eitaa logo
تجوید حفظ تفسیر تدبر ( ختم نور )
1.8هزار دنبال‌کننده
9هزار عکس
3هزار ویدیو
1.2هزار فایل
⚘﷽⚘ تقدیم محضر مولی صاحب الزمان علیه السلام #قرائت_تجوید_حفظ_تفسیر_تدبر #قرآن_ونهج_البلاغه با همکاری اساتید محترم تدبر، قرائت، تجوید و حفاظ کل قرآن کریم کانال های دیگر ما :کانال گیف استیکر⏬ https://eitaa.com/stikerrrr
مشاهده در ایتا
دانلود
⃣2⃣ اگࢪ نمیتونۍ صوت رو گوش بدی🤗👇🏻 🔹 عوامل محرومیت و ناکامی در نهج البلاغه 💠 درود خدا بر امیرالمؤمنین فرمودند: ترس با نااميدی و شرم با محروميت همراه است و فرصتها چون ابرها می گذرند پس فرصتهای نيك را غنيمت شماريد. 🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۲۱ نهج البلاغه سه عامل از عوامل محرومیت و ناکامی را بر می شمارند که به ترتیب عبارتند از: 1⃣ ترس 2⃣ خجالت 3⃣ تنبلی کردن 🔻درباره ترس می فرمایند: کسی که در مقابل کاری یا کسی، گرفتار هیبت آن بشود، از رسیدن به هدفِ حق خودش مأیوس خواهد شد؛ «قُرِنَتِ الْهَيْبَةُ بِالْخَيْبَةِ». 🔻 درباره خجالت نابجا و ناروا می فرمایند: کسی که جایی که باید راحت حقش را بیان کند، حرفش را بیان کند، اما بیخود خجالت می کشد دچار محرومیت می شود؛ «وَ الْحَيَاءُ بِالْحِرْمَانِ». 🔻 درباره تنبلی کردن هم می فرمایند: فرصتهای خیر همیشه در زندگی ما وجود دارند، اما گاهی وقتها انسانها از سر تنبلی و غفلت این فرصتها را از دست می دهند و این باعث می شود که نگران شوند و محروم بشوند؛ پس«الْفُرْصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ»، فرصتها مانند حرکت ابرها که سریع اما صدا هست، از دست می روند، «فَانْتَهِزُوا فُرَصَ الْخَيْرِ»؛ فرصت های خیر و نیک را غنمت بشمارید. 🔻مهمترین مصداق ترسی که مایه حرمان و ناامیدی میشود: 1. اول ترس در مقابل دشمن است. کسی که حق با اوست اما از دشمن می ترسد، چه بخواهد چه نخواهد خودش با دست خودش حق خودش را به دشمن واگذار میکند و محروم میشود. 2. دوم حیاء نابجا و نادرست است. در نهج البلاغه شریف درباره حیاء نابجا و نادرست، یعنی خجالت بی بجا بیاناتی دارند. 🔻مثلا حضرت درباره سخاوت در حکمت ۵۳ می فرمایند:« سخاوت این است که قبل از اینکه نیازمند اظهار نیاز کند به او ببخشی وگرنه چیزی را که بعد از اظهار نیاز به او می بخشی یا از سر خجالت است یا از ترس مذمّت و حرف مردم است. یا در روایت دیگری داریم «لاَ تَفْعَل ِاَلْخَيْرَ رياءً» هیچ کار خوبی را سر ریا انجام نده و «لا تَتْرُكْه حياءً»؛ از آن طرف هم هیچ کار خوبی را از روی خجالت ترک نکن. 🔻مثلا ذکر صلوات روایت داریم که وقتی نام پیامبر عزیز می آید، صلوات را بلند بفرستید که نفاق را از دلها می برد. بعد می بینی خیلی از مردم خجالت میکشند صلوات را بلند بگویند و ذکر کنند. در حالی که حرفهای دیگری که گاهی بی ربط و لغو و معصیت است را بلند بلند در خانه یا در خیابان و مجامع می گویند. بنابراین حیا اگر بیجا باشد جزء عوامل محرومیّت است. 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🔹 ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ @KhatmeNoor ┗━━🍃🌺━━━━━━━┛
Hekmat 022.mp3
3M
☘️شرح حکمت بیست و دوم نهج البلاغه ☘️حجت الاسلام والمسلمین نظافت 🔹 ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ @KhatmeNoor ┗━━🍃🌺━━━━━━━┛
⃣2⃣ اگࢪ نمیتونی صوت رو گوش بدی🤗👇🏻 🔹اختصاص حق ولایت به امیرالمؤمنین و اهل بیت (علیهم السلام) 1⃣ 💠 لَنَا حَقٌّ فَإِنْ أُعْطِينَاهُ وَ إِلَّا رَكِبْنَا أَعْجَازَ الْإِبِلِ وَ إِنْ طَالَ السُّرَى؛ 🔹 درود خدا بر امیرالمؤمنین فرمود : « ما را حقی است اگر به ما داده شود وگرنه بر ترک شتر می نشینیم هر چند سِیر ما در شب به طول انجامد». 🔻موضوع حکمت ۲۲ اختصاص حقّ ولایت، خلافت پیغمبر، امامت و رهبری جامعه، به امیرالمؤمنین(علیه السلام) و اهل بیت (سلام الله علیهم اجمعین) است. 🔰 می دانیم که کلمه "حق" دو نوع معنا دارد: 🔸۱. معنای اسمی : در معنای اسمی یعنی چیزی که در اختیار کسی باید قرار بگیرد، مالکش باید کسی باشد. 🔸۲. معنای فعلی : در معنای فعلی یعنی ثبوت. 🔰 اما بحث اصلی عبارت است از اختصاص حقّ ولایت به اهل بیت (علیهم السلام). 🔻 در خطبه ۲ نهج البلاغه بند۶ اینگونه میخوانیم: "از این امّت احدی را نمیشود با آل محمد (صلّی الله علیه وآله وسلم) مقایسه کرد و نمیشود کسانی را که نعمت اهل بیت(علیهم السلام) بر آنها جاری شده است، ابداً با اهل بیت مساوی دانست. زیرا اهل بیت (علیهم السلام) اساس و ریشه دین و ستونهای یقین اند. کسی که افراط کرده و جلو افتاده باید به سمت آنها برگردد. کسی که جامانده و کوتاهی کرده باید به اهل بیت ملحق بشود. 🔻 بعد این عبارت را میخوانیم: « وَ لَهُمْ خَصَائِصُ حَقِّ الْوِلایَةِ وَ فِیهِمُ الْوَصِیَّةُ وَ الْوِرَاثَةُ »؛ و اختصاص دارد حق ولایت به اهل بیت و در آنها وصیت پیامبر و وصایت و وراثت پیامبر هست . پس حق ولایت، اختصاص به اهل بیت دارد. 🔻 اما مسأله اینجاست که چرا حق ولایت و خلافت پیامبر به اهل بیت (علیهم السلام) اختصاص دارد؟ 