eitaa logo
تجوید حفظ تفسیر تدبر ( ختم نور )
1.8هزار دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
3.1هزار ویدیو
1.2هزار فایل
⚘﷽⚘ تقدیم محضر مولی صاحب الزمان علیه السلام #قرائت_تجوید_حفظ_تفسیر_تدبر #قرآن_ونهج_البلاغه با همکاری اساتید محترم تدبر، قرائت، تجوید و حفاظ کل قرآن کریم آیدی مدیر کانال⏬ @V012345 کانال های دیگر ما :کانال گیف استیکر⏬ https://eitaa.com/stikerrrr
مشاهده در ایتا
دانلود
💖💖:💖 ❤️ زیارت آل یاسین ❤️ 🌸سَلامٌ عَلی آلِ یاسین 🌸اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا داعیَ اللهِ وَ ربّانیَّ آیاتهِ 🌸اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا بابَ اللهِ وَ دیّانَ دینِه 🌸اَلسَّلامُ عَلیکَ یا خَلیفةَ اللهِ وَ ناصِرَ حَقِّه 🌸اَلسَّلامُ عَلیکَ یا حُجَّةَ اللهِ وَ دلیلَ إرادَتِه 🌸اَلسَّلامُ عَلیکَ یا تالیَ کِتابِ اللهِ وَ تَرجُمانَه 🌸اَلسَّلامُ عَلَیکَ فی آناءِ لَیلِکَ وَ أطرافِ نَهارِک 🌸اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا بَقیَّةَ اللهِ فی أرضِه 🌸اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا میثاقَ اللهِ الَّذی أخَذَهُ وَ وکَّدَه 🌸اَلسَّلامُ عَلیکَ یا وَعدَ الله الَّذی ضَمِنَه 🌸اَلسَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا الْعَلَمُ الْمَنصوبُ وَ الْعِلمُ الْمَصبوب وَ الْغَوثُ وَ الرَّحمَةُ الواسِعَة وَعداً غَیرَ مَکذوب 🌸اَلسَّلامُ عَلیکَ حینَ تَقوم 🌸السَّلامُ عَلیکَ حینَ تَقعُد 🌸السَّلامُ عَلیکَ حینَ تَقرءُ وَ تُبیِّن 🌸اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تُصَلّی وَ تَقنُت 🌸اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تَرکَعُ وَ تَسجُدَ 🌸اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تُهَلِّلُ وَ تُکَبر 🌸اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تَحمَدُ وَ تَستَغفِر 🌸اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تُصبِحُ وَ تُمسی 🌸اَلسَّلامُ عَلَیکَ فی الَّلیلِ إذا یَغشی وَ النَّهارِ إذا تَجَلّی 🌸اَلسَّلامُ عَلیکَ أیُّهَا الإمامُ المَأمون 🌸اَلسَّلامُ عَلَیکَ إیُّهَا الْمُقَدَّمُ الْمَأمول 🌸اَلسَّلامُ عَلَیکَ بِجَوامِعِ السَّلام اُشهِدُکَ یا مَولای أنّی اَشهَدُ أن لا إلهَ إلاّ الله وَحدَهُ لا شَریکَ لَهَ وَ أنَّ مُحَمَّداً عَبدُهُ وَ رَسولُه لا حَبیبَ إلاّ هُوَ وَ أهلُه وَ اُشهِدُکَ یا مَولای اَنَّ علیّاً أمیرَ‌المُؤمِنینَ حُجَّتُه وَ الْحَسَن حُجَّتُه وَ الْحُسینَ حُجَّتُه وَ عَلیَّ بنَ الْحُسینِ حُجَّتُه وَ مُحَمَّدَ بنَ عَلیٍّ حُجَّتُه وَ جَعفَر بنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُه وَ موسَی بنَ جَعفَرٍ حُجَّتُه وَ عَلیَّ بنَ موسی حُجَّتُه وَ مُحَمَّدَ بنَ عَلیٍّ حُجَّتُه وَعَلی بنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُه وَالحَسَنَ بنَ عَلیٍّ حُجَّتُه وَ اَشهَدُ اَنَّکَ حُجَّةُ الله أنتُم الاوَّلُ وَ الاخر وَ أنَّ رَجعَتَکُم حَقٌّ لا رَیبَ فیها یَومَ لایَنفَعُ نَفساً ایمانُها لَم‌تَکُن آمَنَت مِن قَبل اَو کَسَبَت فی ایمانِها خَیراً