eitaa logo
خیزش
58 دنبال‌کننده
24 عکس
8 ویدیو
1 فایل
جمعی از شاگردان مکتب امام آی دی دبیر: @tamaddon7496
مشاهده در ایتا
دانلود
در ماجرای اخیر فرودگاه مهرآباد شاید بدترین قسمت ماجرا این باشد که از لحاظ رسانه ای جریان خودی به دنبال این است که ثابت کند که به هیچ وجه نهی از منکری اتفاق نیفتاده است! چون ظاهرا همه پذیرفته ایم که در موضع ضعف هستیم تا جایی که حتی اگر طرف مقابل (جدا از این که مشکل روانی دارد یا ندارد) فحاشی کرده و کتک هم بزند باز شما مقصر هستید که چرا نهی از منکر کرده اید حتی اگر در واقع نهی از منکری نبوده باشد حریف به راحتی از این روایت به عنوان یک اهرم فشار استفاده می کند. با این وضع بیایید تصور کنیم که در این ماجرا و مواردی از این دست ما توانستیم برنده ی جدال رسانه ای شده و اثبات کنیم که نهی از منکری اتفاق نیفتاده یا این که عامل منکر مشکل روانی داشته. اما با این حجم از انفعال راهبردی چه می کنیم؟ متاسفانه فضای رسانه ای شکل گرفته حول این ماجرا نشان می دهد که ما به تثبیت معادله کشف حجاب رضایت داده ایم و اتفاقاتی از این است قرار است قدم های بعدی این معادله را به تدریج تعریف و در ادامه تثبیت کنند. به این معنا که دیگر حتی جرات و امکان تذکر لسانی به عنوان سطح اجتماعی نهی از منکر نیز برای مومنین از بین رفته و نهی از منکر در برابر بی حجابی خود تبدیل به یک منکر دارای هزینه حتی سخت شود! باید در مقابل این دور قهقرایی کاری کرد! قدم اول جرات سخن گفتن توسط نخبگان جبهه‌ی انقلاب و شکستن مارپیچ سکوت است. 🆔 @Khizeesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سرلشکر سلامی: حتی با وجود فناوری‌ها در عرصۀ هوایی و فضایی، نقش نیروی زمینی برای تحقق اهداف نهایی هر جنگی، تعیین‌کننده است ما دیدیم که سرنوشت سوریه روی زمین مشخص شد؛ آنجا نبردها فقط زمینی بود. 🖊 برخلاف نگاه‌های تکنولوژی زده افراطی به جنگ، این واقعیت که سردار سلامی به درستی به آن اشاره می‌کند بسیار راهبردی، سرنوشت ساز و البته امید‌آفرین است. چرا که در این منطقه و در قیاس با بقیه طرف‌ها از آمریکا و اسرائیل گرفته تا برخی همسایگان ریز و درشت متوهم، زمین و نیروی زمینی مزیت جبهه مقاومت و جمهوری اسلامی ایران است. جایی که تجربیات واقعی و کم نظیر دفاع مقدس و دفاع از حرم در کنار انگیزه و ایمان به مدد سازمان رزمی خواهد آمد که همراه خود جمعیت میلیونی بسیجیان مومن عاشق جهاد و شهادت را دارد که با داشتن تکنولوژی روزآمد و چابک می تواند در روزهای سرنوشت ساز، پیروزی آفرین باشد ان شاء الله از طرفی تکیه بر این مزیت و تقویت آن با مبانی انقلابی ما مبنی بر اصالت داشتن اراده ی انسانی و تکیه و توسل به مردم در حل مشکلات به شدت تناسب دارد که نباید از آن غفلت کرد. لازمه ی این رویکرد اصیل نیز _که به معنای دخالت دادن ملت