🔻 امیرالمؤمنین (علیه السلام) در نهج البلاغه حداقل چهار شرط برای کسی که بخواهد با شایستگی جانشین پیامبر شود و حاکم و رهبر جامعه بشود بیان کرده اند: 1⃣ شرط اوّل : در خطبه ۱۷۳ بند ۳ : «أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَحَقَّ النَّاسِ بِهذَا الاَمْرِ أَقْوَاهُمْ عَلَیْهِ» ؛ ای مردم همانا شایسته ترین مردم به امر ولایتِ امّت، کسی است که در این امر از همه قوی تر است. 2⃣ شرط دوم : در خطبه ۱۷۲ بند ۱ ؛ شرط دوّم را اعلم بودن به دستورات الهی می دانند: «أَعْلَمُهُمْ بِأَمْرِ اللَّهِ فِيهِ» کسی شایسته حقّ ولایت است که از همه به آنچه که امر خداست در مسأله حکومت داری عالمتر باشد. 3⃣ شرط سوم : در خطبه ۳ نهج البلاغه اعتدال و میانه روی را شرط رهبری می دانند و در مذمّت سیره خلیفه دوم می فرمایند: کسی که بر مرکب ولایت و رهبری سوار می شود مثل سوارِ بر یک حیوان چموش وحشی است؛ که اگر طنابی که به بینی آن شتر وصل شده و در دست سوار هست را محکم بکشد، بینی شتر پاره میشود؛ اگر رها کند شتر او را به زمین می زند. کنایه از اینکه نه باید تند باشد و نه باید کند باشد، بلکه اعتدال باید داشته باشد. 4⃣ شرط چهارم : در حکمت ۱۱۰ می فرمایند :« فرمان خدا را برپا ندارد جز آنکس که در اجرای حق مدارا نمی کند، سازشکار نمی باشد و پیرو طمعها و آرزوهای شخصی نمی رود». که در واقع خود این سه شرط در دل این حکمت است. اینکه انسانی باشد، مدارای نابجا نکند، سازشکار نباشد و دنبال طمع شخصی خود نباشد. 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🔹 ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ @KhatmeNoor ┗━━🍃🌺━━━━━━━┛
⃣2⃣ اگࢪ نمیتونۍ صوت رو گوش بدی🤗👇🏻 🔴 بخش دوم 🔹اختصاص حق ولایت به امیرالمؤمنین و اهل بیت (علیهم السلام) 2⃣ 🔻اکنون باید ببینیم این چهار ویژگی یا به تعبیر دقیق تر شش ویژگی، چگونه بر اهل بیت (علیهم السلام) صدق می کنند و آنها تنها گروهی هستند که در حدّ اعلاء این ویژگیها و خصلت ها را دارند. 🔻مولا علی (علیه السلام) در خطبه ۱۲۰ نهج البلاغه می فرمایند: "به خدا سوگند تبلیغ رسالتها، وفای به پیمانها و تفسیر اوامر و هشدارهای الهی به من آموزش داده شده است. درهای دانش و روشنی امور انسانها، نزد ما اهل بیتِ پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) است. 🔻در خطبه ۱۰۰ نهج البلاغه هم مولا علی (علیه السلام) مَثَل جالبی از اهل بیت (علیهم السلام) می زنند و می فرمایند: آگاه باشید! مثل آل محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) چونان ستارگان آسمان است، اگر ستاره ای غروب كند، ستاره دیگری طلوع خواهد كرد (تا ظهور صاحب الزمان). گویا می بینم در پرتو خاندان پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) نعمت های خدا بر شما تمام شده و شما به آنچه آرزو دارید رسیده اید. 🔻در خطبه ۱۴۷ نهج البلاغه هم مولا علی (علیه السلام) با توجه به همین اختصاصات و ویژگیهای استثنایی اهل بیت (سلام الله علیهم اجمعین) دستور می دهند یا توصیه می کنند که حق و ولایت را فقط در خانه اهل بیت (علیهم السلام) پیگیری کنید و سراغ دیگران نروید. 🔻در خطبه ۱۴۷ بند ۴ نهج البلاغه، امیرالمؤمنین می فرمایند: "پس رستگاری را از اهل آن جستجو کنید که اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) رمز حیات دانش و راز مرگ جهل و نادانی هستند. آنان که حکمتشان شما را از دانش آنان و سکوتشان از منطق آنان و ظاهرشان از باطنشان اطلاع میدهد. نه با دین خدا مخالفتی دارند و نه در آن اختلاف می کنند؛ دین در میان آنان گواهی صادق و ساکتی سخنگوست". 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🔹 ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ @KhatmeNoor ┗━━🍃🌺━━━━━━━┛
شرح حکمت۲۲ قسمت پایانی.mp3
7.4M
😎👆🏻 {سݪسلہ جلساٺ درسھاے نهج البݪاغه} ✅شࢪح نہج‌البلاغه با نہج‌البلاغه ⃣2⃣ 💢اختصاص حق ولایت به امیرالمومنین و اهل بیت علیهم السلام3💢 🎙حجٺ الاسلام مھدوے اࢪفع 🔹 ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ @KhatmeNoor ┗━━🍃🌺━━━━━━━┛
⃣2⃣ اگࢪ نمیتونۍ صوت رو گوش بدی🤗👇🏻 🔹توصیف فضائل اهل بیت(علیهم السلام ) 3⃣ 🔻همچنین مولا امیرالمؤمنین(علیه السلام) در خطبه ۲۳۹ نهج البلاغه در توصیف فضائل اهل بیت (علیهم السلام) می فرمایند: آنان ستونهای استوار دین و پناهگاه مردم می باشند. حق به وسیله آنها به جایگاه خویش بازگشت و باطل از جای خویش رانده و نابود و زبان باطل از ریشه کنده شد. اهل بیت پیامبر( صلی الله علیه و آله وسلّم) دین را آنچنان که سزاوار بود دانستند و آموختند و بدان عمل کردند نه آنکه صرفاً شنیدند و نقل کردند. زیرا راویان دانش بسیار ولی حفظ کنندگان و عمل کنندگان به آن اندکند». 🔻 در خطبه ۱۰۹ نهج البلاغه در بند ۸ اهل بیت را اینگونه معرفی میکنند: «نَحنُ شَجَرَةُ النُّبُوَّةِ ومَحَطُّ الرِّسالَةِ ومُختَلَفُ المَلائِكَةِ ومَعادِنُ العِلمِ ويَنابيعُ الحُكمِ» ؛ " ما درخت نبوتیم، ما محل نزول رسالتیم، ما محل آمد و شد فرشتگانیم، ما معادن علم الهی و سرچشمه های حکمتیم ؛ کسی که ما را یاری کند و ما را دوست بدارد به حق انتظار رحمت الهی داشته باشد و کسی که با ما دشمنی کند و بغض ما را در دل داشته باشد باید منتظر کیفر و لعنت الهی باشد". 🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۱۰۹ نهج البلاغه پیرامون شرط اعتدال و اختصاص این شرط در حد اعلی به اهل بیت (علیهم السلام) اینگونه می فرمایند:« ما تکیه گاه های میانه ایم، هرکس که عقب مانده باشد باید به ما برسد و کسی که جلو زده باشد باید به ما بازگردد. 🔻 مولای متقیان حضرت علی(علیه السلام) همچنین در نهج البلاغه شریف در خطبه ۱۴۴ بند ۲ در تعریض و کنایه به کسانی که خودشان را به دروغ شایسته حاکمیت اسلام و خلافت رسول الله ( صلّی الله علیه و آله و سلّم ) می دانستند اینگونه میفرمایند: « کجایند کسانی که می پنداشتند دانایان علم قرآن آنها می باشند نه ما که این ادعا را بر اساس دروغ و ستمکاری بر ضدّ ما روا داشتند. خدا ما اهل بیت پیامبر( صلی الله علیه و آله وسلّم) را بالا آورد و آنها را پست و خوار کرد، به ما عطا فرمود و آنها را محروم ساخت، ما را در حریم نعمت های خویش داخل کرد و آنها را خارج نمود که راه هدایت را با راهنمایی ما میپویند و روشنی دلهای کور را از ما می جویند. همانا امامان دوازده گانه همه از قریش بوده که درخت آن را در خاندان بنی هاشم کاشته اند. مقام ولایت و امامت درخور دیگران نیست و دیگر مدّعیان زمامداری شایستگی آن را ندارند. 🔻مولا امیرالمومنین(علیه السلام) به همین دلیل در خطبه ۱۵۴ بند ۱ در توصیف اهل بیت و جایگاه استثنایی آنها می فرمایند: "ما اهل بیت پیامبر( صلی الله علیه وآله وسلم) مانند پیراهن تن پیغمبر و یاران راستین او و خزانه داران علوم و معارف وحی و درهای ورود به آن معارف می باشیم." عبارت عربی این متن بسیار زیباست؛ « نَحْنُ الشِّعَارُ وَ الْأَصْحَابُ وَ الْخَزَنَةُ وَ الْأَبْوَابُ وَ لَا تُؤْتَى الْبُيُوتُ إِلَّا مِنْ أَبْوَابِهَا» ؛ "و نمی شود وارد خانه ها شد مگر از ابواب و درهایش." که ما اهل بیت در علم هستیم. فَمَنْ أَتَاهَا مِنْ غَيْرِ أَبْوَابِهَا سُمِّيَ سَارِقاً ؛ هرکس بخواهد وارد شهر معارف بشود اما از غیر راه درهایش، سارق و دزد نامیده میشود. مردم! درباره اهل بیت پیامبر آیات کریمه قرآن نازل شد. آنها گنجینه های علوم خداوند رحمانند. اگر سخن گویند راست می گویند و اگر سکوت کنند بر آنان پیشی نگیرید. 🔻علی(علیه السلام) در خطبه ۴ بند ۱ درباره اختصاص هدایت به اهل بیت (علیهم السلام) اینگونه می فرمایند:« بِنَا اهْتَدَيْتُمْ فِي الظَّلْمَاءِ وَ تَسَنَّمْتُمْ ذُرْوَةَ الْعَلْيَاءِ » شما مردم به وسیله ما از تاریکیهای جهالت نجات یافته و هدایت شدید و به کمک ما به اوج ترقی رسیدید. صبح سعادت شما با نور ما درخشید. کر است کسی که بانگ بلند پندها را نشنود و آنکس را که فریاد بلند کر کند، آوای نرم حقیقت چگونه در او اثر خواهد کرد؟ 🌹 این جایگاه اهل بیت (علیهم السلام) بود. 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🔹 ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ @KhatmeNoor ┗━━🍃🌺━━━━━━━┛
Hekmat 022.mp3
3M
☘️شرح حکمت بیست و دوم نهج البلاغه ☘️حجت الاسلام والمسلمین نظافت 🔹 ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ @KhatmeNoor ┗━━🍃🌺━━━━━━━┛
شرح حکمت ۲۳ نهج البلاغه.mp3
6.79M
😎👆🏻 {سݪسلہ جلساٺ درسھاے نهج البݪاغه} ✅شࢪح نہج‌البلاغه با نہج‌البلاغه ⃣2⃣ 💢کندی در عمل💢 🎙حجٺ الاسلام مھدوے اࢪفع 🔹 ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ @KhatmeNoor ┗━━🍃🌺━━━━━━━┛
⃣2⃣ اگࢪ نمیتونۍ صوت رو گوش بدی🤗👇🏻 🔹 کندی در عمل 🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۲۳ نهج البلاغه، پیرامون کُندی در عمل سخنی دارند که توسط سیّد رضی، به اشتباه عیناً در حکمت ۳۸۹ تکرار شده است. لذا با توضیح حکمت ۲۳ از شرح حکمت ۳۸۹ هم بی نیاز خواهیم شد. 🔻عبارت عربی حکمت ۲۳ چنین است : «مَنْ أَبْطَأَ بِهِ عَمَلُهُ لَمْ يُسْرِعْ بِهِ نَسَبُهُ» ؛ ترجمه مرحوم دشتی کمی احتیاج به اصلاح دارد، لذا بنده ترجمه دقیق تر را خدمت شما عرض میکنم : "کسی که عملش او را کُند کند، افتخارات خاندانش به او سرعت نخواهد داد". 🔰 توضیح مطلب از این قرار است: همانگونه که عزیزان مستحضرید، خداوند متعال در قرآن کریم دنیا را میدان مسابقه معرفی فرموده است، لذا دو صفت را مهمترین صفت برای پیروزی و موفقیّت بیان فرموده است : 1⃣ صفت سرعت 2⃣ وصف سبقت 🔻 درباره سرعت در قرآن می خوانیم: «سَارِعُوا إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ» (سوره آل عمران، آیه ۱۳۳) سرعت بگیرید به سوی مغفرت و آمرزشی از پروردگارتان و به سمت بهشتی که عرض آن به اندازه همه زمینها و آسمانها است. و درباره سبقت هم فرمود: «سابِقوا الی الخیرات» به سوی خوبیها از همدیگر سبقت بگیرید. " با این نگاه مولا علی (علیه السلام)، راه سریعتر رسیدن به نتیجه و ثمره، یعنی بهشت را سرعت در عمل صالح می دانند. 🔻 همانگونه که مستحضرید، نفس امّاره همچنان که "أمّارَةٌ بالسّوء" هست؛ اگر رهایش بکنیم، دائما امر به بدیها میکند، از آن طرف خیلی هم در اطاعت اوامر الهی کندی می کند. 🔻حضرت در خطبه ۱۱۴ اینگونه می فرمایند: «وَ نَسْتَعِينُهُ عَلَى هَذِهِ النُّفُوسِ الْبِطَاءِ عَمَّا أُمِرَتْ بِهِ السِّرَاعِ إِلَى مَا نُهِيَتْ عَنْهُ» ما از خداوند یاری می خواهیم علیه این نفسهای امّاره ای که در مقابل آنچه که امر شده اند کُندی میکنند، اما به سمت چیزهایی که از آنها نهی شده اند سرعت می گیرند. یعنی خدا اوامر و دستوراتی دارد، نفس امّاره خیلی کندی می کند در اطاعت از آن اوامر؛ برعکس خداوند یک چیزهایی را نهی کرده اما نفس امّاره به سمت آنها شتاب دارد. پس کندی کردن یکی از صفات نفس امّاره است در مقابل عمل صالح. 🔻کندی کردن در مقابل عمل صالح در نهایت دو نتیجه بیشتر ندارد: 1⃣ گاهی انسانی که کندی می کند، فی الجمله، در مجموع به نجات میرسد. مثل رونده ای است که واقعاً می خواهد به راه نجات برود اما آهسته آهسته حرکت میکند. در مورد این گروه حضرت در خطبه ۱۶ فرمودند: «وَ طَالِبٌ بَطِي‏ءٌ رَجَا»؛ کسانی که طالب بهشت هستند، اما یک مقداری کند می روند امید هست به نجات برسند. اگر چه اینها با «ساعٍ سریع نجا» خیلی فرق میکنند. یعنی کسی که تمام تلاشش و همّتش را جمع کرده و با سرعت دارد حرکت می کند به سمت خدا، که او نجات پیدا میکند. اما به هر حال کسی که با کندی طالب بهشت هست و عمل انجام میدهد اما ضعیف، او هم امید هست که به بهشت برسد. 2⃣ امّا گاهی وقتها کندی و ابطاء در عمل مستوجب نفرین امیرالمؤمنین (علیه السلام) می شود. 🔻مثلاً در خطبه ۲۱۲ حضرت شکایت به خدا می برند؛ می فرمایند: خدایا هر کسی از بندگانت که سخنان ما که عین عدالت است و در آن جور و ظلم نیست را شنید، سخن ما را که اصلاح کننده است و افساد کننده در دین و دنیا نیست را شنید، اما بعد از شنیدن حرف ما روی برگرداند از یاری تو و کندی کرد از عزیز کردن دین، خدایا ما چنین کسانی را ، تو را شاهد میگیریم علیه آنها و تمام مخلوقاتی را که در زمین و آسمانها ساکن کردی علیه آنها شاهد می گیریم. نمونه این کسانی که از نصرت حق روی بر می گردانند و در راه عزیز کردن دین کُندی می کنند، اهل کوفه هستند که حضرت در خطبه ۹۷ آنها را با شامیان اینگونه مقایسه می کنند؛ می فرمایند: شامیان به سمت باطل صاحبشان یعنی معاویه سرعت میگیرند؛ در حالیکه شما درباره حقّ منِ علی، که عین حق هستم کُندی می کنید. 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🔹 ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ @KhatmeNoor ┗━━🍃🌺━━━━━━━┛
Hekmat 023.mp3
2.75M
🌹شرح حکمت بیست و سوم نهج البلاغه 🌹حجت الاسلام و المسلمین نظافت 🔹 ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ @KhatmeNoor ┗━━🍃🌺━━━━━━━┛
1_805171433.mp3
7.81M
😎👆🏻 {سݪسلہ جلساٺ درسھاے نهج البݪاغه} ✅شࢪح نہج‌البلاغه با نہج‌البلاغه ⃣2⃣ 💢فرصت استثنایی برای از بین بردن آثار وضعی و تکلیفی گناهان کبیره💢 🎙حجٺ الاسلام مھدوے اࢪفع 🔹 ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ @KhatmeNoor ┗━━🍃🌺━━━━━━━┛
⃣2⃣ اگࢪ نمیتونۍ صوت رو گوش بدی🤗👇🏻 🔰 قطعاً یکی از دلهره ها و نگرانیهای مؤمنین برای آینده دنیوی و مخصوصاً اخروی خودشان گناهانی است که در طول زندگی انجام داده اند و بعضاً حواسشان نبوده؛ شیطان فریبشان داده است؛ نفس تسویل کرده و مرتکب معصیت شده اند و میدانند که این گناهان آثار وضعی و تکلیفی خیلی سنگینی دارد. مخصوصاً گناهان کبیره. 🔻گناهان کبیره گناهانی هستند که در قرآن یا روایات پیامبر و اهل بیت(علیهم السلام) بر آنها وعده عذاب داده شده است. 🔻 این دلهره یک دلهره واقعی است. ⁉️چه باید کرد؟ 🔻توبه یکی از راه هایی است که می تواند انسان را کمی آرام کند. اما آثار گناه معمولا بعد از توبه هم باقی می ماند. امیرالمؤمنین (علیه السلام) در نهج البلاغه یک راه بسیار بسیار آسان که در دسترس همه ما هست معین می کنند، اما حیف که به قول خودشان « مَا أَكْثَرَ الْعِبَرَ وَ أَقَلَّ الِاعْتِبَارَ» ؛ کم هستند کسانی که این توصیه را بپذیرند و تا دیرتر نشده عمل می کنند و خودشان را از قید آثار وضعی و تکلیفی گناهان کبیره نجات بدهند. 🔻در حکمت ۲۴ نهج البلاغه می فرمایند: " از کفّاره گناهان بزرگ است ؛ به فریاد مردم رسیدن و آرام کردن مصیبت دیدگان". همیشه و در هر شرایطی و در هر مکان و زمانی، کسانی اطراف ما هستند که یا احتیاج به کمک دارند یا غم و مصیبتی بر دل آنهاست که باید برویم و از دلشان دربیاوریم. یک سنگ صبوری می خواهند که با او درد دل کنند، غصه هایشان را بگویند. 🔻امروز این وضعیت یک مقدار بیشتر هم هست. هم در داخل کشور هم در جهان. گرفتاریها، مشکلات، مخصوصاً با این ویروس منحوس کرونا کسانی که مصیبت مرگ عزیزانشان را دارند، زیاد هستند. مشکلات معیشتی زیاد است، کسانی که شغلهای خودشان که در حالت عادی هم درآمد زیادی نداشت را از دست داده اند. پس برای کفّاره گناهان، امروز یک فرصت استثنایی است که افراد در پوشش مواسات فردی و جمعی مشکلات مردم را در حد توان خودشان رفع کنند تا خداوند متعال این رحمی که به هم می کنیم را بهانه ای کند تا او هم به ما رحم کند. 🔻بنابراین در نگاه امیرالمؤمنین (علیه السلام) این فرصت است که انسان بتواند به دیگران کمک کند. لذا در نامه ۳۱ بند ۹ مولا علی(علیه السلام) خطاب به فرزند عزیزشان اینگونه می نویسند: "بدان راهی پر مشقّت و بس طولانی در پيش روی داری و در اين راه بدون کوشش بايسته و تلاش فراوان و اندازه گيری زاد و توشه و سبک کردن بار گناه موفّق نخواهی بود. بيش از تحمّل خود بار مسوًوليّت ها را بر دوش نگير که سنگينی آن برای تو عذاب آور است." 