*﷽*
#در_محضر_شهدا
شبی موقع خواب گفتم : خدایا علی من کجاست؟
خیلی دلم شکسته بود.داغ سه جوان بر دلم بود. شب خواب دیدم کنار نهر آب زلالی نشسته و کبوتری را به دست گرفته.
گفتم : مادرجان علی! اینجا چیکار می کنی؟
خندید و با خوشحالی گفت : مادر من منشی امیرالمومنین شده ام.
📚 : روز تیغ
#سردار_شهید_علی_ماهانی
#یاد_عزیزش_با_صلوات