«✨»
-
شھادٺ،مرگِانسانھاۍزیرڪو
هوشیاراستڪہنمۍگذارنداین
جـٰان،مفت ازدستشان برود!🙃🖐🏿"
❴ #شھیدانه ❵
@Koche_shohada
کوچهشهدا -!'🇵🇸
#عاشقانه_شهدا🙃🍃 #شهیددانیالرضازاده 🌱|@martyr_314
قشنگترین کلیپ دیده شده😢💔
خداوندا...
در ایـن صـبـحـگـاه...
بـا تـو عـهـد مـیـبـنـدم کـه امـروز تـا شـب بــرای رضـای تـو تـلـاش کنم❤️،
بـه فکر دیـده شـدن نـبـاشـم و بـدانـم آنـکه بـایـد بـبـیـنـد تـویـی کـه مـیـبـیـنی✨
عـهـد مـیـبـنـدم امـروز در حـد تـوانـم بـرای سـر بـلـنـدیِ پـرچـمـی کـه اسـمِ تـو روی آن اسـت تـلـاش کـنـم🌸
قـول مـیـدهـم امــروز چـیـز جـدیـدی یـاد بـگـیـرم تـا بـیـشـتـر بـه تـو نـزدیـک شــوم💜
صبحت بخیر و پر از مناجات عاشقانه عاشقانت با تو ای خدای من😇💚
🕊هر روز با یاد و خاطرهی یک شهید🥀
#سیره عملی شهدا
شب تا صبح نخوابید. نماز می خواند. دعا می کرد. گریه می کرد. می گفت« من شهید می شم. » گفتم « مصطفی. این حرف ها رو بگذار کنار. بگیر بخواب نصفه شبی. » گفت « نه. به جان خودم شهید می شم. می دونم وقتش رسیده. » ول کن نبود. چشم هایش سرخ شده بود. گریه اش بند نیم آمد. صبح موقع رفتن، گفت «چند وقت دیگه عروسیه. باید قول بدی می آی. » گفتم « این همه گریه و زاری می کنی، می گی می خوام شهید بشم. دیگه زن گرفتنت چیه؟» گفت« خانمم سیده. می خواهم « به حضرت زهرا محرم باشم. شاید به صورتم نگاه کند. »
یادگاران، جلد هشت کتاب شهید ردانی پور، ص 85
بـ وقتـ شهـدا
🥀🕊🥀🕊🥀🕊
کپی با ذکر یک سلام بر آقا امام #حسین(؏) آزاد است.
📜 متن |🔰 پوچی از مرگ برنخاسته از خود زندگی و از بی باری زندگی ريشه گرفته است...
🔹هنگامى كه اين اصل بدون توضيح و بدون زيربنا ماند،و هنگامى كه خود انسان دليلى براى بودن و براى انسان بودن نداشت،و هنگامى كه معيارى و ميزانى براى كارهاى انسانى نبود،جز فلسفه ى پوچى چيزى نخواهد ماند.
🔹 پوچى هنگامى مطرح مى شود كه انسان مصرف نداشته باشد. يك لباس، يك ماشين، يك كفش، هنگامى كه بى مصرف شد؛ يعنى زمينه اى براى به جريان افتادن نداشت، بيهوده مى شود و بى مصرف مى شود و پوچ.
🔹 دراين هستىِ بسته و به بنبست نشسته، انسان جايى براى مصرف ندارد و استعدادهاى عظيم او راكد مى ماند و در نتيجه پوچى و عبث مطرح مى شود.
🔹و اين پوچى گاهى در شكل بى تفاوتى و سنگى،و گاهى در شكل عصيان و طغيان،و گاهى در شكل دم غنيمتى،و گاهى در شكل انتحار جلوه مى كند.
🔹 و بهترين شكل اين پوچى همين آخرى است. از پوچى زندگى بايد به مرگ پناه برد. اين پوچى از مرگ برنخاسته. از خود زندگى و از بىبارى زندگى ريشه گرفته است. اگر مرگ در اين زندگى بىبار و بى هدف نقشى نمى آفريد اين پوچى شديدتر مى شد و جانكاه تر.
❛❛ عینصاد
📚 مسئوليت و سازندگی | ص ۲۶
#استاد_علی_صفایی_حائری
🔹 پیامبر اکـــــرم:
دل مانند آهن
هنگامی که آب به آنها مےرسد، زنگ می زند.
اصحاب پرسیدند:
با چه چیزی زنگارش را از بین ببریم؟!
فرمود:
با زیاد یاد کردن یاد مرگ و خواندن قرآن.
📚 کنزالعمال/ج15/ص549
#حدیث
#خاطرات_شهدا
🔮 شفای زهرا
🍀 تنها فرزندم زهرا و تنها يادگار حاج مهدي در تب مي سوخت و تلاش هايم براي پايين آوردن دماي بدنش اثري نداشت. 😔😔
نگران بودم. اگر بلايي سرش مي آمد، خودم را نمي بخشيدم.😭
بالاي سرش نشستم و قدري قرآن خواندم. در همين حال به یاد قسمتي از پارچه اي كه روي جنازه ي همسرم انداخته بودند و چند نفر با خواست خدا به وسيله ي تبرك جستن به آن پارچه شفا يافته بودند، افتادم.😍😍
پارچه را آوردم و كنار زهرا خوابم برد. در عالم رؤيا ديدم حاج مهدي در كنار بستر زهرا نشسته و او را بغل گرفته است. او مرا از خواب بيدار كرد و با لبخندي گفت: «چرا اين قدر ناراحت هستي؟»😊😊
گفتم: «زهرا تبش پايين نمي آيد، مي ترسم بلايي سرش بيايد.»
حاج مهدي گفت: «ناراحت نباش. زهرا شفا پيدا كرده و ديگر تب ندارد.»☺️☺️
از خواب بيدار شدم. به اطرافم نگاه كردم. كسي نبود. دست بر پيشاني زهرا گذاشتم، تب نداشت. آري او شفا يافته بود.🙏😍😊
"" شادی روح شهدا صلوات ""
راوي : 🌹 همسر#شهيد_حاج_مهدي_طیاری
مَا تَسقُطُ مِنْ
وَرَقَةٍ إلّا يَعْلَمُها
نگران نباشید
خدایی که آمار
تک تک برگهای عالم را دارد
از احوال شما هم خبردار است...!
حاجمهدیرسولییجاییتوروضهاززبونِ
حیدرمیگه:
-فاطمهجانمردیکهکَندهبوددرِقلعهرازِجا
+خب؟!
-وامیکندپسازتودرِخانهرابهزور💔:)))