🌷 آیت الله تالهی همدانی(ره) :
🖌 بعضی از بزرگان توصیه می فرمودند شب های جمعه سه مرتبه سوره توحید را برای امواتی که وارث ندارند بخوانید.
🖌 آنها نا امید هستند امیدوار می شوند ، خدای تعالی تو را ناامید نفرماید.
☀️ https://eitaa.com/KashkulJudy
15.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🪐 داستانی شنیدنی درباره محبت و مودت مولا علی علیه السلام!
#استادعالی
https://eitaa.com/KashkulJudy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 حال بد اعتراض به خداست ......
🎙شیخ اسماعیل رمضانی
https://eitaa.com/KashkulJudy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#درساخلاق
🎙 آیت الله فاطمی نیا رحمة الله علیه
💢 میخوای زندگیت گلستان بشه؟!
🔸 کوتاه و شنیدنی 👌
https://eitaa.com/KashkulJudy
shab 6.yek alodegi.ali.mp3
5.29M
🎧یک آلودگی
🎙️حجت الاسلام #عالی
https://eitaa.com/KashkulJudy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤#استاد_شجاعی
✍علت 50 درصد مشکلات روحی ما (اضطراب، افسردگی، خشم، پرخاشگری، ناامیدی، بدبینی، زودرنجی و ...) تغذیه نادرست و عدم توجه ما به جسممان است !
#استاد_شجاعی
#سبک_زندگی_سالم
https://eitaa.com/KashkulJudy
hedayatgari emam zaman.momeni.mp3
3.16M
🎧هدایتگری امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
🎙️ حجت الاسلام #مومنی
https://eitaa.com/KashkulJudy
تغییر از درون_364.mp3
1.7M
🎧 تغییر از درون اتفاق میفتد
🎙️ حجت الاسلام #فرحزاد
https://eitaa.com/KashkulJudy
🌺🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁
🍃
💠داستانی آموزنده و زیبا حتما بخوانید👌
✍️حکایت کنند مرد عیال واری به خاطر نداری سه شب گرسنه سر بر بالین گذاشت.
همسرش او را تحریک کرد به دریا برود،
شاید خداوند چیزی نصیبش گرداند.
مرد تور ماهیگری را برداشت و به دریا زد تا نزدیکی غروب تور را به دریا می انداخت و جمع میکرد ولی چیزی به تورش نیفتاد.
قبل از بازگشت به خانه برای آخرین بار تورش را جمع کرد و یک ماهی خیلی بزرگ به تورش افتاد.
او خیلی خوشحال شد و تمام رنجهای آن روز را از یاد برد.
او زن وفرزندش را تصور میکرد که چگونه از دیدن این ماهی بزرگ غافلگیر می شوند؟
همانطور که در سبزه زارهای خیالش گشت و گزاری میکرد،
پادشاهی نیز در همان حوالی مشغول گردش بود.
پادشاه رشته ی خیالش را پاره کرد و پرسید در دستت چیست؟
او به پادشاه گفت که خداوند این ماهی را به تورم انداخته است،
پادشاه آن ماهی را به زور از او گرفت و در مقابل هیچ چیز به او نداد و حتی از او تشکر هم نکرد.
او سرافکنده به خانه بازگشت چشمانش پر از اشک و زبانش بند آمده بود.
پادشاه با غرور تمام به کاخ بازگشت و جلو ملکه خود میبالید که چنین صیدی نموده است.
همانطور که ماهی را به ملکه نشان میداد، خاری به انگشتش فرو رفت،درد شدیدی در دستش احساس کرد سپس دستش ورم کرد و از شدت درد نمیتوانست بخوابد...
پزشکان کاخ جمع شدند و قطع انگشت پادشاه پیشنهاد نمودند، پادشاه موافقت نکرد و درد تمام دست تا مچ و سپس تا بازو را فرا گرفت و چند روز به همین منوال سپری گشت.
پزشکان قطع دست از بازو را پیشنهاد کردند و پادشاه بعداز ازدیاد درد موافقت کرد.
