هدایت شده از عطر گل یاس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ترتیل قرآن کریم سوره فجر با صدای استاد پرهیزگار
هدایت شده از عطر گل یاس
4_5850678998358559289.mp3
1.44M
🔹ترتیل سه بار تکرار سوره فجر
✅ آیات 19 تا 21
هدایت شده از عطر گل یاس
4_5859682791704234686.mp3
1.61M
🔹ترتیل سه بار تکرار سوره فجر
✅ آیات 22 تا 23
هدایت شده از عطر گل یاس
معانی کلمات آیه ۲۱
دكا: كوبيدن. و كوبيده شده. «دك الحائط دكا: دقه و هدمه و كسره حتى سواه بالارض» على هذا دُكَّتِ الْأَرْضُ دَكًّا دَكًّا يعنى به طور كامل كوبيده شد.
معانی کلمات آیه ۲۲
«جَآءَ رَبُّکَ»: چگونگی آمدن خدا، بر ما مجهول است، و به گونهای است که تنها خود میداند و بس. یا این که مراد تجلّی ذات اقدس و ظهور نشانههای قدرت و عظمت او است، به گونهای که جای انکار شناخت خدا برای کسی باقی نمیماند، گوئی همگان با چشم خود ذات بیمثال کبریائی را میبینند. «الْمَلَکُ»: فرشتگان. اسم جنس است. «صَفّاًصَفّاً»: صف در صف. صف صف. حال است.
معانی کلمات آیه ۲۳
«جِیءَ»: آورده شد. مراد از حاضر آوردن دوزخ، پدیدار کردن و نشان دادن آن است. «یَتَذَکَّرُ»: به خود میآید. بیدار و هوشیار میشود. متوجّه میگردد و پند میگیرد. «أَنّی»: کی؟ این واژه اسم استفهام است و معنی نفی دارد. «الذِّکْری»: به خود آمدن. بیداری و هوشیاری. پند گرفتن.
معانی کلمات آیه ۲۴
«قَدَّمْتُ»: پیشاپیش میفرستادم. تقدیم میداشتم. «حَیَاتِی»: زندگی خود. اشاره به این است که آخرت زندگی اصلی است و دنیا در حقیقت زندگی نبوده است
معانی کلمات آیه ۲۵
«عَذَابَهُ»: عذابی که خدا میدهد. عذاب مفعولٌبه یا مفعول مطلق است و ضمیر (هُ) به خدا برمیگردد، و در حقیقت اضافه مصدر به فاعل خود است.
معانی کلمات آیه ۲۶
وثاق: وثوق، ثقة: اعتماد كردن «وثق به وثوقا و ثقة» يعنى به او اعتماد كرد. وثاق (بكسر اول و فتح آن): چيزى است كه با آن مىبندند مانند زنجير و ريسمان. مصدر نيز آيد به معنى بستن.ايثاق نيز به معنى بستن است.[۱]
هدایت شده از عطر گل یاس
معانی کلمات آیه ۲۷
«النَّفْسُ»: خود شخص. ذات انسان. «الْمُطْمَئِنَّةُ»: آسوده خاطر. آرمیده. دارای آرامش.
معانی کلمات آیه ۲۸
«رَاضِیَةً»: راضی و خوشنود. «مَرْضِیَّةً»: مورد رضایت. کسی که از او خوشنودند. «رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً»: حال اوّل و دوم هستند.
معانی کلمات آیه ۲۹
«عِبَادِی»: بندگان خاصّ و آفریدگان صالح خدا مراد است
معانی کلمات آیه ۳۰
«جَنَّتِی»: اضافه جنّت به خدا، بیانگر عظمت بهشت و فراوانی نعمت آنجا است. از تعبیرات روحپرور (عِبَادِی) و (جَنَّتِی) لطف و صفا میبارد.
هدایت شده از عطر گل یاس
هدایت شده از عطر گل یاس
هدایت شده از عطر گل یاس
تفسیر نور (استاد قرائتی)
كَلَّا إِذا دُكَّتِ الْأَرْضُ دَكًّا دَكًّا «21» وَ جاءَ رَبُّكَ وَ الْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا «22» وَ جِيءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسانُ وَ أَنَّى لَهُ الذِّكْرى «23» يَقُولُ يا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَياتِي «24» فَيَوْمَئِذٍ لا يُعَذِّبُ عَذابَهُ أَحَدٌ «25» وَ لا يُوثِقُ وَثاقَهُ أَحَدٌ «26»
«21» چنان نيست، (كه مىپنداريد، بلكه) آنگاه كه زمين به شدّت درهم كوبيده شود. «22» و (فرمان) پروردگارت با فرشتگان صف در صف فرارسد. «23» در آن روز دوزخ را حاضر كنند، در آن روز انسان متذكّر شود ولى اين تذكّر چه سودى برايش دارد؟ «24» (در آن روز انسان) مىگويد: اى كاش براى زندگى (امروز) چيزى از پيش فرستاده بودم. «25» پس در آن روز هيچكس به مانند عذاب او عذاب نكند. «26» و هيچكس چون به بند كشيدن او، در بند نكشد.