وَ أنَّ الْمَوتَ حَق وَ أنَّ ناکِراً وَ نکیراَ حَقّ وَ اَشْهَدُ اَنَّ النَّشرَ حَقّ وَ البَعثَ حَقّ وَ اَن الصِّراطَ حَقّ وَ المِرصادَ حَقّ وَ المیزانَ حَقّ وَ الْحَشرَ حَقّ وَ الحِسابَ حَق وَ الْجَنَّةَ وَ النّارَ حَقّ وَ الوَعدَ وَ الوَعیدَ بِهِما حَق ّ یا مَولایَ شَقِیَ مَن خالَفَکُم وَ سَعِدَ مَن أطاعَکُم فَاشْهَدْ عَلی ما أشهَدتُکَ عَلَیه وَ أنَا وَلیٌّ لَکَ بَریءٌ مِن عَدُوِّک فَالحَقُّ ما رَضیتُموه وَ الباطِلُ ما أسخَطتُموهً وَ الْمَعروفُ ما أمَرتُم بِه وَ الْمُنکَرُ ما نَهَیتُم عَنه فَنَفسی مُؤمِنَةٌ بِالله وَحدَهُ لا شَریکَ لَه وَ بِرَسولِه وَ بِأمیرِالمُؤمِنینَ وَ بِکُم یا مَولای أوَّلِکُم وَ آخِرِکُم وَ نُصرَتی مَعَدَّةٌ لَکُم وَ مَوَدَّتی خالِصَةٌ لَکُم 🎀آمینَ آمین🎀 ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ @KhatmeNoor ┗━━🍃🌺━━━━━━━┛
۲۲ بهمن ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۲ بهمن ۱۴۰۰
🔅بر چهره پر ز نور مهدی صلوات بر جان و دل صبور مهدی صلوات... 🔅تاامر فرج شود مهيا بفرست بهر فرج و ظهور مهدی صلوات... 🔸امام صادق علیه السلام؛ « هیچ عملی در روز جمعه، برتر از بر محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله نیست. » (الخصال ص۳۹۴) با سلام خدمت شما همراهان مهدوی؛ طبق قرار هر جمعه، داریم به نیت و امام زمان عجل الله، سهم شما بزرگوار در صورت تمایل 100 شاخه گل صلوات. قبول باشه ان شاء الله ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ @KhatmeNoor ┗━━🍃🌺━━━━━━━┛
۲۲ بهمن ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۲ بهمن ۱۴۰۰
‏ 🥀🌱🥀🌱 🌱🥀🌱 🥀🌱 🌱 📜 استغفار هفتاد بندی اميرالمؤمنين ✅بند ۷: بار خدایا ! از تو آمرزش میطلبم از هر گناهی که دشمنانم با آن درپی آبروریزی من بودند و تو نقشه ی آنها را از من برگرداندی و کمکشان نکردی که مرا مفتضح کنند؛ گویا من دوست توام که مرا یاری کردی .پروردگارا، تا کی معصیت کنم تو را و تو مهلتم دهی؟! چقدر معصیت کردنم طولانی شده و تو مؤاخذه ام نکرده ای و با وجود بدیِ کردارم از تو درخواست کردم و تو عطا نمودی؟! پس کدام شکر است که بتواند در برابر حتی یکی از نعمت هایت قرار گیرد؟ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و اینگونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان! 🌸
۲۲ بهمن ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۲ بهمن ۱۴۰۰
4_5776028481024430002
1.37M
‍ 📜 یا جواد الائمه ادرکنی 🎼 سبک : و 👌👏💐 🌟 🔻 با نوای حاج میثم مطیعی و حاج امیر عباسی 🌿🌺🌿
۲۲ بهمن ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۲ بهمن ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۲ بهمن ۱۴۰۰
4_5981338380313560721.mp3
4.87M
🎤 اومد از راه ولی الله ، تو شبی پُر از ستاره به خدا که ز قدمهاش ، برکت داره می باره ع ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ @KhatmeNoor ┗━━🍃🌺━━━━━━━┛
۲۲ بهمن ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۲ بهمن ۱۴۰۰
4_5888657525846314578.mp3
899.2K