🔻 حالا چگونه می شود بار سنگین گناهان را کم کرد؟ چگونه ما می توانیم برای آخرت که مسافرتی به این طولانی و مسیری به این مشقت است توشه جمع کنیم؟ میفرمایند: " اگر مستمندی را ديدی که توشه ات را تا قيامت می برد و فردا که به آن نياز داری به تو باز می گرداند، کمک کردن به او را غنيمت بشمار و زاد و توشه را بر دوش او بگذار و اگر قدرت مالی داری بيشتر انفاق کن و همراه او بفرست، زيرا ممکن است روزی در رستاخيز در جستجوی چنين فردی باشی و او را نيابی. به هنگام بی نيازی و ثروت اگر کسی از تو وام خواهد غنيمت بشمار، تا در روز سختی و تنگدستی به تو بازگرداند، بدان که در پيش روی تو گردنه های صعب العبوری وجود دارد، که حال سبکباران به مراتب بهتر از سنگين باران است و آنکس که کند رود حالش بدتر از شتاب گيرنده می باشد و سرانجام حرکت بهشت و يا دوزخ خواهد بود." 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🔹 ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ @KhatmeNoor ┗━━🍃🌺━━━━━━━┛
Hekmat 024.mp3
2.98M
☘️شرح حکمت بیست و چهارم نهج البلاغه ☘️حجت الاسلام والمسلمین نظافت 🔹 ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ @KhatmeNoor ┗━━🍃🌺━━━━━━━┛
شرح حکمت ۲۵ نهج البلاغه.mp3
4.86M
😎👆🏻 {سݪسلہ جلساٺ درسھاے نهج البݪاغه} ✅شࢪح نہج‌البلاغه با نہج‌البلاغه ⃣2⃣ 💢ترس از خدا در فزونی نعمت ها💢 🎙حجٺ الاسلام مھدوے اࢪفع 🔹 ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ @KhatmeNoor ┗━━🍃🌺━━━━━━━┛
⃣2⃣. اگࢪ نمیتونۍ صوت رو گوش بدی🤗👇🏻 🔰 گاهی اوقات چیزی که به نظر ما تلخ و ناگوار می آید، نعمتی است بزرگ و گاهی برعکس، چیزی که به طبع و نفس ما خوشایند می آید، نقمت و عذابی است سخت و پیچیده. 🔻انسان باید دائماً مراقب نفس خودش و ملتجی به خداوند متعال باشد. یکی از بلاهای بسیار خطرناک و نقشه های بسیار پیچیده ای که خداوند برای گنه کاری که آگاهانه و عامدانه مسیر خطای خودش را پیش میرود و هیچ اعتنایی به هشدارها نمی کند طراحی می کند، مسأله بسیار سختی است که در حکمت ۲۵ با آن آشنا می شویم. برای اینکه عزیزان من خوب بتوانند عمق مقصود مولا علی (علیه السلام) و این خطر بزرگ را درک کنند، بنده بر خلاف رویه غالب، استثنائاً برای فهم حکمت ۲۵ عربی این حکمت را در کنار حکمت ۳۰ و حکمت ۱۱۶ برای شما می خوانم تا ببینیم چه خطر بزرگی می تواند ما را تهدید کند. 🔻 در حکمت ۲۵ می فرمایند: « يَا ابْنَ آدَمَ إِذَا رَأَيْتَ رَبَّكَ سُبْحَانَهُ يُتَابِعُ عَلَيْكَ نِعَمَهُ وَ أَنْتَ تَعْصِيهِ فَاحْذَرْهُ » ای فرزند آدم! وقتی که دیدی پروردگار سبحان پشت سر هم به تو نعمت می دهد در حالیکه تو هم پشت سر هم معصیتش را می کنی خوشحال نباش ، برحذر باش که سر می شکند دیوارش. 🔻خوب چرا باید برحذر باشیم وقتی پروردگاری اینقدر مهربان داریم که هرچه ما گناه می کنیم او به روی خودش نمی آورد و برعکس، نعمت، شهرت، احترام، سلامتی و زیبایی بیشتر می دهد، چرا می گوید:«فَاحْذَرْهُ»؟ اینکه خوب است! حضرت جواب را در حکمت ۳۰ می دهد: « الْحَذَرَ الْحَذَرَ! فَوَاللَّهِ لَقَدْ سَتَرَ حَتَّى كَأَنَّهُ قَدْ غَفَرَ » ؛ حواست را جمع کن، به هوش باش!-چرا؟- به خدا قسم گاهی خدا آنچنان پرده پوشی میکند تا جایی که تو خیال کنی تو را بخشیده است. چرا خدا کاری میکند که من خیال کنم بخشیده شده ام ؟ جوابش در حکمت ۱۱۶ و عیناً همین مطلب در حکمت ۲۶۰ است که اشتباهاً توسط سیّد رضی تکرار شده است. در حکمت ۲۶۰ و ۱۱۶ جواب این سؤال را که چرا وقتی من گناه می کنم ولی خدا لطف می کند و به من نعمت بیشتر می دهد، می گوید نگران باش چون خداوند گاهی آنقدر پرده پوشی گناهان را میکند تا خیال کنی تو را بخشیده است را اینگونه می دهند: چه بسا کسی که با نعمتهایی که به او رسیده به دام می افتد و با پرده پوشی بر گناه توسط خدا فریب می خورد و با ستایش شدن آزمایش میگردد و خداوند هیچکس را همانند مهلت دادن گرفتار نکرد. 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🔹 ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ @KhatmeNoor ┗━━🍃🌺━━━━━━━┛
Hekmat 025.mp3
979.7K
🌸شرح حکمت بیست و پنجم نهج البلاغه 🌸حجت الاسلام والمسلمین نظافت 🔹 ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ @KhatmeNoor ┗━━🍃🌺━━━━━━━┛