جلد 10 - صفحه 478
نکته ها
«دك» به معناى كوبيدن و هموار كردن است و دكّه و دكّان جايى است كه براى عرضه اجناس، زمين آن هموار و مهيا مىشود.
امام رضا عليه السلام فرمود: مراد از «جاءَ رَبُّكَ»، آمدن فرمان پروردگار است (نه آمدن خود پروردگار). «1» چنانكه در آيه 33 سوره نحل مىفرمايد: «يَأْتِيَ أَمْرُ رَبِّكَ»، فرمان پروردگارت مىآيد.
مراد از «وَ جِيءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ»، پردهبردارى از روى آن باشد. «2» چنانكه در جاى ديگر مىفرمايد: «بُرِّزَتِ الْجَحِيمُ لِمَنْ يَرى» «3»
هنگامى كه آيه «وَ جِيءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ» نازل شد، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله درهم فرو رفت، به گونهاى كه هيچكس جرأت سخن گفتن با آن حضرت را نداشت. «4»
پیام ها
1- خداوند، انسان را از علاقه شديد به مال و تصاحب حق ديگران باز مىدارد.
تُحِبُّونَ الْمالَ- كَلَّا ...
2- داروى حرص و حب مال، ياد قيامت است. تَأْكُلُونَ التُّراثَ ... تُحِبُّونَ الْمالَ ... كَلَّا إِذا دُكَّتِ الْأَرْضُ
3- قيامت، روز حاكميت مطلق فرمان الهى است. «جاءَ رَبُّكَ»
4- از رعايت نظم و سلسله مراتب، نمايش قدرت فرشتگان در قيامت به چشم مىخورد. «الْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا»
5- تذكّر و پشيمانى در قيامت سودى ندارد. «وَ أَنَّى لَهُ الذِّكْرى»
6- قيامت، روز هوشيارى و يادآورى است. «يَوْمَئِذٍ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسانُ»
7- جهنم، در قيامت ظاهر مىشود. جِيءَ ... بِجَهَنَّمَ
«1». تفسير نورالثقلين.
«2». تفسير الميزان.
«3». نازعات، 36.
«4». بحار، ج 105، ص 103.
جلد 10 - صفحه 479
8- قيامت روز حسرت است. «يا لَيْتَنِي»
9- آرزو كارساز نيست، تلاش لازم است. «يا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ»
10- زندگى واقعى و ابدى، زندگى قيامت است. «لِحَياتِي»
11- خداى رحيم، در جاى خود شديد است. «لا يُعَذِّبُ عَذابَهُ أَحَدٌ»
12- ممكن است براى كيفرهاى خداوند در دنيا مشابهى باشد، امّا در آخرت عذاب الهى مشابه ندارد. «فَيَوْمَئِذٍ لا يُعَذِّبُ عَذابَهُ أَحَدٌ»
13- در قيامت، امكان فرار از عذاب نيست. لا يُعَذِّبُ ... لا يُوثِقُ
هدایت شده از عطر گل یاس
تفسیر نور (استاد قرائتی)
يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ «27» ارْجِعِي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً «28» فَادْخُلِي فِي عِبادِي «29» وَ ادْخُلِي جَنَّتِي «30»
«27» هان اى روح آرام يافته! «28» به سوى پروردگارت بازگرد كه تو از او راضى و او از تو راضى است. «29» پس در زمرهى بندگان من درآى.
(30) و به بهشت من داخل شو!
نکته ها
دل آرام و نفس مطمئنه، با ذكر خدا به دست مىآيد. «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» «1» و بهترين ذكر خدا نماز است. «أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي» «2»
راضى بودن و مرضى بودن، نشانه نفس مطمئنه است كه او از خدا راضى است و خدا نيز از او راضى است.
از امام صادق عليه السلام سؤال شد كه آيا مؤمن از جان دادن خود راضى است؟ حضرت فرمود: در لحظه اول راضى نيست ولى فرشته قبض روح به او دلدارى مىدهد كه من از پدر به تو مهربانترم، چشمت را باز كن. او چشم باز مىكند و پيامبر صلى الله عليه و آله و على و فاطمه و حسن و حسين و ساير امامان عليهمالسلام را مىبيند. فرشته مىگويد: اينان دوستان تو هستند.
«1». رعد، 28.
«2». طه، 14.
جلد 10 - صفحه 480
مؤمن هم با ديدن اين صحنه راضى مىشود و در اين هنگام خطاب «يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ» را مىشنود. «1»
پیام ها
1- اصالت انسان با روح است و بدن، مركب آن است. «يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ» (خطاب خداوند به نفس است)
2- بهشت بدون يار و همدم، بهشت نيست. «فَادْخُلِي فِي عِبادِي»
3- بهشت، انواع و درجاتى دارد. «جَنَّتِي» چنانكه قرآن در موارد متعدد فرموده است: «جَنَّاتِ عَدْنٍ»*
«والحمد للّه ربّ العالمين»
«1». تفسير نمونه.
جلد 10 - صفحه 482