👆 💢 پویش استغاثه جهانی 🔴 راس ساعت 21 🤲 دعا و توسل و التجا به نیت سلامتی و تعجیل فرج منجی عالم بشریت ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ @KhatmeNoor ┗━━🍃🌺━━━━━━━┛
۲۲ بهمن ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۲ بهمن ۱۴۰۰
۲۲ بهمن ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۲ بهمن ۱۴۰۰
بنام خدا شهیدامروز مدافع صادق وشهید عدالت،شهید صادق عدالت اکبری...
۲۲ بهمن ۱۴۰۰
جوان نخبه مدافع حرم، دانشجوی کارشناسی تربیت بدنی و ورزشکار حرفه ای در 8 رشته ورزشی بود که در دومین روز از اردیبهشت 67 به دنیا آمد و در چهارمین روز همان ماه سال 95 در حلب سوریه به شهادت رسید. مادرش زمانی که صادق را باردار بوده، پدرش در جبهه حضور داشته، وجود صادق از آن دوران بهره مند شده و در روحیاتش تاثیر گذاشته است. صادق از نظر قیافه و خصوصیات اخلاقی کاملا به پدرش شباهت داشت. خودش نیز از این موضوع خوشش می آمد و سعی می کرد همانند پدرش رفتار کند، مثلا چیزهایی را بخورد که پدرش می خورد. دوران خردسالی او با اتمام جنگ و بازگشت آزادگان همراه بود؛ مادرش همانند دیگران وقتی تصاویر بازگشت اسراء از تلویزیون پخش می شد، اشک شوق می ریختند. آن زمان صادق تقریباً یک سال و نیم سن داشت. به قدری تیزهوش و زیرک بود که به این رفتار مادر توجه می کرد و وقتی تلویزیون برنامه اسراء را پخش می کرد و مادر حواسش نبود؛ مادر را صدا می زد و می گفت: «مامان بیا گریه کن آمدند!» با اینکه نمی دانست دلیل این کار چیست. مادرش شاغل بود و صادق را از دو، سه سالگی به مهد بردند او را در کلاس نوزادان نگهداری می کردند، اما در یک هفته اول به قدری بی قراری و گریه کرد که معلم رده نوپایان صادق را به کلاس خودش برد تا آرام گیرد. با اینکه آن رده بزرگتر از سن صادق بود، اما به قدری خودش را با کودکان آن کلاس وفق داد که از همان روز نشان داد با افراد بزرگ تر از خودش راحت تر است و می تواند ارتباط برقرار کند؛ از آن روز به بعد همیشه در کلاس هایی که یک رده از سن خودش بزرگ تر بود، می ماند. صادق از دوران نوجوانی فردی واقع بین، ظلم ستیز و یاری رسان مستمندان بود، اما در کنار اینها احترام به بزرگان از ویژگی های بارز صادق بود. روزی پدرش متوجه می شود که صادق و دوستانش تیمی را تشکیل داده اند و با مبالغ ناچیز خوار و بار تهیه می کنند و شبانه به حاشیه نشینان شهر آذوقه می رساندند، این کار نشان از آن داشت که واقعاً به درس هایی که از امام علی(ع) گرفته بودند عمل می کردند، آنطور نبود که بشنود و عمل نکند. فرهنگ پاسداری اولین اولویت و سر مشق خانواده صادق بود و او با این فرهنگ مانوس شده و به همین علت خودش علاقه داشت که وارد سپاه شود. و روحیه نظامی گری در وجود صادق بود سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نهادی است که به تأثیر از امام حسین (ع) و قیام ایشان تأسیس شده و مأموریت هایش نیز برای تداوم راه حسینی است. پدرصادق به این لباس قداست و ارزش خاصی قائل است و وقتی این لباس را بر تن صادق می دید افتخار می کرد و از تماشا کردنش لذت می برد؛ هر جوانی را با این لباس می بیند یاد و خاطره صادق برایش زنده می شود.
