eitaa logo
خانه طلاب جوان
8.8هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.4هزار ویدیو
307 فایل
﷽ 🌀کانال رسمی «خانه طلاب جوان» پویشی برای ترسیم #طلبه_عصر_انقلاب 💎صاحب امتیاز: ☑️ نشریه خط: @KHAT_NASHRIYE ☑️ نشریه عهد: @NASHRIYEAHD ☑️ رادیو روایت: @RADIOREVAYAT ☑️ سیر صراط: @SEIR_SERAT 👨🏻‍💻 ادمین: @admin_kht 🌐 سایت: www.khanetolab.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
❌ شعاری به ظاهر فداکارانه اما نفسانی 📃 این یادداشت نگاهی تحلیلی دارد به شعار «نه غزه ،نه لبنان، جانم فدای ایران» که توسط عده ای در جریان حوادث بیان شد. 🔻 مبارزه بین نفس علوی و سفلی ✍ گاهی اوقات تضاد بین دو جمله کمی پیچیده است و برای یافتن آن باید ریزبین و دقیق بود. برای بیان دقیق این تضاد بهتر است اشاره ای به کتاب نبرد حق و باطل شهید مطهری کنیم. شهید مطهری در کتاب نبرد حق و باطل برای انسان دو نفس را برمیشمرد. نفس علوی انسان و نفس سفلی. در ادامه بیان میکند که این دو نفس در درون انسان در حال جهاد و مبارزه هستند، آنهایی که در درونشان نیروهای علوی توانسته اند نیرو های سفلی خود را در کنترل خود داشته باشند گروه طرفدار حق و حقیقت را تشکیل داده اند و آنهایی که در این مبارزه شکست خورده اند گروه های حیوان صفت و انسان های پست را تشکیل داده اند. همچنین ایشان در ادامه در همین کتاب راه تقویت جنبه انسانی که همان نیرو های علوی است را بیان کرده اند. 🔻 غلبه نیروهای علوی بر سفلی ✍دفاع از حق و هزینه کردن برای یاری به آنها نیاز به ازخودگذشتگی دارد. در واقع نیاز به این دارد که در این خصوص نیروهای علوی بر نیروهای سفلی پیروز گردند و نفس برای این هزینه آماده باشد. هزینه کردن برای میهن و یاری کردن مظلوم و ... فرقی ندارند ، در همه آنها باید نفس آماده فداکاری باشد. تفاوتی بین آنها نیست، اگر نیت و هدف فقط معنوی باشد نه اینکه در پس این فداکاری و یا حتی در کنار آن نفع مادی دیگری هم دخیل باشد که آنگاه این فداکاری خالص نیست. به طور طبیعی کسی که برای میهن خود و برای دفاع از هموطن خود حاضر است جانش را فدا کند برای دفاع از حق مظلوم، حتی اگر هموطن خود هم نباشد حاضر است جان خود را بدهد چون در هر دو مساله بحث گذشتن از خود مطرح میشود و نفس آماده فداکاری در راه آرمان های انسانی است. 🔻 بهانه گیری بچه گانه ✍ کسی که نمیتواند این فداکاری را انجام دهد بهانه میگیرد، مثلا میگوید من از حق مظلوم دفاع نمیکنم ولی در عوض جانم را برای میهن میدهم.این فرد همانند یک بچه بهانه میگیرد و زمانی که موقعیت برای دفاع از میهن هم فراهم باشد باز هم آماده نیست، چون نفس خود را برای فداکاری آماده نکرده است. در نتیجه در این هنگام که موقعیت جهاد فراهم شده بهانه جدیدی میگیرد. به وصیت نامه های شهدا و رزمندگان مراجعه کنید و موضع گیری های انها را در مورد فلسطین و قدس بررسی کنید. آنها برای میهن جنگیدند و اگر نیاز بود برای و قدس هم جان خود را فدا میکردند. آرمانشان کندن ریشه ظلم بود و هدفشان مبازره با ظلم و فرقی برای آنها نداشت که در چه سرزمینی مبارزه میکنند. 