⃣2⃣ 🔰 یکی از علومی که امیرالمؤمنین (علیه السلام) بنیانگذارش بودند، علم مزاج شناسی یا طبع شناسی یا طبیعت شناسی انسان است. همه ما می دانیم که در طب سنتی یا اسلامی یا هر اسم دیگری، اعتقاد بر این است که ساختار وجودی انسان محصول چهار طبع یا مزاج است: ✅ گرم ✅ سرد ✅ خشک ✅ مرطوب امیرالمؤمنین (علیه السلام) اوّلین کسی است که این حقیقت را بیان کرده است. 🔻در خطبه اول نهج البلاغه میفرمایند: "سپس خداوند بزرگ، خاکی از قسمتهای گوناگون زمين، از قسمتهای سخت و نرم، شور و شيرين، گِرد آورد، آب را بر آن افزود تا گِلی خالص و آماده شد و با افزودن رطوبت، چسبناک گرديد که از آن اندامی شايسته و عضوهايی جدا و به يکديگر پيوسته آفريد. آن را خشکانيد تا محکم شد، خشکاندن را ادامه داد تا سخت شد تا زمانی معيّن و سرانجامی مشخّص اندام انسان کامل گرديد". 🔻 یا در خطبه۲۳۴ فرق بین مردم را با همدیگر را به خاطر تفاوت مبدأ طینتشان می دانند و میفرمایند : "علّت تفاوت های ميان مردم گوناگونیِ سرشتِ طینت آنان است ، زيرا آدميان در آغاز ترکيبی از خاک شور و شيرين، سخت و نرم بودند، پس آنان به ميزان نزديک بودن خاکشان با هم نزديکند و به اندازه دوری آن از هم دور و متفاوتند. يکی زيباروی و کم خرد، ديگری بلند قامت و کم همّت، يکی زشت روی و نيکوکار، ديگری کوتاه قامت و خوش فکر، يکی پاک سرشت و بداخلاق، ديگری خوش قلب و آشفته عقل و آن ديگر سخنوری دل آگاه است". 🔻 بر این اساس معلوم می شود که هم حالات روحی_روانی در جسم انسان اثر می گذارند ، هم حالات جسمی و دگرگونیهای جسمی در روح و روان انسان اثر می گذارند. آدم وقتی که غم سنگینی دارد، میل به غذا ندارد. درحالیکه غذا ظاهراً غذای جسم است. از آن طرف وقتی که مشکل مزاجی دارد از لحاظ روحی هم به هم ریخته است. بر این اساس یکی از نکات جالبی که مولا علی(علیه السلام) باز هم مبدع، آن بوده؛ یعنی اولین کسی بوده که این حقیقت را بیان کرده است، در حکمت ۲۶ نهج البلاغه است. 🔻امیرالمؤمنین در حکمت ۲۶ می فرمایند: "كسی چيزی را در دل پنهان نكرد مگر آنكه در لغزشهای زبان و رنگ رخسارش آشكار خواهد شد". 🔻یعنی چه؟ وقتی کسی خطایی کرده ، جرمی انجام داده، سعی میکند این را مخفی کند تا دیگران متوجه نشوند. حالا اگر یک بازجویی که حرفه ای است و تخصص دارد بنشیند و شروع کند آرام آرام حرفهایی برای او بزند که این شخص بترسد. مثلاً بعضی از اطلاعات خصوصی آن فرد را که خیال میکرده هیچکس ندارد رو کند، او وحشت میکند. وحشت که میکند، در طب سنّتی آمده که وجود ماده سودا در مغز موجب بروز تردید، حزن، اندوه، خیالات بد و انواع بیماریهای عصبی می شود که شدت و ضعف دارد. اینگونه افراد در هنگام وقوع هرگونه پیشامدی تعادل خود را از دست می دهند و دستپاچه میشوند. همچنین دچار ترس، وحشت، لکنت زبان ، لرزه، رعشه ، هیجان و تپش قلب و عوارض دیگر نیز می شوند. آن متهم وقتی که یکدفعه در معرض اطلاعاتی قرار میگیرد که انتظارش را نداشته، سودای مغزش بالا میرود. و در اثر این سردی ترسش دوباره بالاتر میرود و شدت این ترس و دلهره و نگزانی آنقدر بالا میرود که لکنت زبان پیدا میکند و رنگ جهره اش هم تغییر پیدا میکند. این حقیفت را ۱۴۰۰ سال پیش حضرت در حکمت ۲۶ بیان کرده اند و فرموده اند: "كسی چيزی را در دل پنهان نكرد جز آنكه در لغزشهای زبان و رنگ رخسارش آشكار خواهد شد". 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🔹 ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ @KhatmeNoor ┗━━🍃🌺━━━━━━━┛
Hekmat 026.mp3
2.43M
🌺شرح حکمت بیست و ششم نهج البلاغه 🌺حجت الاسلام و المسلمین نظافت 🔹 ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ @KhatmeNoor ┗━━🍃🌺━━━━━━━┛
شرح حکمت ۲۷ بخش اول.mp3
5.89M
😎👆🏻 {سݪسلہ جلساٺ درسھاے نهج البݪاغه} ✅شࢪح نہج‌البلاغه با نہج‌البلاغه ⃣2⃣ 💢بیماری،درد و درمان در نهج البلاغه1💢 🎙حجٺ الاسلام مھدوے اࢪفع 🔹 ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ @KhatmeNoor ┗━━🍃🌺━━━━━━━┛
⃣2⃣ اگࢪ نمیتونۍ صوت رو گوش بدی🤗👇🏻 🔰 یکی از موضوعاتی که در نهج البلاغه شریف به آن پرداخته شده است، مسأله بیماری و درد جسمانی است. مثل همه موضوعاتی که وقتی امیرالمؤمنین (علیه السلام) در آنها ورود می کنند، ظرائف و نکات عمیقی از آن استخراج میکنند، که کس دیگری به آن دست پیدا نکرده است، ماجرای بیماری و درد هم یکی از همین موضوعات است که نکات خیلی جالبی در نهج البلاغه پیرامون آن پیدا می شود. ما در سه بخش بررسی میکنیم : 1⃣ بیماری 2⃣ درد 3⃣ درمان 🔻اول برویم سراغ بیماری: مولا علی (علیه السلام) در نهج البلاغه در حکمت ۳۸۸ برای بلاها، مراتبی را بیان فرموده است که بخشی از آن مربوط به بیماری تن و یک بخشی از آن مربوط به صحّت بدن است. 🔻در حکمت ۳۸۸ می فرمایند: "آگاه باشید که فقر نوعی بلاست و سخت تر از فقر بیماری تن است و سخت تر از بیماری تن، بیماری قلب است. آگاه باشید که همانا عامل تندرستی تقوای دل است". 🔻یک نمونه از این بیماریهای دل را که منجر میشود بدن انسان هم از سلامتی محروم بشود، حسادت معرفی کرده اند و درحکمت ۲۲۵ می فرمایند: از غفلت حسودان نسبت به سلامتی جسمشان تعجب می کنم. کنایه از اینکه چرا حسود متوجه نیست که با حسادتی که در درون خودش شعله ور کرده به جسم خودش ضرر میزند. 🔻در حکمت ۱۰۸ امیرالمؤمنین (علیه السلام) نسبت به مرضهای قلب، یک حکایتی و حکمت بسیار بسیار جالب دارند. می فرمایند: "به رگهای درونی انسان پاره گوشتی آويخته كه شگرف ترين اعضا درونی اوست و آن قلب است، چيزهایی از حكمت و چيزهایی متفاوت با آن، در او وجود دارد. پس اگر در دل اميدی پديد آيد، طمع آن را خوار گرداند و اگر طمع بر آن هجوم آورد حرص آن را تباه سازد و اگر نوميدی بر آن چيره شود تأسف خوردن آن را از پای درآورد، اگر خشمناك شود كينه توزی آن فزونی يابد و آرام نگيرد، اگر به خشنودی دست يابد، خويشتن داری را از ياد برد و اگر ترس آن را فراگيرد پرهيز كردن آن را مشغول سازد و اگر به گشايشی برسد، دچار غفلت زدگی شود و اگر مالی به دست آورد، بی نيازی آن را به سركشی كشاند و اگر مصيبت ناگواری به آن رسد، بی صبری رسوايش كند، و اگر به تهيدستی مبتلا گردد، بلاها او را مشغول سازد و اگر گرسنگی بی تابش كند، ناتوانی آن را از پای درآورد و اگر زيادی سير شود، سيری آن را زيان رساند، پس هرگونه كندروی برای آن زيانبار و هر گونه تندروی برای آن فسادآفرين است". این یک بخشی از نسبت بین عقل و بدن است. 🔻 مسأله دیگری که در نهج البلاغه به آن پرداخته شده است و این روزها به بهانه کرونا خیلی در فضای مجازی و غیر مجازی گفتگو می شود، مسأله سرایت بیماری از شخصی به شخص دیگر است، که ان شاءالله در بخش بعدی توضیح خواهم داد. 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🔹 ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ @KhatmeNoor ┗━━🍃🌺━━━━━━━┛
⃣2⃣ اگࢪ نمیتونۍ صوت رو گوش بدی🤗👇🏻 🔹 بیماری، درد و درمان در نهج البلاغه 🔰 بخش دیگری از مبحث بیماری ذیل حکمت ۲۷ مربوط به سرایت بیماری است. ⁉️ آیا بیماری از کسی به کسی سرایت می کند یا نه؟ 🔻در نهج البلاغه شریف در حکمت ۴۰۰ امیرالمؤمنین (علیه السلام) مطلبی را فرموده اند که بعضی از عزیزان تصور کردند که منظور حضرت این است که اصلا بیماری مُسری نداریم. آن عبارت این است: «الْعَدْوَى لَيْسَتْ بِحَقٍّ»؛ مرحوم آقای دشتی هم اینگونه ترجمه کرده است: " اعتقاد به رسیدن بیماری به دیگری درست نیست ". از این عبارت اشتباهاً برداشت شده است که پس ما بیماری مُسری نداریم، پس اصلاً مسأله کرونا ، مراقبت و دست ندادن و ماسک و... چیز بیخودی است! بنده ان شاءالله توضیح میدهم تا این شبهه هم به بهانه حکمت ۲۷ دفع بشود. 🔻اولاً اگر در این حکمت از ابتدا دقت کنید، امیرالمؤمنین (علیه السلام) مشغولند و درمورد بعضی از اعتقادات و باورهایی که از زمان جاهلیت برای اعراب مانده است صحبت می کنند؛ بعضی را نفی می کنند و بعضی را اثبات می کنند. مثلا می فرمایند: "چشم زخم حقیقت دارد. استفاده از نیروهای مرموز طبیعت حقیقت دارد. سحر و جادو وجود دارد. فال نیک راست است. رویداد بد را بد شگون دانستن درست نیست و..." 🔻نظیر این فرمایش در روایت پیامبر عظیم الشأن هم هست با همین عبارت:«لا الْعَدْوَی» یا « الْعَدْوَى لَيْسَتْ بِحَقٍّ». در آنجا پیامبر(صلوات الله علیه و اله) می فرمایند: العدوی حقیقت ندارد، "هامَّه" و "صفر" هم حقیقت ندارد. 🔻 اجازه بدهید "هامَّه" را توضیح بدهم تا معلوم بشود پیامبر در آن حدیث و امیرالمؤمنین در حکمت ۴۰۰ چه چیزی را دارند نفی و رد می کنند. "هامَّه" یعنی چه؟ عرب از زمان جاهلیت اعتقاد داشت وقتی کسی می میرد، استخوانهایش شبیه یک جغد میشود و این جغد گاهی می آید و بر می گردد روی دیوار خانه می نشیند و این بدشگون است، چون در واقع خبر مرگ است. بعضی ها هم گفته اند نه "هامَّه" اصلا خودش اسم جغد است. اعتقاد عرب جاهلی این بوده است که اگر جغدی آمد بر در خانه ای نشست و آواز خواند این دارد خبر مرگ اهل خانه را می دهد. این اعتقاد غلط را داشتند. حضرت فرمودند " هامَّه" غلط است. یا "صُفْر"، "صَفْر" و " صَفَرْ" هر سه درست هستند. معتقد بودند یک نوع بیماری در شکم شتر هست که به بقیه منتقل می شود که حضرت این را دفع کردند. 🔻 اما اینکه " العَدوی" را هم نفی کردند، ببینید وقتی نفیِ "العدوی" می کنند دو معنی از آن برداشت میشود: یکی اینکه آیا واقعا سبب نیست؟ یعنی اگر من با یک جُذامی رفت و آمد و معاشرت کردم، راحت غذایش را خوردم ،این معاشرت مقدمه نیست برای اینکه من هم جُذام بگیرم؟ چنین چیزی از این روایت برداشت نمیشود. چون بر خلافش، روایات زیادی داریم. امروز هم علم هم اثبات کرده است. مثلا از خود پیامبر حدیث داریم که از جُذامی فرار کنید، همانگونه که از شیر درنده فرار میکنید. یا روایت داریم که انسان بیمار را از جمع سالم جدا کنید. پس معنی اینکه " العدوی" حق نیست، چیست؟ معنی اینکه "العدوی" حق نیست این است که بیماری به تنهایی نمی تواند به صورت قطعی باعث بیماری شخص دیگری باشد، مگر اینکه اراده الهی باشد و تقدیر الهی باشد. یعنی برای بیماری سببیّت میشود قائل شد، اما علت تامّه نیست. 🔻 نتیجه این نگاه این است: ما موظفیم از اسباب بیماری دوری کنیم، اما اعتقادمان این نیست که حتما اگر کسی با یک بیمار نشست ، بیماری را از او گرفته! ممکن است عامل دیگری داشته باشد. پس از این عبارت « الْعَدْوَى لَيْسَتْ بِحَقٍّ» کسی حق ندارد برداشت کند که مراقبتهایی که در قصّه کرونا یا هر بیماری دیگری باید انجام بشود، اینها بیخود است. چون اصلا ما بیماری مُسری نداریم! چرا بیماری مُسری داریم اما اعتقاد به اینکه بدون اذن و اراده خدا این بیماری منتقل بشود، غلط است و الّا سببیتش درست است. یعنی یکی از راههایی که ممکن است انسان دچار بیماری بشود، همنشینی و معاشرت با کسی است که این بیماری مُسری را دارد. 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🔹 ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ @KhatmeNoor ┗━━🍃🌺━━━━━━━┛
شرح حکمت ۲۷ نهج البلاغه بخش سوم(1).mp3
5.37M
😎👆🏻 {سݪسلہ جلساٺ درسھاے نهج البݪاغه} ✅شࢪح نہج‌البلاغه با نہج‌البلاغه ⃣2⃣ 💢بیماری،درد و درمان در نهج البلاغه3💢 🎙حجٺ الاسلام مھدوے اࢪفع 🔹 ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ @KhatmeNoor ┗━━🍃🌺━━━━━━━┛
⃣2⃣ اگࢪ نمیتونۍ صوت رو گوش بدۍ🤗👇🏻 🔹 بیماری، درد و درمان در نهج البلاغه 🔰 مسأله بعدی، مسأله درد است. چند نکته درباره "درد" در نهج البلاغه بیان شده است که بنده خدمت شما عرض میکنم. 1️⃣ اولین نکته همان مطلبی است که در حکمت ۲۷ که موضوع این بحث ماست مطرح فرموده اند. حضرت می فرمایند:« إمْشِ بِدَائِكَ مَا مَشَى بِكَ»؛ "تا وقتی که امکان تحمل دارد، با درد خودت بساز". چرا؟ چون درد خودش بیماری نیست، علامت است که سیستم بدن دچار یک حمله ای ‌شده، دچار یک عدم تعادلی شده و عوامل دفاعی سیستم بدن به جنگ آن عامل بیماری رفته اند، گاهی این مبارزه در قالب تب خودش را نشان میدهد، گاهی در مقابل درد، گاهی به صورت سوزش و امثال این. 🔻 امروز هم در علم پزشکی ثابت شده که اگر کسی سریع به معالجه بپردازد و درد را تحمل نکند، این داروها و معالجه سیستم دفاعی بدنش را ضعیف می کند و دفعه بعد دیگر آن دوز دارو هم اثر نمیکند. مجبور میشود دوز دارو را یا بالا ببرد یا دارو را تغییر بدهد و داروی قوی تری استفاده کند. اما اگر تا جایی که ممکن است درد را تحمل کند، این سیستم طبیعی که خداوند تعبیه کرده است، خودش به جنگ عوامل بیماری زا می رود و مشکل را حل می کند. پس یک مسئله این شدکه دردی که ناشی از بیماری هست را تا جایی که ممکن است تحمل کن که این باعث تقویت سیستم دفاعی بدن می شود. 2️⃣ نکته دوم که امیرالمؤمنین بیان میفرمایند اینکه درد برای مؤمن اگر اختیاری نباشد، یک لطف است چون باعث ریزش گناهانش می شود. در حکمت ۴۲ آمده است وقتی امیرالمؤمنین (علیه السلام) به عیادت یکی از بیماران رفتند، اینگونه فرمودند: "خدا آنچه را كه از آن شكايت داری- یعنی این دردی که از آن شکایت داری- (بيماری) موجب كاهش گناهانت قرار داد، در بيماری پاداشی نيست امّا گناهان را از بين می برد و آنها را مانند برگ پاييزی می ريزد و همانا پاداش در گفتار به زبان و كردار با دست ها و قدم هاست و خدای سبحان به خاطر نيّت راست و درون پاك، هركس از بندگانش را كه بخواهد وارد بهشت خواهد كرد. ⏪ پس بیماری مؤمن میتواند یکی از اسباب ریزش و آمرزش گناهانش باشد. 3️⃣ نکته آخر در مورد "درد" این است که انسان خود ساخته بعد از اینکه خوب شد، درد خودش را بیان می کند؛ نه در موقعی که درد دارد و بیمار است. 🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۲۸۹ از برادری الهی یاد می کنند که در گذ‌شته داشته اند و او از دنیا رفته است. اوصاف جالبی از او نقل می کنند، یکی از آن اوصاف این است: « وَ كَانَ لَا يَشْكُو وَجَعاً إِلَّا عِنْدَ بُرْئِهِ»؛ یعنی آن دوست من هیچ وقت از درد شکوه نمیکرد مگر بعد از تندرستی. که این شکوه از درد بعد از تندرستی در واقع یعنی "شکر نعمت"؛ یعنی می گفت خدا را شکر دو هفته پیش یک دل دردی داشتم الحمدالله خوب شد. در هنگام درد دردش را به کسی نمی گفت اما بعد از درد این را بیان می کرد به گونه ای شکر نعمت سلامتی را میکرد، این هم از بحث درد. 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🔹 ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ @KhatmeNoor ┗━━🍃🌺━━━━━━━┛
⃣2⃣ 🔹 بیماری، درد و درمان در نهج البلاغه 🔰 مطلب پایانی در مورد مسأله بیماری و درد به بهانه حکمت ۲۷ مسأله درمان است. 🔻 یکی از مسائلی که امیرالمؤمنین (علیه السلام) هم برای پیشگیری و هم برای درمان توصیه فرموده اند، "دعا" است. 🔻نکته عجیب این است که حضرت می فرمایند خیال نکنید انسانی که سالم است و بدنش صحّت دارد، نیازش به دعا از بیمار کمتر است؛ نه اینگونه نیست. در حکمت ۳۰۲ می فرمایند: « آنکس که به شدت گرفتار درد است نیازش به دعا بیشتر از شخص تندرستی که از بلا در امان است نمی باشد». یعنی آن کسی که در امان است و به خیال خودش الان سالم است، خیال نکند که چون بیمار نیست، دردی ندارد و مشکلی ندارد فعلا احتیاجی به دعا ندارد، برای پیشگیری از درد و مراقبت از این سلامتی و صحّت هم به دعا خیلی نیاز دارد. 🔻نکته دیگر هم در بحث درمان در حکمت ۴۰۰ است. حضرت علی( علیه السلام) بعضی از چیزهایی که در اختیار همه ما هست و می تواند بیماریهای جسمی و روحی را درمان بکند را بیان می کنند، که از این قرار هستند: « بوی خوش درمان و نشاط آور است. عسل درمان کننده و نشاط آور است. سواری بهبودی آور است و نگاه به سبزه زار درمان کننده و نشاط آور است». 🔻با این توضیحات ما به بهانه حکمت ۲۷ کل مسأله بیماری، درد و درمان را عرض کردیم. اما خود حکمت ۲۷ این بود: « إمْشِ بِدَائِكَ مَا مَشَىٰ بِكَ»؛ "تا وقتی که دردت با تو همراهی میکند، با آن راه بیا و با آن بساز". 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🔹 ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ @KhatmeNoor ┗━━🍃🌺━━━━━━━┛