eitaa logo
🛣📡 شهرستان کوهپایه؛ زادگاه حافظ 🏡
2هزار دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
2.4هزار ویدیو
130 فایل
🏞📬 کوهپایه؛ #زادگاه_حافظ📰 «ایتا، تلگرام، اینستاگرام، روبیکا، بله»👇 📡🏡➔ @kuhpayeh031 👈 👥 ویر؛ قهپایه؛ کوپا؛ #شهرستان_کوهپایه👇 🎭➔ eitaa.com/joinchat/2198863883Cfacd6d4a5c 🎭➔ rubika.ir/joing/CHIAAJID0PHEIKWQAZQOKRXLFLELNJJI 🎭Gp➔ t.me/kuhpayeh
مشاهده در ایتا
دانلود
دیدن فیلم برای بیماران قلبی ممنوع🙈 🖤🏴 وطن آماده تشییع پیکر اِرباً اِربای 🖤🏴 گرگها خوب بدانند ، در این ایل غریب گر پدر مرد ، تفنگ پدری هست هنوز گر چه مردان قبیله همگی کشته شدند توی گهواره چوبی پسری هست هنوز خون تو مرگبارتر از آن است که فکرش را بکنند خواستم برایت فاتحه ای بفرستم اما دیدم آمریکا در اولویت است... گاهی برای پر زدن دروازه ای باز است گاهی مسیرت از میان معبری تنگ است ما را هراسی نیست از تهدید یا تحریم... در مکتب ما صلح با خونخوارها ننگ است تو از هرشهید نشانی داری از ، نامش را... از ، اِرباً اِربا... از ، دستش را... https://www.instagram.com/p/B63mp1OAz0C/?igshid=f97o0alln1ey
"بسم رب الشهدا و الصدیقین" 🌹"شهادت هنر مردان خداست"🌹 ✅ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ ۖ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ ۖ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا ☑️ برخی از آن مؤمنان، بزرگ مردانی هستند که به عهد و پیمانی که با خدا بستند کاملا وفا کردند، پس برخی پیمان خویش گزاردند و برخی به انتظار (فیض شهادت) مقاومت کرده و هیچ عهد خود را تغییر ندادند آيه ٢٣ سوره احزاب🌷 در کمال وقار و زیبایی حاج قاسم، شدی تماشایی پدر کفر را درآوردی با ولای علی به تنهایی مالک اشترِ سپاه ولی ای که چون ذوالفقار مولایی خون و یادت همیشه جاوید است تا ابد در قلوب شیدایی سخت ما انتقام می گیریم از حسودان کورِ دنیایی می رسد روز مرگ اسرائیل می رسد لحظه ی صف آرایی مثل قاسم تنت شده خونی همچنان اکبر ارباً اربایی دست هایت بریده شد آری مثل عباس، مثل سقایی بدنت سوخته میان شرر این هم از داغ های زهرایی دور از میهنی شبیه حسین شرحی از آیه ی فَدَینایی خوب شد خاتمت به دستت ماند بر سرت نیست جنگ و دعوایی خوب شد دخترت کنارت نیست تا بگوید به ناله " بابایی... " 🌷 🔸تشییع پیکر مطهر حاج قاسم‌سلیمانی 🔹 مراسم تشییع پیکر این فرمانده دلاور جبهه مقاومت و همرزمانش، در جوار بارگاه منور و ملکوتی علی بن موسی الرضا(علیه السلام) در مقدس صبح روز (۱۵دی ماه) 🔹 مراسم تشییع شهدا در ، صبح روز (۱۶دی ماه) 🔹 آیین تشییع و خاکسپاری سردار سرافراز و سرباز ولایت در صبح روز (۱۷دی ماه) تو از هرشهید نشانی داری از ، نامش را... از ، اِرباً اِربا... از ، دستش را... نمیدانم برای دست بریده ات روضه عباس بخوانم... یا برای پیکر چاک چاکت روضه علی اکبر... یا برای غم رهبرمان روضه مالک... یا برای محاسن سفیدت روض حبیب... یا از هلهله حرمله ها... یا در غربت شهید شدنت... همه برای وداع با پیکر پاک سردارمان می آییم. استان اصفهان- شهرستان کوهپایه- بلوار دانشگاه ☎️ 03146424000 📱 09133075230 دارای فضا و امکانات مناسب آموزشی به همراه پرسنل و