🔻 توقف در مسیر آرمان خواهی ✍ اما اگر بخواهیم خوش بینانه به آن نگاه کنیم این شعار میتواند نشانه توقف باشد نه تضاد. به این معنی که فداکاری فقط اگر در محدوده میهن و هموطن باشد راحت تر است تا اینکه بخواهد از این حد فراتر برود و در سطح جهان باشد. زیرا در فداکاری برای مظلومین جهان باید هزینه بیشتری را پرداخت کرد و برخی انسانها به این مرحله که میرسند مقابل نفس خود سر تسلیم فرود می آورند و عقب نشینی میکنند. خانه طلاب جوان @khanetolab
🔘 فقه مردم سالار (قسمت دوم) 🔘 📃 مقاله ای از حجةالاسلام علی مهدیان ، پژوهشگر و استاد مدارس حوزه علمیه قم 🔶 مراد از مردم در مفهوم چیست؟ وقتی می¬گوییم مردم، سالار هستند؛ یعنی چه کسانی سالارند؟ این پرسش به ظاهر ساده، تحلیل و فهم مسئله‌ی مردمسالاری و دلایل توجیه آن را در فقه، بهتر تبیین می‌نماید. مراد از «»، مخاطب دین است. مخاطبی که وقتی مورد خطاب قرار می‌گیرد توجهی به تعیّنات و ویژگیهای شخصی آن نمی‌شود. تعابیری که حضرت امام (ره) در بحث ، درباره هویّت مخاطب دارند، می‌تواند برای توضیح این حقیقت، مناسب باشد: «أنّ الأحکام المتعلّقة بالعناوین- نحو «یا أیهَا النَّاسُ» أو «یا أیهَا الَّذِینَ آمَنُوا»- فعلیة علی عناوینها من غیر لحاظ حالات کلّ واحد من آحاد المکلّفین و أنّ صحّة الخطاب العمومی لا تتوقّف علی صحّة الباعثیة بالنسبة إلی جمیع الأفراد». (جواهر الاصول، لنگرودی، تقریر اصول امام خمینی، ج 4، ص 122) 🔶 این عنوان همه تاریخ را نیز فرا می‌گیرد؛ یعنی مربوط به یک جامعه خاصی نیست «إنّما هو تکلیف لجمیع الناس من الموجودین حال الخطاب و المعدومین». (کتاب الطهارة، فاضل لنکرانی، تقریر فقه امام خمینی، ص 151). این عنوان با نگاه بین، به امور نگاه می‌کند. اگر این لحاظ وحدت در افراد، اصیل باشد، آنگاه باید گفت: اساساً دین در وهله نخست با یک امر حقیقیِ واحد، به افراد خطاب می‌کند. مرحوم راجع به مخاطبِ شریعت و دین اینطور تحلیل می‌کنند: «ایدئولوژی‌های انسانی؛ یعنی ایدئولوژیهایی که مخاطب آن‌ها نوع انسان است نه قوم یا نژاد یا طبقه خاص... انسان در متن خلقت از نوعی شعور و وجدانِ نوعی که در همه انسان‌ها وجود دارد بهره مند شده و همان وجدان فطری به او تعین نوعی و صلاحیت دعوت، مخاطب واقع شدن، حرکت و جنبش داده است. این ایدئولوژیها با تکیه به مشخّصِ نوع انسان، دعوت خود را آغاز می‌کنند و حرکت می‌آفرینند...لهذا مخاطب اسلام «النّاس/ عموم مردم» است». (مجموعه آثار، ج 2، ص 60) 🔶 این بدان معنا نیست که مخاطب اسلام، فطرت باشد و وقتی می¬گوییم ، در واقع آن را بطور مستقل نسبت به تعیّنات و تکثّرات نگاه کنیم؛ بلکه مراد از مردم نگاه به همه انسان‌ها است با توجه به حیثیّت وحدانی انسانی و با توجه به همه روابط انسانی که ساختارهای اجتماعی و تمدنی را شکل می‌دهد و به دلیل وجود این حقیقت وحدانیِ انسانی، عموم انسانها با هم مورد خطاب قرار می‌گیرند. مرحوم استاد حضرت امام (ره) راجع به مخاطبِ دین چنین میگویند: «خداوندِ عالم، قرآن را که حبل الله است از عرش الرحمان نازل فرموده بر عرش اخوت انسان تا فهمیده شود که مستقر قرآن و نوامیس الهیه، جامعه اخوت مسلمین است و البته نتوان قرآن عظیم را به انفراد نگهداری نمود بلکه باید به ایادی متحده جامعه اخوت انسانیت آن را مانند تاج کرامت بر سر نهاد تا مایه افتخار دنیا و آخرت گردد». (شذرات المعارف، شاه آبادی، معرفه 8، ص 17) این جا این عارف برجسته مخاطب دین را اساساً عرش اخوت انسان می‌دانند؛ یعنی دیدن حیثیّت وحدت جامعه ایمانی. 🔶 پس مراد از مردم، نگاه به عمومِ آحاد انسانی است، اما با توجه به همه روابط تاریخی و اجتماعی. وقتی به این امر متکثر اشاره می‌کنیم در واقع به آن جنبه وحدانی اشاره داریم. جنبه وحدانی که از تکثرات منتزع نشده است، بلکه می‌تواند همه تکثرات را در خود جمع کند. تحلیل از هویّت مردم، هم اشاره به حقیقتِ واحد آن‌ها دارد و هم می‌تواند همه آن‌ها را به صورت متکثر ببیند، لذا همه افراد این متکثر می‌توانند خطابات الهی را عملیاتی و اجرایی کنند. 🗞 مصاحبه از نشریه ص24 خانه طلاب جوان @khaneTolab
جامعه توحیدی 🌊امروز شاید کسی باور نکند که آوردن اصطلاح در به دلیل اینکه این مفهوم به دست چپها و مارکسیستها و مجاهدین خلق مصادره شده بود، مورد مناقشه قرار گرفت. میگفت این اصطلاح، مفهوم مارکسیستی را به یاد میآورد. میگوید به جای آن اگر از استفاده کنیم، اندیشه های کلیسای مسیحی را به یاد میآورد. میگوید در قرآن داریم لاتقولوا راعنا قولوا انظرنا . ولی شهید میگوید این مفهوم پایه ای اسلام است و وصف تاریخی و بارز نظام اسلامی است. 🌊جالب است که تعبیر نیز که در تبیین جامعه توحیدی به کار میرفته به شدت مساله مورد گفتگوی اندیشمندان مسلمان بوده. در کتاب "طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن"، بی طبقه بودن جامعه را یک تبیین از ساختار جامعه توحیدی و جامعه موحد معرفی میکند. تفاوت جدی بین جامعه بی طبقه اسلامی یا رئالیستی با جامعه بی طبقه مارکسیستی بر میشمرد و حاضر نیست دست از این تعبیر بردارد. 🌊به نظر میرسد تعبیر جامعه بی طبقه برای تبیین جامعه توحیدی به کار میرود. در این اندیشه همه حقوق و مسوولیتهای مشترکی دارند. حتی به تعبیری که در کلام امام و قانون اساسی وجود دارد، یک پیشنهاد میشود. یک توده بی رنگ و الهی که اراده اصلی از او است و مظهر اراده الهی است. 🌊آن هویت مشترک انسانی، متن است و اصالت دارد. به تعبیر سیدعلی خامنه ای آن هویت فقر و هویت انسانی، اساس است. شهید مطهری، یک سبک را بر این بستر تبیین میکند. ولی یک هویت یکپارچه به سوی معنویت، به تعبیر امام، هویت را شکل میدهد. 