۲۲ بهمن ۱۴۰۰
زندگی مشترک صادق محدثه سادات صفوی متولد 1369 و فوق لیسانس تاریخ تمدن است، در 3 خرداد 1391 زندگی خود با صادق را شروع کرد. زمانی که صادق در مورد ازدواج با مادرشان صحبت می کند، تنها یک شرط می گذارد و عنوان می کند که باید همسرم "سیده" باشد. آشنایی ما هم از طریق واسطه صورت گرفت. در آن روزها من درگیر کنکور ارشد بودم و تمایل زیادی به ازدواج نداشتم. به همین دلیل خانواده ام هم اجازه نمی دادند که خواستگار به منزل بیاید. یک هفته قبل از خواستگاری مادر صادق، من به جدم حضرت زهرا(س) متوسل شدم. نماز استغاثه به حضرت را خوانده و زندگی و ادامه تحصیلم را به ایشان سپردم. مادر من و زن عموی صادق، فرهنگی بودند. زن عموی شان برایش خواهری می کند و واسطه ازدواج ما شدند. وقتی مادرم شرایط صادق را مطرح کردند، موافقت کردم که به خواستگاری بیایند. اول اردیبهشت ماه سال 1391بود. در جلسه اول خواستگاری صادق، سئوال خاصی نپرسیدند، ولی من سئوالات زیادی پرسیدم. در مقابل، صادق جواب های عجیبی می دادند؛ مثلا من از ایشان پرسیدم که وقتی عصبانی می شوید، چه عکس العملی دارید که گفتند خوشبختانه یا متأسفانه من عصبی نمی شوم اگر هم عصبی شوم، عکس العمل خاصی ندارم و محیط را ترک می کنم و با صلوات خودم را آرام می کنم. باور این مسئله در آن لحظه برایم سخت بود. بعد از عقد من خود کاملاً به این موضوع واقف شدم که صادق به هیچ وجه عصبی نمی شود؛ تجربه زندگی با ایشان نشان داد که همچون نامشان در گفتارشان صادق هستند. گفت: «من سپاهی هستم و این شغل مأموریت ها و خطرات خودش را دارد. گفت اگر قبول داری جواب مثبت بده.» در جلسه دوم صادق پرسیدند «آخرین کتاب که مطالعه کردید، چه بوده؟» و من هم گفتم: «کتاب "دا"» ما سر این کتاب بحث کردیم و اختلاف نظر داشتیم. یک لحظه من یه شک افتادم و و این دلهره به سراغم آمد که من می توانم با چنین فردی زندگی کنم؟! اما به یاد آن توسلم افتادم و با خود گفتم این همسر را برای من حضرت فاطمه(س) انتخاب کرده است. در همان جلسه ایشان آرزوی شهادت را مطرح کردند. به من گفتند: «دوستان زیادی دارم که به خاطر زندگی شان از کارشان گذشتند؛ خیلی ها هم هستند که به خاطر کارشان از زندگی شان گذشته اند و ولی من این کار را نمی توانم انجام دهم اگر این مسائل را قبول دارید به من جواب مثبت دهید.» و گفت: «دوست دارم مثل همسر شهید تجلایی برای من در لحظه عقد از