وقتی دستش را بریدند از نظر جسمی احساس آرامش کرد ولی بیماری دیگری به جانش افتاد...
پادشاه مبتلا به بیماری روانی شده بود و مستشارانش گفتند که او به کسی ظلمی نموده است که این چنین گرفتار شده است.
پادشاه بلافاصله به یاد مرد ماهیگیر افتاد و دستور داد هر چه زودتر نزدش بیاورند.
بعد از جستجو در شهر ماهیگیر فقیر را پیدا کردند و او با لباس کهنه و قیافه ی شکسته بر پادشاه وارد شد.
پادشاه به او گفت:
-آیا مرا میشناسی...!؟
-آری تو همان کسی هستی که آن ماهی بزرگ از من گرفتی.
-میخواهم مرا حلال کنی.
-تو را حلال کردم.
-می خواهم بدانم بدون هیچ واهمه ای به من بگویی که وقتی ماهی را از تو گرفتم، چه گفتی ؟؟؟
گفت به آسمان نگاه کردم و گفتم :
پروردگارا...
او قدرتش را به من نشان داد،
تو هم قدرتت را به او نشان بده!
این داستان تاریخی یکی از زیباترین سلاحهای روی زمین را به ما معرفی میکند، این سلاح سلاح دعا است...💯
✨بترس از ناله مظلومی
که جز خدا یار و مددکاری ندارد🔸
https://eitaa.com/KashkulJudy
🔴 انسانِ درختی و انسانِ بوتهای!
🔴 آیتالله حائری شیرازی
مشکلی که در آخرالزمان پیش میآید، این است که انسانهای کمریشه پیدا میشوند. ریشهدار شدن انسان خیلی مهم است. اینکه کسی به فضای مجازی میرود و کافر برمیگردد، به این دلیل است که بیریشه بوده یا ریشهاش کم بوده و باد ریشهاش را کنده است. این آیه را نگاه کنید: {أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِي السَّماءِ}. اعتقاد محکم به خدا مثل درختی است که در برابر بادهای شدید مقاومت میکند. {وَ مَثَلُ كَلِمَةٍ خَبيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ ما لَها مِنْ قَرارٍ}. شجرۀ خبیثه از بالای زمین ریشه زده و قراری ندارد. لذا یک باد تند، این بوته را از زمین میکَند.
اینکه بعضیها به فضای مجازی میروند و ضایع میشوند، به خاطر قدرت فضای مجازی نیست؛ بلکه به خاطر این است که اعتقاداتِ بوتهای دارند، نه اعتقادات درختی.
چگونه اعتقادات انسان درختی و ریشهدار میشود؟ در موجودات عالَم فکر کن. وقتی خدا را در این موجودات دیدی، اعتقاداتت درختی میشود.
چرا میگویند قرآن بخوانید؟ برای اینکه درخت بشوید.
چرا میگویند برای امام حسین (ع) گریه کنید؟ برای اینکه گریه بر حضرت، به اعتقاداتتان آب میدهد و ریشۀ این درخت، قوی و پایدار میشود. قدیمها هفتهای یک بار روضهخوان محله میآمد در خانهها روضه میخواند و مردم گریه میکردند. این مثل درختی است که هفتهای یک بار به ریشۀ آن آب میدهی.
https://eitaa.com/KashkulJudy
✅ بازنشر پیام مهم آیت الله حائری شیرازی(ره) | 27 اسفند 1395
بسم الله الرحمن الرحیم
تطبیق بخشی از خطبه قاصعه به شرایط زمانی این روزها:
خطبۀ قاصعه تحلیلی از علی علیه السلام به عنوان امام عصر خویش، در رابطه با وظایف امتی است که بعضی از ایشان الگوی بصیرت و صبر برای همه امتها در طول تاریخ اسلام از آن زمان تاکنون شدهاند؛ مثل سلمان، ابوذر، مقدار، عماریاسر، میثم تمار، محمد بن أبی بکر، مالک اشتر.
