📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
📜 نامه به شهرهای دور برای روشن ساختن حوادث صفين
🔹افشای حوادث جنگ صفين
♦️آغاز كار چنين بود ما با مردم شام ديدار كرديم، كه در ظاهر پروردگار ما يكی، و پيامبر ما يكی، و دعوت ما در اسلام يكی بود، و در ايمان به خدا و تصديق كردن پيامبرش، هيچ كدام از ما بر ديگری برتری نداشت، و با هم وحدت داشتيم جز در خون عثمان كه ما از آن بركناريم، پس به آنان گفتيم: بياييد با خاموش ساختن آتش جنگ، و آرام كردن مردم، به چاره جویی و درمان بپردازيم، تا كار مسلمانان استوار شود، و به وحدت برسند، و ما برای اجرای عدالت نيرومند شويم، اما شاميان پاسخ دادند: 《چاره ای جز جنگ نداريم.》پس《از پیشنهاد حق ما》 سر باز زدند، و جنگ درگرفت، و تداوم يافت، و آتش آن زبانه كشيد. پس آنگاه كه دندان جنگ در ما و آنان فرو رفت، و چنگال آن سخت كارگر افتاد، به دعوت ما( صلح و گفتگو )گردن نهادند، و بر آنچه آنان را خوانديم، پاسخ دادند. ما هم به درخواست آنان پاسخ داديم، و آنچه را خواستند زود پذيرفتيم، تا حجت را بر آنان تمام كنيم، و راه عذرخواهی را ببنديم. آنگاه آنكه بر پيمان خود استوار ماند، از هلاكت نجات يافت، و آن كس كه در لجاجت خود پا فشرد، خدا پرده ناآگاهی بر جان او كشيد، و بلای تيره روزی گرد سرش گردانيد.
📜 #نهج_البلاغه، #نامه58
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
📜 نامه به مردم كوفه در سال ٣٦ هجری،هنگام حرکت از مدینه به سوی بصره.
🔹روش بسيج كردن مردم برای جهاد
♦️پس از ياد خدا و درود! من از جايگاه خود مدينه بيرون آمدم، يا ستمكارم يا ستم ديده، يا سركشی كردم يا از فرمانم سر باز زدند، همانا من خدا را به ياد كسی می آورم كه اين نامه به دست او رسد، تا به سوی من كوچ كند، اگر مرا نيكوكار يافت ياری كند، و اگر گناهكار بودم مرا به حق باز گرداند.
📜 #نهج_البلاغه، #نامه57
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
📜نامه به فرماندار سپاه شريح بن هانی که او را در سال ٣٦ هجری به سوی شام حرکت داد.
🔹اخلاق فرماندهی
♦️در هر صبح و شام از خدا بترس، و از فريبكاری دنيا بر نفس خويش بيمناك باش، و هيچگاه از دنيا ايمن مباش، بدان اگر برای چيزهایی كه دوست می داری، يا آنچه را كه خوشايند تو نيست، خود را باز نداری، هوسها تو را به زيانهای فراوانی خواهند كشيد، سپس نفس خود را باز دار و از آن نگهبانی كن، و به هنگام خشم، بر نفس خويش شكننده و حاكم باش.
📜 #نهج_البلاغه، #نامه56
📜📜📜🌿🌴☀️🌴🌿📜📜📜
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
🌹 سهم #روز_پنجاه_وهفتم مطالعه نهج البلاغه از نامه ۵۸ تا نامه ۵۶
┄═❁🍃❈🦋✨🦋❈🍃❁═┄
📜 #نامه58: نامه به شهرهای دور برای روشن ساختن حوادث صفين
🔹افشای حوادث جنگ صفين
♦️آغاز كار چنين بود ما با مردم شام ديدار كرديم، كه در ظاهر پروردگار ما يكی، و پيامبر ما يكی، و دعوت ما در اسلام يكی بود، و در ايمان به خدا و تصديق كردن پيامبرش، هيچ كدام از ما بر ديگری برتری نداشت، و با هم وحدت داشتيم جز در خون عثمان كه ما از آن بركناريم، پس به آنان گفتيم: بياييد با خاموش ساختن آتش جنگ، و آرام كردن مردم، به چاره جویی و درمان بپردازيم، تا كار مسلمانان استوار شود، و به وحدت برسند، و ما برای اجرای عدالت نيرومند شويم، اما شاميان پاسخ دادند: «چاره ای جز جنگ نداريم.» پس《از پیشنهاد حق ما》 سر باز زدند، و جنگ درگرفت، و تداوم يافت، و آتش آن زبانه كشيد. پس آنگاه كه دندان جنگ در ما و آنان فرو رفت، و چنگال آن سخت كارگر افتاد، به دعوت ما( صلح و گفتگو )گردن نهادند، و بر آنچه آنان را خوانديم، پاسخ دادند. ما هم به درخواست آنان پاسخ داديم، و آنچه را خواستند زود پذيرفتيم، تا حجت را بر آنان تمام كنيم، و راه عذرخواهی را ببنديم. آنگاه آنكه بر پيمان خود استوار ماند، از هلاكت نجات يافت، و آن كس كه در لجاجت خود پا فشرد، خدا پرده ناآگاهی بر جان او كشيد، و بلای تيره روزی گرد سرش گردانيد.
┄═❁🍃❈🦋✨🦋❈🍃❁═┄
📜 #نامه57: نامه به مردم كوفه در سال ٣٦ هجری،هنگام حرکت از مدینه به سوی بصره.
🔹روش بسيج كردن مردم برای جهاد
♦️پس از ياد خدا و درود! من از جايگاه خود مدينه بيرون آمدم، يا ستمكارم يا ستم ديده، يا سركشی كردم يا از فرمانم سر باز زدند، همانا من خدا را به ياد كسی می آورم كه اين نامه به دست او رسد، تا به سوی من كوچ كند، اگر مرا نيكوكار يافت ياری كند، و اگر گناهكار بودم مرا به حق باز گرداند.
┄═❁🍃❈🦋✨🦋❈🍃❁═┄
📜 #نامه56: نامه به فرماندار سپاه شريح بن هانی که او را در سال ٣٦ هجری به سوی شام حرکت داد.
🔹اخلاق فرماندهی
♦️در هر صبح و شام از خدا بترس، و از فريبكاری دنيا بر نفس خويش بيمناك باش، و هيچگاه از دنيا ايمن مباش، بدان اگر برای چيزهایی كه دوست می داری، يا آنچه را كه خوشايند تو نيست، خود را باز نداری، هوسها تو را به زيانهای فراوانی خواهند كشيد، سپس نفس خود را باز دار و از آن نگهبانی كن، و به هنگام خشم، بر نفس خويش شكننده و حاكم باش.
┄═❁🍃❈🦋✨🦋❈🍃❁═┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی