eitaa logo
شروع دوباره ..
1.6هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
600 ویدیو
30 فایل
خداحافظ‌رفیق‌سابق
مشاهده در ایتا
دانلود
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
شروع دوباره ..
(اذا مروا باللغو مروا کِراما) هنگامی که با لغو روبرو میشود بزرگوارانه از آن گذر کنید؛ هم توی ذوق طرف
ذکر واجب بر انسان در طول هجرت نماز است..! ____ نماز هم استمرار میخواهد هم حضور قلب و این یعنی آغاز یادِخدا... @KhateShohada_313
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
عشق تعریف ساده ای دارد؛چشمانت... @KhateShohada_313
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
051056 (2).mp3
51.3K
[وَ ما خَلَقتُ الجِنَّ وَ الاِنسَ اِلّا لِیَعبُدون ] +ذاریات56 نور @KhateShohada_313
051056 (3).mp3
24.6K
+ذاریات56 ای از کلام نور @KhateShohada_313
خداوند همه ی مخلوقاتش را عبد قرار داده... عبد خودش اما به دو موجود اختیار داده که خودشون معبودشونو انتخاب کنن... جن و انس...
همون دو موجود رو هم گفته من اینارو فقط به خاطر این آفریدمشون که باشن...
حالا چرا گفتن عبدباشیم؟؟اگر دقت کنید معنی آیه میشه.. هدف خلقت جن و انس است نگفته من شما رو آفریدم تا عبادت کنید چون کسی که عبادت میکند گاهی اوقات هم معصیت میکند.... اما اگر جز _واطاعت از ما سر نمیزند... @KhateShohada_313
عبد یعنی... در بست تسلیم محمد(ص) و آل محمد(ع) باشیم...🌱
در حديثى از امام حسين عليه السلام مى‌خوانيم: خداوند مردم را نيافريد مگر براى و و چون او را شناختند، او را مى‌كنند و هر كه او را عبادت كند، از غير او بى‌نياز مى‌شود @KhateShohada_313
شروع دوباره ..
[وَ ما خَلَقتُ الجِنَّ وَ الاِنسَ اِلّا لِیَعبُدون ] +ذاریات56 #کلام نور @KhateShohada_313
نکته دیگر درمورد این آیه 👇👇 جنّ، قبل از انسان آفريده شده و داراى تكليف است. در اين آيه نيز نامش قبل از انسان آمده است. «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ» @KhateShohada_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شروع دوباره ..
ا🥀🌾🍁🥀🌾🍁🥀 ✺﷽ ✺ ا🌾🍁🥀🌾🍁🥀 ا🍁🥀🌾🍁🥀 ا🥀🌾🍁🥀 ا🌾🍁🥀
ا🥀🌾🍁🥀🌾🍁🥀 ✺﷽ ✺ ا🌾🍁🥀🌾🍁🥀 ا🍁🥀🌾🍁🥀 ا🥀🌾🍁🥀 ا🌾🍁🥀 ا🍁🥀 ا🥀 🔮داستان مدافعان حرم 🔮 ️⃣1️⃣ وارد خونه شدیم عزیزجون من برم لباسام عوض کنم بیام کمکتون برو مادر آقاجون : خانم به نظرت چهره اون پسره مرتضی کرمی برات آشنانبود ؟ چرا حاجی انگار یه جا دیدمش اما خوب یادم نمیاد تو این هفته اتفاق خاصی تو خونه ما نیفتاد فردا اردوی دانشگاه است آقاجون ی عالمه برام خوراکی خریده تو عابر بانکم پول ریخته امشب سیدهادی و همسرش اومدن خونه ما موندن فردا صبح سیدهادی منو میبره محل حرکت اتوبوس جدیدا دکتر رانندگی برای آقاجون ممنوع کرده چمدونم بسته ام آمده گذاشتم گوشه اتاق کیف دسته ایم هم آماده ام است تایم حرکتمون شش و نیم صبح بود بعد از نماز صبح دیگه هیچکس دیگه نخوابید تا صبحانه بخوریم منو سیدهادی آماده بشیم ساعت ۶ شد عزیزجون منو از زیر قرآن رد کرد پشتم آب ریخت بعد از خداحافظی با همه یه ربع تو بغل آقاجون بودم بالاخره ساعت ۶:۱۵ از خونه دراومدیم تقریبا بچه ها اومده بودن تا سیدهادی از ماشین پیاده شد آقای کرمی اومد جلو إه سلام سیدجان تو اینجا چیکارمیکنی؟ سلام مرتضی جان اومدم عمه ام برسونم یه ربعی سیدهادی و آقای کرمی باهم صحبت کردن بعد از خداحافظی سیدهادی آقای کریمی از هممون خواست جمع بشیم و به حرفاش گوش کنیم بسم الله الرحمن الرحیم ابتدا حضورتون در جمع دانشجویان و ورودتون به مرکز علمی تبریک میگم خواهرای محترم توجه داشته باشند مسئولشون خانم کریمی هستن هر سوالی و یا هر مشکلی بود با خانم کرمی مطرح میکنید ایشان به من میگن لزوم و دلیلی برای هم صحبتی هیچکدام از خواهران با برادران و بالعکس نیست چنانچه از هر فردی مشاهده بشه حتما برخورد میکنیم یاعلی خواهران و برادران بفرمایید سوار شید علی جان برادران راهنمایی سمت اتوبوس شون @KhateShohada_313 🥀 🍁🥀 🌾🍁🥀 🥀🌾🍁🥀 🍁🥀🌾🍁🥀 🌾🍁🥀🌾🍁🥀 🥀🌾🍁🥀🌾🍁🥀
ا🥀🌾🍁🥀🌾🍁🥀 ✺﷽ ✺ ا🌾🍁🥀🌾🍁🥀 ا🍁🥀🌾🍁🥀 ا🥀🌾🍁🥀 ا🌾🍁🥀 ا🍁🥀 ا🥀 🔮داستان مدافعان حرم 🔮 ️⃣1️⃣ سوار اتوبوس شدیم به طوری اتفاقی من و زهرا کرمی کنار هم قرار گرفتیم زهرا شروع کرد به حرف زدن منو شما چند تا رتبه با هم فرق داریم بله میدونم اسم من زهراست منم نرگس ساداتم ای جانم ساداتی میگم نرگس با اونکه مانتویی چقدر با حجابی ممنونم زهرا جان شروع کردیم به حرف زدن باهم دوست شدیم زهرا اینا ۴ تا بچه بودن مرتضی- مجتبی- فاطمه - زهرا پدر زهرا جانباز جنگ بود تو عملیات کربلای ۵ جانباز شده بود چند ساعت بعد رسیدیم دریا همه کنار هم آب بازی میکردن ولی من تنها روی یه تخت سنگ نشسته بودم و به دریا نگاه میکردم چند متر اون طرف تر زهرا و برادرش باهم آب بازی میکردن زهرا باحجاب کامل و برادرشم با لباس یقعه طلبگی معلوم بود خیلی باهم صمیمی بودند تا آقای صبوری همکلاسیمون رفت سمت آقای کرمی زهرا هم اومد پیش من نرگس پاشو بیا بریم صدف جمع کنیم باشه ناهار منو زهرا با هم خوردیم بعد از ناهار به سمت ویلا راه افتادیم ویلای ما تا ویلای آقایون ۳۰۰ متری فاصله داشت فضای ببینشم یه جنگل سرسبز بود منو نرگس یه دختر خانمی به اسم مرجان رفیعی با هم تو یه اتاق بودیم مرجان دختر کاملا بی حجاب بود من که انقدر خسته بودم بدون شام خوابیدم فردا صبح بعد از صبحونه زهرا اعلام کرد داریم میریم بازار محلی اما خانمها حواسشون باشه از کاروان جدا نشن منو- زهرا کنار هم راه میرفتیم خرید میکردیم چشمام خورد به یه دست فروش که لباس محلی میفروخت چهار دست خریدم برای خودم - نرگس سادات- رقیه سادات و زن سیدهادی خریدم بعد از ظهر بعد از نماز صرف ناهار یه مقداری استراحت به سمت چند تا امامزاده که تا ویلا فاصله داشتن حرکت کردیم من هم طبق معمول به حرمت مکانی که قرار بود بریم چادر سر کردم روز سوم اردومون در شمال رفتیم تلکابین سوار بشیم تعداد دخترا ۳۰ نفر بود و تو کابین ۶ تا خانم سوار شدیم عصری ساعت ۴ بعد از ظهر به سمت مشهدالرضا حرکت کردیم @KhateShohada_313 🥀 🍁🥀 🌾🍁🥀 🥀🌾🍁🥀 🍁🥀🌾🍁🥀 🌾🍁🥀🌾🍁🥀 🥀🌾🍁🥀🌾🍁🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عالمی میگفت : اولین و ترین عامل برای نزدیکی و عرض ارادت واقعی به "علیه السلام" ترک گناه و فاصله گرفتن از معصیت می‌باشد. @KhateShohada_313
|به نام خدای شهید مرتضی آوینی|
و از دلِ من ، محبتِ این دنیایِ بی‌قدر و منزلت را ریشه‌کن ساز .. دعای چهل و هفتم @KhateShohada_313