashkulJudy
@KashkulJudy
مرحوم شیخ جعفر کاشف الغطاء از بزرگترین فقیهان عالَم تشیع بوده است، در حدی که علمای بزرگ شیعه از قول او نقل کردهاند که فرموده بود: اگر تمام کتابهای فقهی شیعه را در رودخانه بریزند و به دریا برود و شیعه دیگر یک ورق فقه دستش نباشد، من از اول تا آخر فقه شیعه را در سینهام دارم، همه را بیرون میدهم تا دوباره بنویسند. مرجع هم شده بود.
اهل علم و اصحاب سرّش فهمیدند که همسرش در خانه بداخلاقی میکند ولی خیلی هم خبر از داستان نداشتند. اینقدر در مقام جستوجو برآمدند تا به این نتیجه رسیدند که این مرد بزرگ الهی، این فقیه عالیقدر گاهی که به داخل خانه میرود، همسرش حسابی او را کتک میزند.
یک روز چهار پنج نفر جمع شدند و خدمتش آمدند و گفتند: آقا ما داستانی شنیدهایم از خودتان باید بپرسیم. آیا همسر شما گاهی شما را میزند؟! فرمود: بله، عرب است، قدرتمند هم هست، قویالبنیه هم هست، گاهی که عصبانی میشود، حسابی مرا میزند. من هم زورم به او نمیرسد. گفتند: او را طلاق بدهید.گفت: نمیدهم. گفتند: اجازه بدهید ما زنهایمان را بفرستیم ادبش کنند. گفت: این کار را هم اجازه نمیدهم. گفتند: چرا؟ گفت: این زن در این خانه برای من از اعظم نعمتهای خداست چون وقتی بیرون میآیم و در صحن امیرالمومنین میایستم و تمام صحن، پشت سر من نماز میخوانند، مردم در برابر من تعظیم میکنند. گاهی در برابر این مقاماتی که خدا به من داده، یک ذرّه هوا مرا برمیدارد. همان وقت میآیم در خانه کتک میخورم، هوایم بیرون میرود! این چوب الهی است، این باید باشد.
@KashkulJudy