این مجموعه، از اقتداء کنندگان به فاطمه زهرا سلام الله علیها در بصیرت و صبر و روشنگری، به دور از افراط و تفریط بودند؛ به طوری که نه به دلیل افراط و تندروی، ثلمهای به وحدت مسلمین وارد آید و نه از راه احتیاطهای زائد و کوتاه آمدن در ابراز حقایق، آسیبی به حفظ ارزشها و اصالتها وارد شود.
در مقابل این گروه، بعضی از امت در بی بصیرتی و ضعف صبر و شکیبایی، چنان شدند که با قرآن سرِ نیزه رفتن نه تنها امام خود را در میدان تنها گذاشتند که او را به پذیرفتن حکمیّت مجبور کردند و نتیجه حکمیّت را که عزل آن حضرت و نصب معاویه بود، قبول کردند.
علی علیه السلام در چنین شرائطی خطبه قاصعه را به عنوان تحلیلی از هر دو رویداد مقاومت در مقابل طاغوت و مقاومت در مقابل حق بیان میفرماید.
دلیل تشابه عصر آن حضرت با عصر ما روشن است!
عصر آن حضرت عصرِ گذر از دورۀ اِنذار نبوت و ورود به دورۀ هدایت امامت بود. اهل بَصر و صبر، عمل به عقل و قرآن را در اطاعت از امامت میدیدند؛ در حالی که دیگران به دانایی و کارایی خود غرّه شده بودند.
عصرِ «امام عصر» -امام زمان امروز ما-، گذر از خواب طولانی پذیرش حُکّام طاغوتی و ورود به دوره بیداری است. دورۀ «بیداری» و «کُفر به تمام مظاهر طاغوتها» و «اطاعت از ولایت الهی» است.
اگر مسأله سجده بر آدم علیه السلام در ابتدای پیدایش انسان، مسأله اصلی برای امتحان فرشتگان بود و شرط قبول عبادت شش هزار سال ابلیس، تمکین از این عبادت کوتاه مدت بود، در عصر علی علیه السلام نیز شرط قبول جهادها در بدر، اُحد، أحزاب و حُنین، همراهی با مظهر ولایت الهی بود.
در عصرِ ما هم شرط خدمت به اسلام، کُفر به پرچمهای طاغوتی و گِرد آمدن همه در زیرِ لوای ولایت است.
در چنین شرایطی نگاه دوباره به خطبه قاصعه نقشه راه را برای ما روشنتر میکند!
امیرالمؤمنین علیه السلام در آغاز خطبه قاصعه، رمز عبور سالم از فتنهها را کلید میزند و میفرماید:
«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَبِسَ الْعِزَّ وَ الْکبْرِیاءَ وَ اخْتَارَهُمَا لِنَفْسِهِ دُونَ خَلْقِهِ وَ جَعَلَهُمَا حِمًی وَ حَرَماً عَلَی غَیرِهِ وَ اصْطَفَاهُمَا لِجَلَالِهِ. وَ جَعَلَ اللَّعْنَةَ عَلَی مَنْ نَازَعَهُ فِیهِمَا مِنْ عِبَادِه»
آنچه داروی شفابخش وحدت را به سمِّ مُهلِک تفرقه تبدیل میکند کبریاءها است؛
ابلیس را خیالات کبریائی و کبریای خیالی و توهّمی از پیوستن به اقیانوس فرشتگان در سجده بر آدم علیه السلام بازداشت.
در عصر علی علیه السلام نیز، بیست و پنج سال سنگ آسیاب اسلام را از قُطب خود خارج کردند. آنگاه که سنگ آسیاب بر قطب خود قرار گرفت اگر اهل بَصر و صبر به نصاب رسیده بودند همه موانع خُرد شده بود و همه در بهشت ولایت متنعِّم شده بودند، ولی کبریاءها، آن بیست و پنج سال و آن پنج سال را به سرنوشت دیگری گرفتار کرد.
در عصرِ ما هم بیداری امت بود که بَصر و صبر او را به نصاب رساند و آسیاب سنگ اسلام به قُطب خود برگشت و بادِ حرکت این آسیاب بود که استخوانهای نظام سلطنتی دو هزار و پانصد ساله را در هم شکست و ابرقدرتها را به زانو در آورد و اسلامِ مقاومت در مقابل طاغوت را در مقابل اسلامِ ذلّت و متابعت از طاغوت، درخشان کرد.
