eitaa logo
- کٰاتِبْ! -
52 دنبال‌کننده
161 عکس
47 ویدیو
7 فایل
_می‌نویسیم از اعماق دل تا لاجرم بر دل نشیند..🌿! من؟! +یک عدد دختر شیعه‌ی انقلابیِ بسیجیِ دانشجوی روانشناسیِ نویسنده‌ی عکاسِ دغدغه مند و... 😅 به همراه #رفیق نویسنده اش..♥(: ناشناس 🌱👇🏻 https://daigo.ir/pm/tsZFlI #ف_سین_دال ( @FS_Writer ) #ز_سین_عین
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی چپکی تو را می‌خروجند...😅 •FS-Writer کٰاتِبْ• @Kateb_FS
وقتی تازه فارسی یاد گرفتی...😄 یا وقتی ماها سعی می‌کنیم جملات عربی رو با برنامه‌های ترجمه به فارسی ترجمه کنیم😁 •FS-Writer کٰاتِبْ• @Kateb_FS
الحمدالله تقریبا دو سه ساعته که وارد سرزمین عراق شدیم... عراق، سرزمین عجیبیه وارد که می‌شی انگار رفتی تو بغل پدرجانت؛ آرامش و آروم شدن خاصی تو رو احاطه می‌کنه اما همزمان حس عجیبی هم همراه توعه وقتی رو این خاک قدم می‌زنی انگار تمام مظلومیت اهل بیت رو با قلبت حس می‌کنی؛ نفسی با آرامش می‌کشی اما همون موقع انگار سینه‌ات تیر می‌کشه... •FS-Writer کٰاتِبْ• @Kateb_FS
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
- کٰاتِبْ! -
وقتی تو حال و هوای خودتی و یهو تو ماشین صدای این مداحی‌ها رو می‌شنوی نمی‌دونی باید شگفت زده بشی که تو سرزمین پدری داری مداحی با زبان مادری گوش می‌دی یا بری تو حال هوای روضه‌ی مادر.... ؟ •FS-Writer کٰاتِبْ• @Kateb_FS
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به طرف اولین دیدار با یار.... به یاد تمام بچه‌های امام حسنیِ حسنیه‌ی فاطمه الزهرا (س) و تمامی دوستان....💚🫀 •FS-Writer کٰاتِبْ• @Kateb_FS
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
- کٰاتِبْ! -
تو این دوبار اخیر که برای اربعین اومدیم کربلا، نشده بود که زیر قبه عمو‌جانم ابوالفضل العباس (ع) نفس بکشیم بعد از ده سال دوباره چشمم به ضریح عمو‌ی‌مان افتاد این زمان، حالا درک می‌کنم، حال دخترکان خیمه‌ها را وجود عمو درکنارشان و نفس کشیدن زیر سایه‌شان به تنهایی باعث میشه همه‌ی سختی‌ها آسان بشه و ترس و دلهره از دل‌ها بیرون بره...♥️ •FS-Writer کٰاتِبْ• @Kateb_FS
+فصل خرما پزان که می‌شود تو رو باید با طبق طبق خرما و رطب‌ از این صحن خانه به آن صحن خانه ببینیم💚 - خرماها بهانه است، دور سر شما می‌گردم...😊 کاش می‌شد دور سرشان تا ابد گشت...🥺🥲 •FS-Writer کٰاتِبْ• @Kateb_FS
• باب السلام • از گشت باب السلام که وارد حرم می‌شی نگاهت محو حرم می‌شه؛ آروم آروم از پله‌ها پایین میایی می‌دونی چرا اسمش باب السلامه(در سلام)؟ چون وقتی پایین میای همینطور که محو حرمی یهو چشمت به‌ پنجره‌ای می‌خوره که گنبد طلایی ازش پیداست. چشمات رو لرزون میاری پایین‌تر؛ از پرچم‌ها عبور می‌کنی پایین پایین‌تر چشمت به جمعیت روبرو می‌خوره کمی که جلوتر میایی با ضریح آقا چشم تو چشم می‌شی تمام دلتنگی‌هات، تمام نفس‌های سختت، اشکی میشه و از گوشه‌ی چشمت پایین میاد آروممم، به مولات سلام می‌دی | اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ | دیگه نمی‌خوای از اونجا جایی بری اما با اجبار آروم آروم میای پایین‌تر با دلتنگی نگاه می‌کنی می‌دونی حرف بزنی یا نه، فرقی نداره؛ آقاجان می‌شنوند تمام حرفاتو، تمام ناگفته‌هاتو، تمام خستگی‌هات، تمام دردات، تمام دوری‌هات رو... •FS-Writer کٰاتِبْ• @Kateb_FS