قیام کرده در امر جنگ از عقبه و پشتیبانی تا میدان است_ توجه به آگاهی بخشی عمومی و جهاد تبیین است. و اساسا تبیین اگر نخواهد حداقلی و مُسکن (جواب شبهه ای) بوده، بلکه در صورت تکامل یافته و حداکثری خود قیام آفرین و پویا باشد و به امیدآفرینی پایدار منتج شود، صرفا زمانی ممکن است که نقش و ماموریتی واقعی _و نه نمایشی و یا اکتفا به اعلام حمایت از نظام_ برای بدنه‌ی عمومی تعریف گردد. 🆔 @Khizeesh
🔰 واقعیت چند بعدی 🔰 دوران کنونی ما اگر شاهد نهضت تبیین نباشد، اگر خلاهای اکنون خودش را با تبیین پر نکند تعویق های جدی رقم خواهد خورد. هرچند زخم های خورده نیز به خاطر فقدان نهضت تبیین است. جامعه در مسیر حرکت، از جهت ذهنی، نیازمند رسیدگی از دو منظرِ "تنظیم هندسه نظام ارزشی" و "دیدن واقعیت های خود" است. با تنظیم هندسه ارزشی عقلانیت نظری خود را در حل مسائل و فهم خود بیشتر می کند و با دیدن واقعیت ها دچار سرگشتگی و فقدان هویت نمی شود. از سخنان دیروز رهبری بر می‌آید که خطر گسل واقعیت و درک واقعیت بیش از پیش آسیب زننده شده است. این واقعیت از سه منظر قابل روایت است. ۱.دستاوردها در این منظر به دنبال حاصل مصدر کنش‌ها و واکنش‌های جمهوری اسلامی هستیم. به دنبال بازنمایی کارآمدی حکومت اسلامی مبتنی بر سنجه های بین المللی و بومی خودمان هستیم. در این منظر جمهوری اسلامی باید بتواند نشان بدهد که در مصاف با توسعه توانسته دستاوردهای متناسب با حرکت خود را فراهم آورد و به ابتلائات اجتماعی و اخلاقی غرب دچار نشود. ۲. روند واقعیت: بازسازی و ارتقاء هویت یک جامعه در گرو مفاخره به واقعیتِ شدن خود است. باید بتوانیم نشان بدهیم در هر دوره در دل اقتضائات زمانه چگونه توانسته‌ایم واقعیات اقتصادی، فرهنگی و سیاسی خودمان را رقم بزنیم. روایت مسیر طی شده درک بهتری از رنج ها و مسرت های کنونی به ما می‌دهد، جامعه در مقابله تبلیغات دشمن فعالانه تر حاضر می‌شود و انتقادها منشاء بومی‌تری پیدا خواهد کرد. ۳. واقعیت کنونی اقتدار حضور مردم، متوقف به "قدرت تحلیل" آن‌هاست و قدرت تحلیل آن‌ها از درگاه "درک وضعیت کنونی" خود می‌گذرد. بخشی از نهضت تبیین باید صرف توصیف اکنون مردم بشود. پیش از آن که روایت اول را دشمن از وضع زندگی و جامعه او بسازد مردم نیازمند خودآگاهی از شرایط اکنون خود هستند، برای حل ابهامات جامعه دائم نمی‌توان از اعتماد مردم و همراهی آن‌ها تغذیه کرد بلکه باید بخشی از واقعیات های پنهان را اشکار کرد و بخشی از واقعیت‌های موجود صحنه را با آن‌ها فهم کرد. 🆔 @Khizeesh