خداوند شهادت بخواهی.» شهادت صحبت همیشگی ما بود از جلسه اول خواستگاری تا لحظه آخری که با هم بودیم در مورد شهادتش و تنها ماندن من حرف بود. مهریه من یک حج بود که تصمیم گرفتیم نرویم تا نابودی آل سعود بعد 14 سکه بهار آزادی به نیت 14 معصوم. در نهایت سومین روز از خرداد ماه سال1391 هم زمان با آزاد سازی خرمشهر عقد کردیم، در اولین روز ماه رجب که صادق روزه بود، هرچه اصرار کردیم حاضر نشد حلقه بخرد، انگشتر عقیق را سفارش داد برایش از مشهد آوردند و شد حلقه ازدواج مان. که دلیل اصرار بر سادات بودن همسرش را بعدا برایم گفت که: «می خواستم داماد حضرت زهرا(س) باشم. »
۲۲ بهمن ۱۴۰۰
آرزوی شهادت همسر برای صادق زمانی که صادق به مأموریت می رفتند من برای شان نامه ای می نوشتم و در بین لباس یا قسمتی از چمدانش می گذاشتم که ببیند. سال گذشته وقتی ایشان برای بار اول به کربلا رفتند من دو تا نامه نوشتم که یکی برای خودشان بود که گفتم در بین الحرمین روبه حرم حضرت ابولفضل(ع) ایستاده و این نامه را از طرف من بخوانید و دیگری را بعد از اربعین در حرم امام حسین(ع) بیانداز و نخوان! با اینکه مطمئن بودم نمی خواند، اما نمی دانم چرا آن دفعه نامه را خوانده بود. من در نامه شهادت صادق را از آقا خواسته و نوشته بودم: «آقا جان تو را به جان خواهرت زینب(س) قسم می دهم که تمام مسلمانان مشتاق را به نهایت سعادت، ارج و قرب واسطه شوی در نزد حق تعالی. صادق، پاره تنم در مسیر تو قدم گذاشته و به تو می سپارمش! آقا جان آرزوی شهادت در سر دارد من نیز عاشق شهادتم، اما آتشم به اندازه عشق و علاقه صادق تند نیست آرزویی همچون برادرزاده شیرین زبانت قاسم را دارد و شهادت شیرین تر از عسل است برایش.» صادق که این نامه را خوانده بود وقتی به خانه برگشت خوشحال بود و گفت: «باور نداشتم که اینگونه از ته دل برایم بخواهی تا شهید شوم. » من در اوایل نمی توانستم این دعا را بگویم و برایم سخت بود، اما می دیدم که در این دنیا عذاب می کشد، بعدها متوجه شدم که من خودخواه شده ام و صادق را فقط برای خودم می خواهم، اما از سال گذشته به این فکر افتادم که بهتر است کمی هم صادق را برای خودش بخواهم. فردی نبود که در قبال انجام کاری توقع قدردانی و سپاس داشته باشد. من هم یاد گرفته بودم به جای تشکر به صادق می گفتم الهی شهید بشی و همنشین سیدالشهدا(ع). ایشان هم می گفت: «دعات قبول. ولی آخه من خود خدا رو می خوام.»