🌊مساله مورد توجه و مهم این است که اندیشه توحیدی مارکسیستی و مجاهدین خلق، تکثرات و انتظام آن را نمیبیند و نفی میکند لکن اندیشه توحیدی امام همه انضباطها و نظم و کثرات را چه به صورت طبیعی و چه حاکمیتی به رسمیت میشناسد. و این نکته است که امام بر اساس آن اندیشه مجاهدین خلق درباره انحلال ارتش را نقد میکند. نظام توحیدی حقیقی هم آن ویژگی را به جد دارد و هم تمایزات و تکثرات و اختلافات و تشکیلات. 🌊امروز هم عده ای به نام مردمی بودن ساختارها و انضباطها را منفی قلمداد میکنند. و عده ای به نام همین تشکیلات نظام آن اراده عمومی و مردمی گسترده را ملاحظه نمیکنند. به نظر میرسد نگاهی به جریانهای سیاسی موجود و مسوولین حاکمیتی، توجه به ویژگی مردمی بودن و جامعه بی طبقه کمرنگ شده است. این جریان چه در دولت چه دو قوه دیگر، جامعه را منحرف کرده است. 🌊راه حل، اجازه بروز و ظهور خودجوش و دادن مجال به آنها و روی کار آوردن نیروهای با این است. و الا جامعه دائم دچار خواهد شد. 🌐 منبع کانال برپا: @ali_mahdiyan خانه طلاب جوان @khaneTolab
🔴 خط کلی نظام اسلامی رسیدن به تمدن اسلامی است...دو عنصر تمدن اسلامی...در تمدن اسلامی نقش علمای دین برجسته تر است 🔴 💠 خط کلّی چیست؟ اگر بخواهیم پاسخ این سؤال را در یک جمله ادا کنیم، خواهیم گفت خط کلّی نظام اسلامی، رسیدن به تمدن_اسلامی است. 🔴 برای ایجاد یک تمدّن اسلامی - مانند هر تمدّن دیگر - دو لازم است: 1⃣ یکی 2⃣یکی . 🏷 مثل یک دریای عمیق است؛ یک اقیانوس است. هر کس که لب اقیانوس رفت، نمیتواند ادّعا کند که اقیانوس را شناخته است. هر کس هم که نزدیک ساحل پیش رفت و یا چند متری در آب در یک نقطه‌ای فرو رفت، نمیتواند بگوید اقیانوس را شناخته است. سیْر در این اقیانوس عظیم و رسیدن به اعماق آن و کشف آن - که از کتاب و سنّت همه‌ی اینها استفاده میشود - کاری است که همگان باید بکنند؛ کاری است که در طول زمان باید انجام گیرد. در هر زمانی متناسب با آن زمان از این اقیانوس عظیم معارف ممکن است. یک روزی حرفهای مرحوم که مطرح میشد، به گوش بعضی ناآشنا می آمد. حرفهای شهید مطهّری، حرفهای دین بود؛ حرفهای قرآن بود؛ حرفهای اسلامی بود؛ اما بسیاری از کسانی که با دین و قرآن و اسلام هم سر و کار داشتند، با آن حرفها آشنایی نداشتند! در همه‌ی زمانها این امکان برای متفکّران آگاه، قرآن‌شناسان، حدیث‌شناسان، آشنایان با شیوه‌ی استنباط از قرآن و حدیث، آشنایان با معارف اسلامی و مطالبی که در قرآن و در حدیث اسلامی و در سنّت اسلامی هست، وجود دارد که اگر به آشنا باشند، سؤال زمانه را بدانند، درخواست بشریّت را بدانند، میتوانند سخن روز را از معارف اسلامی بیرون بیاورند. همیشه وجود دارد؛ تولید فکر، تولید اندیشه‌ی راهنما و راهگشا برای بشریّت.   