اگر خودخواهیها نبود رژیم صهیونیستی این جرأت را از کجا میآورد که به دست جماعتی از فرزندان اسلام، حقِّ جماعت دیگر را غصب کند و آنها را از هستی ساقط نماید؟
چرا فلسطین به فلسطینان برنگردد و چرا حقِّ مردم فلسطین از غاصبان گرفته نشود؟ چرا یکپارچگی عالم اسلام تحقق پیدا نکند؟ همه و همه به خاطر کبریاءهاست.
به کوری چشم بدخواهان، سنگ آسیاب اسلام بر قُطب ولایت الله در حال چرخشی است که پرنده به گَرد آن نمیرسد و سیل بیداری اسلامی است که قُطب آسیاب ولایت الله را به حرکت در میآورد؛ همان گونه که علی علیه السلام در خطبه شقشقیه فرمود: «إنَّ محلّی مِنها محلُّ القُطبِ منَ الرَّحی»؛ هر جا ولایت الله تحقق پیدا کرد، آسیاب اسلام بر قُطب ولایت الله چرخید و همه موانع زیرِ سنگ این آسیاب خُرد شد و سرزمینهای اسلام یکی پس از دیگری آزاد شد، و هر جا کبریاء و خودخواهی از پیوستن به ولایت الله مانع شد، از همه مراحل گذشت و بالأخره در سایه اسرائیل مستقر گردید. هر جا نیز رگ و غیرتی بود و از ذلّت و تحقیر فاصله گرفت، از همه مراحل گذشت تا بالأخره در سایه ولایت الله مستقر شد.
https://eitaa.com/KashkulJudy
⬅️ ادامه پیام:
ولایت الله ذلّت باطنه را میطلبد و عبور از کبریاء و عزت ظاهره، همان ذلّت باطنه است. ولایت طاغوتها ریشه در غلبه کبریاء و عزت ظاهره بر ذلّت باطنه دارد؛ همان گونه که میل به ولایت الله ریشه در غلبه ذلّت باطنه بر کبریاء و غرور و عزت ظاهره دارد.
به عبارتی جنگ عقل و جهل، و به عبارتی جنگ فطرت و طبیعت، و به عبارتی جنگ تقوی و فجور، و به عبارتی جنگ نور و ظلمت، و به عبارتی جنگ خودخواهی و خداجویی، و به عبارتی جنگ دنیاطلبی و آخرت جویی، و به عبارتی در یک کلام: «تِلْک الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذینَ لا یریدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقینَ»
علت عقب گردها و زاویه گرفتنها از ولایت الله، کم آوردن ذلّت باطنه برای لحظاتی مثل لحظه سجده بر آدم است؛ مثل لحظهای که برادران یوسف گفتند: «لَیوسُفُ وَ أَخُوهُ أَحَبُّ إِلی أَبینا مِنَّا وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبانا لَفی ضَلالٍ مُبین».
آنچه اهل بیت و یارانشان را در تاریخ اسلام مغضوب حکّام جبّار گذشته و گروههای تکفیری عصر ما نموده، پایگاه الهی و مردمی آنهاست که قلوب انسانهای پاک را به آنها سوق میدهد و همین پایه، مایۀ تحریک حسِّ خودخواهی آنها میگردد و هر چه کُشت و کشتار طرفین بیشتر شود بر مواضع خویش راسختر میشود؛ یکی بر شِقاق خود و یکی بر استقامت بر بصیرت خود. جنگ، جنگِ صبر و بصیرت است اما جنگِ صبر لِجاج و شِقاق و صبرِ بصیرت و اخلاص!