۲۲ بهمن ۱۴۰۰
اعزام آسمانی صادق اولین و آخرین اعزام صادق 9 اسفندماه 1394 بود که هفتم اسفند برای تهیه وسایل و تجهیزات مورد نیاز به تهران رفت. روز آخر که هم زمان با انتخابات مجلس بود، صادق به تهران رفت. اصرار می کردم که یک ساعت دیرتر برو. قرار بود یا یکی از دوستانش با ماشین برود که با هم باشند. دوست داشتم ساعت های آخر جدایی تنها باشیم، ولی شدنی نبود. مهمان زیادی در خانه مان بود. لحظات آخر من سینی آب و قرآن را به دست مادرشوهرم دادم و بدو بدو از پله ها بالا رفتم. تحمل دیدن حرکت ماشینش را نداشتم. رسیدم بالا بعد از یک ساعت رفتم اتاق خواب و دیدم بخشی از وسایلش جا مانده، ساعت نزدیک یک بود. زنگ زدم گفت: «تا یک ربع دیگر می آید»، خیلی خوشحال شدم. گفت: «بگذار در آسانسور بردارم. » قبول نکردم گفتم: «حالا بیا بالا» یادم رفته بود برایش میوه بگذارم همین که گفت دارم می آیم، هر چه خیار داشتیم، گذاشتم برای توی راهشان. با کیک های دوقلوی شکلاتی که فقط با صادق می توانستم بخورم، منتظرش نشستم تا رسید. وسایل را دادم به صادق و دوباره با او وداع کردم. مثل جان کندن بود برایم. من خود به چشم خویشتن، دیدم که جانم می رود. صادق نیروی آزاد بود، هر جا نیاز داشتند حاضر می شد. چون در هر حیطه ای تخصص داشت. صادق همانند پدرش (در دوران جنگ تحمیلی) در سوریه مأمور اطلاعاتی بوده است و چندین عملیات را شناسایی کرده و باعث اضمحلال توطئه های دشمن شده است. صادق حتی الامکان هر روز و گاهی یکی دو روز در میان تماس می گرفت. آخرین بار که با هم حرف زدیم ظهر روز جمعه بود. سوم اردیبهشت ماه 95- روزهای آخر به او می گفتم: «وقت آمدن زنگ نزنی به دوستت که بیاید دنبالت، تا از تهران بخواهی من طاقت دوری ات را ندارم که ماشین بیایی.» همه اش شوخی می کرد و می گفت: «نه پول هواپیما ندارم.» می گفتم: «من برایت می خرم.» می گفت: «ببینیم چه می شود...» تا اینکه در تماس آخر دوباره همین حرف را به صادق گفتم: «لطفاً خبر بده دوست دارم بیایم استقبال مدافع حرم عمه جان.» قبول کرد. این دفعه دیگر شوخی نکرد و گفت: «می آیی جانم!» دیگر کم کم حرف از آمدن بود و برگشتنش. از 9 اسفند تا چهارم اردیبهشت برای من یک عمر گذشت، ولی برای صادق همین 57 روز کافی بود تا به آرزویش برسد. همیشه به من می گفت: «خانم! دعا کن یک جوری شهید بشوم که حتی ذره ای از زمین را اشغال نکنم.» و من می گفتم: «نه من از خدا می خواهم که یک مزاری از تو برای من بماند.»
۲۲ بهمن ۱۴۰۰
کتاب درمورد شهیدصادق عدالت اکبری
۲۲ بهمن ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۳ بهمن ۱۴۰۰
◦•●◉✿ اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُِ ✿◉●•◦: 🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿 ❣﷽❣ 🌺 🌺 🍃🌺السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المَهدي یا خلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدے و مَولاے الاَمان الاَمان🌺🍃 🌹 السلام 🌹 ✨السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن✨ 🌺 الله 🌺 ✨"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"✨ 🌺 الله 🌺 ✨ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دينى✨ ❤️ ❤️ ✨ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ✨ 🌺 ✨« یا الله یا رحمن یا رحیم، یا مقلّب القلوب، ثبت قلبی علی دینک» (ای تغییردهندهی قلبها، قلب مرا بر دین خودت تثبیت کن.)✨ 💎 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن خدایا منور کن قلبهایمان را به نور قرآن و مزین کن اخلاق مارا به زینت قرآن خدایا روزیمان کن شفاعت قرآن💎 🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌤 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌤 ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ @KhatmeNoor ┗━━🍃🌺━━━━━━━┛
۲۳ بهمن ۱۴۰۰