مربیان مجرب(آقا و خانم) تاسیس: 1384 🚖👇 🚔➔ https://telegram.me/ghanoon_03146424000 •┈••🚔••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 به وقت پرواز حاج قاسم قرار عاشقی "بسم رب الشهدا و الصدیقین" 🌹"شهادت هنر مردان خداست"🌹 ☑️ برخی از آن مؤمنان، بزرگ مردانی هستند که به عهد و پیمانی که با خدا بستند کاملا وفا کردند، پس برخی پیمان خویش گزاردند و برخی به انتظار (فیض شهادت) مقاومت کرده و هیچ عهد خود را تغییر ندادند آيه٢٣ سوره احزاب🌷 تو از هرشهید نشانی داری از ، نامش را... از ، اِرباً اِربا... از ، دستش را... نمیدانم برای دست بریده‌ات روضه عباس بخوانم... یا برای پیکر چاک چاکت روضه علی‌اکبر... یا برای غم رهبرمان روضه مالک... یا برای محاسن سفیدت روضه حبیب... یا از هلهله حرمله‌ها... یا در غربت شهید شدنت... 🏞📬📜عضویت در کانال شهرستان ؛ زادگاه 📰⚜️🔊 «تلگرام» و «ایتا» و «بله» و «اینستاگرام»👇 🆔📡🏡➔ @kuhpayeh_031 👈
🛣📡 شهرستان کوهپایه؛ زادگاه حافظ 🏡
برادری به تعداد نیست! به معرفت است... چرا که یوسف(ع) یازده برادر داشت و حسین(ع) تنها عباس را...🖤 🏞
بسم رب الحسین(ع) اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَنصار الْحُسَیْنِ چقدر اين شعر زيباست👇 خواب بودم، خواب دیدم مُرده‌ام بی نهایت خسته و اَفسرده‌ام😣 تا میان گور رفتم دل گرفت قَبر کن سنگ لَحَد را گِل گرفت روی من خَروارها از خاک بود وای، قبر من چه وحشتناک بود!😰 بالش زیر سرم از سنگ بود غرق ظلمت، سوت و کور تنگ بود هر که آمد پیش، حرفی راند و رفت سوره‌ی حَمدی برایم خواند و رفت خسته بودم هیچ کس یارم نشد زان میان یک تن خریدارم نشد😟 نه رفیقی، نه شفیقی، نه کسی ترس بود و وحشت و دلواپسی😨 ناله می‌کردم ولیکن بی‌جواب تشنه بودم، در پی یک جرعه آب🥵 🏡🆔➔ t.me/kuhpayeh_031 آمدند از راه نزدم دو ملک🧚🧚‍♂ تیره شد در پیش چشمانم فَلک یک ملک گفتا: بگو دین تو چیست؟ دیگری فریاد زد: رَب تو کیست؟ گر چه پرسش‌ها به ظاهر ساده بود لرزه بر اندام من افتاده بود😧 هر چه کردم سعی تا گویم جواب سَدِّ نُطقم شد هراس و اضطراب😵 از سکوتم آن دو گشته خشمگین😡 رفت بالا گرزهای آتشین☄ قبر من پر گشته بود از نار و دود🔥 بار دیگر با غضب پرسش نمود: ای گُنَه‌کار سیه‌دل، بسته پر نام اربابان خود یک یک ببر گوئیا لب‌ها به هم چسبیده بود🤐 گان نشنیده بود نامهای خوبشان از یاد رفت🤯 وای، سعی و زحمتم بر باد رفت چهره‌ام از شرم می‌شد سرخ و زرد بار دیگر بر سرم فریاد کرد: در میان عمر خود کن جستجو کارهای نیک و زشتت را بگو هر چه می کردم به اعمالم نگاه کوله بارم بود مَملو از گناه🤔😔 کارهای زشت من بسیار بود🤦‍♂🤦‍♀ بر زبان آوردنش دشوار بود🙊 چاره ای جز لب فرو بستن نبود🤐 گرز آتش بر سرم آمد فرود💥 عمق جانم از حرارت آب شد🥵 روحم از فرط الم بی تاب شد چون ملائک نا امید از من شدند حرف آخر را چنین با من زدند: عمر خود را ای جوان کردی تباه نامه اعمال تو باشد سیاه🤫 ما که ماموران حق داوریم پس تو را سوی جهنم می‌بریم🤫 دیگر آنجا عذر خواهی دیر بود دست و پایم بسته در زنجیر بود😢 نا امید از هرکجا و دل فکار می‌کشیدندم به خِفّت سوی نار🔥 🏡🆔➔ t.me/kuhpayeh_031 💫ناگهان الطاف حق آغاز شد از جنان درهای رحمت باز شد⭐️ 💫مردی آمد از تبار آسمان دیگران چون نجم و او چون کهکشان 🌞صورتش خورشید بود و غرق نور جام چشمانش پر از خمر طهور چشمهایش زندگانی می‌سُرود درد را از قلب انسان می‌زُدود بر سر خود شال سبزی بسته بود بر دلم مِهرش عجب بِنشسته بود 🌹کی به زیبائی او گُل می‌رسید پیش او یوسف خجالت می‌کشید دو مَلَک سر را به زیر انداختند بال خود را فرش راهش ساختند غرق حیرت داشتند این زمزمه آمده اینجا ؟!