هیچ گاه نباید از تعصُّب و لِجاج غافل شد. به همین دلیل علی علیه السلام در همین خطبه میفرماید: «اَللَّهَ فِی عَاجِلِ اَلْبَغْیِ وَ آجِلِ وَخَامَةِ اَلظُّلْمِ وَ سُوءِ عَاقِبَةِ اَلْکِبْرِ فَإِنَّهَا مَصْیَدَةُ إِبْلِیسَ اَلْعُظْمَی وَ مَکِیدَتُهُ اَلْکُبْرَی اَلَّتِی تُسَاوِرُ قُلُوبَ اَلرِّجَالِ مُسَاوَرَةَ اَلسُّمُومِ اَلْقَاتِلَةِ فَمَا تُکْدِی أَبَداً وَ لاَ تُشْوِی أَحَداً لاَ عَالِماً لِعِلْمِهِ وَ لاَ مُقِلاًّ فِی طِمْرِهِ».
اگر انسان به لجاجت افتاد غرور علمی او، حجاب او میشود. حتی کسی که دین خود را به دنیا نداده، ممکن است دین خود را به خشم و عصبانیت خود واگذار کند.
برای توفیق در امتحانها بهترین کار، احتراز از قضاوت عجولانه است. هر جا لحظهای انسان غفلت میکند و در موضوعی عجولانه قضاوت میکند نباید بر آن اصرار بورزد، باید تمرین کند که از اعتراف به خطا وحشت نداشته باشد. تا انسان در دنیا فرصت دارد، باید قول به غیر علم را تدارک کند (جبران نماید). اگر گذشته کسی را پسندیده و خطای موردی و حتی جریانی او را توجیه کرده [آن را تدارک کند].
حُسن ظن در جای خود درست است؛ «لَّوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنفُسِهِمْ خَیرًا وَقَالُوا هَـذَا إِفْک مُّبِینٌ لَّوْلَا جَاءُوا عَلَیهِ بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَإِذْ لَمْ یأْتُوا بِالشُّهَدَاءِ فَأُولَـئِک عِندَ اللَّـهِ هُمُ الْکاذِبُونَ».
[اما] تبرئه از اتهام، غیر از توجیه خطاست. در انتخابات سال 88 آنهایی که روی تقلب ایستادند باید توبه کنند. میماند آنان که رهبری را میستودند و مدّعیان تقلب را محکوم نمیکردند. اگر چه امکان دارد این کار را برای حفظ رابطه آنها با نظام میکردند ولی احتمال اینکه نوعی عصبانیّت لحظهای آنها را گرفته باشد هم منتفی نیست. تنزیه مطلق، توجیه است و قول به غیر علم است و از نوع «ظنَّ المؤمنون و المؤمنات بأنفسهم خیرا» نیست؛ هر کلام جایگاه خود را دارد.
انسان تا فرصت دارد باید بین خود و خدا یکی را انتخاب کند، توجیه خطای خود و دیگران، انتخاب خدا نیست، انتخاب خود است. نباید فرصت را از دست داد. انسان باید بگوید همه هیچ هستند و آنچه هست اوست و خود را راحت کند و بگوید «اشتباه کردم»!
من هم نباید درباره گذشتگان مبالغه کنم! تمام قرائن و شواهد نشان میدهد از زمان زعامت امام راحل تاکنون ما از سایه به نیم سایه آمدهایم. ظهور آفتاب است؛ لحظه به لحظه از سایه کم شده و بر سایه روشن افزوده میشود.
زاویه گرفتن از چنین رهبری، جنگ با وجدان اخلاقی است. اینکه در میان اینهمه توطئه و تخریب و دست پنهان و پیدای فساد و إلقاء شبهه، اقتدار و عزت و افتخار رهبری بالاتر شده است، بدون تأییدات ربوبی امکان پذیر نیست.
جان کلام را أمیرالمؤمنین فرمود: هر کس چهار کردار را رعایت کند سزاوار است لطمهای نبیند: «العجله، اللجاجة، العُجب، التَّوانی» جایگاه این چهار مورد، دقیقاً به همین ترتیب که فرموده قرار دارد.
عَصمنا الله و ایّاکُم مِن الزلّات.
والسلام علیکم و رحمة الله.
محی الدین حائری شیرازی
https://eitaa.com/KashkulJudy