💢دخیل بستن به امام زاده‌ی تقلبی💢 در آستانه‌‌ی حضور مجدد ترامپ در کاخ سفید دوباره عده‌ای که هیچ ایده‌ای برای اداره‌ی کشور جز مذاکره ندارند، دم از مذاکرات شجاعانه‌ی فرا هسته ای و برجام های بعدی می‌زنند. انگار فراموش کرده‌اند که میز مذاکره جای معامله است نه مثل امام زاده که نفس حضور در آن ثواب دارد و چه بسا انسان حاجت روا شود! این حضرات باید بگویند که این بار چه چیزی را قرار است معامله کنیم که البته در مدل مذاکرات به اصطلاح شجاعانه‌ی! این آقایان باید بگوییم چه چیزی را میخواهیم ؟ چرا که تجربه‌ی برجام نشان داد که معامله در کار نیست و این میز بیشتر به یک سرسره‌ی یکطرفه شبیه است تا میز! واقعیت این است که هدف ترامپ فقط توافق هسته ای نیست. او همانند سال 97 که زیر میز برجام زد و سیاست فشار حداکثری اعمال کرد و حاج قاسم را به شهادت رساند، به دنبال توافق در همه‌ی موضوعات است. به این معنی که ایران نباید توقع داشته باشد که در قبال از بین بردن صنعت هسته ای چیزی بدست آورد. بلکه ایران باید همه‌ی اضلاع قدرت ملی خود مثل نفوذ منطقه‌ای، قدرت نظامی و موشکی ، صنعت هسته‌ای و... را دو دستی تقدیم کند. و احتمالا ادامه ی این مسیر به مذاکرات تطبیع با اسرائیل ختم شود. بدیهی است که ورود به مذاکره با هدف رسیدن به توافق جامع یا به تعبیر دقیق تر دست کشیدن از همه‌ی اضلاع راهبردی قدرت کشور _که خواست ترامپ است_ به معنای ارسال پالس ضعف حداکثری است چرا که تنها یک کشور ضعیف حاضر است همه‌ی دارایی های راهبردی خود را معامله می‌کند وتجربه ثابت کرده که آمریکا به اینچنین کشوری امتیاز نخواهد داد. ای کاش آنقدر واقع بین باشیم که تامین منافع ملی در عرصه‌ی بین الملل را با فانتزی‌های رسانه ای اشتباه نگیریم. 🆔 @Khizeesh
🔹تغییر آرایش انجمن حجتیه و خط امامی های دیروز 🖋حجت الاسلام سید علی موسوی 🔺اول: حرف و حدیث در مورد انجمن حجتیه هنوز در کلیشه‌های دهه‌ی ۶۰ باقی مانده است. همانطور که تلقی ها در مورد بیوت مرجعیت نیز از همان‌طور مانده است. جریان خط امامی در دهه‌ی ۶۰ خط اول انتقاد به این دو جریان بودند که نماد بارز آن کتاب حزب قاعدین زمان عمادالدین باقی است که با یک تیر هر دو نشان یعنی انجمن حجتیه و آیت الله خویی را نشانه می‌گیرد. ولی از ابتدای دهه‌ی ۸۰ و در حالی که جریان خط امامی سابق به غربگرا تبدیل شده بود تغییرات قابل توجهی در دو طرف این طیف اتفاق افتاد. 🔺دوم: در گذشته قالب عمومی ارتباط انجمن حجتیه همان جلسات مذهبی سنتی بود. ولی بدنه‌ی انقلابی به دلیل تمرکز بر فعالیت های سیاسی یا فعالیت های فرهنگی دارای بروز سیاسی، در فضای ارتباط با بدنه‌ی متأثر از فضاهای اخلاقی و فرهنگی غرب غایب بود. از سویی میل معنوی طیف گسترده‌ای از جوانان و نوجوانان دارای گرایش فرهنگی به ولنگاری غربی در کنار زاویه دید منفی نسبی این طیف به حاکمیت سیاسی ایران، فرصت خوبی برای یارگیری انجمن فراهم آورد. حاکمیت نیز فضایی را برای این جریان در این زمینه باز کرد و این جریان توانست در فضای معنوی و جلسات عمومی با استفاده از جذابیت‌هایی متعدد، از میان این طیف از جوانان یارگیری کند. اما توسعه‌ی قدرت انجمن در انتهای دهه‌ی ۸۰ باعث ایجاد محدودیت در این جنس فعالیت‌های این جماعت شد و از این رو انجمن به همان قالب سنتی ارتباط خود بازگشت. اما یک تغییر اساسی در آن پدید آمده بود و آن شکل گرفتن نوعی رواداری در مقابل فضای فرهنگی مدرن بود. پدیده‌ای که امروزه آن را به عنوان اسلام صورتی می‌شناسیم اما به شکلی کاملا ملایم. در این مقطع دیگر انتقاد انجمن حجتیه از نظام اسلامی این نبود که چرا وضع حجاب و ولنگاری جوانان این طور نامناسب و خلاف شرع است و این دست موضوعات دیگر از نقطه‌ی حساسیت انجمن حذف شده و تنها بعد «ولایتی» آن باقی ماند. 🔺سوم: از سوی دیگر اتصال کم رمق اصلاح طلبان با کارگزاران محافظه کار دولت آقای هاشمی در این دهه تبدیل به یک بافت همگن شد و از سویی دیگر نوعی جدید از ایدئولوژی محافظه کار در مقابل انقلابی گری در این جریان شکل گرفت. طبعا این جریان سابقا خط امامی، روحانیت انقلابی را آلترناتیو خود می دید. از این رو به سمت ساخت زمینه‌ی ارتباطی با همان طیفی رفت که قبلا خود پرچم دشمنی با آنان را بلند کرده بود. نوع مناسبات اصلاح طلبان با انجمن حجتیه و بیوت مراجعی همچون حضرات آیات سیستانی، شبیری و ... حکایت از تغییری عمیق در آرایش صحنه است. 🔺چهارم: با این همه قدرت مذهبی جریان اصلاح طلب (خط امامی‌های سابق)، بر روی ظرفیت معنوی جوانان و نوجوانان دارای گرایش فرهنگی به ولنگاری غربی استوار است. اما تا وقتی بدنه‌ی مومن به نظام اسلامی، پروژه ارتباط خود را با این طیف از جوانان، در قالب اسلام صورتی دنبال می کند، تنها در حال دادن پاس گل به رقبای خود است. واقعیت آن است که خلأ واقعی معنوی، نیاز به جدی گرفتن «عرفان» در فعالیت فرهنگی جمهوری اسلامی دارد. عرفانی که همچنان متاع «ممنوعه» است. هرچند امام خمینی ره در سال ۵۸ نتوانست تفسیر و محفل عمومی عرفانی اش را ادامه دهد، اما بحران معنوی اجتماعی، مطالبه تغییر مناسبت ما با این پدیده را دارد. پدیده ای که اگر «متاع حقیقی» در آن ارائه نشود، «متاع کاذب» بازار قاچاقش را پر خواهد کرد. ترس از بازار قاچاق نباید باعث بستن بازار حقیقی شود. 🆔 @Khizeesh
🔰 گزارشی از ارائه محمد قوچانی درباب «وفاق ملی» محمد قوچانی روزنامه نگار و عضو حقیقی جدید شورای اطلاع رسانی دولت، در سخنانی که در همایش وفاق ملی و در یکی از پنل های آن ایراد شده است، سعی کرده که با ادبیاتی تئوریک به وضع کنونی ایران و راه‌حل وفاق ملی بپردازد و آن را در این سیاق معنا نماید. می‌توان در مجالی تفصیلی به ادعاهای متعددی که در این سخنان بیان شده پرداخت و آن را مورد نقد و بررسی قرار داد، اما در این‌ یادداشت، صرفا گزارشی از ادعای اصلی این سخنرانی، ارائه خواهد شد. 🆔 @Khizeesh
قوچانی در این ارائه، وجوهی برای وفاق می‌شمارد: از وفاق اصلاح طلب و اصولگرا تا وفاق حاکمیت و دولت و وفاق دولت و مجلس و می‌گوید هیچ کدام به معنای وفاق ملی نیست. معیار وفاق ملی ایران است و با وفاق ملت و دولت اتفاق می‌افتد که از سال ۱۴۰۰، بین این دو شکاف پدید آمده است. در دوگانه «دولت-ملت»، ملت است که اساس است و اگر نباشد دولت هم نیست. او معتقد است که امروز وحدت ملی آسیب دیده است و باید این ملت با وفاق ملی، مجددا ملت شود و راه آن شهروند تلقی شدن همه اقوام و احزاب و افکار و افراد و احیای نهاد ملیت و انتخابات است و در این جهت «روزگار دوم خرداد» ظرفیتی است که با آمدن پزشکیان دوباره امکان آن پدید آمده است. ویژگی «روزگار دوم خرداد» این است که در یک انتخاب پیش‌بینی‌ناپذیر و غافلگیرانه خاتمی، روحانی و پزشکیان رأی ملت را اخذ می‌کنند و «حاکمیت» هم می‌پذیرد؛ این یعنی دموکراسی و «وفاق بر سرِ روش» نه محتوا. با این توضیح او وجه سوریه نشدن ایران را «روزگار دوم خرداد» می‌داند. او در ادامه، «شکاف دولت-ملت» را در ۹ناترازی (۱. تورم ۲. بحران انرژی ۳. کار و اشتغال و گزینش اداری ۴. تحریم ۵. حجاب و سبک زندگی ۶.حکومت روحانیت ۷. محور مقاومت و مذاکره ۸. دسترسی به اطلاعات و فیلترینگ ۹. انتخابات) تفصیل می‌دهد و کانون تغییر را پس از موفقیت پزشکیان در مهار جنگ، تاسیس دولت فراگیر، گام اول رفع فیلترینگ و مدیریت منازعه بر حجاب، حل مشکل تحریم و ناترازی انرژی می‌شمارد. اضافه بر این، برای جریان‌های سیاسی هم سه مرحله اقدام تجویز می‌کند: -اصلاح قانون احزاب تا تشکیل حداکثر ۴ حزب ملی و نه یک حزب(استبداد) و نه بیشتر از ۴ حزب(آنارشیسم)، -تغییر قانون انتخابات تا «حزبی، تناسبی و برنامه محور شدن انتخابات» -و در نهایت اصلاح قانون اساسی تا تأسیس جمهوری اسلامی نو (جمهوری سوم) با با حفظ اصول جمهوریت و اسلامیت و ملیت و بر اساس توازن قوا و جنسیت‌ها و .... 🆔 @Khizeesh
این که کارها را قفل خواهد کرد‼️ یک نکته‌‌ى دیگرى که در بیانات بعضى از دوستان بود در سؤالاتى هم که دانشجویان از من به‌‌صورت تقدیرى کردند [بود] ... که مواضع سیاسى افراد دانشجو یا تشکلهاى دانشجویى چگونه باید منطبق با نظرات رهبرى باشد؟ که این سؤال در اینجا هم به یک شکلى مطرح شد. به‌‌نظر من این سؤال خیلى سؤال موجهى نیست؛ این‌‌جور نیست که همه‌‌ى مواضعى که آحاد مردم - از جمله دانشجویان که جزو قشرهاى پیشرو هستند - اتخاذ میکنند، بایستى الگوگرفته و برگردان نظراتى باشد که رهبرى ابراز میکند؛ نه، شما به‌‌عنوان یک انسان مسلمان، مؤمن، صاحب فکر، باید نگاه کنید، تکلیفتان را احساس کنید، تحلیل داشته باشید - که من حالا عرض خواهم کرد - نسبت به اشخاص، نسبت به جریانها، نسبت به سیاستها، نسبت به دولتها، موضع داشته باشید، نظر داشته باشید. این‌‌جور نیست که شما باید منتظر بمانید، ببینید که رهبرى درباره‌‌ى فلان شخص، یا فلان حرکت، یا فلان عمل، یا فلان سیاست چه موضعى اتخاذ میکند که بر اساس آن، شما هم موضع‌‌گیرى کنید؛ نه، اینکه کارها را قفل خواهد کرد. رهبرى وظایفى دارد، آن وظایف را اگر خداى متعال به او کمک کند و توفیق بدهد، عمل خواهد کرد؛ شما هم وظایفى دارید؛ به صحنه نگاه کنید، تصمیم‌‌گیرى کنید؛ منتها معیار عبارت باشد از تقوا؛ معیار، تقوا باشد. تقوا یعنى اسیر هواى نَفْس نشدن در جانب‌‌دارى و طرف‌‌دارى یا در مخالفت و معارضه، در انتقاد یا در تمجید؛ این را رعایت کنید. اگر این رعایت شد، هم انتقاد خوب است، هم جانب‌‌دارى و تمجید خوب است: از شخص، از دولت، از فلان جریان سیاسى؛ از فلان حادثه‌‌ى سیاسى؛ هیچ اشکالى ندارد. البته اگر در یک زمینه‌‌اى نظرى هم از سوى این حقیر ابراز شد، آن کسانى که حسنِ‌‌ظن دارند و این نظر را قبول دارند، ممکن است این هم یکى از عواملى باشد که در تشخیص آنها دخالت خواهد داشت؛ لکن این به معناى این نیست که وظیفه‌‌ى افراد در مورد موضع‌‌گیرى‌‌ها و در مورد اظهارنظرها ساقط بشود؛ نه، هرکسى نگاه کند [و وظیفه‌‌اش را انجام بدهد]. عرض کردم معیار این است که با رعایت تقوا باشد؛ یعنى بدون گرایش به هواى نَفْس؛ اگر انتقاد میکنیم، اگر طرف‌‌دارى و جانب‌‌دارى میکنیم، اگر یک حرکت را، یک سیاست را تأیید میکنیم یا اگر رد میکنیم، واقعاً از روى احساس وظیفه و تکلیف و بدون دخالت دادن اغراض نفسانى [باشد]؛ این هم یک نکته‌‌ى دیگر. 🔗 بیانات در دیدار دانشجویان-۱۳۹۳/۰۵/۰۱ 🆔 @Khizeesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رئیس جمهور فردی را که منصبش غیرقانونی است، ابقا می‌کند؛ کسی جلوی او را نمی‌گیرد. حال او از سوی جمهوری اسلامی به کشوری دیگر رفته و می‌گوید رئیس جمهور با همراهی شورای عالی امنیت ملی‌ قانون را اجرا نمی‌کنند و فشار نمی‌آورند. این‌گونه، مجريانِ قانون، خلاف قانون عمل کردن را تثبیت می‌کنند و قانون را بی‌اعتبار. این آغاز همان دیکتاتوری است. 🆔 @Khizeesh
🔰قیام للّه در منطقه صحبت‌های سید عبدالملک بدرالدین حوثی بعد از آتش‌بس اخیر شرح کاملی از دستاوردها و اتفاقات حوادث بعد ۷ اکتبر بود. رهبر مقاومت یمن آتش بس غزه را پیروزی همه مستضعفین شمرد و به خوبی به شرح نحوه مواجه یمن با طوفان الاقصی پرداخت.در میان بحث مهم ترین تفاوت جنگ اخیر با جنگ‌های گذشته را بروز "جبهات الإسناد" دانست و به نقش هریک از عناصر جبهه در "جبهات الإسناد" اشاره کرد. ایجاد جبهات الاسناد گم‌شده‌ تاریخی حرکت‌های ضد استعماری در منطقه است‌؛ انقلاب‌های مثل ۱۹۲۰ در عراق یا پیش از آن هویت مقاومتی و سلبی داشتند اما فاقد نقطه ایجابی در حرکت خویش بودند به همین خاطر نتوانستند پیروزی محسوس بدست بیاورند یا معادلات را تغییر بدهند و شاید به همین خاطر هویت تاریخی مبارزاتی منطقه دچار پژمردگی شد. انقلاب اسلامی "مقاومت" و "قیام"را دو سویه‌ی هر مقابله‌ای می داند. مقاومت تثبیت قیام می‌کند و زمینه ساز قیام‌های آینده‌ است. به موازات هر مقاومت،قیام در دستور طراحی قرار می‌گیرد. به میزان حرکت شمشیر در میدان از ابزار‌های مقاومت و تقیه استفاده می‌‌شود. بر این‌ اساس "قیام لله" در سیره امام حسن(ع) کادر سازی ایشان برای احیاء جریان انسانی اصیل اسلام است نه صلح با معاویه. ایجاد "جبهات الإسناد" "طرح قیام للّه" انقلاب اسلامی در منطقه بود و با شروع طوفان‌الاقصی به کار آمد. ضربه نهایی به اسرائیل در گسترش "جبهات الإسناد"در ساحت امت اسلامی رقم خواهد خورد. انشا‌ء الله . 🧷 متن صحبت سید عبدالملک بدرالدین حوثی 🆔 @Khizeesh
🔷 لزوم تفکیک لایه‌های مختلف عملیاتی در چالش حجاب 🔺لایه تببینی - تربیتی به ترتیب اولویت : 1️⃣ مخاطب مذهبی : اولویت اول تبیین هویتی حجاب، برای خود محجبه هاست. باید خانم ها و دختران محجبه به حجابشان افتخار هویتی کنند. تا این نشود، موج باز نمی گردد. توضیح این امر در کتاب توسعه و تضاد فرامرز رفیع پور آمده است. البته این اولویت و اولویت بعدی در کتاب آن صخره مرجانی نیز تبیین شده است. 2️⃣ مخاطب عمومی اعم از مذهبی و غیر مذهبی: در رده دوم اولویت، باید روی نقش آفرینی اجتماعی زن تأکید کرد. تنها راه حضور اجتماعی امن زن ، ایجاد مانع و سد در ارتباط با وجوه جذابیت های زنانه است. مهم ترین مانع ارتباط اجتماعی خانم ها، فقدان نگاه آقایان به ایشان به عنوان یک انسان بدون در نظر گرفتن وجوه جنسی و جنسیتی است. اتفاقا غایت نهایی فمنیست ها هم همین است اما فمنیست ها متوجه نیستند که تنها راه زدودن وجوه جنسیتی در روابط محیط اجتماعی ، زدودن هر نوع وجه دارای سویه جنسی است (پوشیدن همه جذابیت های زنانه تنها راه ارتباط انسانی با زن است) نه شعار دادن به برابری زن و مرد و ایستادن روی حرف های شاذی چون حقوق lgbt 3️⃣ مخاطب کمتر مذهبی : مواجهه با مخاطب کمتر مذهبی نیازمند تأکید بر امری ما قبل حجاب است. کسی که نماز نمی خواند نمی توان از او توقع اراده درونی بر حفظ حجاب تحت این هجمه هنجاری گسترده را داشت. ان الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر. از سویی ما تنها از نهی از منکر آغاز می کنیم در حالی که قرآن امر به معروف (مثل نماز) را مقدم بر نهی از منکر (مثل حجاب) کرده است 🔺لایه حاکمیتی : در این لایه باید حاکمیت مقتدرانه در مقابل جنگ جاری در روی زمین ایران بایستد و لایحه‌ی حجاب در این ساحت است. تاکید بر لایه‌ی تربیتی تبیینی به هیچ وجه نباید به معنای نفی این لایه باشد. باید بدانیم که تعلل در این لایه، عملیات تبیین هویتی و ... را نیز دچار اختلال و خدشه می کند. چرا که از این تعلل، سیگنال ضعف حاکمیت، ضعف جامعه مذهبی و به تبع در حال زوال بودن حکومت و طیف مذهبی را ارسال خواهد کرد. بنابراین با وجود چنین موجی امکان ایجاد هویت پیش رو و تغییر مسیر موج وجود ندارد. در این لایه نیز به ترتیب باید این دو اولویت محقق شود : 1️⃣ اولویت اول برخورد نرم با سلبریتی ها و صاحبان منافع تجاری در حوزه کشف حجاب با استفاده از ابزارهای مالی و جریمه است. 2️⃣ اولویت دوم نیز توسعه این ابزارهای نرم فشار مالی به سطوح بعدی متناسب با افزایش سطح هنجاری به میزان پیش رفت در لایه اول (تبیینی) خواهد بود. 🆔 @Khizeesh
🔷 مغالطه "تنها مسیر زندگی"، ابزار نرم سلطه گران برای تسلیم ملت‌ها 🔶 از گره‌های اساسی فکر و دل مردم در ماجرای مبارزه با طواغیت از جمله آمریکا، آن است که متوجه شوند این بیش از یک وهم نیست که زندگی یعنی آن که سلطه‌گران میگویند و این که مسیر تامین هم منحصر است در تسلیم در مقابل آنان. اساسا اقتدار توهمی طواغیت به پشتوانه نصب چنین نرم‌افزاری در جان و ذهن مردم است و الا قدرت به صورت واقعی از آنان سلب می‌گردد. ‌اگر مردمی بفهمند که این برساخت قدرتهای مسلط است لحظه‌ای این سلطه را قبول نخواهند کرد و متکی بر فطرت خود علیه آنان قیام خواهند کرد. شاید تدبر در ایات ۵۱ تا ۵۴ زخرف کمک کند تا متوجه شویم چگونه استخفاف ملتها صورت می‌گیرد و طواغیت اطاعت مردم را به خود جلب می‌کنند! اساسی‌ترین مغالطه نظریات ترقی و توسعه مدرن که سبب شد ملتها را به دنبال خود بکشاند نیز به همین مسئله برمی‌گردد. این نظریات، در قالب کلان روایت‌های تاریخی، خود را مرحله پایانی و پیشرفته تاریخ و دیگران را گذشته ی تاریخ و عقب‌مانده معرفی کرد و بدین صورت "ضرورت"ی در ناحیه عمل برای ملت‌ها رقم زد که "زندگی" در گرو تسلیم شدن به سلطه آنان است. انقلاب اسلامی این "ضرورت" را تبدیل به "امکان" نمود و "امکان" نویی پیش روی بشریت گشود و آن "مغالطه عملی" را رسوا ساخت: "زندگی" در دو مسیر محقق می‌گردد و به انجام می‌رسد، نه یک مسیر! دشواری پیشرفتِ ایران انقلابی، از جمله در همین نکته نهفته است. برای مردم باید تبیین شود که ما در حال محقق نمودن یک "زندگی" هستیم. بله، ارزش‌هایش، مسیر و قاعده‌اش متفاوت است، ولی به سویِ "تحققِ کاملتر یک زندگی" است. این‌جاست که دشمن و سلطه گر می‌ترساند، وعده فقر و بدبختی و عقب‌ماندگی می‌دهد تا مبادا آن "زندگی" محقق گردد و فرمان "زندگی" از دست او خارج شود. به عبارتی، در گام اول نباید گذاشت زندگی‌ای که غرب برای مردم ما می‌خواهد و آرزو می‌کند، نزد آنان "ضرورت" و "تنها مسیر" شود. در گام بعد با تکیه به تجارب ثابت نمود که آن "زندگی‌"ای که خواسته آنان است چه شکلی است! و اساسا نمی‌تواند خواسته و آرزوی ما باشد‌. پس باید برای ساخت و تحقق زندگیِ مطلوب خود مبارزه معقول کنیم و در این راه استقامت کنیم. باید امید و آرزو را با روایتِ نشانه‌های پیشرفت‌ زنده نگاه داشت. علاوه بر این، باید فهماند که موفقیت در گرو حرکت بر اساس منطقِ متمایز این مسیر است. 🆔 @Khizeesh