🧐 صاحب روز آمده گوئیا بهر آمده سوی من آمد مرا شرمنده کرد مهربانانه به رویم خنده کرد گشتم از خود بی‌خود زِ بوی حسین(ع) من کجا و دیدن روی حسین(ع)🤩 گفت: آزادش کنید این بنده را خانه آبادش کنید این بنده را اینکه این جا این چنین تنها شده کام او با تربت من وا شده 🏡🆔➔ t.me/kuhpayeh_031 مادرش او را به عشقم زاده است گریه کرده بعد شیرش داده است خویش را در سوز عشقم آب کرد عکس من را بر دل خود قاب کرد بارها بر من محبت کرده است را وقف کرده است سینه چاک آلِ‌زهرا بوده است مجلس ما بوده است اسم من راز و نیازش بوده است تُربتم مُهرِنمازش بوده است 🏴پرچم من را به دوشش می‌کشید پا برهنه در عزایم می‌دوید بهر به تن کرده کفن روز شده سقای من اقتدا بر خواهرم نمود گاه می‌شد صورتش بهرم کبود تا به دنیا بود از من دم زده او روضه‌ام را هم زده قلب او از حب ما لبریز بود پیش چشمش غیر ما ناچیز بود با ادب در ما می‌نشست قلب او با روضه‌ی من می‌شکست ما را به دنیا پاس داشت ارتباطی تنگ با داشت او با نام من می‌شد روان در نمی‌دادش امان بارها لعن امیه کرده است خویش را نذر کرده است گریه کرده چون برای با خود او را نزد (س) می‌بَرم هرچه باشد او برایم بنده است او بسوزد، صاحبش شرمنده است در مرامم نیست او تنها شود باعث خوشحالی اعدا شود گرچه در ظاهر گنه کار است و بد قلب او بوی محبت می‌دهد سختی جان کندن و هول جواب بس بود بهرش به عنوان عِقاب در قیامت عطر و بویش می‌دهم پیش مردم آبرویش می‌دهم آری آری، هرکه پا بست من است نامه‌ی اعمال او دست من است✅ 🍂امید آخر دل های بی قرار حسین 🍂مرا هزار امید است و هر هزار حسین 🍂گناهکارم و در بین خلق محترمم 🍂غلامی تو به من داده اعتبار داد حسین التماس دعا🙏 🏡🆔➔ @kuhpayeh_031
بسم رب الحسین(ع) اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَنصار الْحُسَیْنِ چقدر اين شعر زيباست👇 خواب بودم، خواب دیدم مُرده‌ام بی نهایت خسته و اَفسرده‌ام😣 تا میان گور رفتم دل گرفت قَبر کن سنگ لَحَد را گِل گرفت روی من خَروارها از خاک بود وای، قبر من چه وحشتناک بود!😰 بالش زیر سرم از سنگ بود غرق ظلمت، سوت و کور تنگ بود هر که آمد پیش، حرفی راند و رفت سوره‌ی حَمدی برایم خواند و رفت خسته بودم هیچ کس یارم نشد زان میان یک تن خریدارم نشد😟 نه رفیقی، نه شفیقی، نه کسی ترس بود و وحشت و دلواپسی😨 ناله می‌کردم ولیکن بی‌جواب تشنه بودم، در پی یک جرعه آب🥵 🏡🆔➔ t.me/kuhpayeh_031 آمدند از راه نزدم دو ملک🧚🧚‍♂ تیره شد در پیش چشمانم فَلک یک ملک گفتا: بگو دین تو چیست؟ دیگری فریاد زد: رَب تو کیست؟ گر چه پرسش‌ها به ظاهر ساده بود لرزه بر اندام من افتاده بود😧 هر چه کردم سعی تا گویم جواب سَدِّ نُطقم شد هراس و اضطراب😵 از سکوتم آن دو گشته خشمگین😡 رفت بالا گرزهای آتشین☄ قبر من پر گشته بود از نار و دود🔥 بار دیگر با غضب پرسش نمود: ای گُنَه‌کار سیه‌دل، بسته پر نام اربابان خود یک یک ببر گوئیا لب‌ها به هم چسبیده بود🤐 گان نشنیده بود نامهای خوبشان از یاد رفت🤯 وای، سعی و زحمتم بر باد رفت چهره‌ام از شرم می‌شد سرخ و زرد بار دیگر بر سرم فریاد کرد: در میان عمر خود کن جستجو کارهای نیک و زشتت را بگو هر چه می کردم به اعمالم نگاه کوله بارم بود مَملو از گناه🤔😔 کارهای زشت من بسیار بود🤦‍♂🤦‍♀ بر زبان آوردنش دشوار بود🙊 چاره ای جز لب فرو بستن نبود🤐 گرز آتش بر سرم آمد فرود💥 عمق جانم از حرارت آب شد🥵 روحم از فرط الم بی تاب شد چون ملائک نا امید از من شدند حرف آخر را چنین با من زدند: عمر خود را ای جوان کردی تباه نامه اعمال تو باشد سیاه🤫 ما که ماموران حق داوریم پس تو را سوی جهنم می‌بریم🤫 دیگر آنجا عذر خواهی دیر بود دست و پایم بسته در زنجیر بود😢 نا امید از هرکجا و دل فکار می‌کشیدندم به خِفّت سوی نار🔥 🏡🆔➔ t.me/kuhpayeh_031 💫ناگهان الطاف حق آغاز شد از جنان درهای رحمت باز شد⭐️ 💫مردی آمد از تبار آسمان دیگران چون نجم و او چون کهکشان 🌞صورتش خورشید بود و غرق نور جام چشمانش پر از خمر طهور چشمهایش زندگانی می‌سُرود درد را از قلب انسان می‌زُدود بر سر خود شال سبزی بسته بود بر دلم مِهرش عجب بِنشسته بود 🌹کی به زیبائی او گُل می‌رسید پیش او یوسف خجالت می‌کشید دو مَلَک سر را به زیر انداختند بال خود را فرش راهش ساختند غرق حیرت داشتند این زمزمه آمده اینجا ؟!🧐 صاحب روز آمده گوئیا بهر آمده سوی من آمد مرا شرمنده کرد مهربانانه به رویم خنده کرد گشتم از خود بی‌خود زِ بوی حسین(ع) من کجا و دیدن روی حسین(ع)🤩 گفت: آزادش کنید این بنده را خانه آبادش کنید این بنده را اینکه این جا این چنین تنها شده کام او با تربت من وا شده 🏡🆔➔ t.me/kuhpayeh_031 مادرش او را به عشقم زاده است گریه کرده بعد شیرش داده است خویش را در سوز عشقم آب کرد عکس من را بر دل خود قاب کرد بارها بر من محبت کرده است را وقف کرده است سینه چاک آلِ‌زهرا بوده است مجلس ما بوده است اسم من راز و نیازش بوده است تُربتم مُهرِنمازش بوده است 🏴پرچم من را به دوشش می‌کشید پا برهنه در عزایم می‌دوید بهر به تن کرده کفن روز شده سقای من اقتدا بر خواهرم نمود گاه می‌شد صورتش بهرم کبود تا به دنیا بود از من دم زده او روضه‌ام را هم زده قلب او از حب ما لبریز بود پیش چشمش غیر ما ناچیز بود با ادب در ما می‌نشست قلب او با روضه‌ی من می‌شکست ما را به دنیا پاس داشت ارتباطی تنگ با داشت او با نام من می‌شد روان در نمی‌دادش امان بارها لعن امیه کرده است خویش را نذر کرده است گریه کرده چون برای با خود او را نزد (س) می‌بَرم هرچه باشد او برایم بنده است او بسوزد، صاحبش شرمنده است در مرامم نیست او تنها شود باعث خوشحالی اعدا شود گرچه در ظاهر گنه کار است و بد قلب او بوی محبت می‌دهد سختی جان کندن و هول جواب بس بود بهرش به عنوان عِقاب در قیامت عطر و بویش می‌دهم پیش مردم آبرویش می‌دهم آری آری، هرکه پا بست من است نامه‌ی اعمال او دست من است✅ 🍂امید آخر دل های بی قرار حسین 🍂مرا هزار امید است و هر هزار حسین 🍂گناهکارم و در بین خلق محترمم 🍂غلامی تو به من داده اعتبار داد حسین التماس دعا🙏 🏡🆔➔ @kuhpayeh_031