🌕 شرط دوم، است. حال در آن‌جایی که فکر و انسان باید تولید شود، ببینید نقش‌آفرینان چه کسانی هستند. این کسانی هستند که باید بتوانند افکار را کنند. این یک بُعد قضیه است. چون این راه جز با پای ایمان و نیروی ایمان و عشق طی شدنی نیست، باید کسانی باشند که بتوانند را در انسانها پرورش دهند. بدون شک جامعه جزو نقش‌آفرینانند؛ جزو نقش‌آفرینانند؛ و جزو نقش‌آفرینانند؛ هر کدام به نحوی میتوانند در خور استعداد خود نقش‌آفرینی کنند. 🔴اما نقش ، نقش کسانی که در راه پرورش ایمان مردم از روش دین استفاده میکنند، یک است؛ نقش است. مدیران جامعه هم برای این‌که بتوانند درست نقش‌آفرینی کنند، به علمای دین احتیاج دارند. سیاستمداران و فعّالان سیاسی در جامعه نیز همین‌طور. محیطهای گوناگون علمی و روشنفکری نیز همین‌طور. برقی از سخن یک عالمِ دینِ پارسا و زمان‌شناس ممکن است بجهد، ظلماتی را از دلی یا دلهایی بزداید؛ چقدر هدایتها به این ترتیب اتّفاق افتاده است. این نقش، نقش یگانه است. نقش‌آفرینی را به علمای دین منحصر نمیکنیم؛ اما جایگاه نقش‌آفرینی علمای دین را از همه‌ی جایگاههای دیگر میبینیم؛ به این دلیل روشن که در این راه، اندیشه‌ی دینی و ایمان دینی برای انسانها لازم است؛ تولید فکر اسلامی برای این راه ضروری و لازم است و اگر علمای دین سر صحنه نباشند، دیگری نمیتواند این کار را انجام دهد. البته عالم دین با آن شرایطی که نیاز به آن شرایط هست، ای بسا نتواند این نقش را ایفا کند؛ او هم اگر این شرایط را نداشته باشد، نخواهد توانست؛..البته در آحاد مردم هم نقش‌آفرینىِ دینی هست؛ از راه امر به معروف و نهی از منکر؛ از راه آماده‌سازی خود برای این‌که در یک جایگاه نقش‌آفرین قرار گیرند. 🔗۱۳۷۹/۰۷/۱۴ ✳️❇️✳️❇️کانال خانه طلاب جوان⬇️🔰⬇️🔰 @khaneTolab
🔴 آیا فقه و کلام و فلسفه کافی است؟...فضلای جوان باید خود را برای کاری که شهید مطهری کرد آماده کنند🔴 ❎ ... من قبلاً گفتم بی مایه فطیر است. علوم عقلی کلام و فلسفه حتماً لازم است؛ اما آیا اینها هم هست؟ من به شما عرض میکنم: نه، کافی نیست. 📚 ما در برنامه‌های کارىِ خود باید جریان خلّاق فکری یی را که در حوزه‌های ما بحمدالله از دوره‌ی قبل از ما شروع شده و تا حدودی اتساع هم پیدا کرده است، و بیشتری بدهیم. 💢 کسی مثل مرحوم علامه‌ی طباطبایی (رضوان‌الله تعالی علیه) در حوزه‌ی علمیه‌ی قم پیدا شد؛ ایشان، هم بود و هم ؛ هم میتوانست درس خارج فقهِ مفصلی بدهد؛ هم میتوانست درس خارجِ اصول مفصلی ترتیب دهد و فضلا را جمع کند؛ اما او به کاری پرداخت که آن را میدانست. بعد هم حوادث و وقایع شهادت داد بر این‌که اینها لازم است. او گفت من میبینم که دارند تفکرات و فلسفه‌ی کاذب را در ذهنها جا میدهند؛ نمیشود با اینها را پاسخ دهیم؛ توضیح‌المسائل جای خودش را دارد؛ جواب این شبهه‌ها را با چیز دیگری باید داد. ایشان «اصول فلسفه و روش رئالیسم» را نوشت. ⭕️ یکی از تربیت‌شده‌های او مرحوم شهید مطهری (رضوان‌اللَّه‌علیه) است. کاری که شهید مطهری کرد، امروز باید همه‌ی فضلای جوان در صدد باشند خود را برای آن آماده کنند؛ و اگر آماده هستند، اقدام کنند. 