eitaa logo
کوچه‌شهدا -!'🇵🇸
213 دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
3.5هزار ویدیو
63 فایل
'بسم‌الرب‌العشق' دلتنگی حد و مرز ندارد هر جایِ دنیا هم که باشی تو را به سمت خود میکشاند و زمینت میزند‌ و چه زمینی بهتر از مزار شُهدا...🫀🌿 -اینجا،کمی‌برای‌رفع‌دلتنگی‌ها(: کانال رو به دوستانتون معرفی کنین👀 کپی؟حلالت‌(:🤍 ارتباط با ادمین @nazerdoost
مشاهده در ایتا
دانلود
«✨» - شھادٺ،مرگ‌ِ‌‌انسانھاۍزیرڪ‌و هوشیاراست‌‌ڪہ‌نمۍگذارنداین‌‌ جـٰان،مفت‌ ازدستشان‌ برود!🙃🖐🏿" ❴ @Koche_shohada
حاج قاسم:به‌زودی فتنه‌هایی پیــش روی خواهیـد داشـت که کل شهدا، آرزوی حضور به جای شمارا خواهنـد داشت ! آن روز من نیستـم، ولی شمـا پـشــت آقـــا را خالـی نکنیـد
خداوندا... در ایـن صـبـحـگـاه... بـا تـو عـهـد مـیـبـنـدم کـه امـروز تـا شـب بــرای رضـای تـو تـلـاش کنم❤️، بـه فکر دیـده شـدن نـبـاشـم و بـدانـم آنـکه بـایـد بـبـیـنـد تـویـی کـه مـیـبـیـنی✨ عـهـد مـیـبـنـدم امـروز در حـد تـوانـم بـرای سـر بـلـنـدیِ پـرچـمـی کـه اسـمِ تـو روی آن اسـت تـلـاش کـنـم🌸 قـول مـیـدهـم امــروز چـیـز جـدیـدی یـاد بـگـیـرم تـا بـیـشـتـر بـه تـو نـزدیـک شــوم💜 صبحت بخیر و پر از مناجات عاشقانه عاشقانت با تو ای خدای من😇💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊هر روز با یاد و خاطره‌ی یک شهید🥀 عملی شهدا شب تا صبح نخوابید. نماز می خواند. دعا می کرد. گریه می کرد. می گفت« من شهید می شم. » گفتم « مصطفی. این حرف ها رو بگذار کنار. بگیر بخواب نصفه شبی. » گفت « نه. به جان خودم شهید می شم. می دونم وقتش رسیده. » ول کن نبود. چشم هایش سرخ شده بود. گریه اش بند نیم آمد. صبح موقع رفتن، گفت «چند وقت دیگه عروسیه. باید قول بدی می آی. » گفتم « این همه گریه و زاری می کنی، می گی می خوام شهید بشم. دیگه زن گرفتنت چیه؟» گفت« خانمم سیده. می خواهم « به حضرت زهرا محرم باشم. شاید به صورتم نگاه کند. » یادگاران، جلد هشت کتاب شهید ردانی پور، ص 85 بـ وقتـ شهـدا 🥀🕊🥀🕊🥀🕊 کپی با ذکر یک سلام بر آقا امام (؏) آزاد است.
📜 متن |🔰 پوچی از مرگ برنخاسته از خود زندگی و از بی باری زندگی ريشه گرفته است... 🔹هنگامى كه اين اصل بدون توضيح و بدون زيربنا ماند،و هنگامى كه خود انسان دليلى براى بودن و براى انسان بودن نداشت،و هنگامى كه معيارى و ميزانى براى كارهاى انسانى نبود،جز فلسفه ‏ى پوچى چيزى نخواهد ماند. 🔹 پوچى هنگامى مطرح مى ‏شود كه انسان مصرف نداشته باشد. يك لباس، يك ماشين، يك كفش، هنگامى كه بى ‏مصرف شد؛ يعنى زمينه ‏اى براى به جريان افتادن نداشت، بيهوده مى ‏شود و بى ‏مصرف مى ‏شود و پوچ. 🔹 دراين هستىِ بسته و به بن‏بست نشسته، انسان جايى براى مصرف ندارد و استعدادهاى عظيم او راكد مى ‏ماند و در نتيجه پوچى و عبث مطرح مى ‏شود. 🔹و اين پوچى گاهى در شكل بى ‏تفاوتى و سنگى،و گاهى در شكل عصيان و طغيان،و گاهى در شكل دم غنيمتى،و گاهى در شكل انتحار جلوه مى ‏كند. 🔹 و بهترين شكل اين پوچى همين آخرى است. از پوچى زندگى بايد به مرگ پناه برد. اين پوچى از مرگ برنخاسته. از خود زندگى و از بى‏بارى زندگى ريشه گرفته است. اگر مرگ در اين زندگى بى‏بار و بى ‏هدف نقشى نمى ‏آفريد اين پوچى شديدتر مى ‏شد و جانكاه ‏تر. ❛❛ عین‌صاد 📚 مسئوليت و سازندگی | ص ۲۶
🔹 پیامبر اکـــــرم: دل مانند آهن هنگامی که آب به آنها مےرسد، زنگ می زند. اصحاب پرسیدند: با چه چیزی زنگارش را از بین ببریم؟! فرمود: با زیاد یاد کردن یاد مرگ و خواندن قرآن. 📚 کنزالعمال/ج15/ص549
🔮 شفای زهرا 🍀 تنها فرزندم زهرا و تنها يادگار حاج مهدي در تب مي سوخت و تلاش هايم براي پايين آوردن دماي بدنش اثري نداشت. 😔😔 نگران بودم. اگر بلايي سرش مي آمد، خودم را نمي بخشيدم.😭 بالاي سرش نشستم و قدري قرآن خواندم. در همين حال به یاد قسمتي از پارچه اي كه روي جنازه ي همسرم انداخته بودند و چند نفر با خواست خدا به وسيله ي تبرك جستن به آن پارچه شفا يافته بودند، افتادم.😍😍 پارچه را آوردم و كنار زهرا خوابم برد. در عالم رؤيا ديدم حاج مهدي در كنار بستر زهرا نشسته و او را بغل گرفته است. او مرا از خواب بيدار كرد و با لبخندي گفت: «چرا اين قدر ناراحت هستي؟»😊😊 گفتم: «زهرا تبش پايين نمي آيد، مي ترسم بلايي سرش بيايد.» حاج مهدي گفت: «ناراحت نباش. زهرا شفا پيدا كرده و ديگر تب ندارد.»☺️☺️ از خواب بيدار شدم. به اطرافم نگاه كردم. كسي نبود. دست بر پيشاني زهرا گذاشتم، تب نداشت. آري او شفا يافته بود.🙏😍😊 "" شادی روح شهدا صلوات "" راوي : 🌹 همسر
‏مَا تَسقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إلّا يَعْلَمُها نگران‌ نباشید خدایی که آمار تک تک برگ‌های عالم را دارد از احوال شما هم خبردار است...!
حاج‌مهدی‌رسولی‌یجایی‌توروضه‌اززبونِ حیدرمیگه: -فاطمه‌جان‌مردی‌که‌کَنده‌بوددرِقلعه‌رازِجا +خب؟! -وامی‌کندپس‌ازتودرِخانه‌رابه‌زور💔:)))