🔍 شهید مطهری به عرصه‌ی نگاه کرد و عمده‌ترین سؤالات ذهنیت جامعه‌ی جوان و تحصیلکرده و روشنفکر کشور را بیرون کشید و آنها را با و و منطبق کرد و پاسخ آنها را در سطوح مختلف در مقابل افراد گذاشت؛ از مسأله‌ی عدل الهی و قضا و قدر و علل گرایش به مادیگری بگیرید - که مسائل، بیشتر ذهنی و عقلی است - تا مسائل مربوط به زنان، تا مسائل مربوط به خدمات متقابل ایران و اسلام، که این هم تلاشی بود برای روشن کردن ذهنها. آن روز عده‌یی با گرایشِ میخواستند با مبارزه کنند؛ ایشان گفت نه، اسلام به ایران خدمت کرده؛ ایران هم به اسلام خدمت کرده. «خدمات متقابل ایران و اسلام» همانقدر ارزش دارد که کتاب «عدل الهی» شهید مطهری. ✅ مرحوم نمونه‌ی یک شخصیت روحانىِ است که میتواند در چالش اول، کارِ درست بکند و اقدام بجا انجام دهد. البته شبیه ایشان باز هم داشتیم و بحمدالله امروز هم داریم. 💠امروز در قم فضلای جوانی به این کارها مشغول هستند؛ خوب هم مشغول هستند؛ من با بعضی از آنها و آثارشان آشنایم؛ اما این در حوزه‌های ما باید به صورت یک دربیاید. همه باید خود را با این حرکت و این جریان آشنا کنند. 🎙۱۳۸۳/۰۴/۱۵ 📚📗📗📚کانال خانه طلاب جوان🔰🔰🔰🔰 @khaneTolab
❌ برای اولین بار منتشر می شود ❌ 🔆 قسمت پایانی. 🔴 آقای هاشمی رفسنجانی و دکتر شریعتی چگونه بودند؟...ترکیب مقاومت با آگاهی بخشی و رشد فکری، خط انقلاب اسلامی را تشکیل میدهد.🔴 ⭕️ میان برادرانمان نیز کسانی بودند که این هر دو خط را با هم ادامه دادند. آقای یکی از برجسته ترین آنها بود. یک بار پس از پیروزی انقلاب اسلامی به ایشان گفتم: در این پانزده سال گذشته، یک روز هم از زندگی من بدون علیه رژیم نگذشت، در این مدت، یک شب هم بدون نگرانی نخوابیدم، چون شبهای ما یا در زندان میگذشت یا در تبعیدگاه، و یا در انتظار زندان و تبعید. آقای هاشمی گفت: من هم همین طور. ✴️ البته برادرانی که در 《 》 بودند، ما را پشتیبانی و یاری میکردند. هجده سال از من بزرگتر بود با این همه، با هم دوستیِ فوق العاده ای داشتیم. ایشان همواره میکوشید از جایگاه اجتماعی من حمایت کند و در سخنرانی و ها و مجالسِ خود از من یاد میکرد. ✳️ نیز زندگی اسلامی خود را در میدان آغاز کرد و سپس به و روی آورد. من درباره ی افکار او ملاحظاتی دارم که در جای خود بیان خواهم کرد. برادرانم، برخی به مبارزه ی سیاسی میپرداختند و برخی نمیپرداختند، اما چنان که گفتم، با یکدیگر همکاری و تشریک مساعی داشتیم. ❌🔴 ... به عقیده من اگر فعالیّت آگاهانه ی فکریِ اسلامی از و جدا شود، و میشود. روح مبارزه ی دینی هم اگر از و عاری گردد، دچار و میگردد. ترکیب مقاومت با آگاهی بخشی و رشد فکری، را تشکیل میدهد. ❌ پایان ❌ 📖 منبع: خون دلی که لعل شد/ صص۵۹و۵۸ 🔴🔴🔴🔴 خانه طلاب جوان 🔰🔰🔰🔰 @khaneTolab